مقایسه رفتارهای دو نامزد مدعی تقلب در ایران و افغانستان
خبرگزاری تسنیم:ورود فرد در انتخابات بهمعنای پذیرش ساز و کارهای آن انتخابات است. دکتر عبدالله اعلام میکند که روند و ساز و کار موجود را قبول ندارد، لذا از شرکت در انتخابات انصراف میدهد.
به گزارش گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم، خردادماه سال 1388 انتخاباتی کمنظیر در جمهوری اسلامی ایران برگزار شد که طی آن رئیسجمهور با نصاب جدیدی از آرا انتخاب شد. روز انتخابات و درحالیکه هنوز شمارش آرا به پایان نرسیده بود، کاندیدای دوم انتخابات، پیروزی خود را در انتخابات اعلام و خود را نفر برگزیده ملت نامید.بدیهی بود که در روزهای بعد که نتایج انتخابات اعلام شد وی و برخی از افراد ستاد و حامیانش به این نتیجه گردن ننهادند و بر این مرز و بوم آن رفت که رفت. روزگار تلخی که جز فتنه نمیتوان نام دیگری بر آن نهاد. گناه نابخشودنی را مرتکب شدند و به نظام اسلامی تهمت بستند.
در همان دوران در کشور دوست، برادر و همسایهمان یعنی افغانستان، انتخابات به دور دوم کشیده شد. رقابت انتخاباتی بین حامد کرزی رئیسجمهور منتخب از قومیت پشتون با دکتر عبدالله عبدالله دو رگه (پشتونتاجیک) که روزگاری سمت وزارت امور خارجه را در همین دولت افغانستان و کابینه آقای کرزی عهدهدار بود، برگزار شد.
دکتر عبدالله اعلام کرد که بهخاطر منافع ملت افغانستان در دور دوم رقابتها خود را کنار میکشد اما بهخاطر همین ملت سکوت میکند. وی در ادامه مسیر، اپوزیسیون قدرتمندی را تشکیل داد و آماده دور بعدی انتخابات شد.
آن روزها عدهای میرحسین موسوی و حامیانش را به آموختن پند از برادران افغان دعوت میکردند و سه درس را از «دکتر» به «مهندس» یادآوری میکردند:
اول اینکه اگر فردی روند برگزاری یک انتخابات را قبول ندارد، چرا باید در آن شرکت کند؟ نمیشود که فردی روند انتخابات را قبول نداشته باشد اما بخواهد در همان شیوه و ساز و کار وارد شود. نمیشود فردی شورای نگهبان را بهعنوان مرجع تایید صلاحیت نامزدها، صحت انتخابات و مرجع رسیدگیکننده به شکایات قبول نداشته باشد اما در انتخابات شرکت کند. ورود فرد در انتخابات بهمعنای پذیرش ساز و کارهای آن انتخابات است. دکتر عبدالله اعلام میکند که روند و ساز و کار موجود را قبول ندارد، لذا از شرکت در انتخابات انصراف میدهد. اما در سال 88 مهندس موسوی پیش از پایان شمارش آرا خود را برنده اعلام میکند و برای شکایت هم بهجای شورای نگهبان، به بیانیههای متعدد متوسل میشود.
دوم اینکه عبدالله بهخاطر منافع ملی و آسایش مردم خود را کنار میکشد، اما در اینجا آشوبهای خیابانی رخ میدهد و بیت المال در آتش خشم افرادی که از نظام اسلامی عقده دارند و زیر چتر تقلب اقدام به عقدهگشایی میکنند، میسوزد.
سوم اینکه عبدالله هیچگاه پای بیگانگان را به حل و فصل موضوع باز نمیکند. برخلاف جریان سبز که اولین جلسه مطبوعاتی خود را با حضور جمعی از خبرنگاران تشکیل میدهد که عمده آنها از رسانههای بیگانه هستند.
اینها تمامی انتقادات و مخالفتهایی بود که با مدل قرار دادن این شیوه رفتاری جریان فتنه با رفتار دکتر عبدالله به آنها پرداخته میشد. گذر زمان ما را به انتخابات سال 1393 افغانستان رساند. در جایی که دکتر عبدالله با اشاره به تقلب وسیع و گسترده صورتپ ذیرفته سعی در احقاق حق خویش داشت، در این زمان بود که سرخوردگان سیاسی پنج سال قبل سر برآورده و خود را با دکتر عبدالله همخط دیدند و بهدنبال آن بودند تا از فریاد تظلمخواهی دکتر عبدالله در توجیه فتنهگریهای خویش استفاده کنند. اما در این مسیر نیز نعل وارونه زده بودند. این جریانات سیاسی دقت نداشتند که تمامی فریادهایی که از سوی دلسوزان نظام، شورای نگهبان، وزارت کشور و... در سال 88 شنیده میشد، چه بود.
آن روزها تمامی گروهها از جریان سبز و فتنه یک درخواست داشتند و آن هم این بود که اسناد و مدارک خویش را در مورد تقلب منتشر کنند. دریغ از حتی یک سند که در این زمینه منتشر شده باشد.
بعد از مدتی بحث سیبزمینی و سهام عدالت مطرح شد. گذر زمان مدعیان تقلب را به بحث تخلف گسترده و سپس تخلف کشاند و در نهایت تئورسین معروف این جناح رسما مهر ابطال بر تقلب در انتخابات زد و آنچه در سال 88 رخ داده بود را تدلیس نامید. تدلیس یک واژه عربی است که در فقه استعمال دارد و عبارت از فریب دادن، پنهان کردن، تاریک ساختن و مبهم کردن است. در اصطلاح حقوقی تدلیس عبارت است از عملیاتی که موجب فریب طرف معامله بشود. بهعبارت دیگر تدلیس عبارت است از پوشاندن عیبی در مال یا نمایاندن یک صفت یا امتیاز کمالی غیرواقعی در مال که بهعلت جبران زیان ناشی از این عملیات فریبنده، فریبخورده از حق فسخ بهرهمند است. حال این تدلیس کجا و تقلب گسترده کجا.
جلسات دادگاه این متهمان را نیز به یاد میآوریم که در آنجا نیز توانایی ارائه سندی دال بر تقلب را نداشتند. حال این موضوع را نیز میتوان با رفتار دکتر عبدالله در این دور از انتخابات مقایسه کرد. عبدالله تاکنون اسنادی را منتشر کرده که منجر به استعفای مسئول ارشد کمیسیون انتخاب شده است. وی 12 ساعت صوت از مسئولین انتخابات در اختیار دارد که تقلب در این کشور را نشان میدهد.
لذا مسلم است که رفتار مطابق منافع ملی و گفتار براساس اسناد و مدارک حداقلهایی است که افرادی که وارد جریانات سیاسی میشوند، باید به آنها پایبند باشند و در کلیه امور آنها را مورد محاسبه قرار دهند و براساس آن خط رفتار کنند.
بهنظر میرسد این دو در رفتارهای اخیر عبدالله وجود دارد درحالیکه طرف ایرانی این بازی با اردوکشی خیابانی، باز کردن پای بیگانگان، متهم کردن ارکان نظام اسلامی و... به این مقوله، گناه نابخشودنیای را مرتکب شد که این رفتار نظام با آنها حداقل سختگیری است که میتواند داشته باشد. بد نیست اگر بنا بر «اطلبوا العلم ولو بالسین» باشد، از دکتر عبدالله، برادر افغان، این درسها را بیاموزیم.
منبع:هفته نامه پنجره
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.