خاموشی مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری در پی خاموشی سالنها؟
خبرگزاری تسنیم: سوالهای زیادی در مورد خاموشی سالنهای حوزه هنری وجود دارد. برخی بر این باورند این خاموشی متأثر از خاموشی جریان فکری و هنری حوزه است. آیا شکستن این خاموشی نیازمند خونی تازه در رگهای حوزه هنری است؟
خبرگزاری تسنیم_ محراب محمدزاده
حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی سابقهای دیرینه در عرصه هنرهای نمایشی داشته است و هنرمندان بسیاری کار خود را از این مجموعه آغاز کردهاند. تالار اندیشه، تماشاخانه مهر، تماشاخانه ماه و سالن سوره سالنهایی هستند که حوزه هنری از آنها جهت اجرای نمایش استفاده میکند. اما متاسفانه در دو سال اخیر این سالنها بیش از اینکه در عرصه نمایش مورد استفاده قرار گیرند، به سالن همایشها یا سالنی همیشه خاموش تبدیل شدهاند. در این بین هنرمندان و منتقدان از خاموشی جریان فکری و هنری حوزه هنری در پی خاموشی سالنهایش صحبت میکنند. یعنی آنها معتقدند حوزه هنری در چند محور مشکل جدی دارد. محورهایی که عدم توجه به آن باعث صدمات جبران ناپذیری به جریان هنری این نهاد انقلابی شده است. عدم استفاده کارآمد از امکانات و تواناییهای حوزه در مسیر تقویت جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، در اختیار گذاشتن بخشی از این امکانات در اختیار جریان خنثی یا حتی مخالف با آرمانها و رسالت حوزه هنری که از زبان مدیریت محسن مومنی شریف بر حوزه هنری این روند تا حد زیادی اصلاح شده است اما نکته اصلی دیگر خاموشی جریان فکری و هنری حوزه هنری در بخشهای غیر سینمایی است که در زمینه هنرهای نمایشی با توجه به سابقهای که این مرکز داشته، این روزها به شدت به چشم میآید.
هنرمندان معتقد هستند که در روزگاری که خلاء سالن حرفهای تئاتر به دلیل در اختیار قرار گرفتن برخی سالنهای اصلی تئاتر کشور در دست جریانی خاص، حس میشود عدم استفاده بهینه از سالنها و امکانات این مجموعه و تولید کار هنری برجسته بیتوجهی به هنرمندان تئاتر و از آن مهمتر به آرمانهای حوزه هنری است. باید دید حوزه هنری با چه مشکلی مواجه شده است؟ هنرمندان دوست ندارند در سالنهای حوزه هنری اجرا بروند یا اینکه حوزه هنری علاقهای به اجرای تئاتر ندارد؟ آیا حوزه هنری حرف تولیدی در عرصه هنرهای نمایشی ندارد و با یک خاموشی فکری مواجه شده است؟
حوزه هر ساله جشنواره سوره ماه را در مهر ماه برگزار میکند، جشنوارهای که برخی هنرمندان معتقدند هیچگاه خروجی آن همانند جشنوارههای مرکز هنرهای نمایشی وزارت ارشاد مشخص نیست. آنها میگویند اگر قرار به نبود تمایز میان حوزه هنری و ارشاد باشد، پس ضرورت مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری چیست؟ مرکزی که امکانات کمی نیز در اختیار ندارد. همه اینها در حالی عنوان میشود که همچنان نگرانی اصلی این هنرمندان نیز خاموشی جریان هنری در حوزه هنری است.
سالنهای حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی به ترتیب تالار اندیشه با 680 صندلی، تالار سوره با 400 صندلی، تماشاخانه مهر با 132 صندلی و تماشاخانه ماه با 30 الی 50 صندلی هستند. این سالنها روزانه میتوانند در بهترین شرایط میزبان 1262 مخاطب باشند و در بدترین شرایط میزبان 600 مخاطب.
رحمت امینی، مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری است. تلقی عمومی در میان هنرمندان از عملکرد او با این جمله توصیف شده است که «او این روزها بیش از مدیریتش بر این مرکز درگیر اجرای نمایشنامههای خود و رساندن نمایشی به تئاتر فجر است». امینی معتقد است که تئاتر متشکل از تئاتر دانشگاهی، تئاتر شهرستانها و تئاتر تهران است. براساس اولویتبندی آقای امینی میتوان با ارزیابی این شاخهها به این نتیجه رسید که تئاتر تهران در حوزه به طور کامل تعطیل است، چراکه دو اجرای آخر سالنهای حوزه هنری در تهران توسط دو گروه از زاهدان و لرستان صورت گرفت. تئاتر دانشگاهی در حوزه هنری نیز آنچنان فعال نبوده که اکنون بخواهد تعطیل شده باشد و حوزه هنری جز چند گروه از شهرستان، چیزی برای نمایش روی صحنه ندارد.
تئاتر شهرستان که گاه گاهی میتوان اخبار آن را از گوشه و کنار شنید و به امید آمدن یکی از گروههای شهرستانی به تهران نشست، تنها گروههایی هستند که در آخرین نفسهای سالنهای حوزه هنری به روی صحنهاش رفتهاند. البته این اتفاق نیز اخیراً با ضعف ارشاد در این حوزه قوت بیشتری گرفته است و بعضاً برخی از گروههای نمایشی در شهرستانها به اجرای آثار چند نمایشنامه نویس خاص روی آورده و همین افراد در حال برگزاری کارگاههای اموزشی در شهرستانها هستند. و باز همان سوال تکراری که آیا تئاتر کشور در حال کانالیزه شدن توسط یک گروه خاص است و همه جریانات در برابر آن وادادهاند؟
رویکرد دومی که مد نظر هنرمندان و منتقدان است، رسالت و آرمانهای حوزه است. پیرو فراخوان جشنواره سوره ماه رویکردهای مشخصی در عرصه نمایش حوزه هنری وجود دارد، «ارزشهای دینی»، «انقلاب اسلامی و دفاع مقدس»، «خانواده الگوی ایرانی»، «ادبیات کهن اسلامی و ایرانی» و «چشم انداز ایران 1404»؛ دقیقا رویکردهایی که به دو دلیل نمیتوان رد پایی از آنها را در حوزه هنری دید: 1. اصلا نمایشی اجرا نمیشود که بخواهد خط و جریانی را دنبال کند. 2. سالنهای حوزه هنری در اختیار نمایشهای آزاد هستند که در هیچ یک از این گزینهها نبود.
با همه این اوصاف احساس میشود که خاموشی جریان فکری و هنری حوزه هنری مهمترین مسئلهای است که بیش از همه میتواند آثار مخرب خود را داشته باشد. گاهی یک نهاد هیچ کاری برای فرهنگ و هنری انجام نمیدهد و به تبع آن نمیتوان او را زیاد مقصر دانست، اما گاهی نام این نهاد و تمام توقع از آن کار هنری است آیا از این نهاد هم نباید توقع کار هنری داشت؟ جریان فکری حوزه هنری گاهگداری فعال میشود اما قضاوت هنرمندان درباره آن این است که این فعال شدن لحظهای بیشتر یک نوع رفع تکلیف کردن و ارائه بیلان کاری است. حوزه هنری هر ساله در چند ماهِ به خصوص به یکباره ظهور میکند و اغلب حامی مقطعی چند جشنواره تئاتری میشود. اتفاقی که منتقدان آن را تنها یک اعلام حضور و پوششی برای برخی کمکاریها میدانند. توقع از حوزه هنری حمایت از حرکتهای خودجوش، تولید مستمر گونههای نمایشی، آموزش و کادرسازی برای جبهه فرهنگی انقلاب است. توقعی که به نظر میرسد بیراه نباشد.
اگر حوزه هنری در راستای اهداف انقلابی خود گام برندارد پس چه کسی میتواند در این حوزه ورود کند، تماشاخانهای خصوصی با بازیگران چهرهاش؟ آیا در برابر این کمکاری باز هم توجیه بودجه را خواهیم شنید؟ با آمدن نیروهای جوان در مراکز جدیدالتأسیس حوزه هنری به نظر میرسد قرار است خون تازهای در رگهای حوزه به جریان بیافتدو باید دید آیا نیروهای تازه نفس به کمک رحمت امینی، میآیند؟
انتهای پیام/