علی کفاشیان: از شخصیت شادابیان راضیام
خبرگزاری تسنیم: مردی که حوصله فیلم دیدن ندارد و معمولا پای تلویزیون خوابش میبرد، به جشنواره فجر علاقهمند است. او علی کفاشیان است، رئیس خوشخنده فدراسیون فوتبال که میگوید به فیلمهای طنز علاقه خاصی دارد.
به گزارش گروه "رسانهها" خبرگزاری تسنیم، مردی که حوصله فیلم دیدن ندارد و معمولا پای تلویزیون خوابش میبرد، به جشنواره فجر علاقهمند است. او علی کفاشیان است، رئیس خوشخنده فدراسیون فوتبال که میگوید به فیلمهای طنز علاقه خاصی دارد.
او گاهی میتواند از یک بازیگر طنز، قویتر عمل کند. حرفهایی که بداهه میگوید شاید به ذهن یک طنزنویس قهار هم نرسد. همه، کفاشیان را با تیکههای با مزهاش میشناسند و میگویند شخصیتی شاداب دارد. به دلیل همین رفتارها بود که حتی شخصیت «شادابیان» را در تلویزیون برایش ساختند.
آقای کفاشیان شما در کنار فوتبال و ورزش چقدر به فیلم، سینما و جشنوارهها اهمیت میدهید؟
راستش را بخواهید زیاد اهل فیلم و سینما و جشنواره نیستم. سینما که کلا نمیروم و ترجیح میدهم تلویزیون نگاه کنم. تازه خیلی زود جلوی تلویزیون خوابم میبرد و فیلمها را نصفه میبینم. بعضی وقتها سریالها و فیلمهای تلویزیون را نگاه میکنم.
به چه ژانری علاقهمند هستید؟
بیشتر، فیلمهای طنز را دوست دارم.
برای شما شخصیت «شادابیان» را در یکی از کارهای طنز ساختند. ناراحت شدید؟
نه، چرا ناراحت شوم؟ همین که مردم خوشحال شوند کافی است. اتفاقا شادابیان را خوب ساخته بودند و واقعا شبیه من حرف میزد و میخندید. از این شخصیت راضی بودم. فقط یک مقدار پیاز داغش را زیاد کرده بودند.
آخرین فیلمی که دیدید، نامش چه بود؟
سینما که خیلی وقت است نرفتهام. در خانه هم از خانمم میپرسم که اسم فیلم چیست، چون زیاد حوصله ندارم. خیلی کم اتفاق افتاده که تا آخر فیلم را ببینم. وسط فیلم، آخرش را حدس میزنم و دیگر میفهمم فیلم چطور تمام میشود. به خاطر همین میروم کنار و میدان را به دیگران میدهم! سریال هم که وقت نمیکنم زیاد ببینم.
از کیفیت سریالها و فیلمها راضی هستید؟
والا بد نیست. بالاخره بعضی وقتها بعضی سریالها خوب هستند و بازیگران خوبی در آن بازی میکنند، مثل آقای عبدی و پرستویی. من این دو بازیگر را خیلی دوست دارم. کارشان واقعا قوی است. هنرمند واقعی هستند.
آخرین باری که سینما رفتید، کی بود؟ یادتان هست؟
پدر من در شرکت نفت کار میکرد. یک سالن بزرگ بود که هفتهای یکبار ما را به آنجا میبردند و فیلم پخش میکردند. یادم هست شنبهها میرفتیم. من فیلمهای جنگی و تاریخی را خیلی دوست داشتم، مثل فیلمهای قدیمی رم و یونان، هراکلیس و پراکلیس و اینها! در محل ما یک سینما بود به عنوان سینمای دخانیات؛ فکر کنم مال همان کارخانه دخانیات بود. سر و کله هم را میشکستیم که بلیت بگیریم. خیلی شلوغ بود. بالاخره گاهی بلیت به ما میرسید و داخل میرفتیم. آنوقتها تلویزیون نداشتیم. امکانات نبود. فیلمهای قشنگی هم پخش میکردند و من شدیدا تحت تاثیر قرار میگرفتم ولی اسم فیلمها الان یادم نیست.
آن زمان در نائین بودید؟
نه بابا، من از اول بچه تهران بود. این سینمای دخانیات هم که میگویم، در خیابان نواب بود.
شما فیلمهای جنگی میدیدید، تحت تاثیر هم قرار میگرفتید؟ فیلمهای رزمی چطور؟
(خنده) منظورتان این است که فیلم را میدیدم و میرفتم در خیابان دعوا؟ من اصلا دونده شدم که اگر دعوا شد، فرار کنم! اصلا اهل دعوا نبودم. یکی از دوستان خدا رحمتش کند، شهید شد. این بنده خدا به کلاسهای کاراته میرفت و میگفت چرا نمیآیی؟ وقتی دعوا شود طرف را کتک آنچنانی میزنیم؛ همان لحظه یکی به او زدم و گفتم حالا اگر میتوانی بیا من را بگیر، کسی به پای من نمیرسد! خلاصه من اهل زدن و در رفتن بودم. فیلمهای بروسلی را هم ندیدم. من همین الان زیاد در پرواز هستم. یک وقتهایی 10 ساعت در پروازم ولی دوباره حوصله ندارم که فیلم نگاه کنم. ترجیح میدهم مدام بخوابم یا اینطرف و آنطرف بروم.
شما با سینماییها در ارتباط هستید؟
نه والا، ارتباط خاصی ندارم. فقط یک بار خانم نیکی کریمی آمد و با هم دیدار داشتیم. میخواست برای فوتبال مستند بسازد که خیلی زود هم رفت.
فکر میکنید سینما چقدر میتواند روی ورزش و به ویژه فوتبال تاثیرگذار باشد؟
سینماییها و کلا اهالی هنر با ورزشیها ارتباط دارند. الان میبینم که در بعضی از سریالها از فوتبالیها استفاده میکنند که اتفاقا کارهای خوبی شده، مثل همین سریال پژمان که پژمان جمشیدی بازی کرد. اتفاقا او در شهرک غرب همسایه ماست. آقای داوودنژاد هم همینطور. به هر حال هم سینما و هم فوتبال طرفداران خاص خودشان را دارند و میتوانند روی هم تاثیر بگذارند. میبینیم که سریالهایی با حضور فوتبالیها و با مضمون فوتبال میسازند. من یک فیلم دیدم که آقای پروین در آن بازی کرده بود، فکر کنم فیلم «آخرین سلطان.» اتفاقا من به محل فیلمبرداری رفتم و با کارگردان آن هم حرف زدم. خیلی قشنگ بود. بالاخره گاهی هم میبینم که در تلویزیون هم مثل شما روزنامه نگارها پیاز داغ یک چیزهایی را بیشتر میکنند.
با حرفهایی که زدید، تصور میکنیم تا به حال به جشنواره فجر نرفتهاید.
چرا، اتفاقا به جشنواره فجر میروم.
واقعا؟ اینطور که شما درباره فیلم حرف زدید، تصور کردیم اصلا به جشنواره فجر علاقهمند هم نیستید.
دخترم علاقه خیلی زیادی به جشنواره فجر دارد. هر وقت بلیت گیرمان بیاید، به جشنواره میرویم و فیلم نگاه میکنیم.
چند بار تا حالا به جشنواره رفتهاید؟
قدیم بلیت بیشتر گیرمان میآمد و میرفتیم ولی الان زیاد نه. دو بار با دخترم رفتهام و فیلم دیدهام.
کدام فیلمها را؟ یادتان هست؟
بله، فیلم آقای دهنمکی بود. همان فیلم جنگیاش که آقای اکبر عبدی و چند هنرپیشه معروف در آن بازی کرده بودند. اسمش یادم نیست، شما یادتان است؟
فیلم اخراجیها؟
بله، من این فیلم را در جشنواره دیدم و خوشم آمد. هم خنده دار بود، هم جدی.
منبع: تماشاگران امروز
انتهای پیام/