آمریکا باید در مسئله استقلال کردستان عراق طرف ایران و بغداد بایستد
خبرگزاری تسنیم: کارشناس مسائل خاورمیانه در اندیشکده مؤسسه واشنگتن در گزارشی به بررسی مسئله استقلال کردستان عراق پرداخته و معتقد است آمریکا باید در این منازعه طرف ایران و بغداد بایستد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از اندیشکده مؤسسه واشنگتن، کارشناس این اندیشکده در گزارشی ضمن بررسی مسئله استقلال حکومت اقلیم کردستان و موضع گیری کشورهای همسایه و غربی در مقابل این خواسته، معتقد است ترکیه بزرگترین حامی استقلال کُردها است، اما آمریکا باید در این منازعه طرف ایران و بغداد بایستد. وی در پایان مدعی است که احتمالاً رئیس حکومت اقلیم کردستان اصلاً به فکر استقلال نباشد و این مسئله، بهانهای است برای او تا از دولت مرکزی عراق و آمریکا کسب امتیاز کند.
تنها یک برنده بزرگ در بحران فعلی عراق وجود دارد و آن، کُردها هستند؛ البته نه با تدبیر بلکه با قصور. امروز، دولت اسلامی عراق و شام، که اخیراً نام خود را به دولت اسلامی خلاصه کرده است، و سایر گروههای عرب سنی، که علیه ارتشی با اکثریت شیعه شوریدهاند و سریعاً نیروهای نامنظم را تجهیز کردهاند، در بیشتر نقاط غربی و مرکزی عراق در حال مبارزه علیه یکدیگر تا سر حد مرگ هستند. در سوریه، در سرتاسر مرزی خون آلود و تیره، حکومت عربی بشار اسد و اپوزیسیون عرب آن، از جمله نیروهای داعش که عمدتاً با غنیمت گرفتن از عراق خود را تقویت کردهاند، همچنان به قتل عام یکدیگر ادامه میدهند. اما این نبردهای بین اعراب تأثیری ناخواسته و جالب توجه بر اقوام کُرد داشته که کمک کرده است در هر دو کشور مناطقی امن و خودمختار را- با خودمختاری دوژوره در عراق یا دوفاکتو در سوریه- برای خود ایجاد کنند.
عمق و قلمرو بحران عراق با تبعات فراوان آن در خارج از مرزها، خیال تغییر از خودمختاری به استقلال کامل را برای کُردها برانگیخته است. برای نخستین بار در یک قرن، حالا این یک احتمال واقعی است. با این حال، به منظور درک پیچیدگیهایی که این مسئله در بر دارد، اندکی پیش زمینه و یک ملاحظه مختصر از سه نکته جالب را مطرح میکنیم.
نخست، به عنوان پیش زمینه، تقریباً پنج میلیون کُرد در دولت اقلیم کردستان عراق به مدت بیش از دو دهه از موقعیت خودمختاری بهرهمند بوده و از آن دفاع کردهاند؛ در ابتدا تحت حمایت هوایی آمریکا پس از جنگ 1991 بر سر کویت و پس از آن، کم و بیش توسط خودشان پس از سرنگونی صدام از قدرت در سال 2003. در سوریه، خودمختاری کُردها قدمت بسیار کمتری داشته و چندان رسمیت ندارد. به طور کلی 3 میلیون کُرد در مناطق شمال شرق کشور پراکنده هستند که موفق شدهاند در جنگ داخلی جاری عمدتاً بیطرف بمانند و توسط حزب سیاسی کُرد خود و شبه نظامیان آن محافظت میشوند؛ حزب اتحاد دموکراتیک (پیوایدی) و یگانهای مدافع خلق (وایپیجی).
در بحران کنونی، چشمگیرترین پیشرفت کُردها در میدان، در کنارههای منطقه کردستان عراق در یک سری مناطق مورد منازعه هممرز با استانهای مناقشه آمیز شمالی عراق، یعنی نینوا، دیالی و به خصوص کرکوک، رخ میدهد. در آنجا ارتش کُردها یا همان پیش مرگها به اهداف ارضی دیرینه خود تقریباً بدون شلیک یک گلوله دست یافتهاند. همچنانکه ارتش عراق در مواجهه با یورش گروه تروریستی موسوم به داعش تحلیل میرود، پیش مرگها تقریباً تمام بخشهای کُرد نشین را در آن مناطق تحت کنترل درآوردهاند. از جمله برخی غنائم مهم و قابل توجه میتوان به این موارد اشاره کرد؛ بیشتر قسمتهای شهر کرکوک و تأسیسات نفتی آن، یک خط ممتد استراتژیک جدید از مرز سوریه و رشتهای از شهرهای شرقی، که کُردها در آنها از دیرباز در سایه رقابت و همچشمی سنی و شیعه و حتی واسطههای قدرت ایرانی در امان بودهاند. حالا کُردها این خط را در مقابل تمام رقبا، چه داعش، چه سایر نیروهای عربی، نگه داشتهاند.
به هرحال، جالب توجهتر اینکه رهبران ارشد کُرد در عراق و سوریه نیز با یکدیگر رقیب هستند. مسعود بارزانی، رئیس حکومت اقلیم کردستان و صالح مسلم، رهبر حزب اتحاد دموکراتیک براساس شرایط صحبت میکنند و تنها تا کمترین حد ممکن با یکدیگر همکاری میکنند که قطعاً برای امنیت خودشان ضروری است. موقعیتهای عملی کاملاً متفاوت آنها نیز به ضرر اتحادشان است؛ کردستان عراق بسیار با ثباتتر و امنتر از همتای سوری خود است. در نتیجه، بسیار بعید به نظر میرسد که این دو حتی سعی کنند سرزمینهای مربوط به خود را در یک نهاد کردی تقریباً جدید و مرزی به یکدیگر ضمیمه کنند، چه برسد به یک کشور مستقل کُردی جدید.
اما وقتی صحبت از کردستان عراق میشود، بارزانی ناگهان به طور کاملاً آشکار در مورد چیزی صحبت میکند که بسیار شبیه به استقلال به نظر میرسد؛ بسیار جدیتر و آشکارتر از هر زمان دیگر. او در مصاحبهای با سیانان در هفته گذشته، بیان کرد که وقت آن رسیده است که به کُردها اختیار تصمیمگیری دهیم و این چیزی است که جمعیت کُرد به زودی به آن رأی خواهد داد. فؤاد حسین، مشاور امنیت ملی با نفوذ او در هفته جاری در واشنگتن است تا یک سری جلسات و ملاقاتها را ترتیب دهد.
از دیدگاه قابلیت دوام اقتصادی، کردستان مستقل میتواند به یک نگرانی موجود تبدیل شود. تاکنون، این منطقه به طور گسترده به درآمدهای نفتی دولت مرکزی در بغداد وابسته بوده است. با این حال، در چند ماه گذشته، حکومت اقلیم کردستان صادرات نفت خود را به وسیله خط لولهای جدید از طریق ترکیه و برخلاف خواستههای بغداد آغاز کرده است. دولت عراق که به دنبال حفظ حاکمیت مشروع خود است و خواستار کمک کردها با بنیان امنیتی شده است، به سختی در موقعیتی قرار دارد که با این ابتکار انرژی یکجانبه از طرف حکومت اقلیم کردستان مخالفت مؤثر کند. علاوه براین، تصاحب کرکوک و همسایگی آن توسط حکومت اقلیم کردستان ظرفیت نفتی و خط لولهای بیشتری را به پتانسیلها آن میافزاید. کردستان عراق حالا در موقعیتی قرار دارد که در آینده نزدیک یک میلیون بشکه نفت صادر میکند؛ یعنی بیش از 150 هزار بشکه در هر روز در گذشته.
با این وجود، هرچند بغداد حالا قادر نیست با ابزار نظامی یا اقتصادی مانع استقلال کردها شود، اما سایر همسایگان کردستان و متحدان آن تقریباً نفوذ و تأثیر چشمگیری در این تصمیم مهم و حیاتی دارند. درست در چند روز گذشته، مقامات ایرانی بیپرده در مورد استقلال کُردها سخن گفتهاند. ایران مرز مشترک گستردهای با حکومت اقلیم کردستان دارد و نویسنده مواردی را در مورد وجود عوامل ایران در سرتاسر این مرز برای اعمال فشار بر همسایه بسیار کوچک و ضعیف خود دیده و شنیده است.
مقامات آمریکا نیز همگرایی جدید و جالب توجه دیگری با منافع ایران داشتهاند و ظاهراً علیه استقلال کُردها نظریه پردازی کردهاند. جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا ظاهراً این پیام را طی ملاقاتی در هفته گذشته با پایتخت کردستان، یعنی اربیل، منتقل کرده است؛ این نخستین ملاقات این چنینی از زمان کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه سابق، در سال 2009 بوده است و پس از آن نیز یک تماس تلفنی ضروری با بارزانی برقرار گردیده است. به نظر میرسد استدلال آمریکا این باشد که کردهای عراق بتوانند و باید بیشتر مطالبات خود را در دولت عراقی جدید و فراگیرتر تحقق بخشند، به غیر از مسئله استقلال؛ دولتی که آنها در این وضعیت فوق العاده میتوانند به ایجاد آن کمک کنند. تقریباً 300 مشاور نظامی جدید آمریکایی، که به عراق اعزام شدند، برای تقویت این رویکرد ظاهراً در اربیل فعالیت خواهند کرد و رابطه دوجانبه امنیتی را که کُردها از قدیم آرزوی آن را داشتند، محکم خواهند کرد.
اما نکته جالب توجه چهارم؛ قدرت خارجی مهمی که اکنون تمایل به استقلال کردها دارد، ترکیه است؛ الهه انتقام آنها. آنکارا تاکنون در مذاکرات سیاسی و آتش بس با پکک، اپوزیسیون نظامی کُرد در داخل کشور ترکیه، شرکت کرده است و روابط عالی اقتصادی، امنیتی و سیاسی را با حکومت اقلیم کردستان در تمام 5 سال گذشته حفظ نموده است. ترکیه، که هیچ منابع نفتی در اختیار ندارد، نه تنها شاهراه صادرات نفت به مدیترانه را در اختیار حکومت اقلیم کردستان، که محصور در خشکی است، میگذارد، بلکه در حال حاضر، محصولات نفتی پالایش شده را به کردستان بازمیگرداند تا محصولات از دست رفته در پالایشگاه بیجی عراق را، که تحت محاصره داعش است، جبران کند. سخنگوی حزب عدالت و توسعه ترکیه اعلان کرد که استقلال کُردها دیگر چیزی نیست که کشورش بخواهد برای جلوگیری از آن مبارزه کند.
بنابراین، در این مسئله مهم و ناگهانی مربوط به استقلال، آمریکا باید طرف کردها و ترکیه بایستد یا با بغداد و تهران همراه شود؟ گزینه اخیر اخلاقیتر و عملیتر به نظر میرسد. این مسئله ما را به نکته جالب توجه نهایی رهنمون میشود؛ دولت اقلیم کردستان خودش ممکن است این انتخاب را از آمریکا مضایقه کند. به نظر میرسد بارزانی هنوز از تهدید اعلان استقلال به عنوان اهرم فشاری به منظور فراهم کردن بهترین شرایط برای ماندن در عراق استفاده میکند و قصد ندارد به رؤیای دیرینه مردم خود جامه عمل بپوشاند. این شرایط به طور طبیعی شامل به رسمیت شناختن استقلال انرژی حکومت اقلیم کردستان، سرزمینهای تازه به دست آمده و غیره میباشد. این معاملهای است که آمریکا باید از آن حمایت کند. تنها در صورتی که عراق از انجام این معامله حیاتی با شهروندان کُرد خود امتناع کند یا به دلیل درگیری بین عربها به طور کامل از هم بپاشد، احتمالاً حکومت اقلیم کردستان از عراق جدا شود. استقلال کردها در حاشیه قرار دارد و هنوز قرار نیست به بطن ماجرا وارد شود.
انتهای پیام/ع