سالروز حادثه سوء قصد به جان حضرت آیت اللَّه "خامنهای" در مسجد ابوذر
خبرگزاری تسنیم: مقام معظم رهبری که در آن وقت، نماینده امام خمینی(ره) در شورای عالی دفاع و نیز امام جمعه تهران بودند، با روشنگریهای خویش، مردم را نسبت به ماهیت پلید این گروهکها آشنا و نظرات آنان را در سخنرانیها مطرح میساختند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، رویدادهای تاریخی امروز جمعه 6 تیرماه سال 1393 به شرح زیر است:
رویدادهای مهم این روز در تقویم خورشیدی ( 6 تیر 1393 )
• قتل "قائم مقام فراهانی" از رجال نامدار دوره قاجار و صدر اعظم محمدشاه قاجار (1214ش)
محمدشاه قاجار چون به پادشاهی رسید، وزارت خود را به پیشکارش میرزاابوالقاسم فراهانی داد. او وزیری با تدبیر و با نفوذ بود. اما چون محمدشاه مردِ ضعیفالنفسی بود در اداره امور مملکت به رأی او کمتر توجه داشت.
وی در مقام صدارت اعظمی، شاهزادگان خودسر قاجار را با خشونت و قساوت رام ساخت. قائم مقام با همه هوش و کفایت، کاردانی، قدرت بر تقریر و تحریر، درایت در امور اجتماعی و سیاسی و احاطه عجیب بر ادب فارسی و عربی، مردی خودپسند و مغرور بود که در پیشبرد مقاصد خود از کشتن و کور کردن مخالفان و دروغ و نیرنگ خودداری نمیکرد و در این راه، دوست و دشمن نمیشناخت. این هیبت و صلابت و قدرت و برّندگی که خواه ناخواه با سنگدلی و حقناشناسی و استبداد رأی و بلندپروازی و خودپسندی و دریدگی همراه بود موجب شد قائم مقام در بین طبقات مردم، محبوبیتی در خور نداشته بلکه همواره مورد حسد و بغض درباریان و بدگمانی شاه قاجار باشد. حسودان و دشمنان قائم مقام، سرانجام محمدشاه را به اعدام او موافق کردند و با کمک حاج میرزا آقاسی فرمان قتل قائم مقام را از شاه گرفتند.
او را در شب آخر صفر 1251 ق برابر با ششم تیرماه 1214ش با دستمالی خفه کرده و جسدش را در حرم شاه عبدالعظیم دفن نمودند. قائممقام فراهانی علاوه بر مقام سیاسی، دارای تبحّر علمی در بسیاری از فنون، مخصوصاً علوم و فنون ادبی و سادهنویسی بود و سبکی جدید در نثر فارسی به وجود آورد. از آثار مشهور این سیاستمدار و نویسنده ایرانی میتوان به کتابهای منشات، جلایر نامه و دیوان اشعار او، اشاره کرد.
• قیام مردم تبریز به رهبری ستارخان و باقرخان علیه استبداد محمدعلی شاه قاجار (1287 ش)
بیاعتنایی محمدعلی شاه قاجار به مشروطیت و مخالفت با مشروطهخواهان و سرکوبی آنان و نیز به توپ بستن مجلس شورای ملی، مردم ایران را به شورش واداشت و در این راه، مردم تبریز از دیگران پیشی گرفتند.
در این میان دو تن از رادمردان تبریز به نامهای ستارخان (سردار ملی) و باقرخان (سالار ملی) به جمع مردم پیوستند و به رهبری قیام مردمی پرداختند. این دو با همراهی مردم، در مقابل قشون عظیم محمدعلی شاه قاجار به مدت یازده ماه مقاومت کرده و از ورود نیروهای دولتی به شهر ممانعت مینمودند.
در اواخر، چون کار اهالی تبریز به خاطر محاصره و نرسیدن آذوقه سخت شده بود، پس از مذاکره با نمایندگان روس و انگلیس و تصویب آن دو دولت، قرار بر این شد که عدهای از نیروهای روس وارد تبریز شوند. با ورود نیروهای روسیه به تبریز، محاصره این شهر پایان یافت و قشون غارتگر محمدعلی شاه از اطراف تبریز متفرق شدند. در عین حال، چون به دلیل حضور قوای روس در تبریز، موقعیت خطرناکی برای ستارخان و باقرخان ایجاد شده بود، این دو به همراه تعداد دیگری از آزادی خواهان به سفارت عثمانی در تبریز پناهنده شدند.
• سوء قصد به جان حضرت آیت اللَّه "خامنهای" امام جمعه تهران در مسجد ابوذر (1360ش)
بعد از تشکیل نظام جمهوری اسلامی در ایران، توطئههای استکبار جهانی علیه حکومت نوپای اسلامی فزونی گرفت و باتجهیز و تقویت گروهکها و جریانات ضد انقلاب، درصدد نابودی نظام اسلامی برآمد.
در همین راستا، عوامل ضد انقلاب که تا چندی قبل، با حیله و تزویر، خود را انقلابی معرفی میکردند، نقاب از چهره برداشتند و با سوء استفاده از موقعیت به وجود آمده، به سلب آسایش و امنیت مردم مشغول شدند.
یکی از این گروهها، سازمان منافقین خلق (مجاهدین خلق) بود که با ترور شخصیتهای اسلامی و انقلابی، سعی داشت به اهداف پلید و شومِ خود دست یابد. مقام معظم رهبری که در آن وقت، نماینده امام خمینی(ره) در شورای عالی دفاع و نیز امام جمعه تهران بودند، با روشنگریهای خویش، مردم را نسبت به ماهیت پلید این گروهکها آشنا و نظرات آنان را در سخنرانیها مطرح میساختند.
همین امر، موجب گردید که گروهک منافقین، از میان بردنِ معظمٌ له را در برنامه کار خود قرار دهد. در نهایت در ششم تیرماه 1360، حضرت آیتاللَّه خامنهای که به منظور ایراد سخنرانی در مسجد ابوذر واقع در میدان ابوذر در شرق تهران حضور داشتند، در حین پاسخگویی به پرسشهای حاضرین، بر اثر انفجار بمبی که توسط منافقین در یک دستگاه ضبط صوت کار گذاشته شده بود، از ناحیه کتف، گردن و دست به شدت زخمی شدند و به بیمارستان منتقل گردیدند. اما ایشان به طور معجزهآسایی زنده ماندند و این از الطاف الهی بود که این گنجینه گرانمایه و عزیز برای رهبری امت اسلام بعد از حضرت امام، حفظ شود تا سکاندار شایسته و لایقی جهت هدایت کشتی انقلاب اسلامی در اقیانوس متلاطم تحولات جهانی باشند. کینهتوزیهای منافقین همچنان ادامه یافت و فردای آن روز با منفجر کردن دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی، جنایتی دیگر را ورق زدند.
رویدادهای مهم این روز در تقویم هجری ( 29 شعبان 1435 )
• درگذشت "ابن مُنذر" فقیه و محدث مسلمان(318 ق)
ابن مُنذر فقه و حدیث را از دانشمندان برجسته آموخت و پس از آن عازم شهر مکه شد. او ضمن استماع حدیث و دانشاندوزی، تا پایان عمر در این شهر مقدس سُکنی گزید و به تالیف کتب متعدد همت گماشت. الاجماع در فقه و الاشراف در حدیث در زمرهی آثار ابن مُنذر میباشند.
• تصویب متمم قانون اساسی و تاییدِ آن توسط محمدعلی شاه قاجار(1325ق)
چون 51 فصلی که بهنام قانون اساسی در دوران مظفرالدینشاه تنظیم شد، وافی به مقصود نبود و در این قانون از وظایف مردم نسبت به دولت و بالعکس سخنی نرفته بود، بنابراین برای نوشتن متمم قانون اساسی، کمیسیونی تشکیل گردید و آن قانون در 107 اصل تنظیم شد و برای امضا تقدیم محمدعلیشاه قاجار گردید. • محمدعلیشاه قاجار از همان آغاز کار، مصمم به برانداختن مشروطیت بود، اما بهانهای در دست نداشت.
اما در جریان سوءقصدی که به وی شد، بهانه لازم را بهدست آورد و آن را به گردن آزادیخواهان انداخت، تا اینکه سرانجام پس از ماهها کشمکش میان مجلس و دربار و عدم دسترسی به نتیجه مطلوب، در روز سهشنبه دوم تیرماه 1287ش برابر با 23 جمادیاول 1326ق، هنوز آفتاب طلوع نکرده بود که قشون محمدعلیشاه به سوی مجلس روان شدند و راههایی را که به مجلس منتهی میشد، بستند. مجاهدان که در میدان بهارستان بودند در سنگرهای خود به حال آمادهباش درآمدند. چون خبر به گوش حضرات آیات بهبهانی و طباطبایی، از رهبران روحانی مشروطه رسید، با بیپروایی و دلیری از خانه بیرون آمدند و خود را به مجلس رسانیدند تا شاید از وقوع حادثه جلوگیری نمایند.
ناگهان مجلس شورای ملی که هنوز مدت زیادی از بدو تشکیل آن نمیگذشت به دستور محمدعلیشاه مستبد و توسط کلنل لیاخوف، افسر روسی به توپ بسته شد. در پی این حمله، نعش خونین آزادیخواهان، صحن بهارستان را پر کرد و صدای ناله و فریاد از هر سو به گوش میرسید. مجاهدان نیز مردانه، تفنگ در دست گرفته و از خود و مجلس دفاع میکردند. جنگ در حدود چهار ساعت به طول انجامید و سرانجام به نفع شاه پایان یافت.
در این ماجرا، محمدعلیشاه که مورد حمایت دولت روس بود به اعدام و تبعید و زندانی کردن نمایندگان مجلس پرداخت. شاه دستور داد که آقا سیدعبدالله بهبهانی را به کرمانشاه تبعید کرده، آیتالله سیدمحمد طباطبایی را در شمیران خانهنشین نمایند. عدهای از آزادیخواهان را، زنجیر به گردن انداخته و کشانکشان به باغشاه بردند.
از میان این جمع، تنها ملکالمتکلمین و میرزاجهانگیرخان صوراسرافیل از مشروطهطلبان مشهور و مخالف استبداد قاجاری را به حضور شاه آوردند. وی پس از اینکه مدتی به آن دو دشنام داد، دستور قتل هر دوی آنها را صادر کرد. یک روز پس از به توپ بستن مجلس، محمدعلیشاه قاجار برای ایجاد رعب در میان مردم و تعطیلی اجتماعات و انجمنهای ملی، حکومت نظامی را در تهران اعلام کرد.
براساس این فرمان، لیاخوف روسی فرماندهی نیروهای قزاق مأمور شد تا با استفاده از نیروهای گارد قزاق، افراد مسلح را در شهر بازداشت کنند. طی این فرمان، تجمع مردم در شهر ممنوع گردید و به مأموران دستور داده شد تا با شلیک گلوله مانع از اجتماع افراد شوند. همچنین برای جلوگیری از تحصن مردم در سفارتخانهها یا حرم حضرت عبدالعظیم در ری، عفو عمومی اعلان نمودند. هدف از این کار، فریفتن مشروطهخواهان متواری بود، چنانکه بدینوسیله، عده بسیاری دستگیر شدند. در این واقعه بیش از سیصد تن از مجاهدان، آزادیخواهان و مشروطهطلبان کشته و پانصد تن دیگر زخمی و تعداد زیادی بازداشت شدند.
همچنین انجمنها تعطیل، روزنامهها توقیف و مشروطیت دوساله ایران به پایان رسید. بدینترتیب مجلس، منحل شد و دوره استبداد صغیر آغاز گشت.
با آغاز استبداد جدید - که بهدلیل عمر کوتاه آن، استبداد صغیر نامیده میشود - بسیاری از روشنفکران غربگرا، صحنه مبارازت را رها نموده و یکبار دیگر جنبش مردم ایران با الهام گرفتن از روح مذهب و رهبری روحانیت، در اندک مدتی به اوج خود رسید.
در این حال، مردم، در تهران و شهرستانها، دست به دفاع مسلحانه زده و در نهایت توانستند با محاصره پایتخت، آن را به تصرف خویش درآورند. انگیزه و محرک اصلی مردم در این قیام، دستورالعملهایی بود که از طرف علمای بزرگ، بهویژه از نجف اشرف بهدست مردم میرسید.
این بیانیهها و روشنگریها بود که بر مبنای وظیفه شرعی، مردم را در سراسر ایران، به مقاومت در برابر استبداد برانگیخت و علیرغم حکومت نظامی، به دفاع مسلحانه واداشت تا اینکه سرانجام، استبداد برای بار دوم سقوط کرد.
در این میان، با برافراشته شدن دو پرچم روس و انگلیس بر سردر عمارت سفارت روسیه که شاه فراری مستبد را پناه داده بود، برای چندمینبار ماهیت سیاستهای هماهنگ و مداخلهجویانه روس و انگلیس روشن گردید. دوران استبداد صغیر، یک سال و 22 روز به طول انجامید و سرانجام با خلع محمدعلیشاه و آغاز انتخابات دوره دوم مجلس شورای ملی پایان یافت.
• رحلت "ابن نعیم" فقیه و راوی اخبار تاریخی (219 ق)
فضل بن دوکین معروف به ابننعیم محدث، فقیه و راوی اخبار تاریخی در سال 130 ق در عراق به دنیا آمد.
او از راویان بسیار معتبر حدیث به شمار میرود و مورد احترام و اعتماد علمای اسلام است کتاب الصلاة از اوست. همچنین دوکتاب المناسک والمسایل الفقه را به او نسبت دادهاند.
• ارتحال عارف وارسته "شیخ باقر بهاری همدانی" (1333 ق)
شیخ محمدباقر بن محمد جعفر بهاری همدانی از علمای قرن چهاردهم هجری در سال 1277 ق در شهرستان بهار از توابع همدان به دنیا آمد. وی پس از پایان تحصیلات مقدماتی، راهی نجف اشرف شد و در نزد ملا حسینقلی همدانی به سطوح بالای علمی دست یافت.
شیخ محمدباقر همدانی پس از بیست سال توقف در نجف، به همدان بازگشت و تا پایان عمر در آن شهر زیست. از این عالم برجسته بیش از چهل اثر به جای مانده است که البَیان فی حقیقةِ الایمان، نثارُاللُّباب و حاشیه بر قوانین الاصول و ایضاحُ الخطا از آن جملهاند.
شیخ محمد بهاری سرانجام در پنجاه و شش سالگی دارفانی را وداع گفت و در همدان مدفون گشت.
• ورود نیروی ارتش سرخ شوروی به بندرانزلی(1333 ق)
نیروی ارتش سرخ شوروی در 29 شعبان سال 1338 قمری با شلیک چند گلولهی توپ در بندر انزلی پیاده شدند؛ در حالی که انگلیسیها در غازیان استحکامات داشتند و به اعتقاد محافل نظامی، اگر مقابله میکردند میتوانستند مانع ورود شوروی شوند.
منظور انگلیس، کشاندن نیروی ارتش سرخ به داخل کشور و به دنبال آن برپا کردن هیاهو و رعب و وحشت بود تا مردم ایران قرارداد 1919 را بپذیرند. نیروی ارتش سرخ پانصد پیاده و دویست سواره بود و با جمعی که تدریجاً اضافه شدند به دو هزار نفر میرسیدند.
• رحلت بانو نصرت امین از زنان فقیه و دانشمند (1403ق)
بانو نصرت امین در سال 1265 هجرى شمسى در شهر اصفهان دیده به جهان گشود. از چهار سالگى به مکتبخانه رفت تا به فراگیرى قرآن و زبان فارسى بپردازد و این زمانى بود که در زمینه تحصیل علوم و معارف دینى بالاتر از سطح روخوانى قرآن هیچ مجال و زمینه اى براى حضور زنان نبود؛ بخصوص در سالهاى 1280 به بعد که تحصیل علم براى پسران هم آسان و میسر نبود تا چه رسد به دختران .
او در 15 سالگى به ازدواج و همسرى پسر عمویش درآمد. اما زندگى خانوادگى و تربیت فرزندان در فراگیرى دانش او اثرى نگذاشت و آن چنان در جهت کسب علوم دینى از خود جدیت نشان داد که موافقت و مساعدت اطرافیان بویژه همسر خویش را براى ادامه تحصیلات در علوم دینى (فقه و اصول ) و زبان عربى به دست آورد.
در این زمان او بیست ساله بود. مهمترین استاد ایشان که فقه و اصول و حکمت را به وى آموخت ، آیت الله نجف آبادى بود. بانو امین از زمان کودکى که اهل ذوق و تفکر و تدبر در موجودات و آثار حق تعالى و از عشاق پروردگار کریم بود، در حین تحصیل حکمت به کشف و شهود نیز نائل مى گردید و در این رابطه بهترین سند و گواه آثار تفسیرى ایشان کتاب اربعین الهاشمیه و نیز نفحات الرحمانیه است .
به دنبال انتشار کتاب اربعین هاشمیه در سن 40 سالگى از سوى آیت الله حائرى یزدى ، آیت الله محمد کاظم یزدى و آیت الله آقا میرزا اصطهباناتى شیرازى درجه اجتهاد گرفت و پس از شرکت در آزمون علما و مراجع تقلید وقت (آیت الله شیخ عبدالکریم قمى و آیت الله آقا سید محمد کاظم شیرازى ) که شامل سؤ الها و پاسخهاى بسیارى بود - تمامى آنها در کتاب جامع الشتات آمده است - از طرف آن آیات عظام ، درجه اجتهاد و قدرت استنباط احکام شرع را دریافت کرد و اولین بانوى مجتهده در جهان اسلام گردید.
رویدادهای مهم این روز در تقویم میلادی ( 27 ژوئن 2014 )
• امضای قرار داد صلح بین دولت تاجیکستان و مخالفان دولت در مسکو (1997م)
حدود یک سال پس از استقلال تاجیکستان در سال 1991م، جنگ داخلی در مورد نحوه اداره کشور میان اسلام گرایان و دولت مردانِ طرفدار روسیه در گرفت که خسارات و تلفات فراوانی بر جای گذاشت.
در این مدت، کشورهای منطقه و سازمان ملل متحد تلاش کردند آرامش را به این کشور آسیای مرکزی بازگردانند. حاصل این تلاشها، توافقنامهای بود که با وساطت ایران و روسیه در ماه مه 1997م در تهران امضا و در 27 ژوئن آن سال، در مسکو نهایی شد.
بر اساس این توافقنامه که بین امامعلی رحمانف رئیس جمهور و سید عبداللَّه نوری رهبر مخالفان اسلام گرای تاجیکستان به امضا رسید، سی در صد از سمتهای دولتی به مخالفان واگذار شد و نیروهای آنان نیز در ارتش تاجیکستان ادغام شدند. این توافقنامه به جنگ داخلی پنج ساله در این کشور خاتمه داد.
• پایان جنگ دوم تریاک بین چین و انگلستان (1860م)
در قرن نوزدهم میلادی، مخالفت امپراتوری چین با سیاست دروازههای باز برای بنادر، باعث نارضایتی انگلستان گردید. در این میان، با توقیف محموله تریاک انگلستان در چین در سال 1839م، جنگ اول چین و انگلیس به وقوع پیوست که به شکست چین منجر گردید. پس از پایان جنگ اول تریاک، علیرغم اینکه انگلیسیها، امتیازات فراوانی از چینیها گرفته بودند، با این حال از این مصالحه رضایت نداشتند و به دنبال بهانهای برای اخذ امتیازات بیشتر بودند. از این رو به بهانه توقیف یک کشتی انگلیسی از طرف چینیها، روابط دو طرف باز هم تیره شد.
در این زمان، نخستوزیر انگلیس که مردی بهانهجو و مغرور بود خواستار عذرخواهی رسمی دولت چین گردید. وی بر این عقیده بود که منافع استعمار انگلیس در هر نقطه از عالم، باید به هر قیمتی حفظ شود. او این امر را نشانهای از قدرت و اعتبار انگلستان تلقی میکرد. در این حال علیرغم رفع توقیف کشتی انگلیسی، چون چینیها حاضر به عذرخواهی نشدند، این بار نیروهای انگلیسی به بهانه این امر واهی، با کمک فرانسه جنگی را در سال 1856م آغاز کردند که به جنگ دوم تریاک شهرت یافت.
در نهایت پس از چهار سال، هنگامی که قوای مهاجم در سال 1860م به پکن، پایتخت چین نزدیک شدند، چینیها تسلیم گردیدند و پس از انعقاد قرارداد صلح و اخذ امتیازات دیگر، تجارت تریاک بار دیگر آغاز گشت.
• تولد خانم "هِلِن کِلِر" نابغه نابینا و ناشنوای امریکایی (1880م)
خانم هِلِن آدامْزْ کِلِر، نابغه نابینا و ناشنوای امریکایى در 27 ژوئن 1880م در امریکا به دنیا آمد و در 19 ماهگی بر اثر بیماری، شنوایى و بینایى خود را از دست داد. در 6 سالگی، پدر و مادرش او را به نزد الکساندر گراهام بل، مخترع تلفن، بردند و از او یاری خواستند. گراهام بل، او را به یک معلم معرفی کرد و این معلم با جدیت به آموزش هِلِن به صورتهای مختلف پرداخت.
سرانجام از راه لمس انگشتان توانست با هلن ارتباط برقرار کند و چون هِلِن هوش و استعداد سرشار داشت، به زودی خواندن و نوشتن و حتی سخن گفتن خیلی ناقص را فراگرفت. او چنان در این زمینهها ترقی کرد که مایه شگفتی همگان شد و حتی زبان فرانسه و آلمانی را نیز فراگرفت. هِلن کِلِر توانست در 20 سالگی مقاله بنگارد و در 24 سالگی، برنده درجات علمی گردد.
هِلِن کلر کشف کرد که بسیاری از مردم او را دوست دارند. از این رو تصمیم به نوشتن زندگینامه خود گرفت و علاوه بر آن بیش از چهل کتاب، مقالات متعدد و رسالههای بیشمار درباره نحوه تفکر و تحصیل نوشت. او از دنیای خاموش خود برای تفکر و تصنیف آثار علمی، استفاده فراوان بُرد و از درآمد کارهای خویش، آموزشگاههای متعددی در امریکا و دیگر کشورها برای نابینایان تأسیس کرد. وی معتقد بود "هر چیز شگفتیهای خود را دارد حتی تاریکی و سکوت.من با لطف خدای خود آموختم در هر حالتی که هستم از آن خشنود باشم". هِلِن کلر سرانجام در سال 1968م در هشتاد و هشت سالگی درگذشت در حالی که او را دانشمندترین کور و کر دنیا لقب داده بودند.
• روز ملی و استقلال کشور افریقایی "جیبوتی" از استعمار فرانسه (1977م)
کشور جمهوری جیبوتی با 23/200 کیلومتر مربع وسعت، در شمال شرقی قاره افریقا در کنار خلیج عدن در جنوب تنگه باب المندب و در همسایگی کشورهای اتیوپی و سومالی واقع شده است.
جمعیت جیبوتی در حدود 650 هزار نفر که از تیرههای سومالیایى و عفار و اکثراً مسلمان میباشند. پیشبینی میشود که جمعیت جیبوتی تا سال 2025م به بیش از یک میلیون نفر برسد. زبان رسمی این کشور فرانسوی و عربی و پایتخت آن شهر جیبوتی و فرانک جیبوتی واحد پول آن است. از شهرهای مهم آن علی سبیح و تاجوره قابل ذکر است. این منطقه از قدیمالایام مسکونی بود و از قرن نهم میلادی، مسلمانان، اسلام را در آن، گسترش دادند و اقتصاد این کشور را تا قرن 16 در اختیار داشتند. بعد از آن پرتغالیها جایگزین شدند.
در نیمه دوم قرن نوزدهم، فرانسویها ضمن خرید بخشی از این منطقه، تسلط خود بر آن را آغاز کردند که مدت یک قرن به طول انجامید. بعد از جنگ جهانی دوم، قیام استقلالطلبانه مردم، فرانسه را وادار به پذیرش همهپرسی در این منطقه نمود. این همهپرسی در 27 ژوئن 1977م برگزار گردید و 85% مردم جیبوتی به استقلال رأی دادند. نظام سیاسی جیبوتی، جمهوری چند حزبی با یک مجلس قانونگزاری است. روز استقلال این کشور از فرانسه، به عنوان روز ملی این کشور نیز به شمار میرود.
• صدور رأی دیوان بینالمللی دادگستری علیه دخالت های امریکا در نیکاراگوئه (1986م)
دخالت دولت امریکا در منطقه امریکای مرکزی از سالهای بعد از استقلال این کشور آغاز شد. این مسئله در مورد نیکاراگوئه به دهههای نخستین قرن بیستم بازمیگردد که انقلابیون این کشور به رهبری سزار ساندینو دست به اسلحه برده و خواهان استقلالِ نیکاراگوئه بودند.
با پیروزی انقلاب و روی کار آمدن ساندینیستها در این کشور در سال 1979م، اقدامات دولت امریکا علیه حکومت انقلابی آغاز شد و در زمان ریاست جمهوری ریگان به اوج رسید. وی با قطع کمکهای اقتصادی به دولت و انجام حمایتهای مالی و تسلیحاتی از مخالفین دولت، در واقع جنگ با انقلابیون نیکاراگوئه را آغاز نمود. ادامه این روند که به دخالتهای آشکار و پنهان در امورِ داخلی نیکاراگوئه منجر گردید، نه تنها از سوی ملتهای مستضعف و دولتهای انقلابی بلکه از سوی مجامع بینالمللی نیز مورد اعتراض قرار گرفت.
در همین زمینه در 27 ژوئن 1986م دیوان بینالمللی دادگستری با صدور رأی نسبت به اقدامات دولت ریگان اعتراض نمود. رأی دیوان تصریح میکرد که دولت امریکا اصول حقوق بینالملل را نقض کرده است. در ادامه این رأی با اشاره به دخالتهای امریکا و کمکهای مالی و تسلیحاتی به شورشیان نیکاراگوئه، تأکید شده بود که این اعمال در واقع استقلال و تمامیت ارضی نیکاراگوئه را نقض نموده است.
دیوان بینالمللی دادگستری در این راستا خواهان جبران خسارات وارده بر این کشور شد. با این همه و علیرغم دیگر اعتراضات در سطح جهان، مخالفتهای امریکا با دولت انقلابی ساندینیستها ادامه یافت و سرانجام بعد از یک دهه حکومت، مخالفین دولت انقلابی که از حمایت و کمک امریکا بهره میبردند، توانستند حکومت این کشور را به دست گیرند.
• کودتای "شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی" ولیعهد قطر بر ضد پدر (1995م)
هنگامی که شیخ خلیفه بن حَمَد آل ثانی امیر سابق قطر در سوئیس به سر میبُرد، پسرش شیخ حَمَد بن خلیفه بن حَمد آل ثانی ولیعهد این کشور، با استفاده از این فرصت و با بهرهگیری از زمینه سازیهای قبلی در 27 ژوئن 1995م پس از خلع پدرش، قدرت را به دست گرفت و مجلس خانوادگی قطر نیز این انتقال قدرت را تأیید کرد.
شیخ خلیفه که از 1972م امیر قَطَر بود، تلاشهایی را برای باز پسگیری قدرت انجام داد که موفقیتآمیز نبود. کشور قطر، شبه جزیرهای کوچک در جنوب خلیج فارس و در همسایگی عربستان است که دارای منابع غنی گاز و نفت میباشد. نوع حکومت این کشور سلطنتی است و امیر، قدرت مطلقه را در دست دارد.
منبع: راسخون
انتهای پیام/