پایه زندگی مشترکمان در لانه جاسوسی گذاشته شد
خبرگزاری تسنیم: همسر شهید دادمان گفت: خلاء وجود آقای دادمان امروز برای ما که خانواده اش هستیم بیشتر از گذشته عیان و آشکار می باشد.
به گزارش گروه "رسانهها" خبرگزاری تسنیم، شهید "رحمان دادمان"یکی از فعال ترین اعضای جنبش اسلامی بود که پس از پیروزی انقلاب به همراهی دانشجویان مسلمان و پیرو خط امام (ره) در تسخیر لانه جاسوسی و برپایی انقلاب دوم نقش فعالی ایفا کرد. سپس به پیشنهاد حضرت آیت الله مدنی به فرماندهی سپاه آذربایجان شرقی منصوب گردید. او در سمتهای مختلفی از جمله فرمانده سپاه آذربایجان شرقی، مسئول ستاد عملیاتی سپاه، معاون هماهنگ کننده واحد تدارکات کل سپاه و جانشین معاون لجستیکی در وزارت سپاه ، در وزارت جهاد سازندگی در پستهای مسئول واحد آموزش جهاد، قائم مقامی و عضویت درشورای مرکزی و مسئول هماهنگی واحدها و کمیتههای جهاد و همچنین مدتی نیز به عنوان مدیرعامل شرکت شیلات جمهوری اسلامی ایران در این وزارتخانه فعالیت کرد.
شهید دادمان ، در 27 اردیبهشت سال 1380 در حالی که وزیر راه و ترابری بود و برای انجام ماموریت اداری و بازدید از پروژههای وزارت راه و ترابری دراستان گلستان عازم این استان بود در سانحه سقوط هواپیمای یاک 40 همراه تعدادی دیگر از همراهان خویش به ملکوت اعلی پیوست.
زهره سادات نظری همسر شهید رحمان دادمان در گفت و گو با خبر آنلاین به ویژگب های شخصی و شغلی او اشاره کرد.
مشروح گفت و گو به شرح زیر است:
از شخصیت مرحوم دادمان و ازفعالیت های ایشان در قبل و بعد از انقلاب برایمان بگویید.
بنده آقای دادمان را از سال 1357 شناختم. از نظر من یک انسان خودساخته، مسلمانی اخلاق مدار، پرتلاش ،خستگی ناپذیر، با نشاط و دارای ذهن خلاق مدیریتی بودند. البته شاید بگویید به دلیل اینکه همسرش هستم این را میگویم، ولی دوستان و همکاران و حتی مخالفان ایشان به این ویژگی ها اذعان داشتند . در کار به شدت جدی بودند ،بعضی وقت ها جدیت ایشان را بعضی ها به عنوان بد خلقی برداشت می کردند. در عین حال بسیار اهل مزاح و شوخ طبع بودند. بسیار خستگی ناپذیر بودند طوری که یکی از دوستانشان بعد از شهادت ایشان برایشان نوشت که "خستگی را خسته می کرد" .
اقرار می کنم در تمام مدتی که ایشان را شناختم یک عنصر وفادار به نظام مقدس جمهوری اسلامی و برای خود من الگو واسوه بودند. وجودشان و همه سرمایه شان را از جمله خانواده بدون هیچ انتظاری فدای آرمان های نظام جمهوری اسلامی کردند.
برای من همسنگری و همراهی با ایشان بسیار افتخار آمیز بود.وقتی که خودم وارد عرصه کار دولتی شدم و سختی و صعوبت کار را لمس کردم شرایط سخت کاری ایشان را بیشتر درک کردم .
حضور فعال و شور و خستگی ناپذیرایشان در عرصه فعالیتهای دانشجویی انجمن های اسلامی دانشجویان قبل از انقلاب که منجر به اخراج ایشان از دانشکده فنی دانشگاه تهران شده بود تا فعالیت در شورای مرکزی دانشجویان پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی ، فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آذربایجان شرقی در سالهای اول جنگ ، شرکت در انتخابات دور اول مجلس شورای اسلامی بعنوان نماینده مردم تبریز با کسب آرای بالای 90 درصد ، معاونت لجستیک در سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس ، تلاش شبانه روزی در جبهه جهاد سازندگی در حالی که برای تکمیل تحصیلات دانشگاهی بعنوان یک دانشجو نیز فعالیت می کرد ، مدیریت جهادی در شیلات و تصدی وزارت راه و ترابری از جمله فعالیتهای ایشان در دهه اول انقلاب بوده است.
از حضور ایشان در جریان تسخیر لانه جاسوسی بگویید.
در زمان تسخیر لانه جاسوسی هم ایشان و هم من حضور داشتیم . ایشان در شورای مرکزی لانه نقشی استراتژیک داشتند و من بعنوان یک دانشجوی معمولی ومعتقد به این حرکت انقلابی .حرف و گپ ازدواج ما نیز در همین ایام بود. 10 مهر همان سال، خواستگاری ایشان از من بود 27 مهر مراسم عقد و 20 آبان هم آغاز زندگی مشترکمان .
گفته می شود که بعد از جریان طبس شهید دادمان گروگان ها را به تبریز بردند در این زمینه توضیح می دهید؟
در آن زمان تصمیم گرفته شد که گروگان ها را در چند استان بصورت گروههای جدا از هم نگهداری کنند.تعدادی از آنها به سرپرستی آقای دادمان به تبریز منتقل شدند.این آغاز آشنایی آقای دادمان با شخصیت بزرگواری چون آیت الله مدنی نماینده حضرت امام در تبریز بود. بعد از جریان لانه و حضور آقای دادمان بعنوان فرمانده کل سپاه آذربایجان شرقی در تبریز رابطه ایشان با شهید مدنی بیشتر شد. شخصیت والای این شهید بزرگوار تاثیر بسیار زیادی در آقای دادمان داشت . در فرصتی که من خدمت آقای مدنی رسیده بودم ایشان نیز از علاقه خود به آقای دادمان صحبت می کردند و تلویحا صداقت و تلاش ایشان را تایید نمودند.با توصیه ایشان آقای دادمان بعنوان نماینده مردم در دور اول مجلس از تبریز کاندید شدند و با 93 درصد آرا به مجلس راه یافتند.
دلیل رداعتبار نامه ایشان در مجلس اول به چه علت بود ؟
شرایط بحرانی ایجاد شده توسط گروهک منافقین در آن سالها حساسیت خاصی را برای جلوگیری از نفوذ افرادی که به حق و ناحق منتسب به آنها بودند ایجاد نموده بود و طبیعتا این حساسیت در انتخاب افراد برای انتصاب جایگاه های حساس حکومتی بیشتر نمودار می شد.آنچه من می توانم در خصوص رد اعتبار نامه ایشان در مجلس عنوان کنم سو ء تفاهمی بود در بین نمایندگان که نظر خود را با 68 رای مخالف و 62 رای ممتنع و 6 نفر که از صحن مجلس خارج شده بودند و معلوم نبود اگر حضور می داشتند رایشان چه بود نشان داد.البته به نظر من رد اعتبار نامه ایشان نقطه عطفی در زندگی سیاسی و عملکرد ایشان بعد از آن و مهر تثبیتی در صداقت و پایمردی ایشان در خدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی بود.
بعد از این اتفاق ایشان چه فعالیت هایی کردند؟
به سپاه بازگشتند و در کسوت یک پاسدار در ستاد ثارالله به خدمت ادامه دادند.معاونت لجستیک سپاه و نیز حضور در جهاد سازندگی به عنوان معاون آموزش در زمان جنگ و بعد از آن از جمله فعالیتهای آقای دادمان بود.این در حالی بود که با بازگشت به دانشگاه تحصیلات دوره کارشناسی ارشد در دانشکده فنی را به اتمام رساندند. در عین حال در طول سالهای جنگ در برگزاری مراسم برائت از مشرکین در مکه معظمه و نیز برگزاری مراسم دعای کمیل در مدینه منوره که با حضور پرشور مسلمانان ایرانی و خارجی برگزار می شد مسئولیت اصلی برگزاری مراسم به عهده ایشان بود.بعد از ملحق شدن شیلات به وزارت جهاد سازندگی به فرمان حضرت امام آقای دادمان به عنوان اولین مدیر عامل شیلات جمهوری اسلامی عرصه جدیدی از بروز و ظهور توانمندی های خود را در مدیریت جهادی شیلات به منصه ظهور رساندند. شیلات در شرف انقراض به لطف خداوند و با تلاش شبانه روزی ایشان و تیم همراه از کارشناسان خبره بر اساس تفکر مبتنی بر استفاده از همه دانش وتوانمندی های موجود در سطح کشور و خارج از آن ، در هنگام تحویل این مسئولیت خطیر به بالغ بر 400 درصد ارز آوری برای کشور دست یافته بود.
گویا برای تکمیل تحصیلات شهید دادمان، به خارج از کشور سفر کردید.به چه شکل این سفر تر تیب داده شد؟
ضایعه رحلت حضرت امام همه فرزندان انقلابی ایشان را در غمی عظیم فرو برد لکن خط مشیی که ایشان با وصیت نامه خویش برای انقلاب و امت ترسیم نموده بودند ، برون رفت از این غم عظیم را با شکل گیری مجدد کار و تلاش در عرصه های مختلف سیاسی و اجتماعی ایجاد کرد.
در آن زمان آقای دادمان در وزارت علوم بعنوان مربی در دانشکده فنی مشغول بکار بودند.تاکید حضرت امام بر احراز پستهای دکترا در دانشگاهها توسط انقلابیون عزم ایشان را در ادامه تحصیل جزم نمود . با شرکت در آزمون دکترا برای اعزام و کسب رتبه برتر به لطف خدا برگی جدید در زندگی ما رقم خورد.مقارن با تولد چهارمین فرزندمان فصل جدیدی از زندگی آغاز شد. طبیعتا تحصیل در مقطع دکترا در خارج از کشور و تامین مادی و معنوی خانواده در غربت بسیار سخت و آزار دهنده بود اما پیروی از فرمان حضرت امام صعوبت حرکت در این مسیر را آسان می کرد.
بعد از بازگشت از انگستان در سال 1376 با تشکیل دولت اصلاحات پیشنهاد پذیرش معاونت در حوزه های مختلفی از وزارت راه و ترابری و نیرو به ایشان شد و بالاخره مسئولیت انجام خدمت در راه آهن جمهوری اسلامی را که در واقع فضایی برای خدمت بی ادعا را فراهم می کرد پذیرفتند.
خانواده بزرگ راه آهن جمهوری اسلامی لقبی بود که ایشان برای ترسیم محل کار خویش بدان افتخار می کردند.همه همکاران و پرسنل شریف راه آهن روزهای همکاری با ایشان را قطعا به یاد دارند . تلاش برای احیای مسیرهای استرتژیک راه آهن ، در گسترش خطوط راه آهن در مسیر مشهد مقدس که در این امرافتخار خادمی زوار امام علی ابن موسی الرضا را برخود فرض می دیدند ،در کلنگ زنی خط کربلا،همراهی دائمی با پرسنل و کارگران خدوم ،تکریم ارباب رجوع با تثبیت شعار همیشه حق با مشتری است از جمله فعالیت های ایشان در این جایگاه بود.
بعد از تجمیع دو وزارتخانه جهاد و کشاورزی و تصدی جایگاه وزارتی توسط آقای مهندس حجتی ، آقای دادمان بعنوان مسئول وزارت راه و ترابری معرفی شد و مجلس با 229 رای مثبت به ایشان رای اعتماد داد .نکته حائز اهمیت در این مسئله عدد بالای رای تاییدی که طبیعتا باعث ایجاد قدرتی بیشتر در وزیر مربوطه شد نیست بلکه آنچه مهم است توجه به چگونگی طی مسیری پر فراز و نشیب در طول 20 سال خدمت صادقانه و بی ادعایی است که موجب احیای وجهه سیاسی ایشان شد.
درباره سقوط هواپیما و حال و هوای خودتان بگویید.
آقای دادمان در کسوت خدمت به مردم بعنوان یک وزیر در جمهوری اسلامی که مورد تایید تمامی ارکان حکومت بودند و انشالله هستند به همراه تیمی از معاونین و مسئولین وزارت راه و ترابری و نیز نمایندگان محترم استان گلستان که سرآمدانی در خدمت گزاری به مردم بودند در حین انجام وظیفه دعوت حق را لبیک گفتند. این واقعه برای ما بعنوان خانواده تلخ است .درد جانکاهی است از دست دادن عزیزی چون آقای دادمان برای فرزندان و خانواده اش اما درد بزرگتر عدم حضور آنان در عرصه خدمت به آحاد مردم در این زمانه پر نیاز به حضور خدمتگزارانی چنین صادق و بی ادعاست .انشالله خادمین این ملت شریف در هر لباسی و منصب و مسندی که هستند مورد تایید حضرت حق باشند و شفافیت در صداقت عملکردشان به گونه ای باشد که تحسین مردم شریف این سرزمین را در زمان حیات خویش نظاره گر باشند.
منبع: خبرآنلاین
انتهای پیام/