تلاش مجدد برای سیاسی نشان دادن دادگاه آقازاده
خبرگزاری تسنیم: در آستانه اعلام رای دادگاه مهدی هاشمی برخی رسانههای اصلاحطلب در صدد هستند تا با سیاسی نشان دادن این پرونده اولا بر رای قاضی اثر بگذارند و ثانیا موضع اپوزوسیونی خود را تقویت نمایند.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم،در آستانه اعلام رای دادگاه مهدی هاشمی برخی رسانههای اصلاحطلب در صدد هستند تا با سیاسی نشان دادن این پرونده اولا بر رای قاضی اثر بگذارند و ثانیا موضع اپوزوسیونی خود را تقویت نمایند. جالب آنجاست که اصلاحطلبان ذاتا بیش از دیدن واقعیتها تنها به همراه کردن دیگران با توهمات رسانهای خودشان درباره مهدی هاشمی تا کید دارند.
نشریه صدا از زیر مجموعه گروه نشریات هم میهن و نزدیک به جریان اصلاحات در شماره 24 خود در مطلبی تحت عنوان «پرونده م.ه دستاویزی برای تمام فصول» تلاش کرده تا توجه رسانهها به دادگاه مهدی هاشمی را در واکنش به محکومیت محمدرضا رحیمی و در راستای تخریب آقای اکبر هاشمی عنوان کند.
هر چند این ادبیات در رسانههای اصلاحطلب نخنما شده است و ارزش پاسخگویی ندارد اما واقعا ماجرای رسیدگی به پرونده مهدی هاشمی مسالهای نیست که مطالبه یک جریان خاص باشد و مدتها قبل از آنکه قوه قضائیه برای رسیدگی به این پرونده اقدام نماید مردم کوچه و خیابان مهدی هاشمی را بهعنوان یک آقازاده رانتخوار میشناختند.
آن چیزی که در مورد مهدی هاشمی اظهر من الشمس است اینکه وی فرد خوش سابقه و خوش نامی نیست و حتی اگر تمام ادله رائه شده به دادگاه را نادیده بگیریم، کسی نمیتوان این واقعیت را تکذیب کن که اسم آقا مهدی سالهاست بعنوان یک آقازاده صاحب رانت بر سر زبانها افتاده است و این استدلال که اصولگرایان میخواهند به بهانه دادگاه مهدی، هاشمی پدر را تخریب کنند یک شوخی نهچندان بامزه است.
آن چیزی که در واقع باعث تخریب آقای هاشمی شده، موضوع مفاسد بیشمار فرزندش نیست بلکه موضعگیری وی در برابر قانون است و اینکه برخی افراد خانواده هاشمی توقع دارند چون با آقا مهدی نسبت پدر و فرزندی دارد موضوع میلیاردها دلار خسارت ناشی از زد و بند آقازادهاش توسط نظام ناددیده انگاشته شود.
اما اینکه چرا رسانههای اصلاح طلب موضوع دادگاه مهدی هاشمی را جناحی میبینند این است که اولا لیدرهای لیبرال عادت دارند در آستانه انتخابات از هر موضوعی در راستای اهداف انتخاباتی استفاده نمایند و از سوی دیگر شاید امسال با محاکمه آقا مهدی از میلیاردها تومان پولی که پیش از هر انتخابات و با همت آقازاده از جیب دانشجویان دانشگاه آزاد هزینه انتخاباتی اصلاحطلبان را تامین میکرد، خبری نباشد.
از سوی دیگر نشریه صدا سعی کرده با انداختن توپ به زمین برخی از نمایندگان مجلس پازل خیالی دوقطبیش را علیه مهدی هاشمی تکمیل کند حال آنکه دامنه برخی مفاسد آقازاده آنقدر گسترده است که برای مثلا طرف مقابل یکی از اتهاماتش یعنی پرونده کرنست 11 سال پیش محاکمه شده و هنوز طرف ایرانی آزاد در خیابانها میچرخد حالا با این اوصاف چگونه میتوان اظهارات به حق برخی نماینده مجلس را تعبیر به سیاسی کاری کرد.
جالب آنجاست که صدا رقابت انتخاباتی احمد توکلی با هاشمی رفسنجانی در سال 72 و کسب رای فوقالعاده توکلی را انگیزه وی برای اظهارنظر عنوان کرد. با این استدلال هر کس در هر مقطعی از تاریخ تعامل و یا رقابتی با آقای هاشمی داشته حق ندارد درباره هیچ کدام از اقدامات منتصب به وی واکنشی نشان دهد.
اتفاقا آنچه در حال رخ دادن است درست متضاد با ادعای مجله مذکور است و این اصلاح طلبان هستند که سیاسی کاری از طریق ایجاد فضای دوقطبی را در دستور کار قرار دادهاند. صدا آنقدر بر این فضای دوقطبی تاکید دارد که در اوج حمایت از مهدی هاشمی تلاش میکند تا علی مطهری را بیش از پیش به سمت جناح مطبوعش نزدیک نماید.
اما جالب ترین نکته در مجله صدا این است که مدعی شده که اصولگرایان از مهدی هاشمی برای گذر از رحیمی استفاده میکنند حال آنکه از ابتدای طرح موضوع فساد رحیمی این اصولگرایان بودند که چه در صحنه علنی مجلس و چه در رسانههای اصولگرا فریاد رسیدگی به تخلفات معاون اول رئیس جمهور را سر میدادند. نمایندگانی چون احمد توکلی بارها که صدا آنها را متهم کرده است که مفاسد دولت احمدینژاد را نادیده گرفتهاند در صف اول مطالبه رسیدگی به پرونده رحیمی قرار داشتند.
محمد رضا رحیمی هر چند معاون اول دولت دهم را در کارنامه خود دارد اما بیشتر دوران سیاسی خود را در معیت آقای هاشمی گذرانده و همینجا تفاوت و افتراق اصولگرایان با لیبرالها مشخص میشود. با اینکه وجود چنین افراد فاسدی در بدنه دولت احمدینژاد برای تمام اصولگرایان دردآور بود اما جراحی چنین غدههای سرطانی نیز به همت خود اصولگرایان انجام شد اما ظاهرا اصلاحطلبان هنوز به درک سیاسی لازم برای پذیرش مهرههای فاسد خود نرسیدهاند و تلاش میکنند تا با سیاسیکاری و با هر روش ممکن از بار مسئولیت خود در قبال مفاسد شانه خالی کنند.
صدا در بخشی دیگری از مقاله خود درخواست حکم حداکثری برای مهدی هاشمی را ناشی از سیاسی کاری میداند و نقش وی در حوادث فتنه 88 را عال محاکمه او معرفی میکند حال آنکه هیچ اشارهای به این موضوع نمیکند که مهدی هاشمی در فاصله سالهای 81 تا 88 به بهانههای مختلف متواری بوده و به واسطه حمایت برخی خواص و رانتهای اطلاعاتی آنها دست پیدا کردن به آقازاده با دشواری زیادی همراه شده است.
از سوی دیگر برای مردم قابل پذیرش نیست که برخی از افراد با نقش پررنگ در فتنه 88 بدون محاکمه باقی بمانند اما برخی جوانان سادهلوح و تاثیرپذیرفته از چنین آقازادههایی مدتها دوران محکومیت خود در زندان را سپری نمایند. اینها درست همان طیفی هستند که برای رفع حصر میرحسین موسوی و کروبی سخن میگویند. آیا میتوان پذیرفت که آقازادهای که نقش بسیار پررنگ و ویژه در فتنه داشته است محاکمه نشود اما چهار دختر و پسر دانشجو با تحریک آقایان و در اوج جوانی سابقه حبس را در کارنامه خود داشته باشند.
ظاهرا فرهنگ آقازادگی آنقدر در دستگاه اصلاحطلبی ریشه دوانده است که ایستادگی در مقابل قانون به بهانه انتصاب به شخصیتها در این جریان به یک خرده فرهنگ تبدیل شده و عناصر رسانهای این جریان باور کردهاند که نباید زمینه رنجش برخی رجل معلومالحال سیاسی را فراهم کرد.
منبع: snn
انتهای پیام/