روایتی از مشکلات زنان در عرصه اشتغال / تکاپوی رنج آلود برای جبران کسریِ یک میلیون و ۹۰۰ هزار تومانی
خبرگزاری تسنیم: با توجه به وضعیت نه چندان مطلوب اشتغال بانوان بیسرپرست میتوان گفت که چه بسیار از زنان بیسرپرستی که هماینک در تکاپوی رنجآلودی برای جبران کسری یک میلیون و ۹۰۰ هزار تومانی خود هستند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از کرج، این روزها داشتن کاری با حداقلِ ویژگیها و شرایط استاندارد یک شغل هر جویایِ کاری را به درجهای از رضایت هرچند اجباری میرساند. اما گاه حتی برای کسانی که واقعاً نیازمند همین حداقلها هم هستند امیدها ناامید است و متأسفانه زنان بیسرپرست و بدسرپرست که خود در فراوانی مشکلات معیشتی و کاستیهای فرهنگی، زندگی رنجآلودی را سپری میکنند از این جملهاند.
با نگاهی به صفحات تاریخ بشری درمییابیم که از دیرباز در فرهنگ ما ایرانیان و یا بهتر است بگوییم در «تاریخ شکلگیری کل جامعه بشری» زنان و مردان در شکل گیری یک خانواده و در چرخه یک زندگی مشترکِ زناشویی همواره مسئولیتهای خاص و در عین حال مجزایی را برعهده میگرفتند که در آن بیشتر به این صورت بوده است که مردان همواره مسئولیت کسب درآمد و تأمین نیازهای زندگی و زنان نیز مسئولیتِ خانهداری و تربیت فرزندان را تقبل کردهاند.
در جریانِ زندگی معاصر نیز تقریباً با همین رویه روبهرو هستیم با این تفاوت که به سبب تغییر و تحول روزافزون در جنبههای مختلف زندگی در حوزههای فرهنگ، اقتصاد، علم و از جمله احترام بیش از پیش به حقوق زنان در جامعه، این قشر از اجتماع یعنی زنان نیز در بسیاری از مواقع دوشادوش مردانشان در تأمین نیازهای مادی و اقتصادی خانواده شرکت داشتهاند و حتی فارغ از بحث یاریرسانی به اقتصاد خانواده رسیدن به اهداف متعالی انسان در حوزه خانواده و اجتماع را هم رقم زدهاند.
میبینیم که وجود دو عنصر علاقه و درآمد(= معنویات و مادیات) در مسئله ورود بانوان به بخشهای مختلف اجتماع نقش مهمی را ایفا میکند و در این بین کمتر(بهویژه در فرهنگ ما ایرانیان) اجباری را از سوی مردان بر روی زنان در جهت اشتغال بیرون از خانه شاهد هستیم. در واقع و همانطور که جامعهپژوهان یادآور میشوند، بیشتر این «علاقه و میل و استقبال» خودِ زن ایرانی بوده است که وی را برای کسب درآمد و وجهه اجتماعی به شغلی غیر از خانهداری سوق داده است و نه صرفاً موضوع نیاز اقتصادی و یا اجباری از طرف همسر.
بدرود با مسئله علاقه به اشتغال
اما آنچه در حال حاضر باید بدان توجه داشت این است که به سبب بروز روزافزون و غیرقابل انکار پدیدۀ اعتیاد و طلاق(رسمی، عاطفی) جامعه امروزی زنان بیسرپرست یا بدسرپرست بیشتری را در خود جای داده است که در اینجا دیگر باید با مسئله «علاقه و میل و استقبال» خداحافظی کرد زیرا اکثریت این قشر از بانوان به علت نیاز اقتصادی خود و خانوادهشان مجبورند که به غیر از کارهای مربوط به منزل خود، به کاری در بیرون از خانه هم اشتغال داشته باشند و با کندوکاوی هر چند مختصر نیز میتوان دریافت که این قشر از جامعه برای تأمین مخارج زندگی خود بسیار بیشتر از دیگران طالبِ شغلی حتی با درآمدی مختصر و همانطور که در ابتدا اشاره شد کارهایی با حداقل استانداردهای یک شغل مناسب برای زنان هستند.
بیوهزنانی که بارِ کجفهمی جامعه را بر دوش میکشند
در استان البرز نیز با وجود فعالیتهایی که در راستایِ بهبود وضعیت زندگی بانوان و خانواده انجام میشود، اما مشکلات زیادی در این بخش وجود دارد.
"فریبا ک" یکی از زنان ساکن در حومه شهر کرج است که چند سال پیش همسر خود را از دست داد. او به همراه دو دختر و یک پسر خود زندگی میکند. این زن میانسال در گفتوگویی که با خبرنگار تسنیم انجام میدهد به مشکلات متعددی از جمله نگاه نادرست جامعه به زنان بیوه و مشکلات معیشتی نگرانکنندهاش اشاره میکند.
وی در همین رابطه میگوید: من در حال حاضر با مستمریای که از همسرم باقی مانده زندگی میکنم اما متأسفانه مقداری از این حقوق به پدرِشوهرم تعلق دارد، البته این قانونی است چون پدرشوهرم هم تحت تکلف همسرم بوده است، اما من با یک حقوق 400 – 500 هزارتومانی واقعأ نمیتوانم زندگی کنم، چون یک دختر دمِ بخت دارم و یکی دیگر هم دانشجوست و پسرم هم چون دانشآموز است خرجهای مربوط به خودش را دارد.
او ادامه میدهد: حالا دخترم مجبور است برای اینکه خرج دانشگاهش را دربیاورد خودش کار کند و من هم تاجایی که می توانم صرفهجویی میکنم که به بچهها سخت نگذرد.
این شهروندن کرجی متذکر میشود: اما مسئولان باید توجه کنند که خیلی از خانمهایی که مثل من هستند اصلا حقوق دریافتی ندارند و متاسفانه کاری هم ندارند؛ همین مسئله مشکلات زیادی را برایشان بوجود میآورد. بعضیها شوهرشان معتاد است و بود و نبودشان برای زنها فرقی نمیکند و باید خودشان سرکار بروند.
کارهایی که مردها هم از زیر آن شانه خالی میکنند
"مریم پ" یکی از همان زنهایی است که فریبا به آن اشاره میکند. شوهر او معتاد است و بیکار و او یکه و تنها مخارج خانه را تأمین میکند. این زن درمورد اشتغال و حقوق دریافتی زنان به موضوعی تأملبرانگیز اشاره میکند که جا دارد از سوی مسئولان ذیربط به آن توجه مقتضی شود.
مریم میگوید: نمیدانم چرا در همه جا بین زنها و مردها فرق میگذارند. من در کارگاهی کار میکنم که کارم آنقدر سنگین است که مردها هم از زیر بار انجام آن شانه خالی میکنند ولی با این حال به من فقط 400 هزار تومان حقوق میدهند و بیمه هم ندارم. آیا چند سال دیگر از من چیزی باقی میماند؟ همین الآن کمر و زانوهایم درد دارند. وقتی به خانه میرسم آنقدر خستهام که حتی نمیتوانم غذا درست کنم. تازه ساعت کاری ما هم بیشتر از کارهای دیگر است، از هفت و نیم صبح تا شش و نیم عصر کار میکنیم.
مریم امیدوار است که مأمورین ارگانهای ذیربط به کارگاههای مورد اشاره سرکشی کنند و کارفرمایان را به اجرای قانون کار متوجه کنند. به گفته او خیلی از خانمهایی که به کارگاه محل اشتغال او مراجعه میکنند بعد از چند هفته یا چند ماه و به علت سختی کار آنجا را ترک میکنند و اینکه این نمونه کارها به هیچ وجه در شأن بانوان نیست. بانوانی که برخی از آنها تحصیلات دانشگاهی هم دارند.
این بانو همچنین متذکر میشود که وی و برخی از همکارانش به صنایع دستی مختلف و خیاطی، علاقه و آشنایی خوبی دارند و اگر مسئولان مربوطه واقعاً حمایت کنند میتوانند از این راه ارتزاق کنند و در مسیر کارآفرینی و خوداشتغالی مطلوب قرار گیرند.
بانوی دیگری که صاحب چهار فزرند است و از همسر خود طلاق گرفته و در یک خانه استیجاری زندگی میکند،و بوسیله انجام کارهای خانگی و صنایع دستی(معرق کاری) امرار معاش میکند نیز درباره کمک معیشت بسیار ناچیز خود که از سوی بهزیستی و کمیته امداد به وی داده میشود اظهار نظر میکند: آخر با این پول چه باید بکنم؟ از مسئولین خواهش میکنم که حداقل میزان یارانه و کمکهای کمیته امداد و بهزیستی را به ما بیشتر کنند تا حداقل بتوانیم با آن دردی را دوا کنیم.
در رابطه با مشکلات زنان بیسرپرست و بدسرپرست با چندتن از بانوان دیگر هم گفتوگو کردیم که آنها نیز در بیان موضوعاتی نظیر عدم اشتغال و عدم حفظ شأن و حرمت زنان بیسرپرست در میان جامعه و چسباندن برخی از انگهای زننده اتفاق نظر داشتند.
زن، پیکره اصلی اجتماع است
در ادامه تهیه این گزارش با توجه به اینکه یکی از متولیان اصلی در حوزه حمایتی زنان بیسرپست و بدسرپرست سازمان بهزیستی است بر آن شدیم که با معاون اجتماعی اداره کل بهزیستی استان البرز که در حیطه وظایف خود بیشتر با این زنان ارتباط دارد نیز گفتوگویی انجام دهیم.
به گفته معاون اجتماعی اداره کل بهزیستی استان البرز دفتر توانمندسازی زنان و خانواده یکی از دفاتری است که در حوزه اجتماعی بهزیستی گنجانده شده است و یکی از وظایف اصلی آن این است که مشکلات زنان بیسرپرست و بدسرپست را مورد مطالعه و پیگیری قرار دهد.
به گفته معصومه عباسی زاده، دفتر مذکور به زنان سرپرست خانوار و افراد تحت تکفل آنان که دچار مشکل و معضلاتی در یک یا چند جنبه زندگی(عاطفی، فرهنگی، اقتصادی و...) شده و نیازمند حمایت از طریق مددکاری هستند خدماتی ارائه میکند.
وی این خدمات را شامل ارائه خدمات حمایتی و اجتماعی به خدمت گیرندگان تحت پوشش در راستای بازتوانی و قادرسازی، آموزشهای فنی–حرفهای، پرداخت کمک هزینه تحصیلی به محصلین و دانشجویان و تامین بیمه خدمات درمانی خانوادههای تحت پوشش ذکر میکند.
معصومه عباسی زاده در پاسخ به این پرسش که از دیدگاه کارشناسی چه کسانی را میتوان در زمره زنان بیسرپرست و بدسرپرست قرار داد، میگوید: طبق تعریف، زنان سرپرست خانوار، شامل زنان بیوه، زنان مطلقه (اعم از زنانی که پس از طلاق به تنهایی زندگی میکنند یا به خانه پدری بازگشته، ولی خود امرارمعاش میکنند)، همسران مردان معتاد، همسران مردان زندانی، همسران مردان بیکار، همسران مردان مهاجر، همسران مردانی که در نظاموظیفه مشغول خدمت هستند، زنان خودسرپرست (زنان سالمند تنها)، دختران خودسرپرست (دختران بیسرپرستی که هرگز ازدواج نکردهاند)، همسران مردان از کارافتاده و سالمند میشود.
لازم به یادآوری است که بنابراین تعریف زنان سرپرست خانوار زنانی هستند که بدون حضور منظم یا حمایت یک مرد بزرگسال، سرپرستی خانواده را به عهده دارند و سرپرست خانواده به کسی اطلاق میشود که مسئولیت اداره اقتصادی خانواده را به دوش دارد و تصمیمگیریهای عمده و حیاتی به عهده او است.
اشتغال مهمترین نیاز زنان بیسرپرست و بدسرپرست
معاون اجتماعی اداره کل بهزیستی استان البرز ضمن بیان اینکه «زن پیکره اصلی اجتماع است و باید در راستای تقویت این پیکره همه با هم کار کنیم» وی با تصدیق گفتههای بانوان بیسرپرست و بدسرپرست درباره مشکلات و کاستیهای مربوطه که بخشی از آن در این گزارش عنوان میکند: متاسفانه همانطور که شاهدیم آمار طلاق و اعتیاد و مواردی مثل مسئله خشونت در خانواده بالا رفته است و همه اینها دست به دست هم میدهد که ما در جامعه خود با زنان بیسرپرست و بدسرپرست بیشتری روبرو شویم.
معصومه عباسیزاده میافزاید: با قبول این واقعیات روشن است که عمدهترین نیاز زنان بیسرپست و بدسرپست نیاز اقتصادی و اشتغال است که در این رابطه نیز یک حمایت همهجانبه اجتماعی لازم است تا وضعیت اشتغال این قشر از جامعه در اولویت قرار بگیرد.
وی اضافه میکند: نکته دیگری که در این بین نباید فراموش شود نقش اعتماد به نفس در جنبههای مختلف زندگی هر فرد است که در این بحث خانمها و بانوان جامعه باید مدنظر و مورد توجه قرار گیرند تا با برنامهریزیهای مدون و کاربردی بتوانیم مسئله خودباوری و مهارت زندگی را در بین این بانوان فرهنگسازی کنیم.
پوشش 1833 نفر از زنان سرپرست خانوار و خودسرپرست توسط بهزیستی البرز
عباسی زاده در ادامه سخنانش زنان سرپرست خانوار را از جمله گروههای آسیبپذیر جامعه عنوان میکند و در این باره میافزاید: عوامل مختلفی از جمله طلاق، فوت، اعتیاد همسر، از کارافتادگی، رها شدن توسط مردان مهاجر و داشتن شوهر بیمبالات منجر به این میشود که مسئولیت زندگی را بانوان عهدهدار شوند لیکن بهزیستی با مشارکت خیران تمهیدات لازم را اتخاذ کرده است تا آنها را زیرپوشش قرار دهد و از آنها حمایتهای مادی و معنوی به عمل آورد.
وی در همین رابطه اضافه میکند: تأمین نیازهای زیستی معیشتی، ارائه مشاوره حقوقی و قضایی، ارائه تأمین جهیزیه فرزندان و کمک به ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار از جمله اقداماتی است که در راستای تسهیل شرایط زندگی این قشر از جامعه انجام میگیرد.
معاون امور اجتماعی بهزیستی استان البرز در پایان سخنان خود گفت: در حال حاضر تعداد هزار و 833 زن سرپرست خانوار و خودسرپرست در استان تحت پوشش بهزیستی بوده و از خدمات تخصصی بهزیستی البرز بهرهمند هستند.
"کمک معیشتی"هایی که پاسخگو نیست
در ادامه از معاون امور اجتماعی بهزیستی استان البرز درباره کمک معیشتیهای این افراد پرسیدم که وی در این باره عنوان کرد: برای خانوادههای یک نفره 53 هزار تومان، دو نفره 60 هزار تومان، سه نفره 71 هزار تومان، چهار نفره 82 هزار تومان و پنج نفره 100 هزار تومان در نظر گرفته شده است.
وی در پاسخ به این سوال که آیا میتوان این مبالغ را جوابگو و مشکلگشا دانست، میگوید: "مسلما نه. زیرا برای مثال در یک خانواده چهارنفرۀ معمولی باید درآمدی حول و حوش دو میلیون تومان را مدنظر قرار بدهیم."
با توجه به وضعیت نه چندان مطلوب اشتغال بانوان بیسرپرست میتوان گفت که چه بسیار از زنان بیسرپرستی که هماینک در تکاپوی رنجآلودی برای جبران کسری یک میلیون و 900 هزار تومانی خود هستند( با توجه به کمک معیشت 100 هزار تومانی) و ضروری است حداقل درباره ایجاد اشتغال برای این قشر از جامعه به سرعت وارد عمل شد.
در عین حال ایجاد نمایشگاه و بازارچهها برای فروش محصولات، تسهیل در ارائه وامهای خوداشتغالی، جمعآوری اطلاعات و شناسایی توانمندیهای بانوان استان و همکاری ارگانهای مختلف در ایجاد وضعیت مطلوب برای زنان بیسرپرست و بدسرپرست از دیگر راهکارهایی است که معاون امور اجتماعی بهزیستی استان البرز به آنها اشاره میکند.
82 درصد از زنان سرپرست خانوار بیکارند
اما متاسفانه طبق معمول در بدست آوردن آمار نهایی با بیآماری روبهرو میشویم! و از این رو نمیتوانیم کل آمار زنان بیسرپرست و بدسرپرست استان البرز - به غیر از آن 1833 نفر خانم سرپرست خانوار و خودسرپرست که تحت پوشش بهزیستی هستند - نفرات دیگری را به این مرقوم بیفزاییم. اما مسلما بسیاری از افراد مذکور نخواستهاند یا هنوز در نوبت قرارگیری برای تحت پوشش قرار گرفتن در چتر حمایتی بهزیستی هستند.
در عین حال میتوان در این رابطه و در سطح کشوریِ آن و با توجه به آنچه که سازمان آمار ایران اعلام میکند گفت که بر اساس سرشماریهای انجام شده دو میلیون و 500 هزار زن سرپرست خانوار در کشور وجود دارد که در حال حاضر تنها 18 درصد از آنها شاغل و 82 درصدشان بیکار هستند.
با این توضیح که آمارهای گرفته شده از تعداد زنان سرپرست خانوار بر اساس سه گروه سنی کمتر از 35 تا 64 سال و بالای 65 سال است، و آمارهای موجود حاکی از آن است که بیشتر زنان میانسال سرپرست خانوار هستند.
در همین رابطه و با توجه به آنچه رئیس مرکز آمار ایران عنوان میکند به طور متوسط درآمد زنان سرپرست خانوار در سال، 9 میلیون و 900 هزار تومان است و بیش از 50 درصد زنان سرپرست خانوار در دهکهای یک، دو و سه قرار دارند که این آمار بسیار نگران کننده است؛ چراکه 81 درصد از زنان سرپرست خانوار دهک اول بیسواد بوده و جمعیت خانوادهشان بالا و میزان درآمد پایین است.
همچنین طبق برآورد مذکور، 8 درصد زنان سرپرست خانوار معلول، 7 درصد دارای بیماری جسمی، 14.5 درصد دارای بیماری روانی و 30 درصد از آنها از کارافتاده هستند.
ضرورت وجود نهادی مستقل و پرهیز از شعارزدگی
به هر ترتیب و باتوجه به مشکلات ساختاریای که شمهای از آن بهویژه در حوزه اشتغال و فرهنگ در این گزارش یادآور شد منطقی است که انتظار داشته باشیم مسئولان و دستگاههای ذیربط وضعیت نه چندان بایسته این زنان بزرگ ایرانکوچک(البرز) و نیز ایران زمین عزیز را دریابند و حتی بنا بر عقیده برخی از کارشناسان ضروری است تا نهادی مستقل برای شناسایی و حمایت از این زنان تشکیل شود تا بتوان آمار دقیقی از وضعیت زنان سرپرست خانوار بدست آورد و در نتیجه آن در جهت رفع هر چه سریعتر و بهتر مشکلات مربوطه کوشید.
هر چند در اینباره شاهد برگزاری مصاحبهها و اعلام برنامههای خاص هستیم لیکن امید است در عرصه عمل هم شاهد پیشرفت وعدهها باشیم و هر روز بیش از پیش پرهیز از شعارزدگی را الگوی کار خود قرار دهیم.
گزارش از سعید پورمند
انتهای پیام/ج