میترسیدیم، پنهان شده بودیم؛ «خمینی» که آمد بیرون آمدیم
خبرگزاری تسنیم:دیدن جهانی بودن آرمان امام نیاز به کمی کنار گذاشتن پرستیژ مدیریتی دارد.عشق پاکستانیها به امام درکارتابلها، جزوات،گزارشهای رسمی دیپلماتیک و از پشت میزهای بلند مدیریت فرهنگی ایرانی قابل مشاهده نیست.امام پاکستان را تکان داد.
خبرگزاری تسنیم: "خدایا خدایا تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما" این شعار مشهوری برای همه ایرانیهاست. شعاری که بعد از انقلاب تبدیل به یک شعار رسمی و پرطرفدار در محافل مذهبی و مردمی ایرانیها میشود.
اما چه کسی باورش میشود که این شعار تبدیل به یک شعار رسمی پاکستانیهایی میشود که زبان فارسی هم بلد نیستند،حجت الاسلام سید شبابحسین شیرازی، یک پاکستانی مقیم ایران تعریف میکند: "در آن زمان رسانه ها مثل حالا نبودند ، ولی کسی به نام عارف حسینی فیلم های جنگ را از خانه فرهنگ ایران می گرفت و به روستاهای بسیار دورافتاده می برد و دائما اخبار جنگ را پیگیری می کرد و به مردم می رساند. هر زمان که عملیات شروع می شد ، دائما به رادیو گوش می داد و به ما طلاب می گفت که بیائید دعای توسل و سوره انعام برای پیروزی مجاهدین اسلام بخوانیم و ما هم در نماز جماعت و هر محفلی دعا می کردیم. ما آن زمان فارسی بلد نبودیم ، ولی شعار: «خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار» را حفظ کرده بودیم و تکرار می کردیم. ما حدود 100 ، 120 نفر طلبه بودیم. صبح ها می ایستادیم و قرآن می خواندیم. ایشان می آمد و بین طلاب می ایستاد و می گفت از این به بعد سرود: «ما مسلح به الله اکبریم» را می خوانیم. الان نمی دانم هنوز می خوانند یا نه ، ولی تا وقتی که ما بودیم ، هر روز صبح همراه با تلاوت قرآن کریم ، این سرود را می خواندیم. "
قهوهخانهای در مرز افغانستان و پاکستان، عکس امام خمینی روی دیوار است
ماجرا همچنان ادامه دارد.چند سال بعد حجتالاسلام عارفحسینی، مشهور به «خمینی پاکستان» شهید میشود، اما عشق پاکستانیها به امام خمینی(ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ادامه پیدا میکند و امروز دیگر تردید درعمق نفوذ جمهوری اسلامی ایران در خاک پاکستان به شدت سخت شده است. جهانی بودن آرمانهای امام خمینی با مشاهده حضور فراگیر نشانههای رهبران ایران به خصوص در دنیای مستضعفین، نیاز به اندکی کنار گذاشتن پرستیژ و وجهه مدیریتی دارد. عکسها، سرودهها، صوتها و ویدئوهای علاقهمندی و عشق پاکستانیها به ایران در کارتابلها، جزوات و گزارشهای رسمی، دیدارهای دیپلماتیک و در نشستن پشت میزهای و روی صندلیهای بلند مدیریت فرهنگی قابل مشاهده نیست؛ و به همین ترتیب پیگیری این رابطه از طریق مجرای رسمی روابط معمول طراحی شده در سیاست خارجی، قابل اعتنا نخواهد بود.
نوارهای کاست سخنرانی امام، گمشده پاکستانیها را پیدا کرد
چند روز پیش زید حامد الزمان مشاور برخی از موسسات رسانهای در پاکستان، سازنده مستندهای متعدد، تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی، امنیتی و دفاعی و مجری برنامههای پرمخاطب تلویزیونی به ایران آمد. از حامد الزمان خواستیم در مورد میزان نفوذ امام خمینی در پاکستان قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران برایمان صحبت کند و او گفت: مردم پاکستان قبل از انقلاب اسلامی امام خمینی را نمیشناختند. در زمان اوج انقلاب هم نه اینترنتی بود و نه تلویزیونهای خصوصی و مستقلی و فقط شبکههای تلویزیونی تحت کنترل دولت پاکستان برای مردم کشور ما اخبار را منتشر میکردند، در این شرایط مردم پاکستان از اتفاقاتی مانند تظاهرات خیابانی و کشتار مردم در خیابانهای ایران اطلاعات کمی داشتند و این حقیقت که واقعیت انقلاب چیست، چه کسی در پشت این قضایا قرار دارد، چه انقلابی در حال صورت گرفتن است و چه کسی آن را هدایت میکند خیلی کم به مردم پاکستان میرسید.
از طرف دیگر در همان زمان تعداد زیادی از آوارگان افغانستانی به ایران و پاکستان سرازیر شدند و این باعث شد که رسانههای پاکستان بیش از اینکه به روی انقلاب ایران تمرکز کنند به شدت توجه خود را برروی جنگ در افغانستان متمرکز کنند. 4 میلیون آواره به کشور پاکستان آمدند که این حضور مشکلات زیادی را برای پاکستان به همراه داشت. پس بخاطر این تمرکز دولت، مردم و بخصوص رسانههای پاکستان برروی مسئله جنگ، اتفاقات ایران در پس زمینه قرار گرفت و دیده نمیشد اما در همان شرایط سخت بود که ما اسم امام خمینی را شنیدیم و متعجب شدیم از اینکه چنین آدمی در نزدیکیها ما در حال زندگی است و چه اتفاق عظیمی به راه انداخته است.
زید حامد الزمان، کارشناس سیاسی و رسانهای پاکستانی
سعی کردیم که امام را بشناسیم و بدانیم که او کیست در حالی که همانطور که اشاره شد اطلاعات خاصی در مورد امام پاکستان نبود. کتابها، تلویزیون و شبکههای اجتماعی متنی و تصویری و ویدئویی که ایشان را برای ما معرفی کند وجود نداشت و صدای انقلاب ایران را فقط از طریق کاستهای صوتی سخنرانیهای امام و دیگر افراد دریافت میکردیم.
پاکستان یک خمینی میخواهد
اما همین نوارهای کاست به مردم پاکستان نشان داده که گمشدهشان را پیدا کردهاند. در سال 1983 که من وارد دانشگاه شدم، سرکنسولگری ایران در لاهور کفنرانسی را با موضوع انقلاب اسلامی ایران برای تعداد زیادی از دانشجویان و اساتید آنجا برگزار کرد و این اولین بار بود که ما توانستیم اطلاعات خوبی را از انقلاب ایران و امام دریافت کنیم. در همان زمانها بود که رژیم بعث عراق به ایران حمله کرد و هجمههای رسانهای زیادی از طرف سعودیها، عراقیها و غربیها بر ضد انقلاب ایران و امام خمینی آغاز شد، اما مردم پاکستان پای انقلاب امام ایستادند.
این اصطلاح مشهوری بین مردم پاکستان است. از 30 سال پیش به این ور مدام این راتکرار میکنند که ما در پاکستان نیاز به یک «خمینی» داریم. پاکستان به رهبری چون امام خمینی نیاز دارد و این یک مسئله مشخص است اما سیستم کنونی این رهبر را برای ما به همراه نمیآورد پس پاکستان نیاز به یک انقلاب مردمی دارد.
پیش از این خبرگزاری تسنیم با انتشار پروندهای تحت عنوان «ایران، جان پاکستان» به بخشهایی از عمق نفوذ آرمانهای امام خمینی(ره) در کشور پاکستان پرداخته بود. بخشهای منتخبی از این پرونده را دوباره میخوانیم.
****
میترسیدیم، پنهان شده بودیم؛ «خمینی» که آمد بیرون آمدیم/ اهل سنت پاکستان میگویند خمینی به ما عزت داد
واقعیت این است که امام خمینی مسلمانان پاکستان را دوباره زنده کرد. انقلاب ایران دمیدن روح در تن خسته مسلمانان پاکستانی بود و بخش بزرگی از پیشرفت مسلمانان در پاکستان مدیون امام خمینیست. پیشرفتی که امروز آمریکا و اسرائیل و عربستان را 24 ساعته مراقب پاکستان نگه داشته است. من میتوانم به جرات به شما بگویم که امام خمینی به مسلمانان پاکستانی عزت و شجاعت داد. ما همه از هم جدا بودیم، اصلا میترسیدیم ابراز وجود کنیم. ما وجود داشتیم اما از ترس خودمان را پنهان میکردیم؛ اما امام خمینی که آمد ما بیرون آمدیم. با جرات اعلام میکردیم ما مسلمان هستیم.
حتی من از خیلی از اهل سنت پاکستان شنیدم که میگویند امام خمینی به ما عزت داد و ما در پاکستان کسی مثل امام میخواهیم. خیلیها خیال میکنند که این مساله محدود به شیعههاست. ولی واقعیت در پاکستان اینگونه نیست، الان هنوز بعد از گذشت 30 سال در خانههای اهل سنت عکسهای امام خمینی هست. من بارها از زبان خود اهل تسنن شنیدهام که برای انقلاب ایران و نظام ایران دعا میکنند. این تاثیری بود که انقلاب و امام خمینی روی قلبهای پاکستانیها و فکر میکنم روی مسلمانان همه دنیا گذاشت.
حجتالاسلام و المسلمین سیداختر حسین نقوی، سرپرست جامعه محققین پاکستان و مدیر مدارس بینالمللی علمیه پاکستان
خدا امام خمینی را به ما هدیهدارد/ او زنده است،فوت نکرده است به روز قدس نگاه کنید
ما فکر میکنیم که خدا امام خمینی را به ما هدیه داد. هدیه امام زمان برای ما بود. اسلام را عزت داد و رفت. الان هم ما هیچوقت نمیگوییم که امام خمینی فوت کرده است.شما همین روز قدس را نگاه کنید. چند سال است امام فوت کرده است و هر سال دارد شلوغتر در سرتاسر دنیا برگزار میشود. هیچ کس نمیتوانست این کار را انجام دهد جز خود امام خمینی.شیعه و سنی هم ندارد. همه میایند و بر ضد اسرائیل کار میکنند. اعتقادمان این است که کل دنیا دارد به سمت امام خمینی میآید.یکسری دولت ها مثل اسرائیل و آمریکا فقط ماندهاند. بقیه مردم دنیا دارند امام خمینی را باور میکنند و به او ایمان میآورند.
به همه مسلمانان دنیا میگویم با آیتالله خامنهای بیعت کند تا مشکلات دنیای اسلام تمام شود
الان هم که مقام معظم رهبری به حق جانشین امام خمینی شده است و روش ایشان را به خوبی ادامه میدهد. من بارها گفتهام؛ هر مسلمانی که از هر جای دنیا میبینیم به او میگویم که اگر همه مسلمانان دنیا به ایران بیایند و با آیتالله خامنهای بیعت کنند هیچ مشکلی برای مسلمانان باقی نمیماند.
حجتالاسلام و المسلمین سیداختر حسین نقوی، سرپرست جامعه محققین پاکستان و مدیر مدارس بینالمللی علمیه پاکستان
***
دانشجویان امامیه بسیجیان پاکستانی امام خمینیاند/بدون امام خمینی هم در پاکستان اسلام بود ولی بیحرکت و منفعل بود
انفجاری که امام با انقلابش در ایران به وجود آمد اول از همه در پاکستان پذیرفته شد. اگر شما پیام امام خمینی در درگذشت شهید عارف حسینی را نگاه کنید امام میگوید من فرزند بزرگی را از دست دادم. این نشان میدهد که پاکستانها چه قدر به امام نزدیک شدند. واقعیت این است که بعد از انقلاب ایران همانطور که دوستان گفتند یک بیداری اسلامی در پاکستان رخ داد.آدمهای زیادی به پیروی از آرمانهای امام در سراسر پاکستان پیدا شدند و حتی گروههای زیادی مثل گروه دانشجویان امامیه به وجود آمدند که خودشان را فرزندان امام خمینی میدانستند و دقیقا شبیه به بسیجیان ایرانی بودند. امام خمینی در واقع اسلام را جهانی کرد. بدون امام خمینی هم در پاکستان اسلام بود ولی بیحرکت و منفعل بود. انقلاب ایران، اسلام زنده و پویا را دوباره در سراسر دنیا زنده کرد. همین الان هم در پاکستان به امام خمینی در حد یک قدیس نگاه میکنند
عبدالحفیظ مطهری؛ طلبه پاکستانی مقیم ایران
***
امام هیچگاه از ایران حرف نمیزد، قائل به مرز نبود
امام هیچ گاه درباره ایران حرف نمیزد، همیشه میگفت ملتهای اسلامی مردم مسلمان و قائل به مرز نبود. این باعث شد که مردم پاکستان ایشان را به شدت دوست داشته باشند
عبدالرضا درانی پاکستانی مقیم ایران
موسسه نشر آثار امام خمینی عملا کار زیادی نکرد. آنها باید آثار ایشان را در کشورهای دیگری مثل پاکستان که مردم عاشق امام هستند بیشتر و بهتر نشر می دادند تا مردم، بیشتر امام خمینی را بشناسند. اما شناخت مردم پاکستان از امام در حد سخنرانیهای رادیو و پیام های ایشان و یا مطالب مجلات خارجی در مورد ایشان است. آنها باید فیلم میساختند برای خارج. مردم پاکستان به امام خمینی خیلی علاقه دارند اما افکار ایشان را زیاد نمیدانند؛ چون امام خمینی یک شخصیت چندبعدی داشت. درباره امام در پاکستان و خارج کلا زیاد کار نشده. مثلا خیلیها نظرات کلی ایشان در سیاست را میدانند اما نظرات ایشان درباره تربیت فرزند، خانواده، و اصلا زندگی شخصی ایشان چیزی نمیدانند. وصیتنامه ایشان فقط در حیطه سیاست و جهان اسلام ترجمه شده اما درباره نکات ظریف زندگی او، این کار را انجام ندادهاند.
عبدالرضا درانی پاکستانی مقیم ایران
***
به خدا قسم! اگر امام همین الان بگوید که روز است من باور میکنم
شبی که پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران اعلام شد در مدرسهای که بعدها به نام خودش مشهور شد با چند تن از نزدیکانش جمع شدهبود. یک گوشش به رادیو بیبیسی و یک گوشش به رادیو ایران. شایعات در مورد پایان جنگ و پذیرش قطعنامه از سوی ایران، این چند روز فضای رسانهای دنیا را پر کرده بود. شهید و دوستانش و همه دوستداران و عاشقان ایران باور نمیکردند که ایران پذیرفته است که با عراق صلح کند. مثل همه رزمندگان ایرانی. تا اینکه آن شب رادیو ایران رسما پذیرش ایران را اعلام کرد.
یکی از حاضرین در این جلسه شاهین انور زیب، پاکستانی مقیم ایران است. برایمان تعریف میکند که آن شب بعد از اینکه خبر از رادیو پخش شد سکوت سنگینی اتاقی که با شهید داخلش بودیم را برداشت. تا چند دقیقه کسی حرفی نمیزد. بعد که بهت اتاق شکست؛ آدمها کم کم شروع کردند به واکنش نشان دادن. واکنشها بیشتر منفی بود. در ذهن همه سوال به وجود آمده بود که چرا امام به صلح با عراق راضی شده است؟ پاکستانیها همه اعتقاد داشتند که ایران میتوانست با ادامه جنگ سرنوشت منطقه را عوض کند و این برایشان قابل قبول نبود که ایران هم صلح کند. انور زیب تعریف میکند که چند نفر این وسط گلایههایی را از شخص امام مطرح کردند که ناگهان شهید عارف حسینی برآشفت. بلند شد و به دم در رفت و به آسمان تیره و تاریک آن شب پیشاور اشاره کرد و گفت: به خدا قسم! به خدا قسم! اگر امام همین الان بگوید که روز است من باور میکنم. شما چه میدانید امام در چه موقعیتی این تصمیم را گرفته است؟ شما از ایران امروز چه میدانید؟ چه میدانید چه خبر است؟ خودتان را با امام مقایسه نکنید.
****
میگفت بیایید راهپیمایی کنیم تا وقتی خبرش به امام میرسد خوشنود شود که فرزندانش در پاکستان به فکر هستند
عهد کرده بود در همه سخنرانی ها از امام یاد کند. شیفتهوار حرف میزد از امام. هر وقت اتفاقی میافتاد میگفت بیایید راهپیمایی کنیم تا وقتی خبرش به امام میرسد خوشنود شود که فرزندانش در پاکستان به فکر هستند و میدانند در دنیا چه خبر است. انقلاب که پیروز شد یک بار بیشتر نتوانست به ایران سفر کند. میگفتند چرا به ایران نمیروی امام را ببینی. می گفت امام بشنود کار را رهاکردهام ناراحت می شود. دوست دارم همیشه کار کنم. مراسمی بود، سخنرانیای بود مردم جمع میشدند و برایش شعار می دادند میگفت برای من شعار ندهید. همه چیز برای امام است.
علامه عارف الحسینی، او به خمینی پاکستان مشهور شد
***
جرات اینکه دین را به عنوان یک راهحل برای مشکلات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشور پاکستان مطرح کنیم از امام خمینی گرفتیم
اسلام گرایی در پاکستان از همان ابتدای تاسیس به شدت طرفدار داشت، اما امروز در پاکستان با تاثیرپذیری از تفکرات امام خمینی چیزی به نام اسلام سیاسی مطرح شده است.ما جرات اینکه دین را به عنوان یک راهحل برای مشکلات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشور پاکستان مطرح کنیم از امام خمینی گرفتیم. جالب است بدانید که در پاکستان هیچ حزب سیاسی محبوبیت مردمی ندارد و برای مردم پذیرش آن قابل قبول نیست ولی تا همین الان برای اهل سنت و شیعه پاکستان، شخصیت امام خمینی، به عنوان شخصیتی ضدآمریکایی، ضد استکباری، و یک شخصیت ویژه برای حفاظت مسلمین و ارتقای ملتها همواره محبوب بوده است. هر زمانی که توسط دولت و یا کشور های خارجی فشاری بر مردم تحمیل می شود، اندیشمندان پاکستان همه بر این نظرند و بیان میکنند که کشور پاکستان، یک خمینی نیاز دارد.
پاکستانیها امام را دوست دارند، اماتفکرات او را بین آنها پخش نکردند
ما پاکستانیها امام را دوست داریم اما این دوست داشتن فقط برگرفته از خبرها و تصاویری است که از امام در رسانهها وخبرگزاریهای خارجی پخش شده است. ما از تفکرات ایشان چیزی نمیدانیم. کسی نهضت امام را در این سی و پنج سال به طور دقیق بررسی و پژوهش نکرده و ما نتوانستهایم آن را انتقال دهیم. اگر این تفکرات را انتقال می دادیم؛ قطعا مشکلات امروز ما کمتر می شد.
ناصر شیرازی؛ پاکستانی کارشناس رسانه و رهبر سیاسی حزب وحدت
***
امامخمینی رود، امام خمینی چوک، امام خمینی استریت...
نام یک کوچه باریک در کوچه پسکوچههای شهر کراچی پاکستان، شهر اهل فرهنگ پاکیها، امام خمینی است. نامی که شهرداری شهر کراچی آن را انتخاب نکرده است. بالای نام قبلی کوچه، خود اهالی کوچه تابلویی درست کردهاند و نام امام خمینی را بر بالایش نوشتهاند.
جاده امام خمینی، محلهای در پاکستان
بیست سال است نام این کوچه تکان نخورده است.چند روز پیش شهرداری شهر کراچی، تابلوی این کوچه را کند و اسم جدیدی برایش گذاشت، اما عشق مردم این محله کراچی به امام خمینی به این راحتیها دستبردار نیست. مردم دوباره خودشان اسم کوچه را عوض کردهاند.
میدان امام خمینی، محلهای در پاکستان
خیابانها و مکانهای عمومی دیگری هم در پاکستان وجود دارد که به اسم کشورها یا شخصیتهای مشهور کشورها، نامگذاری شدهاند اما همهشان با کوچه امام خمینی در کراچی یک تفاوت اساسی دارند، این خیابانها یا مکانهای عمومی، با سرمایه این کشورها ساخته شده است و همین کشورها اسم خودشان یا شخصیتهای مشهورشان را روی خیابانها و مکانهای عمومی گذاشتهاند، یک راه معمول دیپلماسی عمومی در همه کشورها... مردم پاکستان خودشان جور ایرانی را میکشند... .
انتهای پیام/