روایت انوشیروان ارجمند از کرم امام رضا(ع)
خبرگزاری تسنیم: انوشیروان ارجمند، داریوش ارجمند و برزو ارجمند. هنرهای نمایشی در این شهر با نام آن ها گره خورده است، خیلی از قدیمی های تئاتر مشهد خاطرات زیادی از ارجمندها در یاد دارند.
به گزارش خبرنگار گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم، نام شان برای مشهدی ها آشناست؛ انوشیروان ارجمند، داریوش ارجمند و برزو ارجمند. هنرهای نمایشی در این شهر با نام آن ها گره خورده است، خیلی از قدیمی های تئاتر مشهد خاطرات زیادی از ارجمندها در یاد دارند. حالا مجالی دست داده است تا با انوشیروان ارجمند که البته همواره چهره خاصی دارد گپ و گفتی داشته باشیم. از او درباره سال های حضورش در مشهد پرسیدیم و البته حرم امام رضا(ع) و حرف هایش درباره این بارگاه هم بخشی از گفت وگوی ما با او بود.او می گوید اگر امروز موفقیتی دارم همه از جود و کرم آقا امام رضا(ع) است.
گفت وگوی ما با انوشیروان ارجمنداکنون پیش روی شماست.
*فعالیتهای زیادی در مشهد داشتهاید اگر موافقید از شروع فعالیت تان گفت و گو را آغاز کنیم؟
من اهل خاش و زاهدان هستم. در سال 53 «علی نصیریان» رئیس اداره تئاتر بود و همان سال، من را برای تشکیل خانه های فرهنگ به مشهد فرستاد و این ماندگاری به دلیل وجود حضرت امام رضا (ع) بود که من را طلبیدند تا سعادت خدمت به مردم مشهد را داشته باشم و این خانه ها را برای تمامی شهرهای استان خراسان دایر کنم، حدود 17-18 سال زمان خود را صرف تشکیل خانه های فرهنگ و گروه های هنری در مشهد کردم و سپس به تهران بازگشتم و به فعالیت هنری ام در زمینه نویسندگی، کارگردانی و بازیگری ادامه دادم.
*دوست نداشتید در مشهد بمانید و همین جا به فعالیت های هنری ادامه دهید؟
بعضی شهرها وضعیت مالی و اقتصادی شان به گونه ای است که می توانند روی کارهای هنری سرمایه گذاری کنند، مشهد با توجه به این که از تمکن مالی خوبی برخوردار است ولی در مقوله هنر هنوز آن گستردگی را ندارد. چنانچه دیده ایم هنرمندان خراسانی بعد از گذراندن دوره ای به دلیل نبود عرصه های متنوع، ناچار می شوند به پایتخت مهاجرت کنند. می دانید که هنرمندان خراسانی اعم از بازیگران و کارگردانان جای بسیار وسیعی را در هنر تئاتر، سینما و نمایش کشور کسب کرده اند.
*شرایطی که شما فعالیت هایتان را در آن آغاز کردید با الان چه تفاوتی دارد؟ می خواهم بگویم چه تفاوتی بین این دو دوره وجود دارد برای نمونه فرزندان شما یعنی بهار و برزو که نسل امروز هستند موفق ترند یا نسل شما؟
هنر یک تمایل، خواسته، سلیقه و نیاز است و اگر آن موقع فضای آماده تری برای فعالیت های هنری در مشهد وجود داشت می شد کارهایی را انجام داد. ما آن زمان که کار هنری می کردیم، فعالیتمان متمرکز در مشهد نمی شد ما کارهایمان را در تمام شهرهای استان خراسان و اقصی نقاط شهرهای ایران اجرا می کردیم و در نهایت سر از جشنواره تئاتر شهرستانی که در تهران برگزار می شد، در می آوردیم.
زمانی که من در فردوس بودم نمایشی را کار کردم که در تمام شهرهای ایران اجرا شد. معتقدم هر دوره ای امکانات زمان خود را دارد؛ بنابراین هیچ دوره ای با دوره پیش از خودش قابل قیاس نیست. بچه ها با شرایط موجود بزرگ می شوند و رشد می کنند. فرض کنید در زمان ما اگر می خواستیم یک تئاتر ببینیم باید از مشهد به تهران می آمدیم و هزینه می کردیم و بچه های امروز از بدو تولد با فناوری آشنا می شوند و طبیعی است دارای بضاعت دید و بینش کافی می شوند ولی هم پای آن باید سطح دانش و کیفیت را بالا ببرند تا بتوانند موفق شوند. به هر حال هر دوره اقتضائات خودش را دارد.
از دور که نگاه می کنی، زندگی بازیگرها خیلی خوب و ایده آل به نظر می رسد، اما تا آن جا که خبر دارم بیشتر بازیگرها وقت خود را برای بازی در پروژه های مختلف صرف می کنند و شاید کمتر به زندگی می پردازند.
این تابلو از دور بسیار زیبا جلوه می کند ولی همین که نزدیکش می شوی، از گریمور گرفته تا فیلمبردار و دستیارش، کارگردان و دستیاران و همه عوامل، آن قدر سختی می کشند تا در یک روز 2 یا 3 دقیقه کار مفید بگیرند و این 3-2 دقیقه برای 12-10 ساعت کار بسیار اندک است. گاهی از صبح تا شب تنها 30 ثانیه مفید می توانند بگیرند؛ بنابراین سختی و مشقت حرفه بازیگری بسیار زیاد است آن وقت مردم این گونه قضاوت می کنند. آن ها تنها تصویر را می بینند نه شرایط درونی کار را و تصور می کنند که چه قدر بازیگرها زندگی خوبی دارند.
*حدود 4 دهه است به عنوان بازیگر در سینما، تئاتر و تلویزیون فعالیت می کنید خسته نشده اید؟ خیلی چیزها برایتان تکراری نشده است؟
تفاوت ما بازیگران شاید در این باشد که ما نان عشقمان را می خوریم و عشق و علاقه به این حرفه ما را سر پا نگه داشته است.
*عنصر مهم در ماندگار شدن یک بازیگر یا ماندگار نشدن او چیست؟
استادی داشتم که همواره به ما می گفت «بودم بودم» مربوط به زمان گذشته است و در تئاتر، سینما و هنر «هستم هستم» معنا دارد؛ بنابراین تا زمانی که هستیم مردم درباره ما قضاوت و داوری می کنند و شما نمی توانید به گذشته ای که داشتید ببالید بلکه حضورتان در مجامع هنری به خصوص در جایگاه بازیگری، به معنای آن است که وجود دارد و مردم می توانند در موردت داوری و قضاوت کنند.
*شهرت و محبوبیت بین مردم چه حسی دارد؟
در هر صورت این یک معادله دو طرفه است. اگر شما به عنوان یک هنرمند به مردم علاقه داشته باشید طبیعی است مردم هم به همان اندازه که کار شما را دوست دارند به شما هم علاقه پیدا می کنند ولی هر چه قدر از مردم دور شوید طبیعی است که این فاصله ملال انگیزتر خواهد شد.
*انوشیروان ارجمند و حرم مطهر امام رضا(ع)؛ در این باره بگویید.
معتقدان و آن ها که عشق و ایمان و مذهب را تجربه کرده اند، حاجاتی دارند که می توانند از این بارگاه سود ببرند و راز و نیازشان را برآورده کنند. طبیعی است که اگر حاجت شما به اندازه وسعت دید و اعتقادات تان نباشد و کمتر از آن باشد، نمی توانید آن چه را که می خواهید به دست آورید بنابراین به اندازه آن چه در ذهن و قلب هر انسانی می گذرد و به اندازه ای که قلبش می تپد، بازتابش را از ائمه دریافت خواهد کرد.
*و آخرین جمله شما در این گفت وگو...
طبیعی است که باید بگویم وقتی کسی نیاز به چنین درگاهی داشته باشد تا حاجت روا شود، چنین دیدگاهی پیدا می کند اگر هر موقعیت و موفقیتی در کارم هست از کرم وجود و سخاوت این امام بزرگوار(ع) است.
منبع: خراسان
انتهای پیام/