«آرایش غلیظ» نقد آدمهای شبه مدرن، با روایتی پرانرژی و به دور از کسالت و سیاهی
خبرگزاری تسنیم:حمید نعمت الله کاگردان «آرایش غلیظ» در پاسخ به سوالی در مورد شیوه نقد زندگی شبه مدرن درآثارش گفت:در نقد این آدم ها و زندگی هایشان یک نگاه کلیشه ای و محتوا زده غالب شده است. من در پی نقدی متفاوت و به دور از محتوا زدگی و کسالت باری بودم.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، برنامه این هفته برنامه رادیویی سینما معیار به بررسی فیلم آرایش غلیظ پرداخت. حمید نعمت الله کارگردان، هادی مقدم دوست فیلم نامه نویس و سهراب پورناظری آهنگساز فیلم «آرایش غلیظ» میهمان تلفنی برنامه بودند و سعید هاشم زاده و محمدرضا وحیدزاده منتقدان حاضر در استودیو برنامه سینما معیار. همچنین سید احمد نادمی پژوهشگر و شاعر در مورد شعر و موسیقی این فیلم به صورت تلفنی گفت وگو کرد.
در ابتدای برنامه سید امیر جاوید مجری برنامه سینمامعیار نظر کلی سعید هاشم زاده را در مورد فیلم «آرایش غلیظ» پرسید و این منتقد سینمایی در ابتدای سخنانش گفت: حمید نعمت الله و هادی مقدم دوست یک لحن منحصر به فردی در روایت پیدا کردند. سینمای ایران با آثاری چون «بوتیک» ، «بی پولی»، «وضیعت سفید» و حتی فیلم سینمایی «سر به مهر» که محصول این دونفراست، به لحنی منحصر به فرد در طرح موضوعات اجتماعی و درام هایی رسیده است و همین باعث شده است که آثارشان از سایر فیلمسازان متمایز شوند.
وی ادامه داد: یکی از مولفه های تمایزشان در شیوه پرداخت درام است. مخصوصا در بحث خرده داستان ها و شخصیت های فرعی و کارکردی که شخصیت های فرعی در پیرنگ اصلی دارند. جدا از این، در نوع دیدگاهشان اخلاق و مذهب هم دیده میشود که اوج آن را فیلم«سر به مهر» می توان دید.
هاشم زاده: لحن و بیان سینمایی نعمت الله و مقدم دوست منحصر به فرد است
این منتقد سینمایی با اشاره به اولین اثر سینمایی حمید نعمت الله گفت: در فیلم «بوتیک» یک چالش اجتماعی که در زمان خودش به روز بود مطرح می شود. چالش اجتماعی که به یک چالش اخلاقی در شخصیت اصلی فیلم تبدیل میشود و آن فاجعه دراماتیک شکل گرفت. «بی پولی» هم با لحنی کاملا متفاوت از لحن فیلم «بوتیک» به همین شکل روایت می شود.
وی با اشاره به فیلم سازی مشترک حمید نعمت الله و هادی مقدم دوست بیان کرد: لحن جدیدی که این دو فیلم ساز دارند یک نوع نگاه طنازانه دارند که در سینمای ایران تازه است.
وی افزود: نعمت الله و مقدم دوست به عنوان یک مولف در آثاری همچون وضیعت سفید یک خط فکری و یک نوع لحن و بیان سینمایی را دنبال کردند که در نوع خودش منحصر به فرد است.
این منتقد سینمای با اشاره با مقدمه ای که در مورد لحن آثار سینمایی پیشین مقدم دوست و نعمت الله گفته بود ادامه داد: نقد من بیشتر به این برمی گردد که چرا در فیلم «آرایش غلیظ» این لحن تکرار نشده است که همین باعث شده است که این فیلم نسبت به آثار قبلی این دو قابل تامل نباشد.
نعمت الله: می توان با یک روایت پر انرژی و به دور از کسالت و سیاهی نقد کرد
پس از این صحبت ها، گفتگوی تلفنی جاوید با حمید نعمت الله کارگردان فیلم آرایش غلیظ آغاز شد. نعمت الله در خصوص دلیل تمرکزش بر نقد یک قشر و سبک زندگی خاص در آثارش گفت: سینماگر نمی تواند هر آنچه در جامعه رخ می دهد بسازد. مجبور است تا دست به انتخاب بزند و یک قاب را انتخاب کند. من هم بین قاب های موجود، تصویر کردن این آدم ها و زندگی شان را ترجیح دادم.
مجری برنامه با تاکید بر لحن و نگاه متفاوت نعمت الله به موضوع، در خصوص شیوه نقد زندگی شبه مدرن سئوال کرد.
کاگردان آرایش غلیظ در پاسخ گفت: در نقد این آدم ها و زندگی هایشان یک نگاه کلیشه ای و محتوا زده غالب شده است. من در پی نقدی متفاوت و به دور از محتوا زدگی و کسالت باری هستم. می توان با یک روایت پرانرژی و به دور از کسالت و سیاهی، نقد کرد.
وحید زاده: در«آرایش غلیظ» کاملا با یک قصه سینمایی مواجهیم
در ادامه مجری برنامه از وحید زاده کارشناس دیگر حاضر در استودیو سینما معیار در مورد خرده پیرنگ های آخرین اثر نعمت الله سوال کرد.
وحید زاده صحبتهایش را این گونه شروع کرد: اولین اتفاق در مواجهه با فیلم آرایش غلیظ این است که مخاطب در وهله اول با یک اثر سینمایی طرف است. چیزی که خیلی در سینمای ایران متداول نیست و در فضای روشنفکری شبیه به یک ضد ارزش شده است اما در «آرایش غلیظ» کاملا با یک قصه سینمایی مواجه هستیم.
وی ادامه داد: در این فیلم یک داستان پر کشش و جذابی داریم که شخصیتهای متنوع و ایده های خلاقانه و لوکیشن های جالبش آن را جذاب تر کرده است. فیلم خرده پیرنگ هایی دارد که پی درپی همدیگر را حمایت میکنند و در یک ساختارکلی تر منسجم با پیرنگ اصلی قرار دارند.
در ادامه برنامه سینما معیار، هادی مقدم دوست نویسنده فیلم سینمایی «آرایش غلیظ» روی خط برنامه سینما معیار حاضر شد.
سوالی که مجری برنامه از مقدم دوست پرسید این بود: «آرایش غلیظ» قصه آدمهایی است که سرانجام خوشی ندارند وشخصیتها در فضای سیاهی هستند اما همه ی اینها در یک لحنی شیرین روایت می شوند. این لحن چگونه شکل گرفته و به چه دلیل بوده است؟
مقدم دوست: لحنِ مرکب ناشی از باطلِ مرکبی است که با آن مواجهیم
مقدم دوست با اشاره به اینکه لازم است در ابتدای حرفهایش مورد تعبیر لحن صحبت کند بیان کرد: لحن از ادبیات موسیقی می آید . وقتی وارد سینما میشویم لحن به معنای آهنگ و آن موضع و احساسی است که برای بیان منظور خودتان انتخاب میکنید. لحن تجربه ای است که در زندگی داریم و از ناحیه موضع و احساس می آید.
وی ادامه داد: چنانچه بخواهیم از زندگی در باطل فیلم بسازیم؛ همین نقطه لحظه شروع تکوین لحن است. یعنی از این نقطه انتخاب می کنید که من با چه لحنی می خواهم در مورد این موضوع صحبت کنم. وقتی باور دارید که باطلی که در فیلم می بینید جدای از باطل بودنش، مضحک هم هست؛ لحن شما دگرگون می شود، لحن شما مرکب می شود. این هم بر می گردد به موضع و احساسی که نسبت به این سبک زندگی باطل دارید.
هاشم زاده: «آرایش غلیظ» در نقطه پایانی اش رها می شود
در ادامه این بحث مجری برنامه با اشاره به نقد هاشم زاده از این منتقد سینمایی خواست که نقدش را با تفصیل بیشتری بیان کند. سعید هاشم زاده گفت: حمید نعمت الله در کارگردانی به یک استانداردی رسیده است که دقیقا هم راستای لحنی است که در فیلم وکمدی کارش دنبال می کند.
وی ادامه داد: اسم این استاندارد را فضاهای دو قطبی یا ضد حس می گذاریم که در آثارشان زیاد دیده ایم. در فیلم «آرایش غلیظ» شاه بیت این فضاهای دو قطبی جایی است که شخصیت مسعود به هومن میگوید که «عشق کثافت من». به نظر من این فضای دوقطبی، در روند فیلمنامه و اجرا به شکل فوق العاده ای ادامه دارد. همین جاست که می توان گفت ادامه آن لحن مولف نعمت الله و مقدم دوست است.
اما این منتقد سینمای در اینجای بحث نقدش را اینگونه مطرح کرد: فیلمنامه تا نقطه سرانجام پایانی کشش دارد اما فیلم در نقطه پایانی خودش رها میشود. در پایان فیلم قرار است که به همه پرسشهای من پاسخ دهد و سرانجام آدمهای فیلم را برای من تعیین کند و مفهومی به من برساند. ولی فیلم در نقطه پایانی خودش رها می شود. لادن و مسعود که شخصیت اصلی فیلم هستند را بدون سرانجام می بینیم و در نهایت اثری می بینیم که از دادن پیام فرار میکند.
هاشم زاده در تکمیل صحبتهایش گفت: این نوع نگاه بر میگردد به فیلم ساز. جایی هم از نعمت الله خواندم که از محتوای خیلی از فیلمهای سینمای ایران خسته شده است. شاید همین باعث شده است که برخی منتقدان، «آرایش غلیظ» را فیلمی بدون محتوا معرفی کنند.
وحید زاده: «آرایش غلیظ» سوال مطرح می کند ولی در آخر جوابی نمی دهد
در ادامه وحید زاده هم نقد خود را این گونه مطرح کرد: ما پیش فرض را لحاظ می کنیم که باید سینمایی داشته باشیم که جذاب باشد و با مخاطب خود ارتباط برقرار کند ولی این سوال مطرح می شود که ما برای سینمای انقلاب اسلامی چه معیاری را انتخاب می کنیم.
وی ادامه داد: در «آرایش غلیظ» یک شجاعت و چرخش شجاعانه ای می بینیم که مولفان آن حرکتی متفاوتی را در پیش گرفتند. به عنوان مثال ما کارگردان هایی را سراغ داریم که به بهانه ی انتقاد و به بهانه پراختن به آسیب و ناهنجارهای اجتماعی آثاری را می سازند که کاملا نقض غرض است. سینما گرانی مثل تهمینه میلانی و فریدون جیرانی فیلم هایی می سازند که دو ساعت فیلم در مورد فساد و فحشا و نا هنجاری ها و آسیب های اجتماعی را مطرح می کنند تا در آخر فیلم یک جمله به ما بگویند که چنین کارهایی بد هستند. یعنی فیلم ساز دو ساعت لذت و شیرینی این فساد را برای مخاطب می آورد بعد در آخر فیلم با یک لحن شعاری حرف خود را می زند. در حالیکه صورت و فرم فیلم مخاطب را به سمت نقض غرض می برد.
وی در تکمیل صحبتهایش گفت: اما فیلم آرایش غلیظ از این جنس نیست و شاهد این رویکرد هم نیستم و روی لبه تیغ حرکت می کند. اما فیلم سوالهایی را مطرح می کند که در آخر جوابی به آنها نمی دهد.
مقدم دوست: ترسیم مسیر انحلال شخصیت ها برای تماشاگر جذاب است
مقدم دوست فیلم نامه نویس «آرایش غلیظ» در پاسخ منتقدان این برنامه گفت : جذابیت برای تماشاچی میتواند از نواحی مختلفی تامین شود ، میتواند از دیدنی ها تامین بشود یعنی از وجوه بصری فیلم باشد. میتواند هم از هسته اصلی فیلم باشد یعنی الزاما اشارت بصری و تصاویر دلیل جذابیت نیست. آن وضیعت اصلی فیلم که اصطلاحا می گوییم «سر انداخته می شود» هم میتواند عنصری باشد که تماشاچی بخواهد فیلم را دنبال کند و انتظار بکشد عاقبت فیلم چه می شود.
وی ادامه داد: این «سر انداختن» در یک فیلم می تواند دغدغه ی تماشاچی باشد و یکی از عناصر جذابیت فیلم شود. این موضوع در نمایش نامه ها هم دیده شده است. نمایش نامه ها غنا بصری زیادی ندارند اما به واسطه ملتهب بودن یا قابل تامل بودن آنچیزی است که «سر انداختن» گفته می شود و تماشاچی را با خود همراه می کند.
مقدم دوست در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: در فیلم «آرایش غلیظ» شخصیتی را داریم که تصمیم دارد یک محموله ای را با حقه های مختلف تصرف کند. تماشاچی هم منتظر است ببیند که این بار کج به منزل می رسد یا نه. ما از اینجا به بعد است که باید یک مسیر را ترسیم کنیم. مسیر باید بر اساس مقصد ترسیم شود. شما در فیلم مقصد را همان عاقبت تعبیر کنید.
این فیلمنامه نویس با اشاره به این نقد که انتهای قصه و سرنوشت آدمهای آن چه می شود گفت: عاقبت و مقصد جدای از مسیر نیست. وقتی که ما مجموعه ای از آدم ها که شرور هستند و زیست در باطل دارند را نشان می دهیم و قرار است که عاقبتی را برای آنها تصویر کنیم باید در مسیری این عاقبت را نشان دهیم. آنچه برای تماشاچی می تواند جذاب باشد ترسیم مسیر است. یعنی اگر قرار است عاقبت این مجموعه آدمهای شرور را به سمت انحلال برسانیم، طبیعتا باید در طی یک فرآیند و مسیری شکل گیرد.
وی ادامه داد: تماشای سازو کار منحل شدن این مجموعه آدمهای شرور وقیح، از جمله چیزهایی است که برای تماشاچی جذابیت دارد و یک اثر سینمایی را تماشایی می کند.
مقدم دوست: مفهموم مورد نظر انحلال یک جمعیت با زیست باطل بود
وی در مورد عاقبت شخصیتهای «ارایش غلیظ» گفت: عاقبت آن چیزی نیست که قابل تفسیر یا توصیف باشد. موضوع این است که تماشاچی با چه حسی از سینما بیرون می آید. محسوس کردن مفهوم، یک عملیاتی است که در کار نمایشی وجود دارد. مفهومی که ما در نظر داشتیم انحلال جمعیتی بود که زیست باطل داشتند. عدم کام روایی این جمعیت خود یک مفهوم است ولی وقتی میخواهیم این را در نمایش بیاوریم باید تبدیل به یک محسوس شود.
مقدم دوست با اشاره به شخصیتهای اصلی فیلم گفت: اینکه تماشاچی فکر کند شخصیت لادن و مسعود به هیچ جایی نرسیدند به صورت کلام در فیلم قابل عرضه نیست. امیدوارم که این اتفاق در حس تماشاچی رخ داده باشد که راجع به این دوشخصیت احساس عدم کام روایی کند. «آرایش غلیظ» فیلمی در مورد عدم کامروایی آدمهایش است که این مضمون در احساس تماشاچی شکل می گیرد.
در ادامه برنامه رادیویی سینما معیار گزارش مردمی پخش شد و اکثرا نظر مثبتی نسبت به این فیلم داشتند.
نادمی: شعر آلبوم موسیقی «آرایش غلیظ» تفسیر پیرنگ اصلی فیلم است
در ادامه مجری برنامه گفتگویی با سیداحمد نادمی پژوهشگر و شاعر داشت و سوالش را این گونه مطرح کرد: ارتباط و نسبت معنایی که شعر و موسیقی آرایش غلیظ با جهان معنایی اثر پیدا کرده را چگونه می بینید. آیا شعر و موسیقی متناسب با فیلم است یا خیر؟
سیداحمد نادمی در مورد نوع کارگردانی «آرایش غلیظ» گفت: همه چیز این فیلم سر جای خودش قرار گرفته است و همین باعث شده است که کلیتی از یک گروه کاملا هماهنگ با یکدیگر را داشته باشد و در نهایت یک اثر خوبی را به مخاطب ارائه کند. فیلم فضای غیر رئالی دارد مثل شخصیت های خاصی مانند مردبرقی و حوادث پی در پی که قصه را جلو میبرد.یک لحن تند و غلیظی در نوع بیان هم داریم. در موسیقی هم همین هارا میبینیم، لحن موسیقی و ساز هایی که انتخاب شده به طرز غلیظی در کنار وجوه دیگر فیلم مثل نوع بازیگری ، نوع فیلنامه عمل می کند.
نادمی با اشاره به شعر مولوی که در آلبوم موسیقی فیلم آمده است گفت: شعری که انتخاب شده است بسیار هوشمندانه است و از نمونه های عالی ادبیات تمثیلی ماست. این شعر تفسیر پیرنگ اصلی فیلم است. تمثیلی که مولانا در این شعر به کار برده است، برای آدمها و قصه های فرعی این فیلم قابل تاویل است. اینکه شر به نتیجه نمی رسند کاملا منطبق با داستان مولانا است.
پورناظری: از سازهای استفاده کردیم که بیان بهتری به فیلم بدهد
میهمان تلفنی دیگر برنامه سینمامعیار، سهراب پورناظری آهنگساز فیلم آرایش غلیظ بود. پورناظری در مورد تیتراژ و موسیقی متن فیلم «آرایش غلیظ» گفت: موسیقی و تیتراژ متاثر از متن فیلم است. در این فیلم سعی کردم که از سازهای متفاوتی استفاده کنیم. در بخشهایی از فیلم که فضا خشن بود موسیقی خشن تر می شد.
وی در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: ما سعی کردیم از سازهای استفاده کنیم که به لحاظ ارتباط با منطقه ای که در آن فیلمبرداری شده است و احوالات شخصیتهای فیلم بیان بهتری را به فیلم بدهیم.
برنامه رادیویی سینما معیار پنجشنبه ها ساعت 16 از رادیو گفت وگو پخش می شود. برنامه ای با اجرای سید امیر جاوید و تهیه کنندگی و سردبیری محمد جواد طالبی که سعی دارد سطح آگاهی مخاطب از فیلمهای روی پرده را بالا ببرد. سینما معیار به بررسی محتوایی اکرانهای روز پرداخته و نقاط قوت و ضعف و سمت و سوی اجتماعی، اخلاقی و سیاسی آن را بررسی کند.
انتهای پیام/