دهه تجربههای جدید؛ دهه برگردانهای دارالترجمهای و داستانهای راحتالحلقومی
خبرگزاری تسنیم: آمار نشر کتابهای کودک و نوجوان در سال ۹۳ حکایت از رشد ۲۱ درصدی کتابهای ترجمهای نسبت به سال گذشته دارد؛ کتابهایی که گاه توسط مترجمان مبتدی برگردانده شده و در بازار خلوت تألیف به دنبال مخاطباند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، تاریخچه نوشتن برای کودکان و نوجوانان در ادبیات ایران محدود به سالهای اخیر نمیشود. ادب عامیانه ایران پر است از لالاییها و حکایاتی که برای کودکان نوشته و گفته و سالهای سال سینه به سینه نقل شده و گاه اگر مجالی بود، مکتوب شده است، اما فراتر از همه اینها باید از سال 1300 را به عنوان آغازی برای نگارش کتاب کودک و نوجوان یاد کرد؛ سالی که در آن معلمی ساده از آذربایجان با نام جبار باغچهبان کمر همت برای سادهنویسی چند داستان قدیمی برای کودکان بست.
ادبیات کودک و نوجوان بعد از انقلاب رشد روزافزونی را تجربه کرد. مضامین آیینی و دینی و به تبع آن اخلاقی که جزء لاینفک ادبیات کودک و نوجوان به شمار میرود، در این سالها پررنگتر شد و فضای جدیدی برای تنفس ادبیات کودک در جامعه و همچنین رشد و پرورش نویسندگان و شاعران بسیار فراهم شد.
این شاخه از ادبیات پس از انقلاب روند رو به رشدی را تجربه کرد؛ هرچه رمان و داستان بزرگسال در بازی فرمها گرفتار شد و هر از چندگاهی بارقههای امیدبخشی را معرفی کرد؛ ادبیات کودک و نوجوان در این سالها با به کارگیری مؤلفههای متعدد از جمله استفاده از فضای بومی، توجه به زبان کودک، استفاده هنرمندانه از تصویرگری و ... هر سال نسبت به سال گذشته فضای جدیدی را تجربه کرد و آثار جدیدتری را معرفی. آثار کودک و نوجوان جزء اولین و موفقترین آثار در سالهای پس از انقلاب بود که توانست به بازارهای جهانی راه یابد و پس از آن اقبال عمومی را نسبت به خود برانگیزد.
ادبیات این حوزه در دهه 90 تجربههای جدیدتری را پشت سر میگذارد: دهه رقابت ترجمه با تألیف. با وجود تولد استعدادهای تازه در این دوره و بارقه آثار درخشان و امیدبخش، اما گویا ادبیات کودک و نوجوان در دهه سوم از انقلاب، با جریان پرشتاب ترجمه در بازار کتاب مواجه است. جریانی که خواه ناخواه هم بر سبک زندگی و هم بر روال چاپ آثار نویسندگان داخلی تأثیرگذار است. این رویه در سال 93 هم قابل مشاهده است. آمار نشر در سال گذشته نشان میدهد که تا بهمنماه سال 93، تعداد 9 هزار و 700 اثر منتشر شده که این میزان نسبت به سال گذشته که تعداد 8هزار و 953 اثر به بازار کتاب عرضه شده، با هشت درصد رشد همراه بوده است. براساس همین آمار، در این بازه زمانی 11 ماهه، کتابهای تالیف شده در زمینه کتاب کودک و نوجوان تعداد 6هزار و 618 عنوان بوده که نسبت به سال گذشته (به تعداد 6398 عنوان) در حود 3% افزایش یافته است. روند چاپ آثار در همین برهه زمانی حکایت از آن دارد که کتابهای ترجمه شده در زمینه کتاب کودک و نوجوان در 11 ماه 1393، تعداد 3082 عنوان بوده که نسبت به سال گذشته (به تعداد 2556 عنوان) در حدود 21% افزایش داشته است.
کتابهای راحتالحلقوم را برای کودکان ترجمه میکنیم، نه آثار شاخص را
روند رو به رشد ترجمه نسبت به تألیف در سالهای اخیر انتقاد بسیاری از نویسندگان و کارشناسان حوزه ادبیات کودک و نوجوان را برانگیخته است. ناصر نادری، نویسنده کودک و نوجوان، درباره این مسئله بر عواقب آن اشاره میکند و میگوید: متأسفانه به دلیل کم بودن هزینه ترجمه در مقایسه با تألیف، بدون کارشناسی دقیق از لحاظ جنبه زبانی، مفهومی و تطابق آن با فرهنگ بومی و ... و در نهایت به شکل غیر حرفهای با دستکاریهایی که روی متن انجام میدهند، تأثیر نامطلوبی روی ذهن مخاطب میگذارد. سوگیری ما باید به سمتی برود که آثار تألیفی ما بر ترجمه برتری پیدا کند. یکی از ویژگیهای ما پس از انقلاب این بود که تألیف بر ترجمه برتری داشته است. در حوزه ادبیات کودک هم باید همینطور باشد. باید بهترین و شاخصترین آثار ملل مختلف را که با فرهنگهای متنوع که به لحاظ جنبههای فرهنگی به ما نزدیک هستند، ترجمه کنیم نه اینکه هر چه راحتالحلقومتر است برگردانده شود.
نادری میافزود: ما که نمیتوانیم همه پنجرهها را به روی جهان ببندیم. ادبیات کودک ما در تعامل با جهان چه به لحاظ متن و چه به لحاظ تصویرگری و استفاده از ظرفیت نیروهای جوان در این حوزه، به علت اینکه در حوزه مدیریت تعامل با جهان تحت نظر نهادهای دولتی به ویژه ارشاد بودیم، نتوانست آنطور که باید اثرگذار باشد. نتوانستیم این آثار را ترجمه و در اختیار کارشناسان در دنیا قرار دهیم. اگر این کارها در دنیا انجام میشد، اتفاقات خوبی رخ میداد. با همه کاستیهایی که در این حوزه داریم که باید درمان شود، اما آنچه که در این سالها به عنوان یکخلأ احساس میشود این است که سیمای ادبیات کودکمان را نتوانستیم به دنیا نشان دهیم.
برای ناشر، ترجمه به صرفهتر از اثر تألیفی است
بسیاری از فعالان حوزه ادبیات کودک در چرایی برتری ترجمه بر تألیف در سالهای اخیر، یکی از دلایل اصلی را متوجه ناشران میدانند. به زعم این گروه، ترجمه بیش از تألیف برای ناشران سودآوری دارد. فریده خلعتبری، مدیر انتشارات شباویز که سالها فعالیت در عرصه کتاب کودک و نوجوان را در کارنامه خود دارد، معتقد است که در کشور، بهای چندانی به آثار تألیفی داده نمیشود، به همین دلیل شاهد روند رو به رشد این موضوع در بازار کتاب کودک هستیم.
وی پیشتر در گفتوگو با رسانهها با اشاره به این موضوع میگوید: من به عنوان یکناشر همیشه با این پرسش در ذهنم مواجه هستم که چرا ما با داشتن این همه نویسنده خوب، هیچوقت به آنها بها نمیدهیم و هیچ ارزشی برای تألیف قائل نیستیم. بخش عمده این قضیه به روند خرید کتاب از سوی برخی از نهادها بازمیگردد؛ به این معنی که نهادهای دولتی و خصوصی برای خرید کتاب بیش از تألیف به ترجمه نظر دارند.
روند رو به رشد ترجمههای سریعالسیری، آسیبهای متعددی بر حوزه ادبیات کودک و نوجوان گذاشته است. در ترجمه برخی از آثار که البته در سالهای اخیر تعداد آنها قابل توجه هم بوده است، برای کم کردن هزینه، اقبال به مترجمان مبتدی بیش از پیش شده است که رهآورد آن آسیبهای جدی به زبان و ذهن مخاطب کودک و نوجوان است. نادری در این رابطه میگوید: دور از انصاف است که بگوییم همه کارهای ترجمهای ضعیفاند، البته در این میان کارهای ترجمهای خوب هم میتوانیم ببینیم؛ اما با وجود همه این موارد رویکرد برخی از ناشران منجر به این شده که ترجمه آثار دست چندم وارد بازار کتاب کودک شود که خود این رویه روی ذهن و زبان مخاطب کودک این آثار تأثیر سوئی خواهد گذاشت.
ترجمههای سریعالسیری و آسیبهای ناشی از آن
نادری با اشاره به رویه برخی از ناشران برای ترجمه آثار ضعیف در حوزه کتاب کودک افزود: در سالهای اخیر کارهای خوبی در زمینه ادبیات کودک در دیگر کشورها نوشته و عرضه میشود. گذشته از ویژگیهای متفاوت فرهنگی، عاطفی و درونمایهای این آثار با ویژگیهای فرهنگی ما، اما بسیاری از آثار شاخص نوشته شده به لحاظ جنبههای تکنیکی و کارهای کتابسازی حرف جدید برای گفتن دارند و باید الگوی ناشران ما در زمینه ترجمه کتابها باشند.
استفاده از مترجمان غیر حرفهای، ورود واژگانی بیحساب و کتاب را در متن داستانها آسانتر کرده است که یا متناسب با سن کودک نیستند و یا به درستی برگردانده نشدهاند. محسن پرویز با اشاره به این موضوع میگوید: یکی از مشکلاتی که از آن ابتدا داشتیم و در حال حاضر هم وجود دارد، بحث کتابهای ترجمهای است که باز هم آنها را مترجم حرفهای ترجمه نمیکند؛ یعنی ترجمهها کاملاً دارالترجمهای است، هزینه تصویرسازی برای کتابهای کودکان بالا است و ناشران اغلب در این بخش صرفهجویی میکنند، اینکه کتابهای ترجمه کودک و نوجوان ما بر تألیف میچربد نقطه ضعف کاملاً آشکار است.
هرچند در چرخه ترجمه یکاثر بیش از هر کس و هرچیز، ناشر و مترجم بیشترین سهم را به خود اختصاص دادهاند، اما چرایی روند صعودی این ماجرا تنها محدود به این دو عامل نیست. دور از انصاف است که عامل دیگری را در این امر دخیل ندانیم: تربیت نویسنده و استعداد جدید برای ادبیات کودک و نوجوان؛ مشکل بزرگی که به راحتی نمیتوان از کنار آن گذشت. ادبیات کودک در دهه 60 و پس از آن در دهه 70 با وجود نویسندگان برجسته و پرکار سرآمد دوران حاضر شد، اما امروز به زعم بسیاری از نویسندگانی که خود دستی بر آتش دارند، دنیای ادبیات کودک و نوجوان امروز، عرصهای خلوت از نویسنده جدید است؛ حقیقت تلخی که دلیل آن را باید در روند کاری نهادهای دولتی و متولیان امر جستوجو کرد.
-----------------
گزارش از مونا برجیخانی
----------------
انتهای پیام/