آلمان؛ تیم احساسها، تیم رؤیاها
خبرگزاری تسنیم: تصویر خونین باستین شواین اشتایگر بر فراز چمن افسانهای ماراکانا، هویت سؤال «آلمان کیست» را به «آلمان چیست» تغییر داد!
به گزارش خبرگزاری تسنیم، آلمان - همان اسم محبوب اکثر ما بچههای دور از پخش زنده دو دهه پیش - هویت سؤال «آلمان کیست» را تغییر داد. اگر در گذشته، درست یا غلط در توضیح فوتبال آلمان از صفات «ماشینی» و «منظم» نام میبردند، حالا باید در «چیستی» فوتبال قهرمان جدید دنیا دقت کرد تا پاسخهای زیادی برای فوتبال فردا یافت. چیستی فوتبال آلمان در جوانانش خلاصه میشود و چه طعنهآمیز بود که گوتزه در فینال گل زد، همانی که با 22 سال و یک ماه سن، بعد از هموطن گلزنش در فینال جام جهانی 1966، جوانترین فاتح دروازهها در تاریخ فینالهای جام جهانی نام گرفت.
چهارمین قلهنشینی ژرمنها اما دلایل دیگری هم دارد، دلایلی به بزرگی اسم «یواخیم لو». وقتی بهترین گلزن تاریخ فرایبورگ از دفترچهاش، تئوری بازی با چهار مهره تهاجمی اما نه مهاجم صرف را بیرون میکشید، کسی به موفقیتهای او ایمان نداشت. لو در یورو 2012، مدل تکامل نیافتهای از آنچه میخواست را به اجرا گذاشت اما دو سال بعد در بیشتر بازیهای فستیوال بیستم، قید مهاجم نوک را زد و با 9 کاذب تیمش را به میدان فرستاد. فقط وقتی کلوزه به زمین میآمد، شرایط تغییر میکرد. «آلمان کیست» آن دوران، جوابهای قدیمی در پی داشت اما حالا ژرمنها آن قدر ریشهای عوض شدهاند که باید به فلسفه آنها رجوع کرد و از «چیستی» تبدیل شدن آنها به این قدرت بزرگ پرده برداشت.
تیم پاسها
تیکی تاکا از بین نرفته و فقط از کالبد سرخ اسپانیا به روح سفید آلمان پرواز کرد. یوگی - لقب لو - و دوستان در حالی راهی هشتمین فینال خود در جام جهانی میشدند که میانگین 59.4 درصد مالکیت توپ در هر بازی را به ثبت رسانده بودند و از این نظر بعد از اسپانیا در رده دوم قرار داشتند. فراموش نکنید شماره یک فعلی دنیای فوتبال با میانگین 86.4 درصد، سومین تیم با دقت جام در پاسکاری هم محسوب میشد. آلمان با این همه نظم و قدرت، ذخیرههای قدرتمندی هم داشت، کسی مثل شورله که شش بار به عنوان بازیکن تعویضی به میدان آمد و سه گل زد.
هر حضور شورله و سایر جوانان مؤثر در ترکیب تیم، آلمانیها را غرق غرور میکرد. آنها در چهره مصمم هر تعویضی، ثمره 10 سال تلاش آکادمیک را میدیدند؛ تلاشهایی که از سیاهترین روزهای دوران آلمان در اوایل هزاره جدید شروع شد و پایانی به خوشی بازگشت به صدر رنکینگ فیفا آن هم پس از دو دهه داشت. تنها چهار گل خورده و چهار کلین شیت - بسته نگه داشتن دروازه در یک بازی - را کنار این آمار که تا قبل از فینال، مثلث اوزیل، مولر و کروس 43 موقعیت گلزنی خلق کردند، قرار دهید تا بیش از پیش به قدرت آلمان مدل 2014 ایمان بیاورید.
احساس آلمانی
اگر فکر میکنید این آلمان تنها در دایره اعداد و آمار برتر از همه بود، سخت در اشتباه هستید. آنها در یکی از پراحساسترین و هیجانانگیزترین تورنمنتهای تاریخ فوتبال، بیش از آنچه انتظار میرفت، شور و عشق به هوادارانشان اهدا کردند. موج احساسگرایی ایتالیایی را با مدل خاص در آغوش کشیدنهای نویر به تصویر کشیدند. خاطره سیاه و سفید تری بوچر در لباس خونین انگلیس را با صورت غرق در خون و کتک خوری شواین اشتایگر در وسط ماراکانا، رنگی کردند و صورتهای رنگ کرده هودارانشان، چند برابر فوتبال لاتینی ناقص پرتغال و اسپانیا میارزید.
احتمالاً کسی باید نام لام را در کتاب رکوردها ثبت کند. کوتوله دوست داشتنی فوتبال آلمان جامی را بلند کرد که شاید خیلی هم از قد او کوتاهتر نباشد اما قطعاً وزن و ارزشی به اندازه کاپیتان آلمانیها دارد. او برای رسیدن به قله ماراکانا، جنگ در هیچ دامنهای را نباخت و اگر هم این اتفاق رخ میداد، نویر- این شمار 5 کاذب آلمان! - در نقش دروازهبان - مدافع میانی جلو میآمد و معادلات را حل میکرد. اگر چهار سال قبل بچههای غیر مادریدی اسپانیا پس از قهرمانی تیم ملی کشورشان با قصه فرشته نگهبانی به نام یوردی به خواب میرفتند، آلمان حالا با دستان «سوررئال» واقعیتی به نام نویر در واقعیت، رؤیاپردازی کرده است؛ رؤیایی به نام اول شدن، اول ماندن.
یادداشت: مرتضی یاسرینیا
انتهای پیام/