فقیهی که با دعای امام زمان(عج) به دنیا آمد
خبرگزاری تسنیم: یکى از معروف ترین خاندانهاى بزرگ که بیش از سیصد سال در مرکز ایران دانشمندان نامور از آن برخاستهاند خاندان بابویه است که صدوق بزرگترین شخصیت این خاندان به شمار مى رود.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، پانزدهم اردیبهشت ماه تقویم ملی با نام «محمد بن بابویه قمی» ملقب به شیخ صدوق یا ابن بابویه، فقیه و محدث شیعه و صاحب بیش از دویست جلد کتاب نام گذاری شده است. یکى از معروف ترین خاندانهاى بزرگ که بیش از سیصد سال در مرکز ایران دانشمندان نامور از آن برخاستهاند خاندان بابویه است که صدوق بزرگترین شخصیت این خاندان به شمار مى رود.
بابویه جد اعلاى صدوق است. اولین کسى که از این خاندان لقب ابن بابویه گرفت پدر صدوق یعنى على بن حسین بن موسی بن بابویه است.
ابن بابویه خود از دانشمندان بنام شیعه بوده و بیش از یکصد کتاب در موضوعات مختلف نگاشته است. وى پیشواى شیعه در قم و اطراف آن در زمان خود بوده و در عصر امام حسن عسکری (علیهالسلام) و غیبت صغرای حضرت ولی عصر (عج) و در عهد نیابت خاصه حسین بن روح مىزیسته است.
ولادت
محمد بن علی بن بابویه معروف به شیخ صدوق در حدود سال 306 ق . در شهر قم متولد شد. روایت شده که وی با دعای امام زمان (عج) به دنیا آمده چرا که پدرش از علی بن حسین ابن روح از سومین نایب امام زمان درخواست کرد تا از امام بخواهد فرزندی نصیبش کند، بعد از چند روز اطلاع آمد که امام (عج) دعا کرده و به ایشان وعده داد که در آینده نزدیک صاحب فرزندی خواهد شد.
خود شیخ صدوق نیز به ولادتش افتخار میکرده که به دعای صاحبالامر زاده شده است. وی در بیست و سه سالگی در زمان غیبت صغری به سر میبرد و دوران نیابت دو نفر از نواب خاص امام زمان (عج) را درک کرد و همین باعث موفقیتهای معنوی او شد.
ابن بابویه در دوران جوانی و در زمان حکومت «آل بویه» علوم مقدماتی، حدیث و فقه را نزد پدرش و پیشوای فقهای قم «محمد بن حسن بن ولید» آموخت و سپس از ری که پس از قم یا خراسان به دعوت رکن الدوله در آن ساکن بود، به مسافرت به بلخ، بخارا، بغداد، کوفه، مدینه و ... پرداخت. هدف وی از این مسافرتها شناخت اسلام واقعی بود.
در محضر استاد
صدوق پس از شیخ کلینی از بزرگترین محدثان عصر خود است که علاوه بر ضبط و نقل حدیث، در علوم دیگر نیز تبحر داشته است. وی سالها از محضر شیخ کُلینی استفاده کرده و به شنیدن و جمع آوری احادیث ائمه (ع) مشغول بوده است؛ شیخ صدوق در سه زمینه روایت، مباحث کلام و فقه برجسته و ممتاز بوده است.
هجرت به شهر ری
شیخ صدوق از کسانی است که برای جمع آوری احادیث امامان معصوم (ع) به مسافرت های بسیار رفته است در این سفرها از استادان بزرگی استفاده کرده و خود نیز به تدریس و بحث می پرداخته است. صدوق برخی از کتاب های خود را در این سفرها تألیف کرده است. از جمله سفرهای شیخ صدوق سفر به شهرهای بخارا، نیشابور، طوس، اصفهان و بغداد بوده است.
صدوق سرانجام به دعوت صاحب بن عباد نخست وزیر دولت آل بویه در زمان رکن الدوله دیلمی و مردم شهر ری، به آن شهر آمده، تشکیل حوزه و کلاس درس داد و به تدریس فقه و احادیث اهل بیت (ع) مشغول گردید.
شاگردان
از مهمترین فعالیتهای شیخ صدوق برپایی جلسات حدیث برای شاگردانش در روزهای جمعه و سهشنبه بود که جمع این جلسات به 97 مجلس رسید، خوشبختانه شیخ در دوران حکومت شیعیان اثنی عشری زندگی میکرد به همین دلیل هم موقعیت خوبی برای گسترش اسلام و آموزش شاگردانش داشت. از مهمترین شاگردان شیخ صدوق میتوان به شیخ مفید محمد بن محمد بن نعمان، هارون بن موسی تلعکبری، حسین بن عبدالله غضائری، برادرش حسین بن علی بن بابویه قمی، حسن بن عباس نجاشی( پدر نجاشی مولف رجال) ،علم الهدی سید مرتضی، سید ابوالبرکات علی بن حسین جوزی حسینی حلی اشاره کرد.
آثار
مشهورترین و بزرگترین کتاب صدوق - پس از مدینه العلم - همین کتاب است که یکی از (کتب اربعه) روایی شیعه به شمار می رود.این کتاب در بردارنده نزدیک به شش هزار حدیث می باشد که بر اساس موضوعات مختلف فقهی تدوین شده است .سبب نگارش این کتاب حکایتی زیبا و شنیدنی دارد که وی خود آن حکایت را در مقدمه کتاب آورده است.
ایشان در آنجا ضمن ذکر آن حکایت چنین نوشته است:
من نخواستم مانند سایر مصنفان روایاتی را که در هر موضوع رسیده است ثبت کنم بلکه در این کتاب روایاتی را آورده ام که بر اساس آن فتوا می دهم و آنها را صحیح می دانم و معتقد به صحت آنها می باشم و میان من و پروردگار حجت است.
مرحوم مامقانی به نقل از علامه طباطبایی (بحر العلوم ) می نویسد:
(برخی از اصحاب روایات کتاب (الفقیه) را بر سایر کتب اربعه به چند دلیل ترجیح می دادند:
برخورداری مؤ لف از حافظه ای قوی که سبب ضبط بهتر روایات می باشد.
استواری وی در نقل روایات.
متاءخر بودن کتاب (من لایحضره الفقیه ) از کافی.
صدوق صحت آنچه بر او در این کتاب آورده خود ضمانت کرده است.
هدفش تنها نقل روایت نبوده بلکه به اظهار خود مطابق آنچه نقل کرده فتوا داده است.
صدوق این کتاب را در اواخر عمرش تالیف کرده است. در آن عصر از طرف فرقه اسماعیلیه که نفوذ بسیار داشتند و از سوی فرقه زیدیه و طرفداران جعفر کذاب و پیروان زیادی از اهل تسنن ایرادهایی به فرقه امامیه وارد می شد و آنان بدین وسیله اذهان مردم را مشوب می کردند. از این نظر شیخ صدوق (رضوان الله علیه) کتاب (کمال الدین) را تالیف کرد. او در اول این کتاب اشکالات مخالفین را نقل می کند و به آنها پاسخ می دهد و به خوبی از عقیده امامیه دفاع کرده به طور تفضیل درباره قائم آل محمد (عج ) بحث می کند.
با اینکه این کتاب حدود 90 سال پس از غیبت کبرای حضرت ولی عصر (عج ) نگاشته شده از مباحث آن معلوم می شود در آن زمان که هنوز مدت چندانی از این مساءله نگذشته بود، عده ای از اهل کفر و نفاق نسبت به ماجرای غیبت تردید کرده بر شیعیان خرده می گرفتند. همچنانچه خود شیخ صدوق نیز بارها به این نکته اشاره کرده است.
یکی از آثار ارزشمند صدوق کتاب معانی الاخبار حاوی روایاتی است که موارد ابهام و مشکل احادیث و آیات قرآن را توضیح داده است.
این کتاب را برای صاحب بن عباد، وزیر دانشمند و دین پرور آل بویه نگاشته و به وی اهدا کرده است و در آن، روایاتی که از امام هشتم علیه السلام نقل شده گرد آمده است.
این کتاب که در بردارنده نکات اخلاقی - علمی، تاریخی و فقهی و پندهای درس آموز می باشد بر اساس سلسله اعداد ترتیب یافته که این تدوین و تنظیم نیز بر زیبایی و شیوایی و ارزش کار وی در این اثر افزوده است. او در هر باب روایاتی که مطابق همان عدد نکته یا مطلبی را در برابر آورده است.
مجموعه درسها و سخنرانیهای شیخ صدوق در این اثر گرد آمده است مطالب آن را شاگردان او تحریر کرده اند.
این کتاب، همچنانکه از نامش پیداست حاوی علتها و فلسفه احکام می باشد، مؤ لف تمام احادیثی که به علل و فلسفه احکام اشاره شده ، در یک مجموعه به همین نام نگاشته است ، و شاید اولین کتاب در موضوع خود می باشد.
؟
مهمترین کتاب شیخ صدوق که خود نیز از آن یاد کرده و تا زمان پدر شیخ بهایی مورد استفاده عالمان مورد استفاده عالمان دینی بوده کتاب (کتاب العلم ) است که مفقود گشته است و با کمال تاءسف به دست کار نرسیده است.
بنا به نوشته ابن شهر آشوب در کتاب معالم العلماء کتاب مدینة العلم ده جلدی و من لا یحضره الفقیه چهار جلدی است و از این نوشته معلوم می شود که مدینة العلوم بیش از دو برابر من لا یحضره الفقیه بوده است.
شیخ طوسی، شیخ منتجب الدین و دیگران از این کتاب به عنوان یکی از مهمترین تاءلیفات صدوق یاد کرده اند و بسیاری از بزرگان دین از کتاب مدینة العلوم روایت کرده اند.
شیخ صدوق در اول کتاب کمال الدین و تمام النعمه اشکالات مخالفین را نقل می کند و به آنها پاسخ می دهد و به خوبی از عقیده امامیه دفاع کرده به طور تفضیل درباره قائم آل محمد (عج ) بحث می کند.
صاحب روضات الجنات می نویسد:
بعد از زمان علامه و شهدین، دیگر هیچ اثری از کتاب مدینة العلم دین و شنیده نشده است ولی بنا به نوشته برخی دیگر، معتقدند این کتاب تا عصر پدر شیخ بهایی نیز موجود بوده و ایشان نسخه ای از آن را داشته است.
شیخ حسین بن عبدالصمد حارثی (پدر شیخ بهاء الدین عاملی ) در کتاب درایه اش نوشته است : پایه ها و اصول معتبر حدیث ما پنج کتاب است : کافی ، مدینة العلم ، من لا یحضره الفقیه ، تهذیب و استبصار.
عالمه مجلسی و پس از وی سید محمد باقر جیلانی (سید شفتی ) تلاشها و اموال زیادی صرف یافتن این کتاب کردند ولی اثری از آن به دست نیاوردند.
شیخ صدوق از نگاه بزرگان
اما یکی از نکات جالب درباره شیخ صدوق نظر دیگر علمای ما درباره وی است، به طور مثال علامه حلی از شیخ صدوق به شیخ و فقیه و زعیم مذهب شیعه خراسان نام میبرد و میگوید که از فقیهان عالی قدر و حافظان حدیث میان اهالی قم است و علامه سید بحرالعلوم نیز از او به عنوان یکی از شخصیتهای شیعه و رکن شریعت اسلام و سرآمد محدثان نام میبرد که وى را چنین توصیف کرده: «صدوق فقیهى بزرگوار است که خداوند مردم را به وسیله او بهرهمند مىگرداند».
وفات شیخ صدوق
سرانجام شیخ صدوق این عالم بزرگوار پس از گذشت هفتاد و چند سال از عمر شریف و پر برکتش در سال 381 ه.ق دعوت حق را لبیک گفت و در شهر ری دیده از جهان فرو بست. پیکر پاکش در میان غم و اندوه مردمان در نزدیکی مرقد مطهر حضرت عبدالعظیم مدفون گردید. امروزه آرامگاهش به نام ابن بابویه در شهر ری مشهور و قبر منورش زیارتگاه مسلمانان و محل استجابت دعای مؤمنان است.
کرامتی از شیخ صدوق
در عهد حکومت فتحعلی شاه قاجار در حدود سال 1238 ه. مرقد شریف صدوق که در اراضی ری قرار دارد به دلیل بارندگی های زیاد خراب شده و رخنه ای در آن پیدا می شود، برای تعمیر مرقد اطرافش را می کندند تا به سردابی که مدفن شیخ صدوق بود برخورد می کنند ناگهان بدن شریف صدوق را کاملاً سالم آنچنان که گویا تازه از حمام آمده باشد مشاهده می کنند و اثر خضاب را در انگشتان شریفش می بینند. 20 نفر از بزرگانی که خود شاهد این کرامت بوده اند می توان به میرزا ابوالحسن جلوه، حضرت آیت الله ملا محمد رستم آبادی و مرحوم والد حضرت آیت الله مرعشی نجفی حاج سید محمود مرعشی نام برد.
منبع:مشرق
انتهای پیام/