بازخوانی آرای سیاسی شهید بهشتی
خبرگزاری تسنیم: شهید بهشتی به گفتوگو میان جریانها و گرایشهای سیاسی مختلف باور داشت. برای او «سیاست»، عرصه پیکار نبود بلکه صحنه مواجهه اندیشهها و پرسش و پاسخ بود.
به گزارش گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم، هفتم تیرماه به یاد یکی از ماندگارترین چهرههای انقلاب و سالگرد شهادتش «روز قوه قضائیه» نام گرفته است. شخصیت برجستهای که در پایهگذاری نظام قضایی نوین ایران پس از انقلاب، نقش انکار ناپذیری داشت و گرامیداشت روز قوه قضائیه بییاد او و فارغ از بازخوانی اندیشههایش میسر نخواهد بود.
آیتالله سیدمحمد حسینی بهشتی در خانوادهای روحانی از روحانیان سرشناس اصفهان به دنیا آمد. اما راه تحصیل او پس از رها کردن دبیرستان در نوجوانی از حوزههای علمیه اصفهان و قم گذشت. با این حال 20 ساله بود که با به پایان بردن دبیرستان، تحصیل در رشته فلسفه را در کنار آموختن دروس حوزوی بر خود واجب دانست و سال 1338 دکترای فلسفهاش را از دانشکده الهیات دانشگاه تهران اخذ کرد. «مسائل ما بعدالطبیعه در قرآن» تز دکترایی بود که او از آن دفاع کرد و از تلاش بهشتی برای برقراری رابطه میان علم و دین و حوزه و دانشگاه نشان داشت.
او حالا روحانی «پیشرویی» بود که گرچه در سر سودای مبارزه با ظلم نظام ستمشاهی داشت اما در این مسیر، تبلیغ دین اسلام، برقراری گفتوگو میان ادیان و ایجاد ارتباط با مسلمانان حاضر در دیگر کشورها را مؤثر میدانست. اینچنین بود که او با سفر به آلمان و تغییر نام «مسجد ایرانیان» به «مرکز اسلامی هامبورگ»، برای شنیده شدن «صدای اسلام در اروپا» تلاش کرد و با کمک چند نفر از دانشجویان مسلمان اروپا، هسته اتحادیه انجمنهای دانشجویان گروه فارسی زبان را تشکیل داد. اقداماتی که بیشک در پیروزی انقلاب اسلامی ایران تأثیرگذار بودند.
انقلاب به پیروزی رسید و اینک زمان آن بود که فساد از یکایک نهادها و ساختارهای موجود کشور بیرون رانده شود. آیتالله بهشتی به عنوان یار دیرین امام خمینی(ره) و یکی از مدیران تأثیرگذار انقلاب این مهم را در سه جایگاه پیگرفت. نخست از جایگاه نایب رئیس مجلس خبرگان قانون اساسی و با تأکید بر تصویب اصل «ولایت فقیه» به عنوان یکی از بنیانیترین اصول قانون اساسی، سپس از جایگاه دبیرکل حزب جمهوری اسلامی و با پایهگذاری راهبرد متفاوت تحزب در کشور و در نهایت او که حکم ریاست دیوان عالی کشور را از بنیانگذار جمهوری اسلامی و ولی فقیه دریافت کرده بود نظام قضایی را بنیان نهاد که میتوانست پایانی باشد بر بیپاسخ ماندن صدای مظلوم و سرکشی قدرقدرتان ظالم.
اعتقاد راسخ بهشتی به اصل تحزب
آیتالله بهشتی اعتقاد راسخی به لزوم فعالیت حزبی در عرصه سیاست داشت. اعتقادی که پیشینهاش نه به گرد هم آمدن روحانیان و مبارزان انقلابی در روزهای پس از انقلاب که به سابقه فعالیت او در سالهای دور باز میگشت. پیوستن به جمعیت مؤتلفه اسلامی در سال 1342 و پایهگذاری مجمع روحانیت مبارز در سال 1355 و با همراهی چهرههایی همچون آیات مرتضی مطهری، محمد مفتح و امامی کاشانی از جمله سوابق او در فعالیتهای سیاسی مبتنی بر همکاری و هم اندیشی جمعی بود. اینچنین بود که با پیروزی انقلاب یکی از نخستین اقدامات او به تأسیس حزب جمهوری اسلامی با همراهی شماری از بزرگان انقلاب از جمله حضرت آیتالله خامنهای، شهید باهنر، هاشمی رفسنجانی و آیتالله موسوی اردبیلی و… اختصاص یافت. حزبی که به عنوان ائتلاف بخش وسیعی از نیروهای وفادار به انقلاب اسلامی، نقش عمدهای در کادرسازی و اداره جامعه و تغذیه فکری نیروهای مسلمان و انقلابی در سالهای اولیه انقلاب ایفا کرد. او با همراهی در تأسیس این حزب نشان داد که به کار جمعی و منظم و حساب شده اعتقاد راسخ دارد و معتقد است میتوان میان نهادها و پدیدههای جهانی مدرن نظیر احزاب و تفکر اسلامی ارتباط برقرار کرد. شهید بهشتی حزبی را پایه گذاشت که در باور او «نه انحصار طلب و قدرت طلب و نه نفیکننده سایر احزاب و گروههای سیاسی اسلامی» بود. بلکه بنا داشت بر سر «تقدیم خدمت به مردم» به رقابت بپردازد.
تأکید بر اصل ولایت فقیه
«ولایت فقیه» مفهومی بود که تبیین آن در قالب یک نظریه، نخستین بار از سوی بزرگانی چون امام خمینی(ره) و آیتالله صالحی نجف آبادی انجام شده بود. با این حال تجلی این مفهوم در قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی و تبدیل آن به اصل «ولایت فقیه» از حضور مؤثر آیتالله بهشتی در جایگاه نایب رئیسی مجلس خبرگان قانون اساسی و دیگر یاران انقلاب در این مجلس نشأت گرفت. روز 21 شهریور ماه 1358 بود که مجلس خبرگان قانون اساسی در پانزدهمین جلسه خود، اصل پنجم قانون اساسی [ولایت فقیه] را به تصویب رساند.
بنیانگذاری نظام نوین قضایی
شهید بهشتی پس از پیروزی انقلاب از سوی امام خمینی(ره) به عنوان رئیس دیوان عالی کشور برگزیده شد و نظام نوین قضایی بر مبنای اصول اسلامی را بنیان نهاد. احیای احکام اسلامی که در دوره رژیم پهلوی از نظام قضایی ایران حذف شده بود، از جمله اهداف مهمی بود که در تحول نظام قضایی پس از انقلاب مد نظر او قرار داشت. او معمار قوه قضائیه بود و چنانکه رئیس جمهوری در سخنرانیاش در همایش قوه قضائیه به نقش او در این نهاد اشاره داشت، او «یک نمونه روشن و بارز از یک مدیریت پخته، آگاه و توأم با سعهصدر، صبر و استقامت بود.» روحانی در آن سخنان گفت: «شهید بهشتی از میان رفت اما قوه قضائیهای آبرومند، اسلامی و قانونی از خود به یادگار گذاشت. امروز ما دارای قوانین مترقی، قانون اساسی مترقی و دادگاه و داوریهایی هستیم که در چارچوب معیارهای اسلامی و حتی قوانین و مقرراتی قابل قبول و مدرن در سطح دنیا این داوریها انجام میشود.»
باور به گفتوگو
بهشتی به گفتوگو میان جریانها و گرایشهای سیاسی مختلف باور داشت. برای او «سیاست»، عرصه پیکار نبود بلکه صحنه مواجهه اندیشهها و پرسش و پاسخ بود. این است که در سالهای پرتلاطم نخست انقلاب و از جایگاه کسی که مقام قاضی القضاتی کشور را بر عهده داشت، ترجیح میداد با دورترین اندیشهها و جدیترین مخالفان، نه «مبارزه» که «مناظره» کند. مناظرههای تلویزیونی او با چهرههای سیاسی چون حبیبالله پیمان، مهدی فتاپور و نورالدین کیانوری به عنوان نمایندگان جنبش مسلمانان مبارز، سازمان فدائیان خلق و حزب توده از فراموش نشدنیترین جلوههای اعتقاد او به قدرت کلام و اندیشه بود. با وجود این مخالفان او به جای گفتوگو، راه تهمت و افترا و حتی ترور و جنایت پیشه کردند. هفتم تیرماه 1360 او به همراه 72 تن از یارانش در حالی شربت شهادت نوشید که در کلام امام(ره) «بهشتی مظلوم» خطاب گرفت. چرا که او در مدت کوتاه پس از پیروزی انقلاب، بارها و بارها مورد هجمه مخالفان و رسانههای آنان قرار گرفته بود. امام در وصف او فرمود: «بهشتی یک ملت بود»، او «مظلوم زیست، مظلوم مرد و خار در چشم دشمنان بود».
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.