از پیوند سر و اندیشه با کلام خداوند تا فراز بیداری و بینایی شب قدر
خبرگزاری تسنیم: همآواز با پدران و سپیدمویان و تلواسه آنان در این شبهای سرنوشت، نخست باید در پیوند درست با زمان، هرکس شب قدرش را به درستی دریابد و از پیوند سر و اندیشه با کلام خداوند تا فراز بیداری و بینایی تاب آورد تا جایگاه خویش را درهستی دریابد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از زابل، میراث فرهنگی سرزمینمان از گذر هزارههای دور خرد و دانایی به ما و فرزندانمان رسیده و اگر زمین روزگاری رازهایش را گشاده کند، جوانان برومند بسیار و کهنسالان خردورز بیشماری را در دل خود جای داده که برای سربلندی این سرزمین و برای پرورش میراث فرهنگی این سرزمین از جان شیرین نیز گذشتهاند پس جز دوست داشتن و مهر ورزیدن، این سرزمین و این میراث نامیرا را شایسته نیست.
نیاکان ما در روشنای خرد و آگاهی تاریخی خویش به بنیاد تغییر و دگرگونی و نو شدن روزگار رسیده بودند و برای برقراری پیوندهایی از گونه فرهنگ در میان نسلهای تازه و کهن و نیز درگذشتگان، گفتارهایی آکنده از درون مایههایی که از توحید، نوا و نما برمیگرفتهاند را در میان مردم میگستراندند و در این رهگذر پندار و کردار و گفتار آمدگان و نیامدگان را به راه راستی و درستی میرساندهاند.
یکی از بی شمار، تلواسههای سپیدمویان و بخردان و کهنسالان روشن روان سرزمینمان در همیشه تاریخ، آگاهی فرزندانشان از منزلت زمان بوده، پروراندن توان خرد نوجوانان سرزمینشان برای فهم از فراز و فروزه دّم به دّم هستی و زندگیشان بوده است.
سپیدمویان سرزمین هیرمند و سیستان اسطوره پرداز، بارها چنین پنداشته و چنین گفتهاند که هرکس امروز را فردا کند/ زمانه برو کینه پیدا کند و یا گفتهاند که روزگار مس را طلا میکند و یا اینکه چرخ روزگار برای کسی نمیایستد و... که هشدارها و بیدار باشهایی است که ریشه درآموزه روزگارهای دور دارد.
آنجا که خداوند هستیها به زمان سوگند میخورد که انسانها به راه زیان خواهند رفت مگر کسانی که با زمان خویش همراه شوند، مگر کسانی که به آگاهی و باور توحید رسیده و کردارشان به زیور نیکی و زیبایی درستی آراسته باشد.
در همین پیوند ارجمند است که نوا و ندای پیر خردمند و دانای سیستان از پس هزارهها و سدهها هنوز برای نواسهها و نبیرههای همیشه سرزمینش به گوش میرسد که " قدر" خویش را بدانید و یا اینکه به منزلت و جایگاه آفرینش خواهید رسید اگر" قدر"تان را بدانید.
و برای کسانی که با زمانشان در پیوند آگاهانه نبودهاند، این گفته را بر جای گذاشتهاند که افسوس که "قدرش"را ندانست... و این همان باور کهن و ریشهداری است که اینک ما را به درگاه شبهای قدر کشانده، درگاهی که تمامی 124 هزار پیامبر آمده بر این درگاه ارجمند خواسته و دست نیاز پیش آوردهاند و با پیوند با خداوند هستیها و کلامش به بیداری و بینایی رسیدهاند.
و از این درگاه گذر کردهاند و بی گمان راز جاودانگی و نامیرایی .... زرتشت و موسای و مسیحای و محمد(ص) درگذر از همین درگاه سرنوشت بوده است.
پس باید همراه شد و همآواز با پدران و سپیدمویانمان و تلواسهشان را جدی بگیریم که در این شبهای سرنوشت، نخست باید در پیوند درست با زمان، هر کس شب قدرش را به درستی دریابد و سپس از پیوند سر و اندیشه با کلام خداوند تا فراز بیداری و بینایی تاب بیاورد، تا قدرش را بفهمد و جایگاه خویش را در هستی بی انتها درک کند تا زمان بر او کینه و دشمنی پیش نگیرد.
علیرضا خسروی-معاون میراث فرهنگی سیستان
انتهای پیام/ آ