مصلحت اجازه نداد حزب الله ضربه مهلک تری بزند


مصلحت اجازه نداد حزب الله ضربه مهلک تری بزند

خبرگزاری تسنیم: هاشم پیریا کارشناس خاورمیانه معتقد است اگر مصلحت اجازه می داد حزب الله قادر بود ضربه مهلک تری به اسرائیل وارد کند و جلوتر از این برود.

به گزارش گروه "رسانه‌ها" خبرگزاری تسنیم، خاورمیانه بیش از هر زمان دیگری اسیر بحران های پیچیده است. منطقه آبستن حوادث است. نقشه خاورمیانه در حال تغییر است اما این تغییر آنی نیست که غربی ها و متحدانشان به دنبال آن بوده اند. در نقشه خاورمیانه جدید جایی برای اسرائیل و نفوذ امریکا نیست. خطرات زیادی در کمین مردم خاورمیانه است که بزرگترین آنها توطئه ها و نیرنگ های اسرائیل است که برای بقای خود حاضر است دست به هر جنایتی بزند و همه کشورهای خاورمیانه را به خاک و خون بکشد. ایران تحت شدیدترین فشارها و تحریم های اقتصادی است و دورتا دور آن توسط غربی ها بحران هایی خانمان سوز فرا گرفته است. در چنین شرایطی امنیت بزرگترین نعمت و داشته ایران است که همه باید قدر ان را دانسته و از آن سرمایه ای برای پیشرفت های آتی بسازند. این ها سخنان هاشم پیریا کارشناس مسائل خاورمیانه است که در کافه خبر با ما در میان گذاشته و بر همین اساس معتقد است در چنین شرایطی سپاه و حزب الله لبنان بهترین برگ‌های برنده ایران در منطقه و حتی در تعامل ما با دنیا هستند.

 

تحلیل شما از وضعیت کنونی منطقه چیست؟


منطقه خاورمیانه همواره مملو از بحران بوده است. بحران هایی ساختگی یا بحران هایی که بعضا ریشه در مسائلی واقعی داشته اند و از قضا یکی از ریشه های اصلی درگیری و منازعات خونین رژیم صهیونیستی بوده است. اسرائیل برای بقای خود حاضر است همه کشورهای منطقه را نابود کند و به خاک و خون بکشد. با این همه امروز خاورمیانه بیش از هر زمان دیگری اسیر بحران هایی پیچیده است که بسیاری از آنها ساختگی و تحمیل شده از بیرون منطقه است. منطقه آبستن حوادث بزرگ است. از هر سو نگاه کنید نا آرامی، جنگ، خون ریزی و بی ثباتی است. از لبنان گرفته تا سوریه و عراق و بحرین و یمن جایی نیست که نشانی از این ناآرامی را نداشته باشد.
ریشه بسیاری از این بحران ها دخالت های قدرت های بزرگ و قدرت های منطقه ای است. سوریه نمونه روشنی از این دخالت ها است. غربی ها با همراهی شرکای منطقه ای خود همپیمان شدند تا بشار اسد را از اریکه قدرت به زیر بکشند اما همه محاسباتشان غلط از کار درآمد. آنها هم اکنون در یمن عزم خود را جزم کرده اند که انقلاب مردم این کشور را به بن بست بکشانند.
در این سو فتنه گری هایشان را در عراق ادامه می دهند و برنامه های خود را برای تضعیف دولت مرکزی عراق و وارد کردن فشار به ایران ادامه می دهند.



آمریکایی ها که ادعا می کنند در جنگ با داعش هستند و به کمک دولت مرکزی عراق آمده اند؟


دروغ می گویند. آنها هرگز با داعش نمی جنگند. انها خودشان پدید آورنده داعش هستند چطور می شود با نیرویی که خودشان درست کرده اند بجنگند. مرتب به آنها تجهیزات می دهند. تا حالا چندین بار دولت مرکزی عراق چه در زمان نوری مالکی و چه در زمان حیدرالعبادی از آمریکایی ها تجهیزات نظامی خواسته اند اما تعلل کرده اند و به آنها تجهیزات لازم را نمی دهند. این هایی که نشان می دهند هدف هایی را از داعش در عراق یا سوریه بمباران می کنند و هدف می گیرند عمدتا صحت ندارد. فیلم می سازنند. کارهای کامپیوتری می کنند و می گویند ما زدیم و نابود کردیم. پس اگر زدند و نابود کردند پس چرا این ها تمام نمی شوند؟ چرا شکست نمی خورند.
از طرف دیگر با کردستان عراق علیه دولت مرکزی زد و بند می کنند. آنها هم گول حرف ها و وعده های آمریکایی ها را خورند و به طمع اربیل در برابر داعش نایستادند و داعش تا دم خانه هایشان آمد و اگر ایران نبود معلوم نبود چه سرنوشتی در انتظار کردستان عراق بود.


آنها قبل ازداعش هم عملا انبار را از دست دولت مرکزی عراق در آورده بودند از بس که در انجا توطئه می کردند. دولت مرکزی عراق اکنون توانسته است خود را پیدا کند و خوب در برابر داعشی ها و تکفیری ها ایستادگی کند اما این ها همه به همت خود مردم عراق و شیعیان و کمک های ایران است و الا اگر به امید آمریکا می ماندند که به جایی نمی رسیدند. دولت اکنون به دنبال این است که الانبار را آزاد کند.



برنامه آمریکا برای یمن چیست؟


پرونده یمن برای آمریکا بسیار مهم است. یمن همسایه عربستان شریک استراتژیک آمریکا در منطقه است. وقتی عربستان به آمریکا می گوید که ما نگرانیم، قطعا آمریکایی ها نگران می شوند. آنها نگران دولت دست نشانده ای هستند که به کمک عربستان در آنجا روی کار آورده اند. حوثی ها توانسته اند اعتماد مردم را به خود جلب کنند و در آستانه به دست گرفتن قدرت در این کشور هستند. این موضوعی نیست که مورد پسند آمریکا و شرکای منطقه ای اش باشد. از این رو آمریکا به دنبال این است که به هر نحوی یمن را از حوثی ها پس بگیرد. آنها بیم مرزهای مشترک یمن با عربستان را دارند و از همه مهمتر بیم افتادن کنترل باب المندب در دست حوثی ها را دارند.



باب المندب در جنوب غربی یمن است و جنوب تحت نفوذ القاعده است.


القاعده مانند حوثی ها نفوذ و قدرت ندارد. این حرف آمریکایی ها است که می گویند یمن در دست القاعده است. القاعده همیشه بهانه دخالت کردن امریکا در این سو و آن سو بده است. القاعده هست، اما تفاوت اساسی که القاعده با حوثی ها دارد این است که پشتوانه مردمی ندارد. القاعده تروریست است. انصار الله و حوثی ها از مردم و در میان مردم و مورد حمایت بخش قابل توجهی از مردم یمن هستند. قدرتی که انصارالله به پشتوانه مردم یمن به دست آورده به هیچ وجه قابل قیاس با نفوذ القاعده که از روش های تروریستی استفاده می کند نیست. آمریکایی ها نگران القاعده نیستند آنها نگران قدرت گرفتن دموکراتیک و با پشتوانه مردمی حوثی ها هستند چون می دانند که حوثی ها از پشتیبانی ایران نیز برخودار هستند و گرایش های مثبتی به سمت ایران دارند. آنها نگران این هستند کنترل باب المندب و امنیت مرزهای عربستان و حتی امنیت داخلی عربستان هستند. از این رو بهانه می آورند تا هرطور شده دست نشانده خود را در یمن نگاه دارند و اجازه ندهند حوثی ها دولت و پارلمان تشکیل دهند.



ارزیابی شما از تحولات مربوط به لبنان و خصوصا جنایت رژیم صهیونیستی در قنیطره چیست؟ اسرائیلی ها چند فرمانده لبنانی و یک سردار ایرانی و از جمله جهاد مغنیه را به شهادت رساندند؟ آیا به نظر شما این اقدام تصادفی بود یا اینکه می خواستند واقعا ضربه ای به حزب الله و ایران بزنند؟


در این هیچ شکی نیست که اسرائیل همیشه در حال تست کردن حزب الله است تا میزان آمادگی آنها و قدرت واکنش نشان دادنشان را امتحان کند. آنها در واقع اگر بتوانند مانع از پیروزی حزب الله بر تروریست های النصره و داعش بشوند این کار را می کنند. این اقدام آنها هم در جهت حمایت از تروریست ها بود. اما اینکه آیا آنها می دانستند که یک سردار ایرانی در کاروانی که مورد حمله قرار داده اند حضور دارد به گمان من می رسد که نمی دانستند و الا جرئت این کار را نداشتند و دست به این اقدام احمقانه نمی زدند. در اینکه اسرائیل به قول اعراب باد در کله دارد و مغرور است و چنین ویژگی سبب می شود تا به خودش لطمه بزند. اسرائیل می گوید من مالک آن منطقه هستم و هیچ کس نمی تواند جلودار من باشد و تنها کسی که تا به حال به صهیونیست ها "نه" گفته حزب الله بوده است و دیدید که این بار هم حزب الله جواب آنها را داد.



آیا پاسخ حزب الله به اسرائیل در اندازه جنایت آنها بود؟


حزب الله در همان اندازه به اسرائیل ضربه زد و نشان داد که از آمادگی کامل و لازم برای پاسخ دادن به اسرائیل برخوردار است و بار دیگر به آنها نشان داد که محاسباتشان اشتباه است. اسرائیلی ها گمان کرده بودند حزب الله به خاطر حضور در سوریه و مبارزه با تکفیری ها ضعیف شده است. اما این پاسخ به هنگام نشان داد که حزب الله فراتر از محاسبات اسرائیل است. اما در پاسخ شما باید بگویم که حزب الله می توانست ضربه ای بزرگ تر از این به اسرائیل وارد کند. به نظرم ایران موافق نبود که حزب الله بیش از این پیش برود. اگر ایران اجازه می داد حزب الله ضربه مهلک تری به اسرائیل می زد. با این همه این پاسخ هم حائز اهمیت بود. به هرحال اسرائیلی ها الان با جبهه النصره و داعش در یک جبهه هستند و به شدت از آنها علیه حزب الله حمایت می کنند. این دیگر واضح است که اسرائیل در جولان به این گروه ها همه نوع خدماتی می دهد. آنها سپر بلای اسرائیل هستند و با دشمن او که حزب الله است می جنگند پس چرا به انها کمک نکند. به همین خاطر اسرائیل اینگونه محاسبه کرده بود که الان وقت مناسبی برای ضربه زدن به حزب الله است چون آنها به خاطر درگیر بودن در سوریه نمی توانند جواب دهند .



به نظر شما تحولات در همین حد متوقف می شود یا تنش ها به جنگ منتج خواهد شد؟


حزب الله نیروی مقاومت است. حزب الله نسبت به هر تجاوزی پاسخی قاطع خواهد داد. جنگ و تجاوزگری همیشه از سوی اسرائیل بوده است. حزب الله نشان داد که قدرت تلافی و مقابله به مثل را دارد و حتی می توانست از این فراتر برود اما بنا به هر مصلحتی تا این لحظه به همان میزان بسنده کرده است. اما اگر اسرائیل بخواهد جنگ افروزی کند و وارد مرحله هجومی و تجاوزگری بشود سقوطش حتمی است. اسرائیل می داند که این حزب الله با سال 2006 فرق دارد. موشک هایی که سیدحسن نصرالله از آنها سخن گفت خواب را از چشم صهیونیست ها گرفته است. آنها می دانند که این بار اگر دست از پا خطا کنند نابود خواهند شد. چون به این امر واقف هستند که حریف این بار آنها بسیار قدرتمند تر از گذشته است. مضاف براین اظهارات مقامات اسرائیلی که بعد از شهادت سردار ایرانی مطرح شد و گفتند نمی دانسته اند که یک سردار ایرانی در آن کاروان است و الا به آن حمله نمی کردند به خوبی نشان می دهد که در موضع ضعف هستند و به شدت از بالاگرفتن تنش ها و جنگ می ترسند. اسرائیلی ها می دانند که اگر دست حزب الله باز بود و مصلحت اجازه می داد خیلی جلوترو ضربات مهلک تری به آنها وارد می کردند. اما حزب الله صلاح دید تا همین اندازه جواب دهد. لذا من بسیار بعید می دانم که اسرائیل بخواهد جنگ افروزی تازه ای داشته باشد.



برنامه آمریکا برای منطقه چیست؟


آمریکایی ها هم زمان برنامه های مختلفی را پیش می برند که هدف اصلی همه آنها در وهله اول تضعیف نیروهای اسلام و بعد از آن تضعیف ایران شیعی است. نگاه کنید دور تا دور ایران را فتنه و جنگ و آشوب گرفته است. آنها از طرفی آتش تکفیری ها را در منطقه شعله ور کرده اند تا مسلمانان را به دست خودشان بکشند. این یک فتنه عجیبی است که این ها این گروه داعش را ساخته و پرداخته کردند و با دست آنها مسلمانان را اینگونه قربانی می کنند. این خود یک قصه پر غصه است. اما از طرف دیگر با همکاری عربستان قیمت نفت را پایین آورده اند. از طرف دیگر ایران سالها تحریم بوده است و زیر فشارهای شدید اقتصادی است. در همان زمان همسایه متحد او عراق را با انواع بازی های سیاسی می خواهند تضعیف کنند. یک روز سنی ها و عشایر انبار را علیه دولت می شورانند، یک روز با وعده و وعید کردها را تحریک می کنند که دنبال خودمختاری بروند و تجزیه طلب شوند وامروز هم که آتش داعش را به جان ملت عراق اندخته اند. پایین آمدن قیمت نفت برای عراق هم ضرر زیادی به همراه دارد. آنها الان همه تلاششان این است که جنگ با داعش را تا جائیکه می توانند طولانی و فرسایشی کنند تا در کنار مشکلات اقتصادی و پایین امدن قیمت نفت دولت عراق و ایران را به زانو در بیاورند.


عربستان بعد از ملک عبدالله را چگونه ارزیابی می کنید آیا اتفاق خاصی در این کشور می افتد؟


به هیچ وجه. آنها از قبل فکر همه چیز را کرده بوند. عبدالله رفت یک پیرمرد بیمار دیگر را آورده اند که او هم هرچه آنها گفتند بگوید چشم. اوهم یک دست نشانده است. ملک سلمان که بدتر از عبدالله است. او پیر و بیمار بود اما مشاعرش کار می کرد. این یکی پیر و ناتوان است و آلزایمر دارد. یعنی عروسک واقعی است. او را می گردانند. او را روی کار آوردند که مبادا دست به تغییری بزند و تندوری کند و مبادا کاری کند که هماهنگ با آمریکایی ها نباشد. چون منطقه حساس است و قرار نیست کسی روی کار بیاید که از خودش اختیاری داشته باشد که سرخود بخواهد حرکتی انجام دهد. همه چیز باید تحت کنترل باشد.


در چنین وضعیتی بهترین نسخه برای ایران چیست؟


در این شرایط ما بهترین وضعیت را در منطقه از لحاظ امنیتی داریم. درست است که از لحاظ اقتصادی در فشار هستیم اما خدا را شکر از لحاظ امنیتی در وضعیت بسیار خوبی هستیم. باید همین وضعیت را سرمایه قرار دهیم و با تکیه به این امنیت که فاکتور بسیار مهمی است مقاومت کنیم. اقتصاد مقاومتی بهترین نسخه برای شرایط کنونی ایران است. در وضعیت کنونی، بهترین برگ برنده ایران، سپاه و حزب الله لبنان است. هیچ کس در منطقه قدرت ما را ندارد. سپاه برگ برنده ایران است. حزب الله لبنان برگ برنده ایران است. باید روی این نقاط قوت سرمایه گذاری کرد. بزرگترین سرمایه ایران امنیت و یکپارچگی آن است. باید دربرابر زیاده خواهی آمریکا در منطقه ایستاد و براساس معیارهای اقتصاد مقاومتی که رهنمود مقام معظم رهبری است عمل کرد. اگر کمی انضباط مالی و اقتصادی، مدیریت درست و اعتماد به یکدیگر را بیشتر کنیم از این بحران ها رد می شویم. بدون شک منطقه تغییر می کند و در این وضعیت نمی ماند. منطقه خارمیانه آبستن حوادث و تغییراتی است. اینکه چه رویدادی در پیش است معلوم نیست اما یک چیز حتمی است، در خاورمیانه جدیدی که از دل این رویدادها بیرون می آید جایی برای اسرائیل و آمریکا نیست.

منبع: زهره نوروز پور/ خبرآنلاین

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه سایر رسانه ها

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon