روایت مجاهدی از زبان حال حضرت حرّ: اگر امیر تویی، بندهام برای همیشه
خبرگزاری تسنیم: محمدعلی مجاهدی در سرودهای به زبان حال حضرت حرّ(ع) پرداخته است. این سروده برای نخستینبار از سوی خبرگزاری تسنیم منتشر میشود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، زبان فارسی همواره محملی برای گفتن از آیین بوده است که البته سهم قابل توجهی از این موضوع به اظهار ارادت شاعران به ساحت ائمه اطهار(ع) به ویژه امام حسین(ع) اختصاص دارد. این رویه در سالهای اخیر روند رو به رشدی داشته است به طوری که به عنوان یکی از جریانهای اصلی ادبیات انقلاب اسلامی محسوب میشود.
هر ساله همزمان با آغاز ماه خون، ماه محرم، هر یک از هنرمندان به بیان مصیبت اهل بیت(ع) در این واقعه با زبان هنر میپردازند که سهم قابل توجهی از این رویه به شاعران اختصاص دارد؛ شاعرانی که خود یکی از ارکان اجرای مناسک این ایاماند. محمدعلی مجاهدی حق استادی به گردن بسیاری از شاعران آیینیسرای کشور دارد. راهاندازی انجمن ادبی محیط با 50 سال سابقه فعالیت در شهر قم، پژوهش در متون ادبی و توجه ویژه به تربیت نسل جدید شاعران آیینیسرا ملتزم به آیین از جمله فعالیتهایی است که در کارنامه ادبی مجاهدی به ثبت رسیده است.
سرودههای مجاهدی علاوه بر داشتن زبانی استوار و پاکیزه از ضعفهای معمول، از منظر محتوا نیز در خور تأمل است. وی که در اشعارش با عنوان «پروانه» تخلص میکند، با در نظر داشتن منابع اصیل روایی و به دور از حواشیهای ترجیح داده شده بر متن در واقعه کربلا، به سراغ این موضوع رفته است. شاید در اثر تأثیرات تورق منابع قدیم و انس با آثار دیگر شاعران آیینی است که سرودههای او نسبت به بسیاری از شعرای این حوزه متمایز است.
وی به تازگی غزلی را با عنوان «شرمندهام برای همیشه» سروده که در آن زبان حال حضرت حرّ(ع) روایت میشود. نگاهی شاعرانه در کنار استفاده از روایات متقن، از جمله ویژگیهای این سروده است. وی این غزل را همزمان با شب چهارم محرم، شبی که به یاد حضرت حرّ(ع) نامگذاری شده، در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده که به شرح ذیل است:
شهید عشقم، پایندهام برای همیشه
اگر که کشته شوم، زندهام برای همیشه
هنوز صاعقه بارد ز هرم هیبت خشمم
که گردبادم و توفندهام برای همیشه
اگرچه خوارترینم، تو گل نسیمترینی
که از شمیم تو آکندهام برای همیشه
نبود حاصل عمرم به غیر نام سیاهی
که بسته شد ز تو پروندهام برای همیشه
به عمر رفته امیدی نداشتم که تو کردی
امیدوار به آیندهام، برای همیشه
به خنده از سر تقصیر من گذشتی و کردی
عزیز فاطمه! شرمندهام برای همیشه
بگو مرا نفریبد بهشت و حور و قصورش
که من ز غیر تو دل کندهام برای همیشه
به صحن چشم تو دیدم علم به دست کسی را
که گفت: از نعمت آکندهام برای همیشه
به ذوالجناح تو سوگند ای تمامی غربت
که مات اصغر و آن خندهام برای همیشه
هماره سبز و شکوفا بمان که عطر تنت را
به دشت عشق پراکندهام برای همیشه
زبان قال ندارم، زبان حال من این است:
اگر امیر تویی، بندهام برای همیشه
انتهای پیام/