نصرالله: جنگ غزه، جنگ آینده اسرائیل علیه لبنان را به تاخیر انداخت/اسرائیل در غزه سرگردان و بلاتکلیف است

نصرالله: جنگ غزه، جنگ آینده اسرائیل علیه لبنان را به تاخیر انداخت/اسرائیل در غزه سرگردان و بلاتکلیف است

خبرگزاری تسنیم: دبیرکل حزب‌الله لبنان با اشاره به تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی به نوار غزه گفت که اسرائیل در غزه سرگردان و بلاتکلیف است و این جنگ، جنگ آینده اسرائیل علیه لبنان را به تاخیر انداخت.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در مصاحبه روزنامه لبنانی الاخبار که بخش اول آن امروز پنجشنبه منتشر شد به اظهار نظر درباره تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی به نوار غزه، ناگفته‌هایی درباره جنگ 33 روزه و کمک‌‌های سوریه در طی این جنگ و نحوه به اسارت گرفتن نظامیان اسرائیلی در جنگ 33 روزه و مسائل دیگر پرداخت.

حاشیه نگاری الاخبار از فضای حاکم بر مصاحبه با سید حسن نصرالله

حاج «محمد عفیف» مسئول روابط رسانه ای حزب الله و مشاور رسانه ای سید حسن نصر الله با اشاره به صندلی که در سمت چپ قرار داشت، گفت که این صندلی سید است، ما نیز بر روی صندلی های دیگر نشستیم و به صندلی که منتظر صاحبش بود و نیز در قهوه ای رنگ که منتظر باز شدنش بودیم، چشم دوختیم. ظرف های پر از خرما، کشمش و گردو، بطری های آب و لیوان ها در نهایت دقت بر روی میزها چیده شده بود. یک جوان خجالتی که صدای آن به سختی شنیده می شد، سریعا با سینی فنجان های چای وارد شد.

آزمون انتظار آغاز می شود، در حالی که آزمون سخت تر را پشت سر گذاشته‌ای؛ اینکه بدانی برای دیدار با سید می روی و باید این موضوع را از اعضای خانواده، خویشاوندان، دوستان و رفقای خود پنهان کنی و حتی در مورد این موضوع نباید با خودت نیز حرف بزنی و گذشته از آن، احساس اینکه تا اطلاع ثانوی از کسانی هستی که تحت توجه امنیتی هستی.

در قهوه ای رنگ باز می شود. سلام علیکم. بله این ما هستیم که در مقابل سید قرار داریم و او با تبسم و چهره خندان و در حالی که دستش را به سمت حاضرین دراز کرده است، وارد می شود. پیش از این بارها برای این لحظه سلام کردن برنامه ریزی کرده ای اما تمامی برنامه هایت نقش بر آب می شود و هرگز این لحظه سلام و در آغوش گرفتن سید را از دست نمی دهی و سعی می کنی سریعا او را در آغوش بگیری در حالی که او بسیار متواضع است و تا آخر جلسه سعی می کند با واژه «جنابعالی» تو را خطاب قرار دهد و از اینکه دستگاه ضبط فعال است، اطمینان کسب نماید و به همه حاضرین به طور یکسان نگاه می کند.

بله این سید است که در مقابل توست نه در پشت دوربین تلویزیون، سوالات و حرف های زیادی به ذهنت خطور می کند؛ به نظر می رسد که سن و سالش کمتر از آن چیزی است که در تلویزیون المنار مشاهده می شود. به دنبال انگشتانش که خشم خیلی ها را برانگیخته است، می گردی و دو دوست سفید رنگ و نرم را می یابی و در حالی که سعی می کنی به صدای آرامش توجه کنی این سوال را از خود می پرسی که آیا این همان مردی است که با سخنان خود در پشت تریبون احساسات همه شهروندان را شعله ور می سازد؟

این همان سید نصر الله است که اتفاقات غافلگیرکننده نه فقط برای دشمن بلکه برای مهمانان خود را دوست دارد، غافلگیری برای «الاخبار» با گفتن این جمله که وی دائما آن را مطالعه می کند و صفحات آن در عید پیروزی بر دشمن و هشتمین سالروز تاسیس آن را مطالعه کرده است و بنا به گفته «جوزف سماحه» سر دبیر و موسس الاخبار که این روزنامه در زمان مناسب و به موقع تاسیس و با یک ماجراجویی حساب شده آغاز شد... غافلگیری دوم سید نیز دعوت ما به ضیافت شام  و غافلگیری سوم نیز شب زنده داری تا بامداد بود.

ناگفته‌هایی از جنگ 33 روزه

دبیر کل حزب الله لبنان در ابتدا به بیان ناگفته‌هایی از جنگ 33 روزه اشاره کرده و گفت که تصمیم به اسارت گرفتن نظامیان اسرائیلی یک ماه قبل از این عملیات در شورای حزب‌الله گرفته شده بود، این شورا از گروهی از فرماندهان جهادی و اجرایی تشکیل می شود.

این موضوع در شورای جهادی نیز از چندین جنبه بررسی شد. انتخاب مکان، زمان، تاکتیک، طرح عملیاتی، شرکت کننده ها و مدیریت مناسب عملیات برای اجرای موفق آن و واکنش های احتمالی و اقدامات احتیاطی لازم از جمله این موارد بود. مکان و گروه های شرکت کننده در این عملیات تعیین شدند، اما اجرای عملیات به چند ماه هماهنگی نیاز داشت. تمامی این مسایل در شورا با اجماع یا اجماع نسبی به تصویب رسید.

برادران ما بارها به داخل سرزمین‌های اشغالی وارد شدند

نصرالله می افزاید: برادران ما بارها به منطقه و حتی داخل سرزمین‌های اشغالی وارد شدند، آن ها در هر ورود خود مدتی را در کمین منتظر می‌ماندند و بعد از آنجا بازگشته و منتظر فرصت مناسب می‌شدند.

در برخی موارد اهدافی مشخص می شدند، اما مشخص نبود که غیر نظامی یا نظامی هستند، ما تاکید داشتیم که باید نظامیان به اسارت گرفته شوند، نه غیر نظامیان. در این صورت دیگر گفته نمی‌شد که ما غیر نظامیان را به اسارت می‌گیریم.

وی افزود: ما در زمان عملیات، از آن اطلاع داشتیم و برنامه‌ها و اقدامات لازم را تدارک دیده بودیم. مجموعه فرماندهی عملیات به منطقه‌ای که باید در آن مستقر می‌شد، عزیمت کرد. قبل از این عملیات ما تقریبا احتمال بسیار بالایی می دادیم که دوستان در چند روز آینده در انجام این عملیات موفق خواهند بود. در ساعات اولیه عملیات پیامدها بزرگ و خطرناک نبود، همه آنچه که ما انتظار داشتیم، به صورت خوب و تحت کنترل بود؛ چرا که برای مقابله با این روند آمادگی داشتیم. بعد از قطعی شدن موفقیت در عملیات و بعد از اینکه اسرا به نقطه‌ای دور از خط آتش منتقل شدند، من از اتاق عملیات به کنفرانس مطبوعاتی رفتم و اسارت دو نظامی اسرائیلی با هدف مذاکره غیر مستقیم برای آزادی اسرای مقاومت در نزد دشمن را اعلام کردم.

وی در پاسخ به این سوال که در لحظات اجرای این عملیات چه می کرده است، گفت: دبیرکل طبعا منبع تصمیم گیری در مدیریت اقدامات جهادی است و خودش یگان‌های جهادی و میدانی را مستقیما مدیریت نمی کند. دبیرکل حتی به صورت مستقیم عملیات نظامی را نیز رهبری نمی کند. فرماندهان نظامی یا کسانی که ما آنها را معاونان جهادی می خوانیم، این مسئولیت را بر عهده دارند. آنها طبعا هماهنگی‌ها با دبیرکل را دنبال می کنند، چرا که سیاست‌های تعیین شده از سوی شورای حزب الله واضح است و این افراد بر این اساس اختیارات خاصی دارند که با اوضاع میدانی و امکانات موجود و اوضاع سیاسی مرتبط است.

به عنوان مثال شورای جهادی مناطقی که باید مورد حملات موشکی قرار گیرد را تعیین می کند، اما این مدیریت اجرایی است که نحوه اجرای این عملیات و هماهنگی های لازم بین یگان ها و بخش های اطلاعاتی و توپخانه‌ای را دنبال می کنند و موشک ها را شلیک می‌کنند. یعنی هنگامی که ما می گوییم وارد مرحله [حمله به] حیفا شده ایم، این یک تصمیم‌گیری است. موضوع حمله به ناوچه ساعر نیز یکی از این موارد تصمیمات بود که شورای حزب الله و دبیرکل به عنوان رئیس این شورا با مشورت و توافق اعضای آن اتخاذ کردند.

حزب الله در جنگ جولای توان موشک باران تل آویو را داشت

دبیرکل حزب الله در مورد اینکه چرا هدفی مانند ساعر نیاز به تصمیمی در سطوح بالا دارد، گفت: ما تصمیم گرفتیم که هدفی بی سابقه را منهدم کنیم که پیامدهای زیادی خواهد داشت. از سویی ما می‌خواستیم سلاحی را برای اولین بار استفاده کنیم که قبلا از سوی دشمن شناخته شده نبود، ما این تصمیم را گرفتیم، اما موضوعات اجرایی این اقدامات دیگر ارتباطی به من نداشت و من در آنها دخالت نمی‌کنم و آن را به اهل فن می سپارم.

نصرالله در این مصاحبه تاکید کرد که حزب الله  در زمان جنگ جولای توان موشک باران تل آویو را داشت، اسرائیلی ها نیز این نکته را می دانستند، اما نتیجه بررسی ها در مورد معادله تل آویو در برابر بیروت این بود که اگر ما بتوانیم از بیروت محافظت کنیم و بنا به عوامل متعدد از آن حمایت کنیم،؛ این برای ما بهتر است؛ چرا که حزب الله تهدید یا معادله‌ای را که قادر به اجرای آن نباشد، مطرح نمی کند.

وی در پاسخ به سوالی هر نوع اصابت مستقیم موشک در طول جنگ به محل اقامت خود را رد کرده و گفت: اماکنی که من در آنها حضور داشتم، مورد اصابت موشک قرار نگرفت. حتی در زمان انتقال به بخش های متعدد نیز موشکی در نزدیک من سقوط نکرد.

همواره از جدیدترین تحولات در عرصه جنوب و خطوط مقدم درگیری‌ها اطلاع داشتم

وی در مورد فعالیت هایش در روزهای اولیه جنگ و قبل از آغاز مذاکرات سیاسی گفت: هنگامی که می گویم در درگیری های میدانی دخالت نمی‌کنم، به این معنا نیست که آن‌ها را مدیریت نمی کنم. من همواره از جدیدترین تحولات در عرصه جنوب و خطوط مقدم درگیریها  و تحولات بقاع اطلاع داشتم و از جو رسانه ای، سیاسی و همچنین کشته و زخمی شدن هموطنان نیز اطلاع پیدا می کردم، اینها نیاز به همراهی داشت.

سید حسن نصرالله گفت که در طول جنگ یک بار اعضای خانواده اش را دیده است، اما در مورد مرحله بعد از پایان جنگ گفت: هنگامی که جنگ به پایان رسید، امکان تحرک، اندکی پیچیده بود. به یاد دارید که جنگ نه با آتش بس بلکه با توقف اقدامات جنگی به پایان رسید. ما ابتدا فکر می کردیم که در قلب درگیری قرار داریم و تا مدتی من تحرکات خود را محدود کرده بودم. شخصیت‌های زیادی از من درخواست ملاقات داشتند، اما من به آن‌ها می گفتم که ما همچنان در وضعیت جنگی قرار داریم. تشخیص برادران ما در حزب الله این بود که اوضاع همچنان خطرناک است و حضور من در هر جایی می تواند جان من و حاضران را در معرض خطر قرار دهد.

وی افزود: تنها جایی که من بعد از جنگ به آنجا رفتم، محلی بود که حضرت آیت الله سید محمد حسین فضل الله در آنجا بود و من با ایشان و تعدادی از برادران دیدار کردم. من البته با المنار مصاحبه می کردم و با روابط عمومی در شبکه داخلی نیز ارتباط داشتم. در مورد صحبت با تلفن همراه یا شبکه های بی سیم نیز مشکلی نداشتم، چرا که گاهی سخنانی را ضبط می کردم و بعد از طریق بی سیم پخش می‌شد.

دبیرکل حزب الله در مورد دیدار از آوارگان در طول جنگ گفت: این موضوع نیاز به دیدار شخصی من نداشت، چرا که تحرک در آن زمان سخت بود، اما من با برادرانی که مسئول این پرونده بودند، ارتباط داشتم، تشکیلات حزب الله همگی در آن روزها مشغول بودند و من با مسئولین در ارتباط بودم. به همین علت روزانه اطلاعات واضح و شفافی از موشک باران ها، کشتار، نحوه بررسی مسایل و مشکلات موجود داشتم، موضوع آوارگان و بررسی اوضاع آنها و روحیه آنها نیز یکی از مواردی بود که من از آن اطلاع داشتم و برخی تصمیمات بر پایه آن گرفته می شد.

در بحبوحه جنگ 33 روزه انتقال سلاح از سوریه برای حزب الله متوقف نشد

وی در مورد اینکه آیا از مواضع آوارگان و پایمردی آن‌ها غافلگیر نشده است، گفت: این برای من غافلگیر کننده نبود، بسیاری حساب ویژه ای روی واکنش های آوارگان باز کرده بودند و تحریکات زیادی در رسانه‌ها در این زمینه صورت می گرفت. برخی از گروه های سیاسی امیدوار بودند که آوارگان به خیابان ها بریزند و برای توقف فعالیت های مقاومت و خلع سلاح آن یا تسلیم شدنش تظاهرات کنند. اتفاقاتی که افتاد عظمت مردم را نشان داد و ثابت کرد که آنها حتی در طول جنگ، ویرانی، آوارگی و کشتار نیز به اعتقادات خود پایبند هستند. این در حالی بود که تحریکات زیاد نیز حتی از داخل صورت می گرفت و برخی خیانت ها نیز وجود داشت که مقاومت لبنان را مسئول همه جنایات در جنگ 33 روزه قلمداد می‌کرد تا شاید بتواند مردم را در اعتراض علیه حزب الله به خیابان ها بکشاند، اما در این عرصه ناموفق بود.

دبیرکل حزب الله دردناک ترین صحنه های جنگ 33 روزه را جنایت های رژیم اسرائیل و هدف قرار گرفتن شهروندان لبنانی و زنان و کودکان دانست و از جمله به حمله موشکی به مجتمع امام حسن در ضاحیه بیروت اشاره کرده، اولا به این علت که تعداد شهدای آن بسیار بالا بود و از سوی دیگر به این علت که گفته شده بود این حمله به این علت صورت گرفته که اسرائیل فکر می کرد نصرالله شخصا در آنجا حضور داشته است. این در حالی است که وی در هیچ کدام از لحظه‌های جنگ به این منطقه نرفته است.

نصرالله گفت که در طول این جنگ نیز انتقال سلاح از سوریه برای حزب الله متوقف نشد. وی گفت که معتقد است که اسرائیلی ها سرتیپ محمد سلیمان فرمانده اطلاعات سوریه را به علت نقشی که قبل و در طول این جنگ داشت، ترور کردند، چرا که وی از سوی بشار اسد مأمور پیگیری پرونده جنگ شده بود و نقش بسیار ویژه و مثبتی در آن داشت.

ادعاهای اسرائیل در مورد زندگی در پناهگاه بی‌اساس است

نصرالله تاکید کرد که احتمال سرایت جنگ در آن زمان از لبنان به سوریه وارد بود، چرا که اسرائیل سوریه را مسئول پایداری مقاومت در این جنگ و تجهیز آن به انواع سلاح‌های مختلف می دانست که تاثیر اساسی در سرنوشت جنگ داشت. اما عملیات زمینی که بر اساس آن باید موضوع وارد کردن سوریه به این جنگ انجام می شد، شکل نگرفت و به همین علت این موضوع منتفی شد.

دبیرکل حزب الله در مورد اوضاع عمومی ضاحیه جنوبی بیروت گفت که از این منطقه غریبه نیست و به خوبی جزئیات آن را می داند. وی در عین حال ادعاهای اسرائیل در مورد زندگی در پناهگاه را رد کرده و گفت که برخی رسانه های عربی نیز در این راستا به اسرائیل کمک می کنند.

وی ادامه داد که مقصود از تدابیر امنیتی محرمانه بودن تحرکات وی است و این موضوع نهایتا مانع از تحرک و گشت زنی های سید حسن نصرالله نمی‌شود. مشکل هنگامی واقع می شود که کسی من را ببیند، اما من از اوضاع ضاحیه اطلاع دارم و ساختمان‌ها و مکان‌های پیشرفته و در حال پیشرفت آن را می‌شناسم و می‌دانم چه اتفاقاتی در این منطقه رخ می‌دهد.

سلاح‌های سوریه در جنگ 2006 سرنوشت جنگ را تغییر داد

سید حسن نصر الله در پاسخ به سوالی در مورد نقش سوریه در جنگ 2006 و نقش سرهنگ محمد سلیمان و اینکه آیا از ارتش سوریه کسی شهید شد گفت: در حین جنگ انتقال سلاح از سوریه متوقف نشد و مشخص نبود که جنگ چقدر به طول خواهد انجامید و به همین خاطر هر مقدار که امکانات سلاح و مهمات بیشتری داشتیم وضعیت بهترمی‌شد و امکانات حمل و نقل همچنان با وجود اینکه اسرائیل گذرگاه‌ها را هدف قرار می‌داد؛ ادامه داشت ولی با این وجود هیچ فردی از ارتش سوریه شهید نشد؛ چرا که هیچ حمله ای در داخل سوریه صورت نگرفت.

وی در مورد شهید محمد سلیمان گفت: من معتقدم که این شهید به دست نیروهای اسرائیلی به شهادت رسید و شهادت وی به دلیل نقشی بود که قبل و درحین جنگ داشت؛ چرا که از سوی بشار اسد مامور پیگیری این پرونده شده بود. وی نقش ویژه و بسیار مثبتی داشت و به همین دلیل اسرائیلی ها بعد از جنگ به دنبال حاج عماد و سلیمان بودند. برخی از رسانه های عربی از تسویه حساب های داخلی صحبت کردند ولی از تحقیقات و داده های میدانی برای ما کاملا واضح بود که اسرائیل پیش این قضیه قرار داشت.

نصرالله در بخش دیگری از سخنان خود در مورد آمادگی بشار اسد در جنگ 2006 برای بازگشایی یک جبهه علیه اسرائیل گفت: احتمال این که جنگ به سوریه هم کشیده می‌شد وجود داشت و اسرائیل بخشی از مسئولیت مقاومت حزب الله را متوجه سوریه می دانست؛ چرا که دمشق مقاومت را به سلاح های مجهز کرده بود که تاثیری تعیین کننده بر سرنوشت جنگ گذاشته بود. به همین دلیل این احتمال وارد بود که جنگ وارد سوریه شود، به ویژه بعد از این که سخن از عملیات زمینی به سمت حاصیبا و راشیا و دو بقاع غربی و مرکزی به میان آمد.

دبیر کل حزب الله لبنان در ادامه افزود: در همین حین و در هفته دوم جنگ عماد مغنیه، آصف شوکت را نزد من فرستاد و نظر من را در مورد طرحی که در دمشق در حال بررسی بود مبنی بر اینکه در صورت عملیات زمینی اسرائیل احتمالا سوریه هم وارد جنگ در کنار مقاومت شود، جویا شد. من ادعا نمی کنم که این تصمیم گرفته شد ولی این مسئله نزد بشار اسد و تصمیم گیران مطرح بود و آنها همه چیز را زیر نظر داشتند  از هم جزئیات با اطلاع بودند.

پاسخ من بعد از مشورت با برخی از برادران این بود: شما مجبور نیستید که این کار را انجام دهید و مسئله به این اندازه هم خطرناک نیست و امکانات رویارویی ما بسیار بالا است و پیش بینی نمی کنیم که اسرائیل وارد عمیات نظامی شود.

در میدان عملیات زمینی که قرار بود بر اساس آن ورود سوریه به جنگ بررسی شود صورت نگرفت و به همین دلیل مسئله منتفی شد.

اسرائیل به بهانه یافتن 3 شهرک نشین هرچه می توانست در کرانه باختری انجام داد

سید حسن نصرالله در پاسخ به این سوال که "به چه میزان از جنگ اخیر غزه غافلگیر شدید؛ بویژه که حزب الله در روزهای اول در موضعگیری و رفتار رسانه ای با درنگ و تامل عمل کرد، آیا این نگرانی وجود داشت که مقاومت به سمت دام کشیده شود؟" گفت: آیا مسیر فلسطینی ها پیش بینی شده بود؟ نه. اما غافلگیر کننده هم نبود. غافلگیری برخلاف سبک و سیاق معمول می باشد. این امر واضح است که اسرائیل و نه مقاومت از زمان ربوده شدن سه شهرک نشین روند امور را به این سمت و سو سوق داد. شیوه برخورد اسرائیل به شیوه کسی نبود که بدنبال ربوده شده ها می گردد. به بهانه یافتن این سه شهرک نشین هرچه می‌توانست در کرانه باختری انجام داد. علیه حماس و جهاد اسلامی و جبهه خلق و همه امور مربوط به ساختار مقاومت وارد عمل شد. روند امور از سطح به سطح تغییر کرد. من بیشتر بر این باورم که روند امور تدریجی به این سمت گرایید. اسرائیل به تدریج به این سمت حرکت کرد و مقاومت نیز. یعنی کسی برای جنگ برنامه ریزی نکرده بود. برخی متاسفانه مقاومت را متهم می کنند که جنگ را به راه انداخت تا نقش سیاسی خود را یا محور ترکیه و قطر و اخوان را احیا کند. من اینطور فکر نمی‌کنم.

دبیرکل حزب الله افزود: در مقابل اسرائیل که تحولات منطقه و رویدادهای آن را زیر نظر داشت، برای جنگ شتاب نداشت اما وقتی روند به این سمت می رود. یک فرصت و یک تهدید ایجاد می شود. در این هنگام اسرائیلی ها دوست دارند که از این فرصت استفاده کنند و مقاومت نیز با این تهدید مقابله می کند و تلاش می کند که آن را به یک فرصت تبدیل کند. اینطوری می فهمیم که چه روی داد. طرف اسرائیلی معتقد بود که اگر به سمت رویارویی برویم این یک فرصت به شمار می رود زیرا غزه محاصره است و جهان عرب دچار گسست و اوضاع منطقه ای و بین المللی در حال و هوایی دیگر و  اهتمام ملت های عرب نیز به مسائل دیگر. در روزهای اولیه، دشمن همه اهدافی را که اطلاعاتی درباره آن داشت، هدف قرار داد. با این وجود شلیک موشک ها از نوار غزه ادامه یافت لذا خود را در مقابل مشکل بزرگی دید.

مقاومت بدنبال رفع محاصره غزه است/ اسرائیل سرگردان و بلاتکلیف است

وی افزود: اما مقاومت، وقتی جنگ بر آن تحمیل شد، این امر فرصت برایش به منظور رفع محاصره است. لذا روشن است که مقاومت بدنبال یک پیروزی روحی یا راهی برون رفت برای حفظ آبرو نیست بلکه بدنبال دستاوردی واقعی است که همان رفع محاصره است؛ هرچند که هزینه بر باشد. این نقطه قدرت مقاومت است، اولا به این خاطر که این اراده و خواست همه گروههای مقاومت در غزه است و دوما به این خاطر که اراده مردمی واقعی در موضوع رفع محاصره وجود دارد.

سید حسن نصرالله گفت: شاید برخی با حماس در اداره نوار غزه و قدرت و دولت اختلاف نظر داشته باشند و ممکن است گروههای (فلسطینی) درقبال حوادث منطقه ای نقطه نظر متفاوت داشته باشند. اما در موضوع رفع محاصره، باید بگویم که این یک خواست مردمی و گروهی و همه اهل غزه است. این درک ما از ماهیت نبرد است. بر همین اساس، وقتی در آغاز آتش بس در مقابل آتش بس مطرح شد. اجماع نظر گروههای فلسطینی این بود که نمی توان بدون کسب دستاورد رفع محاصره در این باره بحث کرد. از آغاز نبرد، این هدف مقاومت بود. براساس ارزیابی من، اسرائیل سرگردان و بلاتکلیف است و تلاش زیادی کرده است که از زیان های جنگ تموز (جنگ 33 روزه علیه لبنان درسال 2006 میلادی) درس بگیرد. از آغاز جنگ علیه غزه، مقوله جنگ دوم لبنان (جنگ 33 روزه) در رسانه ای اسرائیل مطرح بود.

وی در پاسخ به این سوال که آیا موافقید که اهداف دشمن کم و ناچیز بوده است، گفت: این از درسهای جنگ تموز است. اسرائیل تلاش کرد که از این درس استفاده کند اما در مشکل سرگردان و بلاتکلیف است لذا هدفی را تعیین نکرد. جنگ را از آغاز دنبال کردم. برای من روشن نیست که هدف چیست؟ یک سخن رسمی و نهایی در این زمینه وجود ندارد. یکی از آنها (سران صهیونیست) از سرنگون کردن نظام حماس و دیگری از خلع سلاح مقاومت یا توقف موشک ها یا جلوگیری از ورود موشک ها یا ساخت آن یا انهدام تونل ها سخن می گوید. حتی موضوع دو اسیر نیز آنها تا حد ممکن آن را نادیده می گیرند زیرا می دانند که نمی توان آنها را بدون مذاکره و هزینه دادن بازگرداند و هرگز به این دو اسیر از طریق فشار سیاسی یا نظامی دست نخواهند یافت.

اسرائیل در تنگنا گرفتار شده است

دبیرکل حزب الله لبنان گفت: اسرائیل در تنگنا گرفتار شده است و چه بسا ارزیابی می کرد که مقاومت از اراده پایداری برخوردار نیست و مردم هرگز این حجم از جانفشانی را تحمل نخواهند کرد. فکر می کنم دشمن –همانند شیمون پرز در جنگ سال 1996 میلادی- به پایان یافتن انبارهای موشک مقاومت دل بسته بود تا آنگاه بگوید که شلیک موشک ها را – بدون اعطای دستاوردی به فلسطینی ها- متوقف کرده است. اما همه این محاسبات دقیق نبود.

وی در پاسخ به این سوال که آیا از فلسطینی ها برای دخالت مستقیم درخواستی را دریافت کردید، گفت: برادر موسی (ابومرزوق) درباره این موضوع سخن گفت. کسی از بقیه گروهها با ما صحبتی نکرد و فکر می کنند که همگان درک می کنند.

سید حسن نصرالله در پاسخ به این سوال که آیا سخن ابومروزق بیانگر موضع واقعی حماس است، گفت: اگر این درخواست جدی باشد؛ پشت درهای بسته در مراجع ذیربط مورد بحث و بررسی قرار می گیرد؛ نه در رسانه ها. خطوط ارتباط و تماس بین ما و جنبش حماس هیچ گاه قطع نشده است؛ حتی در دوره ای که از کاهش روابط سخن گفته شده بود. خطوط تماس پابرجاست و تماس و ارتباط همیشگی برقرار است. او یا یکی از رهبران حماس می توانست بحث و بررسی مسئله را درخواست کند اما طرح آن در رسانه ها، به نظر من سوال برانگیز است و آن را مناسب ندیده ام. نمی خواهم تحلیل کنم و اصل همان حسن نیت و درک است. چه بسا فکر کرد که شرایط اندکی دشوار است لذا ایده را مطرح کرد اما به موضعی به این اهمیت و حساسیت را از طریق رسانه ها پرداخته نمی شود لذا ما رسانه ای به این درخواست پاسخ ندادیم زیرا این امر بین ما مورد بحث و بررسی قرار می گیرد و اینکه آیا مصلحت هست یا نه.

وی درپاسخ به این سوال که آیا با حماس در ارتباط با این باره تماسی برقرار کردید، گفت: نه. تماس مداوم وجود دارد اما نه ما و نه آنها درخصوص این امر صحبت نکرده ایم.

جنگ غزه، جنگ آینده اسرائیل علیه لبنان را به تاخیر انداخت

دبیرکل حزب الله لبنان در پاسخ به این سوال که "به نظر شما جنگ غزه، به چه میزان جنگ آینده اسرائیل علیه لبنان را به تاخیر انداخت"، گفت: می توانم بگویم به تاخیر انداخت اما نمی توانم بگویم زیاد یا کم. زیرا روشن نیست که اسرائیل درچارچوب چه شرایط یا داده هایی اسرائیل ممکن است اگر بخواهند جنگی را به راه بیاندازد. بعد از جنگ تموز و درهایی که گرفتند، فکر می کردند که هرگونه جنگی در آینده باید به یک پیروزی سریع، قاطع و روشن منجر شود. در جنگ تموز همه گفتند که اسرائیل شکست خورد اما شاید کسی غیر از آن را ادعا کند؛ همانطور که اخیرا نیز این امر روی داد چرا که برخی گفتند آنها دریافتند الان که پیروز شده اند زیرا جبهه جنوب لبنان گشوده نشد؛ اما باید از این امر آگاه بود که این جبهه نه در انتفاضه بعد از سال 2000 و نه در جریان عملیات سپر بازدارنده و نه در 2008 یا جنگ هشت روزه گشوده نشده بود.

وی افزود: اسرائیلی ها بعد از تموز درخصوص هرگونه جنگی در لبنان این شرط را مطرح کردند که پیروزی باید در وهله اول سریع بوده و زمان نبرد و جنگ، به یک جنگ فرسایشی و بمباران شهرها تبدیل نشود و دروهله دوم قاطع بوده و محدود یا موقت نباشد و همه اهدافش را و نه فقط اهدافی ناچیز را تحقق بخشد و در وهله سوم نیز واضح و روشن باشد لذا ارزیابی های آنها این است که هرگونه جنگی در آینده از منظر هدف قرار دادن اهدافش، توانمندیها و قدرتهای مقاومت و امکانات موشکی آن بسیار دشوارتر خواهد بود. دشمن تاب تحمل جنگی فرسایشی را ندارد و الان آن را زیر فشار می بینیم؛ باوجود اینکه شمار موشک هایی که از غزه به تل آویو و سایر مناطق شلیک می شود بسیار محدود است. دشمن از موثر بودن گنبد آهنین سخن می گوید اما این امر جای بحث دارد زیرا گنبد آهنین ممکن است تعداد محدودی از موشک ها را سرنگون کند اما وقتی شمار این موشک ها زیاد باشد، با مشکلی واقعی روبرو خواهد شد.

فرهنگ و گزینه مقاومت در نزد ملت فلسطین رشد کرده است

دبیرکل حزب الله گفت: دشمن برای استفاده از درس ها و عبرت های جنگ تموز در سطح آموزشی و تجهیزاتی تلاش کرد و رفت تا این درسها را در غزه اجرا کند و فکر می کرد که همه خلاها و نقاط ضعف را ترمیم کرده است و علاوه بر آن احاطه اطلاعاتی زیادی به اوضاع غزه دارد اما با این وجود، می بینیم که شکست خورد و این امر را خود دشمن می گوید  نه ما. وقتی در مقابله با غزه تحت محاصره با امکانات شناخته شده اش شکست می خورد و ناکام می ماند، پس به طور قطع، باید محاسباتش درهم بریزد. معتقدم وضعیت ماقبل جنگ غزه با مابعد آن تفاوت می کند.

وی در پاسخ به این سوال که توصیه شما برای مقاومت و ملت فلسطین در غزه چیست، گفت: وقتی انسانها بین انتخاب دو گزینه تسلیم شدن یا جنگ قرار داده می شوند؛ این به اعتقاد و اراده و فرهنگ آنها بازمی گردد که کدامیک را انتخاب کنند. گزینه ای بین کرامت و ذلت نیست. فرهنگ مقاومت و گزینه مقاومت در نزد ملت فلسطین رشد کرده است زیرا افق دیگری برای آنها نیست. مذاکرات را آزمودند و به اندازه کافی منتظر(تغییر) وضعیت منطقه ای و بین المللی ماند. در ارتباط با مصر، فرصتی طلایی برای نوار غزه و کل مسئله فلسطین ایجاد شد اما دیری نپایید که از دست رفت. گزینه های کسی که در غزه زندگی می کند، چیست؟ یا باید مقاومت کند یا تسلیم شرط های اسرائیل شود یا خودش را به دریا بیاندازد یا مهاجرت کند و به اردوگاههای آوارگان بپیوندند. معتقدم که بعد از همه این تجربیات، پیش روی فلسطینیی ها گزینه ای به جز گزینه ای که امروز دنبال می کنند، نیست. در اینجا گزینه ای وجود ندارد؛ یعنی اگر انسان بر کرامت و حضور و موجودیت خویش پافشاری می کند، به این گزینه متوسل می شود؛ در غیر این صورت، کسانی هستند که تسلیم می شوند. اهل غزه تصمیم خود برای تسلیم نشدن گرفته اند و پیامدهای آن را نیز تحمل می کنند؛ هرچند هزینه بر باشد. اعتماد راسخ به مقاومت دارند و به اینکه راه مقاومت به نتیجه می رساند. عقل و منطق و نه شعار، به آنها می گوید که بجنگند.

با وجود اختلافات درباره سوریه، ارتباط حزب الله و ایران با حماس قطع نشد

سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه مصاحبه خود با روزنامه لبنانی الاخبار در پاسخ به سوالی در مورد مواضع مصر در قبال حماس  و محور مقاومت گفت: من می خواهم از این سخن یکی از مقامات فلسطینی استفاده کنم که گفته بود مشکل غزه الان در دو محور است، اول مشکل اعتماد به اسرائیل که مشکلی اساسی و محوری است و مشکل دوم اینکه این جریان بین دو محور قطری- ترکی و محور مصری- سعودی-اماراتی قرار گرفته است. این شکاف عوامل مشخصی دارد، اما متاسفانه این شکاف بسیار بالاست و در زمانی این شکاف جدی تر شده که نیاز به از بین بردن شکاف ها به هر نحو ممکن احساس می‌شود. این پر کردن شکاف می تواند از طریق مشورت بین اخوان المسلمین با گروه‌های فلسطینی و با ایرانی‌ها باشد. من به ایرانی ها پیشنهاد دادم که با ترک ها و قطری‌ها و مصری ها و سعودی‌ها حتی از طریق امارات یا عمان هم که شده تماس بگیرند، ما نمی خواهیم امتیازی به دست آوریم یا اینکه از جنبش حماس در راستای معادلات داخلی یا منطقه‌ای خود استفاده کنیم، بلکه در اینها هدفی اساسی وجود دارد که توقف جنگ در غزه و رفع محاصره این منطقه است. در موقع درگیری‌ها اولویت این است که مردم با هم صحبت کنند، اما به عنوان مثال موضع مصر سخت‌تر شده است. از سوی دیگر رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه شخصا به عبدالفتاح السیسی حمله می کند و حتی قطری ها نیز از طرق شبکه الجزیره موضع منفی نسبت به مصر دارند، این در حالی است  اگر به دنبال کمک به غزه هستند، باید با مصر مذاکره کنند. فلسطینی ها خود می گویند که هر راه حل سازشی جز از طریق مصر ممکن نیست.

این اوضاع می طلبد که دو محور فوق که غزه بین آن ها قرار گرفته است، اولویت فلسطین را بر مناقشات و درگیری‌های دیگر مقدم بدانند که این اتفاق تاکنون رخ نداده است. 

دبیرکل حزب الله در مورد مناسبات حماس با این حزب و ایرانی‌ها و سوری‌ها در مرحله آینده بویژه بعد از جنگ غزه گفت: حتی قبل از جنگ غزه نیز با وجود اینکه ما در مورد سوریه با هم اختلاف داشتیم؛ اما ارتباطات و دیدارها بین طرفین قطع نشده و همه چیز کاملا طبیعی باقی مانده است.

موضوع غزه باعث شد تا هماهنگی بیشتری بین حزب الله و ایران با حماس بوجود آید

نصرالله در مورد حمایت از گروه های مقاومت فلسطینی نیز گفت طبعا اوضاع تحت تاثیر تحولات سوریه و عراق و منطقه قرار گرفته است. در موضوع سوریه تمامی دیدارهایی که بین ما انجام می شود، بر این اساس است که آنها موضع ما و ما موضع آنها را درک کنیم. البته در ارزیابی مسایل، اختلافاتی بین ما ایجاد شده و طبعا مناقشات زیادی بین ما صورت گرفته است، اما موضوع غزه اوضاع را به روال عادی بازگردانده تا ما ضمن همراهی و هماهنگی بیشتر با هم تاثیر بیشتری در مناسبات حزب الله و جمهوری اسلامی ایران یا حماس داشته باشیم. موضوع سوریه پیچیده و اختلافی است و نیاز به زمان  و بررسی تحولات منطقه دارد و در کوتاه مدت نمی‌توان بر اساس آن ارزیابی کرد.

نصرالله در بخشی از سخنرانی خود ورود به قدس اشغالی را قطعی و یقین قلبی خود دانست و تصریح کرد بیشترین مشکلاتی که الان فراروی ما در افکار عمومی لبنان یا کشورهای عربی قرار دارد، این است که ملت های منطقه موجودیت رژیم اسرائیل را طبیعی بدانند و  آن را تهدیدی برای منطقه و ملت های آن به شمار نبرند، یا اینکه تصور کنند اسرائیل تنها برای ملت فلسطین مشکل است، نه برای کل ملت‌های منطقه. این سخن در ابعاد سیاسی و امنیتی و اقتصادی قابل بررسی است. این در حالی است که اسرائیل رژیمی نامشروع است که تهدیدی دائمی برای تمام منطقه به شمار می رود و به همین علت نمی توان با این تهدید همزیستی داشت. بنابراین هدف نهایی امت اسلام باید این باشد که با وجود تمام مشکلات و حساسیت ها و تمام اتفاقات موجود بین فلسطینی ها  و غیر فلسطینی ها، این تهدید را از بین ببرند.

این فرهنگ که اسرائیل غده سرطانی است نباید از بین برود

وی افزود: این فرهنگ که اسرائیل غده سرطانی است نباید از بین برود. اسرائیل شر مطلق و خطری بری تمام ملت‌ها و دولت های منطقه و کرامت امت و مقدسات آنهاست. بنابراین هدف نهایی باید از بین بردن این غده سرطانی باشد.

دبیرکل حزب الله گفت: آن‌ها می خواهند ما را به این مرحله ( عادی سازی) برسانند، البته موفقیت هایی هم داشته اند، اما ما نباید به این مرحله وارد شویم. اگر ما از منظر اعتقادی بحث کنیم؛ می بینیم که این موضوع قابل خدشه نیست؛ چرا که امت اسلام بر خلاف دیدگاه های مثبت یا منفی نسبت به یکدیگر موضع واحدی نسبت به اسرائیل دارند. بنابراین ارتباط حزب الله لبنان با درگیری با دشمن اسرائیلی و حتی وقایع میدانی این درگیری‌ها غیر قابل مناقشه است.

پرونده انتقام خون شهید عماد المغنیه باز است

سید حسن نصرالله در بخش دیگری از سخنان خود در مورد انتقام خون شهید عماد المغنیه گفت: بر اساس تشکیلاتی که اواخر دهه 90 در حزب الله حاکم بود مدیریت کارهای اجرایی زیر نظر حاج عماد بود و تعداد زیادی از برادران وی را یاری می کردند و این روند تا شهادتش ادامه داشت.به همین خاطر هنگامی که در سال 2000 جنوب لبنان آزاد شد و در حرب تموز سال 2006 حاج عماد مسئول مدیریت عملیات جهادی بود. نمی‌توان گفت که در جنگ تموز فلان شخص یا فلان مقام به صورت مشخص مسئول بود ما موفقیت را به یک شخص واحد منتسب نمی‌کنیم؛ چرا که این جنگ یک کار دسته جمعی در مقاومت بود ولی حاج عماد مغنیه نقشی اساسی و مرکزی در پیروزی اول و دوم داشت.

نصر الله در بخش دیگری از سخنان خود در مورد انتقام خون شهید عماد المغنیه گفت: این پرونده باز است. برخی از مردم فکر می‌کنند که می توان به گروهی از مردم در این مکان و مکان دیگری حمله کرد و یا عملیاتی در مکانی انجام داد و سپس همه چی تمام می وشد و انتقام خون حاج عماد گرفته می شود. در  حقیقت ما اینگونه فکر نمی کنیم ما معتقد هستیم که حاج عماد دو انتقام دارد که اولی در ادامه پایه های مقاومت و گسترش امکانات اقتدار و توانیایی های آن برای هر رویارویی است. چرا که اسم حاج عماد و روح وی و عقل او در تمامی این تشکیلات وجود دارد.

نصرالله گفت: دوم اینکه رژیم اشغالگر اسرائیل می‌داند انتقام خون حاج عماد گرفته خواهد شد حتی اگر زمانش به طول بینجامد. آنها فکر می‌کنند که ما به شخصی یا هدفی فکر می‌کنیم که همسطح با عماد مغنیه باشد ولی در حقیقت بین آنها کسی نیست که هم وزن وی باشد.چیزی که احتمالا در سطح سیاسی و معنوی هم وزین وی باشد مجموعه ای از اشخاص و یا گروهی از فرماندهان یا گروهی از تصمیم گیرندگان هستند؟ بله اسرائیلی ها پیشبینی می‌کنند که هدف با این حجم باشد؛ به همین دلیل تدابیر امنیتی خود را در اطراف نخست وزیر، وزیر جنگ و فرماندها ستاد ارتش و فرماندهان امنیتی الان و سابق بیشتر کرده‌اند.آنها پیش بینی می‌کنند که هر انتقامی برای خون شهید عماد مغنیه نمی‌تواند کمتر از این سطوح باشد، هرچند که زمان به طول بینجامد.

وی در ادامه افزود: ترور حسان اللقیس بخشی از جنگی امنیتی با دشمن است که همچنان ادامه دارد. ما می‌دانیم تعدادی از اشخاص وجود دارند که اگر اسرائیل بتواند به آنها دست پیدا کند در هر وقتی هرگز کوتاهی نخواهد کرد و منتظر خطوط قرمز نخواهد ماند. مجموعه‌ای از اهداف وجود دارد که مربوط به پرونده انتقام خون حسان اللقیس می‌شود.

پسرم طرفدار آلمان بود و من نیز طرفدار آرژانتین بودم

دبیرکل حزب الله از علاقه خود به بازی فوتبال خبر داده و گفت که قبلا با دوستانش فوتبال بازی هم می کرده است. وی می افزاید: از باب تغییر فضا بگویم که قبلا عموما طرفدار تیم برزیل بودم و البته بعضا هم طرفدار آرژانتین بودم، بویژه زمانی که مارادونا در این تیم بازی می کرد، بازی وی برایم جالب بود.

نصرالله در مورد دوره گذشته جام جهانی فوتبال که به میزبانی برزیل برگزار شد، نیز گفت: گفته می شد که من طرفدار برزیل هستم، اما طرفدار تیم خاصی نبودم، جو عمومی حزب الله به نوعی است که عمدتا طرفدار برزیل هستند، این به علت بازی خوبی بود که از قدیم داشته است. بعضی‌ها هم می گویند که این موضوع به علت پرچم برزیل است که دو رنگ زرد و سبز را با هم دارد. این دو رنگ در نزد شیعیان جایگاه خاصی دارد.

وی در مورد اینکه آیا جام جهانی گذشته را پیگیری کرده یا نه، گفت که امسال به علت تحولات لبنان و سوریه و بعدا حوادث غزه  و عراق حال و حوصله خوبی برای دنبال کردن این مسایل نداشته است، اما بخشی از بازی پایانی جام جهانی را به خاطر پسرش دیده است. وی می گوید: پسر من طرفدار آلمان بود و من نیز برای ایجاد جو رقابت و تشویق طرفدار آرژانتین شده بودم.

همواره از اتفاقات سایت‌های اجتماعی و مناقشه‌های مطرح شده در آنها ، اطلاع می یابم

وی در مورد تعامل با فیس بوک گفت: به علت شرایط امنیتی من باید از هر چیزی که ارتباط با تلفن همراه یا اینترنت داشته باشد، دور باشم. به همین علت ارتباط مستقیمی با فیس بوک ندارم، اما همواره از اتفاقاتی که در سایت های اجتماعی و مناقشه های مطرح شده در آنها روی می دهد، اطلاع می یابم و گزارش هایی از آنها به دست من می‌رسد.

دبیرکل حزب الله لبنان درباره تغییرات دائمی شرایط زندگی‌اش گفت: هنگامی که انسان به این تغییر مکان ها عادت می کند، این روند بخشی از زندگی وی می شود، این مسایل بویژه بعد از سال 2006 برای من عادی شده است.

زیاد به غذا حساس نیستم/ از سال 1986 تاکنون رانندگی نکرده‌ام

وی در مورد غذاهای مورد علاقه خود گفت که در گذشته به غذاهایی علاقه داشته است، اما الان حساسیتی به غذاها ندارد و هر چه وجود داشته باشد، می خورد. درست ماند یک نظامی که گزینه های زیادی برای انتخاب غذای مورد علاقه خود ندارد.

وی با اشاره به اینکه از سال 1986 تاکنون رانندگی نکرده است، در پاسخ به سوال دیگری به تغییرات ایجاد شده در ضاحیه بیروت بعد از سال 2006 اشاره کرده و گفت: من معمولا به دور از ضاحیه نیستم و جزئیات حوادث آن را می دانم. اسرائیل و برخی رسانه‌های عربی می خواهند این ایده را ترویج دهند که من در پناهگاهی به دور از چشم مردم زندگی می‌کنم، آن‌ها را نمی‌بینم و با آن ها ارتباط ندارم و حتی از برادرانم نیز دور هستم. اما من در پناهگاه زندگی نمی کنم. مقصود از تدابیر امنیتی مخفیانه بودن تحرکات من است. این مانع نمی شود که من تحرک و گشت و گذار نداشته باشم و تحولات موجود را نبینم. فقط مسأله این است که دیگران نباید من را ببیند. به همین علت من از تحولات، ساخت و سازها و چهره ضاحیه بیگانه نیستم و می دانم مثلا در جنوب یا منطقه بقاع چه تحولاتی روی داده است.

نصرالله در مورد منطقه مورد علاقه خود در لبنان گفت که مرحله تشکیل شخصیت وی در بقاع صورت گرفته، گفت که پیش از سال 2000 و حتی اندکی بعد از آن هنگامی که می خواستم به آرامش برسم به بعلبک می رفتم.

اما عملا با مرور زمان احساس مردم نسبت به علاقه مردم ایجاد می‌شود و دیگر نمی توانی بگویی کدام منطقه را بیشتر از جاهای دیگر دوست داری. احساسات تو  دیگر به گونه‌ای می شود که همه را دوست داری و دوست داری همه با تو باشند. به همین علت اگر بخواهی در قلب من به دنبال جایی باشی که بیشتر از بقیه آن را دوست داشته باشم، آن را نخواهی یافت.

فیلم‌هایی نظیر یوسف پیامبر یا حجاج بن یوسف را تماشا می‌کنم

وی در مورد اینکه آیا زمانی را به مشاهده برنامه های تلویزیونی اختصاص می دهد یا خیر، گفت: اگر زمان داشته باشم، فیلم هایی نظیر یوسف پیامبر یا حجاج بن یوسف یا فیلم الغالبون را تماشا می کنم.

دبیرکل حزب الله در مورد مطالعه رمان نیز گفت: از 5 سال پیش تاکنون رمان نخوانده‌ام، هنگامی که مسئولیتی به عهده می گیری تمام این ها متوقف می‌شوند و اولویت ها تنها در راستای مسایلی است که به کار مربوط می شود. مثلا الان در ابعاد فرهنگی موضوعات مربوط به پدیده تکفیر و تاریخ و عوامل و انگیزه‌ها و رویکردهای آن را مطالعه می‌کنم. مجموعه ای از کتاب  های بسیار خوب در این زمینه از اهل تسنن و شیعیان وجود دارد. این موضوع، موضوع مورد ابتلای همه است. قبل از سال 2006 نیز در مورد اسرائیل و خاطرات ژنرال ها و سیاستمداران و رهبران سیاسی آنها مطالعه داشتم.

وی در پاسخ به سوالی در مورد اینکه آیا روزنامه الاخبار را می‌خواند یا نه، گفت: طبعا، چطور می توانم آن را نخوانم. با روزنامه های دیگر به دست من می رسد. اخیرا تغییرات خاصی داشته است و من از طریق گزارش خلاصه ای که مرکز مشاوره آماده کرده بود، به این تغیرات پی بردم.

وی در مورد مشاهد شبکه های تلویزیونی غیر از المنار گفت: من همیشه بین شبکه های تلویزیونی می چرخم. من درباره این نظریه که هر شبکه تلویزیونی چقدر مخاطب دارد، ملاحظاتی دارم و به نظر من نظرسنجی ها نیز دقیق نیستند. به نظر من هنگامی که انسان مقابل تلویزیون می نشیند و شبکه های تلویزیونی را جابجا می کند، هنگامی که به یک مصاحبه یا برنامه مفید برسد، صرف نظر از نام شبکه روی آن توقف می کند. در مورد بخش های خبری باید بگویم که من تمام شبکه ها را می بینم و به شبکه خاصی تکیه نمی کنم. در مورد شبکه های عربی سه شبکه را بیشتر دنبال می کنم. الجزیره، المیادین و العربیه. بیش از همه المیادین را دنبال می کنم اما به بحث های العربیه و الجزیره نیز توجه می کنم، چرا که می خواهم بدانم از چه چیزی صحبت می کنند. بویژه بخش های اخبار آنها را می بینم.

در مورد شبکه های تلویزیونی لبنان نیز تمامی شبکه ها را می بینم و البته خلاصه هایی نیز از حوزه روابط عمومی در مورد رادیو و تلویزیونها و سایت های اینترنتی برای من می رسد که با مطالعه آنها به دیدگاه کلی این شبکه پی می برم.

زبان فارسی را خوب بلدم

وی در مورد نویسنده های خاصی که به آنها علاقه داشته باشد، گفت که به شخص خاصی پایبند نیست، از میان آثار مخالفان و موافقان مطالبی را می‌خواند تا با تمامی دیدگاه های موجود آشنا شود.

نصرالله در پاسخ به این  سوال که آیا غیر از فارسی و عربی زبان دیگری بلد است، گفت: قبلا انگلیسی را به خوبی بلد بودم، اما به علت تمرین کم الان می توانم آن را متوجه شوم، اما خیلی کم می توانم صحبت کنم. به بخش های خبری آن گوش می دهم و آن را می فهمم. یا هنگامی که با سفرا یا رسانه های خارجی صحبت می کنم، سوالهای آن ها و صحبت هایشان را می فهمم. اما فارسی را به خوبی بلدم، چرا که روابط من با این زبان از ابتدا سیاسی بوده است. از سوی دیگر بخشی از فرهنگ اسلامی به زبان فارسی است که عرب زبان ها از آن بی‌بهره اند.

قرار است بخش دوم مصاحبه دبیرکل حزب الله با الاخبار لبنان صبح جمعه منتشر شود.

همچنین قرار است سیدحسن نصرالله روز جمعه ساعت 20:30 به‌وقت محلی (22 به‌وقت تهران) از طریق شبکه تلویزیونی المنار نیز با مردم سخن بگوید.

انتهای پیام/ع

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon