نقش شرکتهای دانش بنیان در تحقق راهبرد اقتصاد مقاومتی
خبرگزاری تسنیم: نقش شرکت های دانش بنیان در تحقق اقتصاد مقاومتی از جمله مسائل و مباحث فراموش شده ای بود که با سخنان مقام معظم رهبری مورد توجه قرار گرفت.
امروزه با پیشرفت علوم بشری، کاربرد دانش در زندگی انسان در تمام عرصه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی افزایش یافته و اقتصاد مبتنی بر علم و دانش و ضرورت توسعه شرکت های دانش بنیان در عرصه های اقتصادی اهمیت زیادی یافته است. در این عرصه شرکت های دانش بنیان می توانند موجب تحول در عرصه علم و دانش و کشف یافته ها و نتایج جدید اقتصادی شوند، این یافته ها می تواند در اجرای اصول اقتصاد مقاومتی مورد استفاده قرار گیرد.
بیانات و سخنان مقام معظم رهبری در این زمینه موجب اهمیت و توجه به نقش برجسته شرکتهای دانش بنیان در تحولات و تغییرات اقتصادی گشت. رهبر معظم انقلاب در دیدار با جمعی از محققان و پژوهشگران، عرصه علم و فناوری و مسئولان شرکت های دانش بنیان با تاکید قرار دادن این شرکتها، لزوم تحقق اقتصاد مقاومتی را بیان داشتند. از دید ایشان، «شرکت های دانش بنیان از بهترین مظاهر و موثرترین مولفه های اقتصاد مقاومتی هستند که می توانند اقتصاد مقاومتی را پایدارتر کنند»..رابطه در هم تنیده اقتصاد مقاومتی با اقتصاد مبتنی بر علم و دانش از طریق شرکت های دانش بنیان استحکام می یابد. این شرکتها هم در تحقق اقتصاد دانش بنیان نقش دارند و هم می توانند در مدل اقتصاد مقاومتی کارایی و کاربرد داشته باشند.
* اقتصاد دانشبنیان
دانش به عنوان یکی از نیروهای بسیار مؤثر در تحولات اقتصادی و اجتماعی به شمار میآید و یک کالای عمومی محسوب میشود، زیرا میتوان دانش را بدون کاهش و استهلاک، با دیگران به اشتراک گذاشت. در عین حال، این یک مشخصهی منحصر به فرد برای این کالای عمومی محسوب میگردد که بر خلاف سایر کالاهای فیزیکی (مثل سرمایه، داراییهای مادی و منابع طبیعی)، استفاده از آن، از کمیّتش نمیکاهد و میتوان از آن بارها استفاده کرد.
یک تعریف عام از دانش عبارت است از ذخیره انباشتهشدهای از اطلاعات و مهارتها که از مصرف اطلاعات توسط گیرندهی اطلاعات حاصل میشود. در حقیقت دانش، به عنوان یک منبع دائمی، همواره در اختیار بنگاههای اقتصادی قرار میگیرد و با مشارکت مکرر در فرآیندهای گوناگون تولیدی و خدماتی، سبب افزایش مزیت رقابتی و ایجاد ارزش افزوده میشود. در نتیجه، این امر میتواند سبب گسترش رفاه اجتماعی و عامل کاهش فقر و بیعدالتی و موجب ارتقای روند توسعه پایدار شود.
درعصرحاضر، اصطلاح اقتصاد دانشبنیان، که توسط OECD مورد تأکید خاص در استراتژی توسعهی ملل قرار گرفته است، گویای تأکید بر نقش دانش و فناوری در جریان توسعهی اقتصادی است. از این رو، میتوان گفت در اقتصاد دانشبنیان، به دانش از نظر کیفی و کمّی بااهمیتتر از گذشته نگریسته میشود. طبق تعریف این سازمان، اقتصاد دانشبنیان اقتصادی است که مستقیماً بر مبنای تولید، توزیع و مصرف دانش و اطلاعات قرار گرفته باشد. بسیاری از اقتصاددانان بر این باورند که امروزه دیگر حجم سرمایه و اندازه بازار در توسعه اقتصادی ملل نقش اساسی ندارد، بلکه این نقش را دانش و فناوری ایفا میکند.
بر اساس ماده یک قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان، «شرکتها و مؤسسات دانشبنیان شرکت یا مؤسسه خصوصی یا تعاونی است که به منظور همافزایی علم و ثروت، توسعهی اقتصاد دانشمحور، تحقق اهداف علمی و اقتصادی (شامل گسترش و کاربرد اختراع و نوآوری) و تجاریسازی نتایج تحقیق و توسعه (شامل طراحی و تولید کالا و خدمات) در حوزهی فناوریهای برتر و با ارزش افزودهی فراوان، به ویژه در تولید نرمافزارهای مربوط، تشکیل میشود.»
در تعریف مذکور، فناوری را میتوان کلیهی دانش فنى، فرآیندها، ابزار و سیستمهای بهکاررفته در ساخت محصولات و ارائهی خدمات تعریف کرد. فناوری همواره در خلق ثروت برای کشورها نقش اساسی داشته و سطح استاندارد و کیفیت زندگی مردم را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. تأثیر فناوری آنچنان است که پیشرفت تمدن را غالباً با توجه به فناوری برتر هر دوره مشخص میکنند. اقتدار فناوری موجب اقتدار اقتصادی، سیاسی و اجتماعی میگردد.
* رابطه اقتصاد دانش بنیان و شرکت های دانش بنیان
نکتهای که باید همواره در نظر داشت این است که برای دستیابی به اقتصاد دانشبنیان، فقط تولید و توزیع اطلاعات و پرداختن به آموزش و پژوهش کافی نیست، بلکه نکتهی مهم بهکارگیری آنها در استفاده از منابع اقتصادی به صورت مستمر و پایدار است. به عبارت دیگر، کاربردی کردن دانش و استفادهی مؤثرتر از آن در گسترش ظرفیتها و ارتقای درجه بهرهبرداری از منابع است که تحقق یک اقتصاد دانشبنیان را ممکن میسازد. نقش شرکتهای دانشبنیان نیز در این زمینه قابل تعریف است.
به طور کلی میتوان ویژگیهای ذیل را برای اقتصاد دانشبنیان برشمرد:
1. اقتصاد دانشبنیان اقتصاد کمیابی منابع نیست، بلکه اقتصاد فراوانی منابع است؛ زیرا بر خلاف بسیاری از منابع که هنگام مصرف مستهلک میشوند، اطلاعات و دانش، که اساس اقتصاد دانشبنیان است، میتواند بارها مصرف شود و با مصرف بیشتر در واقع رشد کند.
2. در اقتصاد دانشبنیان، دانش به کالا تبدیل میشود و به فروش میرسد.
3. اقتصاددانشبنیان به نوعی یک اقتصاد بدون وزن است.
4. دراقتصاد دانشبنیان، دانش پایگی اقتصاد وابسته به مجموعهای از نظامها و فرآیندهای دانشی جامعه است.
5. محل فعالیت در اقتصاد دانشبنیان اهمیت چندانی ندارد، زیرا با استفاده از فناوریها و روشهای مناسب، بازارها و سازمانهای مجازی به وجود میآید و در خدمت فعالیت قرار میگیرد. آنچه مهم است سرعت عمل در فعالیتها و دسترسی به کل جهان است.
6. دراقتصاد دانشبنیان، سهم قابل توجهی از تولید ملی سرانه در رشتهی فعالیتهای دانشپایه و دانشساز، مانند صنایع دارای فناوری برتر، خدمات مالی و تجاری پیشرفتهتر و کارآمدتر و به ویژه از فعالیتهای آموزشی و پژوهشی تخصصی تولید میشود.
در حقیقت اقتصاد دانشبنیان با بهرهوری بیشتر عوامل تولید و رفتار بهینه اقتصادی از نظر تخصیص منابع کار میکند و در نتیجه، دارای نرخ رشد بالاتری خواهد بود.
علاوه بر این چند ویژگی منحصر به فرد را نیز می توان برای شرکت های دانش بنیان نام برد که عبارتند از:
1. در شرکتهاى دانشبنیان نسبت نیروهای متخصص به کل کارکنان، اختلاف زیادی با دیگر شرکتها دارد.
2. در شرکتهاى دانشبنیان درصد رشد نیروهای متخصص به کل کارکنان زیاد است.
3. اعضای هیئتعلمی دانشگاهها و مؤسسات علمى و پژوهشى در مدیریت و راهبری شرکتهاى دانشبنیان مشارکت دارند.
4. شرکتهاى دانشبنیان بودجهی بسیار زیادتری نسبت به دیگر شرکتها برای تحقیق و توسعه نیاز دارند.
5. شرکتهاى دانشبنیان توانمندی ویژهای در استفاده از فناوری برای رشد سریع دارند.
6. توسعهی شرکتهاى دانشبنیان صنعتی، متکی بر توسعهی فناوری است، نه بر سرمایه یا سختافزار.
7. مزیت رقابتی شرکتهاى دانشبنیان، نوآوری در فناوری است.
8. شرکتهاى دانشبنیان بازارهای جدید را از طریق ارائهی محصولات با فناوریهای جدید تسخیر میکنند.
* اقتصاد مقاومتی
رهبر معظم انقلاب معنای اقتصاد مقاومتی را چنین بیان نمودهاند: «اقتصاد مقاومتى معنایش این است که ما یک اقتصادى داشته باشیم که هم روند رو به رشد اقتصادى در کشور محفوظ بماند، هم آسیبپذیرىاش کاهش پیدا کند؛ یعنى وضع اقتصادى کشور و نظام اقتصادى جورى باشد که در مقابل ترفندهاى دشمنان، که همیشگى و به شکلهاى مختلف خواهد بود، کمتر آسیب ببیند و اختلال پیدا کند.» همچنین ایشان در جای دیگر این مفهوم را چنین معنا میکنند: «اقتصاد مقاومتى فقط جنبهى نفى نیست، این جور نیست که اقتصاد مقاومتى معنایش حصار کشیدن دور خود و فقط انجام یک کارهاى تدافعى باشد. نه، اقتصاد مقاومتى یعنى آن اقتصادى که به یک ملت امکان میدهد و اجازه میدهد که حتى در شرایط فشار هم رشد و شکوفایى خودشان را داشته باشند.»
بنابراین باید توجه داشت که اقتصاد مقاومتی نوعی اقتصاد و برنامهریزی تعاملی مبتنی بر راهبرد استفاده از تهدید به عنوان یک فرصت است. حال باید دید زمینهها و نقاط آسیبپذیر زمینهساز تهدید چیست و چگونه و با چه راهبردی میتوان این تهدیدها را به فرصت تبدیل نمود و به عنوان فرصتی برای اصلاح یا حتی جراحی اقتصادی استفاده کرد و در عین رفع تهدیدها، به رشد و شکوفایی اقتصادی نیز دست یافت.
چه ویژگی خاصی در سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی» مشاهده می شود؟
یکی از نقاط ضعف اقتصاد ما عدم استفاده بهینه از پتانسیل موجود در سرمایه انسانی کشور است، سرمایه ای که توان تولید علم را در حال حاضر داشته و رتبه بسیار خوبی در تولید علم کسب کرده است.
بنا بر آمارهای موجود دانشمندان و پژوهشگران ایران 1٫58 درصد از تولید علم در جهان را به خود اختصاص داده اند. این موضوع بیانگر این است که سرمایه انسانی کشور ما شایستگی تولید دانش را داشته است، اما برای بکارگیری دانش، در جهت تولید ارزش اقتصادی به اندازه کافی کار نشده و این خلاقیت و نوآوری در خدمت بنگاه های اقتصادی درنیامده است.
نکته ظریفی که در فرمان 24 ماده ای اقتصاد مقاومتی دیده می شود، موضوع بند 2 سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی است که تاکید بر “پیشتازی اقتصاد دانش بنیان، پیادهسازی و اجرای نقشه جامع علمی کشور و ساماندهی نظام ملی نوآوری به منظور ارتقای جایگاه جهانی کشور و افزایش سهم تولید و صادرات محصولات و خدمات دانشبنیان و دستیابی به رتبه اول اقتصاد دانشبنیان در منطقه” داشته است، در واقع با تکیه بر این بند می توانیم با استفاده از دانش که حد و مرزی برای آن وجود ندارد و استفاده دقیق از ظرفیت های علمی کشور که طی سالهای اخیر بسیار شکوفا شده است، وضعیت اقتصادی جامعه را بهبود داده و نقصان بکارگیری دانش در سطوح تولید را که در کشور ما بسیار مشهود است را ارتقا دهیم.
تاکید بر اقتصاد دانش بنیان تیزبینی در خور تقدیری است که در مفاد سیاستهای کلی «اقتصاد مقاومتی» دیده می شود و حکایت از آن دارد که قدرت علمی سرمایه های انسانی ایران اسلامی باید به کار گیری شده و در خدمت اقتصاد و جامعه در آید.
با توجه به مطالب عنوان شده در خصوص مفهوم اقتصاد مقاومتی، چگونه می توان از اقتصاد دانش بنیان بهره برداری لازم را به عمل آورد؟
کشوری: دانش، یکی از عوامل بسیار مؤثر در تحولات اقتصادی و اجتماعی یک جامعه به شمار میآید و از جمله منابعی است که می توان آن را بدون کاهش و استهلاک، با دیگران به اشتراک گذاشت.
این ویژگی، یک مشخصه منحصر به فرد برای این منبع محسوب میگردد که بر خلاف سایر منابع فیزیکی مثل سرمایه، داراییهای مادی و منابع طبیعی، استفاده از آن، از کمیّتش نمیکاهد و میتوان از آن بارها استفاده کرد.
این در حالیست که در الگوهای اولیه رشد اقتصادی، بیشتر بر عوامل فیزیکی تولید مانند سرمایه فیزیکی، نیروی کار و زمین به عنوان منابع تولید تأکید کردهاند، اما در مدلهای جدید رشد اقتصادی، بهرهوری عوامل تولید نیز به عنوان یکی از ارکان رشد اقتصادی معرفی میشود و دانش به عنوان یکی از مؤثرترین عوامل در بهرهوری و رشد اقتصادی مطرح میگردد.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که اقتصاد دانشبنیان تأثیر بسزایی در افزایش تولید سرانه بالاتر و کاهش نابرابری در توزیع درآمد خواهد داشت.
امروزه اصطلاح اقتصاد دانشبنیان، گویای تأکید بر نقش دانش و فناوری در جریان توسعه اقتصادی است. از این رو، میتوان گفت در اقتصاد دانشبنیان، نگاه به دانش از نظر کیفی و کمّی با اهمیتتر از گذشته بوده است.
بسیاری از اقتصاددانان بر این باورند که امروزه دیگر حجم سرمایه و اندازه بازار در توسعه اقتصادی کشورها نقش اساسی ندارد، بلکه این نقش را دانش و فناوری ایفا میکند. نکتهای که باید همواره در نظر داشت این است که برای دستیابی به اقتصاد دانشبنیان، فقط تولید و توزیع اطلاعات و پرداختن به آموزش و پژوهش کافی نیست، بلکه نکته مهم بهکارگیری آنها در استفاده از منابع اقتصادی به صورت مستمر و پایدار است.
به عبارت دیگر، کاربردی کردن دانش و استفاده مؤثرتر از آن در گسترش ظرفیتها و ارتقای درجه بهرهبرداری از منابع است که تحقق یک اقتصاد دانشبنیان را ممکن میسازد. در حقیقت اقتصاد دانشبنیان با بهرهوری بیشتر عوامل تولید و رفتار بهینه اقتصادی از نظر تخصیص منابع کار میکند و در نتیجه، دارای نرخ رشد اقتصادی بالاتری خواهد بود.
شرکتهای دانشبنیان نقش محوری در ساختار اقتصاد دانشبنیان بازی میکنند. این شرکتها، با توجه به ویژگیهای خود و پویایی و تطبیق با شرایط محیط پیرامونی و انعطافپذیری بالا، ظرفیت مناسبی برای مواجهه با شرایط تحریم را دارا هستند. نقش این شرکتها در شکلگیری و توسعهی اقتصاد مقاومتی بسیار قابل ملاحظه است.
* بحث و نتیجهگیری
حال از یک سو، با توجه به تعریف و بیان ویژگیهای اقتصاد مقاومتی و مؤلفههای اصلی آن و از سوی دیگر، تعریف و کارکردهای اقتصاد و شرکتهای دانشبنیان، میتوان نقش این شرکتها را در شکلگیری و توسعهی اقتصاد مقاومتی در محورهای زیر تبیین نمود:
1. شرکتهای دانشبنیان، با توجه به ویژگیهای خود و پویایی و تطبیق با شرایط محیط پیرامونی و انعطافپذیری بالا، ظرفیت مناسبی برای روبهرو شدن با شرایط تحریم را دارا هستند. همچنین توزیع عادلانهتر ثروت، بر اساس شایستهسالاری در چنین شرکتهایی، تأثیر زیادی در عدالت اقتصادی دارد و از سوی دیگر، با توجه به توانمندتر بودن این شرکتها، در مقایسه با شرکتهای سنتی، سبب افزایش بهرهوری و کارآمدی شرکتهای دولتی واگذارشده خواهد شد. همچنین استراتژی عدم تمرکز فعالیتهای تولیدی در چند شرکت بزرگ دولتی، مانع از تحریم آسان محصولات یا مواد اولیهی شرکتها میگردد. شرکتهای دانشبنیان زیرساختهای لازم جهت عملی ساختن استراتژی عدم تمرکز و همکاری چندین شرکت متوسط جهت تولید یک محصول را دارا هستند. در صورت تحریم مواد اولیه یا فناوری، چنین شرکتهایی توانمندی لازم را جهت دستیابی به فناوری یا مواد اولیهی جایگزین خواهند داشت.
2. قطع وابستگی به فروش خام مواد معدنی، به ویژه نفت، یکی دیگر از مؤلفههای اقتصاد مقاومتی بیان شد. شرکتهای دانشبنیان، با توجه به ویژگیهای منحصربهفرد خود و توان ایجاد و بهکارگیری فناوریهای پیشرفتهی مورد نیاز، توانمندی لازم را جهت تبدیل مواد خام به محصولات نهایی و با ارزش افزودهی بالا دارند. در واقع دولت با اعتماد و توجه به چنین شرکتهایی میتواند تهدید بهوجودآمده در این حوزه را به فرصتی جهت شکوفایی صنایع نفت و پتروشیمی تبدیل نماید. با تمرکز بر این استراتژی، در بلندمدت، علاوه بر خودکفایی کشور در بسیاری از کالاهای مرتبط با نفت و صنایع معدنی، حتی میتوان از نفت به عنوان ابزاری جهت تهدید دشمن استفاده نمود.
3. یکی دیگر از مؤلفههای اقتصاد مقاومتی مدیریت مصرف مطرح شد. واقعیت این است که یکی از علل اساسی اسراف و زیادهروی در مصرف و همچنین تمایل مردم به مصرف کالاهای خارجی، پایین بودن کیفیت محصولات و کالاهای داخلی است و این مسئله در بلندمدت باعث سلب اطمینان مردم از کیفیت اکثر کالاهای داخلی شده است. بنابراین با توجه به ویژگی شرکتهای دانشبنیان در استفاده از دانش برای بهینه کردن کیفیت محصولات داخلی، به همراه اقدامات فرهنگی، میتوان موجب ترغیب مردم به مصرف کالاهای داخلی گردید. به این ترتیب، از یک سو وابستگی کشور به محصولات و ارز خارجی جهت واردات این کالاها کاهش مییابد و از سوی دیگر، با ارتقای کیفیت محصولات داخلی، زمینهی رقابت این کالاها با کالاهای مشابه در بازارهای خارجی فراهم میگردد. در نهایت، با افزایش گسترهی کالاهای صادراتی، آسیبپذیری کشور در برابر تحریم کالاهای صادراتی کاهش مییابد.
4. بهرهوری عوامل تولید به عنوان یکی از عوامل اقتصاد دانشبنیان بیان شد. پایین بودن بهرهوری یکی از مسائل اساسی اقتصاد کشور است که تأثیر گستردهای بر تمام جنبههای اقتصادی دارد. در حقیقت بهرهوری عوامل تولید در شرکتهای دانشبنیان، علاوه بر تأثیرات ذکرشده در بند قبل، سبب کاهش هزینهی تمامشدهی محصولات و کالاها خواهد شد. در نتیجه، علاوه بر افزایش استفادهی مردم از کالاهای داخلی، از سوی دیگر، مزیت رقابتی در قیمت برای صادرات محصولات در بازارهای جهانی ایجاد خواهد کرد.
5. اهمیت اقتصاد و شرکتهای دانشبنیان به اندازهای است که علاوه بر تأثیرگذاری بر سایر مؤلفههای اقتصاد مقاومتی، از طرف رهبر معظم انقلاب به عنوان یکی از مهمترین و مؤثرترین مؤلفههای اقتصاد مقاومتی مطرح میشود. ایشان از شرکتهای دانشبنیان به عنوان راهکاری برای جایگزینی درآمدهای نفت یاد میکنند و تصریح مینمایند که «ما اگر بتوانیم از همین فرصت که امروز وجود دارد استفاده کنیم و تلاش کنیم نفت را با فعالیتهای اقتصادی درآمدزای دیگری جایگزین کنیم، بزرگترین حرکت مهم را در زمینهی اقتصاد انجام دادهایم. امروز صنایع دانشبنیان از جمله کارهایی است که میتواند این خلأ را تا میزان زیادی پر کند.»
همچنین ایشان در جای دیگر، با تأکید بر این موضوع، میفرمایند: «این بخش شرکتهاى دانشبنیان و فعالیتهاى اقتصادى دانشبنیان خیلى جادهى باز و امیدبخشى است.» در سخنرانی دیگری، ایشان کارآفرینی را مترادف اقتصاد مقاومتی میدانند و تأکید میکنند: «ما باید یک اقتصاد مقاومتىِ واقعى در کشور به وجود بیاوریم. امروز کارآفرینى معنایش این است.»
6. یکی دیگر از مؤلفههای اقتصاد مقاومتی حمایت از تولید ملی و همچنین خودکفایی در تولید محصولات استراتژیک مورد نیاز کشور است. چنان که در مباحث مطرحشده در حوزهی اقتصاد دانشبنیان بیان شد، یکی از عوامل اساسی رشد تولید سرانهی ملی، اقتصاد دانشبنیان و بنگاههای اقتصادی دانشبنیان است. در حقیقت، یکی از راهکارهای اساسی خودکفایی پایدار در محصولات استراتژیک، ارتقای فناوری و افزایش بهرهوری عوامل تولید از طریق دانشبنیان نمودن اقتصاد و توسعهی شرکتهای دانشبنیان است. با برنامهریزی صحیح، حتی کشور میتواند صادرکنندهی این محصولات نیز باشد.
در انتها باید به این نکته اشاره کردد که موارد ذکرشدهی فوق، در صورتی امکان تحقق خواهند داشت که زیرساختهای لازم جهت به وجود آمدن اقتصاد دانشبنیان و رشد و فراگیر شدن شرکتهای دانشبنیان فراهم شود. بررسی زیرساختهای مذکور هدف نوشتهی حاضر نبوده است، ولی مناسب است که در اینجا به یکی از اساسیترین زیرساختهای اقتصاد دانشبنیان و پیشنیاز تحقق استراتژی شرکتهای دانشبنیان جهت توسعهی اقتصاد مقاومتی اشاره شود. در حقیقت یکی از اساسیترین پیشنیازهای اقتصاد دانشبنیان سرمایهی انسانی خلاق، نوآور و دانشی است که با توجه به ترکیب جمعیتی کشور ایران و جمعیت بالای جوانان تحصیلکرده و نیروی انسانی به عنوان بزرگترین و باارزشترین سرمایهی کشور، باید مورد توجه قرار گیرد و بدین ترتیب، با توانمند نمودن و تشویق و زمینهسازی فعالیت آنان در قالب شرکتهای دانشبنیان، کشور توان رویارویی با هر گونه تهدید و تحریم اقتصادی را خواهد داشت.
این مطالعه که در سال ٢ ١١ نیز بروزرسانی شد، حاوی نکات قابل توجه و تاملی است. نتایج این تحقیق نشان میدهد اگر شرکتهای ایجاد شده توسط فارغالتحصیلان این دانشگاه را به صورت یک کشور فرض کنیم، در یک تخمین بدبینانه، مجموع درآمد سالیانه این شرکتها با اقتصاد هفدهم دنیا برابری میکند. همچنین در یک نگاه متعادلتر و بر پایه اطلاعات و تحلیلهای این مطالعه ادعا شده است که ٢٥٨ شرکت فعال (تا پایان سال ٢ ٦) توسط فارغالتحصیلان این دانشگاه شکل گرفته است که حدود ٣ میلیون و ٣ هزار نفر را به اشتغال در آورده و حجم درآمد سالیانه آنها حدود ٢ میلیارد دلار است که از این نظر با اقتصاد یازدهم دنیا برابری میکند. (بر اساس آمار بانک جهانی و با در نظر گرفتن شاخص تولید ناخالص داخلی، ایران در سال ٢ ١٢ کشور بیست و دوم دنیا بوده است).
این مطالعه، بررسی همه جانبهای از نقش دانشگاه ام ای تی در اقتصاد آمریکا و اطلاعات و تحلیلهای جالب توجهی از شرکتهای ایجاد شده توسط این دانشگاه و فارغالتحصیلانش ارایه میدهد که مطالعه آن به خوانندگان توصیه میشود.
ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی توسط مقام معظم رهبری که یکی از رویکردهای اصلی آن توجه به اقتصاد دانشبنیان است این موضوع را بیش از پیش مورد توجه قرار میدهد که نقش دانشگاهها و مراکز پژوهشی و فناوری ما در تولید ثروت و ارزش آفرینی برای کشور چیست؟ و چه باید باشد؟
چه مکانیزمها و روشهایی را باید به کار بست تا در کنار حفظ و ارتقای کیفیت آموزش و پژوهشهای بنیادین، موضوع حل مسایل جامعه و تولید ثروت از دانش و فناوری نیز محقق شود؟
آیا دانشگاه صنعتی شریف فقط یک ماموریت بخشی دارد یا اینکه باید در اقتصاد کشور نقش فعال و محوری را بازی کند؟
گردش مالی و حجم فعالیت شرکتها و نهادهای ایجاد شده توسط فارغالتحصیلان ما چه حجمی از اقتصاد کشور را در بر میگیرند؟
آیا این حجم قابل توجه است یا اینکه بر مبنای توانمندیها و ظرفیتهای موجود در خانواده دانشگاه صنعتی شریف (دانشجویان، اساتید، فارغالتحصیلان) باید انتظار بیشتری داشته باشیم؟
با نگاه به رویکرد دانشگاههای بزرگ و مطرح و با رتبه بالای جهانی در مییابیم که توسعه فناوری و توجه به تجاریسازی یافتهها و دستاوردهای تحقیقاتی یکی از رویکردهای اصلی آنها بدل شده است و دانشگاه کارآفرین را به عنوان ماموریت خود قرار داده و در این راستا برنامهریزی و تلاش میکنند.
در واقع چه با نگاه الگوبرداری از دانشگاههای برتر و مطرح دنیا و چه به جهت پیروی از سیاستهای کلی و بالادستی کشور، چارهای جز حرکت به سمت تحقق دانشگاه کارآفرین و ارزش آفرین نیست.
خوشبختانه رویکردهای یک دهه اخیر دانشگاه در توجه به موضوع تجاریسازی فناوری و ظرفیت بسیار زیاد خانواده شریف در کنار دستاوردها و موفقیتهای حاصله در این سالها نویدبخش این مهم است که دانشگاه صنعتی شریف میتواند ضمن حفظ و ارتقای کیفیت آموزشی و پژوهشی خود، نسبت به حل مسایل جامعه صنعتی کشور نیز موثر باشد و نقش فعالتری را در توسعه اقتصادی و فناوری کشور ایفا کند.
به عنوان مثال از سال ٨٣ تاکنون، ١٥ شرکت در مرکز رشد دانشگاه ایجاد شده است و با همین نگاه، نهادسازی مناسبی نیز به جهت فراهم نمودن زیرساختهای نرمافزاری توسعه شرکتهای دانشبنیان شکل گرفته است که میتوان به صندوق پژوهش و فناوری به عنوان یک نهاد مالی فناوری و مجتمعهای فناوری در اطراف دانشگاه اشاره کرد که صد البته در قیاس با نیاز و ظرفیت جامعه دانشگاهی و فناوران علاقمند، بسیار اندک است و باید کارهای بزرگتری را انجام داد.
ضمن آنکه حدود ١٢ شرکت نیز که توسط فارغالتحصیلان دانشگاه ما ایجاد شده یا مدیریت میشوند نیز شناسایی شده است که البته هم اطلاعات کاملی از آنها در دسترس نیست و هم تعداد قطعا از این رقم بالاتر است. شرکتها و موسسات ایجاد شده توسط فارغالتحصیلان دانشگاه صنعتی شریف باید شناسایی شوند و در قالب یک شبکه ارزش آفرین فعالیت نمایند. این شرکتها میتوانند نقش مشاورین هادی (منتور) را برای شرکتهای نوپا ایجاد نمایند.
ظرفیتسازی و فراهم نمودن بسترهای لازم برای شکلگیری شرکتهای دانشبنیان توسط اساتید، فارغالتحصیلان و دانشجویان موضوع مهمی است که باید با حرکتی پرشتاب تر دنبال شود. این مهم میتواند از طریق ایجاد پارک علم و فناوری دانشگاه صنعتی شریف در شمال دانشگاه و همچنین در پردیس پژوهش و فناوری دانشگاه عملی شود. باید به این نکته توجه نمود که تجاریسازی فناوری و کسب ارزش از یافتههای پژوهشی و فناوری باید به یکی از راهکارهای مهم در تامین منابع مالی مورد نیاز دانشگاه تبدیل شود و چندان هم دور از دسترس نیست.
با نگاه به موارد پیشگفت و در جهت ایفای نقش شایسته دانشگاه در ارتباط با تحقق اقتصاد دانشبنیان انتظار است:
١) دانشگاه موضوع تجاریسازی فناوری و تبدیل شدن به دانشگاه کارآفرین را به عنوان ماموریت کلیدی خود حفظ نموده و شرایط لازم برای تحقق آن و ارتقای دانشگاه در این زمینه را فراهم کند. ضمناً در صورت سرمایهگذار مناسب و اتخاذ رویکرد هوشمندانه در این مسیر، بخش عمدهای از منابع مالی مورد نیاز دانشگاه از این مسیر قابل تامین است.
٢) دانشجویان، اساتید و فارغالتحصیلان که مهمترین داراییهای خانواده شریف هستند خلق ارزش از دانش و فناوری را به عنوان یکی از اصول کاری و فعالیت خود در نظر بگیرند و تولید ثروت در داخل مرزهای کشور را هدفگذاری و اجرایی نمایند. ایجاد یک شبکه فعال و موثر و پویا (شبکه شرکتهای ارزشآفرین) جهت همافزایی میان شرکتهای برخاسته از دانشگاه و همچنین سنجش میزان تاثیرگذاری آنها بر اقتصاد کشور امری ضروری است.
از نهادهای بالادستی انتظار است نسبت به تامین زیرساختها و شرایط اولیه جهت ایجاد و توسعه شرکتهای دانشبنیان که توسط اعضای خانواده شریف تشکیل میشوند اقدام کنند. حفظ و جذب نخبه، مستلزم فراهم نمودن شرایط و زیرساختهاست. برترین دانشگاه صنعتی کشور نباید از حداقلهای موردنیاز برای ایجاد و توسعه کسب و کار محروم باشد. موتور محرک اقتصاد دانشبنیان، کارآفرینان و فناوران هستند. اگر حامی آنها باشیم، آنها ارزشآفرینی در کشور را پیادهسازی خواهند نمود.
* محمدِ محمد جواهری، مدیرعامل شرکت دانش بنیان پندار کوشک ایمن
انتهای پیام/