واردترین ما در تاسیس روزنامه استاد پرورش بود

به گزارش خبرگزاری تسنیم، متن گفتگوی پایگاه اطلاع رسانی استاد پرورش با سید مرتضی نبوی را در ذیل می خوانید:

اولین آشنایی شما با استاد پرورش چه زمانی بود؟

اولین بار ایشان را در جلسه ای در دفتر حزب جمهوری در سرچشمه تهران دیدم آن جلسه حساس بعد از اولین انتخابات ریاست جمهوری تشکیل شده بود بنی صدر رای آورده و حزب جمهوری شکست خورده بود چون کاندیدای حزب جلال الدین فارسی ایرانی الاصل بودنش مورد تشکیک بود و حزب هم نتوانست کاندیدای جایگزین معرفی کند و در نهایت جامعه مدرسین دکتر حسن حبیبی را معرفی کرد حزب هم از کاندیدای آنها حمایت کرد و قافیه را باخت و بنی صدر رئیس جمهور شد بعد از آن شرایط ویژه ای در کشور پدید آمد و یک سرخوردگی در بین سران حزب به وجود آمد این جلسه که اشاره شد به این مناسبت بود خاطرم هست دکتر بهشتی و آقای موسوی اردبیلی بودند و جمعی دیگر از جمله آقای پرورش و بحث این بود که ما در انتخابات اولین دوره مجلس شرکت کنیم یا خیر؟ آقای موسوی اردبیلی گفت با این شرایط بهتر است شرکت نکنیم چون فضا سنگین بود بنی صدر دفاتر شهرستانی درست کرده و دنبال تسخیر محلی بود اختلافاتی هم بین حزب جمهوری اسلامی و جامعه روحانیت مبارز تهران به وجود آمد دکتر بهشتی گفتند ما شرکت می کنیم و ان شاءالله موفق می شویم آقای پرورش بلند شدند و تأیید کردند من ایشان را نمی شناختم بعد که پرسیدم گفتند این شخصیت که موثر صحبت کرد آقای پرورش بودند اضافه کنم با همان تصمیم حزب وارد فعالیت شد و بین حزب و روحانیت مبارز تهران و مجاهدین انقلاب و… هماهنگی ایجاد شد و در نهایت اجازه ندادند مجلس دست بنی صدر بیفتد.
در آن زمان روزنامه رسالت رسانه موثری در حمایت از انقلاب بوده و آقای پرورش از موسسین روزنامه بوده اند ضرورتی که احساس شد برای ایجاد این رسانه و نقش آقای پرورش در تاسیس و جهت دهی آن را بیان فرمایید؟
تاسیس روزنامه برمی گردد به اولین دولت مهندس موسوی. در این دولت بنده و آقای پرورش وزیر بودیم البته انتخاب ایشان و من از طرف آقای باهنر و رجایی بود مهندس موسوی هم وزیر خارجه بود بعد از شهادت رجایی و باهنر آیت الله خامنه ای رئیس جمهور شدند البته چند ماه آیت الله مهدوی کنی نخست وزیر بودند تا انتخابات برگزار شد و آیت الله خامنه ای رئیس جمهور شدند و موسوی نخست وزیر.در حقیقت چون خودش وزیر خارجه بود دکتر ولایتی را وزیر خارجه کرد و خودش نخست وزیر شد و همان کابینه را عینا ادامه داد به این ترتیب ما وارد کابینه موسوی شدیم.
در کابینه مباحث اقتصادی رونق پیدا کرد بنده و آقای پرورش و بعضی گفتیم اقتصاد نباید دولتی شود و تعبیرمان این بود که اقتصاد باید مردمی باشد. رسانه های آن روز همه در اختیار جریان اقتصاد دولتی بود البته در این تفکر ما تنها نبودیم پشتوانه ما جامعه مدرسین و جامعه روحانیت مبارز تهران بود و ما با بزرگان قم ارتباط داشتیم اما رسانه ملی و روزنامه ها تفکر آنها را منعکس می کردند و این طرف تریبونی برای سخنرانی وجود نداشت عزیزان به این نتیجه رسیدند که باید حرف های فقها را در مورد مسائل اقتصادی منعکس کنند. این داستان کشید به اواخر دوره اول دولت موسوی یعنی سال 64٫
از بین سیاسیون آقایان عسگر اولادی، پرورش، بنده، زواره ای، شفیق و توکلی تصمیم گرفتیم روزنامه ای دایر کنیم اما وقتی روزنامه مجوز گرفت دیدیم هیچ کس سابقه این کار را ندارد واردترین ما استاد پرورش بود رشته ایشان ادبیات بود قلم شیوا داشتند و سال ها تدریس کرده بودند پشتوانه معرفتی داشتند و مفسر قرآن بودند ایشان راهنمای ما شدند در زمینه روزنامه نگاری. یکی از مباحث ایشان این بود که شما وقتی می خواهید یک مقاله بنویسید لازم نیست از هبوط آدم شروع کنید و یک سلسله موارد طولانی بیاورید. همه این ها را آقای پرورش ویراستاری می کردند ما هم چیز یاد می گرفتیم و وارد روزنامه نگاری شدیم محور روزنامه آقای پرورش بودند با روحیه خوش مشربی که داشتند و روحیه عرفانی و نرمشی که داشتند ما زیر دست ایشان تجربه کردیم و روزنانه پا گرفت و استمرار پیدا کرد.
یکی از اساتید آقای پرورش که ایشان یاد می کنند عارف بزرگ مرحوم دولابی بوده اند با توجه به شناختی که از مرحوم دولابی دارید در این زمینه هم توضیحاتی بفرمائید.
آشنایی من با مرحوم دولابی یک حادثه بود سال 62 من شرایط روحی سختی داشتم و یکی از دوستان گفت یک جلسه ای هست با هم برویم. ما هم رفتیم منزل مهندس تناوشی در دولاب که همسایه آقای دولابی بودند دلیل ارتباط این ها این بود که مهندس تناوشی داماد استاد انصاری بودند و آیت الله انصاری تأثیر زیادی روی مرحوم دولابی داشتند این جلسات از قبل از انقلاب برقرار بود.
همان جلسات اول جذب صحبت ها شدم من اطلاع نداشتم که استاد پرورش هفته ای یک شب با آقای دولابی ارتباط دارند بعد متوجه شدم آقای دولابی اصفهان تردد داشته اند و دوستانی داشتند مثل حاج آقا شرکت. حتی شنیدم بعضی وقت ها آقای دولابی به وزارت آموزش و پرورش می رفتند. در هرحال آقای پرورش متوجه شده بودند که من جذب شده ام یک روز ایشان گفتند دوست داری آقای دولابی منزل شما هم بیایند برای جلسه؟ در نتیجه به واسطه استاد پرورش شب های سه شنبه جلسات منزل ما شروع شد. بعد آن قدر شلوغ شد که تا راه پله های منزل می نشستند. گاهی هم استاد پرورش می آمدند منزل ما. ایشان ذوفنون هستند مثلا تفسیر قرآن می گفتند ذائقه ای عرفانی داشتندسخنران خوبی بودند صدای خوبی داشتند قلم روان داشتند لذا این جلسات که بانی اش آقای پرورش بودند سال ها ادامه پیدا کرد تا یک سال قبل از رحلت حاج آقا دولابی.
یکی از وجوه مشترک شما کابینه دولت شهید باهنر، آیت الله مهدوی کنی و مهندس موسوی بود. کابینه ای که در کوران انقلاب که تشکل های مختلف درگیر بودند نقش ویژه ای داشت از آن ایام خاطره ای دارید؟
ایشان در حزب جمهوری فعال بودند بنده از کنگره اول عضو شورای مرکزی بودم روزنامه حزب در معرفی منافقین،بنی صدر و ملی گراها به جامعه و در مقابله با آنها خیلی نقش داشت استاد پرورش انحرافات این جریان ها را خیلی خوب می شناختند این را من از دوستان خود نقل می کنم که ایشان جزو هسته اولیه ای بودند که شکل گرفت تا تصمیم استیضاح بنی صدر را عملی کند. این هسته اولیه توانستند تعدادی از نمایندگان را همراه کنند که وقتی طرح عدم کفایت بنی صدر مطرح می شود به رأی کافی برسد این نشان می دهد که ایشان شناخت خوبی از گروه های انقلابی داشتندو بسیار پرتلاش بودند. ایشان همچون شهید بهشتی خیلی اعتقاد به کار تشکیلاتی داشتند تا به نتیجه برسد خب این کار هم به نتیجه رسید و بنی صدر عزل شد.
در این موقع دراصفهان برخی جریانات انحرافی فعال بودند در مورد نقش آقای پرورش در مقابله با این جریان ها مطلبی دارید؟
بله در حقیقت شاید کسانی که در اصفهان هستند اطلاع بیشتری داشته باشند اما برداشت من این است که استاد پرورش یکی از سنگرهای انقلاب در اصفهان بودند در آن موقع یک پایگاه دیگری هم بود که آقای طاهری بودند و از همان اول اختلاف نظر بین آقای طاهری و آقای پرورش وجود داشت.
مثلا آقای پرورش مخالف بودند کرباسچی استاندار اصفهان باشد. این مسائل کشید خدمت امام که امام خواسته بودند ایشان کوتاه بیایند تا نظر آقای طاهری اعمال شود. و در نتیجه کرباسچی استاندار شد. ایشان همین طور با جریان مهدی هاشمی مقابله می کردند و جریان را خطرناک می دانستند.
در مورد ارتباط استاد پرورش با بزرگان انقلاب بفرمایید.
شهید بهشتی یک شم قوی داشتند و افراد را که یک بار می دیدند شناسایی می کردند چون برنامه داشتند حزب را قبل از انقلاب تشکیل دهند من خبرش را از آقای هاشمی رفسنجانی قبل از انقلاب شنیدم که تصمیم دارند حزب تشکیل دهند برای این که کادرسازی شود برای انقلاب و چون انقلاب به سرعت پیروز شد اعلام تشکیل حزب جمهوری افتاد برای بعد از انقلاب. پس به احتمال زیاد شهید بهشتی از قدیم آقای پرورش را می شناختند از طرفی ما با مقام معظم رهبری در حزب آشنا شدیم ارادت زیادی بین مقام معظم رهبری و استاد پرورش هست به خاطر همین ذائقه عرفانی، خود رهبری هم بدون تظاهر در مقامات عرفانی دست دارند و این ارتباط قلبی با مقام معظم رهبری و شهید بهشتی و سایر بزرگان بوده و هست.
تعریف آقای پرورش در یک جمله.
استاد بزرگوار جناب پرورش شخصیت جامعی هستند هم انقلابی هم عارف هم آموزگار و آموزش دهنده و تربیت کننده، مخلص متواضع و خوش مشرب. مجموعه ای ویژگی دارند که برایشان جذابیت فوق العاده ایجاد کرده و ایشان را شخصیت تاثیرگزاری کرده است.

انتهای پیام/