حضرت معصومه (س)؛ زندگینامه ، فضایل و اشعار


حضرت معصومه (س)؛ زندگینامه ، فضایل و اشعار

خبرگزاری تسنیم: حضرت معصومه علیها السلام در اول سال ۱۷۳ هجری قمری در مدینه چشم به جهان گشود.

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، پدرش امام هفتم شیعیان حضرت موسی بن جعفر علیه السلام و مادرش حضرت نجمه بود که به علت پاکی و طهارت نفس به او طاهره می گفتند.حضرت معصومه در 28 سالگی و در روز دوازدهم ربیع الثانی سال 201 هجری قمری در قم به شهادت رسید که امروز بارگاه ملکوتی و مرقد مطهرش همچون خورشیدی در قلب شهرستان قم می درخشد و همواره فیض بخش و نورافشان دلها و جانهای تشنه معارف حقانی است.آن حضرت در واقع بتول دوم و جلوه ای از وجود حضرت زهرا سلام الله علیها بود.در طهارت نفس امتیازی خاص و بسیار والاداشت که امام هشتم برادر تنی آن حضرت او را (که نامش فاطمه بود) معصومه خواند.فرمود: «من زار المعصومة بقم کمن زارنی» : (کسی که حضرت معصومه علیها سلام را در قم زیارت کند مانند آن است که مرا زیارت کرده است).

 مقام علم و عرفان او در مرحله ای است که در فرازی از زیارتنامه غیر معروف او چنین می خوانیم: «السلام علیک یا فاطمه بنت موسی بن جعفر و حجته و امینه» ‍:  (سلام بر تو ای فاطمه دختر موسی بن جعفر و حجت و امین از جانب موسی بن جعفر).و باز می خوانیم: «السلام علیک ایتها الطاهرة الحمیدة البرة الرشیدة التقیة الرضیة المرضیة»: (سلام بر تو ای بانو پسندیده نیک سرشت، ای بانوی رشد یافته، پاک طینت، پاک روش، شایسته و پسندیده).بدین لحاظ و مقامات عالی معنوی آن بانوست که حضرت رضا علیه السلام در فرازی از زیارتنامه معروفش به ما آموخته که در کنار مرقدش خطاب به او بگوییم: «یا فاطمه اشفعی لی فی الجنة فان لک عندالله شانا من الشان».

 (ای فاطمه! در بهشت از من شفاعت کن چرا که تو در پیشگاه خداوند دارای مقامی بس ارجمند و والا هستی).امام صادق علیه السلام سالها قبل از ولادت حضرت معصومه علیها سلام  در توصیف قم سخن گفته و آن مکان را حرم خاندان رسالت خوانده بود. آنگاه فرمود: به زودی بانویی از فرزندانم به سوی آن کوچ کند که نامش فاطمه دختر موسی بن جعفر است و با شفاعت او همه شیعیانم وارد بهشت می شوند.خاندان عصمت پیامبر در انتظار آن بودند که این دختر ممتاز چشم به این جهان بگشاید تا قلب و روی آنان را به دیدار خود روشن و منور گرداند. آغاز ماه ذیقعده برای حضرت رضا علیه السلام و دودمان نبوت و آل علی علیه السلام پیام آور شادی مخصوص و پایان بخش انتظاری عمیق و شور آفرین بود زیرا حضرت نجمه فرزندی جز حضرت رضا علیه السلام نداشت و مدتها پس از حضرت رضا نیز دارای فرزندی نشده بود. از آنجا که سال ولادت حضرت رضا علیه السلام یعنی سال 148 هجری قمری و سال ولادت حضرت معصومه علیها سلام سال 173 و بین این دو ولادت بیست و پنج سال فاصله بود و از طرفی امام صادق علیه السلام ولادت چنان دختری را مژده داده بود، از این رو خاندان پیامبر بیصبرانه در انتظار طلوع خورشید وجود حضرت معصومه علیها سلام بودند. هنگامی که وی چشم به جهان گشود براستی که آنروز برای اهل بیت عصمت بخصوص امام هشتم و حضرت نجمه سلام الله علیه روز شادی و سرور وصف ناپذیر و از ایام الله بود زیرا اختری از آسمان ولایت و امامت طلوع کرده بود که قلبها را جلا و شفا می داد و چشمها را روشن می کرد و به کانون مقدس اهل بیت علیهم السلام گرمی و صفا می بخشید. این سوال که پیامبر اسلام با آنکه چند فرزند دختر داشت چرا حضرت زهرا را بیشتر دوست می داشت و به او بیشتر اعتبار می داد. سوالی است که درباره حضرت معصومه علیها سلام نیز صادق است که چرا حضرت موسی بن جعفر علیه السلام با داشتن دختران بسیار به حضرت معصومه علیها سلام توجه می کرد و در میان آنها این دختر به آن همه مقامات نایل شد. پاسخش این است که در آیات قرآن و گفتار پیامبر و امامان به طور مکرر معیار, داشتن علم، تقوا و جهاد و سایر ارزشهای والای انسانی است.

 براستی که حضرت معصومه علیها سلام همچون جده اش حضرت زهرا سلام الله علیه در معیارهای ارزشی اسلام یکه تاز عرصه ها و در علم و کمالات و قداست گوی سبقت را از دیگران ربوده بود. وی تافته ای ملکوتی و جدا بافته و ساختار وجودی او از دیگران ممتاز بود.همان گونه که پیامبر (ص) در شان حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود:‌ «فداها ابوها» : (پدرش به فدایش باد)، حضرت موسی بن جعفر علیه السلام نیز در شان حضرت معصومه علیها سلام فرمود: «فداها ابوها»حضرت معصومه علیها سلام همنام حضرت فاطمه زهراست دراین نام رازها نهفته است. یکی از رازها این بود که در علم و عمل از رقبای خود پیشی گرفته و دیگر این که از ورود شیعیان به آتش دوزخ جلوگیری می نماید. همچنین از نظر کمالات علمی و عملی بی نظیر است دیگر این که گرچه مرقد مطهرش آشکار است و همانند مرقد مطهر حضرت زهرا سلام الله علیها مخفی نیست ولی مطابق مکاشفه ای که برای بعضی از اولیای خدا روى داده امام باقر یا  امام  صادق علیهم السلام فرمودند: «کسی که مرقد حضرت معصومه علیها سلام را زیارت کند به همان مقصودی نایل خواهد شد که از زیارت قبر حضرت زهرا سلام الله علیها نایل می شود. از دیگر مشابهت های حضرت معصومه علیها سلام به حضرت زهرا فداکاری ایشان در راه اثبات ولایت بود زیرا حضرت معصومه علیها سلام نیز آن چنان تلاش کرد که جان خود را فدا نمود و به شهادت رسید.یعنی حضرت معصومه علیها سلام نیز با کاروانی از حجاز به سوی خراسان برای دیدار چهره عظیم ولایتمداران عصر یعنی برادرش حضرت رضا علیه السلام حرکت کرده تا یار و یاور او باشد ولی در مسیر هنگامی که به سرزمین ساوه رسید دشمنان خاندان نبوت در یک جنگ نابرابر بستگان و برادرش را به شهادت رساندند و با ریختن زهر در غذایش او را مسموم ساختند که بیمار شد و به قم آمد و پس از شانزده روز سکونت در قم به شهادت رسید همان گونه که حضرت زهرا سلام الله علیها با استدلالهای متین و استوار، حقانیت ولایت حضرت علی علیه السلام را تبیین می کرد، حضرت معصومه علیها سلام نیز چنین بود. روایاتی که از آن حضرت نقل شده غالباً درباره امامت و ولایت علی علیه السلام است که با اثبات ولایت او ولایت امـامـان معصوم نیز ثابت می شود.

 برای نمونه حضرت معصومه با چند واسطه از حضرت زهرا نقل می کنند که فرمود: پیامبر در شب معراج به بهشت رفت و بر روی پرده ای در قصر بهشت دید که چنین نوشته شده: «لااله الا الله محمدا رسوله علی ولی القوم» : (معبودی جز خدای یکتا و بی همتا نیست محمد رسول خدا و علی ولی و رهبر مردم است) و بر روی پرده درگاه قصر دیگری نوشته شده است: «شیعت علی هم الفائزون» (شیعیان علی رستگارند).نیز با چند واسطه از رسول خدا (ص) نقل می کند که فرمود:‌«الا من مات علی حب آل محمد مات شهیدا»: آگاه باشید! کسی که با حب آل محمد از دنیا برود شهید از دنیا رفته است).

 یکی از روایات او که با چند واسطه به حضرت زهرا سلام الله علیها می رسد این است که:‌حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: آیا سخن رسول خدا را فراموش کرده اید که در روز عید غدیر خم فرمود: هر کس من مولا و رهبر اویم علی هم مولا و رهبر او است و نیز به علی فرمود:‌ نسبت تو به من همانند نسبت هارون برادر موسی به موسی (ع) است.به این ترتیب می بینیم حضرت معصومه علیها سلام عالمه محدثه آل طه بود و قدم به جای پای حضرت زهرا سلام الله علیها گذاشت و همچون او در عرصه  جهاد و تلاش برای اثبات حق کوشید تا جایی که جانش را فدای ولایت نمود و شهد شهادت نوشید. شخصیت های بزرگ دین ارج و منزلت بسیار والایی برای حضرت معصومه علیها سلام  قائل بودند و هستند و او را با حضرت زهرا سلام الله علیها مقایسه می کنند:

 حضرت امام خمینی (قدس سره) در قصیده ای که شامل 44 بیت است او را با حضرت زهرای اطهر مقایسه کرده در بخشی از آن می گوید:

 

 

دختر چون این دو در مشیمه قدرت

 نــامد و نایـد دگــر هماره مــقدر

 

 آن یک امواج علــم را شده مبــدا

 ویـن یک افواج حلم را شده مصدر

 

 آن یــک درعالـــم جلالـت کـعبه

 وین یک در ملک کبریایـی مشــعر

 

 لم یلـــدم بستـه لـب و گرنه بگفتم

 دخــت خدایـند این دو نــور مطهر

 

 آن یــک خـاک مدینـه کـرد مزین

 صفــحه قم را نمود این یـک انــور

 

 خاک قم ایـن کرد از شـرافـت جنت

 آب مــدینه نـمـوده آن یک کــوثر

 

 

مرجع کل حضرت آیت الله العظمی حاج آقا حسین بروجردی (قدس سره)مکرر کنار مرقد مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها  می آمد و در آنجا با تضرع و تواضع خاص آن حضرت را واسطه قرار می داد و به مناجات می پرداخت. تعداد امامزادگان شایسته تعظیم و تجلیل در «دار الایمان قم‏»که بر فراز قبور مطهرشان گنبد و سایبان هست ‏به چهارصد نفرمى‏رسد. در میان این چهار صد اختر تابناکى که در آسمان قم نورافشانى ‏مى‏کنند، ماه تابانى که همه آنها را تحت الشعاع انوار درخشان‏ خود قرار داده، تربت پاک شفیعه محشر، کریمه اهل‏بیت ‏پیغمبر(علیهم السلام)، دخت گرامى موسى بن جعفر، حضرت معصومه(س)مى‏ باشد. پژوهشگر معاصر، علامه بزرگوار، حاج محمدتقى تسترى، مولف قاموس ‏الرجال مى‏ نویسد: «درمیان فرزندان امام کاظم(ع) با آن همه کثرتشان بعد از امام ‏رضا(ع)، کسى همسنگ حضرت معصومه(س) نمى‏ باشد. محدث گرانقدر حاج شیخ عباس قمى به هنگام بحث از دختران حضرت موسى بن‏ جعفر(ع)، مى ‏نویسد: «برحسب آنچه به ما رسیده، افضل آنها سیده جلیله معظمه، فاطمه ‏بنت امام موسى(ع)، معروف به حضرت معصومه(س) است.

 بررسى ‏شخصیت‏ برجسته و فضایل گسترده حضرت معصومه(س) در این صفحات‏ نمى ‏گنجد.

 

در این نوشته به برخى از ویژگیهاى آن خاتون دوسرا اشاره مى‏ کنیم:

 

1- شفاعت گسترده

 بالاترین جایگاه شفاعت، از آن رسول گرامى اسلام است که در قرآن‏کریم از آن به «مقام محمود» تعبیر شده است. و گستردگى آن باجمله بلند: (ولسوف یعطیک ربک فترضى) بیان گردیده است. همانا دو تن ازبانوان خاندان رسول مکرم شفاعت گسترده‏اى دارند که بسیار وسیع‏و جهان شمول است و مى‏تواند همه اهالى محشر را فراگیرد: 1- خاتون محشر، صدیقه اطهر، حضرت فاطمه زهرا سلام الله‏علیها.

 

 2- شفیعه روزجزا

 در مورد شفاعت گسترده حضرت زهرا سلام الله علیها همین بس که‏شفاعت، مهریه آن حضرت است و به هنگام ازدواج پیک وحى طاقه‏ابریشمى از جانب پروردگار آورد که در آن، جمله «خداوند مهریه ‏فاطمه زهرا را شفاعت گنهکاران از امت محمد(ص) قرار داد.» باکلک تقدیر نقش بسته بود.

این حدیث از طریق اهل سنت نیز آمده است.

 بعد از فاطمه زهرا سلام الله علیها از جهت گستردگى شفاعت،هیچ کس و حد اقل هیچ بانویى به شفیعه محشر، حضرت معصومه ‏دخت موسى بن جعفر سلام الله علیها نمى‏رسد، که امام به حق‏ناطق، حضرت جعفر صادق(ع) در این رابطه مى‏فرماید: «تدخل بشفاعتها شیعتناالجنه باجمعهم‏»: «با شفاعت او همه شیعیان ما وارد بهشت مى‏شوند.»

 

3- عصمت

 بر اساس روایتى که مرحوم سپهر در «ناسخ‏» از امام رضا(ع)روایت کرده، لقب «معصومه‏» را به حضرت معصومه، امام هشتم‏اعطا کرده‏اند. طبق این روایت امام رضا(ع) فرمود: «من زار المعصومه بقم کمن زارنى‏» «هرکس حضرت معصومه را درقم زیارت کند، همانند کسى است که مرا زیارت کرده باشد.»این ‏روایت را مرحوم محلاتى نیز به همین تعبیر نقل کرده است. با توجه به این که عصمت ‏به چهارده معصوم(علیهم السلام) منحصرنیست، بلکه همه پیامبران، امامان و فرشتگان معصوم هستند. و علت اشتهار حضرت رسول اکرم، فاطمه زهرا و امامان(علیهم‏السلام) به «چهارده معصوم‏» آن است که آنها علاوه بر مصونیت ازگناهان صغیره و کبیره، از «ترک اولى‏» نیز که منافات با عصمت‏ندارد، پاک و مبرا بودند.

 مرحوم مقرم در کتابهاى ارزشمند: «العباس‏» و «على الاکبر» دلائل عصمت‏حضرت ابوالفضل و حضرت ‏على ‏اکبر(علیهماالسلام) را بر شمرده‏ است. و مرحوم نقدى در کتاب‏«زینب الکبرى‏» از عصمت‏حضرت زینب سلام الله علیها سخن‏ گفته است. و مولف «کریمه اهلبیت‏» شواهد عصمت‏حضرت معصومه(س)را بازگو نموده است. و با توجه به این که حضرت معصومه(س) نام شریفشان «فاطمه‏»است و در حال حیات به «معصومه‏» ملقب نبودند، تعبیر امام(ع)دقیقا به معناى اثبات عصمت است، زیرا بر اساس قاعده معروف:«تعلیق حکم به وصف مشعر بر علیت است‏» دلالت‏حدیث‏شریف برعصمت آن بزرگوار بى‏تردید خواهد بود.

 

4- فداها ابوها

 آیت الله سید نصر الله مستنبط از کتاب «کشف اللئالى‏» نقل ‏فرموده که روزى عده‏اى از شیعیان وارد مدینه شدند و پرسشهایى‏ داشتند که مى‏ خواستند از محضر امام کاظم(ع) بپرسند. امام(ع) درسفر بودند، پرسشهاى خود را نوشته به دودمان امامت تقدیم‏نمودند، چون عزم سفر کردند، براى پاسخ پرسشهاى خود به منزل ‏امام(ع) شرفیاب شدند، امام کاظم(ع) مراجعت نفرموده بود و آنهاامکان توقف نداشتند، از این رو حضرت معصومه(س) پاسخ آن پرسشهارا نوشتند و به آنها تسلیم نمودند، آنها با مسرت فراوان ازمدینه منوره خارج شدند، در بیرون مدینه با امام کاظم(ع) مصادف‏شدند و داستان خود را براى آن حضرت شرح دادند. هنگامى که امام(ع) پرسشهاى آنان و پاسخهاى حضرت معصومه(س) راملاحظه کردند، سه بار فرمودند: «فداها ابوها» «پدرش به قربانش باد. با توجه به این که ‏حضرت معصومه(س) به هنگام دستگیرى پدر بزرگوارش خردسال بود،این داستان از مقام بسیار والا و دانش بسیار گسترده آن حضرت‏ حکایت مى ‏کند.

 

 5- بارگاه حضرت معصومه(س) تجلیگاه حضرت زهرا(س)

 

بر اساس رویاى صادقه ‏اى که مرحوم آیت الله مرعشى نجفى(ره) ازپدر بزرگوارش مرحوم حاج سیدمحمود مرعشى (متوفاى 1338 ه – ش) نقل مى ‏کردند، قبر شریف حضرت معصومه(س) جلوه ‏گاه قبر گم شده‏ مادر بزرگوارش حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها مى ‏باشد. آن مرحوم در صدد بود که به هر وسیله‏ اى که ممکن باشد، محل دفن‏ حضرت زهرا سلام الله علیها را به دست آورد، به این منظورختم مجربى را آغاز مى‏ کند و چهل شب آن را ادامه مى ‏دهد، تا درشب چهلم به خدمت‏ حضرت باقر و یا حضرت صادق(علیهماالسلام)شرفیاب مى‏ شود، امام(ع) به ایشان مى‏فرماید: «علیک بکریمه اهل البیت‏» «به دامن کریمه اهلبیت پناه ‏ببرید.»

 عرض مى‏کند: بلى من هم این ختم را براى این منظور گرفته‏ام که قبر شریف‏بى‏بى را دقیقا بدانم و به زیارتش بروم.

امام(ع) فرمود: منظور من قبر شریف حضرت معصومه درقم مى‏ باشد. سپس ادامه داد: «براى مصالحى خداوند اراده فرموده که محل دفن حضرت فاطمه‏ سلام الله علیها همواره مخفى بماند و لذا قبر حضرت معصومه راتجلیگاه قبرآن حضرت قرار داده است.هر جلال و جبروتى که براى ‏قبر شریف حضرت زهرا مقدر بود خداوند متعال همان جلال و جبروت‏ را بر قبر مطهر حضرت معصومه(س) قرار داده است.»

 

6- پیشگوئى امام صادق(ع)

 امام جعفر صادق(ع) در ضمن حدیث مشهورى که پیرامون قداست قم به‏ گروهى از اهالى رى بیان کردند، فرمودند:

«تقبض فیها امراءه هى من ولدى، واسمها فاطمه بنت موسى، تدخل ‏بشفاعتها شیعتنا الجنه باجمعهم‏» «بانویى از فرزندان من به‏نام «فاطمه‏» دختر موسى، در آنجا رحلت مى‏کند، که با شفاعت اوهمه شیعیان ما وارد بهشت مى‏شوند.»

 راوى مى‏گوید: من این حدیث ‏را هنگامى از امام صادق(ع) شنیدم که حضرت موسى بن جعفر(ع)هنوز دیده به جهان نگشوده بود. پیشگوئى امام صادق(ع) از ارتحال حضرت معصومه(س) در قم پیش ازولادت پدر بزرگوارش بسیار حائز اهمیت است و از مقام بسیار شامخ‏ آن حضرت حکایت مى‏ کند.

 

 7- رمز قداست قم

 در احادیث فراوانى از قداست قم سخن رفته، تصویر آن در آسمان‏ چهارم به رسول اکرم(ص) ارائه شده است. امیرمومنان(ع) به اهالى قم درود فرستاده و از جاى پاى جبرئیل ‏در آن سخن گفته و امام صادق(ع) قم را حرم اهلبیت معرفى کرده و خاک آن را پاک و پاکیزه تعبیر کرده ‏است. امام کاظم(ع) قم را عش‏ آل محمد (آشیانه آل محمد(ص)) نامیده و یکى از درهاى بهشت را از آن اهل‏ قم دانسته. امام هادى(ع) اهل قم را «مغفور لهم‏»(آمرزیده) تعبیر کرده و امام حسن عسکرى(ع) از حسن نیت آنها تمجید کرده و با تعبیرات بلندى اهالى قم را ستوده است. اینها و دهها حدیث دیگرى که در قداست و شرافت قم و اهل قم ازپیشوایان معصوم به ما رسیده، فضیلت و عظمت این سرزمین را براى‏ همگان روشن مى‏ سازند، جز این که باید دید راز و رمز این همه ‏شرافت و قداست چیست؟

حدیث فوق که پیرامون ارتحال حضرت معصومه(س) به عنوان پیشگوئى‏ از امام صادق(ع) نقل شد، از راز و رمز آن پرده بر مى‏ دارد و روشن مى‏ سازد که این همه فضیلت و شرافت، از ریحانه پیامبر، کریمه اهلبیت، مهین بانوى اسلام، حضرت معصومه(س) سرچشمه‏ مى ‏گیرد، که در این سرزمین دیده از جهان فرو بسته، گرد و خاک ‏این سرزمین را توتیاى دیدگان حور و ملائک نموده است.

 

 8- تنها خواهر امام هشتم

 نجمه خاتون همسرگرامى امام کاظم(ع) تنها دو فرزند در دامان ‏خود پرورش داد و آنها عبارتند از:

1- خورشید فروزان امامت، حضرت على بن موسى الرضا(ع).

 2- ماه تابان درج عصمت، حضرت معصومه(س).

 محمد بن جریر طبرى، دانشمند گرانمایه شیعه در قرن پنجم هجرى،براین واقعیت تصریح نموده است. مدت 25 سال تمام حضرت رضا(ع) تنها فرزند نجمه خاتون بود، پس‏ از یک ربع قرن انتظار، سرانجام ستاره‏ اى تابان از دامن نجمه ‏درخشید که هم سنگ امام هشتم(ع) بود و امام(ع) توانست والاترین ‏عواطف انباشته شده در سویداى دلش را بر او نثار کند. بین حضرت معصومه(س) و برادرش امام رضا(ع) عواطف سرشار و محبت ‏زایدالوصفى بود که قلم از ترسیم آن عاجز است. در یکى از معجزات امام کاظم(ع) که حضرت معصومه نیز نقشى دارد، هنگامى که مرد نصرانى مى‏پرسد: «شما که هستید؟» مى‏فرماید: «انا المعصومه اخت الرضا» «من معصومه، خواهر امام رضا(ع)مى‏باشم»

 این تعبیر از محبت ‏سرشار آن حضرت به برادر بزرگوارش ‏امام رضا(ع) و از مباهات او به این خواهر برادرى سرچشمه ‏مى ‏گیرد.

 

 9- نامه دعوت

 محبت و مودت این خواهر و برادر در سطح بسیار بالا بود، به طورى ‏که مفارقت امام هشتم(ع) براى حضرت معصومه(س) بسیار سخت‏ بود، جدائى حضرت معصومه(س) نیز براى امام هشتم(ع) قابل تحمل نبود.و لذا پس از استقرار امام هشتم(ع) در مرو، نامه ‏اى خطاب به ‏حضرت معصومه(س) مرقوم فرموده، آن را توسط غلام مورد اعتمادى به‏ مدینه ارسال نمود.جالب توجه است که حضرت رضا(ع) به غلام دستور داد که در هیچ‏ منزلى توقف نکند، تا آن مرقومه را در اندک زمان ممکن به مدینه‏ منوره برساند. حضرت معصومه(ع) نیز به مجرد دریافت دست ‏خط برادر، رخت ‏سفر بست ‏و خود را مهیاى سفر نمود.

 

سید هاشم وفائی

باغ حرم تو گلشن رضوان است

قم، جلوه ای از تجلی ایمان است

بین حرم تو و امام هشتم

بین الحرمین کشور ایران است

*******************************

عباس خوش عمل

قم عزّ و شرف ز نور اسلام گرفت

در دامن سبز شیعه  آرام گرفت

وز برکت مضجع  شما بانو بود

دروازه ای از بهشت اگر نام گرفت

***********************************

حسین ایزدی

شوره زار است اگر قم تو در آن دریایی

تو همیشه همه جا در همه آن با مایی

اصل و فرع ات همه نور است خود خورشیدی

…و نه تنها پدرت که تو خودت موسایی

بعد زهرا و عقیله به خدا بانو جان!

بهترین اسوه برای همۀ زن هایی

وادی طور شده قم ز تو موسی زاده

بیت نور است زمینی که تو در آنجایی

می شود قم همه اش مرجع تقلید اگر…

کمتر از ذره ای از علم خودت بنمایی

مثل تو نیست، اگر داشت زمین رو می کرد

همسری نیست برای تو ز بس یکتایی

حاجت مردم قم دست غلامان شماست

تو امید دل شیعه ز غم فردایی

وسعت روح تو قم را چو مدینه کرده…

گر چه پنهان شده قبری، تو خودت زهرایی

باطن قم، نجف و مکه و مشهد باشد

یک حرم داری و این قدر در آن دارایی

مثل ایوان نجف، صحن تو حالی دارد

تو نظر کردۀ چشمان خود مولایی

خشت خشت حرمت پنجره ی فولاد است

کار خاک قدمت کار دم عیسایی

گردن مردم ایران به خدا حق داری

مایۀ قدرت ما پیش همه دنیایی

*****************************************

علی اکبر لطیفیان

تا به معراج تقرب برسانند مرا

عقب قافله باید بکشانند مرا

وقف سرگرمی طفلان سر کوچه شدم

حرجی نیست که دیوانه بخوانند مرا

جای تسبیح میِ تازه زمین می ریزد

سر سجاده اگر که بتکانند مرا

تا که در محضر یارم مکانم بالاست

چه خیالیست که پایین بنشانند مرا

بارها جان مرا تا به لبم می آرد

تا که یک بار سلامی برسانند مرا

از همه دور کن و از حرمت دور مکن

پس نرانید مرا تا که نرانند مرا

جان من عاریه ای بود که نذرش کردم

بگذارید که امشب بستانند مرا

جان به هر حال قرار است که قربان بشود

پس چه خوب است که قربان کریمان بشود

 

حرم امن تو کافی است هراسان شده را

مثل شه راه بده آهوی گریان شده را

دل سپردیم به آن معجزه ی چشمانت

تا که آباد کنی خانه ی ویران شده را

مِهر تو باعث خاموشی آتشـدان است

خارج از دست خلیل است، گلستان شده را

گندم ری به تنور کرمت پخته شود

از تو داریم پس این مزرعه ی نان شده را

هرچه شد خرج حرم ارزش او بیشتر است

از طلا حرف نزن، نقره ی ایوان شده را

گر قرار است جبینش به قدومت نرسد

کافرش بیش نخوانیم مسلمان شده را

در محلّه خبر لطف تو  بهتر پیچید

پخش کردند اگر قصۀ مهمان شده را

شدنی نیست کرم داشته باشی، امّا

دستگیری نکنی دست به دامان شده را

پنجره ساخته ای دور ضریح کرمت

تا ببندند به آن زلف پریشان شده را

ما فقط ظاهری از اوج تو را می بینیم

گذری نیست به معراجِ تو حیران شده را

جلوه ای کردی و زهرای پر از جذبه ی تو

تا قم آورد دل شاه خراسان شده را

با گدایی حرم فخر به دنیا داریم

هرچه داریم از این دختر موسی داریم

 

تو اگر پا ندهی خواهش ما را چه کنیم

خشکسالیم همه حضرت دریا چه کنیم

تو بهشت آوری و تا حرمت را داریم

آرزوی سفر عالم بالا چه کنیم

تو عزیز همه ما نیز ذلیل همه ایم

پس تو را هیچ غمی نیست بگو ما چه کنیم

تو عطا هم نکنی عین عطایی اما

پس بگو با جگر سوخته حالا چه کنیم

تو بر آنی که ز ما دست بگیری امروز

ما برانیم که از هجر تو فردا چه کنیم

رهبر ما به کنار حرمت می آید

یعنی ای دختر موسی تو بفرما چه کنیم

مملکت، مملکت توست خودت یارش باش

رهبرم زاده ی زهراست نگهدارش باش

 

عرش هستی و ملک دور و برت ریخته اند

بال بر زیر پر رهگذرت ریخته اند

ترس ندارم ز سر وضع گنهکاری خویش

آنقدر برگ شفاعت به سرت ریخته اند

تو چه کردی که برای تو پدر می میرد

شان زهراست به درک پدرت ریخته اند

نخی از معجر تو وقت سفر دیده نشد

بسکه پوشیه و حله به سرت ریخته اند

*******************************************

محمد عابدینی

از نیمه شب گذشته و در جستجوی تو

من را کشانده سمت حرم آرزوی تو

جایی میان مسجد اعظم نشسته ام

مایل شده ست قبله ی قلبم به سوی تو

انسان سیب خورده چو مس می شود طلا

با کیمیای معنوی گفتگوی تو

فیض زلال فیضیه دار الشفای عشق

یک جرعه بود حوزه ی قم از سبوی تو

می ایستم به شوق تماشای گنبدت

هر روز صبح، کنج ارم، روبروی تو

زل می زنم به گنبد و پر می کشد غزل

طبعم پناه می برد از من به کوی تو

لبخند مهربان تو بانو سرودنی ست

پر کرده حجم شعر مرا عطر و بوی تو

********************************

محمود ژولیده

به نزد نور تمنای نور لازم نیست

برای دیدن حق کوه طور لازم نیست

خدای چشمۀ خورشید را نمایان کرد

به دیده عینک نزدیک و دور لازم نیست

شکوه و مجد از این کوه نور می جوشد

به محفل شعفش وجد و شور لازم نیست

سرای مقدم او نزد نجمه خلوت شد

برای قابلگی غیر حور لازم نیست

بس است مهر و غمش بهر عرصۀ محشر

که غیر عشق جواز عبور لازم نیست

به روز حشر چه باک از قیامت کبری

که دست اوست جواز شفاعت کبری

 

زلال عشق به پیمانه خم آمد جوش

می عفاف به میخانه قم آمد نوش

بکوش تا برسی بر مقام قم ای قوم

قیام نور تو را خواند ای تب خاموش

بهار می دمد از هر شمیم معصومش

ز گرمی نفسش عشق می شود مدهوش

نهاد پای وفا جای پای زینب هان!

مرید حضرت زهرا بخواند این چاووش

فضای دوست رضا را نوید خواهد داد

بیا که خطۀ ایران تو را شود آغوش

بیا دلا که دف فیض و شادمانی شد

قدوم حضرت معصومه جاودانی شد

 

دلا جمال خدا را به مهر پاکش بین

جلال جلوه حق را ز جلوه هایش بین

قدوم پاک نشاید به خاک بگذارد

به پیش مقدم وی عرش را مفرش بین

نه گاهواره طفلی است این کجاوۀ نور

میان هودج عرش اله مهدش بین

کجاست حوری جنات عدن همتایش

جلال انسیۀ نور در نمایش بین

برادرش که به شمس الشموس معروف است

به شوق گفت که خورشید را منقش بین

ریاض روضۀ کوثر به چشم او پیداست

هزار چشمه و دریا به آن معطش بین

ز شش جهت بنگر حوریان کنیزانش

شگوه بازی انوار در گریبانش

 

گدا کجا و تمنای دیدن حرمش

مراجعند در آن بقعه بندۀ کرمش

حرم نه زائر بیوتۀ حریمش باش

حرم مخوان که قمش هست جنت ارمش

به احترام قدومش صلا زند جبریل

خدا سلام رساند به محضر حرمش

خدیجه گونه و زهرا صفت بخوان او را

مقام عصمت کبری است شأن محترمش

به نزد زینب کبری است مثل آیینه

بدین مقام و کرامات سجده آورمش

به خوان نعمت علمش هزار دانشمند

گه سؤال فقیران وفا کند درمش

سلام بر قدمت ای سلالة السادات

کریمه ای و حریم تو قبله حاجات

 

به قم خدای بهشتی دگر بنا کرده

به یمن عصمت کبرا نظر به ما کرده

قم تو قبله گم گشتگان زهرائی ست

به شهر علم تو نور مدینه جا کرده

ز نور علم تو در قم قیامتی برپاست

به ملک ری تب ام القراء چه ها کرده

دعای دخت نبوت اجابت توحید

به ذهن پاک تو علم لدن عطا کرده

برای حفظ حریم شریف فاطمی ات

به احترام تو دستور حی اتی کرده

قم تو مرکز تفسیر عصر عاشوراست

قیام سرخ تو تعظیم کربلا کرده

نشان عصر ظهور از قم تو می آید

به مکه لشگر نور از قم تو می آید

********************************************

امیرحسین حیدری

روزگار نیــــک و تقدیری نکــــوتر داشته

هر کسی که در ره عشقت قدم برداشته

تازه در فردای محشر زائرت پی می برد

آب سقاخانه ی تو طعــم کوثر داشته

گفت بابایت «فـــداها» در جلال شأن تو

مثل تعریفی که از زهرا پیمبر داشته

با وجــــود تو حضـــور مـــادر سادات را

لحظه لحظه پیش خود، موسی بن جعفر داشته

ای کریمه! آسمان ها را به نامش کرده ای

هر کسی نذر تو حتی یک کبوتر داشته

از سیاق صحن هایت می شود احساس کرد

صـــــاحب این آستان شوق برادر داشته

************************************

رحمان نوازنی

مثل دلتنگی یک رود که تنها می رفت

او فقط داشت به پابوسی دریا می رفت

داشت خورشید هم از طوس نگاهش می کرد

زائر آینه با شوق تماشا می رفت

صبح روزی که قدم بر سر این خاک گذاشت

آفتاب از قدمش بود که بالا می رفت

توی این دشت فقط یک گل مجنون روئید

آن هم آن بود که در حسرت لیلا می رفت

« اشهد انّ رضا » را سر هر ماذنه برد

این چنین عشق به هر گوشه دنیا می رفت

وقتی از زمزمه آمدنش می گفتند:

به خداوند خراسان دل مولا می رفت

چهارده مرتبه تکرار شد و فاطمه شد

و از آن پس همه گفتند: که زهرا می رفت…

 

آن قدر رفت که در ثانیه ها هم گم شد

بعد آن سوی زمان پنجره ای در قم شد

و همین زائره سبز زیارتگاهش

در پرواز به سمت حرم هشتم شد

گوشه چادر او روی سر قم افتاد

کآفتاب آمد و تاریکی شیطان گم شد

خاک قم عطر گل یاس گرفت و آن گاه

قم مدینه شد و او فاطمه دوم شد

یازده  کعبه به همسایگی اش آمده اند

یازده مرتبه این جا حرم مردم شد

جمع بودند در این جا همگی تا این که

جمکران آمد و همسایه این خانم شد

 

لطف همسایگی اش بود که احسان می ریخت

بر سر سفره او این همه مهمان می ریخت

بر لب حوض برای همه ماهی ها

مثل یک حوریه با دست خودش نان می ریخت

مثل ابری که پر از مرحمت زهرا بود

بر دل تشنه این باغچه باران می ریخت

از دل مشرقی ای او چه بگوئیم که تا ـ

ـ پلک می زد همه جا صبح خراسان می ریخت

یا بگوییم که با یک نگه زهرایش

دور تا دور علی این همه سلمان می ریخت

یا سحرگاه که آیات خدا را می خواند

در صفوف حرمش سوره انسان می ریخت

 

دختری را که پدر هم به فدایش بشود

آمده بود فدایی رضایش بشود

آمده بود کمی بار بلا بردارد

زینب قافله ی کرب و بلایش بشود

آمده بود که زینب سر مقتل برسد

آمده بود که این بار فدایش بشود

***********************************

سید هاشم وفائی

هر کس که سائل در این خانه می شود

مبهوت آن نگاه کریمانه می شود

بر این مقام هر که کند روی التجا

مثل غبار ساکن کاشانه می شود

ای حُرمت مقدس قم، آشنای تو

با هر کسی به غیر تو بیگانه می شود

تو دختر امامی و شاگرد مکتبت

با مهر دل فروز تو فرزانه می شود

من کیستم که دور ضریحت کنم طواف

جبریل در حریم تو پروانه می شود

وقتی فرشتگان به حریم تو سر زنند

این آستان نور، پری خانه می شود

هر چند غافلم ز تولای تو، ولی

این گنج قسمت دل ویرانه می شود

هر گاه یاد غُربت تو می کند دلم

گرم فغان و گریه مستانه می شود

هر کس فشاند قطره اشکی به ماتمت

این دانه اشک، گوهر یکدانه می شود

زین موهبت که شد به «وفائی» ز سوی دوست

گرم نماز و سجده شکرانه می شود

منبع:هیات
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon