یک آیه قرآن بخوانیم؛ «وحدت»
خبرگزاری تسنیم: قرآن کتابی است عظیم الشأن که ما معمولا از توجه به آن غافل بوده ایم و قلبی که در آن چیزی از قرآن نباشد، همچون خانه ویران است.
اعوذباللهمنالشیطانالرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
«وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْکُرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکُنتُمْ عَلَىَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَکُم مِّنْهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ»
همگان دست در ریسمان خدا زنید و پراکنده مشوید و از نعمتی که خدا بر، شما ارزانی داشته است یاد کنید : آن هنگام که دشمن یکدیگر بودید و او دلهایتان را به هم مهربان ساخت و به لطف او برادر شدید و بر لبه پرتگاهی از آتش بودید ، خدا شما را از آن برهانید خدا آیات خود را برای شما اینچنین بیان می کند ، شاید هدایت یابید
***
شان نزول آیه
در دوران جاهلیت دو قبیله بزرگ در مدینه به نام "اوس" و "خزرج" وجود داشتند که بیش از یکصد سال! جنگ و خونریزى و اختلاف در میان آن دو جریان داشت، و هر چند وقت ناگهان به جان یکدیگر مى افتادند و خسارات جانى و مالى فراوانى به یکدیگر وارد مى کردند.
یکى از موفقیتهاى بزرگ پیامبر (صلی الله علیه و آله) پس از هجرت به مدینه، این بود که به وسیله اسلام صلح و صفا در میان آن دو ایجاد کرد، و با اتحاد آنها، جبهه نیرومندى در مدینه به وجود آمد. اما از آنجا که ریشه هاى اختلاف فوق العاده زیاد و نیرومند و اتحاد تازه و جوان بود، گاه بیگاه، بر اثر عواملى، اختلافات فراموش شده شعله ور مى شد، که بزودى در پرتو تعلیمات اسلام و تدبیر پیامبر (صلی الله علیه و آله) خاموش مى گشت. مى گویند: روزى دو نفر از قبیله "اوس" و" خزرج" به نام "ثعلبة بن غنم" و" اسعد بن زراره" در برابر یکدیگر قرار گرفتند، و هر کدام افتخاراتى را که بعد از اسلام نصیب قبیله او شده بود برمى شمرد. "ثعلبه" گفت: خزیمة بن ثابت (ذو الشهادتین) و حنظله (غسیل الملائکه) که هر کدام از افتخارات مسلمانانند، از ما هستند، و همچنین عاصم بن ثابت، و سعد بن معاذ از ما مى باشند. در برابر او "اسعد بن زراره" که از طایفه خزرج بود گفت: چهار نفر از قبیله ما در راه نشر و تعلیم قرآن خدمت بزرگى انجام دادند: ابى بن کعب، و معاذ بن جبل، و زید بن ثابت، و ابو زید، به علاوه "سعد بن عباده" رئیس و خطیب مردم مدینه از ما است. کم کم کار بجاى باریک کشید، و قبیله دو طرف از جریان آگاه شدند، و دست به اسلحه کرده، در برابر یکدیگر قرار گرفتند، بیم آن مى رفت که بار دیگر آتش جنگ بین آنها شعله ور گردد و زمین از خون آنها رنگین شود! خبر به پیامبر(ص) رسید، حضرت فورا به محل حادثه آمد، و با بیان و تدبیر خاص خود به آن وضع خطرناک پایان داد، و صلح و صفا را در میان آنها بر قرار نمود. این آیات در اینجا نازل گردید و به صورت یک حکم عمومى همه مسلمانان را با بیان مؤثر و مؤکدى دعوت به اتحاد نمود.(تبیان)
تفسیر مجمع البیان
قرآن فرمان مى دهد که : «واعتصموا بحبلاللّه جمیعاً و لاتفرّقوا...» و همگى به اصل توحید و ریسمان خدا چنگ زنید و متفرق نشوید). چنانکه پیداست، در این آیه مبارکه محور خداست، نه چهره ها و شخصیتها و زورمداران و زراندوزان و انحصار گران قدرت، تا بجاى خدا آنها را بپرستند.پیامبر گرامى فرمود:«المؤمن للمؤمن کالبنیان یُشید بعضه بعضاً...» تک تک مردم باایمان و جامعه پرواپیشه نسبت به یکدیگر، همچون اجزاى یک بناى پرشکوه هستند که هر ذرّه و جزئى ، جزءِ دیگر را پاس مى دارد.
انتهای پیام/