جدیدترین مراثی غلامرضا سازگار در «یکماه خون گرفته»
خبرگزاری تسنیم: هشتمین جلد از مجموعه «یکماه خون گرفته»، اثر غلامرضا سازگار از سوی مؤسسه هنر و ادبیات هلال روانه بازار کتاب شد. این اثر دربردارنده مجموعهای از مراثی و مدایح ماههای محرم و صفر است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «یک ماه خون گرفته» مجموعهای از حاج غلامرضا سازگار است که تاکنون هفت مجلد از این اثر به بازار نشر عرضه شده است. این شرکت همزمان با فرارسیدن ماه عزای حسینی، هشتمین جلد از این اثر را نیز روانه بازار کتاب کرده است. در این مجلد تعدادی از نوحه و مراثی جدید سروده شده توسط سازگار به منظور آموزش مداحی و روضهخوانی به مداحان جوان عرضه شده است.
هشتمین مجلد از «یک ماه خون گرفته» در بردارنده مراثی و سرودههایی در رثای خاندان اهل بیت(ع) و وقایع پس از کربلا است که از جمله این موارد میتوان به طلوع ماه محرم، حضرت مسلم(ع)، ورود به کربلا، اصحاب امام حسین(ع)، حضرت عباس(ع)، شهادت حضرت علی اکبر(ع) و علی اصغر(ع)، رحلت پیامبر اکرم(ص، شهادت امام حسن(ع) و امام رضا(ع) اشاره کرد. از جمله ویژگیهای اشعار این مجموعه استناد به احادیث و روایات معتبر تاریخی درباره اهل بیت(ع) و واقعه عاشورا است که با زبانی ساده اما تأثیرگذار به نظم درآمده است.
هشتمین جلد از این مجموعه نیز همانند دیگر مجلدات به همراه لوح فشرده عرضه شده است که در آن اشعار به منظور آموزش مداحی به جوانان با روشهای مختلف قرائت میشود؛ از این روی مداحان میتوانند شیوههای مختلف خوانش اشعار را فراگیرند. یکی از ویژگیهای سرودههای سازگار، همراهی اشعار با سیره اهل بیت(ع) است، به طوری که به نظر بسیاری از اهالی شعر ولایی، سرودههای این شاعر پیشکسوت، نمونه کامل و استواری از شعر آیینی و ولایی ناب است که میتواند الگوی مناسبی برای شاعران جوانتر باشد.
در مقدمه مجموعه شعر«یک ماه خون گرفته» درباره شعر هیئت توضیح داده شده: « شعر هئیت، ویژگیهایی دارد که آن را به صورت اخص در زیر مجموعه انواع مألوف شعر مذهبی اعم از مدح، مرثیه، مولودیه، غدیریه، متمایز میسازد؛ از این جمله میتوان به ارتباط رو در رو و متقابل با مخاطبِ حاضر، تأثیر سریع حسی- عاطفی، به مشارکت طلبیدن شنونده در حین اجرا از طریق سطرها و عبارات بعضاً تکرار شونده، بهرهگیری از مصطلحاتِ ویژه اهل هیئت و منبر، استفاده به جا از قالبهای مأنوسِ دیداری و شنیداری شعر در جهتِ تأثیرگذاری هر چه بی واسطهتر بر شنونده و بسیاری از ویژگیهای دیگری که ضروریات و شرایط مجالس هیئتهای مذهبی موجب ظهور و بروز آنهاست، اشاره کرد.»
در ادامه این مقدمه میخوانیم: «آنچه در شعر هیئت اهمیت پیدا میکند تنها خود شعر نیست. بلکه مداح نیز به اصلی تاثیرگذار تبدیل میشود«چرا که شخصیت ذاکر به عنوان اجراکننده یا راوی حاضر شعر مذهبی، تأثیر و نقش بلامنازعی در موفقیت ارتباط شعر با مخاطب یا شنونده دارد. از این رو باید در نظر داشت که اصولاً شعر هیئت از الگوی ارتباطی خاص خود، تبعیت میکند. مخاطبان حاضر در مجالس مذهبی نیز خود درجه بندیهای مختلفی دارند، نوع حضاری که از ابتدای اجرای شعر توسط ذاکر یا شاعر مذهبی، به همراهی با او از طریق واکنشهای عاطفی، همخوانی، تکرارِ پاره مصراعها، تشویق و اذکار مخصوص برمیخیزند، دستهای از حضار که به اصطلاح اهل گریه و بکاء و تباکی هستند و دستهای که به احترام نام اهلبیتf سکوت میکنند و به کلامِ شاعر و ذاکر با دقت گوش می دهند، همه و هه، به علاوه همهمه و طنین عمومی فضای مجالس هیئتی بر شعر هیئت و چگونگی برقراری ارتباط آن، تأثیرگذار هستند.»
سازگار که از پیشکسوتان شعر آیینی است، در اشعارش «میثم» تخلص میکند. برخی از شعرهای او در زمره ماناترین آثار آیینی قرار میگیرند. اشعار این شاعر اهل بیت(ع) نه اینکه از لحاظ ادبی دارای پیچیدگیها و اتفاقات زبانی خاصی باشند، بلکه اتفاقاً سهل ممتنع و همه فهم بودن زبان اشعار او باعث شده است که بسیار مورد توجه قرار گیرد.
اندیشه متعالی و حرفهای روشنگرانه در شعر به همراه سلامت کلام و صحیح و مستند بودن وقایع در بیان مدح و مراثی اهل بیت(ع) نکته بسیار مهمی است که غلامرضا سازگار همیشه به آنها توجه دارد و در اشعارش کمتر میتوان به ایرادات محتوایی برخورد. سازگار شاعری استاد دیده و مداحی پای منبر پرورش یافته است و این امر ساختار ذهنی او را بسیار سالم بار آورده است.
سروده ذیل نمونهای از اشعار سازگار در نعت پیامبر اکرم(ص) است که در سوگ ایشان به نظم درآمده:
گفتم که عمر ماه صفر رو به آخر است
دیدم شروع محشر کبرای دیگر است
گردون شده سیاه و فضا پر زدود و آه
تاریک تر ز عرصة تاریک محشر است
گرد ملال بر رخ اسلام و مسلمین
اشک عزا به دیدة زهرای اطهر است
گفتم چه روی داده که زهرا زند به سر
دیدم که روز، روز عزای پیمبر است
پایان عمر سید و مولای کائنات
آغاز دور غربت زهرا و حیدر است
قرآن غریب و فاطمه از آن غریب تر
اسلام را سیاه به تن، خاک بر سر است
روی حسین مانده به دیوار بی کسی
چشم حسن به اشک دو چشم برادر است
ای دل بیا و گریه زینب نظاره کن
مانند پیرهن جگر خویش پاره کن
***
پیغمبری که دید ستم های بی شمار
از کس نخواست اجر رسالت به روزگار
چون ارتحال یافت خلایق شدند جمع
تا هدیه ای دهند به زهرای داغدار
گویا نداشت شهر مدینه درخت و گل
کآن را کنند در قدم فاطمه نثار
بر دوش بار هیزمشان جای دسته گل
رنگ شرارت از رخشان بود آشکار
بابی که بود زائر آن سید رسل
آتش زدند عاقبت آن قوم نا به کار
بر روی دست و سینة آن بضعةالرسول
تقدیم شد سه لوحه به عنوان افتخار
سیلی و تازیانه و ضرب غلاف تیغ
ای دل بگیر آتش و ای دیده خون ببار
آید صدای فاطمه از پشت در به گوش
تا صبح روز حشر مباد این صدا خموش ...
انتهای پیام/