شهید بهشتی، مغز متفکر ایرانی و روحانی روشنفکر انقلاب اسلامی
خبرگزاری تسنیم: شهید بهشتی یکی از انقلابیهایی است که هنوز پس از۳۳ سال، چهره ناشناختهای از خود به جا گذاشته و شخصیت ویژه او، آنگونه که باید از سوی نسل جوان مورد شناخت قرار نگرفته است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، محله قدیمی لمبان اصفهان 86 سال پیش، شاهد تولد پسری بود که در زمان خود، حتی نسبت به هم سن و سالهایش یک فرد متبحر به شمار میرفت، شخصی که پس از انقلاب به عنوان یکی از پایهها و معمارهای انقلاب اسلامی مورد توجه قرار گرفت اما حیف که این عناوین و بسیاری از تعریف ویژگیهای شخصیتی خوب وی، وقتی برای او به کار رفت و به همگان آشکار شد که دیگراو در بین ما نبود.....
محمد حسینی بهشتی که گاه به اشتباه نام او را محمد حسین بهشتی نیز مینویسند، دوم آبان 1307 در شهر اصفهان و در یک خانواده روحانی متولد شد، تحصیلاتش را در یک مکتب خانه در سن چهار سالگی آغاز کرد و سریع خواندن و نوشتن و خواندن قرآن را یاد گرفت و جالب اینکه در جمع خانواده به عنوان یک نوجوان تیزهوش شناخته شد.
بهشتی به دبستان دولتی ثروت آن موقع رفت که بعدها به نام 15 بهمن نامیده شد و وقتی بهشتی وارد دبستان شد ازاو امتحان ورودی گرفتند و گفتند باید بهشتی کوچک به کلاس ششم برود ولی از نظر سن نمیتوانست بنابراین در کلاس چهارم پذیرفته شد.
به دوران ابتدایی این پسر تیز هوش به این دلیل اشاره کردیم تا در تصورمان نیز این ثابت شود که او از همان دوران کودکیاش نیز به سمت علم وعلماندوزی غرق شده تا جایی که باید گفت حتی به سمت فلسفه و علم انگار یک شیرجه عمیق و در کسب تحصیل و علم زده بود.
این پسر تیزهوش بزرگ شد و به دوران نوجوانی رسید از آنجایی که پدرش روحانی بود و مدرس حوزه علمیه بود او نیز درس حوزوی را دنبال کرد اما جالب اینکه از نظر تفکری با سایر روحانیون زمان خود تفاوتی بسیاری داشت.
بهشتی، یک روحانی روشنفکر
بهشتی یکی از روحانیهای انقلابی روشنفکری بود که همین دید باز و تفکر و روشنفکریاش سبب ایجاد جریانات خاصی برای او شد و در واقع باید گفت به همین دلیل حاشیه و شایعات بسیاری علیه او بر زبان آمد.
این روشنفکریاش را می توان از لابلای خاطراتی خواهرش زینتالسادات بهشتی در گفتوگو با تسنیم پیدا کرد، جایی که او عنوان میکرد که بهشتی در زمان خود مسلط به زبانهای انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، عربی و فارسی بود و زمانی که در حوزه بوده از روحانیها خواست که زبان انگلیسی را بیاموزند.
بانو بهشتی افزود: آن زمان برخی گفتند روحانی را چه به زبان انگلیسی، اما با گذشت زمان تازه به حرفهای شهید بهشتی رسیدهاند که یک روحانی باید زبان انگلیسی را مسلط شود.
آگاهسازی جوانان، به جای اجبار در توجه به دین اسلام
بهشتی از آن دسته روحانیون و مبلغان دین اسلام بود که اعتقاد داشت جوانان باید با آگاهسازی و آزادانه با راهنماییهای یکه مشاوران و مبلغان دینی به آنها ارائه میدهند، با دین اسلام عجین و همراه باشند چرا که به زور نمی شود مردم و جوانان را وارد بهشت کرد.
او در سخنان خود یک ماه پس از انقلاب و در تاریخ 15 اسفند سال 57 در مسجد اعظم قم اینگونه صحبت کرده بود: به طلاب و فضلای حوزه هم به دنبال این بحث یک پیشنهاد دارم و آن پیشنهاد این است که به مردم ایران فرصت بدهید تا آگاهانه و آزادانه خود را برمبنای معیارهای اسلامی بسازند و این خودسازی را بر مردم ما تحمیل نکنید. آگاهی بدهید، زمینه سازی کنید برای رشد اسلام، ولی بر مردم هیچ چیز را تحمیل نکنید. انسان بالفطره خواهان آزادی است، می خواهد خودسازی داشته باشد،خودش ،خودش را بسازد،اما بر خلاف دستور قرآن مبادا مسلمان بودن و مسلمان زیستن را بخواهید بر مردم تحمیل کنید، که اگر تحمیل کردید آنها علیه این تحمیل تان طغیان خواهند کرد.
توصیه من به طلاب عزیز وبه فضلای ارجمند این است که منادی حق باشید، دعوت کننده به حق باشید،آمر به معروف وناهی از منکر با رعایت تمام معیارهای اسلامی اش باشید،اما مجبور کننده مردم در راه اسلام نباشید،چون آن مسلمانی ارزش دارد که از درون انسان ها و عشق انسان ها بجوشد و بشکفد. ندیدید مردم ما در این دوران پر ارزش انقلاب از خودشان چه خودجوشی وچه خود شکوفائی نشان دادند؟
بانو بهشتی نیز در این مورد به تسنیم گفت: شهید بهشتی سعیمی کرد جوانها و مردم را با راهنمایی و ارتباط دوستانهای که با آنها داشت، به ویژه جوانها آنها را راهنمایی و هدایت کند.
بهشتی به اجبار حجاب معتقد نبود
شهید بهشتی روشنفکر شخصی بوده که برای مسئله همه حجاب و عفاف اجبار در کار نبوده بلکه باز به صورت غیر مستقیم بانوان را برای حفظ حجاب هدایت میکرد و با توضیحات مفید بودن حجاب برای بانوان، در جامعه قضاوت را به عهده شخص واگذار میکرد.
وقتی از بانو بهشتی پرسیدیم که میگویند خانم شهید بهشتی زمانی که در المان بودند چادر سر نمی کردند و یک مانتوی بلند حجاب ایشا ن بوده گفت: بله درست است چون شهید بهشتی حجاب را فقط در چادر نمیدیدند و پس از آن هنوز هم تمام دختران و نوههای شهید بهشتی از بانوانی هستند که در حال حاضر پوشش آنها چادر است.
بهشتی، یک روحانی که شیک زندگی میکرد!
خاطره معروف رضا کیانیان بازیگر معروف سینما را حتماً شنیدهاید، وقتی که او روزی به دیدار بهشتی در منزلش میرود و در اتاق پذیرایی خانه بهشتی مبل بود و بوی عطر میآمد. این تصویر با تصوری که از یک انقلابی میرفت در آن زمان چنان ناسازگار بود که کیانیان به بهشتی میگوید: «شما چطور انقلابی هستید که اتاقتان مبله شده است و این طور زندگی میکنید؟
جالب است که پاسخ بهشتی به کیانیان را بشنویم؛ وقتی که بهشتی میگوید: رضا جان تئوریهای انقلاب این طور نیست که تو فهمیدهای؛ تو نمیتوانی زیبایی و رفاه را نفهمی و بعد از انقلاب رفاه را به وجود آوری؛ باید تمرین کنیم که زندگی خوب چطوری است تا بتوانیم زندگی خوبی به مردم بدهیم
به گفته رضا کیانیان شهید بهشتی درادامه اشاره میکند که ما اگر نفهمیم خوبی چیست هیچ وقت نمیتوانیم خوبی را به مردم هدیه کنیم.
بهشتی ابتدا قربانی ترور شخصیتی شد نه ترور فیزیکی
حسن روحانی، رئیس جمهور کشور معتقد است که شهید بهشتی قبل از شهادت، ترور شخصیت شد؛ وی در مرسم هفته قوه قضائیه با تاکید بر این نکته که شهید بهشتی قبل از شهادت ترور شخصیت شد، اظهار کرد: کمتر مسجد و محیطی بود که ما از آیت الله شهید بهشتی تعریف کنیم و عدهای با او مخالفت نکنند، اما او به راهش ادامه داد.
روحانی به زمان امروز اشاره کرد و گفت: متاسفانه بعد از گذشت سالیان دراز، هنوز بداخلاقیها ادامه دارد و افرادی هستند که پیشرفت آنها به حرف زدن و مسایل را واژگونه مطرح کردن و اتهام و درشت گویی داشتن بستگی دارد و برخی هم انها را انقلابی میدانند.
بهشتی قربانی تصویری شد که او را فئودال و سرمایهدار میدیدند و دیگری تصوری که نمیتوانست او را مرفه و مرتب ببیند و اینکه شخصی بود که نسبت به خودش از نظر علمی، زمانی که در آن زندگی می کرد جلوتر بود.
ما چقدر صبر داریم؟
بارها بر علیه او شعار میدادند و باز او صبر میکرد؛ حرفها و شعارهایی که بدون شک ما طاقت شنیدن آن حتی یک بار نداریم، چه برسد به آنکه بارها و بارها آن را بشنویم.
به کتاب 110 دقیقه تا بهشت میرویم که میگوید: به او میگفتند انحصار طلب، دیکتاتور، مرفه، پولدار. دوستانش دوستانه گفته بودند چرا جواب نمی دهی؟ تا کی سکوت؟ میگفت مگر نشنیدهاید قرآن میگوید "اِنّ الله یدافعُ عن الذینَ امنوا". یعنی وظیفه من این است که ایمان بیاورم، کار خدا این است که از من دفاع کند دعا کن من وظیفه خودم را خوب انجام بدهم خدا کارش را خوب بلد است.
در بخش دیگری از این کتاب آمده است: یکی به شریعتی توهین میکرد؛ بهشتی سرخ شد. گفت حق نداری راجع به یک مسلمان اینطور حرف بزنی؛ هول شدند چند نفر حرف تو حرف آوردند که یعنی بگذریم، گفت "شریعتی که جای خود به غیر مسلمان هم نباید توهین کنید."
بنی صدر از سفر داخلی یک راست آمد جلسه، خندید گفت "همه شعار میدادند بهشتی، بهشتی، طالقانی رو تو کشتی" بهشتی چیزی نگفت؛ نه در جلسه و نه بعد از آن میگفت "حق نداریم به رئیس جمهور تعرض کنیم".
این کتاب در بخش دیگری از خاطرات خود ادامه میدهد: بنی صدر که فرار کرد، زنش را دستگیر کردند زنگ زد که زن بنی صدر تخلفی نکرده باید زود آزادش کنی؛ دآزادش نکردند گفت با اختیارات خودم آزادش میکنم؛ میگفت "هر یک ثانیه که در زندان باشد گناهش گردن جمهوری اسلامی است".
صد و ده دقیقه تا بهشت روایت میکند: شعار مرگ برها پس از انقلاب به سوی کسی نشانه رفت که وقتی "مرگ بر شاه" همهگیر شده و شعار جدید "شاه..." میچرخید تا بین انقلابیون جا باز کند، کسی که برآشفت بهشتی بود که گفت: "رضاخان ازدواج کرده، این شعار حرام است، از پلکان حرام که نمیشود به بام سعادت حلال رسید."
بهشتی همواره این مسائل را تحمل میکرد و این خاطرات در بسیاری از کتابهای مختلف، بارها به چاپ رسیده است؛ با این حال باید پرسید که واقعا ما چقدر صبر داریم؟ وقتی از بانو بهشتی در مورد شایعات پرسیدیم گفت: شهید بهشتی صبر عجیبی داشت و دلیل تمام پرسشهای ما را یک جا ختم به این کرد که او شخصی روشنفکر بود و منافق و دشمن نمیتوانست کسی بالاتر از خودش را ببیند.
هنوز هم بهشتی مهجور است
33 سال از شهادت دکتر بهشتی این روحانی روشنفکر می گذرد اما هنوز هم آن طور که باید حق مطلب برای او ادا نشده است؛ بسیاری از انقلابیها هستند که در میان مردم شناختهتر به شمار میروند و مردم و عموم نسبت به آنها شناخت بیشتری دارند اما دکتر بهشتی یکی از انقلابیهائی است که باید گفت حق مطلب، آن طور که شایسته او بوده، برایش ادا نشده است.
این را بانو بهشتی نیز معتقد است اگر چه به تسنیم گفت: برای بهشتی این چیزها مهم نیست چون او با خدا معامله کرده بود.
برای نسل جوان آشنایی با متفکرانی همچون بهشتی لازم است شناخت این افراد با خاطرات افراد از بهشتی و خواندن کتابهای او لازم است
انتهای پیام/ ب