دیپلماتهای دبه بهدست
خبرگزاری تسنیم: این بحث دبه کردن به کجا برمیگردد. طی سالهای اخیر، رهبر انقلاب اولین نفری بودند که این واژه را در فضای سیاسی و دیپلماسی به کار بردند و اتفاقا چه پیشبینی درستی بود.
به گزارش گروه "رسانهها" خبرگزاری تسنیم، «یک اشکالی که وجود دارد این است که طرف مذاکرهکننده، در برخی از موارد که در یک چارچوبی به تفاهم میرسیم در جلسه بعدی در آن مورد به چانهزنی برمیگردد و این کار را عقب میاندازد و مذاکرات را طولانیتر میکند. اگر طرف مقابل، به چارچوبهایی که قبلاً مورد تفاهم بوده، متعهد بماند و موارد جدیدی را وارد مذاکره نکند، میتوانیم به توافق برسیم اما اگر بخواهد در مسیر چانهزنیهای بیهوده باشد، ممکن است مذاکرات را طولانی تر کند.»
این جمله را نه ما گفتهایم نه دلواپسان و نه حتی کاسبان تحریم. این عین عبارتی است که رئیسجمهور در نشست خبری خود با خبرنگاران عنوان داشت و برای آنکه کوچکترین «اجتهاد»ی نشود، از پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری به عاریت گرفته شده است.
شبیه به همین اظهارات را رئیس سازمان انرژی اتمی هم حدود یک ماه پیش در مراسم بزرگداشت شهدای هستهای به زبان آورد و گفته بود: «از حالا روی یکسری مباحثی که توافق کردیم دبه در میآورند»
هرچند اینکه یکی دو روز بعد، علیاکبر صالحی راهی بیمارستان شد و بعد هم روی تخت بیمارستان حرفهای قبلش را اصلاح! کرد و گفت: «دبه درآوردن را به مزاح گفتم شکر خدا همه چیز بهخوبی پیش میرود»
البته او باز هم حرفهایش را اصلاح کرد و ادامه داد: «دبه کردن آمریکاییها در مذاکرات هستهای خیلی جدی نیست و به جایی نمیرسد»
بالاخره ما نفهمیدیم، شوخی بود یا جدی، اما درست چند روز بعد رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک و مشاور مقام معظم رهبری در امور بینالملل هم در گفتوگویی اظهارات جدی صالحی را تائید کرد و گفت: «هدف و عادت آنها همین است و بعد از اینکه مذاکرات شروع میشود، قدمبهقدم از آن قول اولیه عقب مینشینند. نکتهی مهم این است که هربار مذاکره میکنند، بعدش دبّه درمیآورند و همان حرفهایی که قبلاً بهنوعی دربارهی آنها تفاهم حاصل شده است، دومرتبه تکرار میکنند و بعد ادعاهای جدیدی مطرح مینمایند. این معنایش همان خوی زیادهخواهی آمریکاست که فکر میکنند میتوانند با یک کار روانی و تبلیغاتی و با کش دادن قضایا، ایران را وادار کنند بیشترین امتیاز را بدهد و کمترین نتیجه را بگیرد.»
البته دکتر ولایتی حدود دو هفته پیش هم در یک برنامه زنده تلویزیونی درخصوص دیپلماسی دبه امریکاییها سخن و گفت و در ادامه اظهارات قبلیاش گفته بود که «مقدمه دبهسازی از سوی مقابل همواره فراهم است و نمیتوان گفت آنها به صددرصد توافقات خود عمل میکنند، مذاکرهکنندگان با تجربه ما باید صددرصد مراقبتهای لازم را داشته باشند. یکی از دلایل تأکید جمهوری اسلامی ایران بر رفع یکباره تحریمها هم این است که طرف مقابل هر زمانی که زمینه و فرصت را مناسب ببیند، حتماً دبه میکند.»
اما این بحث دبه کردن به کجا برمیگردد. طی سالهای اخیر، رهبر انقلاب اولین نفری بودند که این واژه را در فضای سیاسی و دیپلماسی به کار بردند و اتفاقا چه پیشبینی درستی بود.
ایشان کمی بیش از چهار ماه پیش در دیدار جمعى از فرماندهان و کارکنان نیروى هوایى درست نکتهای را مطرح کردند که حالا در سخنان سایر مسئولان اجرایی و دیپلمات ما به وضوح دیده میشود: «همهی آنچه هم قرارداد بسته میشود بین مسئولین ما و بین طرف مقابل، باید روشن، واضح، غیر قابل تفسیر و تأویل باشد. اینجور نباشد که طرف مقابل - که با دبّهکردن و چکوچانه زدن، کار خود را پیش میبرد - بتواند باز سر قضایای گوناگون، بهانهگیری کند، دبّه در بیاورد، کارها را مشکل بکند؛ نه، همهی اینها برای این است که سلاح و حربهی تحریم از دست دشمن خارج بشود. اگر بتوانند این کار را بکنند خوب است. البتّه باید به معنای واقعی کلمه تحریم از دست دشمن خارج بشود، تحریم برداشته بشود؛ توافقِ به این صورت[بشود]؛ والّا اگرچنانچه در این زمینه به توفیق نرسیدند، ملّت ایران و مسئولین و دولت محترم و دیگران، راههای فراوانی دارند و یقینا باید آن راهها را طی کنند برای اینکه بتوانند حربهی تحریم را بیاثر کنند و کُند کنند.»
حال سوال اینجاست پس از گذشت تقریبا 2 سال از مذاکره با طرفهای غربی و البته با تیم جدید دولت یازدهم، چرا هنوز دو طرف نتوانستهاند به یک زبان قابل فهم و اشتراک برسند.
آقای رئیسجمهور معتقد است همین جانهزنیها و بدعهدیها و زیر تفاهم زدنهاست که باعث میشود مذاکرات طولانی شود و کار را به عقب بیندازد.
خب دو سال گذشته است. به قول شخص اول اجرایی کشور و دیپلماتهای کشورمان، طرفهای غربی بر سر تفاهمی که میپذیرند هم متعهد نمیمانند و مدام بهانهگیری میکنند. حالا چه تضمینی وجود دارد که در ادامه هم این راه را ادامه ندهند. سرگرم کردن ایران به مذاکرههای بدون نتیجه آیا خطرناک نیست.
از طرفی آنها خواستههای نقدشان را مطرح میکنند و بعد تعهدات خود را میخواهند نسیه بپردازند. بعد هم که بر سر مسائل مفاهمه شده، باز هم چانه میزنند. چرا به این فکر نمیکنیم که اساسا «دبه» یک نوع دیپلماسی برای متوقف ساختن حرکت پرشتاب ایران است؟ چرا از دشمنی که طی همه سالهای پیش و پس از انقلاب دشمنی و بدعهدیاش با ملت ایران را اثبات کرده و بر آن اصرار دارد، انتظار داریم، خوی استکباری خود را کنار بگذارد و باور کنیم که دستی که به سوی ما دراز میکند، واقعا دست دوستی است؟ مشت آهنین آنها خیلی وقت است برای ما باز شده، اما آنها در یک شوی رسانهای و برای کسب اهداف خود و تضعیف روحیه ملت ایران و ملتهای آزاده دنیا سعی دارند این مذاکرات را به درازا بکشانند تا به زعم خودشان ما را از نفس بیندازند. اظهارات نه چندان مدبرانه برخیها هم مزید بر علت شده که آنها باور کنند فرشته نجات ایران هستند و تنها راه نجات! ملت ما دراز کردن دست یاری جستن به سمت آنهاست.
دو سال از انرژی دولت، ملت و سربازان عرصه دیپلماسی صرف این شده که به طرف مقابل بفهمانند ما کار خلاف قانون انجام ندادهایم؟ این که برای آنکه بخواهد بفهمد اظهرمنالشمس است. پس چرا نمیخواهند بپذیرند، ایران هستهای برای هیچکشوری خطر نخواهد داشت؟
آنها که تاکنون مدام بر صلحآمیز بودن فعالیتهای ما صحه گذاشتهاند. آنها که میدانند ما بر اساس حکم شرعی چنین نمیکنیم. آنها که انواع و اقسام ضمانتها و تعلیقها را به خورد ما دادهاند، پس چرا از مرکب شیطان پایین نمیآیند؟ جواب واضح است. مشکل انرژی هستهای ایران نیست. آنها دروغگو و فریبکار و دشمن بالذات هستند و قطعا دبههایی که روی میز مذاکره چیدهاند فقط برای آن است که ذهن دولت و ملت ایران را از مسیر درست و اصلی و تکیه بر توان داخلی منحرف کنند. اما خطای بزرگ آنها همین جاست که ملت ایران را دست کم گرفتهاند.
منبع: سیاست روز
انتهای پیام/