وقتی خشکی زایندهرود، رونق پارچههای قلمکاری را میگیرد
خبرگزاری تسنیم: زایندهرودی که شریانش به هنر قلمکاری روی پارچه جان میدهد و سبب ماندگاری آن هنر میشود، در سالهای گذشته خشک شده و به دلیل خشکی آن، بسیاری از کارگاههای قلمکاری روی پارچه در این شهر هنرپرور تعطیل شدهاند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، استاد قالبها را بر روی پارچههای سپید با مشت دست میکوبد و با هر کوبیدن، قالبها ذوق خود را با تمامیت حک میکند، به قدری که ذوق و انگیزه او را میتوان از لابلای این بته جقهها و گلابتونها دید، نقش و نگارهائی که حکایت از زمانهایی دور دارد و به هر بینندهای نشان میدهد که چقدر ذوق و خلاقیت در تک تک گلهای این پارچه نهفته است.
همه این گلها رازهایی را با خود دارند، رازهائی که استاد با هر کوبیدن بر دل این پارچههای سپید نقش میبندد تا هنرش را ثبت کند، هنری که یا به فرا مرزها و یا توسط مهمانان داخلی به خانههای آنها میرود.
رنگها در هم آمیخته و غرق میشود تا با دستان هنرمند استاد اثری بدیع خلق شود اثری همانند قلمکاری بر روی پارچه...
وقتی مغول از پارچههای قلمکاری حمایت کرد!
قلمکاری بر روی پارچه، از پیشههای کهن و قدیمی ایران به شمار میرود که قرنها در اوج شهرت بوده است، این هنر به همراه نقاشی روی پارچه از دوره مغولها در ایران مرسوم شد و به همین دلیل است که در این دوره به دلیل حمایت و پشتیبانی خوانین مغولی پارچههای منقوش و چینی در بازارهای ایران فروش فوق العادهای پیدا کرده بود.
ایرانیان نیز برای رقابت با چینیها دست به ابتکاراتی زدند که از آن جمله ابداع نقاشی به روی پارچه یا به اصطلاح پارچههای قلمکار است، در دوره صفویه این هنر گسترش یافت.
در حقیقت میتوان گفت دوره پررونق این صنعت از زمان صفویه شروع و به اواسط عصر قاجاریه ختم شد، در زمان صفویه بیشتر لباسهای مردانه و زنانه از پارچههای قلمکار تهیه میشد و این پارچهها در آن زمان شهرت فراوان داشت.
این هنر امروزه تفاوتهایی را با گذشته پیدا کرده است که این تفاوتها در شیوه تولید آن است، در گذشته نقشها با قلم نقاشی بر روی پارچههای کتانی نقش میبسته، در حالی که به دلیل وقت گیری بیش از اندازه هنرمندان قالبهای چوبی را که از چوب درخت گلابی ساخته میشوند و طرحهائی را چون اسلیمی، ختایی، نقشهای هندسی، نقشهای شکارگاهی، بازی چوگان، نقشهای تخت جمشید همراه دارند به کار میگیرند.
قالبهائی با روایت داستانهای تاریخ
قالبهای قلمکاری روی پارچه را از چوب گلابی میسازند، چوب گلابی نرم بوده و به راحتی میتوان روی آن حکاکی کرد.
اما جالب اینکه این قالبها در تصاویری همانند قالبهای تصویر عشاق مانند یوسف و زلیخا، لیلی و مجنون، شیرین و فرهاد، خسرو و شیرین و قالبهای تصویر داستانهای کهن همراه با تصاویری از حیوانات مانند روباه و لک لک و گاهی صور وهمی و حیوانات خیالی برای بزرگ جلوه دادن حوادث و قالبهای تصویر آثار تاریخی مانند تخت جمشید، چهل ستون، سی و سه پل ،قالبهای تصویر حیوانات مانند طاووس، آهو، فیل، اسب، شتر، قالبهای تصویر مناظر طبیعت، قالبهای تصویر گل و بته و اسلیمی همه و همه آمدهاند تا نشان دهند این هنر ریشهدار است.
هنری پر کاربرد در جذب گردشگر
غلامعلی فیض الهی، عضو اتحادیه صنایع دستی اصفهان باور دارد که قلمکاری بر روی پارچه یک هنر پر کاربرد بوده که استفادههای بسیاری از آن میشود و به همین دلیل نسبت به سایر صنایع دستی در بازار از حال نسبتا خوبی برخوردار است و صرفا جنبه تزئینی ندارد.
این در حالی است که یک پیشکسوت هنر قلمکاری در این زمینه میگوید: قلمکاری بر روی پارچه نسبت به 4 سال قبل در رکود بوده واز 3 ماه پیش یعنی پس از 15 فروردین به بعد است که بازار این صنایع دستی بهتر شده است.
حامد زابلیان اظهار کرد: این رونق به دلیل این است که در این چند ماه گردشگران خارجی بیشتری از این شهر دیدن کردهاند و از این صنایع دستی خریداری میکنند.
قلمکاری میتواند به روزتر شود
قالبهای قلمکاری بر روی پارچه همه بر اساس سلایق زمان صفویه است، سلیقههای که مردم امروزی شاید همه آنها طالب این طرحها نباشند و بهتر است برای همه گیر شدن این هنر قالبها با طرحهای نوبه بازر روانه شود.
سازندگان قالب قلمکار تعدادشان کم است و استادان این هنر یا از بین رفتهاند و یا دیگر قادر به کارکردن نیستند، قالبسازان حاضر به خوبی و با مهارت تمام کار میکنند ولی طرحهائی را که حکاکی میکنند، در واقع تقلیدی است از نقشهای قدیمی، خودشان کمتر نقش جدیدی میآفرینند.
زابلیان با تائید این مطلب بیان کرد: اگر این هنر متناسب با سلیقههای امروزی به روز شود، رونق بهتری پیدا میکند.
وی به زمانهای قدیم دراین باره اشاره کرد و گفت: در گذشته برای این هنر عدهای بودند که طراحی میکردند و عده ای دیگر قالب میساختند اما حالا دیگر به این شکل نیست چرا که دیگر طراحی نیست که طرح جدیدی طراحی کند.
این پیشکسوت هنر قلمکاری بر روی پارچه تصریح کرد: این به دلیل رکود شدیدی بوده که در این کار وجود دارد و فعالیت در این رشته در حال حاضر به صرفه نیست و نمیشود گروههائی طرح بزنند و گروهی قالب زنی کنند، امابا این حال ما در چند سال گذشته چند طرح و نوع جدید تولید کردهایم که با استقبال خوبی روبرو شد.
فیض الهی، رئیس اتحادیه صنایع دستی استان اصفهان نیز در این زمینه بیان کرد: در حال حاضر طرحهای جدید و با رنگ بندیهای جدید متناسب با سلیقه مشتریان در حال تولید و عرضه به بازار میشود.
هنری که در حق آن اجحاف شده است
متاسفانه در تبلیغ صنایع دستی در تمامی موارد و هنرها خوب عمل نکردهایم، هنرهائی که با تبلیغ و نیاز سنجی میتوان در بازار جهانی هم در آمد داشت و هم فرهنگی غنی خود ار به آنها نشان داد...
اصلیترین مشکل این هنر آن است که برای آن تبلیغات صحیح نشده است، این را استاد زابلیان نیز تائید میکند.
برای اثبات این موضوع میتوان به مراسمهایی اشاره کرد که نهادهای دولتی برای تجلیل از یک مقام، بیشتر صنایع دستیهای همانند مینا و یا قلمزنی هدیه میدهند، این در حالی است که به برخی از صنایع دستی مانند پارچه های قلمکار اجحاف میشود.
این که تمرکز هدیهها بر روی تعدادی از صنایع دستی خاص باشد، سبب میشود که معرفی این هنر به فراموشی رود و ارزش کار هنرمند مغفول میماند در صورتی که هنرو صنایع دستی به قدری ارزشمند است که بهائی برای دستان استاد و عشق او به هنرش را به هیچ وجه نمیتوان محاسبه کرد.
وقتی زاینده رود رونق پارچههای قلمکاری را میگیرد
همه چیز به هم ربط دارد، حتی وقتی که به این جمله معروف فکر میکنیم! وقتی که این بار حل مشکلات محیط زیست به پیشرفت هنر میتواند کمک کند.
خشکی زایندهرود همان سوژه داغ محافل، شریانش به هنر قلمکاری روی پارچه جان میدهد و سبب ماندگاری ان هنر میشود اما در سالهای اخیر به دلیل اینکه آبی در زایندهرود جریان نداشته و از آنجایی که پارچههای قلمکار باید در آب روان شستوشو داده شوند؛ این بار بر روی صنایع دستی اثر گذاشته و سبب شده بسیاری از کارگاههای قلمکاری روی پارچه با این اتفاق بسته شوند!
روانی آب و وجود ریگهایی که در اطراف رودخانه وجود دارد سبب میشود تا پارچهها با ملایمت خشک شوند و این به داشتن کیفیت خوب در این هنر کمک بسیاری میکرد.
اما فیض الهی، رئیس اتحادیه صنایع دستی استان اصفهان روزنهای امید به این هنر میدهد و میگوید: به دلیل خشکیزایندهرود، یک شخص در شهر خورزوق اصفهان با حفر یک چاه موفق به احیای این هنر شده و توانسته جبران خشکی و نبود آب برای شستوشوی این پارچهها را تا حدی برطرف کند و با یاین عمل توانسته در این برهه زمانی از نابودی هنر قلمکاری روی پارچه جلوگیری کند.
وقتی در تلاشها و امیدهائی که در هنر جریان دارد جستجو کنیم به این نتیجه میرسیم که باز هم اگر اتفاق خوبی در حال روی دادن است، این حرکت خودجوش خود مردم و هنرمندانی هستند که با عشق و علاقهای که برای ماندگاری صنایع دستی و یا هنر خود دارند فعالیت میکنند نه دلسوزی نهادی که وظیفه نگهداری از میراث و صنایع دستی ما را دارد...
انتهای پیام/ ب