وزارت امور خارجه در کمرنگشدن فروش بینالمللی صنایع دستی مسئول است
خبرگزاری تسنیم: در میزگرد صنایع دستی از خاکخوردن محصولات هنرمندان صنایع دستی انتقاد و اعلام شد که وزارت امور خارجه و رایزنهای فرهنگی نقش خود را در اشاعه فرهنگ و هنر ایرانی ایفا کند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، صنایع دستی که میراثدار هنر و ذوق ایرانی است و فرهنگ و ارزشهای ایرانی اسلامی را در کولهبار خود قرار داده تا سینه به سینه و نسل به نسل به آدمیان این مرز و بوم و آدمیان جهان برساند این روزها اوضاع روبهراهی ندارد، البته کورسوهای امید و روزنههای آرزو، نشان از راهی روشن برای آینده صنایع دستی دارد اما شاید همه کارشناسان و مسئولان صنایع دستی روی این موضوع اتفاق نظر دارند که راه، بسی دشوار است و طولانی.
در این بین یکی از موضوعاتی که گره بازنشدهی حال حاضرِ هنرمندان صنایع دستی است و پاشنه آشیل ادامه حیات این هنر بزرگ محسوب میشود موضوع عرضه و فروش محصولات صنایع دستی است که با جمعشدن بساط بازرگانی توسط سازمان صنایع دستی دیگر نتوانسته آن طور که باید روی پای خود بایستد و هنوز لنگ میزند. وقتی پای صحبت هنرمندان صنایع دستی مینشینیم مشتاقانه از آن دوران حرف میزنند، دورانی که رونق صنایع دستی را به همراه داشت، دورانی که سازمان متولی صنایع دستی کشور، توسط بازرگانان خود از کشورهای دیگر سفارش میگرفتند، این سفارش را به هنرمندان کشور میدادند و از آنها این محصولات را میخریدند.
برای بررسی هر چه بیشتر این موضوع میزگرد "بررسی وضعیت عرضه محصولات صنایع دستی" در خبرگزاری تسنیم با حضور حسین بختیاری، مدیرعامل مجمع ملی هنرمندان، علیرضا صادق فراهانی، کارشناس طراحی شیشه، نیما سعید ذاکری، کارشناس سراجی سنتی، بهروز سیفاللهی، کارشناس نقاشی روی چرم و لیلا استوان، کارشناس معرق و منبت برگزار کردیم تا با نقد وضع موجود، راهکارهایی از از دل پردرد هنرمندان صنایع دستی بیرون کشیم و به مسئولان ارائه دهیم.
*تسنیم: وضعیت فعلی عرضه محصولات صنایع دستی کشور را چگونه میبینید، نقاط قوت و ضعف آن کدامند؟
*بختیاری: ببینید! صنایع دستی هویت ملی ما محسوب میشود و بخشی از میراث کهن نیاکان ماست و آنچه الان توسط هنرمندان تولید میشود آثاری است که در جایجای جهان ارائه میشود تا نمادی از فرهنگ ملی ما باشد، لذا باید به نحو شایسته باید معرفی شود. در حوزه اجرا و تولید آثار، بالغ بر 460 رشته صنایع دستی در دنیا وجود دارد که بیش از 360 رشته در ایران وجود دارد لذا بیشترین تنوع رشتههای صنایع دستی دنیا برای ایران است و میتوانیم ادعا کنیم هنرمندان صنایع دستی ما از نظر تولید آثار فاخر در ردههای اول محسوب میشوند، اما متأسفانه به دلیل اینکه زنجیره تولید، عرضه و بازرگانی از هم گسسته است مشکلات زیادی را در این حوزه شاهدیم. سالیانی است که اتفاقات بدی در این حوزه افتاده است، در حالی که بیش از 40 سال از عمر سازمان صنایع دستی از سال 42 میگذرد تا اینکه این حوزه به سازمان میراث فرهنگی رسیده است، چالش های زیادی را در زمینه اداره امور طی کردهایم و به همین دلیل زنجیره تولید و عرضه از هم گسسته است.
در بحث نمایشگاهها و ارائه آثار هنرمندان به دلیل اینکه اتفاق ناهمگون افتاده است و عرضه نتوانسته تولید و هنرهای شاخص را نمایان کند میبینیم که در بحث رکود صنایع دستی با شاخصه دیگری مواجه میشویم که بعضاً محصولات هنرمندان در خانهها در حال خاکخوردن است و رشته های هنری ما رو به انحطاط میرود و اتفاقات بدی در این حوزه افتاده است.
با آمدن دکتر نامور انتظار میرود با وجود اینکه وی در فرهنگستان هنر مدیریت داشته و شخصیتی فرهنگی-هنری اوضاع بهتر شود اما شاید اگر همه آنچه لازم است برای پیوند این زنجیره ایجاد شود باید امید این را داشته باشیم که اتفاقات خوبی در آینده بیفتد. باید دستگاه اجرایی زیر نظر وی، هماهنگ و از نگاه گذشته فارغ شود تا بتواند صنایع دستی را از وضع موجود خارج کند، اصلیترین مشکل ما عرضه است اما در حوزه تولید انبوه به دلیل عدم شناخت لازم از بازارجهانی و داخلی نتوانستیم جایگاه خودمان را تثبیت کنیم و در حوزه آثار فاخر هم به دلیل بی انگیزگی که در حوزه متولی تابه حال وجود داشته است نتوانستهایم جایگاه خودمان را در دنیا پیدا کنیم و آثار هنرمندان در موزههای خودمان هم نمودی که باید داشته باشد ندارد، به همین دلیل باید دو چالش مهمی که در این بخش وجود دارد یعنی عدم انگیزه در حوزه اجرا و عدم کاربردی بودن محصولات انبوه در حوزه صنایع دستی رفع شود تا بتوانیم هم در بخش نمایشگاه و عرضه و صادرات موفق شویم و به تبع آن بتوانیم در نمایشگاههای جهانی وارد شویم.
*سیفاللهی: خوشبختانه باید بگویم که 30 درصد از مورادی که در مصاحبهها مطرح کردیم را آقای نامور اجرایی کردند و این جای خوشحالی دارد و آن 70 درصد هم در برخی جاها به دلیل عدم امکانات و بودجه مناسب بوده که دست مسئولان را بسته است.
میخواهم به قبل از انقلاب برگردم، چون این سازمان از سال 42 شروع به کار کرد، آن وقت، در دهه 50 وضع سازمان طوری بود هر هفته 2 کانتینر برای خارج از کشور محصولات فاخر صنایع دستی به اروپا و خانه ایران در پاریس میفرستاد، آنجا مرکز دپو و پخش آثار هنرمندان بود و در امریکا هم، بنیاد علوی در نیویورک، نمایشگاهی بود که این محصولات میرفت و پخش میشد، ما فروشگاههایی روبروی سفارت امریکا داشتیم که فروشگاه مرکزی سازمان بود و در حقیقت یک موزه محسوب میشد و محصولات صنایع دستی پخش میشد، دلیل این موفقیت آن بود که خودِ سازمان کارشناسانی را میفرستاد، سفارش به صنعتگران و هنرمندان میدادند وخودشان هم خرید میکردند لذا صنایع دستی رونق داشت.
مطلبی را از آقای نامور شنیدم که مشکل بالابودن قیمت صنایع دستی را داریم، این درست است اما اگر قرار باشد هنرمندی در یک ماه 5 تا کیف بفروشد قیمت آن 400 هزار تومان درمیآید و شاید هم بیشتر، چراکه هزینههای کارگاه، مالیات، اجاره کارگاه و تورم را دارید، ولی اگر قرار باشد در ماه 20 کیف بفروشد حتماً قیمت تمامشده پایین میآید، در این صورت هم اشتغال ایجاد شده است و هم کیفیت و استاندارد سازمان برآورده شده است، کاری که سابق انجام میشد. مطلب دیگر اینکه در همه جای دنیا در ارتباط با پرداخت یارانه به هنرمندان اقدام میکنند، اگر قیمت تمامشده محصولی 400 هزار تومان افتاده است سازمان اگر آن را خرید باید از کنار آن عددی را کم کند و این را در اختیار قشر جوان بگذارد که به جای اینکه آن جوان در یک سال 4 تا کیف چینی بخرد یک کیف ایرانی بخرد و 10 سال هم برایش کار کند، ضمناً پشتوانه فرهنگی هم دارد.
بخش دوم در ارتباط با فرامرزی ماست شما میتوانید ارتباطاتی را با وزارت امور خارجه با کمک سفیران و رایزنهای فرهنگی با کشورهای دیگر داشته باشید که اصلاً کار و ظیفه اصلی آنها هم اشاعه فرهنگ و هنر ایرانی-اسلامی است، اگر همچنین ارتباطی برقرار شود بسیاری از مشکلات هنرمندان حل میشود، الان سفارت ایتالیا در این زمینه فعال است و ما میتوانیم این اقدام را در همه سفارتها انجام دهیم و البته هیچگونه تحریمی در این ارتباط وجود ندارد. همینطور در خصوص هدیههایی است که به مهمانان خارجی چه در داخل چه در خارج داده میشود که باید از آثار استاندارد هنرمندان استفاده شود. بخش دیگر در این زمینه توریستها هستند که در طی چند ماه اخیر تعداد آنها بسیار زیادی شده است چه اشکالی دارد سازمان صنایع دستی با دادن کاتالوگ صنایع دستی ایران را معرفی کند و آدرس کارگاهها و فروشگاههای خودِ سازمان را به دست توریست بدهند، این فرد وقتی برگردد تاثیر زیادی دارد، آنها اهل مطالعه هستند و کاتالوگ را میخوانند.
*صادقفراهانی:یکی از دردهایی که ما هنرمندان صنایع دستی با آن درگیر هستیم این است که اگر واقعاً صنایع دستی جزء کالاهای غیرنفتی و صادرات آن نیاز است، چرا روی آن برنامهریزی نمیشود؟ اگر قرار باشد در راستای اهداف اقتصاد مقاومتی و مسائل فرهنگی نگاه کنیم صنایع دستی اولویت دارد، چرا باید محصولات چینی را وارد کنیم که هنرمندان ایرانی بایکوت شوند و نتوانند خود را سر پا نگه دارند، باید فاز صادرات صنایع دستی را خیلی عمیقتر نگاه کنیم و جدیتر به آن بپردازیم و حمایت مادی و معنوی داشته باشیم.
موضوع بعدی حمایت از کارگاههای تولیدی است که اگر حمایت نشوند کار به نتیجه نمیرسد، تورم، هنرمند و سرمایهاش را میخورد، اشخاص هنرمند زیادی هستند که توان مالی به آنها اجازه نمیدهد کار فاخر انجام دهند. لذا گام اول راه حل وضعیت موجود، شخصیتدادن، بهادادن و روحیهدادن به هنرمندان صنایع دستی است تا هنرمندان بدانند مسئولان میدانند که آنها زندهاند؛ با شعار و حرف هم کار انجام نمیشود.
*استوان: در موضوع عرضه محصولات صنایع دستی به خصوص نمایشگاههای صنایع دستی، مشکلات و معضلات زیادی را میبینیم، به عنوان نمونه در کنار غرفههای صنایع دستی، ترشیجات و سوغاتها وجود دارد که این توهین به هنرمندان است و توهین بزرگی هم محسوب میشود. رغبت هنرمند برای شرکت در این نمایشگاهها بسیار کم میشود، در عین حال وجود کالاهای چینی و پاکستانی در نمایشگاهها نیز بسیار آزرادهنده است.
در نمایشگاههای خارجی افرادی باید وارد شوند که در سطح عالی باشند، چون نشانگر فرهنگ این کشور هستند، اما متأسفانه انتخاب این افراد روی شایستهسالاری نیست بلکه روی روابط است، اگر صنایع دستی کلاسهای آموزشی بگذارد و افراد ضعیف را به متوسط برساند و حس رقابت را ایجاد کند و آزمونی برگزار شود تا همه بتوانند به نمایشگاههای خارجی شرکت کنند، اتفاقات خوبی خواهد افتاد.
*ذاکری سعید: ریشه اصلی موضوع ما به حوزه کارگاههای صنایع دستی برمیگردد، اول و آخر موضوع ما، فروش محصولات صنایع دستی است، این کارگاهها در حال حاضر وضعیت مناسبی ندارند و بیشتر افرادی که در این حوزه کار میکنند حمایت نمیشوند و به همین دلیل خانگی هستند.متأسفانه پوششهای حمایتی از کارگاههای تولیدی نیست، کارگاههای صنایع دستی وقتی میتواند پویا و زنده باشد که حمایت شوند.
باید کلاسهای آموزشی بگذارند، کلاسهایی مانند کلاس کیفیت کار که بسیار مهم است. اصل کار تولید، کار با هر کیفیتی نیست بلکه باید از لحاظ فنی، کارشناسی، بستهبندی و استانداردهای لازم در سطح بالایی باشد، هنرمندان صنایع دستی فقط در تهران نیستند در برخی شهرها هنوز نمیدانند بستهبندی چیست و کسی نبوده است که به کارگاههای صنایع دستی خطدهی کند که شما در تولیداتتان باید چه کار کنید؟ متأسفانه سازمان صنایع دستی فقط حرف میزده است، مثلاً گفتند میخواهیم دهکدههای صنایع دستی راه بیاندازیم که در عمل چیزی ندیدیم، وقتی از گارگاه های صنایع دستی حمایتی نمیشود نمیتوان حرفی زد.
در همین نمایشگاه نوروزی در کنار صنایع دستی، نخود و لپه و عدس فروخته شد که آبروی هنرمند رفت، گفته میشود جنسهای ایرانی خیلی گران است و جنسهای چینی ارزانتر هستند، بازار صنایع دستی 8 ماه است که خوابیده است، در دولت جدید صحبتهای خوبی شده است اما در عمل در حوزه نمایشگاهها اتفاقی نیفتاده است، یک کارگاه تولیدی موقعی زنده است که بتواند کارش را بفروشد در غیر این صورت مجبوری زیر قیمت فروش محصولت را بفرشی تا نقدینگی کارگاهت را پر کنی تا کارگاهت نخوابد.
سوال اینجاست که هنرمندان صنایع دستی در اینجا چه حمایتی میشوند و چین چگونه هنرمندان خود را حمایت میکند؟ در اینجا به یارانه کوچک هم رحم نمیکنند، الان مدیران خوب سرکار آمدند چون با صنایع دستی آشنا هستند لذا امیدواریم اتفاقات خوبی بیفتد.
ادامه دارد......
انتهای پیام/