شعر عاشورا جریانسازترین رویداد ادبی آئینی کشور است / نخستین شعر مذهبیام را برای حضرت ابوالفضل (ع) سرودهام
خبرگزاری تسنیم: پروانه نجاتی با بیان اینکه نخستین شعر مذهبیاش را برای حضرت ابوالفضل (ع) گفته است، گفت: شب شعر عاشورا جریانسازترین جریان ادبی آئینی کشور است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از شیراز، پروانه نجاتی را همه با شعرهایی که درباره شهدا گفته میشناسند اما وی در زمینه شعر آئینی نیز دستی بر آتش دارد و دفتر شعر « فرشته و انجیر» کاری مشترک از وی و دکتر کافی در زمینه شعرهای مذهبی و آئینی است، وی در گفتوگوی تفصیلی با خبرنگار تسنیم از آغاز شعر گفتنش برای اهل بیت گفت و به مشکلات شعر آئینی و دلایل اقبال از شب شعر عاشورایی پرداخت.
تسنیم: از چه زمانی درباره ائمه (ع) شعر گفتید؟
نجاتی: در دومین سال شب شعر عاشورا در جریان وجود چنین شب شعری قرار گرفتم و آن زمان من دانشجو بودم ولی شب شعر نرفتم. در انجمن شهدای انقلاب اسلامی به خاطر غزلهای عاشقانهای که میگفتم، همیشه منتظر شعرخوانی من بودند و زمانی که نوبت من میشد اگر میگفتم شعر ندارم میگفتند شعرهای قبلیات را بخوان و این سبب تشویق و دلگرمی من بود.
زمانی که دیدم دیگران درباره حضرت ابوالغضل (ع) شعر دارند هرچند شعرهای قوی نبود ولی به هر حال تلاش خود را کرده بودند تحولی در من ایجاد شد من آدم مذهبی بودم ولی فکر میکردم که باید کسی که درباره ائمه (ع) شعر میگوید خیلی مقامش بالا باشد و من چنین جسارتی را نداشتم و تا قبل از آن وارد حریم قدسی آنها شدن برایم حریم ممنوعه بود و تا آن لحظه هیچ شعر مذهبی نداشتم.
آخر آن جلسه پیش آقای احد دهبزرگی رفتم و گفتم تمایل دارم شعر مذهبی بگویم ولی میترسم و فکر میکنم ممکن است شعر من قابل و شایسته ائمه(ع) نباشد. ایشان این جسارت را به من داد و گفت توسل کن و از خود ائمه بخواه حتما راهت میاندازند و من نخستین شعر مذهبیام را برای حضرت ابوالفضل (ع) گفتم و پس از آن جزء دلمشغولیهای من شد و کتاب ویژهای به صورت مشترک با آقای کافی به نام « فرشته و انجیر» که شعرهای مذهبی هر دو ماست منتشر کردیم.
تسنیم: نظرتان در مورد شعر آئینی و به ویژه جایگاه آن در فارس چیست؟ و به نظر میرسد شعر آئینی باید بیش از این در جامعه حضور داشته و پررنگتر باشد.
نجاتی: شعر آئینی، شعر است فقط پیامش آئینی است. ما در شیراز ظرفیت شعری بالایی داریم گاهی وقتها یک نفر در 50 سالگی میآید و میگوید من در چند روز این شعرها را گفتهام و وقتی بررسی میکنم میبینم در واقع غزل است فقط این ندانسته و مثل مشق نوشته است، وزن دارد قالب را رعایت کرده است ولی به صورت انشاء نوشته است منظور از این حرف این است که در شیراز و استان فارس این ظرفیت شعری وجود دارد و من فکر میکنم هیچ کس نمیتواند برای شاعر تعیین تکلیف کند شاعر باید رها باشد تا بتواند شعر بگوید.
درگیر کردن و سفارش دادن به شاعر به نوعی آسیب زدن به ذوق شاعر است. در مسابقات دانشآموزی کشوری که مربی بودم متوجه شدم بچههای دیگر نقاط کشور با موج رفتهاند و گاهی مواقع از نبوغ استفاده کردهاند، ولی شاعران شیراز شاعرانه هستند و شاعرانه شعر گفتهاند و این ویژگی جغرافیائی شیراز است که شاعرپرور است آب و هوای شیراز به آن خماری شاعرانه کمک میکند.
این از شرایط جغرافیائی که شیراز شاعر پرور است ولی درباره شعر آئینی باید بگویم آن کسی که شاعر میشود دلمشغولیهایی دارد، دغدغههایی دارد هر کس دغدغهاش آئینش باشد شعر آئینی میگوید.
مسئولان با مسابقات گذاشتن یا کنگره گذاشتن میتوانند شاعران را به شعر آئینی گفتن تشویق کنند به عنوان مثال برای عاشورا شاعرانی که تمایل دارند در شب شعرعاشورا، شعر بخوانند تلاش میکنند با وجودیکه اعتقاداتشان اینگونه نیست ولی شعر ساختگی با شعر غیرساختگی و حسی کاملا متفاوت هستند و اثرشان را هم نشان میدهند ولی با این حال من معتقدم که باید در شیراز برای تقویت شعر برنامهریزی بشود و باید به شعر بهعنوان هنر اول و هنر اصلی توجه شود.
باید همیشه نشستهای شعری، انجمنهای شعر فعال، هماندیشیهای شاعرانه، تشویق شاعران و نمایشگاه کتاب شعر داشته باشیم و اگر میخواهیم شعر آئینی تقویت شود باید بنیه دینی شاعران را تقویت کنیم.
مسئولان باید شاعران را در فضای حسی قرار دهند، به عنوان مثال آقای فرهنگ بنیانگذار شب شعر عاشورا، شاعران را دعوت میگیرند و از هزینه شخصی خانوادهشان خرج میکنند و اصرار دارند که شاعران در مجلسهای حسیشان باشند. این اقدام آقای فرهنگ شاعر را مدیون میکند تا در محفل امام حسین(ع) شرکت کند و بهطور معمول شاعرانی که اهل دل نباشند این مواقع به حافظیه و مکانهای دیگر میروند.
آقای فرهنگ میگوید بیایید در مجلس عزاداری بنشینید تا حس منتقل شود کار درست را آقای فرهنگ میکند حتی به شاعرانی که خیلی معتقد نیستند میگوید بیایند احترامشان را میگذارد و میداند اینها آدمهای متفاوتی هستند. آقای فرهنگ یکجورهایی شاعر را مدیون میکند تا در فضا قرار گیرند و هر کس ماندنی باشد میماند.
تسنیم : من هم میخواهم همین را بگویم ببینید بسیاری از شاعران جوان مستعد هستند که به نوعی در هنرشان نیاز به هدایت دارند نه اینکه صرفا شعر آئینی بگویند اما من معتقدم که هنر اگر قرار باشد به چیزی متعهد باشد باید یک چیزی باشد که سبب رشد و کمال شود. به نظر میرسد جای چنین چیزهایی در شهر شیراز خالی است چه کار باید کرد که این استعدادها هدر نرود، هدایت شده باشد حتی اگر تمایل به گفتن شعر آئینی نداشته باشند.
نجاتی: هنرمند به حمایت نیاز دارد اگر کسی کتابی دارد و به خاطر فروشش دچار مشکل میشود در خانواده خوار میشود حتی اگر خودش احساس بدی نداشته باشد. اگر تولیدات هنرمندان مورد توجه قرار گیرد اگر یک هنرمند آئینی شعر آئینیاش را چاپ کرد و ببیند از لحاظ مالی ضرر نکرده است برای ادامه کار تشویق میشود ولی وقتی بداند سرمایه زندگیاش را خرج چاپ اشعارش ولی حمایتی نشده یا به لحاظ مادی ضرر کرده اما یک شاعری شعر عاشقانه گفته بعد به خاطر آن برایش در فرانسه همایشی برگزار شده است، علاقمند میشود و میگوید من هم تلاشم را در آن بخش بکنم.
هنرمندان آدمهای منضبطی نیستند که بتوانند با شغلشان به جایی برسند خیلی کم هستند هنرمندانی که در شغلشان موفق باشند یعنی باید خیلی خدا کمک کرده باشد که هر دو تا را با هم داشته باشد در هر کدام که پیش بروی مثل کف ترازو آن یکی پایین میآید، باید شعر را در زندگیشان به تعادل برسانند.از تولیدات شاعر استفاده کردن بهترین کار است، به عنوان مثال اگر من یک شاعر آئینی هستم و استفاده معنوی از شعرم شود برای ادامه این راه تشویق میشوم.
این موضوع عرضه و تقاضا است، وقتی تقاضا شد متناسب آن باید عرضه شود ولی وقتی تقاضا نشد، عرضه هم صورت نمیگیرد به طور مثال 4 سال متوالی یک نفر با بودجه خصوصی خودش یک کنگره شعری بنام فدکالزهراء در لامرد راهاندازی کرد و درباره حضرت زهرا(س) غیر از 4 کتابی که حاصل آن کنگره بود شعرهای خیلی کمی برای شهادت حضرت زهرا (س) گفته شده ولی اکنون چون تقاضا نیست آن کنگره نیز تعطیل شده منظور این است که آن زمان تقاضا بوده در نتیجه کنگره هم برگزار شده اما اکنون تقاضا نیست کنگره هم تعطیل شده است. منظورم کنگرهمحوری نیست، تقاضامحوری در شعر آئینی است.
تسنیم: درباره شب شعر عاشورا بگوئید و اینکه چرا شاعران جوان علاقهمند به شرکت و شعرخوانی در این شب شعر هستند؟
نجاتی: شب شعر عاشورا که به طور یقین جریانسازترین جریان ادبی آئینی در کشوراست، توسط یک خانواده انجام میشود و مردم برای شنیدن شعرهای آن مشتاق هستند و این شدت شوق و علاقه چنان زیاد است که برخی از شاعران برای حضور در این شب شعر به داوران باج میدهند که انتخاب شوند و بتوانند در شب شعر حضور پیدا کنند. فضای این شب شعر یک فضای بسیار زیبا در مایههای اعتکاف است که آدم دلش نمیخواهد یک لحظه از سالن بیرون بماند.
این کار دولتی نیست، یک کار مردمی است و تعداد زیادی نیستند که زیر خیمهاش هستند ولی خواستهاند و شده و از این طریق شاعران را پای روضه مینشانند و این شاید دلیل تاثیرگذاری اشعاری که آنجا خوانده میشود، باشد.
با این حال دولت میتواند در دو بعد مادی و معنوی شاعران را حمایت کند به طور مثال در بعد مادی مکانی را برای برگزاری مراسم مهیا کند و در بعد معنوی نیز با استفاده از شعر شاعر در خیابانها و غیره شاعر را به شعرگویی تشویق کند.
شاعر وقتی میبیند که شعر خوبی دارد ولی هنوز متقاضیان شعر ازاشعار 10 تا 15 قرن پیش استفاده میکنند و شعر این شاعر استفاده نمیشود، سرخورده میشود. استفاده معنوی جای خودش استفاده مادی هم جای خودش را دارد هر کسی بگوید استفاده مادی نباید در کار باشد در واقع این مسئله را به خوبی نمیفهمد به قول آقای ده بزرگی آن مرکبی که من را میآورد بنزین میخواهد کاه میخواهد جو میخواهد تا من به اینجا برسم. هنرمند وشاعر نباید غم نان و معاش داشته باشد.
با همه این کمبودها آقای فرهنگ در شب شعر عاشورا توانسته است جریانی ایجاد کند که تمام کشور را تحت تاثیر قرار میدهد و درگیر میکند ولی سالنی که مناسب شب شعر عاشورا و جوابگوی جمعیت باشد در شیراز نیست.
انتهای پیام/ ب