رهبر ایران و فتوای هستهای، عامل و نه مانع موفقیت مذاکرات است
خبرگزاری تسنیم: : کارشناس مرکز بلفر ضمن رد پنج خطای شایع در جبهه غرب در مورد موضوع هستهای ایران، تأکید میکند که رهبر ایران و فتوای هستهای وی، عامل و نه مانع موفقیت مذاکرات هستهای است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از مرکز بلفر، کارشناس روابط بینالملل در این اندیشکده معتقد است که غربیها به نادرست رهبری ایران را مانعی بر سر راه مذاکرات هستهای میدانند در حالی که واقعیت خلاف این تصور بوده و رهبری ایران خواهان حل و فصل دیپلماتیک موضوع هستهای و البته موافق با منافع جمهوری اسلامی ایران است.
با نزدیک شدن 20 جولای و موعد عقد قرارداد نهایی میان غرب و ایران برای برنامه هستهای ایران، درک موضع هر دو طرف، بسیار حیاتی است. در ادامه پنج خطای بزرگی که در مورد برنامه هستهای ایران شایع شده است بررسی و پاسخ داده میشود.
خطای اول: رهبری ایران، مانع عقد توافقنامهای مطلوب میشود
تصویر عمومی در غرب این است که رهبری ایران، یکی از تندروها است و مانعی بر سر راه عقد قرارداد نهایی خواهد بود. اما این ادعا و تصویر نادرست و خلاف واقعیت است. از بسیاری از جهات، رهبر ایران بسیار میانهرو و در مباحث داخلی مربوط به موضوع هستهای کاملاً معتقد به رویکرد چندقطبی است. وی مکرراً اعلان کرده است که از تیم مذاکرات هستهای حمایت همه جانبه میکند و همزمان خاطر نشان ساخته است که این افراد نباید انتظار چندانی از طرف مقابل داشته باشند [چه آنکه طرف غربی خلف وعده بسیار کرده است]. که این البته به دلیل بی اعتمادی عمیقی است که میان ایران و آمریکا شکل گرفته است. همین موضع از طرف تندروهای آمریکایی در مورد راهحل دیپلماتیک برای موضوع هستهای ایران، اتخاذ شده است. رهبری ایران با درخواست از همه مقامات کشوری برای همراهی رئیس جمهور حسن روحانی و جواد ظریف وزیر امور خارجه، راه را برای تیم ظریف هموار میکند تا به نحو مؤثری در جهت عقد قرارداد و برداشته شدن تحریمها و ممانعت از شکست و ناکامی قدم بردارند.
خطای دوم: فتوا علیه تسلیحات هستهای ساختگی است
تهران اعلان کرده است که «تولید، ذخیره و استفاده» از تسلیحات هستهای بنابر قوانین اسلامی امری ممنوع است و بالاترین مقام کشور، یعنی رهبری، فتوا، یا حکم مذهبی، را با همین مضمون صادر کرده است. بسیاری در غرب اعتبار و کارایی یکچنین حکمی را زیر سؤال بردهاند. اما این حکم میتواند نقشی کلیدی در مذاکرات هستهای ایفا کند. گفتمان نمیتواند جایگزین تسلیم شود و بدون تأیید و راستی آزمایی نمیتوان اعتماد ایجاد کرد، اما فتوا میتـواند به مثابه اقدامی اعتمادافزا باشد. این حکم و تأیید و تکرار آن از سوی مقامات مذهبی ایران و سیاست گذاران، تغییر موضع برای ایران را بسیار دشوار ساخته است. اینکه برای یک بازه 10 ساله مدام تکرار شود که تولید و استفاده از این تسلیحات ممنوع است و سپس تخطی از یک چنین ممنوعیتی، هزینه سیاسی گزافی برای ایران خواهد داشت و حکومت ایران را از داخل سلب مشروعیت میکند.
خطای سوم: ایران فقط میخواهد که جامعه بینالمللی را به چالش بکشد
نگرانیهای ایران معمولاً به بهانه عدم تعهد ایران به تعهدات بینالمللی، انکار میشود. علی اصغر سلطانیه، سفیر پیشین ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به تازگی به بنده گفت که تهران میتوانست پس از انقلاب اسلامی به سال 1979 از معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای (انپیتی) بیرون بیاید. در آن زمان، بسیاری از کشورها حتی به این معاهده نپیوسته بودند. اما ایران به عنوان عضو این معاهده برجای باقی ماند. بعدها سلطانیه گفت که تهران تمایل خود برای همکاری با آژانس را در فضای برنامه همکاری فنی نشان داده است. ایران نه تنها تلاشی برای به چالش کشیدن جامعه بینالمللی نمیکند، بلکه نگرانیهای مشروعی دارد که باید برطرف شوند یا حداقل شنیده و درک شوند.
خطای چهارم: ایران به انرژی هستهای نیاز ندارد
تندروهای غربی بدون شک هیچ نقطه مشترکی با انقلابیهای دهه 1970 و 1980 ایران ندارند، اما هر دو گروه در آن زمان استفاده برنامه هستهای برای یک «ابرقدرت انرژی» دنیا را زیر سؤال بردند. در حالی که انقلابیهای ایران اکنون کاملاً بر لزوم و ضروری بودن برنامه انرژی هستهای تأکید دارند، منتقدان غربی همچنان اصرار دارند که چنین نیازی وجود ندارد. جدای از این مبحث، ایران چهارمین دارنده ذخایر نفتی و دومین دارنده ذخایر گازی جهان است. غربیها بنابر این آمار مدعی هستند که تهران نیاز مشروعی به برنامه انرژی هستهای ندارد. لذا تنها دلیلی که باقی میماند این است که تهران میکوشد اهداف نظامی این برنامه را پیش ببرد. اما همانطور که دیگر ابرقدرتهای انرژی جهان نشان دادهاند (از جمله کشورهای همسایه ایران)، داشتن ذخایر گازی و نفتی دلیل متقاعد کنندهای نیست که کشور به دنبال منابع انرژی دیگر نباشد. تنوع بخشی در بخش انرژی چیزی است که همه کشورها به دنبال آن هستند. اما تهران برنامههای دیگری هم دارد که جدای از بحث انرژی هستهای اهمیت دارند؛ تولید رادیو ایزوتوپها برای مصارف پزشکی مکرراً از زبان مقامات ایرانی طرح شده است. موضوع مهم دیگری که زیاد در مورد آن بحث نمیشود، تصفیه آب و تولید آب شیرین است که فرایند بسیار انرژی بری است و با توجه به افزایش تهدید کمآبی در این کشور، ایران نیازمند تولید انرژی بیشتر است. همانطور که سلطانیه هم ذکر کرد، ایران برنامههایی را در همین راستا به راه انداخته است و قراردادی را با شرکت ژاپنی برای ایجاد تأسیسات تصفیه آب نزدیک به نیروهای برق هستهای بوشهر، منعقد کرده است.
خطای پنجم: برنامه هستهای ایران دیگر کشورهای منطقه را تهدید میکند
شاید از جهتی بتوان گفت که این ادعا درست است اما نه از جهتی که مقامات آمریکایی معمولاً اعلان میکنند. بسیاری از کشورهای منطقه، به ویژه کسانی که در انتقاد از برنامه هستهای ایران بسیار پر سر و صدا هستند، نه به دلیل چشم انداز برنامه هستهای ایران بلکه به دلیل نزدیک شدن ایران و غرب به یکدیگر، احساس تهدید شدن میکنند. انزوای سیاسی و اقتصادی ایران، به کشورهایی همچون عربستان سعودی کمک شایانی کرده است؛ کشوری که اکنون روابط نظامی، اقتصادی و سیاسی خود با آمریکا را در معرض تهدید میبیند. جدای از همه اینها، تهران و واشنگتن در سالهای پیش از 1979 روابط نزدیکی با یکدیگر داشتند و با توجه به مشترکات میان این دو، میتوانند بار دیگر روابط جدی با یکدیگر داشته باشند.
انتهای پیام/پ