مهدی موعود علیه السلام در روایات اهل سنت


مهدی موعود علیه السلام در روایات اهل سنت

خبرگزاری تسنیم: انس بن‏ مالک روایت کرده که گفت، شنیدم پیغمبر صلی الله علیه و آله می‌فرمود: «ما فرزندان عبدالمطلب، سروران اهل بهشت هستیم: من، حمزه، على، جعفر، حسن، حسین و مهدى‏.»

به گزارش گروه "رسانه‌ها" خبرگزاری تسنیم، مساله مهدویت در روایات اهل سنت نیز بازتاب گسترده ای دارد. آنچه در زیر از نظر می گذرانید، نمونه هایی از روایات منابع حدیثی اهل سنت در باره مهدی موعود علیه السلام است  که به نقل از جلد پنجاه و یک بحار الانوار مرحوم علامه مجلسی  برای خوانندگان محترم نقل می کنیم:

ظهور مهدى در آخرالزمان‏


پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: «دنیا به پایان نمی‌رسد، مگر اینکه مردى از اهل بیت من در میان عرب به سلطنت رسد که نامش مطابق نام من باشد.» ابو داود در «سنن» خود این حدیث را آورده است.
آبری در کتاب مناقب شافعی این حدیث را ذکر کرده و به آن افزوده: «اگر از عمر روزگار جز یک روز نمانده باشد، خداوند آن روز را چنان طولانی کند تا مردى از من یا اهل بیت من را برانگیزد که  نام او همنام من و نام پدرش همنام پدر من است و زمین را که آکنده از ظلم و جور شده باشد، پر از عدل و داد کند.»

مهدى از عترت من و فرزندان فاطمه علیهاالسّلام است
ابو داود در کتاب سنن، از سعید بن مسیب روایت کرده که گفت: نزد ام سلمه بودیم و صحبت مهدی را به میان آوردیم. ام سلمه گفت: از پیغمبر صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمود: «مهدى از عترت من و از فرزندان فاطمه است.»
ابن ماجه در سنن، از على علیه‌السّلام نقل کرده که پیغمبر فرمود: «مهدى از ما اهل بیت است. خداوند در یک شب امر فرج او را اصلاح می‌کند.»

مهدى یکى از سروران اهل بهشت است
انس بن‏ مالک روایت کرده که گفت، شنیدم پیغمبر صلی الله علیه و آله می‌فرمود: «ما فرزندان عبدالمطلب، سروران اهل بهشت هستیم: من، حمزه، على، جعفر، حسن، حسین و مهدى‏.»

با مهدى بیعت کنید
ابن ماجه از ثوبان روایت کرده که گفت: پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «در نزد گنج شما سه تن کشته می‌شوند که همه فرزندان خلیفه هستند و بعد از آنها، این منصب به هیچ یک آنان نمی‌رسد، تا آنگاه که پرچم‌هاى سیاه از سمت مشرق پدید آید و شما را طورى به قتل رسانند که هیچ قومى را بدان وضع نکشته باشند.» سپس راوى چیزى گفت که من حفظ نکردم،‏ آنگاه فرمود: «چون او را ببینید، با وى بیعت کنید، هر چند به رفتن از روى برف باشد، چرا که وى مهدى خلیفه خداست.»

اهل شرق مهدى را یارى می‌کنند
پیغمبر صلّى‌اللَّه‌علیه‌و‌آله فرمود: «مردمى از جانب مشرق قیام کنند و سلطنت را براى مهدى آماده سازند.» این حدیث را ابن ماجه قزوینی را نقل کرده است. نیز از علقمة بن عبدالله نقل شده که گفت: روزى در خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله بودیم که عده‏اى از جوانان بنى هاشم بیامدند. از مشاهده آنها دیدگان پیغمبر پر از اشک شد و رنگ مبارکش تغییر کرد. اصحاب عرض کردند: «یا رسول اللَّه! سیماى مبارکتان گرفته است، ما نمى‏توانیم شما را بدین حالت ببینیم.» فرمود: «ما اهل بیتى هستیم که خداوند آخرت را براى ما بر دنیا ترجیح داده است. بعد از این اهل بیتم مصیبت‌ها مى‏بینند و از وطن آواره و مطرود می‌گردند، تا زمانی که مردمى از جانب مشرق، با پرچم‌هاى سیاه به طلب حق قیام کنند. این حق را به‌آنها نمی دهند تا جنگ کنند و پیروزى یابند و حق را بگیرند و آن را به مردى از اهل بیت من بسپارند که دنیا را که آکنده از ظلم شده، پر از عدل کند. هر کس آن زمان را درک کند، باید به آنها بپیوندد، اگر چه به رفتن از روى برف باشد.»
در کتاب فتوح ابن اعثم کوفى آمده است که امیرالمؤمنین علیه‌السّلام فرمود: «به به از طالقان! خدا را در آنجا گنج‌هایى است که از طلا و نقره نیست، بلکه آن گنج‌ها مردان مؤمنى هستند که خدا را به خوبى شناخته‏اند و همچنین آنها، در آخرالزمان از یاران مهدى خواهند بود.»

 مدت سلطنت حضرت علیه‌السّلام بعد از ظهورش
ابو سعید خدرى روایت کرده که گفت: ترسیدم مبادا بعد از پیغمبر سوانحى روى دهد، لذا از پیغمبر صلی الله علیه و آله در این باره سؤال کردیم. حضرت فرمود: «مهدى در میان امت من ظهور کرده و پنج یا هفت یا نه سال زندگى کند (تردید از راوی است). راوى پرسید: «مهدى چقدر سلطنت مى‏کند؟» فرمود چند سالى. آنگاه فرمود: «مردم مى‏آیند و از وى طلب مال مى‏کنند و او هم به قدرى که آنها توانایى بردن دارند، در لباس آنها می‌ریزد.» ترمدى در پایان حدیث گفته که این حدیث حسن است و از غیر ابو سعید هم روایت شده است‏. نیز ابو سعید از پیغمبر صلّى‌اللَّه‌علیه‌و‌آله نقل کرده که فرمود: «مهدى در امت من خواهد بود. چون ظهور کند حداقل هفت و حداکثر نه سال سلطنت کند. امت من در عصر او چنان متنعّم گردند که هیچ گاه به مانند آن را ندیده باشند!، زمین آنچه دارد بیرون می‌دهد و هیچ ذخیره نمی‌کند. اموال در آن روز، از بسیارى چون دانه‏هایی است که زیر پا ریخته باشد و چون کسى از مهدى طلب کند، مى‌گوید: «بگیر!»

عیسى بن مریم با مهدى علیهما ‌السّلام نماز می‌گزارد
ابو هریره از پیغمبر صلّى‌اللَّه‌علیه‌و‌آله روایت کرده که فرمود: «چه حالى خواهید داشت زمانى که عیسى بن مریم در میان شما فرود آید و امام شما هم میان شما باشد؟» این حدیث از محمد بن شهاب زهرى است که ‏بخارى و مسلم آن را در صحیح خود آورده‏اند. و از جابر بن عبداللَّه انصارى نقل است که گفت: شنیدم پیغمبر صلی الله علیه و آله می‌فرمود: «پیوسته جماعتى از امت من تا روز رستخیز به خاطر اجراى حق جنگ کنند و پیروزى یابند. پس عیسى بن مریم علیهماالسّلام فرود آید. سرکرده آن جماعت می‌گوید: «بیا تا با تو نماز بگزاریم.» عیسى خواهد گفت: «شما خود برخى بر برخى دیگر امیر هستید و این لطف خدا در حق این امت است.»
مؤید این قول روایت مفصلى است که حافظ ابن ماجه قزوینى راجع به فرود آمدن عیسى بن مریم علیه‌السّلام از آسمان نقل کرده که قسمتى از آن این است: «ام شریک دختر ابى عکر عرض کرد: «یا رسول اللَّه! در آن روز قوم عرب کجا هستند؟» فرمود: «عرب در آن روز قلیلى بیش نیستند. اغلب آنها در بیت المقدس هستند. امام آنها هر صبح با آنها نماز می‌گزارد. چون عیسى بن مریم فرود آید، امام آنها به عقب برگشته تا عیسى علیه‌السّلام جلو آمده و با مردم نماز گزارد. ولى عیسى علیه‌السّلام دست روى شانه‏هاى او می‌گزارد و می‌گوید بایست تا ما با شما نماز گزاریم.»

وصف شمائل مهدى علیه‌السّلام توسط پیامبر صلی الله علیه و آله
ابو سعید خدرى روایت کرده که پیغمبر صلى‌اللَّه‌علیه‌و‌آله فرمود: «مهدى از من است، پیشانی‌اش باز و بینی‌اش باریک است. او زمین را که آکنده از ظلم و جور شده باشد، پر از عدل‏ و داد کند و هفت سال سلطنت کند.» ابو داود سیستانى این حدیث را در صحیح خود آورده و دیگر حافظان حدیث، از جمله طبرانى و غیر او  نیز روایت کرده ‏اند.

تصریح پیامبر صلی الله علیه و آله بر اینکه مهدى از اولاد امام حسین علیه‌السّلام است
ابو هارون عبدى روایت کرده که گفت: نزد ابو سعید خدرى آمدم و پرسیدم: «آیا در جنگ بدر شرکت داشتى؟» گفت آرى. گفتم: «آیا از آنچه از پیغمبر صلّى‌اللَّه‌علیه‌و‌آله راجع به على و فضل او شنیدى براى من نقل نمی‌کنى؟» گفت: «چرا، می‌گویم. وقتى پیغمبر صلّى‌اللَّه‌علیه‌و‌آله سخت بیمار شد، فاطمه زهرا به عیادت آن سرور آمد و من هم در سمت راست حضرت نشسته بودم. چون فاطمه ضعف زیاد پیغمبر را مشاهده کرد، چندان گریست که قطرات اشک بر صورتش فرو ریخت. پیغمبر فرمود: «فاطمه جان! براى چه گریه می‌کنى؟» عرض کرد: «می‌ترسم سانحه‏اى روى دهد.» فرمود: مگر نمی‌دانى که خداوند نظرى به اهل زمین کرد و از میان آنها پدرت را انتخاب کرد و او را به مقام پیغمبرى برگزید. سپس بار دیگر نظر کرد و شوهرت را انتخاب کرد و به من وحى کرد که تو را به همسری وى درآورم و او را جانشین خود کنم؟ نمی‌دانى خداوند به خاطر کرامت تو، تو را به تزویج کسی در آورده که عالم‌ترین، بردبار‌ترین و از نظر سبقت بر اسلام، اولین مسلمان است؟» فاطمه مسرور گردید و از پیغمبر صلی الله علیه و آله خواست تا همه فضائل و مناقبى را که خداوند به اهل بیت موهبت کرده، براى او بیان فرماید. پس فرمود: «فاطمه جان! على هشت منقبت دارد: ایمان به خدا؛ ایمان به رسول خدا؛ علم و حکمت؛ همسرش فاطمه؛ فرزندانش حسن و حسین؛ و امر به معروف و نهى از منکر کردن وى. فاطمه جان! ما اهل بیتى هستیم که خداوند شش فضیلت به ما داده است که جز ما، به یک نفر از پیشینیان نداده است و یک تن از آیندگان نخواهند یافت و آن اینکه پیغمبر ما بهترین پیغمبران است و او پدر تو است؛ وصى ما بهترین اوصیاست و او شوهر تو است؛ شهید ما بهترین شهدا است و او عموى پدرت حمزه است؛ دو سبط این امت از ماست که حسن و حسین دو فرزند تو هستند؛ و از ماست مهدى این امت که عیسى پشت سر او نماز می‌گزارد.» آنگاه دست روى دوش حسین نهاده و فرمود: «مهدى از نسل این است.» دارقطنی صاحب کتاب جرح و تعدیل، این حدیث را این گونه روایت کرده است.

جود و بخشش مهدى علیه‌السّلام‏
 در مسند احمد بن حنبل روایت شده که ابو سعید خدرى گفت: پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: «به شما مژده می‌دهم که مهدى به هنگامى که مردم با هم نزاع داشته باشند و اوضاع متزلزل باشد، در امت من برانگیخته شود و زمین را که آکنده از ظلم و ستم شده باشد، پر از عدل و داد کند. ساکنان آسمان و زمین از او راضى باشند و اموال را صحیحا میان مردم تقسیم کند.» پس مردی پرسید: «صحیحا یعنی چه؟» فرمود: «یعنی به طور مساوی بین مردم تقسیم می‌کند. خداوند دل‌هاى امت محمد صلی الله علیه و آله را بى‏نیاز مى‏سازد و سایه عدلش بر سر همه گسترش می‌یابد، تا آنجا که دستور دهد اعلان کنند کیست که به مال نیاز داشته باشد؟ در آن میان فقط یک مرد برخاسته و می‌گوید: «منم که نیازمندم.» اعلان‏کننده به وى می‌گوید: «برو نزد خزینه‏دار و بگو مهدى علیه‌السّلام دستور داده که به من مال دهى.» خزینه‏دار پول بسیارى در دامن او ریخته و می‌گوید: «بردار!» ولى او از حملش عاجز می‌ماند، پشیمان مى‏شود و می‌گوید: من از لحاظ نیروى بدنى، قوى‌ترین امت محمد صلی الله علیه و آله هستم، با این وصف از بردن این پول‌ها ناتوانم» و آن را نمی‌پذیرد. ولى به او گفته مى‏شود که ما چیزى را که به کسى دادیم، پس نمی‌گیریم!
و نیز حافظ ابو نعیم از ابو سعید خدرى نقل کرده که پیغمبر صلّى‌اللَّه‌علیه‌و‌آله فرمود: «در آخرالزمان و با پیدایش آشوب‌ها، مردى به سلطنت خواهد رسید که بخشش وى براى ‏همه گواراست.»

مهدی از آل محمد علیهم السلام است
ابن ماجه از امیرالمؤمنین على بن ابى طالب علیه‌السّلام روایت کرده که فرمود: «به پیغمبر صلّى‌اللَّه‌علیه‌و‌آله عرض کردم: «آیا مهدى از ما آل محمد است یا از نسل دیگران؟» پیغمبر صلّى‌اللَّه‌علیه‌و‌آله فرمود: «او از ماست. خداوند دین خود را به وسیله او ختم کند، چنان که به وسیله ما گشود. مردم به وسیله ما از آشوب‌ها نجات یابند، چنان که به وسیله ما از شرک و بت‏پرستى رهایى یافتند. نیز به وسیله ما خداوند دل‌هاى آنها را بعد از دشمنی‌ها و آشوبگری‌ها با هم پیوند دهد، چنان که به وسیله ما دل‌هاى آنها را پس از عداوت آلوده به شرک، پیوند داد و آنها را با هم برادر دینى کرد.» ابن ماجه می‌گوید: این حدیث حسن و عالى است. حفاظ محدثین آن را در کتاب‌هاى خود آورده‏اند. طبرانى آن را در «معجم اوسط» نقل کرده و ابو نعیم در «حلیة الاولیاء» روایت کرده‏ و عبدالرحمن بن حاتم نیز در «عوالى» خود آورده است.

فرشته ‏اى که بالای سر مهدی علیه السلام است
 عبدالله بن عمر می‌گوید: پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «مهدی قیام می‌کند، درحالی که بالای سرش فرشته‌ای است که ندا می‌دهد: «این مهدی است پس از او تبعیت کنید!» این حدیث حسن را پیشوایان حدیث اهل سنت مانند ابو نعیم و طبرانى و غیر این دو نقل کرده ‏اند.

فتح قسطنطنیه به دست مهدى‏ علیه‌السّلام
ابوهریره از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کرده که فرمود: «قیامت به پا نمی‌شود، تا اینکه مردی از اهل بیت من قسطنطنیه و جبل دیلم را فتح کند و اگر از دنیا جز یک روز نماند، خدا آن روز را چنان طولانی کند تا آن را فتح کند.» ابو نعیم این حدیث را نقل کرده و گفته است که بى‏شک این فاتح مهدى موعود است.

ظهور مهدى علیه‌السّلام بعد از پادشاهان ظالم است‏
 جابر بن عبدالله می‌گوید: پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «بعد از من خلفا خواهند بود،  بعد از خلفا امرا و بعد از امرا، پادشاهان ستمگر بیایند، آنگاه مردى از اهل بیت من خواهد آمد که زمین را که آکنده از ظلم شده باشد، از عدل و داد پر کند.» ابو نعیم در فواید و طبرانى در معجم اکبر آن را روایت کرده‌‌اند.

مهدى علیه‌السّلام پیشواى صالح است‏
ابو امامه می‌گوید: روزی رسول اکرم صلى‌اللَّه‌علیه‌و‌آله  براى ما خطبه‏اى ایراد کرده و در ضمن از دجال نام برده و فرمود: «پس شهر مدینه را از پلیدی‌ها پاک می‌کند، چنان که کوره آهنگرى کثافات فلزات را پاک می‌کند. آن روز اعلام خواهند کرد که امروز، روز آزادى است.» ام شریک عرض کرد: «یا رسول اللَّه! عرب آن روز کجا خواهند بود؟» فرمود: «در آن روز آنها اندکى بیش نیستند. بیشتر آنان در بیت المقدس هستند و پیشواى آنها مهدى است که مردى صالح است.» حافظ ابو نعیم اصفهانى این حدیث این چنین آورده است.

تنعّم امت اسلام در عصر مهدى علیه‌السّلام
ابو سعید خدری از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کرده که فرمود: «امت من در زمان مهدی علیه‌السّلام، از نعمت‌هایی متنعم می‌شوند که به مثل آن هرگز برخوردار نشده‌اند؛ آسمان بسیار بر آنان می‌بارد و زمین چیزی از گیاهان خود را فرونگذاشته و آن را بیرون می‌دهد.» حافظ ابوالقاسم طبرانی در معجم اکبر خود این حدیث را آورده است.

منبع: انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon