مدیر عامل منا نشر: نباید روزی در مساجد بگذرد و امامت مسجد کتابی به مردم معرفی نکند
خبرگزاری تسنیم:مدیرعامل مجمع ناشران انقلاب میگوید: اگر کتب تجربیات انقلاب ما به دست مبارزان انقلابی جهان اسلام میرسید، امروز وضعیت دیگری حاکم بود. او معتقد است نباید روزی در مساجد بگذرد و امامت مسجد کتابی را به مردم معرفی نکند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، عرصه نشر کتاب، قطعاً یکی از مهمترین عرصههای گسترش و تعمیق فرهنگ اسلامی و ایرانی است و صنعت نشر ایران از این حیث طی سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی مسیر رو به رشدی را سپری کرده است. هر چه بر طول این مسیر افزوده میشود، توجه به عرض مسیر و کیفیت صنعت نشر نیز ضرورت بیشتری مییابد. امروز این حوزه علیرغم پیشرفتهای چشمگیر خود، با معضلات و موانعی دستوپنجه نرم میکند که اگر برای حل آنها تدبیر نشود، میتواند در رسیدن به هدف اصلی یعنی ارتقای کتابخوانی در مردم ناموفق عمل کند.
در همین راستا و برای شنیدن مسائل اصلی حوزه نشر از زبان ناشران، این بار به سراغ میثم نیلی، مدیرعامل مجمع ناشران انقلاب اسلامی (منانشر) رفتیم. عمده دغدغه ما پیگیری مطالبات اصلی این حوزه در میان مسائل فرعیای بود که گاهی خود را به عنوان مسئله اصلی جای میزنند.
مجمع ناشران انقلاب اسلامی در سال 89 توسط جمعی از ناشران در راستای راهبردهای کلان جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی برای ایجاد بستر مناسبی برای ارتقای کیفیت محتوایی و فنی در عرصه تولید، ترویج و توزیع کتاب و شکلگیری بازارهای جدید با توجه به نیازهای متنوع جامعه اسلامی و در جهت مقابله با جبهه معارض در این عرصه تأسیس شد.
میثم نیلی در بخش نخست این گفتوگو به موضوعاتی چون هدف از نشر کتاب، علل کتاب نخواندن مردم، مشکلات نمایشگاههای استانی و مواجهه غیر صحیح ما با تروجی کتاب از سوی رهبری اشاره کرد،او معتقد است هرچند نشر مسائل زیادی دارد، اما معضل اصلی، مسئله کتابنخوانی یا کتاب کمخوانی است. او با برشمردن علتهای ایجاد این معضل، راهحل اصلی را نهضت محتوایی و معارفه معرفی میکند. همان اقدامی که رهبر انقلاب به عنوان امام جامعه اسلامی انجام میدهد...
بخش دوم این گفتوگو به شرح ذیل است:
* تسنیم: اما امروز با نگاه رویدادی به شیوه تبلیغ رهبری، توجه میشود. همین باعث شده ناشر در چاپ آثار خود سعی کند تا همواره کتابش تنها مورد توجه رهبری قرار گیرد و این نهضت در همین سطح بماند و به مراتب دیگر نظام امامت و امت نرسد.
بله. در این سیر به همان نقطه اول اکتفا میشود. اما اگر ستادهای فرهنگی مرتبط با ائمه جماعات و جمعه، مبلغین و مربیان، تشکلهای دانشجویی و دانشآموزی و... نه تنها در مورد کتاب مورد توجه رهبری، بلکه برای هر کتابی که فکر میکنند مورد نیاز جامعه است، تبلیغ کنند مشکل حل خواهد شد. در این صورت امام جمعه فلان شهر که میداند آن شهر مورد آسیب فلان جریان خاص است یا به لحاظ اخلاقی دچار فلان مسئله اخلاقی است، به عنوان هدایتگر کشتی این شهر و نماینده امام جامعه در این شهر اگر به محتوای کتابها مشرف باشد، میتواند با معرفی کتابهای مفید آنها را به درون خانهها وارد کند و در نتیجه بخشی از جامعه را تحت تأثیر خود قرار دهد.
نِ عنصر فرهنگی و متصّل به امام جامعه نیز اولا باید آن موضوع را فهم کنم. ثانیا با اقدامات سریع ورودیهایش را شناسایی کنم و تا جایی که میتوانم جلویش را سد کنم. اما اصل کار من، کار ایجابی است. لذا ثالثا باید بتوانم با معرفی و با دسترس قراردادن کتاب مردم را ترغیب کنم.
نباید روزی در مساجد بگذرد و امامت مسجد کتابی را به مردم معرفی نکند
چطور یک دوست میتواند در جلسهای، دیگری را معرفی کند و به ارتباطهای بعدی بین ایشان مشتاق کند، در حالی که واسطه دیگر حذف میشود، همین اتفاق میتواند توسط نظام فرهنگی معتمد در مورد کتاب نیز رخ دهد. ما به این نیاز داریم. نباید روزی در مساجد بگذرد و امامت مسجد کتابی را به مردم معرفی نکند. چگونه ممکن است؟ زمانی که امام مسجد خود کتاب را دیده و خوانده باشد.
این آن درونمایه نهضت محتوایی است. اما اگر بر کتاب مسلط نباشیم یا نخوانده باشیم اولا مخاطب عاقل است و میفهمد. ثانیا فاقد شیء، معطی شیء نمیتواند باشد. پس بایستی ائمه جمعه و جماعات، مسئولان فرهنگی، مدیران تربیتی و تشکلها در جامعه و پدران و مادران در خانواده به جدّ کتابخوان باشند. هنگامی که رهبری با این میزان مشغلۀ و مشکلات کاری و فکری اجرایی کشور، مسائل جهان اسلام و فراتر از جهان اسلام فرصت دارد برخی از رمانهای قطور را در مدت اندکی بخواند و سپس نقد کند، حتما مسئولین و متولیان فرهنگی ما میتوانند.
در نمایشگاه بینالمللی کتاب امسال 85 بسته مطالعاتی به مردم ارائه کردیم
در این زمینه مجمع ناشران انقلاب اسلامی دست به کار شد و سعی کرد تا اقدامی در موضوع پیشنهاددهی کتاب در موضوعات مختلف به مخاطب تدارک کند و از این حالت تحیّر فعلی در نمایشگاه و فروشگاههای کتاب و در میان مجموعههای فرهنگی کاسته شود.
2-3 سالی است که به مرور این کار را انجام دادهایم. امسال نیز در نمایشگاه بینالمللی کتاب نزدیک به 85 بسته مطالعاتی به مردم ارائه کردیم. بخشی از آن سیرهای مطالعاتی و بخشی نیز بستههای پیشنهادی بود.
ممیزی نه تنها معضل نشر، بلکه مشکل نشر هم نیست/ کمتر از 200 عنوان کتاب در سال ممیزی میشود
*تسنیم: در میان دلایل کتابنخوانی مردم از دید شما، مسئله ممیزی و جلوگیری از دسترسی مردم به بخشی از محتوا وجود نداشت. شما معتقدید ممیزی در کتابنخوانی مردم تأثیری ندارد؟
بله اساسا ممیزی هیچ نقشی ندارد. اولا ممیزی معضل نشر نیست. نه تنها معضل نشر، بلکه مشکل نشر نیز نیست. حدودا 70 هزار عنوان کتاب در سال تولید میشود، اگر حتی در این میان هزار عنوان کتاب در ممیزی بماند و بگویند به هیچ عنوان حق انتشار وجود ندارد، باز معضل نشر خواهد شد. این در حالی است که کل مسئله ممیزی در کشور ما مربوط به حدود 200 عنوان کتاب است که بیش از 50 درصد این تعداد، با مذاکره و تفاهم میان ناشر و اداره مربوطه حل میشود. یا ناشر قبول میپذیرد یا با امر و نهی صورت میگیرد و نهایتاً آن کتاب چاپ میشود. تنها بخش اندکی میماند که به دلیل لجاجت یا عدماقناع دو طرف یا دلایل سیاسی جلوی آن گرفته میشود و منتشر نمیشود. به این اعدادی که گفتم توجه کنید. کسانی که میخواهند این موضوع را به عنوان یک مسئله القا کنند، هدفشان چیز دیگری است.
البته لازم است این را نیز بگویم که بیدقتی، رفتارهای سلیقگی، سرعت کم در کار و عدمشفافیت وجود دارد و باید اصلاح شود. اینطور نیست که بگوئیم اداره ممیزی هیچگونه اشتباهی ندارد. خیر. اداره ممیزی اشتباهات زیادی دارد، اما ممیزی مشکل نشر کشور و مشکل کتابنخوانی مردم نیست.
امروز سکولارترین تفکرات جامعه آمریکایی در کشور ما ترجمه میشود
*تسنیم: پس اینکه برخی معتقدند آزادی اندیشه وجود ندارد و مردم به واسطه ممیزی به آراء و اندیشههای متفاوت دسترسی ندارند، صحت ندارد؟
اصلا اینگونه نیست. امروز سکولارترین تفکرات جامعه آمریکایی در کشور ما ترجمه میشود و در دسترس مردم قرار میگیرد. ما امروز ناشرانی در کشور داریم که بعد از سی و پنج سال از انقلاب اسلامی و بیش از بیست سال از فروپاشی نظام سوسیالیسم- کمونیسم شوروی، هنوز اندیشههای آنان را در اینجا ترجمه و منتشر میکنند. ما امروز ناشرانی در کشور داریم که مهمترین ارکان ساختار جمهوری اسلامی را - که شورای نگهبان و ولایت فقیه باشد - در کتابهایشان مورد تعرض قرار میدهند و کتابشان چاپ میشود. جمهوری اسلامی نیز با مسماحت به ایشان مجوز میدهد. در هیچ کشوری اجازه این چنین کاری را نمیدهند. ما کتابهایی داریم که رسما بیحجابی را در زمان رضاخان توجیه میکنند و مجوز نیز گرفتند. اسم نمیخواهم ببرم. رمانهایی داریم که مشخصا اخلاق جامعه را هدف قرار دادهاند، اما در قواعد ممیزی از فیلتر رد میشوند. اتفاقا به نظر بنده در برخی موارد مسامحه صورت میگیرد. مسامحهها و سهلگیریهایی وجود دارد.
لذا به نظر بنده از این سوء انتقادهایی وارد است که برخی افکار نهیلیستی، پوچگرایانه و الحادی در قالبهای مختلف در جامعه انتشار پیدا میکند و سختگیری زیادی دربارهشان انجام نمیشود. حاکمیت اسلامی حق ندارد کتابی را در جامعه نشر دهد که مردم را تشویق به گناه یا ترغیب به تفکرات لاییک و سکولار میکند. حرف درست این است. ما مکلف هستیم که جامعه خود را به سمت هدایت ببریم. امام جامعه اسلامی و کارگزارانش موظف به سعادتمندکردن جامعه و امت خود هستند. یکی از بیربطترین حرفها از موضع کمسوادی این است که ما بگوییم حکومت اسلامی موظف نیست جامعه را به زور به بهشت ببرد. بلعکس اساسا حکومت اسلامی آمده که دنیای امت اسلامی را به نحوی تدارک کند تا آخرتشان تدارک شده باشد. یعنی زندگی سعادتمندانه در دنیا و زندگی سعادتمندانه در آخرت.
اگر کتب تجربیات انقلاب ما به دست مبارزان انقلابی جهان اسلام میرسید، وضعیت دیگری حاکم بود
* تسنیم: حضور در عرصه بینالملل یکی از مشکلات جدی این سالهای نشر کشور بوده است. این مسئله چه دلایلی دارد و اساسا حضور بینالمللی چقدر اهمیت دارد و وظیفه دولت چیست؟
نشر بینالملل یکی از غصههای جدی ما است. ما انقلاب خود را دست کم گرفتیم. انقلاب اسلامی تنها متعلق به مردم ایران نیست. هرچند ملت ایران، قهرمان اصلی این انقلاب و پیشقراولان این تحول عظیم جهانی بودند، اما این انقلاب، جهانی است. امروز اگر علاقهمندان به تفکر و حکومت شیعی که در اروپا، بحرین، لبنان، عراق، سوریه و... مبارزه میکنند، دسترسی مطلوبی به کتابهای تجربیات انقلاب ما نظیر خاطرات خانم دباغ، نواب صفوی، عزت شاهی و بسیاری از قهرمانان مبارزه قبل از انقلاب میداشتند، قطعاً وضعیت مبارزه آنها با وضع اکنون متفاوت میبود.
ضعف در نشر بینالملل ازکوتهنظری ماست
ما بازار هدف خود را جهانی ندیدیم و به نظر من بخشی از آن به خصلتهای بد ما برمیگردد. کمی کوتهنظری امثال بنده است. ما اگر مخاطب جهانی خود را خوب میشناختیم، انتظاراتش را درک میکردیم و برای او نیز تولید میکردیم، اینگونه نمیشد. اینکه برای او نیز تولید میکردیم بدین معنا نیست که هر کتابی که تولید میکنیم، ترجمهاش کنیم. خیر! کتاب را برای مخاطب جهانی و انقلابی تولیدکردن، یعنی اتصال و ارتباط با ناشران و شرکتهای توزیعی کتاب و محصولات فرهنگی و هستههای مقاومت فرهنگی و مقاومت اسلامی در سراسر جهان.
حال اگر مثلا ویژگیهای یک نوجوان آذریزبان در تاریخ انقلاب اسلامی به دست مخاطبان جهانی برسد، هر جوان شیعه در کشور آذربایجان احساس غرور و هویت میکند، ولی آیا ما توانستیم به او برسانیم؟ خیر. به طور مثال ناشری خارجی که از قضا با زبان فارسی آشنا است، کتابی مثل «پایی که جا ماند» یا «خاکهای نرم کوشک» را خودش میگیرد ترجمه و چاپ میکند. گاهی حتی بدون اجازه از نویسنده و ناشر این کار را میکند. این حرفها، بسیار جدی است. اما ما خیلی جدی نمیگیریم.
انتهای پیام/