یک آیه قرآن بخوانیم؛ «پند بیتاثیر»
خبرگزاری تسنیم: قرآن کتابی است عظیم الشأن که ما معمولا از توجه به آن غافل بوده ایم و قلبی که در آن چیزی از قرآن نباشد، همچون خانه ویران است . روزانه یک آیه از قرآن و نکات پیرامون آن منتشر می شود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم ، خداوند در سوره بقره آیه 6 می فرماید:
اعوذباللهمنالشیطانالرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
«إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ»
کافران را خواه بترسانی یا نترسانی تفاوتشان نکند ، ایمان نمی آورند
***
در تفسیر مجمع البیان آمده است:
«کفر» بهمعناى ناسپاسى و درمقابل «شکر» و «سپاس» است؛ همانگونه که «حمد» و «ستایش» دربرابر «ذمّ» و «سرزنش» قرار دارد. پس، به بیان روشنتر، کفر بهمعناى «پوشاندن نعمت» و «سپاس و شکر» بهمفهوم «آشکارساختن نعمتهاى» خداست.در فرهنگ عرب، به هر آنچه چیزى را بپوشاند، «کفر» گفته مىشود. بعنوان مثال، «لبید» مىگوید: «فى لیلة کفرالنّجوم غمامها» (شبى که ابرها ستارهها را پوشانده بود).
«إِنذار»، هشدار خاصى است براى توجّهدادن به آیندهاى ترسناک؛ و خدا به این وصف خوانده شده است؛ چرا که: «...ذلِکَ یُخَوِّفُاللَّهُ بِهِ عِبادَهُ...»(58) (...این کیفرى است که خدا بندگانش را به آن هشدار مىدهد...).
در تفاوت «إنذار» و «إشعار»، برخى گفتهاند که «إنذار» ترساندن از رویدادى هراسانگیز با فرصتى کافى است، امّا «إشعار» عکس آن است.
«ختم» مانند «طبع»، بهمعناى «مهر نهادن» است. ختم هر چیز، پایان آن است، و ختم کتاب یعنى تمام کردن آن. مهر را نیز به همین دلیل «خاتم» مىگویند.
واژه «سمع» گرچه مفرد آمده، منظور از آن دستگاه شنوایى است و به این دلیل مفرد آمده که مصدر است؛ و ممکن است با حذف مضاف باشد، یعنى «مواضع سمعهم»؛ یا بدان جهت که مضافالیه جمع است، مفرد هم معناى جمع مىدهد. در ادبیات عرب، نظیر این مورد، بسیار است.
«غشاوه» بر وزن «عمامه»، بهمعناى «پرده و پوشش» است.
«قلب» در لغت بهمفهوم «وارونهشدن» آمده است؛ و از آنجا که قلب انسان همواره با دریافتها و اندیشههاى گوناگون، دگرگون مىشود، این واژه را درمورد آن بکار مىبرند.
انتهای پیام/