امنیت غذایی با کوپن تامین نمی‌شود/سرمایه‌گذاری خارجی در کشاورزی؛ صفر دلار

امنیت غذایی با کوپن تامین نمی‌شود/سرمایه‌گذاری خارجی در کشاورزی؛ صفر دلار

خبرگزاری تسنیم: رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس با اعلام اینکه امنیت غذایی با کوپن و جیره‌بندی تامین نمی‌شود، آمار سرمایه‌گذاری خارجی در کشاورزی را صفر دلار اعلام کرد و گفت: زمین‌های مناسب کشاورزی در ایران ۱۶۰ میلیون هکتار است نه ۱۸ میلیون هکتار.

با عباس رجایی، رییس کمیسیون کشاورزی، آب، منابع طبیعی و محیط زیست و رئیس فراکسیون صنایع غذایی مجلس شورای اسلامی در دفتر کارش به گفت‌وگو نشستم. به‌ اعتقاد رجایی بحث امنیت غذایی به‌طور مستقیم با تولیدات کشاورزی و صنایع غذایی در ارتباط بوده و نمی‌توان برای آن مرزی قائل شد چراکه بخشی از محصولات کشاورزی به‌طور مستقیم به‌عنوان غذا مورد استفاده قرار می‌گیرد و بخشی نیز پس از فرآوری و گذر از کارخانجات صنایع غذایی به سبد مصرفی خانوار می‌آید. او می‌گوید اولین اشکالی که در حوزه صنایع تبدیلی قابل مشاهده است اینکه خیلی نتوانسته رونق و شکل بگیرد و این عدم رونق، بسیاری از موانع را به وجود آورده است. به اعتقاد رییس کمیسیون کشاورزی مجلس، صنایع تبدیلی کشور را یک صنایع تبدیلی چندکاره و به‌اصطلاح با قابلیت‌های مختلف، تعریف نکرده‌ایم.

آنچه در ادامه می‌خوانید واکاوی این موضوع  و بررسی پتانسیل‌های این دو بخش برای داشتن امنیت غذایی پایدار در گفت و گوی خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم با عباس رجایی است.

گفته‌ می‌شود هزاره سوم، هزاره آب و غذا است. در این هزاره موضوع امنیت غذایی بسیار مهم است و بیشتر خانواده‌ها در بحث افزایش جمعیت از این موضوع نگران هستند. اینکه چگونه سبد غذایی خانوارشان را پر کنند و از آن‌سو هم بر تعداد بچه‌هایشان بیفزایند به‌گونه‌ای که به مشکل برنخورند؟
رجایی: وقتی بحث امنیت غذایی را مطرح می‌کنیم‌، چند واژه را به‌عنوان واژگان اصلی به آن می‌پردازیم. برنامه امنیت غذایی زمانی است که ما غذای سالم داشته باشیم، در دسترس باشد، به اندازه کافی باشد، تأمین استانداردهای غذایی مورد نیاز انسان را داشته باشد و علاوه‌بر، آن حق انتخاب هم به انسان بدهد. معنای هرکدام از این‌ها در جای خودش قابل بحث است؛ به‌عنوان نمونه وقتی می‌گوییم غذا سالم باشد، باید در چرخه تولید آن سلامت، حفظ شده و بتوانیم هر لحظه فاکتورهایی را که در سلامت غذا وجود دارد یا مثلاً باقیمانده‌های سموم و مواد شیمیایی را بررسی کنیم.

*امنیت غذایی با کوپن و جیره بندی برقرار نمی شود

تأکید شما روی ارگانیک بودن که نیست ؟

رحایی: نه لزوماً ارگانیک را نمی‌گویم. بلکه عاری از هرگونه ویروس، پاتوژن و یا توکسین باشد. وقتی می‌گوییم در دسترس باشد یعنی اینکه همه مردم بتوانند به آن برسند. و وقتی می‌گوییم کافی باشد یعنی این که جیره‌بندی نشود.

بخور و نمیر نباشد.
رجایی: بله با کوپن و این داستان‌ها نباشد. برای در دسترس بودن، بحث دیگری هم هست اینکه قدرت خرید مردم با غذا، متناسب باشد. درواقع بتواند این قدرت خرید را داشته باشد. وقتی هم می‌گوییم استاندارد غذایی بدن، یعنی اینکه دارای 4 گروه اصلی غذایی انسان باشد. در بحث قدرت انتخاب هم، اینکه در بازار، موادغذایی به تنوع وجود داشته باشد. مثلاً وقتی می‌خواهم نشاسته وارد بدن کنم، به‌راحتی بتوانم از گندم، نان جو یا سیب‌زمینی استفاده کنم. درواقع این انتخاب را در جایگرینی و جانشینی غذاهای مختلف داشته باشم. این را می‌گوییم امنیت غذایی. با این تعریف، اکنون تا آن‌جا فاصله زیادی داریم و باید به آن برسیم.

*وزارت جهاد کشاورزی متولی اصلی تامین امنیت غذایی است

متولیان این امنیت غذایی چه کسانی هستند؟ چه کسانی باید امنیت غذایی جامعه را باتوجه به فاکتورهایی که شما گفتید (در حد متوسط) در کشور برقرار کنند؟
رجایی: در درجه اول متولی تولید و تأمین مواد غذایی برای ایجاد آن شرایط امنیت غذایی، وزارت جهاد کشاورزی است و باید با مجموعه بخش کشاورزی که اسمش را می‌گوییم بهره‌ برداران بخش کشاورزی به آن برسد. در این فاصله کسانی روی آن نظارت می‌کنند مثل سازمان ملی استاندارد، سازمان حفظ نباتات، سازمان دامپزشکی و سازمان غذا و دارو؛ این‌ها مجموعه‌هایی هستند که در فاکتورهای مختلف و در فرایندهای مختلف که در قانون تعریف شده، بر مسأله امنیت غذایی نظارت می‌کنند. حال سازمان دامپزشکی و حفظ نباتات زیر نظر وزارت جهاد کشاورزی است و مابقی در حوزه های دیگر قرار دارند.

ارتباط امنیت غذایی با جمعیت، هر اندازه جمعیت بیشتر شود، بالاتر می‌رود. هرچه جمعیت بیشتری داشته باشیم بالطبع نیاز به خوراک هم بیشتر خواهد شد و بار اصلی تأمین غذا به عهده وزارت جهادکشاورزی است. ولی در این‌باره بحث صنایع تبدیلی و صنایع غذایی هم خیلی مهم هست. حالا یک مقداری از محصولات کشاورزی مستقیم به مصرف می‌رسد و یک مقداری از آن هم در صنایع تبدیلی وارد شده و سپس به مصرف می‌رسد. اینجا نقش وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز مهم است. برای این که بتوان رابطه مناسبی میان بحث تأمین غذا و متولیان امنیت غذایی برقرار کرد، چه باید انجام دهیم؟ حلقه‌های مفقوده کجا هستند که وقتی جمعیت افزایش پیدا می‌کند آن نگرانی حاصل از تأمین سبد غذا ایجاد یا تشدید نشود؟
رجایی: وقتی بحث امنیت غذایی را مطرح می‌کنیم لزوماً به این معنا نیست که همه چیز در داخل کشور تأمین می‌شود بلکه به این معنا است که همه ظرفیت‌های داخلی کشور را به کار گرفتیم، ظرفیت‌سازی کردیم و از ظرفیت موجود بهره‌برداری کردیم؛ به هر حال از مجموعه امکانات کشور، بهره‌وری مناسب را بدست آوردیم. حال اگر کمبود داشتیم از خارج از کشور، آن را وارد چرخه تولید یا چرخه عرضه می‌کنیم و به کار می‌گیریم. در حوزه کشاورزی و تولید غذا بعضی از محصولات را باید به صورت خام استفاده کنیم و چون غذا مقوله‌اش این شکلی است که بعضی از مواد باید به صورت خام استفاده شود بنابراین برخی از اینها باید فرآوری شود. در تنظیم روابط فرآوری و مواد غذایی خام هم گفته‌ایم تعدادی از مجموعه‌ها بلافصل تولید کشاورزی است؛ یعنی فرآوری آن بلافصل است. مثلاً وقتی گندم را می‌خواهید مصرف کنید باید بلافاصله آن را آرد کنید. پس کارخانه آرد، صنعت بلافصل تولید مواد غذایی است. یا درباره روغن و روغن‌کشی؛ کارخانجات روغن‌کشی صنعت بلافصل دانه‌های روغنی بوده و یا کارخانجات صنایع لبنی، بلافصل شیر. این‌هایی که بلافصل بوده و واسطه‌ای میان آن‌ها نیست در گروه صنایع تبدیلی بخش کشاورزی تعریف می‌شوند. بنابراین باید مدیریت، سازماندهی، ساختاردهی، ارز، موافقت اصولی و خلاصه هرچه در این حوزه مطرح است با وزارت جهاد کشاورزی باشد. حالا یک واسطه می‌خورد و می‌رود به صنعت بعدی که می‌خواهد از آن استفاده کند. اینجا نیازی نیست که حتماً در حوزه کشاورزی باشد. به‌عنوان نمونه پنبه را به کارخانه پنبه پاک‌کنی می‌دهیم و این باید زیر نظر وزارت جهاد کشاورزی باشد. اما پنبه که پاک و تبدیل به پنبه محلوج شد و به نخ‌ریسی یا صنعت نساجی رفت، در حوزه صنعت تقسیم‌بندی می‌شود و دیگر ربطی به بخش کشاورزی ندارد. در واقع آمدیم یک مقدار از مسائل را مشخص کردیم و دلیلش هم این است که اگر نتوانیم یک ساختار تعریف شده‌ای در این زنجیره تعریف کنیم که مدیریت یکپارچه نداشته باشد، معضلاتی را به وجود می‌آورد که این معضلات همین الان هم وجود دارد. به‌عنوان نمونه شما ببینید بین دامدارها و صنعت لبنی همیشه اختلاف وجود دارد.

*فقدان مدیریت واحد در صنایع تبدیلی کشاورزی یک اشکال است

متأسفانه در چند ماه اخیر میان این دو گروه بر سر تولید و قیمتگذاری بحث و مجادله بود.
رجایی: می‌خواهم بگویم این اشکال است؛ یعنی یک مدیریت واحدی روی آن حاکم نیست. حالا اگر مدیریت حاکم باشد، اینها یکدگر را از هم می‌بینند و سعی می‌کنند همپوشانی داشته باشند.

خاطرم هست شما خیلی نگران بودید و انتقاد می‌کردید از دلارهای تخصیص داده شده به واردات برخی کالاهای خوراکی که مقدارش را هم به یاد ندارم.
رجایی: 12 میلیارد دلار.

بله. و انتقاد می‌کردید که نیاز نیست این‌ اندازه دلار اختصاص دهیم به واردات موادی که می‌توانیم در داخل تولید کنیم چراکه پتانسیل‌های آن در کشور وجود دارد. از جمله بهره‌بردارانی که در بخش‌های مختلف کشاورزی وجود دارند. حال مقام معظم رهبری تأکید دارند که جمعیت کشور تا 150 میلیون نفر افزایش پیدا کند. خب این جمعیت 150 میلیون نفری خوراک می‌خواهند و باید مواد غذایی مورد نیازشان تأمین شود. آیا باتوجه به همه واقعیت‌هایی که وجود دارد، بخش کشاورزی و بخش صنایع غذایی توان تأمین این همه غذا را دارد؟ برای اینکه در بخش تأمین غذا به مشکل برنخوریم و از پتانسیل‌هایمان به خوبی استفاده کنیم، چه باید کرد؟
رجایی: من معتقد هستم ظرفیت کشور خیلی بیشتر از این‌هاست و می‌تواند برای یک عدد بزرگتر غذا تأمین کند.

* 160 میلیون هکتار زمین مناسب برای کشاورزی داریم نه 18 میلیون

حتی جمعیت 300 میلیونی در حوزه صادرات همسایگان؟
رجایی: در بحث تولید 3 راهکار بیشتر نداریم؛ راهکار اول اینکه از وضع موجود بهینه استفاده کنیم. دوم ظرفیت‌سازی جدید کنیم و سوم تکنولوژی‌ها و فناوری‌های روز را به خدمت بگیریم. غیر از این هم راه دیگری نداریم. اکنون وقتی از بخش کشاورزی صحبت می‌شود، بحث روی 18 میلیون هکتار است. هرچه بحث می‌شود، بالا و پایین می‌شود و می‌خواهند بهره‌ورش کنند، همان 18 میلیون هکتار است. در حالی که ما می‌گوییم ایران بالای 160 میلیون هکتار زمین مناسب برای کشاورزی دارد. باید برنامه کشاورزی کشور را روی کل سرزمین برد با این توضیح که هرکدام روش جداگانه‌ای برای مسائل کشاورزی خودش می‌طلبد. به‌طور قطع آن کشاورزی را که در شمال کشور تعریف می‌کنیم، نمی‌تواند در کویر مرکزی ایران پاسخگو باشد. باید روشش عوض شود. اما اینکه چگونه عمل کنیم یک بحث مفصلی است.

* جزئیات 3 راهکار افزایش تولید کشاورزی

پس آن 3 راهکار چه می‌شود؟
رجایی: باید با این سه روشی که گفته شد، عدد را به جایی برسانیم که هم تولید برای مصرف داخل تضمین شود و هم سهمی از بازار دنیا داشته باشیم. بنابراین وقتی مقام معظم رهبری می‌فرماید برای150 میلیون نفر جمعیت ابزارها را فراهم کنید، ما باید 50 میلیون هم به آن اضافه کنیم تا 30 درصد تولید صادر شود. وگرنه در بازار دنیا وجود نداریم. برای تأمین غذای 200 میلیون نفر جمعیت باید برنامه‌ریزی کنیم؛ اینکه بهره‌وری در وضع موجود را افزایش دهیم چراکه بهره‌وری در وضع موجود بسیار غلط و ضعیف است. به‌عنوان نمونه در حوزه آب 30 درصد بهره‌وری داریم. و دیگر عوامل تولید مانند نیروی انسانی و ماشین‌آلات بهره‌وری‌شان بسیار پایین است. از سوی دیگر بیکاری پنهان جدی در بخش کشاورزی داریم. شما می‌بینید که در یک هکتار زمین به جای اینکه برای نصف یک آدم بهره‌وری تعریف شود، یک خانوار 5 نفره کشاورز را مشغول می‌کنیم. یعنی در  عمل 4.5 نفر بیکاری پنهان داریم. این باید بهره‌ور شود و بهره‌ور شدنش هم این است که مقیاس کشاورزی کشور را عوض کنیم. شما نمی‌توانید در یک مقیاسی که خرده‌مالکی مطرح است به یک بهره‌وری بزرگ و بالا برسید.

امکانش نیست؟
رجایی: خیر. وقتی از مکانیزاسیون صحبت می‌کنید، آن در مقیاس کوچک معنا ندارد. ماشین زمانی به مدد می‌آید که مقیاس بزرگ شود و نفر نتواند کار کند. وقتی مقیاس کوچک است و از آن طرف بگوییم می‌خواهیم ضریب نفوذ مکانیزاسیون را بالا ببریم، اصلاً مفهوم ندارد.

* خرده‌مالکی باید تغییر کنید/نیاز به آمایش سرزمین داریم

چون قابلیت اجرا ندارد؟
رجایی: ندارد. مکانیزاسیون در مقیاس بزرگ مفهوم پیدا می‌کند. باید آن را در مقیاس بزرگ ببریم و در این زمینه کار کنیم. پس اولین مدلی که تعریف می‌شود این است که مقیاس و اندازه کشاورزیمان را بزرگ کنیم و برای اینکه چنین اتفاقی بیفتد، نظام بهره‌برداری را باید عوض کرد. باید نظام بهره‌برداری از خرده مالکی به تعاونی تولید یا به شرکت سهامی زراعی تبدیل شود. وقتی این نظام بهره‌برداری تغییر کرد شما نیازهای تولیدتان متفاوت می‌شود. آن زمان چیزی مفهوم پیدا می‌کند که مزیت نسبی در کنارش باشد. دیگر نمی‌توان معیشتی نگاه کرد. در حالت معیشتی می‌گوییم کشاورز آن چیزی را تولید می‌کند تا زندگیش بچرخد اما در حالت اقتصادی بهره‌ور با نظام تولید متفاوت و در مقیاس بزرگ، می‌گوییم آن چیزی را باید تولید کنیم که ارزش اقتصادی بیشتری دارد. بنابراین اندازه کشاورزی که عوض شد، نظام بهره‌برداری هم براساس آن تعریف می‌شود. در این شیوه تولید باید آمایش سرزمین و الگوی کشت مطرح شود و نمی‌توان خارج از آن عمل کرد. وقتی این اتفاق افتاد، نوع حمایت، نوع بازار و نظام بازاررسانی متفاوت می‌شود. در این صورت برنامه‌ریزی باید به‌گونه‌ای باشد که میزان تولید را برای آن هدفگذاری کنید و لازم است تا در این شرایط مالکیت و مدیریت در بخش کشاورزی از هم جدا ‌شود. همان چیزی که در صنعت هم اتفاق افتاده است. در توسعه صنعتی زمانی به توسعه صنعتی می‌رسیم که مالکیت و مدیریت جدا شود، در کشاورزی هم زمانی به کشاورزی اقتصادی بهره‌ور می‌رسیم که مدیریت و مالکیت از هم جدا شود.

البته کار سختی است.
رجایی: ولی هیچ وقت شروع نکردیم. مشکل این است که این کار سخت را شروع نکردیم یا خیلی جدی نگرفتیم. وگرنه اکنون خیلی جلو بودیم. در کشور تعاونی‌های تولید را تعریف کردیم که یک قدم روبه جلو است ولی محتوای تعاونی تولید را هنوز اجرایی نکرده‌ایم. ولی به هر حال این کار شدنی است. یعنی بیاییم این کار را از کشاورزهای پیشرو آغاز کنیم (همان‌گونه که در قانون برنامه پنجم، شبکه‌های کشاورزی را تصویب کردیم). الان در بین کشاورزهای پیشرو وقتی تعاونی تشکیل دادند و آن را اجرایی کردند، نتایج خیلی خوبی گرفته شد. این مدل را می‌گوییم مدل جدید کشاورزی که به‌طور قطع به امنیت کشاورزی می‌رسد و اگر این نباشد اصلاً نباید به امنیت غذایی فکر کرد.

*در کشاورزی خودکفایی معنا ندارد

خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی در بحث امنیت غذایی چه جایگاهی می‌تواند پیدا بکند. قابل تعریف است؟
رجایی: نه؛ معتقدم امنیت غذایی به نوعی در درون خود مفهوم خودکفایی را هم دارد ولی خودکفایی کلمه درستی نیست. چراکه هرگز خودکفا نمی‌شویم چون همواره جمعیت در حال افزایش بوده، نیازها عوض می‌شود و  خودکفایی معنا ندارد. وقتی می‌گوییم خودکفا، یعنی به نقطه‌ای رسیدیم که دیگر بیش از این نیاز نیست و این نقطه کجاست؟ وقتی روزانه به جمعیت اضافه می‌شود، دیگر نقطه و مرز خودکفایی نداریم. بنابراین امنیت غذایی نقطه‌ای است که در آن نقطه، خودکفایی هم می‌تواند وجود داشته باشد. از منظر دیگر، امنیت غذایی این است که مردم خیالشان راحت است هرچه بخواهند، هرزمان بخواهند، هرطور بخواهند و با هر قیمتی بخواهند، هست. در حال حاضر آنچه نشان می‌دهد که آن امنیت غذایی وجود ندارد، این است که شما در ماه مبارک وقتی به خانه‌های مردم سر بزنید، می‌بینید چقدر مواد غذایی انبار کرده‌اند مبادا که نایاب شود. این‌ها نشانه عدم امنیت است. نگرانی از اینکه ممکن است مانند پارسال مرغ بخواهید و یک‌دفعه قیمتش به طور وحشتناک افزایش پیدا کند. بنابراین امنیت غذایی از منظر امنیت خاطر هم معنا پیدا می‌کند ولی خودکفایی کلمه درستی نیست. البته نمی‌خواهم بگویم درست نیست بلکه کامل نیست. خودکفایی یک کلمه کامل در حوزه کشاورزی به حساب نمی‌آید.

*30درصد محصولات کشاورزی ضایع می‌شود

حالا بیاییم در حوزه صنایع غذایی. دست‌اندرکاران این صنعت می‌گویند ما حرف‌های زیادی برای گفتن داریم. ظرفیت‌سازی‌های خوبی در این زمینه صورت‌گرفته ولی آنگونه که باید استفاده نمی‌شود. ازجمله اینکه در انتقال مواد اولیه به کارخانجات، محصولات کشاورزی زیادی تلف می‌شود. از زمین خوب برداشت نمی‌شود و زمانی که به صنایع تبدیلی می‌رسد، دورریز می‌شود.
رجایی: در صنایع غذایی اولین هدف این است که به ارقام و آماری برسیم که این آمار بسیاری از ضایعات را کاهش می‌دهد. در حال حاضر به‌طور متوسط (عدد دقیق نیست) در کل کشور 30 درصد ضایعات محصولات کشاورزی داریم. این عدد، عدد بزرگی است. حالا 30 درصد نباشد، 25 درصد هم عدد بزرگی در چرخه تولید تا سفره مردم است. بنابراین برای صنایع تبدیلی چند هدف قابل تعریف است؛ هدف اول اینکه جلوی ضایعات را بگیریم. شما وقتی که کشاورزی را به سمت صنعتی‌شدن می‌برید، برای کاهش ضایعات هم برنامه دارد. دوم اینکه ارزش افزوده کالای خام کشاورزی افزایش پیدا کند. سومین مسأله اینکه با صنعت تبدیلی شرایطی را به وجود بیاورید که تنوع مواد غذایی را شکل دهد. چهارمین موضوع اینکه ماندگاری ماده غذایی افزایش یابد. هدف پنجم اینکه بازاررسانی آن را آسان کنید. به‌عنوان نمونه زمانی که می‌خواهید گندم یا آرد را در بازار بفروشید، زمین تا آسمان فرق می‌کند. و در نهایت اینکه بازارهای هدف را با بسته‌بندی‌های مختلف بتوانید ساماندهی کنید. به‌عنوان نمونه اینکه زعفران را در صنعت دارویی استفاده کنید یا در مواد غذایی، در آفریقا بفروشید یا در آمریکا یا در اروپا و یا در ایران، خیلی باهم متفاوت است. حال این اهدافی که از مجموعه صنایع تبدیلی کشور انتظار می‌رود، باتوجه به گستردگی خودش و در زمان مناسب خودش شکل نگرفته است. مثلاً یک کار اشتباهی که صنعت انجام می‌دهد این است که می‌گوید هر صنعتی باید در شهرک‌های صنعتی مستقر شود. در پاسخ می‌گوییم کارخانه رب گوجه فرنگی در شهرک‌های صنعتی توجیه ندارد چراکه شهرک صنعتی ساختارهای خودش را دارد و کارخانه رب را باید در دل مزارع تولید گوجه فرنگی مستقر کرد.

*آمار سرمایه گذاری خارجی در کشاورزی؛صفر دلار

یا مجتمع‌های کشت و صنعت؟
رجایی: اولین اشکالی که در حوزه صنایع تبدیلی قابل مشاهده است اینکه خیلی نتوانسته رونق و شکل بگیرد. این عدم رونق، بسیاری از موانع را به وجود آورده است. دیگر اینکه صنایع تبدیلی کشور را یک صنایع تبدیلی چندکاره و به‌اصطلاح با قابلیت‌های مختلف، تعریف نکردیم. بر همین اساس اندازه‌هایشان کوچک بوده و چرخه اقتصادی ندارد تا سرمایه‌گذاران خارجی وارد آن شوند. یکی از پرسش‌ها نیز همین است که تاکنون چند دلار سرمایه خارجی به صنایع و بخش کشاورزی آمده است؟ در پاسخ می‌گوییم: صفر دلار یا تقریباً در حد صفر.

چرا؟
رجایی: چون اندازه‌ها و مقیاس‌ها کوچک بوده بنابراین برای سرمایه‌گذار خارجی نمی‌صرفد در این زمینه ورود کند. به‌عنوان نمونه صنعت نیشکر و صنایع جانبی آن، صنعتی است که سرمایه‌گذار خارجی دوست دارد بیاید و در آن سرمایه‌گذاری کند. چون یک مجموعه بزرگی است که در آن شکر، اتانول، کاغذ، باگاس و خوراک دام و طیور هست. درواقع یک مجموعه کاملی می‌شود. علاوه‌بر این در جایی مانند خوزستان و در دل مزارع نیشکر مستقر شده و برای او می‌صرفد که بیاید و سرمایه‌گذاری کند. صنعت تبدیلی باید جایی مستقر شود که تولید فرآورده‌های کشاورزی و کالای کشاورزی هست. وگرنه مفهوم خیلی قشنگی ندارد، به‌خصوص آن‌هایی که قرار است در اولین مرحله، تولیدات کشاورزی را فرآوری و فرایندهای تبدیلی آن را دنبال کنند. دیگر اینکه گفته شد اندازه اینها خیلی مهم هست؛ اینکه وقتی کارخانه احداث شد در کنار آن افشره، کنسانتره و همه مراحل فرآوری و صنایع بسته‌بندی هم قرار گیرد. در این صورت می‌توان انتظار داشت که سرمایه‌گذاران از آن استقبال کنند.
موضوع بعدی اینکه صنعت تبدیلی به روز باشد و بتواند در بازار رقابت دنیا شرکت کند. اکنون بخشی از صنایع تبدیلی کشور قدیمی است مانند کارخانجات قند یا کارخانجات فرآوری چای. اینها باید نوسازی شود. یا کارخانجات کنسروسازی که امروزه روش‌های تولیدیشان در دنیا عوض شده و با بسته‌بندی‌های مدرن‌تر و بدون افزودنی کار می‌کنند. اکنون نوع تولید و ترکیبات تولید به این سمت می‌رود که استفاده از افزودنی‌ها را به حداقل برساند. حال در چنین وضعی اگر کارخانه‌ای باشد که در تولید کنسرو به آن افزودنی بزند و با بسته‌بندی‌های مدرن هم بیگانه باشد، آیا می‌توان از آن توقع پیشرفت داشت؟ معنای این حرف آن است که صنعت تبدیلی کشور باید مطابق استانداردهای روز جهان باشد و برای این کار نیازمند نوسازی است. باید به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی کرد که آنها هر از چندی خود را به روز کنند و به R&D در صنایع غذایی بها دهند. 

متأسفانه جایگاه R&D در بنگاه‌های تولیدی خیلی ضعیف است.
رجایی: بسیار ضعیف است تا این حد که می‌ توان گفت، نداریم. باید به طور جدی برای  R&D برنامه‌ریزی کرد.

باید هم‌زمان با راه‌اندازی خط تولید آن را هم ایجاد کنند.
رجایی: بله. این است که شما ببینید اخیراً در محصول خرما، با کاری که روی R&D آن کرده‌اند، حداقل از این محصول 10 تا 15 نوع فرآورده تولید کرده‌اند. درباره زعفران هم که ما بیشتر جنبه خورکی آن را در نظر می‌گیریم و جنبه دارویی آن را فراموش کرده‌ایم، جای کار زیادی دارد. اینها هر کدام در جای خود داستان‌های مفصلی دارد و می‌تواند کارهای بسیار متفاوتی را انجام دهد. روی این حساب من حوزه صنایع تبدیلی را حوزه ضعیفی می‌بینم.

*اقتصاد مقاومتی در بخش کشاورزی را به جد در برنامه ششم توسعه دنبال می کنیم

زمان اجرای برنامه پنجم روبه پایان هست و خیلی نمی‌توان در آن روی بحث امنیت غذایی و آنچه که مورد نظر افق جمعیتی است، امیدوار بود. سند چشم‌انداز هم که به هرحال مصداق‌هایش تعریف شده است. می‌خواهم ببینم در برنامه ششم توسعه باتوجه به سند چشم‌انداز، کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی چه برنامه‌ها و محورهایی را مد نظر دارد که آنها را در برنامه و بودجه‌های سالانه قرار دهد تا موضوع امنیت غذایی و تحولی که در حوزه کشاورزی و صنایع غذایی مدنظر است، اتفاق بیفتد.
رجایی: مقام معظم رهبری در دیداری که همین امسال با نمایندگان مجلس داشتند، تأکید کردند در برنامه ششم توسعه چند موضوع را به‌طور جدی در نظر بگیریم؛ اولین موضوع اینکه اقتصاد را در ابعاد مختلفش طوری ببینیم که وقتی آدم برنامه را می‌خواند، احساس کند یک برنامه اقتصادی است. دوم مقوله فرهنگ که باز وقتی شما برنامه ششم را می‌خوانید، احساس کنید فرهنگی هم هست. و موضوع سوم که مد نظر ایشان بود اینکه حتماً باید توسعه علمی داشته باشد. در واقع ایشان معتقد بودند که این سه موضوع اصل و اساس برنامه ششم باشد. اتفاقاً هرسه اینها در مسائل کشاورزی مفهوم پیدا می‌کند، چه قرار است که از هر سه این‌ها، اقتصاد مقاومتی شکل گیرد و یکی از پایه‌های اصلی اقتصاد مقاومتی هم مقوله کشاورزی است.
برای رسیدن به امنیت غذایی هم باید این سه موضوع را ببینیم. اینکه بخواهیم مدیریت را از مالکیت در کشاورزی جدا کنیم نیازمند کار فرهنگی هستیم و تا مقوله فرهنگ به مددش نیاید، محقق نخواهد شد. یا در خود اقتصاد باید سهم بخش کشاورزی را در اقتصاد ملی درست ببینیم و پایش کنیم. چنان‌چه این سهم را درست نبینیم، به طور قطع بازهم مشکل خواهیم داشت. نیاز است تا علم به یاری کشاورزی بیاید چراکه بحث‌هایی مانند بذر، تنش‌های خشکسالی، آبیاری و مسائلی از این دست وجود دارد که برای حل آن‌ها بدون علم و فناوری، نتیجه نخواهیم گرفت. بنابراین در حوزه فناوری باید علم را به‌ مدد گرفت و آموزش و ترویج در بخش کشاورزی را توسعه داد. خوشبختانه کمیسیون کشاورزی مجلس در مباحث مربوط به اقتصاد مقاومتی و مقوله‌های آن، کارهای خوبی را به‌طور مشترک با وزرات جهادکشاورزی جلو برده و یک کار آماده‌ای شده که اینها باید در برنامه ششم تعبیه شود تا به نتیجه برسیم.

و پرسش پایانی؛ چنان‌چه بخواهید 10 محصول کشاورزی برتر ایران را انتخاب کنید که البته خیلی بیشتر از این تعداد هم هست، کدام‌ها را نام می‌برید؟ انتخاب‌های شما چیست؟
رجایی: یک تقسیم‌بندی می‌کنم؛ در حوزه زراعت، گندم و جو. در حوزه علوفه، یونجه. در باغداری، سیب، پرتقال و مرکبات را احساس می‌کنم جایگاه خیلی خوبی داریم. در زعفران، پسته و خرما هم صاحب مقام هستیم. در حوزه شیلات، خاویار را حتماً اسم می‌برم و در این زمینه هم کارهای خوبی انجام داده و ظرفیت‌های خوبی داریم که می‌توان روی آن برنامه‌ریزی کرد. روی انار هم حتماً انگشت می‌گذارم.

انتهای پیام/

دهۀ «رکود، عبرت، تجربه»
پربیننده‌ترین اخبار اقتصادی
اخبار روز اقتصادی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
میهن
خودرو سازی ایلیا
بانک ایران زمین
گوشتیران
triboon