رونمایی از نبرد واقعی در عراق
خبرگزاری تسنیم: ایالات متحده آمریکا و دنبال کنندگان اهداف آن در منطقه و نظام بین الملل نماد و مصداق عینی "تروریسم" در دنیای امروز محسوب می شوند.
به گزارش گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم، «رونمایی از نبرد واقعی در عراق»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم حنیف غفاری است که در آن می خوانید؛
در علم پزشکی" کانون درد" لزوما "مصدر درد" یا "نقطه درمان" نیست. به عبارت بهتر، محل ظهور درد ممکن است با مصدری که مولد درد و ناراحتی در بدن است تفاوت داشته باشد. به عنوان مثال ممکن است "سردرد" نشانه ای از یک عارضه مغزی یا عصبی باشد. در اینجاست که میان نگاه موضعی و نگاه ارگانیکی باید تفکیک و تمایزی اساسی قائل شد. البته در اینجا قصد نداریم نظریه "نگاه ارگانیکی" و "نگاه مکانیکی" امیل دورکهایم،جامعه شناس معروف را مبنای قضاوت خود در خصوص تحولات خاورمیانه و نظام بین الملل قرار دهیم ،اما به همین نکته بسنده می کنیم که تاریخ مصرف نگاه موضعی و مقطعی نسبت به تحولات عمیق اجتماعی و سیاسی در منطقه مدتهاست به پایان رسیده است. در اینجا مفهوم همبستگی (Solidarity) در حوزه تحولات بین المللی اهمیت و نمود ویژه ای پیدا می کند.
ما از احساس مسئولیت متقابل بین چند نفر ،چند گروه ،چند قومیت و حتی چند کشور سخن می گوییم که از آگاهی و اراده برخوردار باشند. این احساس مسئولیت می تواند شامل پیوندهای انسانی و برادری بین انسان ها به طور کلّی حتّی با وابستگی متقابل حیات و منافع آنان باشد.
مقام معظم رهبری در سخنان حکیمانه خود در خصوص تحولات عراق به نکته بسیار مهمی اشاره فرمودند:
"درعراق،دنباله ها وتفاله های رژیم صدام به همراه عده ای انسان های «غافل،جاهل ودور از فهم ومعنویت»،دست به جنایت می زنند ودشمنان این حوادث راجنگ شیعه و سنی می نامند اما این فقط یک آرزوست....آنها به دروغ حوادث عراق را جنگ شیعه وسنی می نامند اما این جنگ ، جنگ تروریسم با مخالفان تروریسم ،جنگ دلبستگان اهداف آمریکا و غرب با طرفداران استقلال ملتها و جنگ انسانیت با بربریت و وحشی گری است."
اگرچه نقطه بروز و ظهور "درد جهان اسلام" را باید در عراق جستجو کرد اما مصدر این درد خاورمیانه ای، آتلانتیکی و فراآتلانتیکی است.
به عبارت بهتر، در اینجا " محل بروز درد" با " منشا پیدایش درد" هزاران فرسنگ فاصله دارد. طی هفته های اخیر بسیاری از رسانه های منطقه به صورت خواسته یا ناخواسته دست به "تحلیل و ترسیم حدود" یک " میدان نبرد گسترده" زدند. عدم انطباق " انتزاعیات" و " واقعیات" در خصوص معادلات جاری در عراق از همین تحلیل محدود نشات می گرفت. یکی از اصلی ترین نیازهای مسلمانان ناظر و نگران تحولات عراق،داشتن درک تحلیلی بسیط از میدان نبرد در این کشور است. آیا این نبرد نوعی کشمکش ساده بر سر قدرت میان "داعش" و "ارتش عراق" محسوب می شود؟
آیا این نبرد ،"نزاعی محدود" بر سر "قلمرویی محدود " است یا "نزاعی نامحدود" بر "قلمرویی نامحدودتر"؟! بازیگرانی که روح آنان در فشنگهای داعش حلول کرده و البته سعی دارند کمتر در صحنه علنی نبرد مشاهده شوند از اصلی ترین طرفداران " ارائه تصویر محدود" از نبرد عراق هستند. با این حال در تحلیل وقایع عراق لازم است چند نکته را به صورت پیوسته و همزمان در نظر بگیریم:
نکته اول اینکه عربستان سعودی پس از شکست مهره های وابسته به خود در انتخابات پارلمانی عراق ،که اتفاقا همزمان با شکست میدانی سعودیها در سوریه بود، تزریق نوعی بحران امنیتی مزمن در عراق را در دستور کار خود قرار داد. به عبارت بهتر، ریاض از موضع پیروزی و قدرت به تجهیز گروههای تکفیری نپرداخته و در ماورای نبرد امروز عراق،انگیزه های انتقامی سعودیها کاملا خودنمایی می کند.ریاض پس از مواجهه با "شکست نظامی" در سوریه و "شکست سیاسی" در عراق ، باتقویت گروههای تروریستی نزاع گسترده ای را در منطقه به راه انداخته است. نزاعی که اگرچه از سوی واشنگتن و تل آویو حمایت می شود، اما فرسایشی شدن آن منجر به افزایش تصاعدی هزینه های شکست ریاض در خاورمیانه خواهد شد.
نکته دوم اینکه جان کری وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا و مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق در دیالوگ اخیر خود به صورت صریح سخن از "تشکیل دولت نجات ملی" و " لزوم مشخص شدن تکلیف کردستان" به میان آوردند. بارزانی به صورتی آشکار از فرا رسیدن لحظه سرنوشت ساز سخن به میان آورده است. خیز بارزانی و برخی مقامات اقلیم کردستان برای تجزیه این منطقه با حمایت مستقیم آویگدور لیبرمن وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی و مقامات این رژیم همراه شد.
نکته جالب توجه اینکه طرف آمریکایی، با وجود اینکه مبدع طرح تجزیه عراق بوده است، هنوز کمی در این مسیر با دنده سنگین حرکت می کند! در این میان تنها نگرانی اوباما و جوزف بایدن( طراح اصلی تجزیه عراق به سه منطقه کرد نشین،شیعه نشین و سنی نشین) ، " تروریسم غیر قابل مدیریت" داعش است. واشنگتن در مواجهه با طالبان و القاعده نیز در ابتدای سال 2000 میلادی با چنین بحرانی مواجه شد. در آن زمان سردمداران دولت بوش و نومحافظه کاران افراطی عملا قدرت "طیف بندی تروریسم مکمل خود" در شبه قاره هند و افغانستان را از دست دادند و در نهایت بیش از یک دهه زمان را صرف بازتعریف القاعده کردند.
بازتعریفی که هنوز به نقطه ای شفاف نرسیده و هزینه استراتژیک و مالی بسیار هنگفتی را نیز به دستگاه سیاست خارجی آمریکا تحمیل کرده است.نکته سوم اینکه مطابق فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری،حوادث عراق جنگ تروریسم بامخالفان تروریسم،جنگ دلبستگان به اهداف آمریکاوغرب با طرفداران استقلال ملت ها و جنگ انسانیت با بربریت و وحشی گری است. بنابراین میدان نبرد هم در عرصه مفهومی و هم در عرصه مصداقی گسترده است. در عرصه مفهومی زمانی که از مواجهه "تروریسم" و " مخالفان تروریسم" سخن به میان می آوریم، با دو گروه دارای تضادهای آنتاگونیستی مواجه می شویم که نزاع آنها در نظام بین الملل هیچ گاه نقطه پایانی ندارد. "تروریستها" تولید بحران و استمرار آن را پیگیری می کنند و مخالفان تروریسم روی مکانیسمها و روشهای دفع خطر تروریسم تمرکز می کنند. بدیهی است که میان این دو گروه هیچ گاه هم پوشانی و وحدتی متصور نبوده و نخواهد بود. در حوزه مصداق یابی این مفاهیم، با واقعیات نظام بین الملل مواجه می شویم.
جنگ "دلبستگان به اهداف آمریکا "و " طرفداران استقلال ملتها" توضیح و تشریحی مصداقی برای درک عینی مفاهیم "تروریسم" و " مخالفان تروریسم" محسوب می شود. ایالات متحده آمریکا و دنبال کنندگان اهداف آن در منطقه و نظام بین الملل نماد و مصداق عینی "تروریسم" در دنیای امروز محسوب می شوند. در اینجا کورکورانه یا عاقلانه بودن ، فکری یا نظامی بودن حمایت از اهداف آمریکا، انتزاعی بودن یا عینی بودن طرفداری از اهداف واشنگتن و تل آویو و .....محلی از اعراب ندارد. در اینجا هرگونه حمایت از اهداف آمریکا در خاورمیانه، منجر به ایجاد پیوند با تروریسم مولد ( تروریسم آمریکایی) خواهد شد، حتی اگر این حمایت ظاهرا فکری و ساده باشد.
در مقابل، زمانی که سخن از "مقابله با تروریسم" به میان می آوریم، دیگر موضوع ناآگاهی محلی از اعراب ندارد زیرا اساسا در برهه حساس فعلی امکان مقاومت در برابر طرح های خطرناک آمریکا در منطقه بدون چاشنی آگاهی امکان پذیر نیست. در برهه فعلی اساسا واژه ای به نام "مقاومت ناآگاهانه در مقابل عمال آمریکا" قابل تاویل نیست زیرا حتی کمترین مقاومت در برابر دشمنان استقلال و ثبات و امنیت عراق و دیگر کشورهای مسلمان توام با آگاهی و ایمان است. بدیهی است که در جنگ میان انسانیت و بربریت هیچ گاه انسانیت مغلوب و مقهور نخواهد شد و بنابر سنت الهی و وعده راستین پیامبران و بزرگان دین ، آگاهی همیشه بر جهل پیروز است. وعده ای راستین که در آینده ای نه چندان دور تحقق آن را در عراق نیز شاهد خواهیم بود.
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.