۴ محوری که اوباما از پرداختن به آن طفره رفت
خبرگزاری تسنیم: کارشناس مؤسسه بروکینگز در بررسی سخنرانی اوباما در دانشگاه وست پوینت از چهار مسئله به عنوان مهمترین مسائلی که اوباما باز هم از پاسخ به آنها گریخت، یاد میکند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از مؤسسه بروکینگز، توماس رایت، کارشناس مسائل سیاست خارجی در این اندیشکده سخنرانی اخیر اوباما در دانشگاه وست پوینت را ناامید کننده توصیف کرد که اوباما باز هم در آن از پاسخ به مشکلات اصلی طفره رفته و نگرانی بسیاری را برانگیخت.
سخنرانی رئیس جمهور اوباما در جشن فارغالتحصیلی دانشجویان دانشگاه وست پوینت تلاش کرد تا سیاست خارجی خود را برای باقی مانده سالهای ریاست جمهوری خود راهاندازی مجدد کند، اما با سخنانی که ایراد کرد تنها نگرانیهای بیشتری را در آمریکا و کشورهای متحد آن به وجود میآورد. وی سیاست خارجی خود را به دنبال تقویت نظم بینالمللی توصیف کرد اما متأسفانه به نظر من سیاست وی از چهار جهت مشکل دارد.
1. محور آسیا
اول اینکه سخنرانی اوباما به شدت تحت تأثیر میراز 11 سپتامبر بود و به طور کلی توازن مجدد نسبت به آسیا را فراموش کرد. اوباما مکرراً در مورد پایان جنگ در عراق و افغانستان سخن رانده است. وی هفده مرتبه واژگان تروریسم یا تروریستها را به کار برد و زمان قابل ملاحظهای را صرف استراتژی ضد تروریسم خود کرد. در حالی که تنها چند دقیقه در مورد آسیا سخن گفت، آن هم با عجله یا زمانی که میخواست تأکید کند که پیروی از قوانین بینالمللی باعث ناکامی آمریکا شده است. حامیان سیاست محور/ توازن مجدد واقعاً ناامید خواهند شد. این سخنرانی فرصتی بود تا اوباما توضیح دهد که چرا آسی در یک دهه آتی به اندازه تروریسم اهمیت پیدا میکند. این سخنرانی میتواند چنین به ذهن متبادر کند که اوباما کاملاً عکس این واقعیت فکر میکند.
2. راهبری آمریکا در نظم جهانی
دوم اینکه رئیس جمهور نتوانست توضیح دهد که چگونه وی از ابزارهای غیر نظامی برای اعمال رهبری در نظم بینالمللی کنونی، بهره میبرد. آنچه که ما را بیشتر حیرت زده کرد این بود که وی تنها یک بار از واژه تجارت استفاده کرد، به رغم ادعای دولت وی که به طور فعال در حال مذاکره برای به نتیجه رساندن دو برنامه همکاری تجاری یعنی همکاری تجاری فرا اقیانوسیه و نیز همکاری سرمایه گذاری و تجاری فراآتلانتیک است. بدون شک این سخنرانی موضعی طبیعی بود تا وی از سیاست خارجی سخن براند که تلاش آن در جهت شکل دادن به نظم بینالمللی است بدون استفاده از توان نظامی و مداخلات نظامی. بدون شک سخنان وی این هراس را به وجود میآورد که این دولت نیز تمایلی به سرمایه گذاری سرمایه سیاسی برای رسیدن به روابط تجاری مناسب، ندارد. وی همچنین میان قدرت نظامی، که برای بازدارندگی میتواند مورد استفاده باشد، و استفاده از قوه قاهره تمایزی قابل نشد بلکه آنها را در هم آمیخته و خلط کرد.
3. تجدیدنظرطلبی روسیه و چین در شرق اروپا و شرق آسیا
سوم اینکه رئیس جمهور تنها در جملاتی کوتاه نشان داد که متوجه است که تجدیدنظرطلبی روسیه و چین در شرق اروپا و شرق آسیا، چالشهایی را به وجود میآورد. وی در مورد روسیه و اوکراین صحبت کرد اما هیچ اشارهای به کریمه نکرد و نگفت که وعده منزوی کردن روسیه چگونه محقق خواهد شد و بر سیاست خارجه او تأثیر میگذارد. در مورد دریای جنوبی چین وی گفت «ما نمیتوانیم برای حل مشکلات در دریای جنوبی چین وارد ماجرا شویم تا زمانی که مطمئن شویم معاهده حقوق دریاها در مجلس سنای آمریکا تصویب شده است.» شکی نیست که سنا باید معاهده حقوق دریاها را تصویب کند اما اکنون زمان آن بود که اوباما اعلان کند به طور کامل برای حل مشکلات امنیتی دریایی در آسیا، تلاش خواهد کرد نه اینکه آن را در هالهای از ابهام قرار دهد.
4. استراتژیهای لازم برای مداخله مشروع و کارآمد چند جانبه
در نهایت اینکه رئیس جمهور توضیح نداد که مشروعیت بینالمللی برای مداخله در زمانی که روسیه و چین برای اقدامات خارج از مرز خود به هیچ وجه تأیید شورای امنیت سازمان ملل را اخذ نکردهاند، به چه معنا است. رئیس جمهور گفت که وی تنها زمانی که تهدیدی مستقیماً متوجه آمریکا باشد به طور یکجانبه عمل میند، اما زمانی که یک بحران چنین تهدیدی را به وجود نمیآورد، آمریکا باید به طور چندجانبه وارد عمل شود. چگونه؟ آیا آمریکا میتواند از طریق ناتو یا گروه جی7 یا ائتلاف متحدین خود چنین کند؟ این مسئله بسیار مهم به طور کامل مورد غفلت واقع شد.
این موارد هیچ کدام موارد حاشیهای نیستند. اینها مسائل کانونی سیاست خارجی هستند که قرار است نظم بینالمللی چند جانبه را تقویت کنند. فرصت بعدی و شاید آخر دولت اوباما برای حل و فصل این مشکلات، سند استراتژی امنیت ملی خواهد بود که تا چند ماه آتی باید منتشر شود.
انتهای پیام/ع