آنچه در دفاع مقدس به دست آوردیم


آنچه در دفاع مقدس به دست آوردیم

خبرگزاری تسنیم: ما در جنگ به این نتیجه رسیدیم که باید روی پای خودمان بایستیم. ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم. ما در جنگ ریشه‌های انقلاب پربار اسلامیمان را محکم کردیم. ما در جنگ حس برادری و وطن‌دوستی را در نهاد یکایک مردمان بارور کردیم.

به گزارش خبرگزاری تسنیم،  دوره دفاع مقدس موجب دگرگونیهای عظیمی در صور مادی و معنوی حکومت و جامعه گردید. این تحول، چنانچه در برنامه‌ریزی و سیاستگزاری‌های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت نظام لحاظ شود،‌ موجب استحکام و تکامل روز افزون جامعه و حرکت به سوی تعالی و قسط خواهد بود و ریشه‌ها و رشته‌های وابستگی به دشمنان را قطع خواهد کرد. تنها در این صورت است که میتوان الگوی برخاسته از جنگ تحمیلی را که در جامعه اسلامی پیاده شده باشد به عنوان یک ارزش نوین و پویا در اختیار کشورهای اسلامی قرار داد. بدیهی است که مهمترین نیاز کشورهای اسلامی پس از ساقط کردن قدرت مسلط، داشتن یک الگوی موفق است که برآمده از مردم و متکی به اعتقادات آنها باشد و بتواند تمامیت ارضی یک کشور انقلابی را حفظ نماید. پیام حضرت امام خمینی(س) خطاب به روحانیون که حدوداً سه ماه و نیم قبل از رحلت آن حضرت به رشته تحریر در آمده گویای مسائل است: هر روز ما در جنگ برکتی داشته‌ایم که در همه صحنه‌ها از آن بهره جسته‌ایم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نمودیم. ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده‌ایم. ما در جنگ پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زدیم. ما در جنگ دوستان و دشمنانمان را شناخته‌ایم. ما در جنگ به این نتیجه رسیدیم که باید روی پای خودمان بایستیم. ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم. ما در جنگ ریشه‌های انقلاب پربار اسلامیمان را محکم کردیم. ما در جنگ حس برادری و وطن‌دوستی را در نهاد یکایک مردمان بارور کردیم. ما در جنگ به مردم جهان و خصوصاً مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرتها و ابرقدرتها سالیان سال می‌توان مبارزه کرد. جنگ ما کمک به فتح افغانستان را به دنبال داشت. جنگ ما فتح فلسطین را بدنبال خواهد داشت. مقام معظم رهبری امام خامنه ای نیزمی فرمایند:این ملت آنچه که داشت، در طبق اخلاص گذاشت و آمد. مرد روستایی و زن روستایی، مرد و زن مستضعف شهری، خانواده‌های گوناگون، جوان‌های فراوان، قشرهای مختلف، سازمان‌های رزمنده کشور – ارتش، سپاه، حتی نیروی انتظامی و بسیج عظیم مردم – همه این‌ها آمدند وارد میدان شدند. حقیقتاً ملت ایران در آن هشت سال، کار بزرگی را انجام داد. در تاریخ این چندین قرنی که می‌تواند به مسائل امروز ما متّصل شود، بنده سراغ ندارم که ملت ایران این گونه با طوع و رغبت وارد یک ماجرای عظیم نظامی شده باشد و از دل و جان مایه گذاشته باشد؛ با ایمان خود، با عاطفه خود، با دست خود...امروز کار عده‌ای که به میدان جنگ رفتند و در این هشت سال، آن حماسه را آفریدند – چه شهدایشان، چه ایثارگرانشان، چه رزمندگانشان – دیگر تمام شد. آن‌ها کار خودشان را کردند. پس از پایان کار آن‌ها، کار یک خیل عظیم دیگری آغاز می‌شود.
فرهنگ شهادت طلبی
آنچه موجب ماندگاری پدیده دفاع مقدس شد و دنیا در برابر آن تعظیم و تحسین کرد، استقامت، پایداری و پیروزی ملت ایران را به دنبال داشت، فرهنگ شهادت طلبی بود. شهادت طلبی یعنی باور قلبی به خدا، معاد، اعتقاد راسخ به حقانیت اسلام، درستی آرمان‌های انقلاب اسلامی، اعتقاد و ایمان به رهبری ولی فقیه به عنوان نایب امام عصر(عج)، مقاومت و پایداری در مقابل دشمن، ایثار و فداکاری برای حفظ ارزش‌های اسلامی و در یک کلام فرهنگ شهادت طلبی یعنی فرهنگ عاشورا. و برای شهادت طلب پیروزی و شهادت سعادت است.امام راحل عظیم‌الشأن با خلق دوباره عاشورا و فرهنگ ایثار و شهادت و ترویج آن در جامعه، راهبرد و مراد جوانان بود و در سایه همین فرهنگ و مبارزه در راه عقیده، اتحاد و استقامت بود که پیروزی ملت ایران را در برابر قدرت‌های بزرگ و دشمن تا بن دندان مسلح صدام پیش‌بینی کردند و فرمودند: ما برنده این جنگ هستیم و هیچ تردیدی در آن نیست ... انشاءاله ملت مظلوم عراق را از زیر ستم این ستمکاران نجات خواهیم داد ... ایران صدام را با شکست مواجه خواهد ساخت. به طور کلی در جنگ‌ها هر طرف که دو عامل تجهیزات و روحیه را به حد کافی داشته باشد پیروز خواهد شد. این دو عامل در دو بعد سخت افزاری و نرم افزاری جنگ تحمیلی تقسیم و تحلیل می‌شود.امام راحل عظیم‌الشأن با خلق دوباره عاشورا و فرهنگ ایثار و شهادت و ترویج آن در جامعه، راهبرد و مراد جوانان بود و در سایه همین فرهنگ و مبارزه در راه عقیده، اتحاد و استقامت بود که پیروزی ملت ایران را در برابر قدرت‌های بزرگ و دشمن تا بن دندان مسلح صدام پیش‌بینی کردند
1.بعد سخت افزاری:  تمام تجهیزات نظامی اعم از نیرو و تسلیحات زمینی، هوایی، دریایی که در جنگ بکار گرفته می‌شود، بعد سخت افزاری جنگ است. بر اساس آنچه مجله معتبر اکونومیست منتشر کرده رژیم عراق و ارتش این کشور در جنگ 8 ساله از نظر سخت افزاری و نیرو و تسلیحات تفوق و برتری داشت و در بعد سخت افزاری کاملا نابرابر بود و با کمک قدرت‌های بزرگ و اکثر کشورها و حمایت اغلب کشورهای عربی و همسایه این نابرابری در تسلیحات و نیرو تا پایان جنگ حفظ شد. به عنوان نمونه هواپیماهای جنگنده عراق در سال 1359 تعداد 332 فروند و در سال 67 به 500 فروند افزایش یافت. در مقابل جنگنده‌های ایرانی در سال 1359 تعداد 445 فروند بود و این تعداد در سال 67 به 65 فروند تقلیل یافته است.همچنین بالگردهای جنگنده عراقی در سال 59 تعداد 40 فروند و در سال 67 به 150 فروند افزایش یافته و بالگردهای جنگنده ایران از 500 فروند سال 59 به 60 فروند در سال 67 کاهش یافته است.وضعیت دیگر اداوات و تجهیزات نظامی نیز به همین منوال بوده است.
2. بعد نرم افزاری:  آموزش، مهارت، انگیزه، روحیه و اهداف یک کشور در جنگ، بعد نرم افزاری جنگ است و آنچه موجب برتری و نابرابری بعد نرم افزاری جنگ در جبهه نیروهای رزمنده ایرانی گردید. فرهنگ شهادت طلبی، ایمان و اعتقاد به اسلام، وحدت و رهبری معنوی حضرت امام، همراهی، همدلی و پایداری و استقامت مادی و معنوی مردم ایران بود که غلبه بر بعد سخت افزاری را در جنگ به همراه داشت. به گونه‌ای که پیروزی و شهادت در نگاه مردم بویژه رزمندگان سعادت بود. شهادت طلبی ریشه در اسلام و قرآن دارد و ملتی که شهادت را سعادت دانست و ملتی که شهادت دارد پیروز است و 8 سال جنگ در سایه تحریم، تهدید و برتری سخت افزاری نیروهای عراقی با برتری نیروهای ایرانی در جبهه نرم افزاری که با عامل شهادت طلبی و پیروی از فرهنگ شهادت بود با برتری و پیروزی نظام جمهوری اسلامی همراه گردید.
ضرورت تبیین 8 سال دفاع مقدس از نگاه رهبری
مقام معظم رهبری امام خامنه ای می فرمایند:جنگ، یکی از محیط‌ترین حوادث برای یک ملت است. ما همگی این را با وجود خودمان، با گوشت و پوست و احساس و ادراک خودمان مشاهده کردیم. این نیست که فقط در تاریخ چیزی خوانده، یا به آمارها مراجعه کرده باشیم. لیکن نکته مهم این است که ملت‌ها می‌توانند این حادثه پُرخسارت را به یک فرصت و به یک سرمایه تبدیل کنند. می‌دانید؛ خسارت جنگ هم فقط این نیست که عزیزان ملت به کام مرگ کشانده می‌شوند یا ویرانی‌هایی به بار می‌آید و سرمایه‌هایی بر باد می‌رود. اگر در جنگی عزم ملی و خردمندی سردمداران کشور به کمک کشور نیاید، آن سرافکندگی و ذلّت و هزیمت معنوی ای که بر دوش آن ملت سنگینی خواهد کرد، شاید از همه این خسارت‌ها بالاتر است...عزیزان من! آنچه که این قضیه را تمام می‌کند، این است که روایت این حادثه به درستی صورت گیرد. نقش شما این جا معلوم می‌شود. شما هر کدامتان – شاید اکثرتان یا همه‌تان – به این میدان‌های جنگ رفتید و در آن جا حضور پیدا کردید. آن‌هایی هم که سنشان آن وقت اقتضاء نمی‌کرده است، از مسائل آن آگاه شده‌اند. اگر این حادثه بزرگ، درست روایت شود، این اثرات ماندگار خواهد شد. اگر غلط روایت شود، یا روایت نشود، این تأثیرات بسیار کم خواهد شد. نه این که به کلّی از بین برود؛ لیکن بسیار کم خواهد شد. اگر خدای نکرده مغرضانه روایت شود، قضیه بعکس خواهد شد.این هشت سال دوره دفاع مقدس، شامل هزاران هزار حادثه است. من می‌خواهم این را از جامعه فرهنگی و هنری کشور مطالبه کنم که از این هزاران هزار حادثه، لااقل یک فهرست تهیه کنند. بنشینند فکر کنند و در حوادث جنگ، دقّتِ نظر هنرمندانه به خرج دهند؛ یک فهرست از این حوادث به وجود آورند؛ بعد این را بگذارند در قبال کارهای هنری ای که تا امروز درباره‌ی جنگ شده است – که البته بسیار هم ارزشمند است – ببینند که چقدر از این فهرست را ما پُر کرده‌ایم. من اعتقادم این است که اگر این کار صورت گیرد، خواهیم فهمید که ما یک هزارم آنچه را که درباره این جنگ می‌باید تبیین کرد و می‌توان تبیین و موشکافی کرد، هنوز بیان نکرده ایم!...من بارها گفته‌ام، ما یک وقت می‌خواستیم برای جبهه‌ها سیم خاردار – که در داخل کشور نداشتیم و تولید نمی‌شد – از جایی وارد کنیم. همین شوروی سابق اجازه نداد ما سیم خاردار را از داخل کشورش عبور دهیم و به ایران بیاوریم. گفت این وسیله جنگی است! یعنی ادّعا این بود که آن‌ها به دو طرف جنگ کمک نمی‌کنند! این در حالی بود که هواپیمای روسی، موشک روسی، کارشناس روسی، افسر روسی، مواد منفجره روسی و تمام امکانات روسی، آن طرف جبهه در اختیار دشمن و طرف مقابل ما در این جنگ بود!...این ملت آنچه که داشت، در طبق اخلاص گذاشت و آمد. مرد روستایی و زن روستایی، مرد و زن مستضعف شهری، خانواده‌های گوناگون، جوان‌های فراوان، قشرهای مختلف، سازمان‌های رزمنده کشور – ارتش، سپاه، حتی نیروی انتظامی و بسیج عظیم مردم – همه این‌ها آمدند وارد میدان شدند. حقیقتاً ملت ایران در آن هشت سال، کار بزرگی را انجام داد. در تاریخ این چندین قرنی که می‌تواند به مسائل امروز ما متّصل شود، بنده سراغ ندارم که ملت ایران این گونه با طوع و رغبت وارد یک ماجرای عظیم نظامی شده باشد و از دل و جان مایه گذاشته باشد؛ با ایمان خود، با عاطفه خود، با دست خود...امروز کار عده‌ای که به میدان جنگ رفتند و در این هشت سال، آن حماسه را آفریدند – چه شهدایشان، چه ایثارگرانشان، چه رزمندگانشان – دیگر تمام شد. آن‌ها کار خودشان را کردند. پس از پایان کار آن‌ها، کار یک خیل عظیم دیگری آغاز می‌شود؛ علاوه بر گزارش‌هایی که در دوران جنگ دادند. همین دوره جنگ، چقدر برای ما هنرمند درست کرد؛ چقدر شخصیت‌های برجسته درست شدند! غیر از آن، بعد از پایان جنگ، نوبت این خیل عظیمی است که این دیگر مسئله‌اش هشت سال نیست؛ هشتاد سال هم اگر طول بکشد، جا دارد.
توسعه اندیشه ولایت فقیه در جهان و تأثیر آن در هدایت درگیری با کفر
برپایه اندیشه ولایت فقیه بود که حضرت امام(ره) پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ، هجوم به کفر جهانی را آغاز کردند و شرق و غرب را مورد تاخت و تاز قرار دادند و این اندیشه را در مقام عمل یک گام فراتر از درگیری استبداد منطقه‏ای به درگیری با کفر بین‏المللی کشاندند. اولین دستاورد فرهنگی دفاع مقدس، توسعه اندیشه ولایت فقیه در جهان و تأثیر آن در هدایت جنگ و مدیریت درگیری با کفر است، اصل اندیشه ولایت فقیه را می‏توان از مدخل مباحث فقهی مورد گفتگو قرارداد و بدنبال ارزیابی ادله نقلی برای اثبات ولایت فقیه بود آنهم در چارچوبه‏ای که در پیش‌فرض های مسایل فقهی، فرض بالا تعریف شده است. هرچند از این زاویه می‏توانیم بحث مطلوبی را مورد بررسی قرار دهیم ولی فعلاً این موضوع، مورد نظر ما نیست.
اهداف امریکا از جنگ ایران و رژیم بعثی عراق
با بررسی نحوه‏ی برخورد امریکا با جنگ ایران و عراق به نظر می‏رسد که این کشور در پی دست‏یابی به این هدفها بود:
1) جلوگیری از صدور انقلاب اسلامی ایران به کشورهای همسایه؛
2) جلوگیری از پیروزی ایران یا عراق؛
3) حفظ جریان آزاد نفت و کشتی‏رانی در خلیج‏فارس و تسلط خود بر منطقه؛
4) جلوگیری از گسترش نفوذ شوروی؛
5) حفظ امنیت اسرائیل (متحد استراتژیک خود در منطقه)؛
6) جلوگیری از گسترش جنگ به کشورهای منطقه و حفظ ثبات آنها؛
7) ایجاد پرستیژ و اعتبار برای امریکا در میان کشورهای منطقه؛
8) تعدیل سیاستهای عراق از تغییر وضع موجود به حافظ وضع موجود؛
9) افزایش و گسترش سرمایه‏گذاری و سپرده‏گذاری کشورهای منطقه در بلوک غرب؛ و
10) فروش تسلیحات به کشورهای منطقه.
هدف رژیم بعثی از تحمیل جنگ به ایران
طـبـق بـررسـى هـاى بـه عـمـل آمـده و اعـتـرافـات فـرمـاندهان حزب بعث واسـتـراتـژیـست هاى کاخ سفید, هدف از تحمیل جنگ به ایران موارد زیر بوده است :
ـ نابودى انقلاب اسلامى و یا حداقل کنترل آن
ـ تشکیل عربستان بزرگ
ـ تصرف خوزستان و گرفتن کل شط العرب ،
بـدیـن تـرتیب در 31 شهریور 1359 صدام به این نتیجه رسیده بود که حکومت ایـران بـه خاطر انقلاب از نظر توان نظامى بسیار ضعیف شده , لذا از آن موقعیت اسـتفاده کرده و با حمایت و تحریک قدرت هاى استعمارى جنگ را بر ما تحمیل کـرد.
سی‌ و چهارمین سالگرد هفته دفاع مقدس
شعار محوری سی‌ و چهارمین سالگرد هفته دفاع مقدس «ایستادگی دیروز، عزت امروز، تعالی فردا» خواهد بود.
دوشنبه 93/6/31 رزمندگان، نیروهای مسلح، صلابت و اقتدار؛ محورتبلیغ: روز رژه، به نمایش گذاردن اقتدار، توانمندی، خلاقیت، رشادت و شهامت نیروهای مسلح.
سه شنبه 93/7/1 سربازان، جوانان، علم و فناوری؛ محور تبلیغ: پاسداشت سربازان و گرامی‌داشت نقش جوانان در تولید علم و فناوری و مقابله با تهدیدات دشمن و روز بازگشایی مدارس، دانشگاه‌ها و مراکز علمی و پژوهشی.
چهارشنبه 93/7/2 دفاع همه‌جانبه، بصیرت، اقتصاد مقاومتی، مدیریت جهادی و صنعت دفاعی؛ محور تبلیغ: توجه به اهمیت پدافند غیر عامل با بصیرت و فرهنگ اسلامی.
پنج‌شنبه 93/7/3 شهیدان، ایثارگران، زنان اسوه‌های مقاومت و ایثار؛ محور تبلیغ: روز غبارروبی و عطر افشانی مزار شهدا و تجلیل از ایثارگران، جانبازان و مصدومین شیمیایی و بزرگداشت نقش زنان، اسوه‌های مقاومت و ایثار.
جمعه 93/7/4 ولایت، فرهنگ اسلامی، خانواده، معنویت و سلامت؛ محور تبلیغ: با عنایت به رهنود‌های مقام معظم رهبری مبنی بر نقش خانواده در حفظ فرهنگ و ارزش‌های اسلامی، الگوهای موفق عفاف و حجاب در صیانت از انقلاب اسلامی، روز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س)، توجه به نماز جمعه و جماعات و پرداختن به ورزش همگانی.
شنبه 93/7/5 نکوداشت فرماندهان، جهادگران، پیش‌کسوتان؛ محورتبلیغ: روز شکست حصر آبادان با نکوداشت فرماندهان، جهادگران، پیش‌کسوتان دفاع مقدس و تقدیر از حماسه‌آفرینان عملیات ثامن الائمه(ع).
یکشنبه 93/7/6 عزت و پایداری، وحدت ملی، استکبارستیزی؛ محور تبلیغ: ایستادگی با تأسی از عزت و غیرت ملی در مقابله با ترفندهای استکبار جهانی و صهیونیست بین‌الملل.

دفاع مقدس الگوی اصلاح و تعالی جامعه است
گرامیداشت و زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا قطعا برکات معنوی فردی و اجتماعی را به دنبال دارد که نهادینه سازی آثار بر مبنای ارزش‌های دفاع مقدس وظیفه همگان است. آن چه امروز در عراق، یمن، لبنان و سوریه در مبارزه با استکبار و تروریست‌ها رخ می‌دهد از فرهنگ جهادی 8 سال دفاع مقدس نشات گرفته است.
دفاع مقدس الگوی نبردهای مقاومت
گروه هایی که در داعش و النصره شکل گرفته؛ نگاه جعلی به دفاع مقدس است و این نشانگر ظرفیت بزرگ و عظیم و تاثیرگذار دوران دفاع مقدس ما است. اگر دفاع مقدس نبود؛ نبردهای مقاومت در دنیا اتفاق نمی افتاد. 172 هزار نفر در عملیات‌ها و 16 هزار نفر در بمباران‌های دشمن بعثی به شهادت رسیدند که در همه عالم تاثیر دارند.
گرامیداشت و زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا قطعا برکات معنوی فردی و اجتماعی را به دنبال دارد که نهادینه سازی آثار بر مبنای ارزش‌های دفاع مقدس وظیفه همگان است. عزت امروز ما در دنیا به برکت دوران دفاع مقدس است؛ امروز هیچ کشوری به اندازه جمهوری اسلامی ایران از امنیت و آرامش برخوردار نیست و این موضوع به ثمره برکت دوران دفاع مقدس حاصل شده است.
امروز اهمیت دفاع مقدس و آثار و درس‌های آن بر احدی پوشیده نیست و ما شاهد هستیم که از کشورهای دیگر راویان دفاع مقدس ما را برای سخنرانی دعوت می‌کنند که با استقبال خوبی هم روبرو می‌شوند.
استخراج و عملیاتی کردن سبک زندگی شهدا؛ عالم را دگرگون می‌کند؛ تمام رفتارهای شهدا از طرز لباس پوشیدن، خوردن، خوابیدن تا عبادات و اخلاق و غیره می‌تواند به عنوان سبک زندگی در جامعه پیاده شود و امروز به لطف شهدا تمام این آداب در قالب سبک زندگی شهدا استخراج و تبیین شده است.
آمریکا بیش از 30 سال ایران را به جنگ نظامی تهدید می‌کند، با این وجود تاکنون جرأت حمله به کشور را نیافته است و این به برکت خون شهدای دفاع مقدس است.
اهداف گرامیداشت هفته دفاع مقدس
نهادینه سازی آثار دفاع مقدس بر مبنای باورها و ارزش‌های اسلامی، اقتصاد مقاومتی، توجه به نقش قومیت‌ها در تحکیم وحدت، برجسته‌سازی عملیات‌ها و توجه به نظام فرهنگی کشور و سوق به سمت فرهنگ غنی دفاع مقدس از اهم اهداف گرامیداشت هفته دفاع مقدس است.
توجه به برنامه‌ها در راستای ترویج و تقویت فضاهای معنوی جامعه، تاسی از فرهنگ دفاع مقدس، بهره‌گیری از هنر و هنرمندان در ارائه برنامه‌های متنوع این مناسبت، طراحی برنامه‌های ویژه فرهنگی ـ هنری برای اجرا در مدارس، مراکز علمی و آموزشی در دستور کار قرار گرفته است.
بهره‌گیری از فضای مجازی در ترویج فرهنگ و ارزش‌های دفاع مقدس یکی از سیاست‌های مهم دنبال شده در گرامیداشت دوران دفاع مقدس است.در کنار این مطلب برپایی یادواره‌ها و بازخوانی عملیات‌ها نقش مهم و اثرگذاری دارند.

چاپ ده عنوان کتاب تا پایان سال جاری

وی متذکر شد: تاکنون 10 عنوان کتاب مربوط به 10 عملیات لشکر 41 ثارالله کرمان در دفاع مقدس گردآوری شده است که از این مجموع سه کتاب چاپ شده و هفت کتاب در مرحله بازبینی هستند که تا پایان سال به چاپ می‌رسند.

ابوالحسنی متذکر شد: استان کرمان تنها استانی است که در بازخوانی نقش استان در دفاع مقدس؛ عملیات محور پیش می‌رود.

دبیر ستاد گرامیداشت هفته دفاع مقدس؛ در ادامه با نامگذاری روزهای هفته دفاع مقدس اشاره کرد و از برگزاری بیش از 26 برنامه در این ایام خبر داد.

برنامه های گرامیداشت هفته دفاع مقدس در کرمان

وی به برگزاری رژه نیروهای مسلح؛ گردهمایی فرماندهان دوران دفاع مقدس؛ یادواره سرداران و شهدای تیپ مکانیزه؛ یادواره شهدای گنجان؛ کلنگ زنی 6 حرم شهدای گمنام؛ اکران و رونمایی فیلم سینمایی پهلوان؛ مسابقه بزرگ کتابخوانی؛ اهداء کتاب؛ تور گردشگری دفاع مقدس و تجلیل از سربازان در مراکز نظامی به عنوان بخشی از برنامه ها اشاره و اظهار کرد: این برنامه ها با همکاری سپاه ثارالله؛ ارتش؛ اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس؛ صدا و سیما؛ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و چند ارگان و نهاد دیگر برگزار خواهد شد.

انتقال میراث انقلاب و دفاع مقدس
اگر قرار است که راجع به یک موضوعی تصمیم بگیریم قبل از هر چیز باید اهمیت آن موضوع روشن باشد. مهم‌ترین حادثه، انقلاب اسلامی بوده و بعد از آن دفاع مقدس. شاید بعضی‌ها فکر کنند چیزهایی هست یا بوده که  از دفاع مقدس مهم‌تر است و دفاع مقدس باید به رده‌های 3، 4 یا 5 برود. ولی از نظر رتبه‌بندی اهمیت پیروزی انقلاب اسلامی رتبه اول است و دفاع مقدس رتبه دوم. حال باید ببینیم که تاریخ این کشور که باید برای نسل‌های آینده نگارش بشود، چه‌قدر باید به انقلاب بپردازد و چه‌قدر به دفاع مقدس و چه‌قدر هم به سایر مسائل مهمی که در این دوران 30 ساله پیش آمده است. این که می‌گویم تاریخ، فقط مربوط به دانشگاه‌ها نمی‌شود، بلکه از مدرسه ابتدایی تا دانشگاه حوادث مهم تاریخ کشور دراین 30 سال، باید در متون درسی ما به گونه‌ای ظریف و هنرمندانه گنجانده و برای نسل‌های آینده تدوین شود.موضوع دوم انتقال میراث انقلاب است که از نسل‌های اول و دوم انقلاب به نسل‌های بعدی می رسد. ما در انقلاب دو نسل کاملاً درگیر داشتیم: یکی نسل اول انقلاب است. آنهایی که حوادث 15 خرداد 42 را درک کردند یا خودشان در آن حضور داشتنند و سن‌ آن ها به آن دوره می‌خورد؛ اینها نسل اول انقلاب هستند. نسل دوم انقلاب آنهایی هستند که در دفاع مقدس حضور داشتند ولی در خود انقلاب از نظر سنی هنوز نمی‌توانستند یک فرد مؤثر باشند. از اینجا به بعد ما می‌رویم سراغ نسل‌های سوم و چهارم و غیره. جوان‌هایی که یا از دانشگاه‌ها فارغ‌التحصیل شده اند یا در شُرف فارغ‌التحصیلی‌اند و یا در دوره متوسطه هستند. اگر بخواهیم دستاوردهای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی یک ماندگاری و استمرار درازمدت و ابدی داشته باشند بایستی میراث انقلاب که نسل‌های اول و دوم برای کسب آن درگیر بودند و در مبارزات شرکت داشتند به نسل‌های بعدی منتقل شود. اینکه چگونه منتقل شود راه‌های مختلفی دارد: فیلم‌هایی که ساخته می‌شود،  کتاب‌هایی که نوشته می‌شود،  سخنرانی‌هایی که مطرح می‌شود و انواع و اقسام شیوه‌هایی که می‌تواند این میراث فرهنگی و میراث انقلاب را منتقل کند. یکی از راه‌های انتقال میراث فرهنگی این است که در همه متون درسی – فقط منظور متون درسی دانشگاه‌ها نیست – قرار گیرد. یکی از راه‌های انتقال میراث فرهنگی از نسل‌های اول  و دوم به نسل‌های بعدی گنجاندن وقایع و حوادث و حماسه‌های دفاع مقدس در متون درسی است. نکته سوم؛ برای اینکه انقلاب و دفاع مقدس را به نسل‌های بعدی منتقل کنیم ، شخصیت‌های نظام و انقلاب باید شناخته شوند. وقتی انقلاب مشروطه را نام می‌بریم بلافاصله در ذهن ما در یک طرف ستارخان و باقرخان و یک طرف شهدایی مثل بهبهانی و طباطبایی و دیگران فوراً ظاهر می‌شود. ما وقتی از نهضت انقلابی جنگل نام می‌بریم یا می‌خواهیم صحبت کنیم بلافاصله میرزا کوچک خان و یارانش در ذهن ما تجسم پیدا می‌کند. یا وقتی از نهضت ملی شدن صنعت نفت نام می‌بریم بلافاصله در یک طرف آیت‌الله کاشانی و فدائیان اسلام و در طرف دیگر دکتر مصدق و طرفداران آن ها در ذهن ما نقش می‌بندند. ما نمی‌توانیم یک انقلاب و یک نظام و یک حادثه بزرگ تاریخی مثل دفاع مقدس را از شخصیت‌های آن جدا کنیم. بنابراین یکی از راه‌های تبیین دفاع مقدس شناخت شخصیت‌هایی است که در دفاع مقدس هستند. هم شخصیت‌های سیاسی و انقلابی و هم شخصیت‌های نظامی و سپاهی مربوط به دفاع مقدس. یعنی نمی‌شود از دفاع مقدس نام ببرید اما از شهید نامجو، شهید باکری، شهید همت، شهید اقارب‌پرست، شهید کلاهدوز و بسیاری از این نام‌داران دفاع مقدس نام نبرید و اینها شناخته نشوند. همین‌طور در کنار آن ها شخصیت‌های سیاسی ما قرار دارند. ما نمی‌توانیم شهید باهنر و شهید رجایی و شهید بهشتی و... را از این مجموعه تفکیک کنیم. اینها با هم آمیخته شده، بنابراین باید شخصیت‌های انقلاب و دفاع مقدس را هم در متون درسی، مطرح کنیم بیاوریم و از آنها نام ببریم و اجازه بدهیم که اینها نامشان زنده بماند. زنده ماندن نام اینها در حقیقت زنده ماندن بخشی از تاریخ انقلاب و دفاع مقدس است. چهارم، سیره حضرت امام؛ زنده نگه داشتن سیره حضرت امام خودش یک بحث است. ما در دوران جنگ شاهد بودیم که یک عده‌ای می‌گفتند: برای چه می‌جنگیم؟ ما باید بسازیم، ما باید برویم پای میز مذاکره با صدام و آمریکا کنار بیاییم. اما سیره امام غیر از این بود. خودمان هم باید با سیره امام باید آشنایی پیدا کنیم و آگاه بشویم که امام در حوادث، مسائل و رویدادها، و در موضع‌گیری‌ها در مقابل قدرتمندان جهان و نیز در مقابل عوامل داخلی چگونه عمل می‌کرد. مجموعه رفتار و گفتار امام را اگر جمع کنیم و به آن توجه کنیم می‌شود سیره امام؛ چون همۀ ادعامان این است که تابع و پیرو خط امام هستیم و به خاطر این است که انقلاب پیروز شد و تداوم پیدا کرد. حتی مقام معظم رهبری در همۀ سخنرانی‌هایش به امام اشاره می ‌کند و به او تأسی می‌جوید، بنابراین باید به مسأله سیره امام در متونی که تهیه می‌کنیم توجه شود.
تبیین مظلومیت ایران در جنگ
موضوع پنجم؛ تبیین مظلومیت ایران در جنگ است. ما باید با روشی بسیار هنرمندانه و قلمی شیوا بیان کنیم، بنویسیم، مطرح کنیم و نشان بدهیم که در این جنگ واقعاً تنها بودیم. جالب است که شما خیلی موارد خاص و استثنایی را می‌توانید در طول دوران جنگ سرد مطرح کنید که دو ابرقدرت بزرگ جهانی (شوروی و آمریکا) سر یک موضوعی تا این حد اتفاق نظر داشته باشند که هر دو به یک طرف جنگ تجهیزات نظامی بدهند. خیلی عجیب است. شاید از جنگ جهانی دوم تا دوران دفاع مقدس به ندرت شما می‌توانید چنین شرایط خاصی را پیدا کنید. این استثنا بوده که صدام هم از حمایت‌های بی‌دریغ اقتصادی، سیاسی و حتی نظامی غرب تا حدودی برخوردار بود و از آن طرف حمایت‌های نظامی شرق به صورت وسیع و گسترده هم وجود داشته است. اصلاً کل ارتش صدام مجهز به سلاح‌های ساخت شوروی و اقمار اروپای شرقی بود که آن روز جزء پیمان ورشو و ابرقدرت شوروی بودند. این خیلی چیز عجیبی بود. ما در این جنگ به معنای واقعی کلمه مظلوم بودیم. یک موقع یکی از مسئولین نظام توضیح می‌داد که ما برای وارد کردن سیم خاردارهایی که از یک کشوری خریداری کرده بودیم می‌خواستیم از خاک شوروی عبور کنیم به ما اجازه عبور نمی‌دادند. آن هم کشوری انقلابی که اینطور در مقابل آمریکا ایستاده، شوروی سابق برایش اینچنین محدودیت قائل بشود. این از نکات نادر دوران معاصر ماست. آنطور که باید و شاید به مظلومیت ما در جنگ پرداخته نشده است.
نقش مردم و جوانان داوطلب در جنگ
بند ششم، نقش مردم و جوانان داوطلب در جنگ؛ همه شما به یاد می‌آورید که در آغاز جنگ، عده ای می‌گفتند که انقلاب دیگر تمام شد. به خصوص وقتی که صدام آمد سرزمین ما را تصرف کرد،  برای دنیا و مخالفین ما تبدیل به یک باور شده بودکه جمهوری اسلامی به آخر خط رسیده است یا در خوش بینانه ترین حالت با چند ماه این طرف تر و آن طرف تر در حال دست و پا زدن است. کسی باور نمی‌کرد که ما هشت سال بتوانیم مقاومت کنیم و از این کوران هم سربلند بیرون بیاییم. این موضوع با اطلاعات و تهدیدهای دنیای غرب سازگاری نداشت و مسئله بسیار غریبی بود. علتش هم این بود که جنگ توده‌ای و مردمی شد. مردم، و عمدتا نیروهای جوان آمدند مسئولیت و ادارۀ جنگ را به عهده گرفتند و از نیروهای متخصص در ارتش و بعد در سپاه استفاده کردند. ولی خیل عظیم جنگجویان ما مردم بودند و جنگ با مردم اتصال کامل پیدا کرد. بنابراین ما هیچ وقت در جنگ با کمبود نیروی انسانی مواجه نبودیم. بلکه با کمبود سلاح، امکانات و بودجه مواجه بودیم؛ هرچند ممکن بود گاهی با کمبود کادر ورزیده در بعضی از قسمت‌ها مواجه باشیم. این چیزی بود که در دنیا کم نظیر بوده و باید در تاریخ دفاع مقدس ما، در متونی که در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی تدریس می‌شود گنجانده و تبیین شود. مسأله ای که کمونیست‌ها با عنوان جنگ خلقی مطرح میکردند، ولی جنگ خلقی، به معنای واقعی کلمه برای ما بود: جنگ مردمی. مردم حتی از نظر اقتصادی چه قدر کمک کردند؟ کسانی که مایملک ناچیز خودشان را در اختیار رزمندگان می‌گذاشتند و به جبهه‌ها می‌فرستادند. اینها خیلی با ارزش بوده و به اینها باید خیلی اهمیت بدهیم و اینها را باید برجسته کنیم و در متون درسی نشان بدهیم.
توطئه‌های خارجی و داخلی در دوران دفاع مقدس
بند هفتم، توطئه‌های خارجی و داخلی در دوران دفاع مقدس؛ دفاع مقدس برای ما حکم یک پالایشگاه را پیدا کرد. شما وقتی در پالایشگاه ماده‌ای را داخل آن می‌ریزید تجزیه می‌کند و خالص و ناخالص را از هم جدا می‌کند. عیارشان را هم مشخص می‌کند. جنگ برای ملت ایران یک همچین پالایشگاه بزرگی شد. منافقین می‌گفتند عنوان مبارزه با امپریالیسم در انحصار ما است. کسی حق ندارد به این جمله نزدیک شود. دفاع مقدس یک پالایشگاه بزرگ شد. می‌گفتند بروید در پالایشگاه ببینید از آن طرف چه در می‌آید. همه نیروهای انقلاب در این پالایشگاه پالایش شدند. درجه خلوص‌شان هم تا حدودی مشخص شد. کسانی که این طور ادعای مبارزه با امریکا داشتند چگونه به صورت نوکران حلقه به گوش صدام و امریکا درآمدند. اصلاً تصورش را نمی‌توان کرد. اگر جنگ اتفاق نمی‌افتاد، اگر دفاع مقدس نبود شما فکر می‌کنید این چهره‌ها به همین سادگی شناخته می‌شد ؟ چه بسا همین چهره‌ها می‌آمدند انقلاب را دست می‌گرفتند. یکی از خصوصیات جنگ این بود که پالایشگاهی شد که در این پالایشگاه چهره‌ها شناخته شدند. حتی بعضی‌ها بودند که خیلی دم از امام می‌زدند. حزب توده از جمله آنهایی بود که حسابی خودش را خط امامی جا زده بود؛ ولی بالاخره در دوران دفاع مقدس، زیاد هم طول نکشید ـ سال 60 بود که مشخص شد که دروغ می‌گویند. این مسأله بایستی برجسته بشود ، که هم چهره و دنیای خارج آنها که اینقدر ادعای مبارزه با امپریالیسم شناخته شود و هم آنهایی که در داخل اینقدر ادعای مبارزه و... داشتند معرفی گردند. پس جنگ عیارشان را هم مشخص کرد و در تابلو زد و گفت اینها را ببینید. این چیزی است که ما به عنوان یکی از دستاوردهای بزرگ دفاع مقدس باید به نسل‌های آینده منتقل کنیم.
جنایات جنگ تحمیلی
بند هشتم؛ یکی از چیزهایی که مغفول واقع شده نه به معنای اهم کلمه بلکه به معنای اخذ کلمه، جنایات جنگ است. شما حتماً راجع به جنگ ویتنام کتاب‌هایی را مطالعه کرده‌اید؛ من هم کتابی راجع به جنگ ویتنام نوشته ام، تحت عنوان ویتنام دوران مقاومت، راسل در آن دادگاهی که علیه آمریکا برای جنگ ویتنام تشکیل داد چند کتاب منتشر کرد. دو تا از این کتاب‌ها یکی‌ جنگ ویتنام نام داشت و دیگری جنایات جنگ در ویتنام. این کتاب جنایات جنگ در ویتنام که از دادگاه جنایات جنگی برتراند راسل علیه آمریکا بیرون آمد خیلی آمار جالب و دقیق و تکان دهنده‌ای دارد. در دفاع مقدس ما خیلی مطلب داریم. مثلاً استفاده عراق از سلاح شیمیایی و قتل عام مردم در حلبچه و جاهای دیگر. برخی از اینها در روزنامه‌ها و جاهای مختلف مطرح شده است. اما هنوز کتابی تحت سرفصل و عنوان جنایات جنگ در دوران هشت سال دفاع مقدس ندیده ایم؛ کتابی تحت عنوان جنایات جنگ در هشت سال دفاع مقدس که یکی از بخش‌های مهم آن همین بحث کاربرد سلاح‌های شیمیایی و آن قتل عامی که از طریق سلاح‌های شیمیایی کردند باشد.

دستاوردهای داخلی دفاع مقدس
دستاوردهای داخلی دفاع مقدس فراوان است، ولی ما در این نوشتار به مهم‌ترین آن‌ها می‌پردازیم مهم‌ترین دستاوردهای داخلی دفاع مقدس عبارتند از:
1. اعتماد به نفس و خودباوری
از برکات مهم دفاع مقدس، تقویت اعتماد به نفس و خودباوری بوده است. ما در کوران دفاع مقدس به این نتیجه رسیدیم که باید خود را باور کنیم و با تکیه بر توانمندی‌های خود ـ به ویژه جوانان خداجو ـ کشور را اداره نماییم. تأثیر این خودباوری، بعد از جنگ در عرصه‌های مختلف اجتماعی، اقتصادی و فناوری‌های نوین دفاعی، نمود فزاینده‌ای داشت.در جنگ و دفاع مقدس هشت ساله،‌ به این نتیجه رسیدیم که باید بر روی پای خود بایستیم و به این خودباوری دست یافتیم که، می‌توان سالیان سال علیه تمامی قدرت‌ها و ابرقدرت‌ها مبارزه کرد؛ همچنان که حضرت امام(ره) فرمودند: «ما در این جنگ،‌ اُبهت دو قدرت شرق و غرب را شکستیم.»شکستن اُبهت دو قدرت شرق و غرب، نه فقط در صحنه‌های نبرد و جنگ،‌ بلکه در تمامی صحنه‌ها به دست آمد. با خودباوری و اعتماد به نفس ایجاد شده در مردم،‌ به پیشرفت‌ها و ابتکاراتی دست زدیم که تحسین دوست و دشمن را برانگیخت. درتحریم اقتصادی، صبورانه با روحیه‌ی قناعت و صرفه‌جویی مقاومت کردیم و اقدام به ساخت وسایل و قطعات مختلف نموده، تا مرز خودکفایی در کالاها و محصولات اساسی پیش رفتیم و در یک جمله؛ ملت ما ثابت کرد که، ‌اگر بخواهیم، می‌توانیم و این‌ها همه از برکات جنگ تحمیلی و تحریم‌های مختلف بود که به قول امام(ره): «این جنگ و تحریم اقتصادی و اخراج کارشناسان خارجی،‌تحفه‌ای الهی بود که ما از آن غافل بودیم»؛ و این وصیت رهبر خودباور جامعه است که «انتظار نداشته باشید که از خارج کسی به شما در رسیدن به هدف،‌که ]همان[ اسلام و پیاده کردن احکام اسلام است، کمک کند. خود باید به این امر حیاتی که آزادی و استقلال را تحقق می‌بخشد، قیام کنید.»
2. شکوفایی استعداد و خلاقیت
از جمله تحولاتی که در جنگ طولانی هشت ساله رخ داد، بروز خلاقیت‌ها،‌ نوآوری‌ها و اعمال بدیعی بود که در ابعاد مختلف صورت گرفت. از ابتکار عمل‌های داهیانه‌ی رهبر فقید انقلاب اسلامی در مسایل و تصمیمات استراتژیکی جنگ گرفته، تا ابتکارات و نوآوری‌های نیروهای بی‌ادعا و خالص بسیجی.در مورد حرکت هوشیارانه‌ی شرکت دادن نیروهای مردمی در جنگ،‌ به یاد داریم که این امر با مخالفت لیبرال‌ها و جناح بنی‌صدر معزول روبه‌رو گردید. آن‌ها معتقد بودند که جنگ را تنها باید به ارتش واگذار کرد، ولی حضرت امام(ره) به دلیل آگاهی عمیقی که از اهداف بنیادی دشمن، مبنی بر براندازی نظام و انقلاب داشتند، راه چاره و رفع توطئه را در این می‌دیدند که ملت به مثابه‌ی قیام پیروزمندانه در مقابل رژیم ستمشاهی، در جنگ نیز یکپارچه به مقابله برخیزند و این استراتژی، البته تأثیری عمیق و شگرف بر روند پیروزی‌های جبهه‌ی حق گذاشت؛ و بدین ترتیب بود که راه بروز خلاقیت‌ها و ابتکارات از سوی نهادهای رسمی و غیر رسمی مربوط در جنگ هموار گردید. خلاقیت‌های بی‌شمار در زمینه‌ی تدارک تجهیزات جنگی و لجستیکی ـ مانند ایجاد پل‌های خیبر و اروند رود ـ نقش ویژه‌ای در پیروزی عملیات‌ها ایفا نمود.
3. رشد باورهای دینی
رشد باورهای دینی در دوران دفاع مقدس بسیار چشمگیر بود. همه چیز ما در جبهه و پشت جبهه، رنگ و صبغه‌ی الهی به خود گرفته بود. میادین نبرد و سنگرهای رزمندگان، آکنده از حضور خدا و اهل بیت(علیهم السلام) بود. نیایش‌ها و شب زنده داری‌ها و توسل خالصانه‌ی رزمندگان و امت شهید پرور به ائمه‌ی معصومین(علیهم السلام) فضای کشور را به عطر ایمان و معنویت معطر کرده بود و روح عبودیت در مردم موج می‌زد؛ حتی بی‌تفاوت‌های جامعه در این فضای معنوی به خود آمده، تحول عمیق درونی در آن‌ها ایجاد شد.
خوشــا روزی که گـرم جنگ بودیم
میـان رنگ‌ها بـــی‌‌رنگ بـودیـم
دل هرکس شهــادت را طلب داشت
حدیث عشق و مستی را به لب داشت
خوشـا تنـهایــــی شب‌هـای سنگر
کـه دل بـود و تمــنا بـود و دلـبر
4. تولد تفکر بسیجی
تفکر بسیجی که ایدئولوژی کارآمد دفاع مقدس بود، در مدرسه‌ی عشق امام راحل(ره) عینیت یافت و تربیت‌یافتگان این مدرسه، زیباترین حماسه‌ها را در تاریخ رقم زدند و امروز قداست و طهارت بسیج مرهون ایثار و شهادت‌طلبی‌های بسیجیان دوران دفاع مقدس است، که هرگز نباید مورد مصرف سیاسی و صنفی قرار گیرد.بعد از اشغال لانه‌ی جاسوسی امریکا در ایران توسط دانشجویان پیرو خط امام، حضرت امام در طی یک سخنرانی خطاب به اعضای ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فرمودند که باید ارتش 20 میلیونی تشکیل شود. امام(ره‌) با اشاره به این مطلب که«مملکت اسلامی همه‌اش باید نظامی باشد» و این که «اگر کشوری 20 میلیون جوان دارد، باید 20 میلیون تفنگدار داشته باشد»، توجه فرماندهان سپاه را به این امر مهم معطوف داشتند.به دنبال فرمان امام، در طی مدت کوتاهی حدود یک میلیون و دویست هزار نفر در سراسر کشور در واحدهای سپاه ثبت نام کردند،که بعداً به چندین میلیون نفر رسید. این‌ها از اقشار مختلف مردم بوده و اغلب در جریان انقلاب آموزش‌هایی هم دیده بودند. بعد از رهنمود امام، ستاد ویژه‌ای تحت عنوان واحد بسیج مستضعفین در سپاه به وجود آمد و امر آموزش و سازماندهی نیروهای مردمی را در سراسر ایران به طور ضربتی به عهده گرفت.درباره‌ی نقش نیروهای مردمی، می‌توان گفت که حضور آن‌ها در نیروهای منظم و نامنظم، به تقویت روحی و رزمی سپاهیان اسلام منجر ‌شد. به علاوه، آن‌ها در مسأله‌ی تغذیه و‌ تدارک جبهه، کندن سنگرهای انفرادی و اجتماعی، رساندن مهمات، ساختن پل، گشت زنی، کسب اطلاعات و تأمین نیاز انسانی جبهه‌ها، نقش عمده‌ای ایفا کردند. این نیروها در داخل شهرها نیز نقش مهمی در تهیه‌ی تدارکات برای جبهه، مسایل مربوط به مبارزه با ضد انقلاب و مراکز فساد، و غیره داشتند. در قسمت‌های دیگر، نهادهایی در رابطه با جنگ به وجود آمدند؛ مثل ستاد بسیج اقتصادی، بنیاد امور جنگ زدگان، ستاد تداوم امداد به مناطق جنگی،‌ ستاد جنگ‌های نامنظم و غیره.
5. رشد فضایل اخلاقی و معنوی
از برکات دیگر دفاع مقدس، رشد فضایل اخلاقی و معنوی در افراد و تقویت ارزش‌های اجتماعی بود؛ به طوری‌که همه‌ی اقشار ملت تحت تأثیر اخلاق رزمندگان و فضایل انسانی خانواده‌ی آنان قرار داشتند؛ به ویژه موقعی که مراسم تشییع شهدا برگزار می‌شد، همگان شرکت فعال داشته، از فضای معنوی آن بهره‌مند می‌شدند.بسیار دیده‌ایم یادگاران عزیز جنگ را که بر سوگ از دست دادن جبهه و جنگ سخت می‌گریند. گریه‌ی آنان در حسرت خونریزی و خشونت جنگ نیست، بلکه برای از دست رفتن آن فضای روحانی و معنوی است. بچه‌های جنگ در آن فضای معنوی به تصفیه و تزکیه می‌پرداختند و دل خود را به نور حق مصفا می‌کردند و به فرموده‌‌ی امام راحل(ره) راه صد ساله را یک شبه می‌پیمودند؛ بدان گونه که «پیر میکده‌ی عشق» آن رزمنده‌ی سیزده ساله را رهبر خویش می‌خواند و در «نماز عشق خود» به او اقتدا می‌کند. این بُعد از جنگ، یکی از زیباترین ابعاد جنگ است، از این رو آشنایی با آن و زمینه‌ی ایجاد شناخت آن‌، نیاز مبرم جامعه خصوصاً جوانان است و این مستلزم عبور از سطح ملموس جنگ و نقب به بطن و حقیقت جنگ است.
6. تحول در صنایع دفاعی کشور
جنگ تحمیلی با توجه به نوپایی آن، نتایج بسیار با ارزش و مؤثری به همراه داشت. شرایط جنگی و فوق‌العاده‌ی کشور، فشارها و نیازها، یکی از بهترین فرصت‌ها برای رشد صنایع و واحدهای تولیدی کشور محسوب گردید و باعث شد جوانان متعهد، با خلاقیت و ابتکار دست به فعالیت‌های وسیعی جهت رفع نیازهای روزمره‌ی جامعه ـ خصوصاً جنگ تحمیلی ـ بزنند، که در این میدان مبارزه، با حداقل سرمایه و امکانات دست به نوآوری‌های بزرگی زدند که همین جرقه‌های کوچک و ناچیز در اوایل جنگ نضج پیدا کرد و امروز در دوران سازندگی، استمرار آن خلاقیت‌ها را در حرکت‌های کلان اقتصادی و صنعتی به وضوح مشاهده می‌کنیم.یکی از مهم‌ترین برکات جنگ، همین ابتکارات و نوآوری‌ها در جنگ بود که باعث شد شعار زیبای نیاز ایرانی باید به دست ایرانی برطرف گردد، از حالت آرمانی به واقعیت تبدیل شود و اولین جرقه‌های امید در دل جوانان این مرز و بوم که «می‌توان به خود متکی بود و کشوری مستقل داشت»، درخشیدن بگیرد.معاملات تسلیحاتی در دنیای کنونی، معادلات خاصی دارد؛ به طوری که کشور فروشنده با فروش تسلیحات به کشور خریدار، نوعی وابستگی نظامی را به خریدار تحمیل می‌کند و به گونه‌ای عمل می‌شود که بدون کشور فروشنده، تسلیحات بدون استفاده باقی بماند. اگر به روابط تسلیحاتی کشورهای جهان سوم و خصوصاً کشورهای عربی خلیج فارس نگاه کنیم، به وضوح صحت این مطلب را می‌بینیم. تمام این کشورها با خرید تسلیحات، مجبور شده‌اند چندین پایگاه نظامی خود را به کشورهای فروشنده‌ی تسلیحات واگذار نمایند.
این وضعیت و استعمار نو، در ایرانِ پیش از انقلاب نیز حاکم بود و جالب این که دشمنان انقلاب با همین پیش فرض، بعد از حمله‌ی رژیم بعث عراق به ایران اسلامی، به واسطه خارج شدن وابستگان نظامی خارجی، فکر می‌کردند تمام حرکت‌های نظامی ایران راکد خواهد ماند و به زودی جمهوری اسلامی ایران شکست خواهد خورد.به حول و قوه‌ی الهی و رهبری داهیانه‌ی حضرت امام(ره) و با رشادت و خلاقیت جوانان غیور و با ایمان این کشور، تحولات شگرفی رخ داد. بی‌شک می‌توان گفت اگر جنگ نبود، و کشور در محاصره‌ی اقتصادی و سیاسی دنیا قرار نمی‌گرفت، این پیشرفت‌های عظیم تسلیحاتی و نظامی در کشور حاصل نمی‌شد.
7. تزکیه‌ی نظام اداری کشور
یکی از برکات جنگ، تزکیه و پالایش نیروهای ضد انقلاب، به ویژه ستون پنجم، از نظام اداری کشور بود.بدین طریق که چون جنگ خارجی و اقدامات ستون پنجم داخلی به طور همزمان پیش می‌رفت، عوامل وابسته به دشمن خارجی، خواه ناخواه دست به اقداماتی زدند که اگر چه باعث خسارت‌هایی شد، اما موجبات افشای آن‌ها و تصفیه‌ی ادارات را فراهم کرد.اگر به اقدامات لیبرالیسم وابسته در معوق گذاشتن استخدام نیروهای انقلابی از یک سو،‌ و تعطیلی ادارات به بهانه‌ی پاکسازی از سوی دیگر توجه کنیم، می‌توانیم بفهمیم که دشمن در حمله‌ی نظامی خارجی، تا چه میزان روی اقدامات ستون پنجم خود حساب می‌کرد. بروز جنگ،‌ هواداران راستین انقلاب را روی این نکته بیش‌تر حساس نمود و به رغم مقاومت لیبرال‌های وابسته، انقلاب را از گزند ستون پنجم حفظ کردند.
8. حضور داوطلبانه‌ی مردم در جبهه‌ها
رژیم عراق قصد داشت سه روزه به اهداف نظامی خود برسد. صدام قول داده بود که سه روز پس از شروع حمله‌، در اهواز سخنرانی کند. شواهد چند روز اول جنگ نیز حاکی از احتمال وقوع این پیش بینی بود، اما اول از همه مردم دلاور خوزستان و دیگر استان‌های مرزی مانع از تحقق این امر شدند. مردم خوزستان که صدام ماه‌ها تبلیغ کرده بود تا به خیال خود، آن‌ها را علیه جمهوری اسلامی بشوراند،‌ دلیرانه ایستادند و جنگیدند. سپس نیروهای مردمی به فرمان امام از سراسر کشور در جبهه‌ها حضور یافتند و مانع تجاوز و توسعه‌طلبی سران حزب بعث شدند.عملیات‌های طریق القدس،‌ فتح المبین،‌ بیت المقدس،‌ رمضان و ... نبردهایی بود که در آن مردمی بودن جنگ،‌ آشکار شد و حضور آنان همراه با پیروزی‌های بزرگی برای کشور ما همراه بود. احتیاجی به آمار و ارقام دال بر حضور خیل عظیم مردم در جبهه‌ها نیست. ما شاهد اعزام داوطلبانه و چشمگیر مسلمانانی معتقد و کار آمد به میادین جنگ بودیم. آن‌ها جنگ را در بُعد اقتصادی تقویت کردند، و با صبر و استقامت خویش بر مصائب و مشکلات ناشی از جنگ فایق آمدند. حضور مردم در راه‌پیمایی‌ها و مراسم دعا و نیایش، ‌جمعه و جماعات،‌ رزمندگان و مسؤولان اداره‌ی جنگ را تشویق می‌کرد تا با صلابت به دفاع بپردازند. اما انگیزه‌های حضور گسترده‌ی مردم در جبهه عبارتند از:
الف. احساس تکلیف برای دفاع
یک مسلمان، انجام تکالیفی مثل جهاد را که خداوند برایش مقرر کرده، واجب می‌داند و برای ادای آن حاضر است از همه چیز خود بگذرد. مردم ما و رزمندگان، شرکت در جنگ را یک تکلیف شرعی، ملی و انقلابی می‌دانستند و با امام و رهبرشان همصدا بودند که؛ «ما هدفمان این است که تکلیفمان را عمل کنیم. ‌تکلیف ما این است که از اسلام و ثغور آن صیانت کنیم. کشته شویم تکلیف را عمل کردیم،‌ بکشیم هم تکلیف را عمل کردیم.» این انگیزه‌ی قوی مذهبی، نیرویی بود که ملت ما را به عرصه‌ی مصاف با دشمنانش می‌کشاند.
ب. دفاع ازموجودیت اسلام و انقلاب اسلامی و حفظ تمامیت ارضی کشور
استکبار و ایادی‌اش با تحمیل جنگ، نابودی اسلام و موجودیت انقلاب اسلامی را هدف قرار داده بودند. مردم ما که آگاه به این توطئه‌ی نظامی دشمنان بودند، با حضورشان در جبهه، مانع تحقق آن شدند. از سوی دیگر، آن‌ها مطلع بودند که تا به حال هر جنگی که در کشور ما درگرفته، منجر به تجزیه‌ی بخشی از خاک کشورمان شده است. برای نمونه، طی دو جنگ ایران و روس، شهرها و سرزمین‌هایی به اندازه‌ی نصف فعلی کشورمان از ایران جدا شد. اما این بار در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با بینش بالای تاریخی خود، جلوی تجزیه‌ی ایران را گرفتند و تمامیت ارضی آن‌ را حفظ کردند.
9. سنجش ظرفیت دفاعی مردم
در هر فرهنگی، ذهنیت خاصی در مردم برای دفاع از میهن وجود دارد. بیش‌تر کشورها با برانگیختن احساسات ناسیونالیستی، سعی در بسیج نیروها برای دفاع از کشور دارند. تلاش برای حفظ موجودیت و زنده ماندن، و نیز استفاده از مفاهیمی چون مقابله با اهریمن و ظلمت،‌ راه‌های دیگری برای مقابله با تجاوز دشمن است. ولی در جنگ تحمیلی، فرهنگ‌های خاصی از دفاع به وجود آمد که برآمده از ارزش‌های اسلامی بود. ارزش‌هایی چون جهاد،‌ شهادت‌طلبی، پیاده کردن حاکمیت الهی،‌ نفی سلطه‌ی کافران بر امور مسلمین، ولایت‌پذیری و ظلم‌ستیزی از جمله عناصر سازنده‌ی این فرهنگ بود و بنا به فرموده‌ی پیامبر(ص) که «حب الوطن من الایمان» میهن دوستی با ایمان همسو می‌گردد.این فرهنگ،‌ قدرت حماسی شگفت‌آور خود را در جنگ نشان داد و به رغم پشتیبانی همه‌‌ی قدرت‌های جهانی از نیروهای بعثی، 2800 روز دفاع غرور آفرین خود را پشت سر گذاشت و با سربلندی و پیروزی، تجربه‌ی موفقی در کارنامه‌ی کشور به ثبت رساند، که ازگذشته تا کنون سابقه نداشته است.
10. نیروهای مردمی عشایری
عشایر، یکی از مهم‌ترین بخش‌های مردمی در جبهه‌های جنگ حق علیه باطل هستند. این مردم غیور و شجاع، همواره نقش خود را در لحظات حساس تاریخ ایفا کرده‌اند. در حال حاضر نیز نقش خود را به خوبی ایفا می‌کنند. بسیج عشایری طوایف ایران در صحنه‌های جنگ، با تمام قدرت ادامه داشت. تک تیراندازان هفتاد ساله‌ی عشایر در جنوب و غرب کشور که در پشت سنگرهای داغ دشت و کوه نشسته‌ بودند، برنوهای خود را نشانه گرفته، بدون این که حتی یک تیرشان به خطا رود، خالی سرخ بر پیشانی مزدوران بعثی می‌نشاندند.مجموعه خصلت‌های عشایری ایلات ایران ـ یعنی آزادی، آزادگی، قداکاری و ایثار در راه ‌اسلام ـ همیشه نقشه‌های شوم استعمارگران و ایادی آن‌ها را نقش بر آب کرده است. عشایر به عنوان یک رکن قوی در حراست از مرزهای ایران، باید همواره مورد توجه باشند، و از همین رو حضرت امام در مورد عشایر فرمودند: «عشایر ذخایر انقلابند.»نیروهای مردمی در همه‌ی صحنه‌ها ـ از روستا گرفته تا شهرهای کوچک و بزرگ ـ در کوه‌ها، کویرها و دشت‌ها و همه‌ی صحنه‌های نبرد حضور داشته، یار و یاور نیروهای نظامی بودند.
11. تجارب سیاسی
یکی از برکات دفاع مقدس، کسب تجارب سیاسی در حوزه‌های داخلی و خارجی است.در جریان جنگ تجربه کردیم که ما در دنیا تقریباً تنها هستیم و تنها پشتوانه‌ی ما، نیروهای مردمی درکشورهای مسلمان و مردم جهان می‌باشند، که به دلیل سلطه‌ی رژیم‌های وابسته، دفاع فعال و عملی آن‌ها از انقلاب با مشکلات اساسی روبرو بود. ولی به رغم این مشکلات، نیروهای مردمی ملل منطقه کمک کردند.یکی دیگر از تجارب سیاسی ما، ضرورت سازماندهی و تشکیلات بود. به هنگام حمله‌ی غافلگیرانه دشمن به 800 کیلومتر از مرزهای جنوب و غرب، ضرورت ایجاد سازماندهی و تشکیلات قوی نظامی و مردمی متناسب با ویژگی‌های انقلاب اسلامی مشخص شد.ضرورت فعال شدن سیاست خارجی در زمان جنگ برای توسعه‌ی منابع قدرت انقلاب و به کار گرفتن امکانات در خارج از کشور، یکی دیگر از تجارب انقلاب اسلامی بود؛ به طوری که اتخاذ دیپلماسی تماس با کشورهای برادر، دوست و حتی غیر متخاصم، یکی از حرکت‌های وزارت خارجه‌ی جمهوری اسلامی را تشکیل می‌داد.هماهنگی رسانه‌های گروهی با جنگ و ضرورت گزارش اخبار جنگ از کانال مشخص و مورد تأیید شورای عالی دفاع، یکی دیگر از تجارب سیاسی حاصل از جنگ بود.تجربه‌ی دیگر ما، مبارزه‌ی فعال با ضد انقلاب داخلی توأم با نبرد گسترده علیه تجاوز خارجی بود. در شرایطی که صدام امریکایی به ایران انقلابی تجاوز کرده بود، کلیه‌ی گروه‌های وابسته در کردستان، دیگر نمی‌توانستند انگیزه‌ای برای مقابله با حاکمیت انقلابی مردم و انقلاب اسلامی داشته باشند.
12. تجارب اقتصادی
یکی از برکات اقتصادی جنگ، شناخت و معنویت‌گرایی در بخش مایحتاج عمومی بود.مدیریت انقلاب اسلامی با تکیه بر معنویت انقلاب، می‌توانست زمینه‌ی مساعدی برای حرکت‌های بنیادی در ابعاد مختلف مورد نیاز خود به دست آورد. برای مثال، یکی از سنت‌های مردم ایران به دلیل تهاجمات مکرر بیگانگان و ایجاد قحطی در مراحل خاص تاریخی، سنت ذخیره سازی بود. این سنت در شرایط جنگی می‌توانست ضربه‌ی کاری بر اقتصاد انقلاب در شرایط جنگ بزند؛ چرا که با هجوم مردم و خرید گسترده‌ی کالاهای ضروری و مورد نیاز، قحطی مصنوعی رخ می‌داد. امّا معنویت‌گرایی مردم به عنوان یکی از اساسی‌ترین ویژگی‌های انقلاب ما، مانع از ضربه‌‌پذیری اقتصاد انقلاب خصوصاً در زمان جنگ شد. هر چند که قشر رفاه‌طلب جامعه‌ی ما دست از ذخیره‌ی مواد اولیه و مورد نیاز نکشیدند، ولی اکثریت مردم مسلمان ما مراعات شرایط سخت آن‌ روز را می‌کردند.اساساً در جنگ‌های گسترده‌ی نظامی، آنقدر فشارهای اقتصادی و تورم شدید است که نارضایتی‌های عمومی موجب تغییر مکرر دولت‌ها می‌شود. این بود که توزیع عادلانه‌ی کالاهای ضروری و مورد نیاز عامه‌ی مردم، یکی از مهم‌ترین تجارب اقتصادی ما در شرایط جنگی بود. بر این اساس بود که کالاهایی مانند بنزین، شکر و قند، برنج،‌ روغن و دیگر کالاهای ضروری و اساسی بر اساس سیستم‌های خاصی سهمیه بندی شد. سومین تجربه‌ی اقتصادی حاصل از جنگ، ذخیره‌ی مواد اولیه و ضروری زندگی عامه‌ی مردم توسط بخش‌های مسؤول بود؛ چرا که جنگ دراز مدت و مردمی ما نیاز مبرمی به این ذخیره سازی داشت؛ به طوری‌که اگر مواد اولیه و ضروری زندگی عامه‌ی مردم برای سال‌هایی که مردم در جنگ به سر می‌برند، به اندازه‌ی کافی ذخیره نشود، امکان مقاومت نیروهای مردمی درجنگ فرسایشی و در دراز مدت از بین می‌رود. این است که برای حفظ موجودیت استقلال انقلاب، ضروری بود که مدیریت انقلاب قدرت ذخیره‌ی کالاهای مورد نیاز و ضروری مردم و جنگ را تا چند سال بالا ببرد. با توجه به احتمال قوی بمباران منابع و تأسیسات اقتصادی از جمله منابع نفت، می‌بایست ضربه‌پذیری قدرت اقتصادی انقلاب در این زمینه کاهش می‌یافت، از این رو نیاز به این حرکت انقلابی در زمان جنگ بسیار ملموس شد؛ به خصوص هنگامی که تولیدات نفت ما به چیزی کم‌تر از سیصد هزار بشکه در روز رسید. بنابر این، لازم بود منابع تولید درآمد خود را توسعه بخشیده، بودجه‌ی انقلاب را از وابستگی شدید به نفت رها کنیم.بر این اساس بود که شهید رجایی اعلام نمود: «ما نفت را برای سوزاندن و استفاده‌های مادی نمی‌خواهیم، بلکه از آن در جهت مبارزه با امپریالیسم استفاده خواهیم کرد؛ چرا که از نفت هم به عنوان سلاح می‌شود استفاده کرد.»آن شهید بزرگوار در جایی دیگر می‌گوید: «من امیدوارم که هر یک پیچی که در نبودن درآمد نفت ساخته می‌شود، به اندازه‌ی یک کارخانه‌ی ذوب آهن در ساختن مردم کشور ما نقش داشته باشد.» اگر انقلاب اسلامی و نیروهای مردمی ما بتوانند با مصرف کم‌تر و تولید بیش‌تر، بودجه‌ی خود را از وابستگی به نفت نجات دهند، با عدم صدور نفت می‌توانند ضربه‌ای اساسی به اقتصاد غرب وارد آورند، و حرکتی اساسی در جهت بهبود اقتصاد مریض به ارث مانده بنمایند.
یکی دیگر از تجارب اقتصادی حاصل از جنگ «سیاست صرفه‌جویی در تمام زمینه‌ها بود». صرفه جویی و جلوگیری از خرج‌های غیر ضروری، زمینه‌ی مساعدتری برای مقاومت نیروهای خودی در عرصه‌ی اقتصادی با دشمن فراهم می‌کرد. سیاست صرفه‌جویی دولت در شرایط جنگ، توانست میلیاردها تومان به بودجه‌ی کشور کمک کند و کسری بودجه را تا حدودی کنترل نماید.جلوگیری از ورود کالاهای غیر ضروری و مصرفی و لوکس و کنترل ذخیره‌های ارزی کشور و توسعه‌ی منابع درآمد دولت از طریق مالیات‌ها و تولیدات و صادرت، از جمله‌ی آن‌ها بود.
یکی دیگر از تجارب اقتصادی حاصل از جنگ، اتکا به قدرت مالی مردم در تمامی ابعاد مورد نیاز بود. از آن جا که جنگ، امکانات یک انقلاب را به طور وسیعی می‌بلعد، برای مقاومت و پیروزی، انقلاب نیاز به تکیه گاه قوی مالی دارد، و از آن جایی که یکی از ویژگی‌های انقلاب اسلامی، «مردمی» بودن آن است، ضرورت حضور فعال مردم در جریان جنگ در جبهه و پشت جبهه شدیداً مطرح شد. تکیه بر کمک‌های مردمی، چه به صورت نقدی ـ در حساب‌های مشخص شده و صندوق‌های سیار کمک به جبهه در نمازهای جمعه و اماکن عمومی ـ و چه به صورت جنس و تدارک جنگی، یکی دیگر از تجارب اقتصادی حاصل از جنگ بود.در جریان جنگ، جمع‌آوری و هدایت کمک‌های مردمی به صورت جالبی تکامل پیدا کرده، از هرز رفتن کمک‌های جنسی مردم کاملاً جلوگیری شد. اگر صدام با گرفتن متجاوز از 60 میلیارد دلار از رژیم‌های مرتجع منطقه، نیازهای مالی اقتصاد وابسته‌ی خویش را تأمین کرد، انقلاب اسلامی با تکیه‌ی وسیع بر کمک‌های مردمی، توانست منبع قوی مالی تدارکاتی را برای نبرد دراز مدت و مردمی خویش فراهم نماید.
13. تجارب نظامی
تجاوز رژیم امریکایی صدام به مرزهای جمهوری اسلامی، با انگیزه‌ی نابودی انقلاب اسلامی در منطقه‌ی حساس خاورمیانه، زمینه‌ی مساعد را برای انسجام و آبدیده شدن نیروهای نظامی ما فراهم کرد. اولین تجربه‌ی ما در این درگیری گسترده‌ی نظامی، لزوم هماهنگی بین کلیه‌ی نیروهای نظامی بود. حرکت بر اساس این تجربه، موجب موفقیت‌های بیش‌تر نظامی می‌شد؛ به طوری که متناسب با میزان هماهنگی نیروهای نظامی، پیروزی‌های نظامی افزایش می‌یافت.یکی دیگر از تجارب ما، تکیه بر قدرت «ایمان» در نبرد با صدام بود. اساساً در پیروزی عملیات نظامی، عامل انسانی در میان سایر عوامل ـ یعنی قدرت آتش و قدرت تحرک واحدهای عملیاتی ـ نقش محوری داشت؛ خصوصاً که حاکمیت ایمان مذهبی بر نیروهای انسانی موجب آن چنان قدرتی می‌شود که قدرت سلاح را از محوریت ساقط می‌کند. بر این اساس بود که در عمل، بسیج گسترده‌ی نیروهای مردمی و تسلیح و تشکیل آن‌ها برای تداوم یک جنگ طولانی و فرسایشی به کار گرفته شد، و این مهم‌ترین تجربه‌ی پیروزمند جنگ بود. از تجارب نظامی دیگر ما، آموزش در حین عملیات،‌ جذب نیرو در جریان نبرد، و ‌شناسایی کادرهای مردمی و ارتقا‌ی آن‌ها و کادر سازی در حین عملیات پی در پی و طولانی ما بود.تکوین مهندسی رزمی در جریان نبرد و مشخص شدن ضرورت‌های آن و به‌کار گرفتن تجارب کسب شده در حین عملیات و در عملیات بعدی، یکی دیگر از تجارب حاصل از جنگ بود. تجارب دقیق و ظریف ما در جنگ، توانست پیروزی‌های مراحل بعدی عملیات ما را بسیار آسان کند.امیدواریم که رزمندگان اسلامی در سپاه و ارتش و بسیج و سایر نیروهای نظامی و مردمی، تجارب حاصل از جنگ را خصوصاً در مسایل نظامی، جمع‌آوری و تدوین کنند، تا بتوان این دستاوردهای گرانقدر را در واحدهای آموزشی و تشکّل‌های نظامی به‌کار گرفت.
14. تجارب فرهنگی
مهم‌ترین تجارب فرهنگی در دوران دفاع مقدس، مهار فرهنگ سرمایه‌داری و رفاه‌طلبی و ترویج فرهنگ زهد و ساده‌زیستی بود؛ چرا که بستر فرهنگی مبارزه با دشمن بر اساس تعالیم اسلام، زهد و قناعت و ساده‌زیستی است. امام راحل(ره) نیز به شدت مراقب نفوذ تفکر سرمایه‌داری در بدنه‌ی نظام و دفاع مقدس بودند، که در تعبیری زیبا فرمودند: «آنان که رفاه‌طلبی با مبارزه را قابل جمع می‌دانند، آب در هاون می‌کوبند و با الفبای مبارزه بیگانه‌اند.» افسوس که بعد از دفاع مقدس این فرهنگ زیبا که می‌توانست بستر سازندگی کشور هم باشد، مورد آماج دنیاخواهی سرمایه‌داران و مدیران رفاه‌طلب قرار گرفت و اکنون کمتر اثری از آن در میان برخی مسئولان باقی است.
15. تحکیم وحدت ملی
از برکات مهم دفاع مقدس، تحکیم وحدت ملی بین آحاد ملت به ویژه گروه‌ها و احزاب سیاسی کشور بود؛ به طوری‌که همگان منافع حزبی و صنفی خود را در خدمت مصالح نظام و امنیت کشور قرار داده بودند.آن چه که توانست به انقلاب اسلامی ما مصونیت لازم را ببخشد، برکات و اثرات مثبت جنگ تحمیلی بود، که خداوند در سایه‌ی رهبری حکیمانه و خردمندانه‌ی امام(ره) به مردم ایران ارزانی داشت و درحقیقت،‌ هشت سال جنگ حق، بیمه‌ای بودکه باید پرداخت می‌شد تا انقلاب اسلامی در مسیر اسلام ناب محمدی پایدار بماند و الحق خون بهای تمامی شهدای جنگ تحمیلی، تداوم و استمرار حرکت اصیل انقلاب اسلامی بود؛ چنان که امام(ره) در خصوص جنگ می‌فرمایند: «هر روز ما در جنگ‌ برکتی داشته‌ایم که در همه‌ی صحنه‌ها از آن بهره جسته‌ایم. ما انقلابمان را در جنگ صادر نموده‌ایم؛ ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده‌ایم؛ ما در جنگ پرده از چهره‌ی تزویر جهان خواران کنار زدیم؛ ما در جنگ، دوستان و دشمنانمان را شناختیم؛‌ ما در جنگ ابهت دو ابر قدرت شرق و غرب را شکستیم؛‌ ما در جنگ ریشه‌های انقلاب پربار اسلامی‌مان را محکم کردیم؛ ما در جنگ حس برادری و وطن دوستی را در نهاد یکایک مردممان بارور کردیم؛ ما در جنگ به مردم جهان و خصوصاً مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرت‌ها و ابرقدرت‌ها سالیان سال می‌توان مبارزه کرد؛ و از همه‌ی این‌ها مهم‌تر، استمرار روح اسلام انقلابی، در پرتو جنگ تحقق یافت.»
16. رسوایی لیبرال‌ها و منافقین
یکی از خطرهایی که به طور جدی، انقلاب اسلامی را تهدید می‌کرد، افتادن انقلاب به دام لیبرال‌ها بود؛ چنان که امام(ره) می‌فرمایند: «من امروز بعد از ده سال از پیروزی انقلاب اسلامی،‌ همچون گذشته اعتراف می‌کنم که بعضی تصمیمات اول انقلاب،‌ در سپردن پست‌ها و امور مهم کشور به گروهی که عقیده‌ی خالص و واقعی به اسلام ناب محمدی نداشته‌اند،‌ اشتباهی بوده است که تلخی آثار آن به راحتی از میان نمی‌رود... و الان هم سخت معتقدم‌ که آنان به چیزی کم‌تر از انحراف انقلاب از تمامی اصولش و حرکت به سوی امریکای جهان‌خوار، قناعت نمی‌کنند... و ما هنوز چوب اعتمادهای فراوان خود را به گروه‌ها و لیبرال‌ها می‌خوریم.»در این مسیر، می‌بینیم که یکی از برکت‌های جنگ تحمیلی،‌ سپردن نقش اصلی نظام در تصمیم گیری‌ها به دست نیروهای انقلابی است و این جنگ تحمیلی است که لیبرال‌ها و مرفهان بی‌درد را رسوا می‌سازد؛‌ همان گونه که در صدر اسلام نیز رسوا ساخت.خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «و آنگاه که سوره‌ای نازل شود که به خدای یگانه ایمان آورید و درکنار پیامبر جهاد کنید، ثروتمندان و مرفهان از تو اجازه می‌خواهند و می‌گویند، بگذار ما با نشستگان بمانیم. راضی شده‌اند که با پیران وامانده باشند و بر قلب‌هایشان مهر زده شده تا (حقایق را) درک نکنند.»
بر ملا شدن چهره‌ی واقعی منافقین
از دیگر برکات جنگ، بر ملا شدن چهره‌ی واقعی منافقین بود؛‌ به طوری که با کنار کشیدن گروه‌های سیاسی عمدتاً چپ‌گرا از صحنه‌های نبرد، آن هم با دلایل و توجیهات بی‌اساس، مردم پی به ماهیت منحرف این گروه‌ها بردند؛ همچنان که پیش از این و در صدر اسلام، چهره‌ی پلید منافقین داخلی،‌ نظیر دار و دسته‌ی «عبدالله ابن ابی» و یهودیان «بنی قریظه» مشخص گردیده بود.خداوند می‌فرماید: «آن‌چه در روز تلاقی دو گروه به شما رسید، به اذن خدا بود تا مؤمنان را معلوم کند و آنان را که نفاق ورزیدند نیز بشناساند. به آن‌ها گفته شد بیایید و در راه خدا بجنگید و یا دفاع کنید؛ گفتند: اگر جنگ می‌دانستیم، از شما پیروی می‌کردیم. آنان امروز به کفر از ایمان نزدیک‌ترند. با دهان‌هایشان چیزهایی می‌گویند که در قلب‌هایشان نیست و خدا به آن چه کتمان می‌کنند، آگاه‌تر است.»
17. آزمون روشنفکری
جنگ، عرصه‌ی امتحانی سخت را برای جریان روشنفکری ایران فراهم نمود، تا آیندگان با مرور بر کارنامه‌ی برخورد جریان روشنفکری با دفاع مقدس،‌ بیماری روشنفکری در ایران را دریابند و هرگز به دام آن گرفتار نشوند.مخاطب ما، روشنفکری که نخواهد در سنت روشنفکری خویش تجدید نظر نماید، نیست،‌ بلکه مخاطب ما آیندگان هستند و نیز به اصطلاح روشنفکرانی که جرأت و اراده‌ی نقد دیدگاه‌های خویش را داشته باشند. روشنفکری در ایران هرگز اصیل و ریشه‌دار نبوده است. جریان روشنفکری در ایران همزاد غربزدگی بوده است؛ چرا که در بستر اندیشه و تفکر غرب تولد یافت. روشنفکری در ایران بیش از آن‌که جریان اصیل و ریشه‌دار باشد، جریان مقلد به شمار می‌رود. روشنفکر؛‌ تقلیدکورکورانه، مردم‌گریزی و سنت‌ستیزی را ویژگی ذاتی روشنفکری می‌داند. دردها، دغدغه‌ها و آرزوهای روشنفکر نیز از جنس دیگر است. روشنفکر غربی از واقعیات به دور بوده و با توهمات خویش مأنوس می‌باشد. او هرگز در میان توده‌ی مردم راه پیدا نکرد و توده‌ی مردم نیز هرگز از روشنفکر بیمار پیروی ننمود. هر چند این واقعیت در انقلاب ظهور یافت، اما هشت سال دفاع مقدس، غبار هر گونه شک و تردید را در این باره بر طرف نمود. روشنفکر اگر در انقلاب حرف مردم را با شگفتی و ناباورانه به نفع خویش تفسیر می‌کرد، در جنگ به گوشه‌ای خزید و مردم‌ستیزی خویش را آشکار نمود. جنگ، تجلیگاه ارزش‌های انقلاب بود و از همین رو به خوبی ثابت نمود که دردهای روشنفکر در انقلاب،‌ دردهای دیگری بود و راه روشنفکر از راه مردم از همان ابتدا جدا بود. ای کاش دغدغه‌ی روشنفکر،‌ درد مردم بود، که در آن صورت می‌گفتیم ‌در شناخت درد مردم دچار بیراهه شده‌اند، اما چه کنیم که روشنفکر بیمار روش خود را بر دشمنی با دین، سنت‌ها و اعتقادات مردم بنا نموده است. روشنفکر در هشت سال دفاع مقدس، نه‌تنها به زبان نیز مردم را همراهی و یاری نکرد،‌ بلکه گاه زبان به ملامت و شکایت نیز می‌گشود؛ حتی آنان که دایم خود را دردمند وطن و ایران نشان می‌دادند، در آزمون تاریخی دفاع مقدس مردود شدند. در اصل، آن چه در جنگ تحمیلی هدف هجوم قرار گرفته بود، دین و انقلاب برخاسته از آن بود و ملت نیز نه فقط به قصد دفاع از میهن، بلکه آگاه از قصد و نیت دشمن، به دفاع از اعتقاد و دین خویش به‌پا خاسته بود؛ چیزی که روشنفکر با آن میانه‌ی خوبی نداشت.بیماری جریان روشنفکری در ایران که همان غربزدگی ناشی از خودباختگی بوده است، بی‌ارتباط با خسارت فرهنگی ناشی از شکست در جنگ‌های دویست ساله‌ی اخیر که پیش‌تر به آن اشاره شد، نیست. مقاومت و پیروزی افتخارآمیز ملت ایران در دفاع مقدس، می‌تواند خسارت آن شکست‌ها را جبران کند و خودباختگی را به خودباوری تبدیل نماید و روشنفکر رمیده از مردم را به آغوش ملت برگرداند.


18. تأثیر در نگرش‌های علمی و پژوهشی دانشگاه‌ها و مراکز عالی کشور
تحول در حوزه‌ی صنایع دفاعی، این باور را در مراکز دانشگاهی و علمی ـ پژوهشی کشور به وجود آورد که خواستن توانستن است. همچنین مقابله با اتکای به بیگانه در امر فناوری‌های جدید و درک فرایند رشد فناوری توسط متخصصان و نخبگان داخلی،‌ استقلال علمی در دانشگاه‌ها را رقم زد، و همگان می‌دانند که این استقلال مرهون فرهنگ خودباوری بود که در اندیشه‌ی رزمندگان ما در دوران دفاع مقدس تجلی کرد.از انصاف به دور است اگر دستیابی به سلول‌های بنیادی و دانش هسته‌ای توسط پژوهشگران و اندیشمندان ایرانی را متأثر از فرهنگ خودباوری و خلاقیت دوران دفاع مقدس ندانیم؛ چنان که بارها و بارها رهبر معظم انقلاب اسلامی به این حقیقت اشاره فرموده‌اند.
19. آزمون کارآمدی نظام جمهوری اسلامی
هنوز مدت زیادی از پیروزی انقلاب سپری نشده بود و نظام دینی نخستین تجربه‌های خود را پشت‌سر می‌گذاشت که جنگ به عنوان پدیده‌ای فراگیر، خود را در ابعاد وسیع سیاسی،‌ فرهنگی و اجتماعی بر جامعه تحمیل نمود و زمینه‌ی آزمونی سخت را برای کارآمدی نظام نوپای جمهوری اسلامی فراهم آورد. به چالش کشاندن نظام جمهوری اسلامی از آغاز پیروزی انقلاب، همواره هدف قدرت‌های استکباری بود؛ چرا که انقلاب در ایران و گسترش آن در منطقه، منافع آنان را به خطر افکنده بود و آنان در پیگیری این هدف شوم، به تأثیر مخرب جنگ امید زیادی داشتند. جنگ در حالی آغاز شد که مشکلات اقتصادی و محرومیت‌ها، نزاع‌های سیاسی، کارشکنی گروهک‌ها،‌ ترور و خرابکاری،‌ کمبود نیروی انقلابی و متخصص، و تحریک قومیت‌ها، نظام را رنج می‌داد و انقلاب را تهدید می‌کرد.
با مروری بر حوادث و رویدادهای آن زمان، در می‌یابیم که همان عواملی که در پیروزی انقلاب نقش ایفا نمودند، همان‌ها نیز بزرگ‌ترین سهم را در حفظ انقلاب و نجات آن در شرایط بحرانی بعد از پیروزی داشتند: «اسلام،‌ مردم،‌ امام(ره)». ایمان مردم، بار دیگر به منزله‌ی«سیمان اجتماعی» فراتر از روحیه‌های تفرقه‌انگیز برخاسته از تفاوت‌های زبانی،‌ نژادی و مذهبی، مردم را به یکدیگر پیوند داد و از آنان جمعیتی واحد ساخت. آن چه ایران را نجات داد، نه «ایران» و نه «زبان»، بلکه «اسلام» بود. این نکته در طول دوران دفاع مقدس بروز و ظهور کامل یافت. در این مورد وصیت‌نامه‌های شهدا به عنوان اسنادی تاریخی و ارزشمند، هیچ جای شک و تردید باقی نمی‌گذارد.حضور مستمر و پرقوت مردم در همه‌ی عرصه‌های سخت، حکایت‌ از این واقعیت دارد که بزرگ‌ترین پشتوانه برای دولت‌ها مردم هستند.پشتیبانی بی‌دریغ مردم از مسؤولان، از آن جهت بود که مسؤولان از متن مردم برخاسته‌ بودند و خود را خدمت‌گزار آنان دانسته، تعهد و صداقت خویش را به اثبات رساندند و موجبات اعتماد مردم را فراهم نمودند. بدون همکاری مردم با مسؤولان، گذشتن از بحران‌های سخت اقتصادی، با وجود هزینه‌های سنگین جنگ تحمیلی و تحریم‌های اقتصادی، ممکن نبود. البته بودند کسانی که با سوء استفاده از وضعیت اقتصادی دوران جنگ،‌ ثروت‌های هنگفت و نامشروعی کسب کردند، امّا توده‌ی مردم با درک وضعیت سخت جنگ،‌ به وسیله‌ی کاهش چشمگیر مصرف و گرایش به قناعت و صرفه جویی،‌ در رفع موانع و مشکلات،‌ با مسؤولان همکاری نمودند.
نقش مردم، تنها محدود به پشت جبهه نبود، بلکه اصولاً نیروهای مسلح بدون استفاده از نیروهای داوطلب مردمی نمی‌توانستند جنگ را اداره نمایند. در همان ماه‌های ابتدای جنگ، ناکارآمدی روش‌های متداول وکلاسیک جنگ به اثبات رسید و ایران تنها زمانی از بن بست خارج شد که خیل عظیم نیروهای مردمی وارد صحنه شدند و طرح‌های نو، ابتکارات و خلاقیت‌های آن‌ها در عرصه‌ی نبرد اجازه‌ی اجرا یافت.
نقش رهبری در روند تحولات و اداره‌ی جنگ
در مورد نقش رهبری در روند تحولات و اداره‌ی جنگ، باید توجه داشت که ضروری است از یک سو ویژگی‌های شخصی حضرت امام(ره) مورد توجه قرار گیرد و از سوی دیگر شخصیت حقوقی ولیّ فقیه و نقش مؤثر آن در رفع مشکلات در نظر گرفته شود. از جهت شخصیتی، حضرت امام(ره) دارای ویژگی‌های منحصر به فرد و بی‌نظیری بودند. جدا از جنبه‌ی‌ علمی، شجاعت و بی‌باکی، توان بالا در ایجاد وحدت و همدلی بین نیروها و مردم سالاری دینی و سربلندی، این الگوی نوین را در اداره جامعه به اثبات رساند. بی‌تردید مطالعه و بررسی نحوه‌ی اداره و رفع معضلات جامعه در آن دوران، می‌تواند الهام‌بخش مدیران و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی باشد.
20. تأثیر در حوزه‌ی هنر و ادبیات
آموزه‌های حماسی به ویژه اخلاق و سیره‌ی رزمندگان، تأثیری مستقیم در حوزه‌ی هنر و ادبیات کشور داشته است و به جرأت می‌توان گفت که ادبیات حماسی ـ عرفانی در این دوره تولدی دوباره یافت، و حتی فضای ذهنی هنرمندان و فیلمنامه‌نویسان را تحت تأثیر و تصرف خود در آورد. اگر چه هنر کلاسیک و آکادمیک در هماهنگی خود با ادبیات دفاع مقدس بسیارکند حرکت می‌کرد، اما هنرمندانی که فارغ از معیارهای کلاسیک به خلق سوژه‌های ادبی و هنری دست زدند، به خوبی درخشیدند. ادبیات مقاومت، شاخه‌ای از فرهنگ و هنر جنگ است. شعر، داستان‌کوتاه، رمان، خاطره و فرهنگ جبهه، همه بخش‌هایی از ادبیات جنگ هستند. این نوع ادبیات از جنبه‌های گوناگون قابل بررسی است. شاید نخستین محور به لحاظ ترتیب منطقی، تبیین مفهوم یا تعریف آن باشد.عده‌ای ممکن است آن را ادبیات جبهه و جنگ،‌ یعنی ادبیات حماسی صرف تلقی کنند، یا ممکن است گروهی دیگر هویت وجودی چنین مقوله‌ای را در عرصه‌ی ادبیات منکر شوند و با بی‌اعتنایی از کنار آن بگذرند، ولی واقعیت این است که ادبیات مقاومت همزمان با شروع جنگ تحمیلی پا به عرصه‌ی وجود نهاد و برخاسته از فضای معنوی و حماسی ویژه‌ی جبهه‌ها و نیز شرایط حاکم بر جامعه بود، که در آن، بخشی از افکار، اعتقادات، روابط و عاداتی که در جبهه‌ها وجود داشت، تجلی پیدا ‌کرد. این ادبیات در عرصه‌ی گفتار (زبان)، «نوشتار» (قلم) و رفتار به عنوان فرهنگ عمومی جبهه‌ها، نشان دهنده‌ی قسمت اعظم رفتار و محتویات ذهنی،‌ روحیه و افق فکری، و ذوق و سلیقه‌ی رزمندگان جبهه‌ها در طول سالیان دفاع مقدس است.خاستگاه ادبیات جنگ؛ زمینه‌های روان‌شناختی، جامعه‌شناختی و معرفتی بودند که به گونه‌ای در جنگ شکل گرفته و ریشه یافتند. این که چرا در دوره‌ی جنگ، نویسندگان و پدیدآورندگان آثار ادبی به آفرینش این گونه آثار روی آوردند، نکته‌ای است که با نگاهی به شخصیت انسانی افراد، که متأثر از محیط پیرامون آنان است، می‌توان آن را دریافت. جنگ با همه‌ی تحولات و جنبه‌های گوناگون و تأثیرگذاری‌هایش، طبعاً زمینه‌ی مناسبی برای نگاه نوین صاحبان اندیشه و ذوق و استعداد ادبی فراهم کرده بود.خاطره‌های رزمندگان، اولین و مهم‌ترین آثار مربوط به ادبیات مقاومت را تشکیل می‌دهد. همچنین شاعران بسیاری در مورد جبهه‌ی جنگ و رزمندگان و مسایل متعدد مربوط به جنگ شعر سرودند و داستان نویسان نیز بر مبنای زمینه‌های واقعی و پیش فرض‌های ذهنی خود به خلق آثار کوتاه و بلند پرداختند.سینمای جنگ، تکمیل کننده‌ی ادبیات جنگ در کشورمان شد، که به سینما و هنر دفاع مقدس شهرت یافت. در سینما، نمایش و موسیقی دوران جنگ، از ارزش‌هایی که جنگ مدافع آن‌ها بود، دفاع و پشتیبانی می‌شد؛ ارزش‌هایی که درون مایه‌ی جنگ را تشکیل می‌دادند.
در حالت‌های عادی معمولاً افراد رفتارهای معمولی و مشخص از خود نشان می‌دهند و مردم همانند افرادی که در حال دوچرخه سواری هستند، وضعیت خودشان را به خوبی درک نمی‌کنند، ولی وقتی بخواهند بایستند و فکر کنند، آن وقت متوجه شرایط موقعیت و محیط پیرامون خود می‌شوند، اما در دوره‌ی تحولات چشمگیر مانند انقلاب و جنگ، امکان کالبد شکافی برخی از مسایل و رویدادهای ویژه فراهم می‌شود. سینماگران و هنرمندان در دوران جنگ احساس وظیفه و تکلیف می‌کردند و تلاش می‌نمودند که با امکانات موجود، جنگ و آثار آن را برای مردم و نسل آینده نشان داده و باقی بگذارند.
جنگ تحمیلی با وجود این که مردم ایران را از یک دوره‌ی حساس بازسازی محروم کرد و ضربه‌های اقتصادی، اجتماعی و انسانی فراوانی بر کشور وارد نمود و نیروهای بسیاری را از تلاش برای سازندگی بازداشت، اما دستاوردهای بزرگی در عرصه‌های اجتماعی، فرهنگی و هنری به همراه آورد که در موقعیت‌های‌ عادی، بی‌تردید این عرصه‌ها ناپیموده باقی می‌ماند.به طور کلی باید گفت که نتایج ارزشمند و تجربه‌های خوبی از جنگ به دست آمده است. چون از نقطه آغاز شروع تا پایان جنگ، مضامین بکر و سوژه‌های دست نخورده برای ثبت و ضبط خالقان آثار هنری وجود داشته است. جنگ تحمیلی به لحاظ تفاوت‌های انکارناپذیرش با سایر جنگ‌ها و ویژگی‌های منحصر به فردی که داشت، توانست از این موقعیت بیش‌تر بهره‌مند شود. برآورد دستاوردهای هنری در جنگ، گر چه همانند دیگر پیامدهای جنگ نسبی است، اما این دستاوردها قابل تعمیم و گسترش است و می‌توان با مطالعه‌ی دقیق و نگاهی جامعه شناختی، به شناخت بیش‌تری در این زمینه دست یافت.
21. تکامل سازمان ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
شکی نیست که امروز مسلمانان در شرایطی زندگی می‌کنند که قدرت‌های بزرگ از طریق اعمال تجاوزکارانه و سلطه‌گری بر آن‌ها حکومت می‌نمایند. آن‌ها سعی دارند با ترویج زندگانی مادی و حیوانی در جوامع وابسته، مردم را تخدیر کرده، به هر نحو ممکن منافع نامشروع خود را تأمین نمایند. از این‌رو جامعه‌ی اسلامی که نمی‌بایست به کسی ظلم کند و یا زیر بار ظلم کسی برود، می‌باید قدرت کافی برای دفاع از خود داشته باشد؛ چنانچه قرآن کریم می‌فرماید: «واعدّوا لهم ما استطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدّو الله و عدوّکم»این آیه در واقع فلسفه‌ی وجودی نیروهای نظامی را به صورتی کلی و زیبا بیان می‌کند. در حالی‌که «عدوّکم و عدّو الله» وجود دارد، نیروهای نظامی اسلام باید در نهایت قدرت و کفایت آماده‌ی مقابله و نبرد مقدس خود باشند.
اما متأسفانه چنان که ذکر شد، اکثریت جوامع اسلامی این مسأله‌ای مهم را فراموش کرده، دولت‌های آنان در خدمت استکبار جهانی در آمده‌ است. در حال حاضر تنها در ایران است که نیروهای نظامی دارای ایمان و عقیده‌ی درست بوده، به طور مستقل و در جهت مواضع اسلام و منافع کشور عمل کرده و تن به فرمان هیچ سلطه‌‌جوی مستکبری نسپرده‌اند. بعد از انقلاب اسلامی، رژیم شاهنشاهی تبدیل به جمهوری اسلامی گردید و بدین ترتیب، ایدئولوژی مقدس اسلام جای خود را در همه جا باز کرد. ‌مردم که خود عاشقانه به سوی اسلامی کردن کشور گام برداشته بودند، نمی‌توانستند ارزش‌های قبلی را پذیرا باشند. از این رو تحولات معنوی در همه‌ی ابعاد به وجود آمد. در ارتش نیز عامل جدیدی چهره نشان داد و آن عنصر عقیده و مکتب بود، که هم در داخل اقشار ارتش و هم در نیروهای مؤمن و مخلص و جوان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دیده می‌شد. سپاه پاسداران که نهادی جوشیده از متن انقلاب و نیازها و ضرورت‌های آن بود، در ابتدا تجربیات لازم رزمی را نداشت. البته ارتش هم که دارای تجربیات کلاسیک بود، در عمل توان کافی برای مقابله با صدامیان نداشت. با شروع جنگ تحمیلی بود که سپاه و ارتش توانستند در جبهه مراحل تکاملی خود را طی کنند، و بدون هیچ تردیدی همکاری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش نقش بسیار والایی در تحصیل پیروزمندی‌های رزمندگان داشت. این رزمندگان توانستند با پایمردی و ایثار خون و جان خود، کلیه‌ی جبهه‌ها را از حالت انفعالی و تدافعی اولیه خارج ساخته، ابتکار عمل را در دست گیرند.
22. خلق زیبایی‌ها و نمودار شدن قدرت دین
اگر چه جنگ، ظاهری زشت و هراسناک دارد، اما کیمیاگرانی در هشت سال دفاع مقدس پیدا شدند که صحنه‌هایی زیبا آفریدند و همانند سفیر کربلا که در پاسخ عبیدالله بن زیاد فرمود: «ما رأیت الا جمیلاً» از مرگ و خون، زیبایی خلق نموده و میدان مرگ را به همایش دعا و نیایش با پروردگار تبدیل نمودند و اسرار قرآن و ادعیه‌ی معصومین(علیهم السلام) را بر دل‌های پاک و مستعد حقیقت گشودند.
تا پیش از دفاع مقدس، هر دو اردوگاه کمونیسم و امپریالیسم برای مردم دنیا جا انداخته بودند که «دین، افیون توده‌ها است» ـ و امروز هم کسانی آن را نشخوار می‌کنند ـ اما از زیبایی‌های جنگ تحمیلی آن بودکه قدرت «دین» را در تقویت عزم عمومی برای دفاع از وطن به رخ جهانیان کشید و دنیا فهمید که با الله اکبر و یا زهرا(س) و یا حسین(ع) می‌توان معجزه کرد.ما به خوبی به یاد داریم در آغاز جنگ نابرابر علیه ایران اسلامی، یک روزنامه‌ی چاپ پاریس به طعنه نوشت: «ایرانی‌ها،‌ معتقد به معجزه هستند؛ مگر معجزه‌ای سراغ ایرانیان بیاید و آنان را از این مهلکه نجات دهد.» همچنین روزنامه‌ی دیگری در اروپا نوشت: «همچنان که خورشید در حرکت است،‌ نیروهای عراقی نیز در حرکتند و هیچ چیز مانع حرکت آنان نمی‌شود.»در این سوی مرز نیز بسیاری از کسانی که این روزها طلبکارانه به میدان آمده‌اند و می‌خواهند ارزش‌های دوران دفاع مقدس را به موزه بسپارند،‌ همان آیه‌های یأس را تکرار می‌کردند، اما همه دیدند که واقعاً «دین» معجزه کرد و ایرانی سلحشور را چنان برانگیخت که باعث حیرت جهانیان گردید.نمودار شدن قدرت دین به عنوان عامل اصلی حفظ عزت و اقتدار ملی، از دیگر زیبایی‌های جنگ شد. پاسداشت این زیبایی، حتی اگر جز به ملیت نیندیشیم، ضروری می‌نماید. رزمندگان و ایثارگران و در رأس آن‌ها شهیدان آن دوران، از جمله زیبایی‌های دفاع مقدس به شمار می‌آیند.
صد افسوس که بعضی از ما با دستان خویش در حال تخریب آن گذشته‌ی پر افتخار هستیم و ناخواسته به دام کسانی افتاده‌ایم که دوران پرافتخار دفاع مقدس را برای مردم ایران از بی‌افتخارترین دوره‌های زندگی آن‌ها می‌دانند؛ و برخلاف وصیت‌نامه‌ی امام راحل، پیشکسوتان شهادت و خون،‌ نه در پیچ و خم زندگی روزمره که زیر چرخ‌های خودخواهی‌های گروهی و دعواهای بی‌اساس سیاسی به فراموشی سپرده می‌شوند و بر اساس پیش بینی تاریخی امام(ره)، در معرض سؤالند که چرا مرگ بر امریکا گفتید؟ چرا با صدام جنگیدید؟!
بر این اساس، صورت جنگ هشت ساله و دفاع مقدس ما بر خلاف همه‌ی جنگ‌های دنیا، نه به رنگ سیاه و ویرانی، بلکه به رنگ‌های زیبای حقیقت،‌ انسان دوستی،‌ صداقت، ایثار، عشق،‌ وفا، شجاعت و در یک کلام «رنگ خدا» است و حذف «رنگ خدا» از زندگی ایرانی مسلمان، یعنی پایان همه چیز.
یاد یاران پر از خاطره خاموش مباد
نامشان از دل ما و تو فراموش مباد
23. تکرار عاشورا و تجلی شهادت
کسانی که عاشق کربلا و حماسه‌ی عاشورا بودند، به وضوح تکرار عاشورا و کربلای حسینی را در دوران دفاع مقدس مشاهده نمودند. به تعبیر امام راحل(ره)، جنگ ما تکرار عاشورا بود. همه‌ی مفاهیم حماسی عاشورا در رزم و حماسه‌ی سلحشوران تفسیر شده بود و رمز و راز شهادت بر قلوب جوانان عاشق گشوده گشت؛ به طوری که برای ملاقات با خدا و شهیدان کربلا سر از پا نمی‌شناختند.«شهادت» در کنار تأثیر عظیم فرهنگی،‌ معنوی،‌ سیاسی و ...، دارای اثرات ارزشمند اجتماعی نیز می‌باشد. جامعه‌ی بشری برای مبارزه با شیاطین و قرار گرفتن در «صراط مستقیم»‌، باید با ضد ارزش‌ها، ناهنجاری‌ها، ظالمان و ستمگران به جهاد برخیزد و این میسر نیست، مگر با داشتن روحیه‌ی شهادت‌طلبی.
شهید مرتضی مطهری می‌نویسد: «شهید، منطق ویژه‌ای دارد، منطق شهید را با منطق افراد معمولی نمی‌شود سنجید... منطقی است آمیخته با منطق عشق از یک طرف،‌ و منطق اصلاح و مصلح از طرف دیگر؛ یعنی دو منطق را اگر با یکدیگر ترکیب کنید، منطق مصلحی دلسوخته برای اجتماع خودش، و منطق عارفی عاشق لقای پروردگار خودش ... آری؛‌ منطق شهید، منطق دیگری است.»امام راحل(ره)، عظیم‌ترین دستاورد دفاع مقدس را تحول روحی و معنوی در جامعه می‌دانستند. حق‌طلبی، ایثار و فداکاری، قناعت و ساده‌زیستی، انفاق و بالاخره شهادت‌طلبی، از جمله ارزش‌هایی بود که می‌توان از آن به عنوان میراث انقلاب اسلامی یاد نمود. این ارزش‌ها در دوران دفاع مقدس به شدت تقویت گردید. خاطرات زندگی فرماندهان و رزمندگان در جبهه و پشت جبهه، مصادیق عینی رفتارهای متعالی اخلاقی را در اختیار نسل بعد از جنگ قرار می‌دهد. وصیت‌نامه‌های شهدا، حکایت از معنویت و معرفت بالای شهدای دفاع مقدس دارد.متأسفانه گاه معرفی زندگی و سیره‌ی شهدا به صورت ناقص و یک بعدی صورت می‌گیرد و بر همین اساس، این خطر وجود دارد که تصویری غیر واقعی، تک بعدی و دور از دسترس از شهدا در ذهن آیندگان نقش گیرد.
«تفکر بسیجی»
گاه به دلیل این که امانتداران میراث شهدا، آینه داران صادقی نیستند،‌ تصویر حقیقی شهدا پنهان می‌ماند. اینان باید توجه داشته باشند که نسل‌های بعد از جنگ، سیمای شهدا را در سیره‌ی آن‌ها جستجو می‌کنند، از این رو دایم باید اعتقاد و رفتار خویش را با شهدا محک بزنند.سیره‌ی شهدا، ملاک و معیار خوبی برای نقد وضعیت فعلی بسیج است.‌ شجره‌ی طیبه‌ی بسیج نیز ممکن است دچار آفت گردد و تنها با معیار «تفکر بسیجی» می‌توان آفات بسیج امروز را زدود. توجه به سیره‌ی شهدا از آن جهت اهمیت دارد که حاملان حقیقی تفکر بسیجی، شهدا بودند. میراث معنوی و اخلاقی دفاع مقدس، تنها به سیره‌ی شهدا منحصر نمی‌گردد، بلکه مادران و پدرانی که با اخلاص و اعتقاد و عشق به اسلام،‌ پاره‌های وجود خویش را در راه خدا فدا می‌کردند و به این ایثار و فداکاری افتخار می‌نمودند،‌ الهام‌بخش صبر و ایمان عجیبی هستند که قلم از بیان آن عاجز است. با زنده نگه داشتن یاد و خاطره‌ی هشت سال دفاع مقدس، روح اعتماد به نفس و خودباوری در این ملت زنده می‌ماند، ارزش‌های معنوی تقویت می‌شود و با نورافشانی ستارگان آسمان آن حماسه‌ی جاوید، راه کمال هموارتر می‌گردد.
24. سنگر سازان بی‌سنگر
از بالا‌ترین نقطه‌ی مرزی ایران و عراق در آذربایجان غربی تا جنوبی‌ترین نقطه‌ی جبهه‌های جنگ، همه جا نیروهای جهاد سازندگی حضور فعال داشتند. هر جایی که رزمنده‌ای در حال پیشروی و نبرد بود، قسمت مهندسی جهاد درکنار او حاضر بود. قابلیت‌هایی که جهادگران صادق در زمینه‌های مختلف از خود نشان دادند، ‌دشمن کوردل را به حیرت وا داشت.سرعت عمل جهادگران در ایجاد خاکریزها و سنگرهای عظیم در حملات شدید دشمن و نیز احداث جاده و پل ـ به ویژه پل بعثت ـ از افتخارات فراموش نشدنی جهاد سازندگی در دوران دفاع مقدس است.
25. سفیران آزاده
یکی از نتایج دفاع مقدس، اثبات ایمان و پایمردی جان بر کفان ایران اسلامی است که این موضوع را در سیاهچال‌های دوران اسارت به نمایش در آوردند. همه‌ی ما باید اعتقاد و پایبندی به اسلام و ولایت را از این عزیزان سرمشق گرفته، به دیگران هم منتقل کنیم. دلاور مردان ما در زیر شکنجه‌های سخت و در میان مرگ و زندگی، حاضر نبودند حتی به صورت زبانی به مقدسات خود توهین کنند. این اعتقاد و ایمان زلال، که در واقع مرحله‌ی حق الیقین ایمان است، باعث حیرت شکنجه‌گران بعثی می‌شده است. به راستی اگر دفاع مقدس نبود، جوهر ایمان و روح پرصلابت آنان شناخته نمی‌شد.
دل به دریا زدن و دم نزدن می‌خواهد
هرکســــی را نرسد زندگی طوفانی
26. مشارکت فعال زنان
از افتخارات دوران دفاع مقدس، حضور پرشور زنان در همه‌ی صحنه‌ها به ویژه در امر پشتیبانی و امدادرسانی به جبهه است. زنان متعهد ما نه‌تنها با تربیت فرزندان مبارز، نیروی انسانی مورد نیاز جبهه‌ها را تأمین می‌کردند، بلکه با مشارکت فعال در امور پشتیبانی، وظیفه‌‌‌ی مضاعفی را عهده‌دار می‌شدند. از همه مهم‌تر، همسرانی که جای پدر را در خانواده پر نموده، سرپرستی فرزندان شهید را عهده‌دار می‌گردیدند، در واقع زینب‌‌وار پرچم شهادت و ایثار را به دوش می‌کشیدند و امروز هم به عنوان آیه‌های مجسم ایثار و پیام آوران فرهنگ حماسه و شهادت بر ناصیه‌ی فرهنگ ما می‌درخشند.
27. تأثیر در تحکیم روابط اجتماعی و روح برادری
از برکات دفاع مقدس، تقویت معنوی معاشرت‌ها و تحکیم روابط اجتماعی بود؛ به طوری که صمیمیت و برادری و صله‌ی رحم در بین مردم تقویت شده بود. ای بسا با حضور در مراسم بدرقه‌ی رزمندگان جهت اعزام به جبهه‌ها یا شرکت در مراسم تشییع شهدا، بسیاری از کینه‌ها و ناراحتی‌ها بین مردم بر طرف می‌شد و قطع رابطه‌ی چندین ساله‌ی خانواده‌ها را به دوستی مبدل می‌کرد و یا حضور در مزار شهیدان، پستی و زشتی دنیا‌طلبی را در مقابل دیدگان مجسم می‌نمود.و از همان جا انسان تصمیم می‌گرفت که برای هر کس که به سبب دنیا ناراحتی ایجاد کرده است، طلب حلالیت کند.
28. تحکیم بنیان خانواده‌ها
یکی از برکات جنگ، تحکیم بنیان خانواده‌ها و تقویت روابط عاطفی اعضای آن بود و حتی اگر پدر یا فرزند خانواده‌ای شهید می‌شد، حضور معنوی او باعث تحکیم بنیان و تضمین امنیت خانواده می‌شد. در آغوش کشیدن رزمنده به هنگام خدا حافظی توسط اعضای خانواده، فضای سرشار از عاطفه و محبت را به جامعه تزریق می‌کرد. ای بسا افرادی که با دیدن این منظره‌ها متأثر شده، کانون سرد خانواده‌ی خود را با الهام از عواطف رزمندگان، به گرمی و احساس و مهربانی مبدل می‌کردند.
29. تأثیر در فرهنگ عمومی کشور
از برکات دیگر دفاع مقدس، تسخیر فرهنگ عمومی کشور بود؛ به طوری‌که آنچه مورد توجه همگان بود، دفاع از کشور و تعقیب و تنبیه دشمن متجاوز بعثی بود.وقتی امام راحل(ره) فرمودند: «جنگ در رأس امور است»، به واقع همگان جنگ را در اولویت کارها و تصمیم گیری‌ها قرار داده بودند، و منافع شخصی و فردی، همه فدای مصالح جنگ شده بود. فرهنگ جهاد و مبارزه، آن چنان بر افکار عمومی غالب شده بود که هر کسی ارزش و تأثیر اجتماعی و سیاسی خود را با توانایی‌های دفاعی خود تعریف می‌کرد و پیوند همه‌ی توفیقات و موفقیت‌ها با حوادث دفاع مقدس، اساس مناسبات اجتماعی و سیاسی را تشکیل می‌داد.
30. شناخت دوست از دشمن
در دوران دفاع مقدس، صف مجاهدان از قاعدان جدا گردید. مدعیانی که به طمع قدرت و ثروت، انقلابی شده بودند، از ترس جان و مال خود به گوشه‌ای خزیدند و فرزندان خود را به کشورهای خارج فرستادند و به تعبیر امام راحل(ره)، تنها پا برهنگان و کسانی که درد فقر را چشیده بودند، تا پایان راه با ما بوده‌اند. همچنین امام راحل(ره) در این باره فرمودند: «ما در جنگ، دوستان و دشمنانمان را شناخته‌ایم.»
31. تجربه‌ی دفاع باز دارنده و همه جانبه
ما در جنگ از سوی دشمن غافلگیر شدیم و آمادگی برای دفاع در آغاز تجاوز سراسری دشمن وجود نداشت. بزرگ‌ترین درسی که از دفاع مقدس آموخته‌ایم، این است که همواره باید در اوج آمادگی دفاع بازدارنده باشیم. این استراتژی همچنان از سوی مسؤولان مربوط دنبال می‌شود. در استراتژی دفاعی ما، تهاجم جایگاهی ندارد، بلکه سیاست ما بازدارندگی است، و در این سیاست، موازنه‌ی قوا شرط اصلی است، و استراتژی بازدارنده‌ی دفاعی در صورتی تحقق می‌یابد که این شرط مهم لحاظ شود.
32. احیای نقش مساجد در دفاع مقدس
مساجد و ائمه‌ی جماعات، از بدو ظهور اسلام در نشر معارف اسلامی و استحکام حکومت اسلامی بسیار نقش آفرین بوده‌اند. در دوران پیروزی انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس، شاهد تأثیر شگرف مساجد در معرفی انقلاب اسلامی و ساماندهی نیروها به ویژه بسیج مردمی در دوران دفاع مقدس و نشر و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت بودیم، که اهم آن‌ها عبارتند از:
مسجد؛ اولین پایگاه حکومت اسلامی
هسته‌ی اولیه‌ی حکومت اسلامی در مسجد پی‌ریزی شده بود. زمانی‌که رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ از مکه به مدینه هجرت کردند، با همکاری مهاجرین و انصار مسجد قبا را بنا نهادند و عملاً با احداث این مسجد، بنیان حکومت اسلامی شکل گرفت. حضور رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ درمسجد و رسیدگی به امور مردم در کنار برگزاری نماز و عبادت، جلوه‌ی خاصی به مسجد بخشیده بود. مسجد، همچنین مرکز تعلیم و تربیت دینی مسلمانان و فراگیری اصول حکومت داری به ویژه عدالت بوده است، از این رو قرآن کریم می‌فرماید:«قُلْ اَمَرَ رَبّی بِالْقِسْطِ وَاَقیموُا وُجُوهَکُمْ عِنْدَ کُلّ مَسْجِدٍ وَّ ادْعُوهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ» «بگو: پروردگارم امر به عدالت کرده است، و توجه خویش را در هر مسجد و به هنگام عبادت به سوی او کنید و او را بخوانید؛ در حالی که دین خود را برای او خالص گردانیده‌اید.»
مسجد، محور وحدت
پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ همزمان با احداث بنای مسجد قبا، درس مشارکت و همدلی را عملاً به مسلمانان آموختند؛ به گونه‌ای که مهاجرین و انصار در احداث بنای مسجد دوشادوش هم کار می‌کردند و صفا و صمیمیت بین آن‌ها روز به روز بیش‌تر می‌شد. از این رو مسجد، محور وحدت و همدلی بود و مسجد ضرار که باعث تفرقه‌ی بین مؤمنان بود، ویران گردید. «وَّالَّذینَ اتَّخَذوُا مَسْجِداً ضِراراً وَّ کُفراً وَّ تَفْریقاً بَیْنَ الْمُؤْمِنینَ وَ اِرْصاداً لِّمَنْ حارَبَ اللهَ وَ رَسُولَه مِنْ قَبْلُ...» کسانی هستند که مسجدی ساختند برای زیان به مسلمانان و تقویت کفر و تفرقه افکنی مؤمنان و کمینگاه برای کسی که از پیش با خدا و پیامبرش مبارزه کرده بودند.»بنابراین، مسجد ضرار اصلاً مسجد نبود، زیرا اصالت و حقیقت مسجد بر پایه‌ی‌ تقویت ایمان و وحدت بین مسلمانان است، نه تفرقه.
مسجد، رسانه‌ی مطمئن
مسجد در صدر اسلام تنها مرکز اطلاع‌رسانی به مردم بود. خبر، حوادث و پیشامدهای مهم ـ مخصوصاً تصمیم برای غزوات ـ در مسجد به مسلمانان اعلام می‌شد. گاهی تصمیمات مهم حکومتی در مسجد به اطلاع مردم می‌رسید. مسلمانان هم تنها خبری را صحیح و معتبر می‌شمردند که از طریق مساجد و ائمه‌ی جماعات منتشر می‌شد. مساجد، در دوران پیروزی انقلاب اسلامی نقش اولیه‌ی خود را بازیافتند؛ به طوری که خبرهای مهم انقلاب اسلامی ـ به ویژه اعلامیه‌ها و پیام‌های امام خمینی(ره) ـ از طریق مساجد به نیروهای انقلابی می‌رسید. همچنین در دوران دفاع مقدس، نیازهای جبهه ـ اعم از نیرو و امکانات و تدارکات و پشتیبانی ـ از طریق مساجد به اطلاع امت شهید پرور می‌رسید، و مردم هم عاشقانه در حد توان اقلام مورد نیاز جبهه‌ها را تأمین می‌کردند و زیباترین مشارکت مدنی و دینی را با این عمل به نمایش می‌گذاشتند. همچنین خبر اعزام نیروهای بسیجی از مسجد به اطلاع نمازگزاران می‌رسید و زن و مرد خود را برای بدرقه‌ای با شکوه آماده می‌کردند و با قرآن و دسته‌های گل و یا دستمال و پارچه‌های یادگاری، مراسم بدرقه را آذین می‌بستند. همچنین خبر شهادت بسیجی‌های مسجد و مراسم تشییع پیکر آن عزیزان، از طریق روحانی مسجد و اعضای هیأت امنا و پایگاه بسیج مسجد به مردم اطلاع داده می‌شد و همگان با حضوری معنوی و دیدگانی اشک‌آلود، در مراسم تشییع و تدفین شهدا شرکت می‌کردند و تشکر و قدردانی خود را از این طریق به حماسه آفرینان دفاع مقدس ابراز می‌داشتند.امروزه عنصر مهم در اطلاع‌رسانی، صدق راوی و حقیقت خبر است، که حتی بنگاه‌های عظیم خبری جهان را با چالش جدی مخاطبان مواجه کرده است، اما قداست مسجد و پیشینه‌ی تاریخی آن، اعتماد همگان به ویژه نمازگزاران را به صداقت خبررسانی مساجد افزوده است و به صراحت می‌توان گفت که مساجد سالم‌ترین مراکز خبررسانی به مردم هستند.
مسجد و نقش روحانیت در دفاع مقدس
اگر چه باید در مقاله‌ای مستقل به نقش مهم روحانیت در دفاع مقدس پرداخت، اما در این جا به مناسبت مساجد، باید اشاره‌ای به نقش ارزنده‌ی آنان نمود؛ به طوری که رابطه‌ی مسجد با روحانیت مثل رابطه‌ی جسم با روح است. بالندگی و فعالیت چشمگیر مساجد در دوران انقلاب و هشت سال دفاع مقدس، مرهون زحمات و هدایتگری‌های خالصانه‌ی روحانیت است. اگر مساجد مراکز اطلاع‌رسانی بودند، در واقع اساس این اطلاع‌رسانی، روحانی مسجد بوده است. زبان صادقانه و جذاب روحانیت و تأثیرگذاری عمیق آن در افکار عمومی مردم، از نکات مهم تبلیغ و اطلاع‌رسانی در نظام جمهوری اسلامی است، که کم‌تر مورد توجه قرار گرفته است.روحانی صادق و فداکار، نه‌تنها مردم را به مبارزه با رژیم طاغوت و حضور در صحنه‌های انقلاب دعوت می‌کرد، بلکه خود پیشاپیش همه در میدان نبرد حاضر بود. پیروزی انقلاب اسلامی مرهون روشنگری‌ها و هدایت ظریف روحانیان بود، که به عنوان نمایندگان امین و مخلص انقلاب در دل‌های مردم می‌درخشیدند.همچنین در دوران دفاع مقدس، نقش و حضور فعال روحانیت از سنگر مساجد تا سنگر جبهه‌های غرب و جنوب کشور، از صفحات زرین کتاب تاریخ دفاع مقدس است؛ حتی عبور داوطلبانه از میادین مین و پیشتازی در شهادت، قداستی جاودانه به روحانیت فداکار بخشیده است. همدلی و همزبانی روحانیت در تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، از اسرار ناگشوده‌ای است که هنوز نسل حاضر ما از آن اطلاع روشن و کافی ندارد. اگر این راز خوب کشف شود، در واقع راه نشر ارزش‌های دفاع مقدس هم کشف می‌گردد و آن حفظ پیوند معنوی مسجد با روحانیت است که عدم اهتمام به آن، چالش‌هایی جدی را متوجه نظام جمهوری اسلامی خواهد کرد.
تربیت نیروهای مبارز
مسجد، مدرسه‌ی تعلیم و تربیت نیروهای مبارز و انقلابی بوده است. وقتی دین‌ستیزی در مراکز علمی و دانشگاهی کشور مورد توجه رژیم طاغوت قرار گرفت و حتی بقای حکومت ننگین خود را در انحراف جوانان و دیانت‌زدایی در مدارس و دانشگاه‌های کشور دید، از هر اقدامی که جوانان را به دین و روحانیت بدبین کند، دریغ ننمود. در این راستا، گرایش جوانان مؤمن و خدا جو به مساجد و وعظ روحانیت، شتاب بیش‌تری گرفت؛ تا جایی که جوانان انقلابی که به ندای امام خمینی(ره) لبیک گفته، انقلاب عظیم اسلامی را در ایران به پیروزی رساندند، همگی تربیت شدگان مساجد و روحانیت آگاه و انقلابی بوده‌اند.همچنین حضور مستمر و چشمگیر جوانان و نوجوانان فداکار و مؤمن در جبهه‌های نبرد و مقاومت و پایداری هشت ساله‌ی آنان در برابر دشمن خطرناکی چون صدام، مرهون تربیت معنوی و اخلاقی مساجد کشور بوده است. امروز مسؤولان کشور برای حفظ هویت دینی و معنوی انقلاب، باید به مساجد اهتمامی ویژه کنند و نقش کارساز و مؤثر دوران انقلاب و دفاع مقدس را به آن بازگردانند. غفلت از مساجد و نقش آن در تداوم ارزش‌های انقلاب اسلامی، در واقع کمک به نقشه‌های شوم دشمن در تخریب نقش مساجد و روحانیت است؛ چنان که امام خمینی(ره) فرمودند:«این‌ها از مساجد بد دیدند؛ خصوصاً در این دو سه سال اخیر، مسجد یک محلی بود که مردم را به نهضت و قیام بر ضد ظلم تهییج کرد. این‌ها می‌خواهند این سنگر را بگیرند.» «امروز ما برای تربیت نیروهایی که انقلاب و دستاوردهای خونبار آن را حفظ کنند، نیاز مبرم به مسجد و اصول تربیتی روحانیت همانند گذشته داریم.» «این مساجد باید مرکز تربیت صحیح باشد، و مساجد بحمدالله اکثراً این طوری است. اشخاصی که در مسجد می‌روند، باید تربیت بشوند به تربیت‌های اسلامی. مساجد را خالی نگذارید. آن‌هایی که می‌خواهند نقشه بکشند و شما را دور کنند از مساجد، دور کنند از مراکز تعلیم وتربیت، آن‌ها دشمن شما هستند.»
تشکیل بسیج مردمی
پس از تشکیل بسیج به فرمان امام خمینی(ره) در 5 آذر 1358، مساجد به عنوان بهترین نماد حضور مردم، اولین پایگاه‌های بسیج را به خود اختصاص دادند. نمازگزاران خدا جو و متعهد و انقلابی، به منظور حضور نظامی و ارایه‌ی فعالیت‌ها و مهارت‌های علمی و هنری و تبلیغی خود، استقبال قابل توجهی از پایگاه‌های بسیج مساجد نمودند. زمانی‌که نقش مساجد در شناسایی و اعزام نیروهای مستعد پررنگ‌تر شد، جوانان عاشق جبهه حضور مؤثری در پایگاه‌های بسیج یافتند، و هر یک با ارایه‌‌ی توانمندی‌های رزمی و تخصصی، آمادگی خود را برای حضور در جبهه‌های نبرد اعلام ‌داشتند. از نکات قابل توجه این‌ است که نیروهای رزمنده به هنگام اعزام، به اعضای خانواده‌ی خود سفارش می‌کردند که جای خالی آن‌ها را در مسجد و پایگاه بسیج پر کنند و شهدا نیز در وصیت‌‌نامه‌های خود کراراً سفارش امام خمینی(ره) را درباره‌ی مسجد به خانواده‌ها و بستگان خود گوشزد می‌کردند که: «مسجد سنگر است؛ سنگرها را حفظ کنید.»
پایگاه تبلیغ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس
مساجد از مراکز مهم تبلیغ جهانی انقلاب اسلامی و ارزش‌های دفاع مقدس به شمار می‌آیند. نگاهی گذرا به دوران انقلاب اسلامی، نشان می‌دهد که مردم حقایق انقلاب اسلامی و حوادث جهانی را از طریق مساجد دنبال می‌کردند. مسؤولان و شخصیت‌های سیاسی و مذهبی انقلاب، از طریق مساجد با مردم ارتباط داشتند و مطالب گفتنی را به مردم منتقل می‌نمودند. در دوران دفاع مقدس هم حوادث جبهه‌ها و پیامدهای سیاسی و اجتماعی عملیات رزمندگان، بیش‌تر از تریبون‌های مساجد برای مردم تبیین می‌شد؛ حتی فرماندهان مؤثر دفاع مقدس پس از انجام عملیات‌های مهم، در مساجد حضور پیدا می‌کردند، و درباره‌ی چگونگی عملیات‌ها و دستاوردهای آن ـ به ویژه تأثیر آن در تحولات منطقه‌ای و جهانی ـ سخن می‌گفتند و مردم هم سخنان پرشور آنان را به‌عنوان سفیران صادق دفاع مقدس، به جان و دل می‌سپردند و برای دیگران نقل می‌کردند.
جمع آوری کمک‌های مردمی توسط مساجد
مساجد در دوران دفاع مقدس از جمله مراکز مهم اعلام اقلام مورد نیاز جبهه‌ها و نیز محل جمع‌آوری کمک‌های مردمی بودند. صرف نظر از ارزش مادی کمک‌های مردمی که در خور توجه است، حضور معنوی آحاد مختلف مردم در امر کمک‌رسانی به جبهه‌ها شگفت‌آور بود. پیرمردی را می‌بینی که انگشتر یادگاری پدرش را به عنوان با ارزش‌ترین متاع زندگانی خود تقدیم رزمندگان می‌نماید و از این که به دلیل کهولت سن توان حضور در جبهه‌ها را ندارد، گریه می‌کند؛ یا پیرزنی را می‌بینی که با اهدای چند تخم مرغ محلی، خود را در دفاع مقدس سهیم می‌داند؛ یا کودکی خردسال که قلک خود را به همراه نامه‌ای برای رزمندگان به مسجد می‌آورد؛ یا مادرانی که هنر دستی و خیاطی خود را تقدیم می‌کنند؛ یا نوعروسانی که جهیزیه‌ی خود را در شب اول عروسی به ستاد کمک‌های مردمی تحویل می‌دهند؛ و ده‌ها مورد دیگر، که شگفت‌انگیزترین جلوه‌های ایثار و حماسه‌ی این ملت در تاریخ دفاع مقدس است.از آن مهم‌تر، هنگامی‌که دشمن بعثی از نبرد رو یا رو با رزمندگان اسلام در جبهه‌ها درمانده می‌شد و ددمنشانه مناطق مسکونی، آموزشی و مراکز درمانی را مورد حملات شدید هوایی و موشکی خود قرار می‌داد، مردم سراسیمه برای اهدای خون و ... به بیمارستان‌ها مراجعه می‌کردند. این حرکت‌های خدا پسندانه و ایثارگرانه‌ی مردم، موجب دلگرمی رزمندگان و فرماندهان و مسؤولان کشور می‌شد؛ تا جایی‌که احساس مسؤولیت و انگیزه برای احقاق حقوق مردم و تنبیه متجاوزان در آنان تقویت می‌گردید. تجلی ایثار و ایمان ملت خداجوی ایران در مساجد، مصداق این حدیث نورانی نبی اکرم(صلی الله علیه و آله) است که فرمودند: «المسجد بیت کل تقی» خدای متعال هم عنایت و رحمت واسعه‌ی خود را چون باران بهاری بر دل‌های خرم و سرسبز مردان و زنان ما نازل کرد، تا حماسه‌ای ماندنی و خواندنی را در تاریخ دفاع مقدس رقم بزنند و بر افتخار دفتر مجاهدان و پاکبازان راه خون و شهادت بیفزایند و ابواب فضل الهی را بر روی بندگانش بگشایند.
ترویج فرهنگ ایثار و شهادت
یکی از تأثیرات مهم مساجد در دوران دفاع مقدس، ترویج فرهنگ ایثار و شهادت بود. عمدتاً تشییع شهدا از مساجد محله‌ها شروع می‌شد و آحاد مردم با حضور بستگان و نزدیکان شهدا در مساجد، محفلی روحانی و معنوی را برپا می‌نمودند و با توسل به ائمه‌ی معصومین(علیهم‌السلام) و ارواح شهدا، برای پیروزی رزمندگان و رسوایی دشمنان اسلام، خالصانه دعا می‌کردند. همچنین برگزاری مراسم شهدا در مساجد و دعوت از سخنرانان و صاحب نظران، از فعالیت‌های مهم روحانی و بسیج مساجد به حساب می‌آمد. تشریح فرهنگ ایثار و شهادت و معرفی ویژگی‌های اخلاقی و اجتماعی شهدا، تأثیر به سزایی در روحیه‌ی مردم به‌ویژه جوانان داشت. بسیاری از ابعاد شخصیتی و اخلاقی رزمندگان، پس از شهادت آنان برای مردم بازگو می‌شد و حتی نزدیکان رزمندگان بعد از شهادت عزیرانشان متوجه می‌شدند که چه افراد بزرگواری برای شهادت گلچین شده‌اند، و خداوند خریدار جان عاشقانی است که جز به وصال او نمی‌اندیشند و در آتش فراق او می‌سوزند.
به قول حافظ:
ای گل تو دوش داغ صبوحی چشیده‌ای
مـــا آن شـقـایـقیــم کـه با داغ زاده‌ایـم
رزمندگان ما مصداق این حدیث قدسی بوده‌اند: «اولیائی تحت قبائی».یعنی دوستان واقعی من تحت پوشش محبت من هستند و در بین مردم گمنام و ناشناخته‌اند؛ غبار فروتنی بر چهره‌ی آنان نشسته است و دوست ندارند کسی از آن‌ها تعریف کند. بر خلاف ما که دوست داریم همه از ما ـ راست یا دروغ ـ تعریف کنند، آنان تعریف خود را خلاف بندگی و عبودیت می‌دانستند، و حتی دوستانی که آنان را می‌شناختند، راضی نبودند که چیزی در وصف آن‌ها بگویند. اما بعد از شهادت که دوستان و همرزمان از خصوصیات اخلاقی و سلوک عرفانی و حماسه آفرینی‌های آنان سخن می‌گفتند، همه در حیرت فرو می‌رفتند که چگونه با این عمر کوتاه و سن کم به آن مقامات بلند معنوی و عرفانی نایل آمدند.
بیان اوصاف و خاطرات شهدا در مساجد، تأثیر الگویی فراوانی در جوانان داشت و یکی از عوامل مهم تشویق آنان جهت اعزام به جبهه‌ها بود. افسوس که بعد از دفاع مقدس این استوانه‌های ایمان و شهادت فراموش شده‌اند و بعضاً با یاد و آثار آنان هم برخوردی مصرفی با ذائقه‌ی روزمرّگی می‌شود، و مساجد رفته رفته از طنین حماسه‌ی آنان بی‌بهره می‌شوند و فرهنگ عافیت جویانه، طعنه به میراث خونبار آنان می‌زند، و باغبان ناشی، گل را به جای خار وجین می‌کند.
در آن باغی که گلچین باغبان است
فغــــان بلبـلان بر آسمـــــان اسـت
نقش مساجد در نشر ارزش‌های دفاع مقدس
مساجد پس از دوران دفاع مقدس نقش مهمی در نشر ارزش‌های دفاع مقدس و انتقال پیام شهیدان پیدا کردند. برگزاری مراسم سالگرد شهدا‌، برپایی نمایشگاه‌ها، تهیه‌ی روزنامه‌های دیواری و تبلیغات عمومی، از جمله فعالیت‌های مساجد پس از دفاع مقدس محسوب می‌شود.شهیدان درباره‌ی مسجد سفارش‌های فراوان نموده‌اند؛ از آن جمله: راه ما را با حضور در مساجد ادامه دهید. شهیدان، شب وروز به روی گلدسته‌های مساجد نشسته و هنگام اذان به درب مسجد می‌نگرند که کدام یک از دوستانشان در نماز جماعت حاضر می‌شوند. شهیدان، نام بچه‌های مسجد را نوشته‌ و نزد امام حسین ـ علیه السلام ـ می‌برند، تا آن‌ها را به عنوان شیعه‌ی واقعی خود انتخاب کند و اعمالشان را تأیید نماید. شهیدی دیگر در وصیت‌نامه‌ی خود می‌نویسد: نام و خاطره‌ی ما را در مساجد زنده نگه دارید، زیرا ما در مساجد با حقایق دین و عاشورا آشنا شدیم. در مسجد جز یاد خدا همه چیز فراموش می‌شود، و راز این آیه در مسجد می‌فهمیم: «وَ اَنَّ الْمَساجِدَ لِلِّه فَلا تَدْعُوا مَعَ اللهِ اَحَداً». و همانا مساجد از آن خداست. پس هیچ کس را با خدا نخوانید.با توجه به سفارش‌های شهدا، متولیان امور باید مساجد را همان گونه که در دوران دفاع مقدس محور اصلی فعالیت‌های فرهنگی مربوط به جنگ بود، اینک نیز مرکز اصلی نشر ارزش‌های دفاع مقدس بدانند و با برنامه ریزی درست و بلند مدت، نقش مساجد را در تداوم راه شهیدان نهادینه کنند.همان گونه که مساجد و روحانیت در پیدایش ارزش‌های انقلاب و دفاع مقدس نقش قابل توجهی داشتند،‌ اینک در حفظ و نشر ارزش‌ها و حماسه‌های دوران دفاع مقدس هم نقش کلیدی و حساسی به عهده دارند، از این رو برای آن که مساجد در این زمینه به کارآمدی خود برسند، توجه به موارد زیر ضروری است:
الف. تحقق مردم سالاری دینی در مساجد
یکی از بسترهای عینی پیوند دین با مردم، مسجد است. از این رو، زمانی مردم سالاری دینی در کشور تحقق عینی پیدا می‌کند که مسؤولان و کارگزاران کشور، مساجد را مظهر پیوند علایق و آموزه‌های دینی با مردم بدانند،‌ و ائمه‌ی جماعات را به عنوان زبان گویای مطالبات مردم بشناسند، و ارتباط خود را با مردم از طریق مساجد نهادینه کنند و حضور در مساجد را به عنوان استماع مطالبات مردم و رفع نیازهای آنان مغتنم بشمارند.
ب. مسجد؛ مرکز فعالیت‌های فرهنگی
لازم است کارهای فرهنگی و تبلیغات دینی با محوریت مساجد انجام شود؛ بودجه و سرمایه‌های فرهنگی در اختیار مساجد قرار گیرد؛ و بر اساس روز شمار انقلاب و دفاع مقدس، مجالس تبلیغی و علمی، با شکوه هر چه تمام‌تر در مساجد برگزار گردد.
ج. مسجد؛ مرکز مطالبات مردم
وقتی مسجد به عنوان بنیادی‌ترین نهاد دینی و مدنی تحکیم یابد، آحاد مردم به مساجد هجوم می‌آورند، زیرا در کنار نیازهای معنوی و عبادی، مطالبات مادی و روزمره‌ی خود را نیز از طریق مساجد تأمین شده می‌دانند.
د. مسجد و پیوند دین با سیاست
پیوند دین با سیاست با شعار تحقق پیدا نمی‌کند. مساجد در طول تاریخ فعالیت خود نشان داده‌اند که برای راهبردی کردن اتحاد دین و سیاست، نقش اول را به‌عهده دارند. بسیاری از شاهان برای مشروع جلوه دادن حکومت خود، در ظاهر به مساجد و روحانیت نزدیک می‌شدند؛ در حالی‌که انقلاب اسلامی ما ماهیتی دینی دارد و باید پیوند باطنی خود را با مساجد حفظ کند. اگر انقلاب اسلامی بخواهد هویت دینی خود را منهای مساجد دنبال کند، عملاً در چالش سکولاریسم گرفتار خواهد شد.
ه‍ . مسجد؛ محل پیوند نسل امروز با فردا
مساجد، همان طور که خانه‌ی رزمندگان و شهیدان در دوران دفاع مقدس بودند، امروز بهترین کانون دینی و فرهنگی برای نشر ارزش‌ها و اهداف والای آنان به حساب می‌آیند. اگر مسؤولان دفاع مقدس،‌ مساجد را به عنوان مجاری انتقال ارزش‌های دفاع مقدس مورد توجه قرار دهند و به جای ریختن بودجه‌های کلان در هاضمه‌ی هنر مدرنیته، استعدادهای هنری و ادبی بسیجیان عزیز در پایگاه‌های مساجد و نمازگزاران خلاق را شکوفا کنند، درحقیقت پیوندی جاودانه بین نسل امروز و فردا و ارزش‌های دفاع مقدس ایجاد خواهند کرد. در آن صورت، آحاد مردم همان طور که حادثه‌ی عاشورا را در گنجینه‌ی تاریخ خود حفظ نموده‌اند، به همان شکل وقایع هشت سال دفاع مقدس را بخشی از اعتقادات خود دانسته، آن را جاودانه در سینه‌ی تاریخ این ملت خواهند داشت.
دستاوردهای بین المللی و منطقه‌ای دفاع مقدس
1. تثبیت اقتدار جمهوری اسلامی ایران
جمهوری اسلامی ایران ناخود آگاه به جنگی تمام عیار فراخوانده شد که بر اساس پیش بینی کارشناسان نظامی و سیاسی، توان مقابله‌ی ایران سه روزه بود. اما پس از هشت سال دفاع دلیرانه‌ی رزمندگان،‌ نه‌تنها دشمن نتوانست یک وجب از خاک کشورمان را اشغال کند، بلکه در اوج درماندگی و عجز قرار گرفت، و همگان به عظمت، پایداری و اقتدار جمهوری اسلامی ایران اعتراف نمودند. امام راحل(ره) در این باره فرمودند: «ما در جنگ ریشه‌های انقلاب پربار اسلامی‌مان را محکم کردیم.»تحقیقاً اگر امریکا طی هشت سال، اقتدار ملت ما را ندیده بود، در سال 2003 به جای حمله به عراق،‌ ایران را مورد حمله قرار می‌داد. اما آنچه که همواره موجب انصراف دشمن از حمله شده، تثبیت اقتدار جمهوری اسلامی ایران در دوران دفاع مقدس بوده است.
2. تضمین استقلال کشور
کشوری که مقتدر است، استقلال دارد. دشمن بعثی طی هشت سال، استقلال و آزادی ما را به چالش کشاند، اما با اثبات اقتدار نظام توسط رزمندگان،‌ استقلال کشور نیز تضمین شد. اگر همه‌ی آحاد ملت و به‌خصوص احزاب سیاسی کشور، استقلال و آزادی ایران اسلامی را مرهون مجاهدت رزمندگان و خون مقدس شهدا ندانند، می‌توان گفت با الفبای سیاست آشنایی ندارند.
3. تولد استراتژی نوین دفاعی
امروزه استراتژی‌های دفاعی و تهاجمی بر اساس مبانی کلاسیک و علوم نظامی تعریف می‌شوند؛‌ اما در دفاع مقدس،‌ دنیا با شکلی از دفاع مواجه شد که نیروی انسانی و اراده‌ی درونی او نقش اول را در دفاع داشت. عنصر ایمان و عشق به خدای متعال، امروزه مقوله‌ای است که در محافل علمی و نظامی جهان به عنوان یک استراتژی نوین مورد مطالعه است.
4. ایجاد الگوی مبارزه با قدرت‌های بزرگ
از برکات هشت سال دفاع مقدس، ارایه‌ی الگویی از مبارزه برای کشورهای اسلامی و جهان مستضعفان است. امام راحل(ره)، یکی از برکات جنگ را الگوگیری کشورهایی چون فلسطین،‌ افغانستان و ... در مبارزه علیه ستمگران و سلطه‌گران دانسته‌اند. اینک به برکت دفاع مقدس، کابوس شکست‌ناپذیری قدرت‌های بزرگ در اذهان جهانیان شکسته شده است؛ به طوری که امام راحل(ره) فرمودند: «ما در جنگ، ابهت دو ابر قدرت شرق و غرب را شکستیم.»
5. اثبات مظلومیت ایران در جهان
جمهوری اسلامی ایران که مورد هجوم ناجوانمردانه‌ی دشمن قرار گرفته بود، فریاد مظلومیت خود را به گوش جهانیان و مجامع بین المللی رسانده بود، ولی توجه جدی به خواسته‌های ایران نمی‌شد؛ گویی همگان می‌خواستند صدام پیروز میدان شود، اما صدور قطعنامه‌ی 598 و اعلامیه‌ی دبیرکل وقت سازمان ملل و نیز تجاوز عراق به کویت که اعتراف رسانه‌ها و کشورهای مختلف مبنی بر متجاوز بودن عراق را در پی داشت، سند مظلومیت جمهوری اسلامی ایران را امضا نمود و همگان به حقانیت ایران اعتراف کردند.
6. رشد روابط سیاسی و دیپلماسی با کشورها
وقتی کشورهای جهان، به ویژه کشورهای منطقه، اقتدار و ثبات نظام جمهوری اسلامی را در دوران دفاع مقدس مشاهده کردند، خواهان توسعه‌ی روابط همه جانبه با ایران اسلامی شدند. حتی کشورهایی که تحت تأثیر تبلیغات دروغین استکبار جهانی قرار گرفته بودند، در دوران دفاع مقدس دریافتند که انقلاب اسلامی، نه‌تنها قابل شکست نیست، بلکه ریشه در اعتقادات دینی و مذهبی مردم دارد.حجم فعالیت دیپلماسی و تردد نمایندگان سیاسی کشورها، به ویژه هنگامی که رژیم عراق به کویت حمله کرد، رشد قابل ملاحظه‌ای یافت؛ حتی اعتراف بعضی از کشورها به حمایت از صدام در جنگ و متجاوز بودن رژیم عراق، از جمله مباحث دیدارهای دیپلماسی بوده است.
مقاومت تحسین برانگیز
بدون شک یکی از عوامل مهم و اساسی مقاومت و پیروزی در دفاع هشت ساله، نیروی انسانی است، نیروهای متشکل از بهترین و قوی‏ترین مردان بویژه جوانان عاشق و شهادت طلب میهن اسلامی، که در دفاع از انقلاب اسلامی و تمامیت ارضی کشور مقدس جمهوری اسلامی سراز پا نمی‏شناختند.مقاومت تحسین برانگیز جوانان برومند این سرزمین در برابر استکبار جهانی، صحنه‏های بی‏بدیل و بی‏نظیری از شهادت و ایثار را خلق کرد که اگر به ضبط و ثبت و تفسیر و توزیع آن اهتمام نورزیم، به فرهنگ وتاریخ مردم این مرز و بوم، جفایی جبران‏ناپذیر روا داشته‏ایم. خلق این آثار اعجاب‏آور و حیرت‏انگیز که طبق فرمایش آن مقتدای سفر کرده، به جز در برهه‏ای کوتاه از صدر اسلام همانند ندارد، حجت را بر همگان تمام کرده است.
مهم‏ترین اوصاف رزمندگان اسلام
مهم‏ترین اوصافی که می‏توان برای رزمندگان اسلام ذکر کرد، عبارتند از:
1. ایمان به خدا
مهم‏ترین عامل قدرت و تحرک یک رزمنده و مدافع اسلام، ایمان به خداست؛ زیرا خداوند متعال مبدأ و منشأ قدرت است و به هر کاری که اراده کند، تواناست. لذا وقتی یک مدافع خود را به منبع اصلی قدرت و حیات متصل می‏کند، از هیچ قدرتی جز او ترس و وحشت به خود راه نمی‏دهد و این سرمایه بزرگی است که تنها مجاهد فی‏سبیل‏اللّه و مدافع معتقد به خدا، از آن بهره‏مند است و تکیه‏گاه اصلی رزمندگان ما نیز طی هشت سال دفاع مقدس، همین قدرت لایزال بوده است؛ به طوری که امام راحل‏قدس سره فرمودند:«مطمئن باشید از قدرت‏ها کاری ساخته نیست. هیچ نگرانی به خود راه ندهید. شما جنود خدا هستید و پیروزید. آن‏هایی که در ابتدا حرکت خودشان را شروع کردند، با طمأنینه قلبی شروع کردند و از هیچ نترسیدند. قدرت‏های بزرگ از آن جهتی که در شما هست، که آن ایمان به خداست، خبر ندارند. لذا دائم می‏گویند ما دارای موشک هستیم. آن‏ها دارای موشک هستند، ولی ایمان ندارند؛ شما ایمان دارید قلب‏هایتان با مبدأ نور و قدرت پیوند خورده است؛ پیوندی ناگسستنی.» این فرمایش امام راحل‏قدس سره در واقع تحقق آیه ذیل است که در نبرد دلیرانه رزمندگان ما مصداق عینی پیدا کرد: اِنَّ الَّذینَ قالوُا رَبُّنَااللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائکَةُ اَلاّ تَخافُوا و لا تَحْزَنُوا وَ اَبْشِرُوا بِالْجَنّةِ الَّتی کُنْتُمْ تُوْعَدُونَ محققاً آنانی که گفتند پروردگار ما خدای یکتا است و بر این پیمان استوار ماندند، فرشتگان رحمت الهی بر آن‏ها نازل شوند و گویند دیگر هیچ ترس و اندوهی از گذشته خود نداشته باشید و شما را به آن بهشتی که وعده داده شده‏اید، بشارت باد.
2. بینش و آگاهی
ایمان همواره باید با بینش و آگاهی توأم باشد. درک موقعیت سیاسی و اجتماعی و آگاهی به مصالح اسلام، افق روشنی را پیش روی مدافعان اسلام می‏گشاید، تا نیرو و توان خود را به طور مؤثر و به موقع به کار گیرند. علاوه بر این، آگاهی و هوشیاری، انگیزه دفاعی مدافعان را تقویت می‏کند؛ به طوری که تا تقدیم جان و شهادت حاضر نیستند دست از راه و هدف خود بردارند و عزت اسلام و استقلال کشور را با هیچ چیز معامله نمی‏کنند. قرآن کریم در این باره می‏فرماید:و کَاَیِّنْ مِنْ نَبِی قاتَلَ مَعَهُ رِبّیُّونَ کَثیرٌ فَما وَ هَنُوا لِما اَصابَهُمْ فی سَبیلِ‏اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَکانُوا وَاللّهُ یُحِبُّ الصّابِرینَ چه بسیار پیش آمده که جمع کثیری از پیروان پیامبری در جنگ کشته شده‏اند؛ با این حال، اهل ایمان با سختی‏هایی که در راه خدا به آن‏ها رسید، مقاومت کردند و هرگز بیمناک و زبون نشدند و سر به زیر بار دشمن فرو نیاوردند و راه صبر و ثبات پیش گرفتند که خداوند صابران را دوست دارد.بنابراین، لازمه سرافرازی و استقلال و تسلیم نشدن در برابر دشمن، مقاومت و پایداری آگاهانه است. از این رو، امّت پیامبرصلی الله علیه وآله سختی‏ها و فشارهای دشمن را تحمل کردند، ولی تن به سازش ذلّت‏بار ندادند و حفظ استقلال و شرف و آزادی ملت برای آن‏ها از هر چیز مهم‏تر بود؛ چنان که امام راحل‏قدس سره فرمودند:«اگر ما تسلیم امریکا و ابرقدرت‏ها می‏شدیم، ممکن بود امنیّت و رفاه ظاهری درست می‏شد و قبرستان‏های ما پر از شهدای عزیز ما نمی‏گردید؛ ولی مسلماً استقلال و آزادی و شرافتمان از بین می‏رفت.» بدین ترتیب، بینش و آگاهی برای مدافعان و جنگجویان در حوزه اسلام، لازم است. آگاهی و بصیرت، نه تنها بازوی ایمان است، بلکه توان دفاعی مدافعان را نیز افزایش می‏دهد؛ به همین دلیل مولای متقیان علی‏علیه السلام در توصیف رزمندگان اسلام می‏فرمایند:«حَمَلُوا بَصائرَهُمْ عَلی اَسْیافِهمْ» بینش و آگاهی خود را بر شمشیرهایشان حمل می‏کردند.
3. ولایت پذیری
یکی از مهم‏ترین ویژگی‏های رزمندگان ما در دوران دفاع مقدس، ولایت پذیری بود. آنان دریافته بودند که ولایت، حیات طیبه است ؛ حیاتی که با درک و اطاعت ولایت نصیب انسان می‏شود و نسیم دل‏انگیز این حیات از آیات شریف قرآنی، روح و جان آن‏ها را نوازش می‏داد، زیرا قرآن می‏فرماید:یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنوُا اسْتَجیبوُاللَّهِ وَ لِلرَّسوُلِ اِذا دَعاکُم لِما یُحییکُمْ. ای کسانی که ایمان آورده‏اید، ندای دعوت خدا و رسولش را اجابت کنید، زیرا شما را زنده می‏کند.این رمز پنهانی است که رزمندگان ما در طول دوران مبارزه و بعد از آن به حقیقت آن واقف شدند و هویّت و عزّت و سعادت دنیا و آخرت خود را در حیات ولایی یافتند و بدان اعتقاد راسخ پیدا کردند.هر که کوی ولایت را زیارت کند، ثواب اعمال او بیش از آن است که قابل تصور باشد.
به قول حافظ:
ثواب روزه و حج قبول آن کس برد
که خاک میکده عشق را زیارت کرد
در این جا برای نمونه می‏توان مالک اشتر را مثال زد که مولای متقیان علی‏علیه السلام در وصف او می‏فرماید:«فَاسمَعوا لَه وَ اَطیعوُا اَمرَه فیما طابَقَ الحَقّ فَاِنَّهُ سَیفٌ مِن سُیوفِ اللَّه لا کلیلَ الظَّبه و لانابی الضَّریبه فَاِن اَمرکُم اِن تنفِروا وَ ان اَمرکُم ان تُقیموا فَاِنَّهُ لا یقدم و لایَحجُم و لا یؤَخّر و لا یقدم اِّلا عَن اَمری» پس سخنش (مالک اشتر) را بشنوید و امر و فرمانش را در آنچه مطابق حق است پیرو باشید، زیرا او شمشیری است از شمشیرهای خدا که تیزی آن کند نمی‏شود و ضربه آن بی اثر نمی‏گردد.پس اگر شما را امر کند که به سوی دشمن بروید، روانه گردید و اگر فرمان دهد که نروید، بمانید که او در هر کاری پیش نمی‏افتد و بر نمی‏گردد و رو بر نمی‏گرداند و جلو نمی‏رود ؛ مگر به دستور من. همان طوری که ملاحظه می‏شود، همه آوازه و عظمتی که مالک‏اشتر دارد، برای اطاعت صادقانه و عشق به مقام ولایت امیرمؤمنان‏علیه السلام است. بنابراین، ولایت، سلطه نیست، بلکه مربی است. ولایت چیزی از انسان نمی‏ستاند، بلکه همه چیز به انسان می‏دهد. ولایت، انسان را تعریف می‏کند و به او حرّیّت و آزادگی و صلابت می‏بخشد. ولایت، در واقع حق مداری است و جویندگان حق را هدایت می‏کند. ولایت، پرتوی از حکومت خدا بر روی زمین است و در پرتو آن، خدا مداری و عدالت خواهی تحقّق پیدا می‏کند. ولایت، روحیه ستیز با دشمنان را در انسان می‏دمد و عزّت اجتماعی و سیاسی کشور را تضمین می‏کند. اینک درس اطاعت پذیری از قیام ولایت را از رزمندگان اسلام می‏آموزیم تا دریابیم که چگونه ولایت به صورت جوهر مقاومت و ایثار در حماسه رزمندگان ما درخشیده است.
شهید چمران در مورد ولایت امام خمینی (ره) می‏گوید:«این انقلاب بزرگ و تاریخی را ابرمردی رهبری می‏کند که در تاریخ بی نظیر است. ایمان به پاکی و تقوا و فداکاری و پایداری او را نظیری نیست. اگر همه راهبران انقلابی دنیا را سر هم بگذارند، از یک موی رهبر عالیقدر انقلاب ما کمتر هستند. این انقلاب صورت گرفته است تا ریشه‏های استثمار و استبداد و استعمار را بسوزاند؛ عدالت اجتماعی را تأمین کند؛ فقر و جهل و ظلم و فساد را از بین ببرد؛ ستم‏ها و محرومیت‏ها و ناراحتی‏ها و بی عدالتی‏ها را که قرن‏ها بر این کشور سیطره داشته است، نابود کند.»
شهید حاج همّت در مورد ولایت امام خمینی می‏گوید:«مادر! جهل حاکم بر یک جامعه، انسان‏ها را به تباهی می‏کشد و حکومت‏های طاغوت مکمل این جهلند و شاید قرن‏ها طول بکشد که انسانی از سلاله پاکان زاییده شود و بتواند رهبری یک جامعه سر در گم و سر در لاک خود فرو برده را در دست گیرد و امام، تبلور سلاله ادامه دهندگان راه امامت و شهامت و شهادت است. کلام او الهام بخش روح پرفتوح اسلام در سینه و وجود گندیده من بوده و هست.»
شهید یوسف کلاهدوز در مورد ولایت امام خمینی می‏گوید:نقش کلاهدوز در عملیات ثامن الائمه‏ علیه السلام تعیین کننده بود و می‏توان آن را اوج اخلاص او نسبت به حضرت امام خمینی قدس سره دانست. شاهد بودم که در طراحی و سازماندهی عملیات و ایجاد هماهنگی بین ارتش و سپاه تلاش بی‏وقفه‏ای می‏کرد.
وقتی آبادان در محاصره دشمن قرار داشت و بنی صدر موضوع تخلیه شهر را مطرح کرده بود، او به خدمت حضرت امام قدس سره رسید و در این باره نظرخواهی کرد. امام قدس سره در جواب فرموده بودند: «حصر آبادان باید شکسته شود.»او اعتقاد داشت حرف امام قدس سره بی حساب نیست و از منبع غیبی الهام می‏گیرد.وقتی درباره عملیات، با بی‏میلی تعدادی از فرماندهان مواجه شد، گفت: «اکنون که حضرت امام فرمودند حصر آبادان باید شکسته شود، اگر ما زنده نبودیم، بر ما تکلیف نبود ولیکن اکنون که ما زنده‏ایم، مکلف هستیم که فرمان امام را اجرا کنیم و حصر آبادان را بشکنیم. ما هشت ماه خون دل خوردیم و صبر کردیم و به این دلیل دست روی دست گذاشته بودیم و نظاره می‏کردیم و پیروز شدیم و از این پس هم باید پشت سر امام حرکت کنیم. نباید در جا بزنیم، نباید خسته بشویم، نباید در کار نظامی احساساتی بشویم.»
شهید مهدی باکری در وصیت نامه خود می‏نویسد:اینک فرازهایی از وصیت نامه این شهید را که صفا بخش جان است، می‏آوریم:«سلام بر روح خدا، نجات دهنده ما از عصر حاضر؛ عصر ظلم و ستم، عصر کفر و الحاد، عصر مظلومیت اسلام و پیروان واقعی‏اش. عزیزانم! اگر شبانه روز شکر گذار خدا باشیم که نعمت اسلام و امام را به ما عنایت فرموده، باز کم است. آگاه باشیم که سرباز راستین و صادق این نعمت شویم. خطر وسوسه‏های درونی و دنیا فریبی را بشناسیم و برحذر باشیم که صدق نیّت و خلوص عمل، تنها چاره ساز ما است.... بایستی محتوای فرامین امام را درک و عمل کنیم تا بلکه قدری از تکلیف خود را در شکر گذاری به جا آورده باشیم. وصیت من به مادرم و خواهران و برادران و اهل فامیل: بدانید اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست؛ همیشه به یاد خدا باشید و فرامین خدا را عمل کنید و از ته قلب پشتیبان و مقلّد امام باشید.»
شهید حاج حسین خرازی در مورد ولایت امام خمینی می‏گوید:«کاری به خط و خط بازی‏ها نداشته باشید؛ ببینید امام چه می‏گوید، مسیر امام کدام است، اگر قبول داریم که امام ولی فقیه هستند که مسلماً هستند، پس ما باید با او باشیم؛ هر چه گفت، همان را بپذیریم ؛ هر که را انتخاب کرد، همان را قبول کنیم. اگر نماینده‏ای را برای منطقه‏ای برگزید، مطیع نماینده او باشیم. اگر کسی مسؤولیتی دارد، از برکت خون شهدا دارد؛ از وجود نازنین امام دارد؛ ما درباره سیاست باید به او اقتدا کنیم.»
شهید آیه‏الله محلاتی در وصیت نامه‏اش عشق و علاقه خود را نسبت به امام این گونه بیان می‏کند:«از معظم له ]امام[ بخواهید برای آمرزش من، دعای مخصوص نماید. من در این عالم به او عشق می‏ورزیدم و امر او را امر خدا و رسول‏صلی الله علیه وآله می‏دانستم. امید است ایشان هم بعد از این عالم در پیشگاه خداوند شفاعت کند تا ان شاء اللَّه در آن دنیا در کنار ایشان باشم».
شهید محلاتی در کلام مقام معظم رهبری:«...از خصوصیات دیگر شهید محلاتی، عشق و ارادت وافر به امام بود. او علاقه و اعتماد خاصی به نظرهای امام داشت؛ به طوری که هر موقع امام یک چیزی را بیان می‏کردند، مثل یک امر تعبّدی، برایش لازم الاجرا بود. چه روزی که امام حکم داده بود که باید این کار بشود و چه روزی که حکم نداده بود، ولی ایشان می‏فهمید که تمایل امام به این است.... اعتماد و ارادت ایشان به امام به نظر من یکی از عوامل خستگی ناپذیری ایشان بود. این را من احساس می‏کردم که حضرت امام قدس سره نیز یک اعتمادی به او داشتند و نظرهایش را گوش می‏کردند.»
بخشی از سفارشات شهید محلاتی که در تاریخ 19/11/64 خطاب به برادران پاسدار و بسیجی ابلاغ شده است:
- در سپاه، کلیه امور براساس تبعیّت از ولایت فقیه یعنی تسلیم مطلق در مقابل رهنمودها و فرامین حضرت امام انجام گیرد.
- تبعیّت از خط مشی مقام رهبری در کلیه امور عقیدتی، فکری، سیاسی و نظامی لازم است.
- استقلال سپاه و وابسته نبودن آن به هیچ شخصیت و گروه و دسته خاصی را حفظ کنید و توجه داشته باشید که به فرمان امام امت، هر نوع باندبازی و گروه‏گرایی در سپاه ممنوع است.
- در وضع فعلی که امام امت می‏فرمایند: »مسأله اصلی، جنگ است« کلیه واحدها شرعاً موظف هستند در درجه اول به امور جنگ بپردازند و هر نوع اهمال و سستی در این مورد جایز نیست.
ولایت پذیری بسیجیان
تفکر بسیجی که تبلور اطاعت صادقانه از مقام ولایت است، در دوران دفاع مقدس از زیباترین جلوه‏ها و نمادها برخوردار بود؛ به ویژه در شهرهای جنگی، که زن و مرد و کودک و جوان را به مقاومتی اعجاب‏انگیز در سایه ولایت فقیه واداشته بود، و آنچه که حقیقتاً دشمن را درمانده کرد، حیرت و سردرگمی در شناخت تفکر بسیجی بود. از میان هزارها صحنه مقاومت حیرت‏انگیز، به خاطره‏ای از شهید مهدی زین الدین (فرمانده دلاور لشکر 27 علی بن ابیطالب) بسنده می‏کنیم که گفت:در شهر هویزه یک پیرمرد، دو پیرزن و دو پسر بچه ده ساله ساکن بودند. پرسیدم چرا نرفتید؟ گفت: جوان‏هامون با حسین علم الهدی رفتند، ما موندیم؛ هم دهن کجی به عراقی‏هاست و هم دلگرمی بیشتر بچه‏ها... صدای جیپی بلند شد؛ پیرمرد مرا در اتاق مشرف به خیابان مخفی کرد. سرگرد عراقی پیاده شد و به پیرمرد گفت: «رئیس شما از این پس صدام است؛ ]امام[خمینی را فراموش کنید.» یکی از دو پسر بچه جلو آمد و گفت: «بابام با حسین علم‌الهدی رفته با شما بجنگه، این عکس امام را هم او به من داده.»سرگرد عکس را گرفت و پاره کرد و گفت: ]امام[ خمینی را فراموش کنید. بچه پاره‏های کاغذ را جمع کرد و بوسید و تفی به صورت او انداخت. سرگرد گلوله‏ای به سر او شلیک کرد و شهید شد. پسر دومی جلو آمد. چون شهادت او هم حتمی بود، از پنجره با رگباری سرگرد و همراهش را هلاک کردم؛ بلافاصله دو پیرزن و پیرمرد و پسربچه را سوار جیپ عراقی کردم و از شهر دورشان نمودم.
ولایت در اسارت
مقاومت و پایداری رزمندگان ما در سیاهچال‏های دژخیمان بعثی، ضرب المثل روزگار است. خواندن یا شنیدن آن‏هابه قدری حیرت‏انگیز و تعجب آور است که عقول دنیوی ما، ساحت مقاومت و ایثار آنان را درک نمی‏کند، پس باید با زبان عشق این حماسه‏ها را تفسیر کرد. دژخیمان بعثی از شدّت علاقه و عشق رزمندگان اسلام به مقتدای خویش با خبر بودند، لذا سعی می‏کردند با جسارت به امام راحل قدس سره روح و جان آن عزیزان را شکنجه دهند.
آقای حمید محمّدی، از آزادگان سرافراز، در این باره می‏نویسد:«بارها می‏خواستند که ما را وادار کنند تا به امام عزیزمان توهین کنیم؛ به کسی که شنیدن حتی یک کلامش در محیط اسارت، ماه‏ها روحیه ما را شاد و عالی نگه می‏داشت ؛ به کسی که به عشق دیدارش روزهای سخت را امیدوارانه سپری می‏کردیم. هر چه کردند، لب از روی لب هیچ کداممان نجنبید. فرمانده که چشمانش داشت از حدقه در می‏آمد، همراه با بقیه سربازها حسابی افتادند به جان ما، از ضربه‏ای که به صورت و سرم خورد، در یک لحظه از خود بی خود شدم و خون از دهانم بیرون ریخت ؛ زیر چشمانم سیاه و کبود شده بود، بچه‏های دیگر هم وضعشان بهتر از من نبود.بعد از شش روز که در زندان اردوگاه بودیم، دوباره آمدند و تا حدی که دوست داشتند، مشت و لگد نثارمان کردند. پانزده روزی که در زندان بودیم، دیگر چشم‏هایمان به تاریکی محیط و بدن‏هایمان به ضربه‏های بعثی خو گرفته بود. در طول این مدت، فقط چند دقیقه‏ای بعد از آمار اجازه می‏دادند که برای رفتن به دستشویی از زندان خارج شویم.»
همچنین صحنه‏های متهوّرانه‏ای که رزمندگان ما در اسارت آفریدند، بسیار برای ما آموزنده و عبرت‏انگیز می‏باشد و راه و رسم اطاعت از مقام ولایت را به ما می‏آموزد. بیان یک نمونه، آن هم از سوی یک بسیجی کم سن و سال قابل توجه است: بعثی‏ها در بازرسی بدنی از اسرا، ضمن ضبط وسایل، متوجه وجود چند قطعه عکس در جیب‏های ما شدند که در پس زمینه یکی از عکس‏ها تصویر حضرت امام خمینی قدس سره به چشم می‏خورد. عراقی‏ها پس از دیدن تصویر حضرت امام، آن را به یکدیگر نشان دادند و ادای احترام کردند که در این میان یکی از افسران عراقی متوجه شد و وقتی وضع را چنین دید، عکس را گرفت و آن را جلوی یکایک اسرا برد و از ایشان خواست تا ضمن بی احترامی به عکس، به شخصیت حضرت امام نیز توهین کنند.خلاصه نوبت به برادر سیزده ساله‏ای به نام سهیل رسید. او عکس را گرفت، چند لحظه به آن نگاه کرد و سپس در حالی که همه چشم‏ها به او خیره شده بود، در میان حیرت و تعجب همگان، ابتدا عکس را به صورت چسباند و بعد آن را غرق بوسه کرد.سایر اسرا همچنان که ناظر این صحنه تعجب آور بودند، به حیرتشان افزوده شد، زیرا این عمل متهوّرانه سهیل، درس بزرگی بود به یک یک اسرا، و پیامد آن شکنجه و ضرب و شتم سهیل بود از سوی بعثی‏ها.آری، شیر اگر در قفس باشد، باز هم شیر است، و روباه اگر در صحرا و بیابان آزاد باشد، باز هم روباه است. رزمندگان عزیز ما اگر چه سالیان دراز در اسارت دژخیمان بعثی بودند (بعثیانی که در شقاوت و بیرحمی و کاربرد انواع روش‏های پیشرفته در شکنجه عزیزان ما، روی سفّاکان تاریخ را سفید کردند) اما غرور و شهامت ایمانی و عشق‏آن‏ها به ولایت در همه صحنه‏ها و پهنه‏های آفاق و انفس درخشید.
مرا به جز تو نیازی به دار فانی نیست
دمی که بی تو برآید ز زندگانی نیست
مرا ز آتش هجران کجا بود پروا
که شمع دیر ترا میل سرفشانی نیست
دلم رسیده به کویَت مگو چه آوردی
که عاشقانِ ترا جز غم ارمغانی نیست
4. دنیا گریزی و ساده‏زیستی :
در میان تعالیم دینی از «دنیا» با تعابیر مختلفی یاد می‏شود؛ گاهی مورد مذمت بسیار قرار می‏گیرد و گاهی مورد ستایش. لذا قبل از همه لازم است برای فهم ماهیّت «دنیا»، از نصوص دینی پرسش کنیم و نظر دین و بزرگان آن را در این‏باره جویا شویم.در برخی از نصوص دینی «دنیا» مورد توجه قرار گرفته است؛ طوری که مولای متقیان علی‏علیه السلام می‏فرمایند:وَ انَّما ینظُرُ المُؤمِن اِلی الدُّنیا بعینِ الاعتِبار، وَ یقتات مِنها بِبَطنِ الاضطِرار بنابراین، دنیا عبرتکده می‏باشدو بهره وری از آن در حد نیاز و ضرورت، مفید است. معبر آخرت ما دنیاست، پس باید از این معبر خوب استفاده کرد.اما آیاتی هم در قرآن کریم وجود دارد که »دنیا« را نکوهش می‏کند، از جمله: وَ مَا الحَیوةُ الدُّنیا اِلاّ مَتاعُ الغُرُورِ دنیا جز متاع فریب و غرور چیزی نیست. وَ مَا الْحَیوةُ الدُّنیا اِلاّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ دنیا جز بازیچه کودکان و هوسرانی بی‏خردان نیست. یاد آوری می‏شود دنیای مذموم، دنیایی است که به هنگام تعارض و تزاحم با آخرت، ترجیح داده می‏شود. کافران، مشرکان، منافقان و دنیاپرستان، کسانی هستند که آخرت را فدای دنیا می‏کنند.در روایات دیگری این چنین آمده است:فیها اَوحی اللَّه تَعالی اِلی موسی اعلَم ان کلّ فِتنَه بَذرها حُبُّ الدُّنیا در آنچه خداوند به حضرت موسی وحی کرده است؛ بدان! بذر تمامی فتنه‏ها دنیا دوستی است. حُبُّ الدُّنیا رَأسُ الفِتنَ وَ اَصلُ المِحَن. دنیا دوستی سر منشأ فتنه‏ها و مایه رنج‏هاست.
برای مبارزه در راه خدا شرایطی وجود دارد که تحصیل آن لازم است و موانعی نیز هست که پرهیز از آن‏ها واجب می‏باشد. اما مهم‏ترین رکن و اصلی‏ترین شرط، همان تجارت دنیا و آخرت است؛ یعنی فروش دنیا و خرید آخرت؛ و منظور از دنیا که رأس هر خطیئه است، همان توجه به غیر خداست، زیرا همان طور که آخرت درجاتی دارد، دنیا نیز درکاتی دارد که بعضی از برخی دیگر فروتر و پست‏تر می‏باشد. شرط اصلی جهاد در راه خدا، همانا اجتهاد در تشخیص دنیا با همه درکات، و تمییز آخرت با همه درجات آن است و همچنین اقدام به داد و ستد و از دست دادن دنیا که در حقیقت رهایی از درکات آن می‏باشد. قرآن کریم در این‏باره می‏فرماید:قُل اِن کان آباؤُکُم و اِخوانُکُم و اَزواجُکُم وَ عَشیرتُکُم وَ اَموالٌ اقْتَرَفتُموها و تِجارةٌ تَخشَونَ کَسادَها و مَساکِنُ تَرضَونَها اَحَبّ اِلَیکُم مِنَ اللَّه رَسولِهِ وَ جِهادٍ فی سَبیلِهِ فَتَربَّصوا حَتّی یَأتِی اللَّه بِأمرِه وَ اللَّهُ لایَهدی القَومَ الفاسِقین ای رسول! بگو ای مردم اگر شما پدران و پسران و برادران و زنان و خویشاوندان خود و اموالی را که جمع کرده و مال‌التجاره‏ای که از کسادی آن بیم دارید و منازلی که به آن دل خوش نموده‏اید، بیش از خدا و رسول و جهاد در راه او دوست می‏دارید، پس منتظر باشید تا قضای حتمی خدا جاری گردد که خداوند قوم فاسق بدکار را هدایت نخواهد کرد. البته مال و زن و فرزند و دارایی‏های دنیا تا آن جا خوب و ارزشمند هستند که مانع راه خدا و رسول و جهاد در راه او نشوند، در غیر این صورت، آفات هدایت و دین داری به حساب می‏آیند و کسانی که در بند دنیا و دودمان خود گرفتار شوند، از بزرگ‏ترین زیانکاران به شمار می‏روند. اما یک مجاهد فداکار همواره امیال و منافع مادی خود را فدای منافع اسلام و خدای تعالی می‏کند و نه تنها سرمایه‏های دنیایی، بلکه سرمایه معنوی خود، یعنی جان را نیز تقدیم خدا می‏کند.
امام راحل‏قدس سره فرمودند:«باید انسان تمام امیال خودش را فدای میل اسلام بکند؛ همان طور که شما و همه رزمندگان ما واقعاً یک چهره‏هایی هستید که جان خودشان را که سرمایه همه چیز است، این را دارند فدا می‏کنند برای اسلام.» بنابراین، تا زمانی که انسان از دلبستگی به دنیا اجتناب کند و آنچه را که دارد، در هر شرایطی فدای منافع اسلام کند، انگیزه دفاع در او قوت می‏گیرد و فرهنگ دفاع نیز در مدار خود استوار می‏ماند. اما اگر به دنیا و رفاه‏طلبی رو آورد، نه تنها انگیزه دفاع از اسلام و ارزش‏ها در او از بین نمی‏رود، بلکه دلبستگی‏ها و تعلّقات دنیایی، او را در موضع دشمنی با مدافعان اسلام قرار می‏دهد.بدین ترتیب، نتیجه می‏گیریم که فرهنگ دفاع با فرهنگ رفاه‏طلبی قابل جمع نیست، و هر یک دیگری را دفع می‏کند؛ چنان که امام راحل قدس سره در بیانی بسیار زیبا فرمودند:«بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحت‏طلبی، بحث دنیاخواهی و آخرت جویی، دو مقوله‏ای است که هرگز با هم جمع نمی‏شوند ؛ و تنها آن‏هایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. فقرا و متدینین بی بضاعت، گردانندگان و برپادارندگان واقعی انقلاب هستند.» بنابراین، آنچه لازمه حفظ روحیه دفاع و انگیزه مبارزه دائمی با دشمنان اسلام است، قناعت و بی‏اعتنایی به دنیاست. آنان که فکر می‏کنند با داشتن سرمایه و رفاه می‏توانند مبارز صحنه‏های دفاع از اسلام هم به حساب آیند، به فرموده امام راحل‏قدس سره سخت در اشتباه هستند.به همین سبب مولای متقیان علی‏علیه السلام از »خباب بن ارت« به عنوان الگوی عینی مدافعان اسلام یاد می‏کنند که در طول عمر هفتاد ساله خویش، در قناعت و ساده زیستی زندگی کرد و همواره مرد پیروز میدان دفاع از اسلام و حریم ارزش‏های الهی به شمار می‏آمد: یَرحم اللَّه خباب ابن الارت فَلَقَد اَسلَمَ راغِباً هاجراً طائعاً و قَنَعَ بِالکَفاف وَ رَضِی عَنِ اللَّه، و عاشَ مُجاهداً، طوبی لِمَن ذکر المَعاد، و عمل الحِساب، وَ قَنَعَ بِالکَفافَ وَ رَضِی عَن اللَّه خدا خباب بن ارت را بیامرزد که از روی میل و علاقه، اسلام را قبول کرد و از وطن هجرت نمود، و قناعت او از دنیا به اندازه کفاف بوده است (یعنی به حد کافی از دنیا قناعت می‏کرد) و از خدا راضی و خشنود بود. در زندگی همواره اهل جهاد و مقاومت بود. خوشا به حال کسی که به یاد معاش باشد و برای روز واپسین کار کند و به اندازه روزی خود قناعت نماید و از خدا خشنود باشد.اینک زندگی برخی از سرداران عزیز دفاع مقدس را پی می‏گیریم تا به یاری حق تعالی، نگرش آن‏ها به دنیا سرلوحه اعمال و رفتار ما قرار گیرد.به راستی که گفتار و رفتار شهید چمران به قدری به هم آمیختگی داشت که موجب حیرت و اعجاب همگان شده است. ایشان در مورد دنیا می‏فرماید:«اکنون حیات آنقدر در نظرم پست شده است که به خاطر جان خود یا هستی همه دنیا حاضر نیستیم حقی را زیر پا بگذارم یا دانه‏ای را به زور از موری بستانم و یا در ادای کلمه حق، از مرگ یا چیزی و یا کسی وحشت کنم، بلکه دست از جان شسته، خود به پیشواز حوادث آمده‏ام و همه هستی خود را خالصانه تقدیم کرده‏ام.» مردان الهی اگر چه دوران حیات مادی آن‏ها کم است، اما درخشش معنوی آن‏ها در تاریخ و افکار عمومی بسیار بلند و پایدار است. شهید همّت از کسانی است که دنیا را خوب برای ما تعریف می‏کند.
ایشان خطاب به والدین خود می‏گوید:«پدر و مادر فرهمند و مهربان! واضح است که من هم چونان مردان عادی زندگی را دوست دارم؛ دنیا چیزی نیست که انسان از آن روی‏گردان باشد.وقتی که پیامبرصلی الله علیه وآله دنیا را کشتزار سرای باقی می‏داند: «الدُّنیا مَزرَعةُ الاخِرَه» چگونه می‏شود من، از این مزرعه پربار بیزار گردم. لکن دل به دنیا بستن را نمی‏پسندم، خویشتن را به دنیا نمی‏آلایم، خود را سرگرم این دنیای فانی و گذرا نمی‏سازم، از جهان ابدی و از نعمت‏های بی کران »جنات عدن« غفلت نمی‏ورزم و شخصیت حقیقی خود را که مقام خلیفة اللَّه است، به ورطه فراموشی نمی‏سپارم.پدر و مادر من! من زندگی را دوست دارم، ولی نه آنقدر که آلوده‏اش شوم و خویشتن را گم کنم. علی وار زیستن و حسین وار شهید شدن را دوست دارم. الگوی یک مؤمن، از بند هوی و هوس رستن است و من این الگو را نیز دوست دارم.»
شهید حسین خرازی علاوه بر این که به مال دنیا بی اعتنا بود، هیچ وقت به مقام و منصب هم دلبستگی نداشت و می‏گفت: «مقام فایده‏ای ندارد، من علاقمندم که بی آلایش همیشه در میان بسیجی‏ها باشم و به درد دل آن‏ها برسم»، به همین لحاظ اغلب شب‏ها به سنگرها یا خوابگاه‏ها سرکشی می‏کرد.اصولاً حاج حسین، رزمنده‏ای متقی و خدا ترس بود؛ هر چه می‏کرد برای رضای خدا بود؛ هر لحظه آماده شهادت بود.بعد از عملیات خیبر که دستش قطع شده بود، به دیدارش رفتم؛ به من گفت: «ما در این دنیا هیچ کار عمده‏ای نداریم، جز جهاد فی سبیل اللَّه» و سرانجام هم در این راه به دیگر دوستان و رفقایش پیوست. شهید حسین خرازی در لباس پوشیدن چنان ساده بود که از هر لباس خود مدت زیادی استفاده می‏کرد، به حدی که کهنه می‏شد. وقتی به ایشان اصرار می‏کردند که لباس جدیدی بگیرد، می‏گفت: «درست است که من اختیار دارم به اندازه نیازم از بیت المال مسلمین بردارم، اما به خودم اجازه نمی‏دهم و تا حد امکان از همین لباس‏ها استفاده می‏کنم.»
مسؤول حمام لشکر امام حسین‏علیه السلام می‏گفت: «یک بار شاهد بودم که شهید خرازی پیراهن خود را شست و مدتی صبر کرد تا خشک شده آنگاه آن را پوشید و رفت.» در مورد زهد و ساده زیستی شهید حاج غلامرضا صالحی، قائم مقام لشکر حضرت رسول‏صلی الله علیه وآله سخن‏ها گفته‏اند: «قرار بود عملیات در یکی از جبهه‏های جنگ صورت پذیرد، به همین دلیل فرماندهان و معاونین یگان‏هایی که قرار بود در عملیات شرکت کنند، در یک محل گرد آمده بودند؛ از جمله شهید حاج غلامرضا صالحی، قائم لشکر حضرت رسول‏صلی الله علیه وآله. او میان بچه‏ها آمده بود و با آن‏ها احوالپرسی می‏کرد. چیزی که جلب نظر می‏کرد، لباس بسیار ساده او بود. بچه‏ها به او گفتند شما که یک فرمانده عالی‏رتبه هستید، پوشیدن چنین لباسی زیبنده‏تان نیست.
او قاطعانه گفت:ما ساده زیستی و خلوص را از رهبران راستین خود همچون علی آموخته‏ایم.» به راستی شهید صالحی انسان را به یاد این جمله زیبای امیرالمؤمنین علی‏علیه السلام در نهج البلاغه می‏اندازد که فرمود:وَ اللَّهُ لَقَد رقعت مدرعتی هذه حَتّی استَحیَیتُ مِن راقعها به خدا قسم مرا جامه پشمینی بود که از بس آن را وصله کردم، از خیاط آن خجالت می‏کشیدم.
شهید باکری بسیار ساده زیست بود و در حفظ بیت المال بسیار کوشا بود؛ حتی همسرش را از خوردن نان رزمندگان برحذر می‏داشت و از نوشتن با خودکار بیت المال منع می‏کرد. وقتی همرزمانش او را به عنوان فرماندهی که مندرس‏ترین لباس بسیجی را مدت‏های طولانی استفاده می‏کرد، مورد اعتراض قرار دادند، گفت: تا وقتی که می‏شود استفاده کرد، استفاده می‏کنم.»
یکی از بستگانش در مورد ساده زیستی شهید باکری می‏گوید:«مهدی هنگامی که در شهرداری خدمت می‏کرد، از حقوق خود، کارمندی را برای بچه‏های بی سرپرست پرورشگاه استخدام کرده بود، یا حقوق خود را نمی‏گرفت و اگر می‏گرفت، به افرادی که نیاز داشتند می‏داد و در شهر همچون یک کارگر همراه کارگران شهرداری کار می‏کرد. شنیدم که ماشین بنز صفر کیلومتر در شهرداری بود و ایشان استفاده نمی‏کردند. وقتی یکی از دختران بی سرپرست پرورشگاه عروسی می‏کند، ماشین را می‏دهد و می‏گوید تزئین کنند و برای اوّلین بار در عروسی این دختر بی سرپرست استفاده شود.» در مورد ساده زیستی شهید محمد علی اربابی، رئیس ستاد لشکر زرهی 8 نجف اشرف، حتی در محیط کار سخن‏ها گفته شده است که به یک نمونه از آن اشاره می‏کنیم: «یک روز به ستاد لشکر هشت برای ملاقات با رئیس ستاد، شهید اربابی رفتم. تابستان بود و گرما بیداد می‏کرد. از پشت پنجره ستاد که رد می‏شدم، دیدم کولر گازی اتاق رئیس خاموش است. با خود گفتم: حالا هم که در این گرمای طاقت فرسا تا این جا آمدم، اربابی نیست. دستگیره در را فشار دادم؛ با تعجب متوجه شدم که در باز است و اربابی داخل اتاق مشغول کار می‏باشد. پیشانی و اطراف چهره‏اش از عرق خیس بود و موهای جلو سرش به پیشانی چسبیده و لباسش از عرق نقش گرفته بود.اول فکر کردم برق نیست یا کولر خراب است. وقتی از اربابی پرسیدم که این اتاق که کولر گازی دارد، چرا روشن نمی‏کنی؟با دستمال عرق‏هایش را پاک کرد و گفت: الان بچه‏ها در داخل چادر از گرما نفس‏هایشان حبس شده؛ اگر من کولر را روشن کنم، مرتکب گناه شده‏ام.» این‏ها نمونه‏ای از زهد و وارستگی رزمندگان ماست که اگر سبکبار و وارسته از دنیا نبودند، نمی‏توانستند در میدان جهاد و شهادت، عاشقانه اوج بگیرند.
5. دعا و نیایش
یکی از اوصاف برجسته رزمندگان، روح عبودیّت و توجه قلبی و خالصانه به خدای متعال بود. نماز و دعا و توسل و تهجّد آنان برای بیدار دلان بسیار آموزنده و راه گشاست. چه نیکوست که به طور مجزّا، اجمالاً به هر یک از این موارد بپردازیم.زیباترین نوع عبادت و پرستش خدای متعال است. نماز خالصانه و از روی نیاز، در تحوّل حالات انسان بسیار مؤثر است، و از طرفی عمود خیمه ایمان محسوب می‏شود؛ چنان که مولای متقیان علی‏علیه السلام فرمودند:اللَّه اللَّه فی‏الصَّلاة فإنَّما عَمودُ دینکُم خدا را خدا را درباره نماز، که نماز عمود خیمه ایمان شماست.
یکی از سنت‏های نیکو و تحسین برانگیز رزمندگان و آزادگان سرافراز، تهجّد و شب‏زنده‏داری بود، که این میراث گرانبها را از ائمه معصومین‏علیهم السلام و اولیای الهی به ارث برده بودند. انیس روز و شب رزمندگان در جبهه‏ها بعد از خدای متعال، قرآن کریم بوده است. خودسازی و تحصیل معرفت و تزکیه نفس در پرتو دعا و توسل به اهل بیت ‏علیهم السلام نیاز دائمی رزمندگان ما در جبهه‏های نبرد بوده است. اگر امروز آن پاکبازان شمع محفل یاران و یاد و خاطره آنان زینت بخش دل و جان شده، ناشی از سوز و ساز عاشقانه آنان در میان سنگرها بوده است. به قول عطار نیشابوری: تا نسوزی و نسازی همچو شمع دم مزن از پاکبازی پیش شمع خوشا به حال رزمندگان و آزادگان ما که دوران جهاد و مبارزه را به کلاس درس عرفان و عشق‏ورزی با معشوق مبدّل کردند و با دعای کمیل و دعای توسّل و زیارت عاشورا اُنسی جاودانه داشتند؛ گویی همه نیاز خود را در مضامین دعا جستجو می‏کردند و آن چنان در اشک دیده و خون جگر غوطه‏ور می‏شدند که زبان از وصف بیان آن عاجز است، ولی می‏توان گفت که رزمندگان عاشق ما، وضو با اشک دیده و طهارت با خون دیده می‏کردند.
6. ایثار و شهادت‏طلبی
ایثار به معنای برگزیدن نیاز دیگران بر خود است. چنانکه قرآن کریم می‏فرماید: و یؤثرون علی أنفسهم و لوکان بهم خصاصة. اما در خصوص رزمندگان اسلام، ایثار به معنای برگزیدن شهادت به عنوان خلعت عزّت و سعادت دنیا و آخرت است. شهادتی که شهد آن شوق لقای پروردگار است.واژگان ایثار و شهادت‏طلبی و آن چنان با افکار و اندیشه‏های رزمندگان ما آمیخته شد که گویی عزّت و شهرت آن‏ها با نام و یاد شهیدان جاودانه شده است. واقعیت امر جز این نبود که اگر جوانان پرشور و علاقمند به حضور در جبهه‏ها، انگیزه شهادت‏طلبی و شوق وصال جانان را نداشتند، هرگز حاضر نبودند آن همه فداکاری و ایثار کنند، و این عشق و ایثار را از مولای خود امیرالمؤمنین علی‏علیه السلام به ارث بردند که فرمود: وَاللَّه لَولا رَجائی الشهادةَ عِندَ لِقائی العدّو - ولو قد حَتم لی لقاؤهُ لقرّبت رکابی ثم شخصتُ عنکم فلا أطلبکم  به خدا سوگند، اگر عشق به مقام شهادت و لقای حق نبود، اصلاً به جنگ با دشمن نمی‏پرداختم و از شما جدا می‏شدم.
7. صبر و مقاومت
صبر یعنی تحمل سختی‏ها و دشواری‏ها به منظور رسیدن به اهداف و آرمان‏های مقدس. لازمه این صبر، زبان به شکایت نگشودن و بی‏تابی نکردن، و در عین حال توفیق پیروزی و رهایی از سختی‏ها را از خدای متعال خواستار شدن است؛ چنان که خدای متعال در قرآن کریم می‏فرماید:وَاصبِر وَ ما صَبرَکَ اِلاّ بِاللّه صبر کن و صبر تو فقط برای خدا و به توفیق خدا باشد.بنابراین، صبر به معنای سکوت و دست روی دست گذاشتن نیست، بلکه جوهر مقاومت است، و مقاومت هم باید با تدبیر و دوراندیشی همراه باشد؛ همان طور خدای متعال در قرآن کریم می‏فرماید از نماز و صبر طلب یاری کنید:استَعینُوا بِالصَّبرِ وَ الصَّلاة اِنَّ اللَّهَ مَعَ‏الصَّابِرین از صبر و نماز طلب یاری کنید که خدا با صابرین است.
پایداری و دفاع قدرتمندانه
   در حقیقت جنگ تحمیلی که در تاریخ انقلاب ها طولانی ترین جنگ بر ضد یک انقلاب محسوب می شود به دلیل این که جامعه جهانی تحولات آن را دنبال می کند،بستر مناسبی برای صدور انقلاب است. با پایان جنگ می توان گفت انقلاب اسلامی نسبت به سایر انقلابهای جهان در قرن بیستم شناخته شده ترین آنهاست که در پایداری و دفاع قدرتمندانه موفق می شود صدای خود را به همه جای جهان منعکس کند. امروز این صدور الگوی انقلاب در ابعاد فرهنگی در شرف تکوین است و به قول پرفسور لوی باترا در کتاب « بحران بزرگ دهه 90» بزرگترین رمز سستی و سقوط فرهنگ ماتریالیستی غرب در مقابله با فرهنگهای اصیل جهان سومی است که ماجرای سلمان رشدی و فتوای تاریخی امام آغازگر این حرکت اصیل فرهنگی است و چالش با غرب در قالبهای جدیدی باید شکل بگیرد.
« هر روز ما در جنگ برکتی داشته ایم که در همه صحنه ها از آن بهره جسته ایم . ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده ایم ، ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده ایم ، ما در جنگ ، پرده از چهره تزویر جهانخواران کنار زدیم ... ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم ، ما در جنگ ریشه های انقلاب پربار اسلامی مان را محکم کردیم ... ما در جنگ به مردم جهان و خصوصا مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرتها و ابرقدرتها سالیان سال می توان مبارزه کرد ، - جنگ ما فتح فلسطین را به دنبال خواهد داشت ، از همه اینها مهمتر استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو جنگ تحقق یافت.» (منشور روحانیت – اسفند 67)
پیروزی انقلاب اسلامی ایران و گره خوردن آن با مفاهیمی چون " استکبار ستیزی " و حمایت از " پابرهنگان " عالم ، امید تازه ای در دل جنبش های اسلامی و آزادی خواه دنیا به وجود آورد .
تبلور اسلام انقلابی
با وقوع جنگ تحمیلی، اسلام انقلابی از سطح به عمق ارتقاء یافت و شور انقلابی به شعور انقلابی تبدیل شد. در این عرصه جدید، جوهره کفرستیزی و مقاومت که از روح اسلام نشأت می‌گیرد احیاء شد و باب متروک جهاد، «خصوصاً جهاد دفاعی که حافظ اصول است و قعود از آن، ذلت و اسارت و برباد رفتن ارزشهای اسلامی و انسانی را به دنبال دارد. فراسوی خیلی پیروان اسلام انقلابی گشوده شد. در جنگ تحمیلی، رزمندگان اسلام با تأسی به سیره رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار و با تأسی به کربلا و عاشورا و امام حسین(ع) چهره حقیقی اسلام را نمایان ساخته، با الهام از پیام عاشورا که «هیهات من الذله» است و در همه اعصار چراغ راه آزادگان و حسینیان به شمار می‌رود «آینه ابهت دو ابرقدرت» را شکستند و ضمن صدور انقلاب، ریشه‌های انقلاب اسلامی را محکم کردند. امام خمینی در پیام به روحانیت به تاریخ 5/12/67 ضمن برشمردن آثار و برکات جنگ اظهار می‌دارند:و از همه اینها مهمتر، استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو جنگ تحقق یافت.
روحیه بسیجی؛ برجسته‌ترین، ‌مهمترین و کاربردی‌ترین ارزش دفاع مقدس
برجسته‌ترین، ‌مهمترین و کاربردی‌ترین ارزش و پیامد جنگ برای جامعه که می‌تواند قوام آن و استمرار و پویایی انقلاب را حفظ نماید، ضرورت وجود روحیه بسیجی است. یکی از دلایل اصلی و بنیادی پیروزی انقلاب اسلامی بر دنیای استکبار و ساقط کردن حکومت شاهنشاهی، روحیه ازخودگذشتی خیل مردم مسلمان و بی‌اعتنایی آنان به نمودهای دنیوی بود که باعث و بانی ایجاد چنین روحیه‌ای و محرک اصلی آن، حضرت امام خمینی(س) بنیانگذار جمهوری اسلامی بود.» آن حضرت با تحمل سختی‌ها و ریاضت‌ها و عدم تعلق مطلق به مظاهر دنیا توانست در مقابل صاحب دنیا یعنی امریکا و اذناب آن بایستد و سرانجام بر آنان غلبه نماید و باهمین روحیه و با ارائه معارف توحیدی ناب تا لحظه مرگ، شور و شوق در صحنه انقلاب ماندن را در مردم زنده نگه داشت و به همین خاطر هیچگاه افق دید مردم متوجه مسایل سطحی و پیش پا افتاده روزمره نبود، ‌لذا با اقتدار کامل از دین و انقلاب صیانت می‌کردند.در جنگ تحمیلی، این روحیه عمق بیشتری یافت و جایگاه و نام اصلی خود را پیدا کرد. در این عرصه نیز تنها همین روحیه موجب شکست توطئه دشمنان برای سرنگونی نظام مقدس جمهوری اسلامی گردید. در غیر این صورت یک نظام نوپا و کم تجربه در ابعاد سیاسی، نظامی و ... قادر نبود در مقابل امپریالیسم آمریکا، شوروی و ارتجاع منطقه دوام بیاورد. زیرا توازن قوا در جنگ تحمیلی میان ایران و عراق به میزان بسیار زیادی به نفع عراق بود. ارتش عراق تا بن دندان تسلیح و تجهیز، و بطور همه جانبه از سوی قدرتهای بزرگ حمایت می‌شد. لذا ضرورت ایجاب می‌کرد از شیوه‌هیا غیرکلاسیک و متکی به نیروی انسانی در عملیاتها استفاده شود. طبیعی بود که در این شیوه، جنگ در شب برای مصون ماندن از تکنولوژی تسلیحاتی دشمن و همچنین استفاده از روحیات انقلابی و شهادت‌طلبی رمز موفقیت و عامل اصلی پیشبرد جنگ به شمار می‌رفت. در چنین شرایطی، عنصر اصلی میدان نبرد، شجاعت، فداکاری، قناعت، خودفراموشی، خداخواهی و ... بود که خیل بسیجیان عاشق امام با روحیه بسیجی توانستند حامل اصلی این ارزشها باشند و مقاصد دشمنان اسلام را از آغاز جنگ با شکست مواجه نمایند.بسیجی‌ها در جبهه، در تقسیم کارها و پیشبرد امور خیلی راحت با یکدیگر کنار می‌آمدند و به فکر مقام و عنوان بالاتر نبودند، حتی آنها که مقام بالاتری داشتند، یعنی فرماندهان بالاتر،‌ به هنگام نبرد پیش‌گامتر از نیروهای خود بودند و نیروها نیز گوی سبقت را از یکدیگر می‌ربودند. آنها حتی‌الامکان از زیر بار عنوان شانه خالی می‌کردند و بیشتر مایل بودند بدون شهرت و فقط برای خدا خدمت کنند که حاصل کارشان تا ابد باقی بماند. آنها هر چه داشتند با هم تقسیم می‌کردند و هر یک سعی داشت با تحمل رنج و کار بیشتر، دیگری در آسایش باشد. خیلی بندرت مشاهده می‌شد که کسی در فکر آسایش خود باشد چه رسد به آنکه بارش را بدوش دیگری بیاندازد که در این صورت، او هنوز روحیه بسیجی را درک نکرده بود.از خصوصیات دیگر روحیه بسیجی پرکار بودند و کم خرج بودن است. آنها شب و روز نمی‌شناختند و فقط هنگامی که کاری نبود و یا از فرط خستگی بدون اختیار خوابشان می‌برد از کار باز می‌ایستادند. آنها با این همه تلاش و نقش‌آفرینی در جنگ و حفظ نظام بسیار کم هزینه و بی‌توقع بودند زیرا خودشان را دائماً بدهکار می‌دانستند و همیشه در پی آن بودند که برای انقلاب کاری کنند. دیگر آنکه سنگرهای آنها که به منزله خانه‌هایشان بود خیلی ساده و بی‌آلایش و توام با صفا و معنویت ساخته شده بود. به همین خاطر بسیار سبکبال بودند و در هر لحظه‌ای که فرمان حرکت یا حمله صادر می‌شد خیلی راحت جابجا می‌شدند و با جمع کردن اثاثیه‌شان در یک کوله‌پشتی عازم میدان نبرد شده و به انتظار شهادت می‌جنگیدند. برای خواب زیرانداز و روانداز و بالششان پتو بود و خیلی اوقات که وسایل به اندازه کافی نبود با دو سه پتو، سه چهار نفر به استراحت می‌پرداختند. در غذا خوردن نیز چنین بودند. و خلاصه آنکه خاکی و ساده‌زیست و کوخ نشین بودند و فقط وسایل ضروری زندگی را داشتند و با راهنمای خط الیه راجعون، فقط اندیشه مقصد نهایی را در سر داشتند و با زیرکی و درایت تمام، به چیز دیگری خود را مشغول نمی‌کردند. به همین خاطر، اکثر آنها شهید شدند و تعداد کمی که باقیمانده‌اند مفتخر به پیمودن چنین راهی هستند.ویژگی دیگر روحیه بسیجی، متعبد بودن توام با معرفت دینی است. این روحیه بلند را حتی نمی‌توان توصیف کرد و وصف ‌آن روحیات و نماز شب‌ها و انابه‌ها و ... قابل بیان نیست. نماز جماعت اول وقت، مقید بودند به دعیا روزها، زیارت عاشورا، «دعای کمیل»، «عرفه»، «شعبانیه»، جوشن کبیر، زیارات جامعه کبیره و سینه‌زنی و عزاداری عاشورایی، جلوه‌هایی از این روحیه است. حضرت امام خمینی(س) با توجه به چنین ویژگی‌هایی از تفکر و روحیه بسیجی فرمودند: «اگر به کشوری نوای دلنشین تفکر بسیجی طنین‌انداز شد،‌ چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گردید و الا هر لحظه باید منتظر حادثه ماند.»
فرماندهی انقلابی
در جنگ تحمیلی، نوع جدیدی از فرماندهی نظامی پدیدار شد که با فرماندهی مصطلح در ارتش‌های کلاسیک تفاوت ماهوی داشت. در عرف و آیین نظامی، رابطه فرمانده و زیردست یک رابطه مکانیکی و دستوری خشک است که عامل دیوانسالاری در آن قنش اساسی دارد و فاقد پویایی فکری ـ اعتقادی و ارزش‌گرایی است. در این نوع آئین، عناصر پایین دست مانند مهره‌ای جابجا می‌شوند و به همین خاطر، در ارتش‌های جهان سوم در بسیاری از موارد کارایی ‌لازم وجود ندارد. بطور خلاصه در این گونه فرماندهی، فقط عامل سازمانی پیوند دهنده پایین دست و بالا دست است و طبیعی است که تا مرز مشخصی قادر به پیشبرد وظایف محوله است و از آن پس، تنها عناصر معنوی و اعتقادی می‌تواند راهگشا باشد؛ همان چیزی که روح اصلی جبهه‌های جنگ به شمار می‌رفت.فرماندهان سپاه در جنگ، از بالاترین رده، یعنی فرماندهی کل، فرماندهان قرارگاه‌ها تا فرماندهان لشگر، تیپ، گردان، گروهان، دسته و ... هیچ تفاوتی با نیروی تکور بسیجی نداشته همه ‌آنها برای یک مقصد در جبهه حضور پیدا کرده بودند و همّ تمام آنها، ‌دفاع از انقلاب اسلامی و تبعیت از فرمان امام خمینی(س) بود. دین، درد اصلی همه‌شان بود و با معارف جدیدی که امام مطرح کرده بود، عطششان به شهادت بود. خلاصه آنکه «اعتقاد دینی، آرمان انقلابی، علاقه به رهبری انقلاب، اخلاص، ایثار، عشق به لقاءا... و شهادت،‌ عزم استوار، شوق شرکت در جبهه جهاد فی‌سبیل‌ا... و ... وجه اشتراک آنها به شمار می‌رفت. بالاترین، بالا و پایین بودن آنها فقط برای پیشبرد جهاد بود نه چیز دیگر. نه فرمانده از این عنوان احساس غرور داشت و نه برای بسیجی اطاعت از برادر بزرگترش سخت بود؛ بلکه با عشق و علاقه تا پای جان به فرامین فرمانده عمل می‌کرد. این رابطه فقط به جبهه منحصر نمی‌شد زیرا خیلی ازآنها با یکدیگر بچه محل بودند و فرماندهان، اندکی پیش از آغاز عملیات بوسیله پیک با حفظ اسرار عملیات، از آنها می‌خواستند که به جبهه بیایند. اشتراک دیگر آنها این بود که همه آنها از محله‌های جنوب شهر و فقیرنشین تهران و شهرستانها برخاسته بودند. و خیلی راحت با یکدیگر جوش می‌خوردند. دیگر آنکه بدلیل جوان بودن،‌ روحیه محافظه‌کاری و خوداندیشی و خانواده‌اندیشی در بین آنها راه نداشت و این مهمترین عامل پویایی یک عنصر نظامی است.
تثبیت نظام جمهوری اسلامی
هر نظام نوپای انقلابی بطور طبیعی مورد قهر و کینه قدرتهای مخالف خود واقع می‌شود. جمهور یاسلامی بدلیل ماهیت اسلامی و نفی سلطه شرق و غرب با دشمنان بیشتری مواجه بوده که از روشها و ابزارهای پیچیده وناجوانمردانه‌تری استفاده کرده و می‌کنند. جنگ تحمیلی عرصه بسیار وسیع و پرمخاطره‌ای بود که برخلاف تهدیدات دیگر ـ مانند غائله کردستان، گنبد و ... در صورتی که توان قابل ملاحظه‌ای از نیروها و امکانات کشور و انقلاب در آن وارد نمی‌شد، بطور یقین سقوط نظام را در پی داشت. ورود به جنگ برای هر واحد سیاسی، حتی قدرتهای بزرگ،‌ در درازمدت بسیار مشکل‌زاست و در بسیاری از موارد غیرممکن است. زیرا کنترل افکار عمومی و حفظ آنها در راستای اهداف نظام سیاسی و اداره اقتصاد و ... کشور امری بسیار دشوار می‌باشد. بدین خاطر، در جنگ تحمیلی علیرغم عدم بکارگیری تمام امکانات، از آنجا که مسأله اصلی و اول کشور جنگ بود، امام وحزب‌ا... با تمام توان وارد صحنه شدند و همین مسأله باعث شد که دشمن با حریفان بسیار جان سخت و مقاومی روبرو شود بطوریکه نه تنها زا ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی صرف‌نظر نماید، بلکه فکر براندازی از راه نظامی را برای همیشه از ذهن خود بیرون کند. بنابراین جنگ تحمیلی علاوه بر تثبیت جمهوری اسلامی، نوعی از بازدارندگی را در روابط با قدرتهای برتر بوجود ‌آورد. از ایرن رو آنها به روشهای غیرمستقیم و پیچیده‌تری روی آورده‌اند که بتوانند نظام را از داخل استحاله کرده و آنرا بی‌پشتوانه سازند. در این برهه، فرهنگ و اقتصاد جامعه مورد حمله قرار گرفته‌اند، بدین جهت ضرورت دارد با روحیه و معیارهای دهه اول انقلاب، باب جدیدی از مقابله با آمریکا و غرب را بگشائیم.
شکستن ابهت ابرقدرتها و ارائه راه جدید
«جنگ تحمیلی نشان داد که علیه تمامی قدرتها و ابرقدرتها سالیان سال می‌توان مبارزه کرد.» هر نظامی بدون اتکاء به قدرتهای بزرگ و با اتکاء به خدا و اعتقاد به قدرت مردم، در سخت‌ترین شرایط قادر است استقلال کشور را حفظ کرده و با برنامه‌ریزی مناسب و مبتنی بر آرمانها و مناف خود امور کشور ار رتق و فتق نماید. در طول 8 سال دفاع مقدس،‌ نظام جمهوری اسلامی نشان داد که در صورت انسجام و هماهنگی داخلی و اقتدار انقلابی می‌توان خارج از نفوذ قدرتها عمل کرد. چنین عملکردی، ابهت ابرقدرتهای شرق و غرب را شکست. و در جنگی که هر دو قدرت و وابستگان منطقه‌ای آنها نسبت به سرکوب انقلاب اسلامی اشتراک نظر داشتند امام با حمایت مردم و حضور آنها در میادین نبرد در راستای خط پیروزی انقلاب اسلامی توانست راه جدیدی را فراروی کشورهای اسلامی وجهان سوم بگشاید و به آنان در عمل تفهیم نماید که تنها راه زندگی با عزت و خارج شدن از ذلت و اسارت، «نه» گفتن به قدرتها و اتکاء به توانایی‌های خود است.

بازماندگان جنگ به عنوان الگوهای دینداری
پس از جنگ، اسوه مجسم دوران نبرد و نشانه فدا شدن برای اسلام و قرآن فقط جانبازان و خانواده‌های شهدا هستند و آن دسته از رزمندگانی که به عهد خود با خدا استوار مانده‌اند و به انتظار وعده موعود روزشماری می‌کنند. «من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوالله علیه فمنهم من قضی نجبه و منهم من یتنظر و ما بدلو تبدیلا» از مومنان، برخی صادقانه به عهده خود با خدا وفا کردند (و شهید شدند) و برخی دیگر به انتظار نشسته‌اند (که چه وقت نوبت آنان فرا رسد) تا به عهده خود وفا کنند. وجود اینان برای جامعه و اشخاصی که می‌خواهند برای خدا زندگی کنند بالاترین نعمت و آشکارترین نشانه است. آنگونه که امام می‌فرماید:مجروحین و معلولین چراغ هدایتی شده‌اند که در گوشه گوشه این مرز و بوم به دین‌باوران، راه رسیدن به سعادت آخرت را نشان می‌دهند، راه رسیدن به خدای کعبه را.خانواده‌های شهدا این مشعلداران راه اولیاء، تا همیشه تاریخ، افتخار روشنایی طریق الی الله را به عهده گرفته‌اند.

دستاوردهاى داخلى
1) تـثـبـیت انقلاب : یکى از ثمرات بزرگ دفاع مقدس ، تثبیت انقلاب بود، یعنى درسـایه جنگ بود که انقلاب تثبیت شد و ضد انقلاب ها رانده شدند و نیروهاى وابـسـتـه به شرق و غرب کم کم شناخته شده به دست نیروهاى انقلاب از نظام کـنـار گذاشته شدند. مصداق بارز این ادعا، روشن شدن شخصیت تروریستى و ضد دینى گروهک مجاهدین خلق (منافقین) براى ملت ایران بود که درسایههشت سال دفاع مقدس مـحـقـق گـردید.در سایه جنگ ملت ایران بهتر از گذشته توانستند حق را از باطل ، خودى را از غیرخودى تشخیص داده و در راستاى آفت زدایى انقلاب گام بردارند. و نتیجه این هوشیارى تثبیت انقلاب بود.
2) تـثـبـیـت تـمـامـیـت ارضـى : استمرار جنگ پس از فتح خرمشهر منجر به تـثبیت تمامیت ارضى و امنیت مرزى جمهورى اسلامى در منطقه شد نگاهى به تاریخ ‌گذشته ایران نشان مى دهد که در طول دو قرن گذشته ، این تنها جنگى بـوده است که ایرانیان حتى یک وجب از خاک میهن اسلامى خود را به بیگانگان نداده اند، درقرون گذشته طى دو جنگ ایران و روس ، قسمت اعظمى از قلمرو ایـران به بیگانگان واگذار گردید و همین امر، یعنى عدم توانایى حکومت ایران در مـقـابل دست اندازى بیگانگان به خاک خود باعث گردید که در سال 1350 نیز با یک سناریوى شیطانى ،استان چهاردهم یعنى بحرین را از ایران جدا ساخته در صحنه بین المللى استقلال آن را اعلام نمایند. اما در این هشت سال دفاع مقدس , با این که حمله دشمن بسى عـظـیـم تر و حساس تر از جنگ هاى گذشته بود تمامیت ارضى کشور به تمام و کمال حفظ گردید. یک کشور با غیرت ممکن است خسارات زیادى را تقبل کند اما حاضر نیست ناموس ملى خودش رابدست بیگانگان بدهد.


3) افـزایـش توان نظامى : یک ارتش منظم و کلاسیک ، دست کم یک دهه زمان نـیـازدارد تـا بـتـواند خودش را سازماندهى و تقویت نماید در صورتى که سپاه پـاسـداران انقلاب اسلامى توانست در کوتاه ترین مدت ممکن سه نیروى مقتدر زمـیـنـى ، دریایى و هوایى را سازماندهى کرده و با جدیدترین روش هاى نظامى بکارگیرى نماید.همچنین انبوهى از تجربیات را طى این هشت سال ، توشه خود سـازد. عـلاوه بـر ایـن صنایع نظامى به حد مطلوبى توسعه داده شد و در برخى مـوارد بـه حد خود کفایى رسید. حضرت امام (ره ) هم در این زمینه مى فرمایند: (ما تنها در جنگ بود که توانستیم صنایع نظامى خود را به حد مطلوبى از رشد برسانیم .)  پـس از اتمام جنگ نیز تجربیات هشت سال دفاع مقدس ، قدرت نظامى ایران را تـاحـد کشورهاى پیشرفته منطقه افزایش داده و یک حالت بازدارندگى بسیار قـوى درمـقابل قدرت هاى نظامى منطقه به وجود آورد. ساخت موشک دوربرد شـهـاب 3 وآزمـایـش موفقیت آمیز آن ، چنان دشمنان ما از جمله رژیم اشغالگر قـدس را شـگـفـت زده کـرد که سبب شد موضع گیرى هاى تندى در قبال این حرکت مقتدرانه جمهورى اسلامى در صحنه بین المللى از خود بروز دهند. سـاخـت تـانـک ذوالـفـقـار بـا قـدرت مانور بالا، بازسازى هواپیماهاى جنگى ، تـولـیـدقـطعات هواپیما و سلاح هاى سنگین و خود کفایى در ساخت سلاح هاى سبک ونیمه سنگین ، ساخت هواپیماى بدون سرنشین و... بسیارى موارد دیگر از جمله ثمراتى است که در سایه 8 سال دفاع مقدس نصیب مملکت ما شد. تـجـربـه در امـر مـهـنـدسـى جـنـگ ،راه سـازى ، سـد سـازى کشتى سازى ، صـنـایع الکترونیک  ،پزشکى ، داروسازى و مانند آن ، از دیگر ثمرات دفاع مقدس است که ازآن ها در امر بازسازى کشور به نحو مطلوب استفاده شده و مى شود.
ب ) دستاوردهاى بین المللى دفاع مقدس


1) تـثـبـیـت انقلاب اسلامى در صحنه بین المللى : در صحنه بین الملل ، جهان تـوانـسـت بـفهمد انقلاب ما یک انقلاب اصیل با پشتوانه الهى و مردمى و تصور انهدام انقلاب در کوتاه مدت یک امر واهى است .هـشـت سال دفاع خستگى ناپذیر و مخلصانه که تثبیت کامل و مقتدرانه نظام را بـه هـمـراه داشـت ، قـدرت هـاى مـنطقه اى و فرا منطقه اى را واداشت تا نظام جـمـهـورى اسـلامـى را به رسمیت شناخته و به حقوق ملى و بین المللى آن به عـنوان یک نظام مستقل سیاسى و قدرتمند اعتراف نمایند. در خواست رسمى و مکرر امریکا جهت ایجاد ارتباط با ایران مصداق بارز چنین فرضیه اى است .
2) شـنـاسـانـدن بـعـد فرهنگى و مکتبى انقلاب در صحنه بین الملل :در سایه دفـاع مـکـتـبـى ، بـعـد دیـنـى انـقلاب به مردم جهان شناسانده شد. و این امر مـوجـب شکل گیرى حرکت هاى آزادى بخش در جهان گردید و مسلمان را به آگاهی اسلامی فراخواند.
خودباوری ملی
با قاطعیت کامل می توان ادعا کرد، آن چه در تعیین سرنوشت نظامی جنگ بسیار موثر بود، روحیه خودباوری ملی بود که همه مسئولین عالی رتبه کشور در آن زمان به آن اعتقاد داشتند. در واقع، خودباوری ملی موجب شد تا جوانان مستعد و باهوش کشور با کم ترین ابزار و تجربه، نبوغ فراوانی را در فرماندهی و پیاده سازی طرح های نظامی به اجرا گذارند. از طرف دیگر، مفهوم «ما می توانیم» در این دوران وارد گفتمان جمهوری اسلامی ایران شد. چرا که تحریم های اعمالی علیه کشور مانع از تلاش ملت برای دستیابی به فناروی های نظامی نشد و حتی در دوران دفاع مقدس پایه های محکمی در بومی سازی توانمندی های نظامی بنا گردید.
تقویت و تثبیت نظام؛
از عمده ترین اهداف جنگ تحمیلی سرنگونی نظام جمهوری اسلامی بود که از سوی استکبار جهانی
طرح ریزی شده بود که خوشبختانه با گذشت 8 سال مقاومت و ایستادگی جانانه ملت ایران کلیه نقشه های دشمن در به چالش کشاندن نظام اسلامی و تجزیه خاک ایران ناکام ماند.
معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) در همین زمینه می فرمایند: «ما در جنگ ریشه های
پر بار انقلاب اسلامی مان را محکم کردیم ، ما در جنگ حس برادری و وطن دوستی را در نهاد یکایک مردممان بارور نمودیم.» و براستی که عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.

انتهای پیام/
 

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon
مدیران