وحدت اسلامى در آموزه هاى دینى
خبرگزاری تسنیم:گروه هایى خشک مغز و افراطى بر طبل تفرقه میان امت اسلامى مى کوبند که نمونه بارز آن ها جریان هاى تکفیرى اى هستند که دست به کشتار مسلمین مى زنند و خون و مال و جان مسلمین را مباح مى دانند و جنایاتى مرتکب مى شوند که یاد آور خوارج است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، وحدت در آموزه هاى اسلامى یک دستور دینى و تفرقه یک معضل و گرفتارى و آسیب است. اسلام همان طور که به حق طلبى و مبارزه با باطل دعوت کرده است به وحدت و پرهیز از تفرقه نیز دعوت کرده است. آثار و برکات و نتایجى که بر وحدت مترتب مى شود و دستاوردهاى مبارکى که وحدت میان امت اسلامى به دنبال دارد بیش از آن است که در مجالى اندک قابل احصاء باشد. وحدت ضامن سربلندى و قوت و شوکت مسلمین است و از توطئه ها و برنامه هاى بدخواهان اسلام جلوگیرى به عمل مى آورد. وحدت است که از هدر رفتن توان امت اسلامى و شکست آن ها جلوگیرى مى کند و زمینه ساز موفقیت و پیروزى امت مى شود. از این روست که نظام جمهورى اسلامى در تداوم راه علماى صالح امت اسلامى و در تأسى به سنت اهل بیت پیامبر اسلام بر مسأله وحدت اسلامى تأکید مى کند و تلاش مى کند که ضمن پایبندى به حق و حقیقت، معنایى صحیح و به دور از افراط و تفریط از وحدت را در پیش گیرد و به آن پایبند باشد. سیره امامان معصوم ما - علیهم آلاف التحیه و الثناء - تأکید بر وحدت و حفظ آن بوده است و در طول تاریخ گذشته و معاصر نیز سلف صالح و علماى ابرار ما بر وحدت تأکید داشته و از برادر کشى و دشمنى اى که به سود مخالفان اصل دین است، نهى مى کرده اند. بر همین مبانى بود که امام راحل عظیم الشان ملت ایران هفته وحدت را به عنوان یک مناسبت اسلامى براى یادآورى این امر مهم اعلام کردند و هر ساله بر مسأله وحدت تأکید و اصرار مى شود. این مناسبت که همزمان با سالروز میلاد حضرت ختمى مرتبت، پیامبر اعظم - صلى الله علیه و آله و سلم - است، نشان از حسن انتخاب امام راحل دارد که چنین مناسبت به جا و مبارکى را براى این امر مهم انتخاب کردند. از سوى دیگر باید توجه داشت که در برابر وحدت، گروه هایى خشک مغز و افراطى بر طبل تفرقه میان امت اسلامى مى کوبند که نمونه بارز آن ها جریان هاى تکفیرى اى هستند که دست به کشتار مسلمین مى زنند و خون و مال و جان مسلمین را مباح مى دانند و جنایاتى مرتکب مى شوند که یاد آور خوارج صدر اسلام است. از این جهت شایسته است که در سال جارى نیز در هفته وحدت همه علماى اسلام و مؤثران و کسانى که تریبون و تأثیرگذارى در جامعه اسلامى دارند، مسلمین را به وحدت رهنمون شوند و بر ضرورت وحدت و لزوم پرهیز از تفرقه تأکید کنند.
آثار و برکات وحدت
دعوت به وحدت میان مسلمین یک آموزه قرآنى است که خداى متعال در قرآن کریم بارها و بارها بر آن تأکید کرده است. ازجمله در سوره مبارکه آل عمران در آیه شماره 103 چنین مى خوانیم که (وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ کُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُون). این دستور قرآنى چیزى نیست که کسى از مسلمین بتواند آن را نادیده بگیرد و از آن سرپیچى کند. قرآن کریم وحدت را در کنار دعوت به تبعیت از پیامبر اعظم صلى الله علیه و آله و سلم ذکر مى کند و در سوره مبارکه الأنفال در آیه 46 چنین دستور مى دهد که (وَ أَطیعُوا اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ لاتَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُمْ وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللهَ مَعَ الصَّابِرین) از این دستور قرآنى مى توان چنین برداشت کرد که حفظ وحدت و پرهیز از تنازع و درگیرى وظیفه هر مسلمانى است که چنان که تبعیت از پیامبر اعظم - صلوات الله علیه و على آله - چنین است. از سوى دیگر نتیجه تنازع و اختلاف، شکست و بى آبرویى و ناتوانى خواهد بود در حالى که خداى متعال با کسانى است که اهل صبر باشند و بر وحدت صبر کنند و براى حفظ وحدت تلاش نمایند.
در آیات دیگرى از قرآن کریم چنین مى خوانیم که حفظ وحدت دینى و عدم تفرقه و تفرق در دین همراه با اقامه دین است. چنان که در سوره مبارکه الشورى در آیه 13 چنین مى خوانیم: (شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذى أَوْحَیْنا إِلَیْکَ وَ ما وَصَّیْنا بِهِ إِبْراهیمَ وَ مُوسى وَ عیسى أَنْ أَقیمُوا الدِّینَ وَ لاتَتَفَرَّقُوا فیهِ کَبُرَ عَلَى الْمُشْرِکینَ ما تَدْعُوهُمْ إِلَیْهِ اللهُ یَجْتَبى إِلَیْهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدى إِلَیْهِ مَنْ یُنیب). بنابراین برخلاف تصور برخى که فکر مى کنند لازمه اقامه دین و پایبندى به آن این است که انسان اهل تفرقه و تکفیر و قتل و کشتار دیگران باشد، قرآن کریم میان وحدت و اقامه دین جمع کرده است و آن ها را در کنار هم قرار داده است.
ائمه اطهار - علیهم آلاف التحیه و الثناء - که برترین امت و بهترین مفسران دین خدا بعد از رسول اعظم - صلى الله علیه و آله و سلم - هستند نیز بر مسأله وحدت تأکید داشته و از تفرقه نهى مى کردند. حضرت على علیه السلام در برابر تفکر خوارج که همه امت اسلامى را کافر و واجب القتل مى دانستند و به اسم خلوص در دین به کشتار مسلمین دست مى زدند و خود را اسلام خالص مى دانستند و همه مسلمین را تکفیر مى کردند، در خطبه 127 نهج البلاغه چنین خاطرنشان مى سازند که از تفرقه بپرهیزید، از تکفیر مسلمین دست بردارید و از دعوت به شعار کشتار مسلمین خوددارى کنید و از افراط و تفریط جلوگیرى کنید. ایشان تفکر خوارجى تکفیرى و افراطى را شرار الناس یعنى بدترین مردم مى خواند و آن را متاثر از شیطان معرفى مى نماید.
از این جهت است که شایسته است بگوییم که دعوت به وحدت صحیح و درست، مکتب اهل بیت عصمت و طهارت علیهم آلاف التحیه و الثناء است و وحدت در آموزه هاى اسلامى یک دستور دینى و تفرقه یک معضل و گرفتارى و آسیب است. اسلام همان طور که به حق طلبى و مبارزه با باطل دعوت کرده است، به وحدت و پرهیز از تفرقه نیز دعوت کرده است. آثار و برکات و نتایجى که بر وحدت مترتب مى شود و دستاوردهاى مبارکى که وحدت میان امت اسلامى به دنبال دارد، بیش از آن است که در مجالى اندک قابل احصاء باشد. وحدت ضامن سربلندى و قوت و شوکت مسلمین است و از توطئه ها و برنامه هاى بدخواهان اسلام جلوگیرى به عمل مى آورد. وحدت است که از هدر رفتن توان امت اسلامى و شکست آن ها جلوگیرى مى کند و زمینه ساز موفقیت و پیروزى امت مى شود.
معناى صحیح وحدت چیست؟
در این جا شایسته است که منظور از وحدت اسلامى را به خوبى تبیین کنیم تا به این واسطه دچار افراط و تفریط نشویم و به اسم وحدت خداى ناکرده از تبعیت از حق بازنمانیم و یا به اسم تبعیت از حق، وحدت اسلامى را خدشه دار نکنیم. استاد شهید مطهرى - رحمت الله علیه - در این زمینه، پیش از انقلاب اسلامى مطلبى تفصیلى در کتاب شش مقاله خویش نگاشته اند که به نظر مى رسد مبناى صحیح وحدت را آن بزرگوار بر اساس مکتب اهل بیت به خوبى متوجه شده بوده است. خلاصه مطلب ایشان چنین است: (مقصود از وحدت اسلامى چیست؟ آیا مقصود این است: از میان مذاهب اسلامى یکى انتخاب شود و سایر مذاهب کنار گذاشته شود؟ یا مقصود این است که مشترکات همه مذاهب گرفته شود و مفترقات همه آن ها کنار گذاشته شود و مذهب جدیدى بدین نحو اختراع شود که عین هیچ یک از مذاهب موجود نباشد؟ یا این که وحدت اسلامى به هیچ وجه ربطى به وحدت مذاهب ندارد و مقصود از اتحاد مسلمین، اتحاد پیروان مذاهب مختلف در عین اختلافات مذهبى، در برابر بیگانگان است؟ مخالفین اتحاد مسلمین براى این که از وحدت اسلامى مفهومى غیرمنطقى و غیرعملى بسازند، آن را به نام وحدت مذهبى توجیه مى کنند تا در قدم اول با شکست مواجه گردد. بدیهى است که منظور علماى روشنفکر اسلامى از وحدت اسلامى، حصر مذاهب به یک مذهب و یا اخذ مشترکات مذاهب و طرد مفترقات آن ها- که نه معقول و منطقى است و نه مطلوب و عملى - نیست. منظور این دانشمندان متشکل شدن مسلمین است در یک صف در برابر دشمنان مشترکشان. این دانشمندان مى گویند مسلمین مایه وفاق هاى بسیارى دارند که مى تواند مبناى یک اتحاد محکم گردد. مسلمین همه خداى یگانه را مى پرستند و همه به نبوت رسول اکرم ایمان و اذعان دارند، کتاب همه قرآن و قبله همه کعبه است... وحدت... مى تواند از آن ها ملت واحد بسازد و قدرتى عظیم و هایل به وجود آورد که قدرت هاى عظیم جهان ناچار در برابر آن ها خضوع نمایند، خصوصاً این که در متن اسلام بر این اصل تأکید شده است. مسلمانان به نصّ صریح قرآن برادر یکدیگرند و حقوق و تکالیف خاصى آن ها را به یکدیگر مربوط مى کند. با این وضع چرا مسلمین از این همه امکانات وسیع که از برکت اسلام نصیبشان گشته استفاده نکنند؟ از نظر این گروه از علماى اسلامى، هیچ ضرورتى ایجاب نمى کند که مسلمین به خاطر اتحاد اسلامى، صلح و مصالحه و گذشتى در مورد اصول یا فروع مذهبى خود بنمایند، همچنان که ایجاب نمى کند که مسلمین درباره اصول و فروع اختلافى فى مابین بحث و استدلال نکنند و کتاب ننویسند. تنها چیزى که وحدت اسلامى، از این نظر، ایجاب مى کند، این است که مسلمین- براى این که احساسات کینه توزى در میانشان پیدا نشود یا شعله ور نگردد- متانت را حفظ کنند، یکدیگر را سبّ و شتم ننمایند، به یکدیگر تهمت نزنند و دروغ نبندند، منطق یکدیگر را مسخره نکنند و بالاخره عواطف یکدیگر را مجروح نسازند و از حدود منطق و استدلال خارج نشوند و در حقیقت- لااقل- حدودى را که اسلام در دعوت غیرمسلمان به اسلام لازم دانسته است، درباره خودشان رعایت کنند: ادْعُ الى سَبیلِ رَبِّک بِالْحِکمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتى هِیَ احْسَنُ.)
آنچه ذکر شد خلاصه منطق استاد شهید مطهرى در این باره است که مشتاقان را به اصل کتاب براى تفصیل این مطلب ارجاع مى دهیم.
نظام جمهورى اسلامى، منادى وحدت
بر اساس آنچه ذکر شد، نظام جمهورى اسلامى در تداوم راه علماى صالح امت اسلامى و در تأسى به سنت اهل بیت پیامبر اسلام، بر مسأله وحدت اسلامى تأکید مى کند و تلاش مى کند که ضمن پایبندى به حق و حقیقت، معنایى صحیح و به دور از افراط و تفریط از وحدت را در پیش گیرد و به آن پایبند باشد. چنان که ذکر شد، سیره امامان معصوم ما - علیهم آلاف التحیه و الثناء - تأکید بر وحدت و حفظ آن بوده است و در طول تاریخ گذشته و معاصر نیز سلف صالح و علماى ابرار ما بر وحدت تأکید داشته و از برادر کشى و دشمنى اى که به سود مخالفان اصل دین است نهى مى کرده اند. بر همین مبانى بود که امام راحل عظیم الشان ملت ایران هفته وحدت را به عنوان یک مناسبت اسلامى براى یادآورى این امر مهم اعلام کردند و هر ساله بر مسأله وحدت تأکید و اصرار مى شود. این مناسبت که همزمان با سالروز میلاد حضرت ختمى مرتبت، پیامبر اعظم - صلى الله علیه و آله و سلم - است، نشان از حسن انتخاب امام راحل دارد که چنین مناسبت به جا و مبارکى را براى این امر مهم انتخاب کردند.
از این جهت است که یکى از اولین پیام هاى امام خمینى پس از پیروزى انقلاب، همین مسأله دعوت به وحدت است و حضرت امام در پیام خود در تاریخ 23 بهمن 57 یعنى یک روز بعد از پیروزى انقلاب اسلامى و در اوج مسایل متعدد و پیچیده آن روزها به این امر اساسى چنین اشاره دارند: (ما با مسلمین اهل تسنن یکى هستیم؛ واحد هستیم که مسلمان و برادر هستیم. اگر کسى کلامى بگوید که باعث تفرقه بین ما مسلمانها بشود، بدانید که یا جاهل هستند یا از کسانى هستند که مى خواهند بین مسلمانان اختلاف بیندازند. قضیه شیعه و سنى اصلًا در کار نیست، ما همه با هم برادریم.) ایشان در 29 مرداد 58 در پیامى به اهالى کردستان چنین مى فرمایند: (عوامل اجانب که منافع خود و اربابانشان را در خطر مى بینند، براى تحریک برادران اهل سنت و دامن زدن به برادرکشى، قضیه شیعه و سنى را طرح نموده و مى خواهند با شیطنت بین برادران اختلاف ایجاد کنند. در جمهورى اسلامى همه برادران سنى و شیعه در کنار هم و با هم برادر و در حقوق مساوى هستند. هر کس خلاف این را تبلیغ کرد، دشمن اسلام و ایران است و برادران کُرد باید این تبلیغات غیر اسلامى را در نطفه خفه کنند.)
از این روست که رهبر معظم انقلاب اسلامى نیز بر مسأله وحدت تأکید کردند و از تفرقه گرایى نهى نموده و خاطر نشان ساختند: (آن کسى که نداى تفرقه ى بین شیعه و سنى را سر مى دهد و به بهانه ى مذهب، مى خواهد وحدت ملى را به هم بزند، چه شیعه باشد و چه سنى، مزدور دشمن است؛ چه بداند، چه نداند.گاهى بعضیها مزدور دشمنند و خودشان نمی دانند. خیلى از این مردم بیچاره ى بى خبرِ سلفى و وهّابى که به وسیله ى دلارهاى نفتى تغذیه مى شوند تا بروند در اینجا و آنجا عملهاى تروریستى انجام بدهند - در عراق یک جور، در افغانستان یک جور، در پاکستان یک جور، در نقاط دیگر یک جور - نمی دانند که مزدور دشمنند. آن مرد شیعى هم که مى رود به مقدسات اهل سنت اهانت مى کند و دشنام مى دهد، او هم مزدور دشمن است، ولو نداند که چه مى کند. بعضى از این سرانگشتان - هم در بین اهل سنت، هم در بین شیعه - غافلند، نمی دانند و نمی فهمند چکار مى کنند؛ نمی دانند براى دشمن دارند کار مى کنند. با نگاه اسلامى نگاه مى کنیم؛ نگاه اسلامى، برادرى و اتحاد و همدلى و صمیمیت است؛ هر کسى که با این نگاه مخالفت کند و شیوه ى دیگرى را انتخاب بکند، برخلاف سیاست نظام اسلامى رفتار کرده است. این را هم سراغ داریم و افرادى را هم از بین شیعیان مى شناسیم که فقط مسأله شان مسأله ى نادانى نیست، بلکه مأموریت دارند براى این که ایجاد اختلاف کنند - به مقدسات اهل سنت اهانت مى کند.)
از سوى دیگر باید توجه داشت که در برابر وحدت، گروه هایى خشک مغز و افراطى بر طبل تفرقه میان امت اسلامى مى کوبند که نمونه بارز آن ها جریان هاى تکفیرى اى هستند که دست به کشتار مسلمین مى زنند و خون و مال و جان مسلمین را مباح مى دانند و جنایاتى مرتکب مى شوند که یاد آور خوارج صدر اسلام است. از این جهت شایسته است که در سال جارى نیز در هفته وحدت همه علماى اسلام و مؤثران و کسانى که تریبون و تأثیرگذارى در جامعه اسلامى دارند، مسلمین را به وحدت رهنمون شوند و بر ضرورت وحدت و لزوم پرهیز از تفرقه تأکید کنند.
انتهای پیام/