ظرفیت حوزهها، پاسخگوی نیاز فرهنگی امروز مردم ما نیست
خبرگزاری تسنیم: رئیس شورای عالی حوزههای علمیه استان تهران میگوید: چگونه ممکن است تاثیرگذاری حوزه یا روحانیت بر فرهنگ و معرفت کاهش یافته باشد؟ در واقع نیاز مردم بسی گستردهتر شده و ظرفیت حوزهها دیگر جوابگوی این نیاز وسیع نیست؛ ظرفیت باید تقویت شود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، آیتالله علیاکبر رشاد متولد 1335 است. او فیلسوف، نظریهپرداز و پژوهشگر برجسته در علوم اسلامی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، مؤسس و رئیس حوزهٔ علمیه امام رضا(ع)، رئیس شورای حوزههای علمیهٔ استان تهران، رئیس هیأت حمایت از کرسیهای نظریهپردازی، عضو شورای عالی الگوی اسلامی ـ ایرانیِ پیشرفت، مؤسس انجمن جهانی فلسفهٔ دین اسلامی و عضو مؤسس و رئیس انجمن علمی اصول فقه حوزه است
آیتالله رشاد، در سه دههٔ به تدریس سطوح عالیهٔ فقه و اصول، فلسفهٔ دین، فلسفه و عرفان در حوزهٔ تهران، و فلسفهٔ دین و کلام، تفسیر قرآن و منطق فهم دین، در دانشگاههای تهران و مشهد اشتغال داشته است. او افزون بر سی جلد کتاب و پنجاه عنوان مقاله در زمینههای فلسفه، فلسفهٔ دین، کلام، علوم و معارف قرآنی، اندیشهٔ سیاسی، شعر و ادبیات، فقه، اصول، فلسفهٔ اصول تألیف و منتشر نموده است.
او در 1388 از سوی جشنوارهٔ بینالمللی فارابی به عنوان نظریهپرداز برجسته معرفی شد و به خاطر ارائه «نظریهٔ ابتنا»، جوایز و تقدیرنامههایی از سوی رئیس جمهور، یونسکو، آیسسکو و وزارت علوم تحقیقات و فناوری، به وی اعطا شد. در ادامه گفتوگوی تفصیلی تسنیم با آیتالله علی اکبر صادقی رشاد آمده که محور آن «بررسی و نقد جایگاه حوزههای علمیه در فضای فرهنگی کشور» است:
*تسنیم: استاد رشاد، فعالیت توامان حوزههای علمیه و دانشگاهها در کشور ما ناخودآگاه بسیاری از اذهان را به مقایسه این دو سازمان آموزشی سوق میدهد. همه میدانند که حوزهها در کشور ما نسبت به دانشگاهها بسیار قدیمیترند و اساسا دانشگاه به نوعی فرآورده دنیای جدید است. وقتی کارکرد و تاثیر حوزهها را در دوران معاصر با دورههای گذشته مقایسه میکنیم، به نظر میرسد که کارکردهای حوزه نسبت به دوران گذشته کمتر شده است، یا لااقل اینگونه به نظر میرسد. یعنی با توجه به اینکه در دوره پیش از ظهور انقلاب اسلامی با اینکه حکومت خیلی دینی نبوده و روحانیون انسجام سازمانی کنونی را نداشتهاند، اما نفوذ حوزه و روحانیون در مردم خیلی بیشتر از نفوذ کنونی این نهاد بوده است. در حال حاضر در افواه هم میچرخد که علما و روحانیون در دورههای پیشین از احترام و شانیت ویژهای برخوردار بودند که الان اینگونه نیست. حتی صراحتا انتقادهایی مطرح شود که به روحانیون بر میگردد و نشان میدهد که قشر روحانیت آن کاریزما، نفوذ و جایگاهی را که قبلا داشتند، متاسفانه اکنون ندارند.
از سوی دیگر به نظر میرسد گاهی کارکرد اصلی حوزهها مورد غفلت قرار میگیرد! ما انتظار داریم که حوزهها سردمداران جریان فرهنگی در اجتماع باشند و لااقل در این زمینه از دانشگاهها فعالتر نشان دهند. اما متاسفانه اینگونه نیست. حقیر فکر میکنم که کارکرد اصلی حوزه - لااقل در دوران ما - بیشتر باید کارکردی فرهنگی باشد و پیگیر کاربردی شدن آموزههای فرهنگی اسلام در بطن جامعه باشد، یعنی یک تاثیر انقلابی که ما در دوران پیش از انقلاب از علما شاهد بودیم. حوزه باید بتواند به لحاظ انضمامی و کاربردی بر مردم تاثیر بگذارد و فرهنگ آنها را ارتقا بدهد! اما آنچه که امروز شاهدیم - بدون اینکه بنده نقدی به این شرایط داشته باشم - حضور پررنگتر و محتوایی دانشگاهها در زمینه فرهنگ و فکر است و در این عرصه انگار حوزه منفعل است و کمتر صدایی از حوزهها شنیده میشود و کمتر جریانسازی خاصی در عرصه فرهنگ توسط حوزهها صورت میگیرد. این در حالی است که مثلا فقیه جامعی مانند حضرت امام(ره) در بعضی از فرمایشات یا نوشتههایشان دارند که «حوزه نباید صرفا به مسائل انتزاعی و علوم صرف بپردازد، بلکه باید در بطن جامعه حضور فعال و تعیین کننده داشته باشد». اولا اگر تمایل دارید بحث را از همینجا شروع کنید و بفرمایید که نظرتان درباره کارکرد حوزههای علمیه چیست؟!
آیتالله رشاد: ما باید نقش حوزه و تاثیرگذاری آن را در طول تاریخ و همچنین نقش کنونی آن را در نظر بگیریم؛ افزون بر هزار سال است که حوزههای علمیه منشا اثر بودهاند. حوزههای علمیه بویژه حوزههای علمیه شیعه در سطح جهان از کهنترین و دیرسالترین دستگاههای علمی قلمداد میشوند. در هیچ جای جهان دستگاه و سازمان علمی که پیشینهای افزون بر 1 هزار سال داشته باشد سراغ نداریم. زمانی حوزههای علمیه تنها سازمان علمی جهان اسلام و تشیع قلمداد میشدند، تا اینکه این نظام آموزشی جدید دانشگاهی راهاندازی شد و وارد جهان اسلام و ایران هم شد.
تاثرات علمی و امنیتی حوزههای علیمه در طول تاریخ
حوزههای علمیه الان هم رکن اصلی پژوهش و معرفتیابی و دانشافزایی دینی محسوب میشوند. خدمات تاریخی حوزههای علمیه، خدماتی بیبدیل و بیمانند است. این حوزهها در طی قرون در قلمروهای مختلف خدماتی ارائه دادهاند که از هیچ دستگاهی برنمیآید و اساسا هیچ دستگاه رقیبی نداشته است. این حوزههای علمیه بودند که علوم مختلف از منطق و فلسفه گرفته تا ادبیات و طب و فیزیک و نجوم و ریاضیات و ... را در جهان اسلام تولید میکردند و آموزش میدادند و راههای کاربست آن را ارائه مینمودند. از این نظر همین حوزهها بودند که نیازهای علمی و معرفتی جوامع اسلامی را برآورده میکردند، تا زمانی که دانشگاهها راهاندازی شدند و در کنار حوزهها به فعالیتهای علمی مشغول شدند.
دیانت و تحقیق و پژوهش در دین و آموزش آموزههای دینی را همواره حوزههای علمیه بر عهده داشتند و با این رسالت خود، موجب بقاء و توسعه آموزههای دینی میشدند. هر گونه پیشرفت در معرفت دینی و توسعه دیانت در طول تاریخ مرهون تلاش حوزههای علمیه بوده و هست. همچنین حوزههای علمیه در زمینه امنیت و ثبات سیاسی و امنیتی و حفاظت از استقلال و امنیت کشورها، بویژه در ایران، نقش موثری داشتند. به طوری که هر گاه کشور به مخاطره افتاد و یا از جهات مختلفی مورد تهاجم و تعرض قرار گرفت، این علمای شیعه و حوزویان بودند که هم شخصا در میدان جهاد حاضر میشدند و لباس رزم میپوشیدند و هم با فتواها و انگیزشهای دینی اقشار مختلف مردم را به دفاع و حرکت وا میداشتند.
گاهی اتفاق میافتاد که علمای ما 2 یا 3 سال از عمر خود را در جبهه جهاد سپری میکردند و در همانجا به تالیف کتاب و رساله و و تشجیع جوانان و اقشار مختلف مردم همت میگماردند. مثلا کتاب «التفسیر العقلی» مرحوم آیتالله اراکی در جبهه جهاد نگارش یافت. نمونه این جهاد علمی و جهاد رزمی علما و حوزویان را میتوان در جریان پیروزی انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس به طور برجستهای سراغ گرفت.
از منظر دیگر هم در طول تاریخ بزرگانی داشتیم که آثار علمی بسیار ارزشمندی پدید آوردند و تاثیر آثارشان در طول تاریخ کاملا مشهود است. از جمله این آثار دایرة المعارف 100 جلدی است که توسط علما نوشته شده است؛ «بحارالانوار» از علامه مجلسی که در 110 جلد تهیه و تنظیم شده از قدیمیترین و بزرگترین دایرة المعارفهای جهانی است، که 6 یا 5 سال پیش در سازمان یونسکو از علامه مجلسی به عنوان پیشکسوت دایرة المعارف نویسی تجلیل شد و یکسال را به نام ایشان نامگذاری کردند. دیگر اثر معروف «جواهر الکلام» که صاحب جواهر مرحوم علامه نجفی تالیف کردند، 43 جلد درباره مسائل فقه است که به عنوان مبسوط ترین کتاب حقوقی و فقهی در جهان اسلام قلمداد میشود و شاید از مبسوط ترین منابع در جهان غیر از اسلام هم به حساب آید. امثال اینگونه آثار و فراوردههای حوزه که در گذشته بوده، بسیار زیاد است.
کارکردهای کنونی حوزههای علمیه
*تسنیم: کاملا درست است. شما به خوبی نقش و تاثیرات آن را در طول تاریخ بیان کردید، و من فکر نمیکنم هیچکس حتی به ذهنش خطور کند که درباره این نقش تاریخی و اهمیت و تاثیرگذاری حوزهها در دورانهای گذشته تردید کند. هر جریان فکریای را که در نظر بگیریم با اصل این اهمیت و جایگاه تاریخی حوزه موافقت دارد، حال ممکن است در برخی حاشیهها اختلاف نظرهایی بین افراد وجود داشته باشد که بحث ما اکنون، چنین حاشیههایی نیست؛ اما چند دهه اخیر که ما با تحولات عجیبی در سطوح مختلف اعتقادی و اجتماعی و ارتباطات تکنولوژی و... روبرو بودهایم، بیش از پیش نیازمند تبیین کارکردهای اعتقادی و اجتماعی حوزههای علمیه هستیم. پیشفرض بنده این است که در این دهههای اخیر کارکرد و تاثیرگذاری حوزهها بویژه در حوزه فرهنگ و معرفت، مانند دورههایی که شما تشریح کردید، نبوده است. یا لااقل این تاثیرگذاری به حد تاثیرگذاری دانشگاهها نبوده. اگر تمایل دارید ضمن بیان کارکردهای کنونی حوزه، نظرتان را درباره پیشفرض حقیر بفرمایید.
آیتالله رشاد: به نظر من حوزههای علمیه الان هم رکن اصلی پژوهش و معرفتیابی و دانشافزایی دینی محسوب میشوند. در خصوص نقش کنونی حوزههای علمیه در زمان حاضر باید بگویم که حوزویانی که در حوزههای علمیه تحصیل کردهاند، امروز رستههای شغلی بسیار حساسی را در کشور ما عهدهدار هستند و متصدی و ادارهکننده بسیاری از جایگاههای حقوقی و قانونی هستند. این نقش حوزهها در تربیت افراد نخبه، بیبدیل و جایگزینناپذیر است.
شبکه «اداره مساجد» که هم شئون دینی محلات و شهرستانها در آن جریان دارد و هم فرهنگِ دینی مردم در آن ساخته میشود و به معنای کلی معنویت مناطق و محلات را تامین میکند، همه بر دوش افرادی است که از حوزههای علمیه درس گرفتهاند. یعنی مساجد که کانونهای معنویت و معرفت هستند به دست حوزویانی اداره میشوند و تاثیر بسیاری هم در عرصه فرهنگی عمومی دارند. یا فرض کنید«شبکه نمازهای جمعه» که شبکه بسیار گستردهای است و یک سامانه فرهنگی، معرفتی و معنوی را در کشور تشکیل میدهد و به مثابه یکی از کانونهای گرم و فعال انقلاب قلمداد میشود. این شبکهها را فارغالتحصیلان حوزهها اداره میکنند.
در شبکه دستگاههای نظامی، در مجموعههای سپاه، ارتش و نیروی انتظامی، روحانیون نقش بسیار پررنگی دارند و حتی در بعضی شبکههای خدماتی کشوری همانند جهاد کشاورزی افزون بر 500 روحانی مستقر در واحدهای جهاد، خدمت میکنند و امور معنوی و دینی این سازمان و کارکنان مجموعه را اداره میکنند. یا در عمده وزارتخانهها، سازمانها، نهادها، ادارات، مدارس، آموزش و پرورش، دانشگاه ها، علاوه بر ایجاد شبکه مساجد، جماعتی مستقر هستند که مسائل دینی، معنوی و فرهنگی این مناطق و نهادها را اداره میکنند.
فرهنگ، فکر، معرفت و معنویت؛ محورهای چهارگانه فعالیت حوزهها
بنابراین تصور بنده این است، اگر تحلیل واقعبینانه و مستندی از نقشآفرینی کنونی حوزهها در 4 محور اساسی: «فرهنگ»، «فکر»، «معرفت» و «معنویت» انجام بدهیم، باید به صراحت بگوییم که این دوره، دوره بینظیر و درخشانی است. اگر امروزه توجه کنیم، میبینیم آنچه که در حوزه تولید میشود چندین برابر از آثار گذشته، است. یعنی مثلا هر ساله در جشنواره کتاب سال حوزه، بیش از هزار جلد کتاب جدید مشارکت میکند، در حال حاضر، همزمان دهها «دایرة المعارف»، «موسوعه» گسترده نگاشته میشود و همین الان در حوزههای علمیه و موسسات حوزوی در حال تالیف است. ما در زمان گذشته تنها یک یا دو مجله در حوزه به چاپ رسانیدهایم که اول مجله «مکتب تشیع» بود و بعد مجله «مکتب اسلام» و این مجله همچنان با سابقه حدود 70 سال در حال حاضر هم منتشر میشود. اما اکنون چند صد مجله توسط حوزهها منتشر میشود.
پس چگونه ممکن است که بگوییم تاثیرگذاری حوزه یا روحانیت بر فرهنگ و معرفت کاهش پیدا کرده است؟! البته حقیقتی وجود دارد که وجود آن حقیقت، باعث میشود این گونه جلوه میکند که کارکرد حوزهها پائین آمده؛ آن حقیقت هم این است که نیاز از سوی مردم بسی گستردهتر شده است، یعنی نیاز وسیعتر شده و این ظرفیت دیگر جوابگو نیست و باید تقویت شود.
فکری برای توسعه کمی و کیفی حوزهها کنیم
*تسنیم: ممکن است عدهای این توجیه را نپذیرند، یعنی بگویند همانطور که نیازها وسیع شده، ظرفیت و امکانات حوزه هم وسعت پیدا کرده است! اگر چنین عقیدهای وجود داشته باشد، پاسخ شما چیست؟
آیتالله رشاد: ببینید در گذشته روحانیون در قالب همان امام جماعت و واعظ گاهی در بعضی از جایگاههای اجرایی حدود و مسائل قضایی را عهدهدار بودند و مدارس علمیه را هم اداره میکردند و شئون دیگری وجود نداشت، اما امروزه، شئون و رستههایی که روحانیت، علما و فارغ التحصیلان حوزهها باید پاسخگو باشند، دهها برابر شده است. از سوی دیگر جمعیت نسبت به گذشته بیشتر شده، «نیازها بسیار بالا رفته، شئون افزونتر شده و هر قدر هم بگوئیم ظرفیت حوزهها بیشتر شده، باید تصدیق کرد که همین ظرفیت کنونی حوزه هم پاسخگوی این همه نیاز نیست؛ من این را نمیپذیرم که بگوییم حوزه نافذ نباشد یا تلاشاش کاهش پیدا کرده است، خیر. اما معتقدم که باید تدبیری برای ارتقا و توسعه حوزههای علمیه چه از لحاظ کیفیت و چه از لحاظ کمیت اندیشید.
*تسنیم: البته ممکن است کسی نگوید تلاشهای حوزه کم بوده یا در گذشته بهتر بوده است. شاید این انتقاد از حوزههای علمیه صورت دیگری داشته باشد؛ با این صورتبندی که به نظر میرسد راههای کارآمد، دقیق و نوین برای رسیدن به اهداف فرهنگی، کمتر در حوزهها دنبال میشود. به عبارت دیگر عموم خروجی حوزههای علمیه بحثهای انتزاعی است که چندان فرهنگ عامه و سطوح اجتماعی را درگیر نمیکند. مثلا آثاری که شما مذکر فرمودید تا چه میزان کارکرد فرهنگی انضمامی و بازخورد محصل اجتماعی داشته است؟! چقدر فرهنگ عامه مردم را به سمتی برده که وقتی کسی از بیرون وارد اجتماع ما شود و فرهنگ عمومی را ببیند این فکر به ذهنش خطور کند که این یک فرهنگ اسلامی است که مبنای آن «اخلاق» است؟ «فرهنگ عمومی» از موضوعاتی است که مقام معظم رهبری هم بر روی آن دست می گذارند و بارها تاکید کردهاند که این فرهنگ باید ارتقا پیدا کند. به نظر میرسد، تلاشهای حوزهها در این مسیر - البته نه به طور مطلق - بیشتر در حد نظریهها، و ساحت بحثهای بنیادین باقی مانده است؛ بحثهای انتزاعی و علمی و معرفتی که مخاطبان اصلی آنها خود حوزویان هستند. از طرف دیگر، اینکه میفرمائید «باید یک تحقیق دقیق از خروجی حوزهها و کارهایی که حوزویان انجام میدهند، داشته باشیم و این نشان میدهد که کار و تاثیر حوزهها نسبت به گذشته رشد داشته»، به نظر من بهترین تحقیقها و آمارها و دادهها را باید از کف خیابانها جستوجو کنیم. آیا میتوان آنچه که امروز در خیابانها و ادارات و اماکن عمومی و دادگاهها و... مشاهده میشود، از تاثیرات مثبت و کارکردی حوزهها قلمداد کرد، یا نه نشان از عدم تاثیرگذاری حوزهها در سطوح اجتماعی دارد؟
من این را میگویم که حوزهها کانون تولید معرفت هستند و تائید میکنم که حوزهها نیروی نخبه تربیت میکنند! به نظر من این حرف کاملا صحیح است و در این راستا هم بیش از حد امکان و ظرفیتشان تلاش میکنند و تا امروز هم بسیار موثر و موفق بودهاند؛ من به این معتقدم.
ظرفیت حوزهها به موازات، گسترش نیاز جامعه امروز، وسعت پیدا نکرده
شما همین «موسسه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی» را در نظر بگیرید به عنوان یک نمونه؛ این پژوهشگاه هر چند هویت دانشگاهی دارد اما در اساسنامه آن، هویت این مرکز «علمی، حوزوی و دانشگاهی» ذکر شده است. یعنی این موسسه هم از حوزه و هم از وزارت علوم دانشگاهی مجوز دارد، به اصطلاح این سازمان دو رگه است. در موسسه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بالغ بر 1300 جلد کتاب، رساله و مجله در طی 20 سال گذشته - که امسال بیستمین سال تاسیس موسسه است - تولید و چاپ کردهایم. حدود 45 درصد از این 1300 جلد کتاب و مجله، متعلق به طبقه جوان است که بیشتر مخاطبین دانشجو و طلبه مورد توجه هستند؛ اما این موسسه رسالتی در خصوص توده مردم ندارد.
اما در خصوص تاثیرگذاری بر توده مردم، و به تعبیر مناسب جنابعالی «کف خیابان» این موضوع را باید در همان کف خیابان جستوجو کنیم؛ یعنی همان که در بحثها گفتم درمحلات. محله به محله مساجد و ائمه جماعت حضور دارند، در هر شهری با برگزاری نماز جمعه هزاران تن از عموم مردم علاوه بر مسئولان، نخبگان و دانشگاهیان حضور پیدا میکنند. پای این منابر، عموم مردم هستند که حضور دارند. لذا، در همین قالبهای سنتی، روحانیت در ساخت فرهنگ نقشآفرینی میکند. ولی من به همان نکته قبلی که اذعان داشتم، برمیگردم. به عقیده من نیاز جامعه ما بسی وسیعتر شده و ظرفیت ما به موازات این نیاز وسعت پیدا نکرده است.
حوزهها در همراهی با استلزامات دوران مدرن، از دانشگاهها جلوتر اند
*تسنیم: میخواستم درباره اقتضائات جدید دوران ما و مواجهه حوزههای علمیه با آن هم توضیحاتی بفرمایید. اینکه فرمودید نیازهای امروز گسترده شده، بخش مهمی از آن برمیگردد به اقتضائات جدید دنیای مدرن که به هر حال جامعه ما هم به نوع خاص خود با آن دست به گریبان است؛ حوزهها به عنوان نهادهای دیرسال و مبتنی بر سنتهای گذشته تا چه حد مواجهه بهروزی با این اقتضائات دارند؟ژ
آیتالله رشاد: درباره موضوع استلزامات دوره مدرن اجمالا عرض میکنم که خوشبختانه حوزهها از این جهت نسبت به دانشگاهها جلوتر هستند!
حدود 25 سال پیش برای تحقیقات در دولتِ بعد از رهبر معظم انقلاب که آقای هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور بود، باید گزارشی تحت عنوان «گزارش ملی تحقیقات» عرضه میکردیم. آقای هاشمی به عنوان رئیس جمهور گفته بودند «گزارشها تنها از دانشگاهها آمده، چرا گزارش تحقیقات حوزه نیامده است؟» من از شورای پژوهشی علمی کشور به عنوان رییس هیئت مدیره مامور شدم تا در این تحقیقات حضور پیدا کنم، همراه من دکتر شریعتمداری، دکتر رفیعپور، دکتر خلیجی، دکتر مهدیزاده و دکتر آیینهوند هم حضور داشتند، وقتی از حوزههای علمیه مشهد و قم بازدید کردیم، دیگر دوستان که عضو دانشگاه بودند، شگفتزده شدند! چون دستگاهی همانند «مرکز تحقیقات علوم کامپیوتری» که رهبر معظم انقلاب ایجاد کرده بودند همچنان فعال بود و در مشهد در بنیاد آستان قدس فعالیت چشگیری هم داشت. من از زبان آنها نقل میکنم که میگفتند: «هنوز کامپیوتر وارد دانشگاهها نشده و مقوله نادری در محیط دانشگاه محسوب میشود، اما در حوزه بر روی آن این همه کار شده است».
در حال حاضر هم میتوان گفت که حوزویان در استفاده از ابزارهای مدرن حضور پررنگی دارند و نقش اصلی را ایفا میکنند. مثلا دکتر شهریاری را در نظر بگیرید که طلبه هستند و به عنوان دبیر «شورای عالی اطلاعرسانی کشور» فعایت شایستهای دارند. یا موسسه «تبیان» که بزرگترین موسسه این حوزه است مسئولان و رییس سازمان تبلیغات و مسئولان مستقیم آن همه برخاسته از حوزه هستند. به عقیده من، عناصر حوزوی در این زمینه پیشرو هستند و پیشکسوتان این عرصه هم غالبا حوزویاناند. آن مقداری که این ابزارهای مدرن در حوزهها به خدمت گرفته شده در دانشگاهها مورد استفاده قرار نگرفته است.
رایانههای اسقاطی پژوهشگاه را با قیمت ناچیز به حوزه علمیه امام رضا(ع) انتقال دادیم
من به عنوان کسی که سامانه و نظام دانشگاهی کشور را هم میشناسم و سالهاست با دانشگاهیان در ارتباط هستم و هم در جایگاه تصمیمگیری کلان برای دانشگاهها حضور دارم، و هم به عنوان عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و هم در سامانه حوزه و نظام علمی حوزه حضور دارم و در جریان و پیشینه طولانی آنها هستم میتوانم به صراحت بگویم در مقایسه دانشگاه و حوزه برای استفاده از ابزارهایی که از استلزامات دوره مدرن است، حوزه پیشرو است. باز به عنوان فردی که در این زمینه شاید برای نخستین بار رساله دکتریای را در موضوع فلسفه سایبر هدایت میکنم، اعتراف میکنم که در حوزه امام رضا(ع) برای آشنایی طلاب با فضای سایبری و مخاطرات فضای مجازی و امثال این موضوعات... آمدیم رایانههای اسقاطی پژوهشگاه را که قرار بود از دور خارج شود، قیمتگذاری کردهایم و به آنها بدهی! تا این حد امکانات حوزههای ما ناکافی است!
حوزهها هنوز در ایجاد «کرسیهای آزاداندیشی» فعال نشدهاند
*تسنیم: در پایان نظرتان را درباره نبود «کرسیهای آزاداندیشی» در حوزهها بیان کنید؟ به نظر میرسد حوزهها در این زمینه کار جدیای صورت نداده اند؟
آیتالله رشاد: من همواره گفتهام که کرسیهای درس خارج، همه کرسیهای آزاداندیش است، به این معنا که اصولا استاد مربوطه مبنایش «نظریهپردازی» است. اگر استادی نظریهپرداز نباشد و نظریه نو خلق نکند، نمیتواند درس خارج بگوید، چون «اجتهاد، یعنی نوآوری». اما با این وجود باید اعتراف کنم که در حوزههای علمیه آن شکل جدید کرسیهای آزاداندیشی، چندان که باید و شاید فعال نشده است، من به عنوان رئیس هیئت امنای «کرسی نظریهپردازان کشور» میگویم که این قالبهای جدید کرسیهای آزاداندیشی آن گونه که شایسته است هنوز در حوزهها فعال نشده است و من به این امر اعتراف میکنم.
انتهای پیام/