داعش فرزند کشورهای غربی، اعراب و اسرائیل است

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، "کوین گالالی" رئیس حزب حقوق بشر کانادا، فردی که در انتقاد از وضعیت حقوق بشر در کشورهای غربی 46 روز در واتیکان اعتصاب کرده، معتقد است، برای پرهیز از تکرار حوادثی نظیر آنچه در فرانسه رخ داد ادیان مختلف باید به پیروان خود امر همزیستی و پذیرفتن دیگر ادیان و اینکه ادیان واقعی مخالفت هر نوع خوشنتی هستند را بیاموزند.

از تاریخ 17 دی ماه یعنی زمان وقوع حادثه شارلی ابدو کشورهای غربی بویژه اروپایی در جوی از وحشت و فضای امنیتی فرو رفته اند و در این میان برخی افراد و گروه ها دانسته و به گونه‌ای که نشان می دهد از جانب گروهی خاص تحریک شده اند وقایع پاریس را به عنوان عاملی برای افزایش اسلام ستیزی استفاده می کند، برای تحلیل بهتر آنچه در غرب در حال جریان است و اینکه هدف سیاست گذاران غربی از دامن زدن به اسلام هراسی چیست با کوین گالالی به گفتگو نشستیم.

متن مصاحبه با رئیس حزب حقوق بشر کانادا به شرح زیر است:

-  همانطور که می دانید فرانسه در تاریخ هفتم ژانویه (17 دی ماه) و حتی روز بعد از آن شاهد حوادث خونینی بود که توسط افراطیون انجام شد، چرا برخی از این حوادث برای رواج اسلام هراسی استفاده می کنند؟

در ابتدا باید بگویم که در تاریخ ذکر شده هیچ حادثه تروریستی در فرانسه رخ نداد، بلکه آنچه در پاریس رخ داد تئاتر (نمایشی) بود که در سطحی بزرگ به اجرا گذاشته شد. این نکته کاملا روشن است که ویدئو کلیپی که از کشته شدن یک افسر پلیس در خیابان توسط افرادی که ماسک بر چهره داشتند منتشر شد نمایشی بود چون گلوله هایی که شلیک شدند واقعی نبودند. و همچنین کاملا روشن است نیروهای پلیسی که به فروشگاه مواد غذایی «کوشر» محلی که دومین حادثه در حال جریان بود، حمله کردند نیز از گلوله‌های غیر واقعی استفاده کردند.

البته نشانه های دیگری نیز در این رابطه وجود دارند، در پس حقایق روشنی که شامل حضور قهرمانان و گناهکاران از سه دین الهی است، مواردی وجود دارند که نشان می دهد واقعه پاریس صحنه سازی شده و هماهنگ شده بود برای مثال  خودرویی که توسط یکی از حمله کنندگان در بیرون از محل حادثه در حمله به شارلی ابدو، منتظر دو فرد مسلح بود، این حقیقت که حمله کنندگان فرار کرده و و به رغم کنترل گسترده امنیتی پاریس توانسته اند از این شهر بگریزند و همچنین این نکته که هیچ یک از حمله کنندگان زنده بازداشت نشدند نشان می دهد این حادثه صحنه سازی شده بود. دلیل اینکه چرا هیچ یک از حمله کنندگان زنده بازداشت نشده اند به این خاطر بود که این نمایشنامه به همان صورتی که اجرا شد قرار بود به خورد مردم داده شود.

سوال اینجاست که چرا باید چنین نمایشنامه ای اجرا شود؟ این موضوع دقیقا همان موردی است که موجب جذاب تر شدن این جریان می شود. جهان غرب و متحدان آن نیازمند قدرتمندتر کردن سیاست کنترل دولت بر مردم هستند.  وضعیتی که حالت پیشرفته سیاست های رادیکالی است و تغییر آن تصمیمات پایداری که در نشست های بین‌المللی که در اواخر سال جاری در آدیس بابا، نیویورک و پاریس مورد توافق قرار خواهد گرفت بستگی دارد. البته لازم است که این کار  بدون تحریک نژادپرستان و پیش داوری انجام شود اما متاسفانه شاهد هستیم که نژادپرستی و پیش داوری در جهان غرب در سطحی گسترده وجود دارد و در نتیجه موجب افزایش درگیری های قومی و مذهبی در اروپا و سایر نقاط جهان شده است. «اسلام افراطی» یک عبارت جعلی و پدیده ای است که از سوی غرب به عنوان دشمن ساخته شده تا از طریق آن کنترل های حکومتی و جاسوسی دولت از مردم توجیه شود.  مفهوم افراط گرایی در حالت کلی برای نگه داشتن مردم در کنار حکومت و جلوگیری از طرح پرسش هایی در مورد مسئولان حکومتی، مورد نیاز است.

تغییراتی که در پس این تحولات بوجود می آیند  موجب افزایش حساسیت سیستم های بین المللی، اقتصاد، و سبک های زندگی می شوند زیرا ما فقط می توانیم که تغییرات جوی را با کارهایی همچون جلوگیری از تولید دی اکسید کربن و یا جمعیت زدایی انجام دهیم و البته این امر بسیار رنج آور خواهد بود.

مطمئنا اعتراضات زیادی از سوی مخالفان رخ می دهد زیرا هر کسی به نوعی تحت تاثیر این تغییرات قرار می گیرد. اغلب این اعتراضات از سوی بنیادگرایان مذهبی ادیان مختلف رخ می دهد و حاکمان سکولار به مسلح کردن خود به ابزارها و قدرت های غیر معمول می پردارند تا بتوانند مقاومت موجود در برابر تغییرات را از بین ببرند.

- شاهد هستیم که پس از حوادث فرانسه احزاب راست افراطی اروپا همچون جبهه ملی در فرانسه و یا جنبش پگیدا در آلمان تحرکات خود را علیه مسلمانان افزایش داده اند، تحلیل شما در این رابطه چیست؟

برای اطمینان حاصل کردن از این موضوع که احزاب راست ملی گرا همچون جبهه ملی فرانسه، و یا جنبش هایی همچون پگیدا در آلمان از وقایع پاریس به عنوان عاملی برای توجیه اقدامات خود و گسترش اسلام هراسی اسفاده نمی کنند، لازم است که رهبران سیاسی از سراسر جهان و از کشورهای مسیحی، مسلمان و یهود از به زبان آوردن اظهارات نژادپرستانه خودداری کرده و همدردی خود را با قربانیان نشان دهند و با صراحت نژادپرستی و عدم تحمل ادیان دیگر توسط پیروان یک دین خاص را تقبیح کنند. این رهبران باید این کار را به گونه ای واقعی و متقاعد کننده انجام دهند. چون در این صورت کار آنها تاثیر گذار و تشویق کننده خواهد بود زیرا اگر چنین رویکردی توسط رهبران دینی و سیاسی انجام شود دیگر جایی برای اسلام ستیزی باقی نمی ماند.  

- در سال های گذشته کشورهای غربی امر انتقال تروریست ها و افراطیون را به خاورمیانه و پیوستن آنها به گروه های ترویستی حاضر در منطقه از جمله عراق و سوریه را تسهیل کرده و اقدام به تسلیح این گروه ها و حمایت مالی از آنها کردند، آیا سیاست حمایت از گروه های افراطی در خاورمیانه موجب افزایش فعالیت های ترویستی در غرب نشده است؟

این گروه های افراطی ابزاری هایی هستند که جامعه جهانی با استفاده از آنها (منظور من از جامعه جهانی کشورهای غربی و متحدان نزدیک آنها هستند) بدنبال تغییر خاورماینه هستند. البته جامعه جهانی می خواهد این کار (تغییر خاورمیانه) را بدون نقض حقوق بین الملل و یا مطرح کردن درخواست غیر ممکن از شورای امنیت سازمان ملل که شامل درخواست برای صدور مجوز حمله به خاورماینه می شود، انجام بدهد.

گروه های افراطی همچون داعش ارتش های نیابتی هستند که جنگ های کوچک نیابتی را برای دلایل ژئوپولوتیکی انجام می دهند. در حقیقت داعش فرزند نیروهای امنیتی کشورهای غربی، عربی و اسرائیل است و از سوی تمامی آنها حمایت مالی و تسلیحاتی می شود. داعش به طراحان نظم جهانی اجازه می دهد تا تمامی موانع قانونی و سیاسی را پشت سر گذاشته و حاکمیت کشورهایی همچون عراق و سوریه را نقض کنند. این کار برای آماده کردن خاورمیانه جهت ورود کامل به نظم نوین جهانی آنگونه که مد نظر غرب است، انجام می شود.

علاوه بر این موارد داعش برای تشکیل خلیفه گری خود تمامی مردم خاورماینه از هر نوع نژاد را که باشند مورد لعن و نفرین قرار می دهد و به همین خاطر این گره به خشونت نیاز دارد. اینکه آیا این خشونت واقعی است یا تقلبی نظیر آنچه در پاریس رخ داد موضوع دیگری است اما این اقدامات به نظر قانع کننده هستند و نوع پوشش آنها در تلویزیون به گونه ای است که اهداف داعش را تامین می کند. داعش همچنین از تمامی کسانی که دارای تفکرات افراطی بوده و حاضر بودند به خاطر دیدگاه هایشان کشته شوند پیشی گرفته و این امر مسیر کشورهای سکولار میانه روی منطقه را که خواهان همکاری با جامعه جهانی هستند را هموار می کند و این در حالی است که این کشورها باید به دنبال منزوی کردن جامعه جهانی در پشت مرزهای خود باشند.

نکته ای که باید دانسته شود این مطلب است که این راهی برای شتاب دادن به تاریخ است؛ راهی برای وارد کردن خاورمیانه به قرن 21 به گونه ای جهانی شده و در ارتباط با دیگر نقاط جهان  است که کمترین مشکل را بوجود بیاورد و افرادی که در غرب از لحاظ ذهنی انسان های باثباتی نیستند از این تحولات خاورمیانه الهام گرفته و دست به خشونت می زنند.

نکته‌ای که باید به یاد داشته باشیم آن است که جهان غرب در حالی وارد قرن 21 شد که متحمل دو جنگ جهانی گشت. خاورمیانه از آن جنگ جهانی تا حدی در امان ماند اما اکنون در حال تغییر شکل بواسطه درگیری های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و قومی است مواردی که منجربه یک جنگ غیر قابل کنترل می شوند.

وضعیتی که طراحان نظم نوین جهانی بدنبال آن هستند وضعیت یک جنگ کنترل شده برای وارد کردن جوامع کم جمعیت به آینده ای است که غرب می خواهد زیرا معماران نظم جهانی خواستار آینده ای که قابل پیش بینی نباشد نیستند از همین رو می خواهند خاورماینه را به خواست خود تغییر بدهند.

- پس از حوادث پاریس برخی مقامات همچون آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان، و  فرانسوا اولاند، رئیس جمهور فرانسه، اعلام کردند که این وقایع ربطی به اسلام ندارد، با توجه به این اظهارات شما تمایز اسلامی واقعی با افراط گری را چطور ارزیابی می کنید؟

اسلام همانند دیگر ادیان با پرهیز از گناه و دعوت به تقوا تاثیری مثبت بر شخصیت انسان ها دارد. نمی توان گفت اگر فردی نتوانست بر اساس استانداردها زندگی کند این تقصیر اسلام و یا دیگر ادایان است.  به عبارت دیگر افرادی که نمی توانند استانداردهای دین خود را رعایت کنند، نواقص شخصیتی خود را با عفونی کردن جامع و خوار کردن خود و همچنین پائین آوردن شخصیتشان جبران می کنند.

افراط گرایان کسانی هستند که فکرمی کنند که اگر شما به چیز دیگری غیر از آنچه که آنها اعتقاد دارند اعتقاد داشته باشید کافر هستید و می گویند آنگونه عبادت کنید که ما عبادت می کنیم و خدا را آنطور بخوانید که ما می خوانیم و اگر چنین نکنید انسان هایی پست هستید. افراط گرایان افرادی هستند که خدا را منحصرا برای خود می دانند. و توجهی به این امر ندارند که دین آنها خشونت را محکوم کرده است. با توجه به این موارد ما نیازمند تعریف جدیدی بری زندگی خود هستیم.

برای با ایمان بودن باید سرزنده، شاداب و قدرتمند بود نه اینکه متحجر شد .برای با ایمان بودن نباید فقط به نام ها اکتفا کرد و در پشت روزهای طلایی گذشته و پیامبران مخفی شد. برای با ایمان بودن نیاز آن است که هر نژادی ارتباطی مستقیم با خدا داشته باشد، یک رابطه واقعی و نه خاطره یک رابطه قدیمی. برای با ایمان بودن نیاز است تا شما با هر نژادی که بودی یک گام به خدا نزدیک شوی و در نتیجه این پیشرفت به شناخت ما از خداوند کمک کرده و ما را در این راه پیش می برد.

مذاهب سازمان یافته فقط می توانند خاطره ارتباط با خدا را به انسان ها منتقل کنند و این بر عهده هر مرد و زنی است که مسیر رسیدن به خدا را پیدا کند و این راه و رابطه را هم در حرف و هم در عمل حفظ کند.

اینکه ما بر لب ذکر خدا را داشته باشیم و موجب آزار انسان ها شویم بی احترامی به خداست و به اعتقاد من این بزرگترین بی احترامی به خدا محسوب می شود. این موضوع فرقی در ادیان مختلف نمی کند. از آنجا که تحقیقات زیادی درباره بنیادگرایان ادیان مختلف داشته ام می گویم که مشکل اروپا و آمریکا شمالی بنیادگرایان مسلمان نیستند بلکه مشکل کشورهای اروپایی و امریکا بنیادگریان مسیحی هستند زیرا نمی تواند فضای فرهنگی و اجتماعی خود را با فرد دیگری سهیم شوند. و در خاورماینه نیز وضعیت به همین شکل است و بنیادگرایان باید در رویکرد خود تغییراتی را بدهند.

به دلیل آشنایی زیادی که با مسیحیت دارم و تجربیاتی که در این امر دارم تمایل دارم که مساجد مسلمانان را در تمام شهرهای کشورهای غربی ببینم. و این به خاطر اسلام است که می خواهم در تمامی شهرهای خاورمیانه نیز کلیسا وجود داشته باشد. ادیانی که نمی توانند در کنار هم زندگی کنند ادیان دروغین هستند. خداوند هیچگاه میان بندگان خود تبعیض قائل نمی شود. قابلیت ادیان برای همزیستی با یکدیگر تنها آزمونی است که برای سنجش صداقت و حقگویی ادیان وجود دارد.

هرگاه که مسیحیان صدای موذن ها را بشوند و آن را دوست داشته باشند و هرگاه که مسلمانان صدای ناقوس کلیساها را بشوند و آن را دوست داشته باشند دنیا زیباتر و بهتر می شود.

برای از بین رفتن شکاف های موجود میان ادیان پیشنهاد می کنم که مساجد و کلیساها در سراسر دنیا درهای خود را به روی مردم و پیروان ادیان مختلف باز کنند و در این امر بکوشند که خدا متعلق به همه است. در این راه می توان از خود خداوند الگو گرفت در حالیکه در جهان خداوند برای هر چیز مقداری تعیین کرده و برای مثال در دنیا هم جنگل، هم رودخانه، هم بیابان، هم خشکی و هم دریا داریم چگونه ممکن است که خداوند فقط برای مسیحیان و یا مسلمانان باشد؟ خداوند از هر کسی استقبال می کند زیرا همه ما بندگان او هستیم.

***

کوین گالالی بینان‌گذار مرکز آگاهی جهانی از فعالان حوزه حقوق بشر است که پس از اعتصاب در واتیکان به شهرت رسید. زندگی گالالی از سال 2009 یعنی زمان تحصیل در انگلیس وارد فاز جدیدی شد. در این سال وی پی به جاسوسی گسترده دولت انگلیس از افراد حاضر در این کشور به‌ویژه دانشجویان برد و دست به افشاگری در این رابطه زد و پس از آن در دفاع از حقوق بشر اقدامات زیادی انجام داده کتاب‌هایی را نیز در این رابطه منتشر کرد.
گالالی معتقد است کشورهای غربی از جمله آمریکا با هدف پاک‌سازی کشور خود از وجود اقلیت‌ها برنامه ویژه‌ای با نام "کاهش جمعیت" را به اجرا گذاشته‌اند که این برنامه شامل مواردی متعدد از قبیل قتل، زندانی کردن، تبعید و ... می‌شود.

انتهای پیام/