اظهارات «سنجدیها»، از اقتصاد بیمار سینمای کودک تا ضرورت تحول در سلیقه برنامهسازان
خبرگزاری تسنیم: «سوسن کرامتی» تهیهکننده و «نگار استخر» عروسکگردان و صداپیشه سنجد، سبد به دست به خبرگزاری تسنیم آمدند؛ سبدی که در آن نوستالژی ۲۰ ساله تلویزیونی «سنجد خبرنکار» آرام و بیصدا خوابیده بود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «سنجد خبرنگار» عروسک محبوب دو دهه گذشته که از سالیان دور تا به امروز با مخاطبان کوچک و بزرگ خود همراه بوده است به همراه نگار استخر عروسکگردان و صداپیشه «سنجد خبرنگار» و سوسن کرامتی تهیهکننده این برنامه مهمان خبرگزاری تسنیم بودند و درباره وضعیت امروز برنامههای کودک با تمرکز ویژه روی برنامههای عروسکی محبوب چند ساعتی گفتگو کردند.
تسنیم: الان موضوع ما درباره شبکههای ماهواره و نفوذ این شبکهها و ضربههایی است که به خانواده وارد میکنند. به نظرتان در مقابله با آنان چه اقداماتی باید انجام دهیم؟ چه بستری باید برای برنامه سازان ما فراهم شود؟
کرامتی: اولین کار در برنامه سازی این است که نباید اجازه ورود افراد غیرمتخصص به حوزه کودک داده شود. ما افراد متخصص بیکاری در گروه کودک داریم اما در مقابل آن افرادی هم داریم که به دلیل داشتن سرمایه وارد سازمان میشوند و بدون اینکه طرح آنها دیده شود، روخوانی میکند، مجوز صادر میکند. مرحله پیش تولید در این زمینه بسیار مهم است. به عنوان برنامه ساز میدانم اگر پیش تولید ادامه پیدا کند، روند تولید بسیار پیشرفت میکند. اگر روند تولید دوماهه باشد، به دلیل پیش تولید یک ماهه میشود. وقتی امروز مجوز گرفته شود و یک هفته بعد شروع به برنامه سازی کنید، نتیجه خوب نمیشود.
ما در حال دادن خوراک به بچهها هستیم که میتواند با ارزش یا کم ارزش باشد. میدانم که اگر تهیه کنندگی سنجد را به عهده نگیرم از خانم استخر میخواهند که فلان آقا تهیه کنندگی را به عهده بگیرد که افکار متفاوتی دارند. من فقط به محتوای درست، ایدهها و نظرات مخاطبان توجه میکنم. سازمان روی من سرمایه گذاری کرده و ورکشاپ در خارج از کشور رفتم. آن کسی که پول از بیرون سازمان میآورد هم میتواند فعالیت کند اما باید در کنار من قرار بگیرد و من هم سعی میکنم تجربیاتم را با آن شخص در میان بگذارم. این خوب نیست که تنها به صرف پول کاری به شخصی سپرده شود.
استخر: زمانی هم رقابتی بین برنامههای شبکه یک و دو برقرار بود و این خیلی دلچسب بود که هرشبکهای طبق سلیقه برنامه سازان خود کار میکرد و برای بینندگان هم یک تنوع ذائقه ایجاد میشد. فکر میکنم وقتی شبکه کودک قرارست به صورت تخصصی وجود نداشته باشد، هر شبکهای برنامه کودک خودش را دارد. مثلا کار کودک شبکه آموزش به نسبت بد نیست. وقتی گروه کودک شبکهها منحل شد، آنها هم به سمت و سوی دیگری رفتند. به هرحال نیروی متخصص کودک زیاد است. چند وقت پیش یک پیشکسوت عروسک ساز کودک به من گفت چرا با ما کار نمیکنید و من هم خیلی خجالت کشیدم. بهرحال شخصی که با سابقه است، دوست دارد براساس سواد و سابقهاش، برایش حرمت و احترام قائل شوند که بعضی اتفاقات باعث دلشکستگیها در این مدت شده است.
کرامتی: همان خانم برومند بعد از یک وقفه، شروع به ساخت سریال کرد اما دوباره به دلیل حس برنامه سازی نسبت به کودک، به سمت تولید کودک رفت.
تسنیم: نیازسنجی مخاطبان و نحوه کار شما چه طور اتفاق میافتد؟
استخر: سلیقه برنامه سازی باید در کشور ما تغییر کند و شاید مخاطب دیگر برنامه کودک عروسکی را دوست نداشته باشد. وقتی بچهای روبروی ماهواره مینشیند با انبوه و طیف متفاوتی از برنامه سازی روبرو میشود در حالیکه ما این تنوع برنامه سازی را در کارمان نداریم. برنامه سازی ما به این نحو شده است که خاله یا عمویی میآید و میایستد و بچهها در آن حکم دکور را دارند و در حد لوازم صحنه از بچه استفاده میشود و فقط در این حد است که مادران زنگ بزنند به فامیل تا بچهشان در تلویزیون دیده شود. سلیقه و ساختار برنامهها و بچهها باید تغییر کند. من شانس این را داشتم که داور دو جشنواره بین المللی کودک بودم و به همراه دختر 9 سالهام این برنامهها را میدیدم و از این تنوع حیرت زده میشدیم. این برنامهها خیلی ساده بود و مثلا قصه میمونی که در جنگل زندگی میکند و دیگری که در حال انقراض است را به زیبایی و تنها با یک فکر و دوربین خوب نشان داده شده بود.
سلیقه برنامه سازان ما افت کرده چون امکان دسترسی به فضای تجاری برایشان وجود ندارد. ما اصلا فیلم داستانی برای کودک نداریم و فیلم کوتاه برای کودک ساخته نمیشود. مثلا ماجرای یک بچه با مادربزرگش را بسیار ساده نشان داده بودند اما ما اینها را نمیبینیم و وارد دنیای کودکان نمیشویم. قطعا اگر بچهای خودش را برنامهها ببیند، برنامههای ما را هم میبیند. ما این تنوع برنامه سازی را نداریم و فکر میکنیم برنامه سازی خوب یعنی برنامه عروسکی ساختن که خسته کننده شده است. تمام عروسکها یک شکل و شبیه آدمها هستند و قصههای آنها هم بیشباهت به قصه آدمها نیست. عروسک یعنی ورود به دنیایی که از حالت رئال امکان ورود به آن وجود نداشته باشد و عروسک با خودش اعجابی میآفریند که ما آن را نمیبینیم.
سنجد خبرنگار است و ما به دنبال موضوعهای روز هستیم و احساس میکنیم بچهها از کنار حوادث و وقایع به راحتی عبور میکنند و حتی درباره اسباب بازی که برایشان خریده میشود، بیشتر از چندساعت خوشحال نیستند. شاید ریتم تند زندگی ما بچهها را هم مبتلا کرده است که حتی فرصت ایستادن به آنها نمیدهیم. خانم درویش به عنوان نویسنده برنامه این مسأله مدنظرشان بود که بچهها با مناسبتهای روز آشنا شوند؛ یعنی اگر روزی در دنیا روز خندیدن، نیکوکاری، درختکاری است، باید به آن اشاره کنیم. بنابراین اساس اصلی موضوعهای ما تقویم خودمان و تقویمهای دیگر است. ما سه یا چهار تقویم داریم. ما حتی روز جهانی لایه ازن داریم که خیلی اهمیت دارد بچهها با آن آشنا باشند. در بخش خبری پدربزرگ به این مناسبت اشاره میکند، عمه سنجد آن را به صورت بامزهتر بیان میکند و سنجد همان موضوع را از بچهها میپرسد. روزهای آخر مهمانان عینک فروش و دختری که کتاب نوشته بود، داشتیم که تا اینجا تعهد ساخت برنامه تمام شده است و باید ببینیم بعدها چه اتفاقی میافتد.
تسنیم: لطفا به بحث خبرگزاری سنجد اشاره کنید و درباره آن توضیح دهید.
استخر: به بچهها گفتیم که اگر 5 یا 10 خبر به ما بدهید، خبرنگار سنجد میشوید و یک کارت دریافت میکنید. این در اصفهان اتفاق خوبی بود که بچهها آمدند و کارت گرفتند. این به بچهها کمک میکند دقیقتر باشند و اتفاقات ساده را ببینند. قرارست تولد بچهها به آنها تبریک گفته شود که جذابیتی دارد. اگر ادامه پیدا کند، فکر و ایدههای دیگر داریم.
تسنیم: در حال حاضر بیشتر پتانسیل برنامههای کودک و عروسکی که ساخته میشود، مربوط به 20 سال گذشته است. به عنوان مثال سنجد، کلاه قرمزی و پسرخاله برای 25 سال قبل است و شهر موشها هم برای چندین سال قبل است و کار جدیدی شروع نشده است. چرا در حال حاضر ما سینمای کودک نداریم؟ تا به حال به این فکر کردید که سنجد را به رغم اینکه تجربه ناموفق سریالی هم در گذشته داشته، فیلم سینمایی کنید؟
استخر: اتفاقا میخواستم به همین اشاره کنم. اگر شما یک کار کودک تولید کنید که 6 نفر ستاره در آن نباشند و به جز «شهرموشها» و «کلاه قرمزی» فکر میکنید تا چه میزان از این فیلمها استقبال میشود؟ اصلا اقتصاد سینمای کودک بیمار است. الان بلیط سینما هم گرانتر شده است و یک خانواده 4 نفری با خوراک حداقل 100 هزار تومان خرج میکنند و به همین دلیل ترجیح میدهند، سینما نروند و سی دی ببینند. بنابراین بخشی از این مسأله به خانوادهها برمیگردد که خسته و بیمار و افسرده است و انگیزه ندارد.
درباره سنجد باید به این اشاره کنم که قرار بود سینمایی این شخصیت کار شود اما اتفاقاتی برای این شخصیت افتاد که روند عادی آن طی نشد و نزول کرد. اما امیدوارم که سینمایی سنجد ساخته شود.
کرامتی: از طرف دیگر فکر میکنم برای فیلمسازان صرف نمیکند که فیلم کودک بسازند؛ به این دلیل که ظرفیت یک کودک برای کار زیاد نیست و طبق استاندارد جهانی حداقل باید یک ساعت کار و دوساعت استراحت باشد. بنابراین زمان تولید فیلم دوبرابر میشود و برای سرمایه گذار صرف نمیکند که روی بچهها کار کند و فیلم کودک بسازد. وقتی برگشت مالی هم نداشته باشد، فیلمساز از کار کودک دست میکشد و ترجیح میدهد چند نفر ستاره بیاورد و با مقداری سرمایه گذاری، فروش خوبی داشته باشد. خانم برومند برآورد چهار یا پنج ماهه برای کار خودش داشت اما الان نزدیک به 8 ماه است که کار میکنند و بعد از آن هم دو یا سه ماه دیگر هم باید کار کنند. «شهر موشها» این میزان زمان برده است و باید برگشت مالی خوبی هم داشته باشد و این خیلی سخت است و امیدوارم برگشت مالی داشته باشد.
استخر: 120 عروسک برای «شهرموشها» ساخته شده و یک پروژه خوب حداقل دوسال زمان میبرد و این سخت است. چند کار به این شیوه با احتساب اینکه نخواهیم بازیگر بچه بیاوریم، میتوانیم داشته باشیم؟... بهرحال کار کودک یا صرف بازیگر، یا عروسکی و بازیگرست و به هر کدام بخواهید نگاه کنید، با وضع اقتصادی کشور ما همخوانی ندارد و سرمایه گذاری در این زمینه خطرکردن است.
تسنیم: شما الان از وضعیت سنجد راضی هستید؟
استخر: نه. اگر درباره من صحبت میکنید باید بگویم که فقط سنجد کار نمیکردم و اگر میخواستم فقط به سنجد نگاه کنم، اصلا شاید سنجد به اینجا نمیرسید و اتفاق دیگری برایش میافتاد. من در این بین کارگردانی و نویسندگی کردم. دست دستی، عمو متل و تربچه را ساختم و از لحاظ روحی نیازهایم برای برنامه سازی کودک جای دیگری ارضا شد. اما دلم میخواست که سنجد به جایی که حقش بود، برسد. الان جای سنجد به حق نیست. ما نتوانستیم حتی یک ساعت مشخص برای پخش داشته باشیم.
سالی که سنجد برای قطره فلج اطفال رفت، خودشان اعلام کردند که بالاترین طیف از لحاظ آماری در همان سال قطره فلج اطفال دریافت کردند. سنجد تنها عروسکی بود که خیلی از بچهها او را دیدند و با آنها در تماس بود. من برای اینکه برنامهام ساعت چهار ب. ظ روی آنتن برود نباید گریه و التماس کنم و این حق من است که به عنوان برنامهای که به آن اعتماد دارید، ساعت آنتنش همان باشد. معنی این کم لطفیها خیلی چیزهای دیگر میتواند باشد که احتیاج به روحیه قوی دارد. سن و سال و تجربه ما از این چیزها گذشته است.
کرامتی: ما از این طریق مخاطب را از دست دادیم و از ساعت 15:30 شروع میکنید و مخاطب عادت میکند و بعد که زمان جا به جا میشود، مخاطب زنگ میزند و میپرسد امروز برنامه پخش نشد؟... در پی تغییرهای مکرر ساعت مخاطب از دست رفت. گروه سنی ما کودک و دبستانی هستند و تا به خانه برسند، ساعت 16 برنامه شروع میشد اما الان میبینند 10 دقیقه از آن گذشته است و ناهار نخورده و استراحت نکردهاند و این نشان از کم لطفی دارد.
تسنیم: در آن زمان که سنجد به شهرهای دیگر میرفت، بودجه بهتری در سازمان بود؟
کرامتی: فکر میکنم وقتی آن زمان میگفتید برای فلان برنامه سی روز پرتابل احتیاج دارم، برآورد میکردند و به ما پرداخت میکردند. البته به دلیل اینکه برنامه ما مختص کودک بود، به زمان بیشتری احتیاج داشتم و شاید برداشتهای ما به ده برداشت هم میرسید. با آدمهای بزرگ روبرو نبودم بلکه با بچهها سروکار داشتم. ممکن بود سنجد 10 برداشت داشته باشد. الان در جلسه برآورد وقتی صحبت بر سر 30 روز باشد، میگویند 20 روز کافی است. در واقع من از روی تخصصی که دارم و زمانی که باید کار را تحویل بدهم و میتوانم آن را بگیرم، احتیاج به 30 روز دارم. همه اینها به این بر میگردد که افراد متخصص باید باشند و اگر متوجه نیازهای من باشند، به طور ناگهانی 10 روز آن را حذف نمیکنند. این طور میشود که نمیتوانم برآورد شهرستان داشته باشم و اگر هم بخواهم بروم، باید با امکانات آنها کار کنم. خوشبختانه سنجد به دلیل خود خانم استخر و نویسنده خوبمان کارمان را به خوبی پیش میبریم.
استخر: در آن زمان با بودجهای که شما دریافت میکردید، میتوانستید برنامه بسازید و حتی الان نمیتوانیم یک سفر بروید.این یک سوم کاری است که ما میتوانیم انجام دهیم و توانایی ما بیشتر از این هاست. گاهی برای مصاحبه به تجریش میروم و میدانم برآورد ندارد وگرنه میتوانستیم سنجد را بالای درخت بگذاریم اما این کار تولید را با اختلال مواجه میکند و عقب میاندازد. انتهای تمام اینها به بودجه و فرد غیرمتخصصی میرسد که 20 روز برآورد تولید را به 10 روز میرساند.
تسنیم: چرا مثل برنامههای کودک دیگر سرمایه گذار برای ساخت برنامه نمیگیرید؟
کرامتی: من مخالف شدید گرفتن سرمایه گذار برای برنامه سازی هستم. وقتی سرمایه گذار میآورید، او هم میخواهد که تنها خودش مطرح شود؛ بنابراین محصول و کارخانه سرمایه گذار برجسته شود و این طور از محتوا دور میشویم. من چارتی برای خودم چیدم و نمیتوانم خلاف آن عمل کنم. مخالف آگهی نیستم اما چون تمام برنامه را روی آن سرمایه گذار قرار میدهند، محتوا به ناگاه تغییر میکند و روی موضوع دیگری استوار میشود. برنامههای کودک باید سرمایه گذار داشته باشند اما داخل برنامه نه، کنار برنامه. کلاه قرمزی هم سرمایه گذار دارد اما برنامه کات میشود و به جای میان برنامه پیام بازرگانی پخش میشود و حتی یک کلمه هم صحبتی از سرمایه گذار در داخل برنامه نیست. در حال حاضر هم سرمایه گذاران قبول نمیکنند و معتقدند که شخصیتهای برنامه باید نام محصول ما را به زبان بیاورد.
استخر:امکان اینکه با ماکارونی کاردستی درست کنیم وجود دارد اما سرمایه گذار قبول نمیکند و میخواهد به طور مستقیم نام ماکارونی برده شود. باید موردی که درباره آن تبلیغ میشود هم فرهنگی باشد و به یک نحوی به کودک مرتبط باشد و نیاز کودک این باشد که با آن درگیر باشد.
کرامتی: برای سرمایه گذار هم باید برنامه ویژه داشته باشیم مثلا برنامه من درباره آشپزی بود و از ماکارونی رشد در برنامه آشپزیام استفاده کردم اما موضوع من مسابقه آشپزی بود. ما با سرمایه گذار مخالف نیستیم اما باید اجازه دهند که به طور مستقیم اعلام نکنیم بلکه به شیوه غیرمستقیم و از طریق دیگری این مسأله را اعلام کنیم.
تسنیم: معمولا شخصیتهای محبوبی که بچهها با آن خو میگیرند در خارج از کشور شاید بیشتر از 50 سال روی آنها کار شود اما عمر شخصیتهای محبوب ما مثل زی زی گولو و یا کلاه قرمزی یا غیره به چهار یا پنج سال بیشتر نمیرسد. در واقع استراتژی مشخصی وجود ندارد و اصلا به نظرتان این دیدگاه اهمیت دارد یا نه؟
استخر: این برای ما اهمیت دارد و من کاری به غیر از این نمیتوانم انجام دهم. مطمئنا تأثیر دارد و یک کاراکتر ممکن است همان طور بماند و چند نسل با آن بزرگ شود. درباره سنجد هم گفتند ساختار آن را تغییر دهیم و دنبال سوژه جدیدتر برویم. بعد از این تغییرها متوجه شدیم تأثیر زیادی ندارد و به این نتیجه رسیدیم که سنجد باید همانی باشد که خبر بگیرد و بین بچهها برود، اتاق خبر لازم ندارد و سنجد هم باید سوار کالسکه بشود و رفت و آمد کند. در واقع ما باید به همان شکل قبلی سنجد را ادامه میدادیم چون بچهها او را دوست داشتند. آقای طهماسب اجازه نمیدادند که شخصیتها تغییر کند و من هم باید بگویم که شغل من تکرار سنجد به همین شیوهای است که دیده میشود. اگر بخواهم تجربه جدید داشته باشم میروم و مثلا دست دستی را میسازم. واقعیت این است که نیاز بچهها را میدانیم و حتی میدانیم چه طور باید برایشان کار کنیم اما امیدوارم کسانی که بالاتر از ما هستند، این مسأله را جدی بگیرند و برایشان مهم باشد.
تسنیم: یکی از فنهای برنامه سازی این است که وقتی عروسکی محبوب میشود، وسایل مکمل و اسباب بازی کنار آن ساخته میشود. به نظرتان مشکل در سیاست گذاری است؟
استخر: الان برنامهای در ژاپن روی آنتن میرود و ماجرای یک دختر 9 ساله است که در اتاقش یک صندلی و کاکتوس دارد. آنها آمدهاند و استودیویی شبیه آنچه که برنامه در آن تولید میشود، ساختهاند و هر روز در چهار پنج سانس بچههای مهد کودک را به آنجا میآورند و بچهها وارد آن سالن میشوند و هرآنچه که فکر کنید اعم از کیف، کفش، کلاه، گیره سر و ماسک در این مغازه با این شخصیت هاست و بچهها عاشق اینها هستند و محال است شبکه دیگری را نگاه کنند. اینها سیاست گذاریهایی است که این شبکهها انجام میدهند و ماهم میتوانیم این کار را انجام دهیم و خیلی عجیب نیست بلکه مقداری فکر و بودجه و مکان میخواهد. الان فروشگاهی که برای سنجد یا کلاه قرمزی باشد وجود ندارد و فقط میبینیم که سر چهارراهها فروخته میشود که زیبا نیست. کتاب داستان، پازل و بازی تماما در این شبکهها برای این شخصیت هاست و هرچه باشد به تدریج جا میافتد. تمام بچههای ژاپن عاشق این کاکتوس هستند چون با فکر روی آن کار میکنند. بنابراین نباید این پرسش برایمان ایجاد شود که چرا کودکمان شبکههای ماهوارهای را میبینند. آنها بچهها را خیلی جدی میگیرند اما ما این کار را انجام نمیدهیم و اصلا برایمان بچه اهمیت ندارد.
تسنیم: در پایان درباره اینکه چرا نسبت به کودک و حقوق آنها نگاه عمیقی وجود ندارد و تنها کارهای کوچکی مثل کشتی صلح و حضور در مرز عراق دیده شده است هم توضیح میدهید؟
استخر: این دیدگاه وجود دارد. همین چند وقت پیش به ما گفتند زاینده رود خشک شده است و بروید آنجا و درباره آن صحبت کنید. ما وارد اصفهان و جشن بادبادکها شدیم و مصاحبه کردیم و سنجد گله کرد و فریاد زد اما اجازه پخش به آن نمیدادند و گفتند این همزمان با یک اتفاق سیاسی است که ممکن است برای افراد دیگر معنی دار باشد و نمیشود پخش کنیم. دو روز بعد با مسئولیت خود آقای بخشیزاده مدیر شبکه اجازه پخش دادند. ما آن قدر مسأله داریم که بشود درباره آن صحبت کنیم که به دیگر کشورها نمیرسد.
انتهای پیام/