دغدغه حفظ هویت‏

به گزارش خبرگزاری تسنیم، متن یادداشت حجت الاسلام والمسلمین ابوالقاسم علیزاده معاون سیاسی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه با عنوان «دغدغه حفظ هویت‏؛مراقبت از روح مکتبی انقلاب اسلامی» را در ذیل از نظر می گذرانید:
روشنگری و افشاگری در پوشش خطابه های آتشین و سخنرانی های داغ و انقلابی، یکی از جلوه های زیبا و به یادماندنی تاریخ انقلاب اسلامی بود که به دنبال رصد و مراقبت جدی از سیر حرکت رو به جلو انقلاب اسلامی توسط سخنرانان و خطیبان مجاهد و مبارز در پیشتازی و هدایت مردم انقلابی صورت می پذیرفت.
علاوه بر جریان کلی انقلاب که علیه رژیم منحوس و پلید طاغوت جریان داشت، رصد و مبارزه با گروه ها و جریانهای انحرافی که در صدد مصادره حرکت انقلابی مردم بودند نیز دغدغه شاگردان مکتب امام خمینی(ره) و روحانیون و شخصیتهای مبارز بود لذا گاهی محور اصلی یک سخنرانی روشنگرانه در دوران آتش و گلوله و خون و قیام، تقویت یک شعار صحیح و انقلابی و مکتبی بود و گاهی هم زدن ریشه یک شعار انحرافی و الحادی!
چه آن که عناصری نیز مأموریت داشتند تا روزانه شعارهایی که بر زبان مردم و یا روی دیوارها و پارچه ها و پلاکاردها ظاهر می گردید را با دقت یادداشت و به  دست شخصیت های اندیشمند و تأثیرگذار انقلاب برسانند تا در صورت لزوم اگر با انگیزه ها و روح مکتبی انقلاب سازگاری داشت، به عنوان شعار انقلاب تقویت و منتشر می گردید و این شد که در گذر زمان برخی از این شعارها در تاریخ پرافتخار انقلاب اسلامی جاودانه و ماندگار ماند و البته اکنون نیز تازگی و الهام بخشی آن ملموس و محسوس می باشد. شعارهایی همچون:
-     استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی
-     خدا، قرآن، خمینی، اینست شعار ملی
-     نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی
-     تنها ره سعادت، ایمان، جهاد، شهادت
-     با خون خود نوشتیم، از جان خود گشتیم، یا مرگ یا خمینی
-     درود بر خمینی بت شکن، مرگ بر این یزید قانون شکن
-     رهبر نهضت آزادگان است، آیت الله خمینی     انقلابی ترین مرد جهان است، آیت الله خمینی
-     درود بر خمینی، مرگ بر شاه
-     ای بی شرف حیا کن، سلطنت را رها کن
-     شاه جنایت می کند، کارتر حمایت می کند
-     این شاه آمریکایی، اعدام باید گردد
-     نه شاه می خوایم نه شاهپور، لعنت به هر دوتاشون
-     وای به حالت بختیار، اگر آقا فردا نیاد
-     به گفته خمینی، ارتش برادر ماست
-     برادر ارتشی، چرا برادرکُشی
و...
و اما بودند جریانها و افراد وابسته به شرق و غرب به ویژه صاحبان اندیشه های الحادی، مارکسیستی، التقاطی و ملی گرایی که با همنوایی رژیم طاغوت که مرتب با القاء این که این شورشهای خیابانی را کمونیستها به راه انداخته اند، اصرار داشت که انقلاب اسلامی ایران، ماهیتی کمونیستی و مارکسیستی دارد و بلوک شرق علیه غربیها که در ایران جولان می دهد، قیام نموده  است و لذا در صدد بودند با نفوذ در صفوف مردم انقلابی ایران، مسیر انقلاب را تغییر داده و یا انقلاب اسلامی ملت ایران را مصادره نمایند. یکی از راه های نفوذ، شعارهایی بود که با ظاهری انقلابی روی زبانها می انداختند. در این راستا تلاش فدائیان خلق و مجاهدین (منافقین) خلق و وابستگاه به نهضت آزادی بیشتر نمود داشت، ازجمله شعارهای آن ها این بود:
-     فدایی، فدایی، تو افتخار مایی
-     تنها ره رهایی، راه مجاهدین است
-     درود بر فدایی، سرچشمه رهایی
-     تنها ره رهایی، مسلسل و مجاهد و فدایی
و...
البته با علم به این که انقلاب اسلامی متأثر از مبارزات و رهبری های امام خمینی(ره) می باشد، ضمن اعلان وفاداری ظاهری و گول زننده، اهداف شوم خود را دنبال می نمودند تا جایی که حزب توده ایران برنامه انقلابی امام خمینی(ره) را مورد تأیید قرار می داد ولی اغراض پلید خود را پشت این تأییدها دنبال می کردند. به عنوان نمونه این گونه شعار می دادند: درود بر خمینی رهبر انقلاب، مدافع استقلال و آزادی و حقوق زحمتکشان؛ و این مطالب را با آرم داس و چکش که نماد تفکرات مارکسیستی بود، تابلو می نمودند.
از این روی رصد و مراقبت از شعارها و جهت گیری ها بسیار ضروری به نظر می رسید و البته بزرگان عرصه مبارزه و انقلاب در آن مقطع حساس به خوبی از جوهره و ماهیت دینی، مکتبی و الهی انقلاب اسلامی صیانت کردند تا جریان انقلاب، خالص و زلال بماند. نگارنده این سطور در خاطراتش از آن دوران، نقش کلیدی شهید سیدعبدالکریم هاشمی نژاد را در جوار حضرت علی بن موسی الرضا(ع) به خوبی به خاطر دارد که گاهی در یک سخنرانی آتشین با چه شور و خروشی دستهای مرموز التقاطیون و منحرفین را افشاء می نمود و چه بسا همین روحیه روشنگرانه بود که او را در ردیف شهدای به نام ترور قرار داد.
و اما سخن پایانی: آیا مراقبت از هویت مکتبی انقلاب اسلامی فقط منحصر به آن دوران بود؟! و آیا دشمنان انقلاب دست از دشمنی و توطئه و فتنه برداشته اند؟ آیا به نظر نمی رسد یکی از مهم ترین عوامل ماندگاری و جاودانگی انقلاب تاکنون که به فضل الهی علی رغم همه تهدیدات و جنایات و تحریمها سربلند و با عزت مانده است و اندیشه تحول و بیداری و مقاومت اسلامی را به پیکره امت اسلام و بلکه جامعه بشری صادر نموده است، همین جوهره الهی و مکتبی انقلاب می باشد که در طی 36 سال مورد مراقبت و صیانت دلسوزان با بصیرت و مخلص و بی ادعای آن قرار داشته است؟! و آیا به نظر نمی رسد که هرچه زمان می گذرد بر حجم دشمنی ها و پیچیدگی آن افزوده می گردد؟! بر چه کسی مخفی است که خصم دون با بهره گیری از هرگونه شگرد و استراتژی مرموزی در صدد بزک کردن چهره کریه رژیم ستم شاهی و تحریف تاریخ و واقعیتهای انقلاب اسلامی بوده و از این رهگذر به دنبال نهادینه سازی انفعال و ارتجاع و بازگشت به دوران ظلم و ستم و تباهی می باشد؟
کافی است نیم نگاهی به دلباختگی برخی عوامل منفعل و غرب زده داخلی و یا رسانه های بیگانه ای همچون (من وتو) و (بی.بی.سی فارسی) و... که همواره از حمایتهای سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی و بلکه خزینه های مالی سردمداران استکبار (آمریکا، انگلیس و صهیونیزم) برخوردار می باشند بیاندازیم تا از طرفی به گواه این همه هجمه های کور و ناجوانمردانه، پی به عظمت انقلاب روح الله برده و از سویی نیز عمق خباثت و ددمنشی عمله استکبار را درتخریب و تحریف حقایق تاریخی و ظلم به بشریت و افکار عمومی دنیا بیشتر باور کنیم.
و آیا با وجود این همه تهاجمات کور، امروز نیز به سان دیروز و روزهای خون و قیام 56 و 57 عنصر مراقبت از انقلاب و هویت مکتبی آن یک ضرورت جدی به نظر نمی رسد؟ آنچه شواهد، گویای آن است این است که دشمن گرگ صفت بیکار ننشسته و از هر حربه یا حتی نفوذ و فتنه و نفاق و تفرقه ای بهره می گیرد تا شاید بتواند جامعه و به ویژه نسل سوم و چهارم انقلاب را دچار انفعال و ارتجاع نموده و بدین سان با ایجاد زمینه سلطه دوباره بر ایران اسلامی، موتور محرکه بیداری و مقاومت اسلامی را که می رود بستر گیتی را برای قیام و فریاد آخر و یا دولت یار فراهم سازد، از کار بیندازد که زهی خیال باطل: «یریدون لیطفئوا نور الله بافواههم والله متم نوره...»(صف/ 8)
انتهای پیام/