بکش تا کشته شوی!
خبرگزاری تسنیم: پیرو رصد هوشمندانه رهبر معظم انقلاب، «داعش» یک جریان نیست بلکه جزئی از یک نقشه است. این موضوع بایددر رصد امنیتی اوضاع منطقه نیز در نظر گرفته شود.
آنچه امروز در عراق می گذرد یک تراژدی غمبار است.مشاهده صحنه های دلخراش و حتی شنیدن اخبار مربوط به کشتار و آوارگی مردم شهرهای مختلف عراق دل هر انسان و مسلمان آزاده ای را به درد می آورد. حملات همه جانبه اعضای داعش به ملت عراق اعم از شیعیان، اهل سنت و کردها بیانگر خطر بزرگی است که نه تنها عراق، بلکه کل خاورمیانه با آن مواجه است.پس از ناکامی داعش در تصرف سامرا و دفاع غیرتمدارانه فداییان اهل بیت ( علیهم السلام ) از حرمین عسکریین ( علیهما السلام) ، داعش عملیات خود را به سوی مناطق شمالی عراق گسترش داد و شهرهای موصل،کرکوک، تکریت و...را اشغال کرد. هم اکنون درگیریهای ارتش و ملت عراق با نیروهای داعش به نقطه اوج خود رسیده است. اقدامات ناگهانی داعش در اشغال برخی شهرهای عراق به طور طبیعی تمرکز ذهن مخاطبان دغدغه مند تحولات امروز جهان اسلام را بر هم زده است.
از این رو لازم است در کنار رصد لحظه به لحظه وقایعی که در عراق رخ می دهد، تصویر شفافی از «صحنه نبرد واقعی در عراق» ترسیم کنیم. این صورتبندی اولیه، مقدمه ای لازم جهت رصد بازی دشمنان جهان اسلام در خاورمیانه است.در این خصوص لازم است نکاتی را به صورت جدی مدنظر قرار دهیم:
1-« بکش تا کشته شوی»یا «نابود کن و نابود شو» خمیرمایه نگاه استراتژیک ایالات متحده آمریکا نسبت به داعش را تشکیل می دهد. تئوریسینها و استراتژیستهای آمریکایی بارها به مقامات کاخ سفید اعم از دموکرات یا جمهوریخواه اعلام کرده اند که واشنگتن در راستای اعمال سیاستها و راهبردهای سیاسی و فرهنگی خود در جهان اسلام و خاورمیانه نیاز به «عوامل بر هم زننده» دارند. عوامل بازدارنده گروهها یا افرادی هستند که ماحصل و برآورد نهایی بازی آنها باید به سود غرب در منطقه و جهان اسلام باشد.عملیات داعش در عراق نیز در همین راستا قابل تحلیل و ارزیابی است. تقارن زمانی عملیات داعش در عراق با پیروزی بشار اسد در انتخابات سوریه و شکست مهره های وابسته به عربستان سعودی در انتخابات پارلمانی عراق به هیچ عنوان موضوعی تصادفی نیست. ناکامی غرب و مهره اصلی آن در منطقه یعنی ریاض از آنچه در خاورمیانه می گذرد، منجر به تحریک و تجهیز داعش از سوی آنان و تزریق دوباره بحران امنیت در منطقه شده است.
در چنین شرایطی ادعای آمریکا جهت کمک به دولت عراق در مقابله با داعش به یک طنز تلخ می ماند. از دید مقامات آمریکایی داعش باید در «خاورمیانه» دست به کشتار بزند و در همان محدوده جغرافیایی جهان اسلام نیز از بین برود. آمریکا در مواجهه با داعش تنها یک خط قرمز دارد و آن گسترش سطح عملیات داعش از «خاورمیانه» به غرب است. این در حالیاست که واهمه شدید مقامات امنیتی اروپا از بازگشت هزاران عضو اروپایی داعش به داخل مرزهای اتحادیه اروپا و حوزه شنگن نیز موضوعی نیست که بتوان آن را کتمان کرد.
2- ترسیم یک شبکه «حامی» و «پیرو» در قبال گروههای تکفیری و حامیان اصلی آنها امری ضروری و بدیهی است. به عبارت بهتر، تمرکز بر فعالیتهای داعش نباید منجر به نادیده گرفتن یا از آن بدتر، عدم رویت حامیان غربی و عربی داعش شود. رهبر معظم انقلاب اسلامی اخیرا در دیدار امیر کویت با اشاره به خطر گروههای تکفیری در منطقه، تأکید فرمودند:
«متأسفانه برخی کشورهای منطقه متوجه خطری که گروههای تکفیری در آینده برای خود آنها ایجاد خواهند کرد، نیستند و همچنان در حال حمایت از این گروهها هستند.برخی کشورهای منطقه اکنون با کمک به گروههای تکفیری، از کشتار و جنایات آنها در سوریه و برخی کشورهای دیگر حمایت میکنند اما در آینده نه چندان دور، این گروهها بلای جان همان کشورهای حامی خواهند شد و در نهایت مجبور خواهند بود که با هزینه زیاد، آنها را از بین ببرند.»
همان گونه که از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی استنباط می شود، حامیان گروههای تکفیری در نهایت ناچار خواهند بود هزینه سخت و فزاینده از بین بردن مهره های خود را بپردازند. دلیل این مسئله کاملا واضح است. گروههای تکفیری و متصلب ، پس از مدتی «قابلیت تاثیرپذیری»خود را از دست داده و در مقابل بر «قابلیت طغیانگری» خود می افزایند. دقیقا مانند آنچه در خصوص طالبان و ایالات متحده آمریکا رخ داد. چنانچه زبیگنیو برژینسکی مشاور امنیت ملی ایالات متحده آمریکا در دوران ریاست جمهوری جیمی کارتر اعتراف کرده است، القاعده ساخته و پرداخته دست ایالات متحده آمریکا بوده است اما امروز در مقابل آن قرار دارد. بدیهی است که منظور اصلی برژینسکی مربوط به قسمت غیر قابل مدیریت «القاعده » است. واشنگتن برای برخی اعضای طالبان و القاعده از یک «حامی» به یک « هدف» تبدیل شده است. در چنین شرایطی نباید از حملات بوش پسر و نومحافظه کاران به افغانستان در سال 2001 میلادی متعجب شد! در آن زمان اساسا بحث «نابودی تروریسم» موضوعیتی نداشت و تنها نگرانی و دغدغه بوش و تونی بلر نخست وزیر وقت انگلیس، از بین بردن و محدودسازی بخش غیر قابل کنترل طالبان و القاعده بود. هدفی که امروز پس از گذشت 13 سال از اشغال افغانستان و در آستانه خروج نیروهای ناتو و آمریکا از این کشور ، غرب به آن نائل نشده است!
3- در اندیشه حضرت امام خمینی ( ره) ، ما با کلید واژه و مفهومی متعالی به نام «امت اسلامی» مواجه هستیم. در چنین شرایطی هر آنچه منجر به تفرقه، چند دستگی و نزاع در جهان اسلام و میان کشورهای اسلامی شود مذموم و نکوهیده است. مقام معظم رهبری در سال گذشته و قبل از اینکه تحرکات داعش و گروههای تکفیری تا این اندازه در عراق تشدید شود، در این خصوص هشداری جدی دادند. ایشان تاکید فرمودند :
« یکی از خطرناکترین چیزهایی که نهضت بیداری اسلامی را تهدید میکند، اختلافافکنی و تبدیل این نهضتها به معارضههای خونین فرقهای و مذهبی و قومی و ملّی است. این توطئه هماکنون از سوی سرویسهای جاسوسی غرب و صهیونیسم، با کمک دلارهای نفتی و سیاستمداران خودفروخته، از شرق آسیا تا شمال آفریقا و بویژه در منطقهعربی ، با جد و اهتمام دنبال میشود و پولی که میتوانست در خدمت بهروزی خلق خدا باشد، خرج تهدید و تکفیر و ترور و بمبگذاری و ریختن خون مسلمانان و برافروختن آتش کینههای درازمدت میگردد. آنها که قدرت یکپارچه اسلامی را مانع هدفهای خبیث خود میدانند، دامنزدن به اختلافها در درون امت اسلامی را آسانترین راه برای مقصود شیطانی خود یافتهاند و تفاوتهای نظری در فقه و کلام و تاریخ و حدیث را - که طبیعی و اجتنابناپذیر است - دستاویز تکفیر و خونریزی و فتنه و فساد ساختهاند.»
معظم له در سخنرانی اخیر خود نیز در مراسم سالروز رحلت امام خمینی (ره) فعال کردن «گروههای تروریستی» را از دیگر روشهای آمریکا برای مقابله با کشورهایی برشمردند که حاضر نیستند زیر بار زور آمریکا بروند.
پیرو رصد هوشمندانه رهبر معظم انقلاب، «داعش» یک جریان نیست بلکه جزئی از یک نقشه است. این موضوع بایددر رصد امنیتی اوضاع منطقه نیز در نظر گرفته شود. «داعش» هم اکنون یک متغیر امنیتی مستقل محسوبنمی شود بلکه متغیری وابسته به غرب و ارتجاع عرب است. از این رو در ریشه یابی امنیتی تحرکات داعش باید بر روی مصادر اصلی و حامیان واقعی آن متمرکز شد و تمرکز بر «صحنه عملیات میدانی در جنگ » ما را از « رصد جامع میدان نبرد واقعی» دور نکند.
4- آنچه امروز در عراق می گذرد، نه تنها تهدیدی برای امنیت این کشور مسلمان ، بلکه تهدیدی برای امنیت جهان اسلام محسوب می شود. همین مسئله لزوم نقش آفرینی علمای مسلمان را صدچندان خواهد ساخت. «تهدید داعش» بهترین فرصت برای پوست اندازی جهان اسلام و گذار از اختلافاتی است که وحدت جهان اسلام را در برابر انواع تهدیدات هدایت شده از سوی ایالات متحده آمریکا و رژیم اشغالگر قدس کم ثمر می سازد. در این خصوص کشورهای منطقه و جهان اسلام در مرحله نخست باید درک مشترکی نسبت به تهدیدات پیش روی جهان اسلام پیدا کرده و به مواجهه نظامی ، سیاسی و فرهنگی با این تهدیدات مشترک بپردازند. «داعش» در عراق و سوریهبزودی از بین خواهد رفت اما پاک کردن این لکه به معنای از بین رفتن کسی که این لکه ها را بر روی تصویر جهان اسلام می پاشد نخواهد بود! امروز پیروان آخرین و کامل ترین دین آسمانی وظیفه دارند با اتحاد حول محور همبستگی دینی ، نسبت به دفع تهدیدات منطقه ای که ریشههای برونمنطقه ای دارند اقدام کنند.بدیهی است که در این صورت دیگر کاری از دستان حامیان منطقه ای گروههای تکفیری نیز بر نخواهد آمد. همچنین نباید فراموش کرد که مواجهه با داعش ، صرفا مواجهه «دولت عراق » با یک «گروه تروریستی و تکفیری» نیست. شاید این پایین ترین سطح تحلیل از مناسبات و رخدادهای فعلی منطقه باشد. امروز مقابله با داعش باید بهدستمایه ای جهت مواجهه واقعی جهان اسلام با تهدیدات بیرونی و درونی خود و گذار از شرایط فعلی در راستای تحقق و تشکیل امت اسلامی واحده تبدیل شود. فرصتی اندک و مهم که همه مسلمین جهان و پیروان فرق مختلف اسلامی باید به درستی آن را درک کنند.
5- شرط غلبه دولت عراق بر پدیده شوم تروریسم، پاسداشت دستاوردهای دموکراتیک در ساخت حکومت ( پس از خروج اشغالگران) است. اتحاد بین اقوام احزاب و جریانات شیعی، اتحاد بین اقوام و مذاهب و اتخاذ موضع گیری واحد علیه تروریسم از الزامات توفیق در جنگ با تکفیریهاست. آیت الله سیستانی مرجعیت شیعه در عراق، با درک این واقعیت پرچم اتحاد و همگرایی در دست گرفته است. تاکید است ملت و نخبگان عراقی زیر این بیرق و علیه تروریسم با یکدیگر متحد شوند.
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.