هنرهای نمایشی در بسیاری از دانشگاههای مادر جایگاهی ندارد
خبرگزاری تسنیم: مدرس جوان تئاتر مشهد گفت: یکی از مهمترین معضلات آموزش تئاتر این است که در بسیاری از دانشگاههای مادر مانند دانشگاه فردوسی هنرهای نمایشی جایگاهی ندارند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهد مقدس، تئاتر مشهد از گذشته تا امروز همواره نمایندگان خوبی در تئاتر کشور داشته است و از ابتدای شکل گیریاش تا امروز همواره یکی از اصلیترین پایگاههای تئاتر کشور بوده است که هنرمندان خوبی در خود پرورش داده و همواره تعدادی از این هنرمندان در پایتخت نیز درخشیدهاند.
آموزش تئاتر در مشهد با محمد علی لطفی مقدم در دهه 40 آغاز شده است و کسانی که لطفی مقدم در آن سالها وارد جریان تئاتر کرده است هر یک از بزرگان این عرصه هنری در کشور هستند.
در ارتباط با اهمیت آموش تئاتر با روشهای آکادمیک تئوری و عملی گفتوگویی با امیر نجفی به عنوان یکی از مدرسان جوان تئاتر داشتیم که متن آن به قرار زیر است:
با سلام، به عنوان نخستین پرسش بفرمایید فعالیت در حوزه تئاتر را از چه زمانی و به چه شکلی آغاز کردید؟
تحصیلاتم در رشته فیزیک حالت جامد بوده و این رشته را در دوره کارشناسی ارشد در دانشگاه ژئوفیزیک (زلزله شناسی) ادامه دادم اما از آنجا که همزمان با آغاز تحصیلاتم در رشته فیزیک به دلیل علاقه شخصی فعالیتهایی در حوزه تئاتر داشتم تحصیلات خود را در تئاتر ادامه دادم و پس از کسب مدرک کارشناسی ادبیات نمایشی این رشته را تا مقطع دکتری پژوهش هنر (شاخه ادبیات نمایشی) ادامه دادم و در حال حاضر دانشجوی دکترای این رشته در دانشگاه تربیت مدرس هستم.
از سال 79 کار تئاتر را آغاز کردم و آن زمان با کارهایی دانشجویی در جشنوارهها شرکت می کردم و گاه مقامهایی نیز کسب میکردم، در آن سالها در دانشگاه بیرجند که فضای هنری مناسبی داشت به تئاتر میپرداختم و پس از آن به مدت دو سال در سالهای 78 و 79 در مشهد فعالیت کردم تا این که سرانجام به حوزه پژوهش پرداختم و تحصیلات خود را در رشته تئاتر آغاز کردم.
به عنوان یک مدرس تئاتر تاکنون دورهای تخصصی در این رشته گذراندهاید؟
در دوره آموزش تئاتر که مسعود دلخواه برگزار میکرد دورهای از بازیگری متد را گذاراندم و پس از آن دوره بازیگری و کارگردانی آن بوگارت را نزد علیاکبر علیزاده گذارندم که این دو تجربه برایم بسیار مفید و موثر بود و در آینده کاریام تأثیرات فراوانی بر جای گذاشت.
به دنبال این آموزشها مدتی را در گروه تئاتر لیو فعالیت داشتم و در مجموع این تجربیات کمکم کرد تا بتوانم به طور جدیتری در حوزه آموزش تئاتر وارد شوم و با جدیت به آن بپردازم و شاید بتوانم بگویم فعالیتهای آکادمیک در حوزه تئاتر عامل این بود که بعدها به تدریس این هنر پرداختم.
از زمانی که تدریس تئاتر را آعاز کردم تاکنون حدود 200 هنرجو داشتهام که حدود نیمی از آنها وارد بدنه تئاتر شدهاند و امروز فعالیتهای خوبی در این حوزه دارند، این هنرجویان در حال حاضر در قسمتهای مختلف تئاتر مشهد حضور دارند و تعدادی از آنان نیز به ادامه تحصیلات در حوزه تئاتر پرداخته و خوشبختانه به سطوح بالاتری ارتقا یافتهاند.
در ارتباط با آموزش تئاتر و پیشینه آن در مشهد مقدس میدانم که محمد علی لطفی مقدم پیش از این از بنیانگذاران آموزش تئاتر در مشهد بوده است که با تأسیس موسسهای آموزشی تحول بزرگی در فضای تئاتر مشهد ایجاد کرده است و بسیاری از بزرگان تئاتر مشهد و کشور امروز شاگرد این استاد هستند، پس از او نیز مدتی رضا کمال علوی نیز دورههایی آموزشی برای تئاتر داشته است.
پرداختن به آموزش تئاتر از چه جنبههایی ضرورت دارد؟
کار تئاتر کاری سهل و ممتنع است و با این که ساده به نظر میرسد روند تولید آن بسیار دشوار است و متأسفانه این دشواری که بخش عمدهای از آن به تخصصی بودن این رشته مربوط است در مشهد چندان جدی گرفته نمیشود و شاهد این هستیم که آموزش تئاتر نیز چندان مورد تأکید نیست.
گاه در کلاسهای تئاتر هنرجویان این پرسش را مطرح میکنند که بچهها میپرسند چرا نمایشنامه نویسی یاد میگیریم و این پرسش خود گویای این است که ما کار آموزش تئاتر را جدی نمیگیریم و نسبت به تأثیرات آن در این هنر اطلاع کافی نداریم.
در اینجا لازم میدانم اشاره کنم که هیچگاه شکسپیر و سوفوکل کلاس آموزش نمایشنامهنویسی نرفتهاند و این یک واقعیت است اما شرایط امروز ما با آن دوران به مراتب بسیار متفاوت است و ما در کلاسهای تئاتر بر آن هستیم تا با شناخت آنچه از دیرباز تا امروز به عنوان تئاتر مطرح شده است هنرجویان خود را با مسائلی که در این ارتباط وجود دارد آشنا کنیم.
آموزش تئاتر ما را قادر میسازد تا با فرا گرفتن تجربیات پیشینیان از تکرار آنها خودداری کنیم و از این طریق با سوار شدن بر دوش آنها به پیش رفته و با خلاقیت بیشتری به تولید آثار جدیدتری بپردازیم، در واقع آموزش تئاتر به این معناست که با استفاده از دانستههای این هنر برای افزایش و رشد دهی به آنها اقدام کنیم.
در مشهد عمدتاً ترجیح میدهند تا کارهایی مانند آنچه رضا صابری در دهههای پیش ارائه میداد را تکرار کنند و کسی چندان تمایلی ندارد تا با سوار شدن بر شانههای او گامی به پیش گذاشته و پیشرفتی را در این حوزه رقم زند، در مجموع در چنین شرایطی سرعت رشد و پیشرفت تئاتر کاهش مییابد و به نظرم این کندی ضرورت پرداختن به آموزش تئاتر را افزایش میدهد.
در کل باید گفت، میشود آتش را نیز دوباره کشف کرد و هر کاری را از دوباره شروع کرد اما وقتی آتش کشف شده است تجربه دوباره آن کار چندان معقولی نیست و ما در این شرایط میتوانیم با استفاده از کبریت کارهای بیشتری را انجام دهیم و این مثال در مورد آموزش تئاتر صحت دارد.
به نظرم آموزش تئاتر سرعت کار را افزایش میدهد و توان هنرجویان را بر روی کارهای اصلی متمرکز میکند تا از این طریق به نحو موثرتری به تئاتر در عرصه عملی بپردازند.
نپرداختن به آموزش تئاتر به طور جدی چه مشکلاتی را به همراه دارد؟
ندانستن آنچه در گذشته و سابقه تئاتر رخ داده است سبب نوعی کاستی دانش و اطلاعات هنرمندان از پیشینه این هنر میشود و این ندانستن تکرار تجربیات گذشتگان را رقم میزند و در نهایت تکرار سبب میشود تا کارهای جدیدی اتفاق نیفتد.
به نظرم آسیبهای ناشی از نپرداختن به آموزش تئاتر در تمام کشور وجود دارد و تنها شدت این خسارت از تهران تا دیگر شهرستانها متفاوت است به طوری که متأسفانه این نادیده گرفتن در مشهد به نسبت تهران به مراتب آسیبهای جدیتری را به بدنه تئاتر وارد کرده است.
در کلاسهای تئاتر هنرجویان چگونه به آموزش عملی سوق پیدا میکنند و آیا کلاسهای تئاتر صرفاً به وجه تئوریک کار نمیپردازند؟
در کلاسهایی که تاکنون برگزار کردهام همواره بر عملیاتی بودن و تجربی بودن کار تأکید داشتهام تا آنجا که همیشه هنرجویانم با لباس مخصوص به کلاس میآیند و همواره این سئوال از من پرسیده میشود که چرا باید در کلاسهای نمایشنامهخوانی با لباس مخصوص حاضر شوند.
در جلسات نمایشنامهخوانی که باید بیشتر به مسائل تئوریک پرداخته شود نیز کاغذ و قلم تنها نیم ساعت از وقت ما را اشغال میکند و مابقی زمان جلسه را به نمایش اختصاص میدهیم، هیچوقت کار را به صورت تئوری آغاز نمیکنم و تلاشم بر این است تا متکلم وحده نباشم بنابراین سعی بر این است تا در کلاس حرفی که زده میشود از زبان هنرجویان شنیده شود.
به عنوان نمونه در رابطه با اتفاق دراماتیک شاید سه ساعت تمرین انجام دادیم و این قضیه چیزی است که در کلاسهای معمولی تئوریک متداول نیست، اتفاق نمایشی در روند نمایشنامهنویسی در کلاسهای تئوریک معمولاً مورد توجه و تأکید قرار نمیگیرد و در این کلاسها سعی دارم این اتفاق را به نوعی برجسته سازم.
آموزش دیدگان تئاتر چه اتفاقهای جدیدی را در جریان کلاس تجربه میکنند؟
به نظرم کسی که آموزش میبیند در کشف برخی مسائل همراه میشود و با ارائه منابع مطالعاتی معتبر هنرجو میتواند به نحو شایستهتری با متون مرتبط مواجه شود، این روش که در آن هنرجو از نزدیک با متون نمایشی سر و کار دارد و در فرایند شکل گیری یک نمایش درگیر میشود به شیوه گریگ نزدیک است که او خود از نمایشنامهنویسان معروف در جهان است.
در کارگاه نمایشنامه نویسی به نظرم ما در حال کشف چیزی هستیم که برای هنرجویان تجربهای جدید است و روش ما مانند تجربهای می ماند که یک کودک دارد و با جهان اطراف خود آشنا میشود.
در نمایشنامه نویسی تاکنون دو دوره و در ارتباط با بحث بازیگری نیز 6 دوره کلاس برگزار کردهام و در تمام این کلاسها سبک و شیوه تدریس همین روش بوده است.
واقعیت این است که نسبت به تمام شاخههای هنرهای نمایشی در مشهد برای آموزش این هنرها استقبال عمومی وجود دارد و در این میان آنچه اهمیت دارد این است که بتوانیم این افراد را جذب این رشتهها کرده و به نحو شایستهای در این رشته هنری فعال کنیم.
تجربه تئاتر هنرجویان از چه حیثی متفاوت است؟
معمولاً بخشهای اولیه کلاسم را به شناخت بیشتر افراد از یکدیگر و خودشان میگذرانم و با این که این رویکرد وقتگیر و سخت است نتایج خوبی را به همراه دارد، معمولاً فرمی تهیه میکنم و از آنها میخواهم که بگویند به چه دلیلی میخواهند بازیگر یا نویسنده شوند و همیشه از آنها میخواهم تا جواب حقیقی را بدهند تا بتوانم بهتر انها را راهنمایی کنم.
پس از این آشنایی به بررسی اتفاق دراماتیک میپردازیم و با تمرینهای عملی خاصی بچهها متوجه میشوند که فرق روزمرگی و نمایش بودگی در چیست و سرانجام به درکی از این میرسند که مدیوم چیست و در کجا قرار دارند.
با این روش از همان ابتدا از اختلاط مباحث جلوگیری میکنیم تا تا هنرجویان به تدریج به منابع الهام ایده نیز برسند، پس از آن نیز به مباحثی مانند نقطه شروع مناسب و تفاوت موضوع و مضمون میپردازیم.
شیوه طرح نویسی از دیگر تمرینهای مهمی است که در آموزش تئاتر مورد توجه قرار میگیرد و در پایان جلسات هنرجویان نیز باید با ارائه کاری عملی آنچه آموختهاند را در عرصه عمل اجرایی کنند، هشت نمایشنامه و سه فیلمنامه که در دورههای پیش نوشته شده بود در حال حاضر رو فرایند تصویب هستند تا مجوز اجرای خود را دریافت کنند و از جمله این نمایشها میتوان به کاری با کارگردانی مهشاد عزیزی با عنوان "طبق ذائقه چاشنیها را کم و زیاد کنید" نام برد.
کلاسهای بازیگری به چه شکلی هنرجویان را درگیر فرایند آموزش تئاتر میکنند؟
کلاس بازیگری که به صورت کارگاه نمایش اجرا شود میتواند در آموزش عملیاتی تئاتر موثر واقع شود، عدهای در این کلاسها تجربههایی در زمینه نوشتن و اجرا دارند و عدهای دیگر با راهنمایی و مشاوره در آن سطح قرار میگیرند تا بتوانند کاری را ارائه دهند، نمایش شیش و بش که در حال حاضر مجوزهای خود را برای اجرا دریافت کرده است به کارگردانی علی کاراموزان از جمله این نمایشهاست که برای اجرا آماده شده است.
دلیل این که بحث آموزش در مشهد جدی گرفته نمیشود چیست؟
یکی از اصلیترین دلایلی که بحث آموزش در مشهد زیاد جدی گرفته نمیشود پیش از هر چیز فقدان یک مرکز آکادمیک برای آموزش این هنر در مشهد است و متأسفانه باید این پرسش مطرح شود که چرا دانشگاهی مانند دانشگاه فردوسی مشهد با این سابقه رشتهای درباره هیچ یک از هنرهای نمایشی ندارد.
امروز در جهان بحث آموزش بسیار داغ است به طوری که ما دکترای تئاتر داریم که به طور تخصصی به این رشته و آموزش آن میپردازند و گاه پیش میآید که کسی بدون ساخت و تولید هیچ نمایشی بزرگانی را در این عرصه آموزش میدهد.
متأسفانه پیامد این جدی نگرفتن در نهایت سبب شده است تا کار تئاتر در نظر بسیاری از مردم کاری ساده و سطحی در نظر گرفته شود و این خود نشان دهنده این است که ما تئاتر را که در واقع زبان بدن است را به درستی نشناختهایم.
نگاه اهالی تئاتر به مقوله آموزش تئاتر در مشهد چگونه است؟ تأثیر این نگاه بر کیفیت کارهای تئاتر مشهد را چگونه میبینید؟
در مشهد به دلیل حاکم نبودن فضای آکادمیک ترجیح میدهم در این باره سکوت کنم زیرا در فضای غیر آموزشی هر حرفی که زده میشود برداشتهای نادرستی از آن میشود و به نظرم جایی که نگاه آکادمیک تسلط ندارد از حرفها برداشتهای زیادی میشود.
متأسفانه به دلیل جدی نبودن آموزش در مشهد کارهایی که از این شهرستان به جشنوارههای کشوری فرستاده میشود با وجود استقبالی که از سوی مخاطبان میشود در ارزیابی نهایی از کیفیت چندان بالایی برخوردار نیست چون آنچه ما انجام میدهیم در تهران نمونههای بسیاری دارد که با وجود جذابیت به نوعی تکراری است.
پیشینه کارهای قوی و جدید در مشهد به دوره رضا صابری بر میگردد که او از پیشگامان حرفهایتازه در تئاتر مشهد است.
متأسفانه به نظرم تعدادی از اهالی تئاتر در مشهد هستند که به طور کامل به مقوله آموزش تئاتر نگاه خوبی ندارند و با سیستم استاد و شاگردی مخالف هستند اما هیچ تمایلی ندارم تا در برابر این دسته قرار بگیرم زیرا به نظرم این مناقشات به نفع فضای تئاتر مشهد نیست.
گفتوگو از سید نوید موسوی
انتهای پیام/