اختتامیه هفدهمین جشنواره بینالمللی قصهگویی با حضور «کزازی» برگزار شد
خبرگزاری تسنیم: اختتامیه هفدهمین جشنواره بینالمللی قصهگویی با حضور پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی در کرمانشاه برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از کرمانشاه، میرجلالالدین کزازی در آیین اختتامیه هفدهمین جشنواره بینالمللی قصهگویی که امروز در کرمانشاه برگزار شد، اظهار داشت: خداوند نخستین و بزرگترین داستانگو است که با زیباترین زبان و شیواترین شیوه داستان آفرینش را بازگفته است و همچنان بازمیگوید.
پژوهشگر برجسته زبان و ادبیات فارسی افزود: سرزمین ما همواره در تاریخ درازنای خود سرزمین پرفروغ و فرزانگی بوده است سرزمین مهر و داد و آشتی سرزمین هزارهها نیز به شهر باستانی و کهن کرمانشاه شهری که در دامان بیستون بلند آرمیده است کوهی بشکوه نگاهبان جاویدان تاریخ و فرهنگ ایران زمین است و آنچه گفته شد از سر شیفتگی به ایران نیست بلکه بارها به شیوههای گوناگون آن را آزمودهایم.
کزازی بیان کرد: هر کس بدان سان که میسزد با این سرزمین و فرهنگ گرانسنگ و تاریخ شگرف و نازشخیز آن آشنا شده است و بر آن شیفته و دل بدان باخته است بسیاری از این دلباختگان فرهیخته، دانشمند، پژوهنده زندگی خود را در کار شناخت و شناسایی ایران گذراندهاند.
وی افزود: با نگاهی به فرهنگ ایران شناسان در مییابیم که نامهای ارجمند پرشمار درآن فرهنگ چشم را مینوازد که یکی از نمودها و نشانها از فرهنگ ایران زمین داستان گویی و داستان سرایی است و در میان فرهنگهای گوناگون جهان به راستی هیچ فرهنگی تا بدین پایه و مایه آکنده از فسانههای فسونآمیز نیست.
کزازی عنوان کرد: داستان به دیرینگی ایران باستان است و ایرانیان شگرفترین ریختار زبانی را در داستان پدید آوردهاند و هر داستان گوی ایرانی هنگامی که داستان خود را میآغازد بر خود بایسته میداند که نخست این جمله را به کار ببرد جملهای که در زبانهای جهان بیمانند است و مدح خداشناسی و یکتاپرستی در همین سخن بسیار کوتاه و در چهار واژه نهفته است واژه یکی بود یکی نبود.
وی با اشاره به اینکه در این جمله تنها آفریدگار است و جز او هیچ آفریدهای نیست، افزود: این جمله جملهای ناب، شگرف و آکنده از مغز معنی است که بر تارک داستانهای ایرانی نشسته است و چون داستان را پیشینهای دیرینه است در این سرزمین همچنان گویای آنکه ایرانیان داستانگو و داستاندوست هستند بنابراین افسانه یا فسانه کمابیش واژهای است که در معنی برابر داستان است.
کزازی گفت: اگر ما ریشه واژه افسانه را بکاویم به همان واژه و ریشه باستانی میرسیم که در افسون به یادگار مانده است و ایرانی افسانه را بستر و خاستگاه افسون میداند افسانهگو در چشم ایرانی بهگونه ای افسونگر است و یکی از ویژگیهای افسانه این است که شنوده را فرومیگیرد، میافساید به گونهای که او را به خواب میبرد خوابی که بستر بیداری است.
وی افزود: ما به هنگام شنیدن افسانه گاه به خواب میرویم چون افسانه مار افسون میکند خاستگاه ادب شورانگیز شررخیز دلاویز پارسی افسانه است سخنی پرگزاف نیست پیشینه داستانهای تاریخی در این ادب، شاهنامه فردوسی، پنج گنج نظامی، داستانهایی که در راز نامههای آمده است به افسانه بازمیگردد.
پژوهشگر برجسته تاریخ ایران عنوان کرد: به سخن دیگر ادب نوشتاری ما از ادب گفتاری مایه گرفته و برآمده است اگر افسانه نمیبود شاهنامه و دیگر شاهکارهای ادبی در زبان فارسی پدید نمیآمد بهویژه افسانه نزد کردان که از کهنترین و نابترین و تیرههای ایرانی هستند جایگاه و پایگاهی دیرینه دارند بنابراین کرد با افسانه میزید و نمونه ناب و باریک از کارکرد و باارزش افسانه این است که کردان و در این میان کرمانشاهیان امروز از نازش برخوردارند.
کزازی گفت: جشنواره افسانه هر روز در کرمانشاه برپای میشود زیرا که کرمانشاه شهر فسونخیز فسانهها است و کرمانشاهی و کرد سخن را مگر فسانه نمیداند و در چشم او سخن، مردمان را به یکدیگر میپیوندد.
وی بیان کرد: ما در این دوران بیش از هر زمان دیگر به فسانه نیازمند هستیم زیرا جهان برون و جهان پیرامون آنچنان درشت، دلآزار، مایه رنج و نومیدی اندوه است و ددمنشان، خونریزان، تاریک دلان و بدگسلان بیپرهیز در هر سوی دیده میشوند جهان را به آشوب و تباهی میکشانند که چارهای نداریم جز اینکه تا آن زمان که در دنیای افسانه هستیم به صاحب جهان پناه ببریم.
کزازی گفت: باید بدان دلخوش که هنوز مردمی، انسانیت در جهان نمرده است و باشد که روزگاری فرا برسد که این بیراهگیها و نامردمیها نیز به افسانه بپیوندد و بیراهگان و نامردمان در شمار دیوان افسانه همچنان ما را بیافساید.
وی خاطر نشان کرد: من چونان کرمانشاهیم در شمار سرافرازانم از این همایش شکوهمند که در دم به دم آن نشان هنر و آفرینش نوآوری و دلبستگی را به کار دادید و این همایش یکی از موزونترین همایشهایی است که در این سالیان دیدهام.
انتهای پیام/ ر