تحول اقتصادی سیستان و بلوچستان با توسعه صنعت گردشگری مرزی
خبرگزاری تسنیم: سیستان و بلوچستان با برخورداری از مزیتهای نسبی فراوان مرز، فرهنگ غنی، کویر زیبا، دریا، مواهب طبیعی و جاذبههای منحصر بهفرد گردشگری، میراث فرهنگی، فصول چهارگانه و غیره در توسعه اقتصادی وکاهش نرخ بیکاری بسیار موثر و مفید است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از زاهدان، توسعه گردشگری به ویژه در کشورهای در حال توسعه میتواند یکی از عوامل مهم در رشد و عامل موثری برای مقابله با فقر و رکود در اقتصاد و موجب افزایش درآمد قشرهای مختلف، کاهش بیکاری و رونق اقتصادی و اجتماعی شود.
بخشی کردن گردشگری در سطح ملی با توجه به ظرفیتهای هر منطقه میتواند به توسعه مناطق منجر شود و میتواند با حمایت از سوی دولت در چارچوب منافع منطقهای و در واحد با برنامه توسعه ملی زیرساختهای مناسبی را برای توسعه و بومی سازی گردشگری فراهم آورد.
ایران کشوری پهناور با اقلیم و خرده فرهنگ ها و شرایط جغرافیایی متنوع است که از نظر زیست محیطی سیاحتی و اقتصادی قابلیتهای زیادی را در زمینه گردشگری دارد.
ضرورت افزایش درآمدهای عمومی کشور، مقابله با تورم، نیازهای جامعه و کاهش وابستگی اقتصاد کشور به درآمد حاصل از فروش نفت ایجاب میکند که استفاده از ظرفیتهای زیستی کشور، حفظ منابع طبیعی و صنعت گردشگری بیش ازپیش مورد توجه قرار گیرد.
از سویی نهادهای مرتبط با گردشگری در کشورمان، به عنوان یکی از داربستهای اصلی توسعه گردشگری تلقی میشوند. برقراری امنیت، ایجاد زیرساختها، تدوین و حمایت از قوانین، تربیت نیروی انسانی متخصص گردشگری و برقراری مناسبات بینالمللی، تنها بخشی از وظایف دولت برای توسعه گردشگری است.
این کارکردها، ارتباط مستقیم و یا غیرمستقیمی با جوامع محلی، گردشگران داخلی، گردشگران خارجی (بینالمللی) و فعالان بخش گردشگری دارد.
سیستان و بلوچستان با وجود داشتن مزیتهای نسبی فراوان از قبیل مرز، فرهنگ غنی، کویر زیبا، دریا، مواهب طبیعی و جاذبههای منحصر بهفرد گردشگری، میراث فرهنگی، فصول چهارگانه و … در استفاده از مزایای این همه نعمت خدادادی در برنامههای توسعه اقتصادی استان و افزایش شاخصههای دیگر رشد میتواند بسیار موثر و در کاهش نرخ بیکاری نقش موثری داشته باشد که آماده کردن زیرساختهای متناسب با فضای گردشگری و تقویت صنعت توریسم از مهمترین نیازهای استان در این زمینه است.
نبود جاذبههای مصنوعی و مبلمان شهری از چالشهای مهم در سیستان و بلوچستان است
و از طرفی یکی از مهمترین چالشهای فراروی استان نیز نبود جاذبههای مصنوعی و مبلمانهای شهری و روستایی است، چرا که زیبا بودن بافت شهری و روستایی از نقاط قوت جذب یا دفع گردشگران است.
رونق بازارچههای شهرهای مرزی استان نیز میتواند، جایگاه ویژهای از لحاظ ارزش اقتصادی و همچنین جذب گردشگران، به دلیل داشتن شرایط مناسب پیدا کنند. این بازارچهها، خلاء اقتصادی موجود در محدوده مرزها را جبران کرده و از خالی شدن حاشیه مرزها جلوگیری میکنند، که این امر خود میتواند در بالا بردن ضریب امنیت مرزها و جلوگیری از قاچاق، در آینده بسیار موثر واقع شود.
با راهاندازی بازارچهها و گذرگاههای مرزی و البته استفاده بهینه از ظرفیتهای اقتصادی مرزها، و بهکارگیری از توان بومی همان مناطق، وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم مرزنشین منطقه رونق مییابد.
توسعه اقتصادی مناطق دور افتاده و محروم در شهرهای مرزی با توجه به مقوله امنیت مرزی و بهرهگیری از قابلیتهای مرزنشینان در دفاع از حریم کشور، اهمیت بازارچههای مرزی را مطرح کرده و ارتقا داده و رونق خاصی به اقتصاد ساکنان حاشیه مرزهای رسمی میبخشد.
از طرف دیگر، بازارچهها پتانسیل تبدیل کردن شهرهای مرزی استان به شهرهایی با هدف گردشگری را نیز دارا هستند (سرباز، میرجاوه، چابهار و غیره) و میتوانند موجب توسعه این صنعت درآمدزا شوند. جذب گردشگر داخلی و خارجی موجب رشد و شکوفایی اقتصادی مناطق مختلف کشور میشود و در این زمینه بسترسازی مناسب به منظور تسهیل در امور خدماتی گردشگران یکی از مهمترین راههای جذب توریست داخلی و خارجی به شهرهای مرزی است.
امنیت نقاط مرزی در استان سیستان و بلوچستان با شرایط خاصی که دارد همواره در ملاحظات امنیتی جایگاه محوری داشته است. امروزه مفهوم امنیت و مؤلفههای امنیتساز دستخوش دگرگونیهای اساسی شده و رویکرد سنتی تأمین امنیت در نقاط مرزی با توسل به نیروی انتظامی جای خود را به روشهای دیگری داده است که به نظر میرسد تأمین امنیت در گرو تأمین حداقلهای زندگی مناسب و بهبود کیفیت زندگی در نقاط مرزی است و باید از ویژگیهای ژئواکونومیک و توریسم مناطق مرزی برای توسعه آنها استفاده کرد.
شناخت ظرفیتهای مناطق مرزی استان از راهکارهای مناسب در ارتقا امنیت مرزی است
شناخت ظرفیتهای مناطق مرزی استان و توجه به تقویت صنعت گردشگری به عنوان صنعت برتر با کارکردهای بسیار، یکی از راهکارهای مناسب برای ارتقا بخشیدن به امنیت مناطق مرزی است. مناطق و شهرهای مرزی استان غالباً داری جاذبههای کمنظیر گردشگری هستند که البته با توجه به ظرفیتهای بیشمار این منطقهی مرزی در شاخصهای موردنظر در توسعه دارای وضعیت مناسبی نیست و در گروه مناطق محروم کشور جای دارد اما در عین حال دارای جاذبههای بکر و فراوان برای توسعهگردشگری است که با اتکای به آنها میتوان در زمینهسیاستگذاری رشد و توسعه استان و معیشت مرزنشینان اهتمام ورزید.
لذا به نظر میرسد اولا جامعه استان نیاز به اجماع در یک باور اصیل به کارکردهای مرز در بخش گردشگری و نتایجی که میتواند در بخشهای دیگر جامعه مجسم شود و در کنار آن به یک عزم جدی و همگانی برای تشکیل پهنه گردشگری مرزی با اتکا به قابلیتهای مرزهای استان، ظرفیتهای مردمی، بازارچههای مرزی دارد و البته نیاز است بخشی از این بودجه که مصروف دیوار مرزی میشود، صرف توسعه زیرساختهای گردشگری و تربیت نیروی انسانی و توسعه بخش رسانه در این مناطق شود.
لازم است در این راستا کارهای زیرساختی این مناطق را شامل تامین آب آشامیدنی، سفره خانه و رستوران سنتی، ایجاد فضای سبز، ایجاد اردوگاههای اقامتی، برق، رمپ، مرحله به مرحله با همکاری سرمایهگذاران بخش خصوصی اجرایی شود.
بنابراین در زمینه شناسایی راهکارهای رشد و توسعه صنعت گردشگری مناطق مرزی استان نیاز به ارائه تعریفی مناسب و جامع از صنعت گردشگری و اهداف مورد نظر در این نقاط با مساعی جدی با اهل فن و متخصصین دانشگاهی وجود دارد و نیازهایی از جمله بسط و گسترش ارتباط و وسایل مدرن حمل و نقل، توسعه خدمات هواپیمایی و فرودگاهی و بهرهبرداری از راههای ارتباطی و مواصلاتی، بهبود تاسیسات بهداشتی و شبکههای آب و غیره، ایجاد سیستمی مدون برای تبلیغات گردشگری و معرفی فرصتهایی که از این بابت حاصل میشود و معرفی چهره واقعی استان و از بین بردن نگرشهای منفی به مناطق مرزی استان، افزایش امنیت مرزی مبتنی بر مشارکت مردمی و... میتواند موثر باشد.
یک جنبه مهم برنامهریزی که معمولا مورد تاکید قرار نمیگیرد، شرکت دادن عامه مردم در فرآیند برنامهریزی و تصمیمگیری است. زیرا برنامهریزی برای ساکنان یک ناحیه (یعنی مالکان اصلی منابع گردشگری آن ناحیه) انجام میشود و بنابراین باید به آنها فرصت داده شود تا در فرآیند برنامهریزی توسعه آتی گردشگری منطقه شرکت کنند و دیدگاهشان را در مورد نحوه توزیع منافع حاصل و نوع جامعهای که در آینده میخواهند در آن زندگی کنند، اظهار نمایند.
اگرچه درگیر کردن مردم در فرآیند برنامهریزی، مستلزم تخصیص زمان بیشتری برای فرآیند برنامهریزی است اما از آنجا که چنین صرف وقتی تضمین کننده حضور، حمایت و پشتیبانی ساکنان محلی، از برنامهریزی تنظیم شده و مشارکت سرمایه آنان در طرحهای توسعه است از هر نظر قابل توجیه خواهد بود.
آنچه انجام شده است در حد خود شایسته تحسین است معالوصف تا رسیدن به آنچه مطلوب است راه درازی در پیش است که مستلزم ارادهای متحد و همکاری با عناصر کاردان، مشتاق و متعهد است. امید که در کوتاه مدت، شاهد این یگانگی و توفیق باشیم.
مجتبی شجاعی- نویسنده و پژوهشگر سیستان و بلوچستان
انتهای پیام/