اجلاسیه جهانی قربانیان جنگافزارهای شیمیایی در سردشت برگزار میشود
خبرگزاری تسنیم: نماینده مردم پیرانشهر و سردشت از میزبانی شهر سردشت از اجلاسیه جهانی قربانیان جنگافزارهای شیمیایی در هفتم تیرماه ۹۳ خبر داد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از ارومیه، رسول خضری متولد بهمن ماه 1346 در پیرانشهر بوده و از جمله کسانی است که نخستین آزمایشگاه درمانی این شهر را راهاندازی کرده است.
وی در سال 1385 نخستین پلیکلینیک تخصصی پیرانشهر را راه انداخت تا این شهرستان برای نخستین مرتبه شاهد حضور پزشکان فوقتخصص پیوند کلیه، متخصص قلب و عروق، ارتوپدی و شکسته بندی، پیوند کلیه و پوست و مو باشد.
این پزشک عمومی در انتخابات سال 90 مجلس شورای اسلامی با رأی مردم پیرانشهر و سردشت وارد مجلس شد و در حال حاضر عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی است، گفتوگوی تفصیلی تسنیم با وی شامل دیدگاههای وی درباره موضوعات مختلف ملی و استانی است در پی میآید.
تسنیم: استاندار آذربایجان غربی در صدد است شورای راهبردی سلامت را در استان راهاندازی کند راهاندازی این شورا را چگونه ارزیابی میکنید و بهنظر شما این شورا چه دستور کاری باید داشته باشد؟
رسول خضری: با عنایت به اینکه چندی پیش سیاستهای کلی سلامت ابلاغ شد بنابراین انتظار میرود واقعاً یک تحولی در حوزه سلامت روی دهد.
شورای راهبری سلامت نهتنها برای دست اندرکاران حوزه بهداشت بلکه برای اطلاع رسانی به عموم است، اصلاً خود وزارت بهداشت بحث مراقبتی را مطرح کرده و باید سواد سلامت در کشورمان بالا برود.
بالای 70 درصد بیماریهایی که ما با آن دست به گریبان هستیم غیرواگیردار است و 50 درصد این بیماریها قابل پیشگیری است، پس این مباحث موقعی میتواند سمت و سوی درستی پیدا کند و در جهت درست خود حرکت کند که ما سواد سلامت را بالا ببریم و اطلاع رسانی را مطلوب کنیم.
رسانهها و صدا و سیما بهعنوان قدرتمندترین ابزار برای اطلاع رسانی میتوانند نقش بسیار تأثیرگزاری داشته باشند و در این قضیه بهنظر من تشکیل شورای راهبردی ایده بسیار خوبی است بهویژه برای امسال که سال مبارکی بوده و آغازش با ابلاغ سیاستهای کلی سلامت در 18 فروردین از سوی مقام معظم رهبری همراه بود.
عرصه سلامت نیازمند تحولات بنیادین
بر همین اساس رئیس جمهور، وزیر بهداشت و مجموعه دولت و مجلس همه میخواهند بهنوعی بحث حوزه سلامت را متحول کنند یعنی در این صورت پرداخت از جیب مردم کاهش مییابد.
متأسفانه هم اکنون در سطح کشور تنها 7 درصد بودجه بهسمت بهداشت میرود در حالی که ما بحث درمان را دارای هزینه بسیار گزافی میدانیم چون ما هرچه در بحث بهداشت، پیشگیری و سلامت پول بگذاریم در واقع هزینه نکردهایم بلکه سرمایه گذاری کردهایم.
کشورهای بسیار قدرتمندی مثل آمریکا، کانادا، استرالیا، آلمان و فرانسه در حوزه درمان کمر خم کردهاند یعنی بحث درمان یک بحث بسیار پرهزینهای است در حالی که میتوانیم با افزایش سواد سلامت و با این مباحثی که در حوزه پیشگیری و سلامت و بهداشت انجام دهیم،کارهای اساسیتری انجام دهیم.
در این صورت قطعاً هزینه و پولی که در بحث بهداشت صرف میشود بهمراتب کمتر از بخش درمان است چون شخص صدمات را نمیبیند، بیمار نمیشود و ما بسیاری از تبعات منفی اقتصادی را نخواهیم داشت.
هم اکنون بحث اقتصاد و سلامت در سطح دنیا بهعنوان یکی از آیتمهای بسیار تأثیرگزار مطرح است چون اگر بخواهیم و نخواهیم بحث سلامت در سایر حوزههای اجتماعی و خانواده در سطح ملی و منطقهای تأثیر منفی میگذارد.
ما آماری که تا پایان سال 92 داریم در خوشبینانهترین حالت افرادی که زیر خط فقر هستند 7 درصد و در برخی نقاط 14 درصد است که این لطمات بسیار سنگینی به بار میآورد.
پس اگر در این وضعیت بتوانیم یک شورای راهبردی قوی داشته باشیم نهتنها در استان بلکه در سطح کشور میتوانیم موفق شویم چون این فرایند منجر به تولید میشود و در نتیجه در سلامتی تأثیرگذار است.
تسنیم: خانم دستجردی وزیر بهداشت و درمان زمان دولت آقای احمدی نژاد در موضوع پزشک خانواده بسیار جدی بود و آن موقع دولت اعتبارش را هم داشت اما وقتی وی کنار رفت و پس از مدتی که وزارتخانه با سرپرست اداره شد این موضوع بهتدریج به حاشیه رفت و حالا نه بودجه کافی برای اجرای آن وجود دارد و نه انگیزهای مشاهده میشود، بهنظر شما در چنین شرایطی طرح پزشک خانواده به چه سرنوشتی دچار میشود؟
رسول خضری: پیش از پاسخ به این سؤال یک مقدمه عرض میکنم و آن اینکه بحث پزشک خانواده یک طرح کاملاً انگلیسی است که 70 سال قبل این کشور آن را آغاز کرد و چون زیرساختهایش کامل بود بهخوبی نتیجه گرفت.
در مبحث زیرساخت مورد نیاز برای طرح پزشک خانواده، نخستین بحث، تربیت خود پزشک است، ما هنوز یک پزشک تربیت شده خانواده نداریم چون سال 84 که طرح پزشک خانواده آغاز شد بدون توجه به زیرساختها انجام گرفت.
انگار شما یک قطار را بیاورید در حالی که ریلگذاری نکرده باشید قطار نمیتواند تکان بخورد، پزشک عمومی با پزشک خانواده خیلی متفاوت است، پزشک خانوادهای که تربیت میشود سونوگرافی میکند، جراحی خاص را میتواند انجام دهد و در این مبحث خیلی از مسائل را خودش پیش میبرد و نمیگذارد که کار به هزینههای سنگینتر و بالاتر بکشد.
تسنیم: پس، از منظر شما شخص پزشک خانواده فقط یک پزشک عمومی ساده نیست؟
رسول خضری: نه اصلاً، چون پزشک خانواده در یک دوره چهارسالهای باید تربیت شود و اگر بتوانیم این کار را انجام بدهیم نود درصد هزینههای سنگین درمان خود به خود کاهش پیدا میکند و در بحث زیرساختها و توسعه اماکن بهداشتی و درمانی دیگر سوق مییابد.
در ابتدای آغاز به کار کمیسیون بهداشت و درمان در مجلس شورای اسلامی در هفته نخست آقای پزشکیان آمدند و اولین کسی که انتقاد به این قضیه کرد من بودم.
پزشک خانواده باید به عدالت درمانی منجر شود
اصلاً نیت و هدف و مقصد غایی پزشک خانواده رسیدن به عدالت در سلامت است، پس پزشک خانواده که تقسیم بر شهری و روستایی میشود اشتباه است. اینکه طرح پزشک خانواده را میگوییم که از اقصی نقاط کشور شروع کنیم برای این است که از نقاط دورتر آغاز شده سپس به مناطق شهری و عشایری و در نهایت به مناطق پربرخوردار برسد.
اما متأسفانه این طرح هم با شکست مواجه شد چون زیرساختهای لازم را نداشت و دومین زیرساختش بحث منابع مالی بود اما مهمتر از منابع مالی بخش مدیریت مالی و انسانی است چون ما در حوزه سلامت همواره با سه مشکل اصلی در طول این سی و پنج سال مواجه بودهایم که نخستین بحث همین ضعف و سوء مدیریت چه در منابع مالی و چه منابع انسانی بوده است، شاید بگویم 70 درصد مشکلات ما به همین سوء مدیریت برمیگردد.
حالا وارد جزئیات مدیریت نمیشوم که یک مدیر قوی باید دارای چه شاخصههایی باشد. دومین بحث، بحث منابع مالی است که شاید 20 تا 25 درصد مشکلات حوزه سلامت باشد.
جالب است که در حوزه سلامت پس از گذشت 35 سال از عمر پربرکت انقلاب و نظام هنوز قیمت تمامشده خدمات پزشکی و درمانی و بهداشتی بهطور کامل مشخص نشده است، اینکه شما قیمت تمامشده خدمات پزشکی را ندارید در نتیجه بودجهاش را هم درست نمیبینید و اگر بودجهاش را درست نبینید همه شیرازه بحث مسائل مالی و مدیریتی را برهم میزنید.
بحث سوم که ما مشکل داریم موضوع ساختار است یعنی بعضی از این ساختارها باید شکسته بشود، هفتاد درصد منابع مالی وزارت بهداشت در دست وزارت بهداشت نیست، در واقع اگر مثال بزنم انگار وزارت راه و شهرسازی میرود اتوبان میزند و قطار میکشد و فرودگاه درست میکند اما پولش را باید وزارت جهاد کشاورزی بدهد یا سیاست گذاری بکند.
واقعیت این است که دو سازمان بیمهای قدرتمند کشور که بیمه سلامت ایران و سازمان تأمین اجتماعیاند که هر دوی آنها زیر نظر وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است، در حالی که این مسائل ربطی به این وزارتخانه ندارد و مسئولانش هم از سوی وزارت رفاه تعیین میشوند.
بیمهها باید زیر نظر وزارت بهداشت قرار گیرند
هفتاد درصد منابع مالی ما در بیمهها است که سیاست گذاری این بیمهها با وزارت رفاه است و حق دخل و خرج آن و تصمیم سازی و تصمیم گیری آن با وزارت رفاه است، پس این موضوع یک بام و صد هوا میشود.
وزارت رفاه یک وزارت اقتصادی است در حالی که وزارت بهداشت یک وزارت اجتماعی، ارگانی، عاطفی و انسانی است، در واقع تولیت سلامت طبق اصل سوم و 29ام و 44ام قانون اساسی با دولت است بنابراین بحث تأمین اجتماعی جزو وظایف دولت است و باید برای تمام آحاد جامعه تأمین کند.
ما سال 73 آمدیم و مصوب کردیم که تمام کشور بیمه داشته و بیمه آنها پایه و یکسان باشد و تعرفه را نیز همان موقع مشخص کردیم یعنی کسی که پزشک است، دستمزدش چقدر باید باشد و چقدرش را بیمه و چقدرش را شخص پرداخت کند.
اولاً ما حداقل 6 تا 10 میلیون بیمهنشده در کشور داریم و من در 6 یا 7 برنامه زنده در شبکه خبر در بحث سیاست کلان حوزه سلامت، منابع مالی آن و همینطور بحث تجمیع صندوقهای بیمه صحبت کردهام، صندوقهای بیمه بر اساس اصل ماده 38 قانون 5ساله پنجم باید تجمیع و یکی شده و یک نوع بیمه برای تمام جامعه تعریف شود یعنی ما کارت سلامت الکترونیک داشته باشیم بدون دفترچه، اصلاً دفترچه بیمه چیز منسوخی در دنیا است.
راهاندازی کارت الکترونیک سلامت
پس کارت الکترونیک سلامت باید در جیب شخص باشد و بیمه پایه مطلوب برای تمام آحاد جامعه تعریف شود تا عدالت در سلامت محقق شود یعنی شخصی که روستایی، عشایر و یا حاشیه نشین هر شهری است باید بیمه پایه را داشته باشد، متأسفانه پزشک خانواده ما این ساختار را ندیده. بحث منابع مالی که 70 درصد دست وزارت رفاه است در آن قضیه هم وزارت رفاه همکاری لازم را ندارد، مثلاً ما پزشک خانواده را تعریف کردیم برود روستای دورافتاده بنشیند و به او 2500 نفر مریض تحویل بدهیم که ویزیت کند، وقتی ما تعریف میکنیم که یک پزشک عمومی باید 15 دقیقه زمان برای معاینه، یک متخصص 20 دقیقه و یک فوقتخصص 25 دقیقه و یک روانپزشک 30 دقیقه وقت برای بیمار صرف کند باید این زمان رعایت شود.
در کشوری مثل انگلستان که خاستگاه پزشک خانواده است 400 بیمار را برای پزشک خانواده تعریف کردهاند، پزشک خانوادهای که 4 سال دوره دیده و اصلاً این کاره است، ما یک پزشک عمومی خانواده تعریف کردهایم و 2500 نفر که گاهی تا 4000 نفر هم میرسد به او تحویل میدهیم، چرا؟ چون بودجه نداریم، چرا؟ چون وزارت رفاه به ما پول نمیدهد، پس وزارت بهداشت در اینجا چهکاره است؟
پیشانی حوزه سلامت، وزارت بهداشت است و کسی نمیگوید که چرا این کار را نمیکند و چرا بیمه پول نمیدهد، چون میگوید وزارت بهداشت ضعیف است و عرضه نداشت، من همه این مواردی که الآن عرض کردم بیش از 40 دقیقه وقت کمیسیون مجلس را گرفتم و بعد آقای پزشکیان کمی از من ناراحت شد و گفت: این طرح را من گذاشتهام و شما حمله کردید به این قضیه، اما من گفتم اصلاً، چون بحث، بحث علمی و انتقادی است.
بسترهای اجرای طرح پزشک خانواده آماده نیست
یک پزشک خانواده که در انگلستان کار میکند سالی 10 ماه کار میکند، البته یک سال قبل از آن بهطور کامل میرود آموزش، برای اینکه بهروز شود یعنی آموزش مداوم دارند و بعد یک ماه کامل برای تفریح میروند، به چنین پزشکی کلی وام بلاعوض میدهند و مسکن و مسائل آن هم تضمین است و موقعی که بیمار را معاینه میکند حواسش به قسطش نیست که مریضش را بکشد، حواسش به آن بیمار است و دارد وظیفه انسانیاش را درست انجام میدهد.
پس مشکلات زیرساختی کشورمان در بحث پزشک خانواده، نبود پزشک تربیت شده و منابع مالی، نبود تجمیع صندوقهای بیمه و فقدان کارت سلامت الکترونیکیاند.
از یک نفر که از صحنه جنگ برگشته بود پرسیدند: چرا شکست خوردید؟ گفت: به هزار و یک دلیل، گفتند: خوب، یک دلیلش را بگو! گفت: چون گلوله نداشتیم، گفتند: بقیهاش را نگو همان دلیل کافی است، پس وقتی پزشک خانواده تربیت شده را نداری، چهکار میخواهی بکنی؟ پزشک عمومی آنجا مگر شده منشی پزشک متخصص که هر مریضی آمده آنجا بگوید برو فلان متخصص؟
از ابتدای اردیبهشت ماه تا زمان مصاحبه شاید یک و نیم میلیون بیمهشده داشته باشیم که جای تقدیر است و حداقل طرحی که بیست سال پیش مصوب شده بود تازه دارد حالت اجرایی به خودش میگیرد و دولت متعهد شده بابت 9 هزار میلیاردی که از طریق کمیسیون بهداشت و درمان برای افزایش بودجه حوزه خدماتی پول گرفته صرف این مسائل کند، زین پس بیماران خاص و صعب العلاج و اقشار محروم و تمام بیمه شدههایی که از جایی حمایت نمیشوند انشاءالله باید دفترچه بیمه سلامت با کیفیت و کمیت داشته باشند.
تسنیم: حتماً اطلاع دارید که استان آذربایجان غربی یک هزار و 700 میلیارد تومان بدهکار بوده و 365 میلیارد تومان از این بدهی متعلق به حوزه بهداشت و درمان است یعنی از مجموع بدهیهای استان یکپنجم در حوزه بهداشت و درمان است، از چنین مجموعهای چه انتظاری وجود دارد که بتواند با بودجههای موجود در شهرهای مختلف هم پروژههای نیمهتمام را اجرا کند و هم بدهیها را پرداخت کند، شما تحلیلتان از وضعیت سلامت استان چیست؟
رسول خضری: این نکته را من یادم رفت عرض کنم، میخواهند در هر استانی یک یا دو شهر با 150 هزار نفر جمعیت را انتخاب و بهصورت آزمایشی طرح پزشک خانواده را در آن اجرا کنند و در این زمینه این طرح در استان فارس و مازندران که آغاز شده نتایجی مثبت و منفی داشته و هنوز هم من همان انتقادات قبلی را دارم و شاید تنها عضو کمیسیون بهداشت و درمان هستم که شدیداً به نحوه اجرای پزشک خانواده انتقاد دارم.
در بحث حوزه سلامت با بودجههای قطرهای نمیشود کاری کرد، دولت هم که سیاستهای انقباضی خود را دارد و از سه هزار طرح عمرانی که ما در سطح کشور داریم 248 طرحش را برای اتمام انتخاب کرده است آن هم طرحهایی که بالای 80 درصد پیشرفت فیزیکی دارند.
درست است که تصویب بودجه با مجلس است اما حتی اختیار قانونی افزایش ردیف بودجه را هم ندارد، باید این وضعیت واقعاً بررسی شود کما اینکه پیش از بسته شدن لایحه بودجه، ما چند مرتبه با وزیر بهداشت و رئیس جمهور و دوستان حوزه بهداشت و کمیسیون اجتماعی جلسات مختلفی داشتیم که لایحه را درست ببینید، مجلس قانوناً نمیتواند موازیکاری و دخالت در کار قوه مجریه بکند و باید اگر نظری هم دارد منعکس کند که اگر قوه مجریه تغییر داد بعد رأیگیری کند.
استفاده از ظرفیت خیّرین برای بهرهبرداری از بیمارستانهای ناتمام
میدانید که طرحهای عمرانی به 248 طرح تقلیل پیدا کرد یعنی طرحهایی که بالای 80 درصد پیشرفت فیزیکی داشت به آنها اعتبار دادند در حالی که ما کمتر طرحی در مرکز استان داریم که 80 درصد پیشرفت فیزیکی داشته باشد، بیمارستان آیتالله خویی در خوی 21 سال است که به پیشرفت 45درصدی هم نرسیده یعنی هر سال 2 درصد پیشرفت فیزیکی داشته است یعنی این بیمارستان تا به بهره برداری برسد دیگر زمان استهلاکش نیز فرا میرسد.
تسنیم: آزمایشگاه مرجعی در مجاورت بیمارستان امام خمینی(ره) ارومیه وجود دارد، اطلاع ندارید کی افتتاح میشود؟
رسول خضری: به ما در این رابطه هیچ برنامهای ندادهاند.
تسنیم: مقرر بود این طرح در سال 90 افتتاح شود.
رسول خضری: خیلی از طرحها قرار بود سال 90 افتتاح شود اما فکر میکنم با این اوضاع در سال 96 هم افتتاح نشود، شاید برخی مدیران قدرتمند پول و اعتبار بگیرند یا در این رابطه از ظرفیت خیّرین بتوانند استفاده کنند.
بحث ظرفیت باارزش و قدرتمند خیّرین چه در حوزه سلامت و چه در حوزه مدارس و چه در حوزه دانشگاه سازی بسیار مهم و قابل توجه است، من خودم رئیس مجمع خیّرین مدرسهساز هستم و تاکنون 86 کلاس درس در 24 مدرسه درست کردهایم و میدانم اگر خیّرین پای کار نباشند خیلی از کارها نه آغاز میشوند و نه به اتمام میرسند، پس ما باید از ظرفیت خیّرین استفاده کنیم و اگر اعتماد خیّرین را جلب کنیم و آنها را بهخوبی مدیریت و تجمیع کنیم قطعاً به صحنه میآیند اما اگر اعتماد نکنند و مدیریت نشود قطعاً این مباحث محقق نمیشود.
تسنیم: خوب است به حوزه انتخابیه خودتان در پیرانشهر و سردشت اشاره کنیم، شما به وجود زیرساختهایی اشاره کردید که باید تأمین شود، اجرای بخشی از آنها بهتازگی آغاز شده و استاندار هم اهتمام برای این کار دارد بهویژه در حوزه راه، به جاده پیرانشهر به تمرچین بسیار اهمیت میدهد و از صحبتهایش نیز اینطور برمیآید که مثلاً پایان جنگ در سوریه را بهنوعی یک فرصت برای توسعه استان میداند، با در نظر گرفتن چنین نگاهی در مدیریت ارشد استان، مهمترین مطالبات مردم در حوزه انتخابیه شما در بخش عمرانی از دولت چیست؟
رسول خضری: روشن است اولین زیرساخت توسعه، جادهای است و خوشبختانه استاندار آذربایجان غربی جادههای مواصلاتی را با سعه صدر و با جدیت دارد دنبال میکند، یک مرز رسمی که داریم مرز تمرچین است و یک بازارچه مرزی نیز در خود سردشت وجود دارد که در واقع یکی از ظرفیتهای بسیار مناسب برای کل استان است.
توسعه جادهای بستر توسعه همهجانبه است
ما 70 درصد بار صادراتمان از همان مرز تمرچین است و چیزی حدود 69 تا 70 درصد بار مسافریمان هم از دو تا مرز تمرچین و سردشت انجام میشود اما متأسفانه همانطور که مطلعید کیفیت جادههای این دو شهرستان شاید در حد جادههای فرعی باشند، جاده پیرانشهر به نقده را نگاه کنید یک جاده فرعی است و اصلاً جاده ترانزیتی محسوب نمیشود در حالی که اینهمه ترانزیت در آن مسیر انجام میگیرد و حتی به اسم جاده مرگ نام برده میشود، یا جاده سردشت به مهاباد، سردشت به بانه و سردشت به پیرانشهر.
اخیراً ما یک طرحی را تعریف کردیم، جاده سردشت به بوکان که از مسیر ربط میرود این جادهها عرض خیلی کمی دارند، این جاده که یک سمتش رودخانه است یک سمتش هم کوه است اما سمت رودخانه که شیب نود درصد دارد و عمق دره بعضی وقتها به 200 تا 300 متر میرسد و خیلی خطرناک است یعنی با یک لغزش زندگی طرف از این رو به آن رو شده و یا اصلاً ساقط و یا فلج میشود، پس یک گاردلاین که وزارت راه و شهرسازی موظف است که آن را بگذارد تاکنون نگذاشته است در واقع ما در حوزه راه و شهرسازی جزو استانهایی هستیم که از لحاظ شاخص خیلی پایین و متأسفانه همچنان محروم هستیم.
قطعاً بحث توسعه زیرساخت اقتصادی همین جادههای مواصلاتی است و جالب است که اربیل عراق از آن سوی مرز کار خود را آغاز کرده و به جاده هشتبانده خود سه تا تونل زده و اخیراً خود استاندارش که ارومیه هم آمده بود با استاندارمان صحبت کرد، در آن جلسه که من هم حضور داشتم همین بحث بود و گفت: خوب، ما این بحث را میخواهیم شروع کنیم، شما کی شروع میکنید؟
ظرفیتهای مرزی جنوب آذربایجان غربی بهرسمیت شناخته شوند
فاصله اربیل تا پیرانشهر 175 کیلومتر است، خوب، با همین اتوبان میشود 120 کیلومتر، این مسافت که کمتر شود هزینههای حمل و نقل خیلی کاهش یافته و رفت و آمد جهانگردها خیلی راحتتر انجام میشود و جالب است با وضعیت طبیعت مطلوبی که پیرانشهر و سردشت دارد یکی از جاذبههای گردشگری استان به شمار میرود و نقطه دوم، بحث رسمی شدن مرز سردشت است که بسیار برای مردم آنجا مهم است چون بازارچه و گمرک دارد اما رسمی نیست در حالی که ما گمرک سردشت را پیش از انقلاب هم داشتیم، یعنی ما بالای 45 سال است گمرک داریم اما مرزش رسمی نشده است.
خوشبختانه ما در این زمینه دو سه مرتبه با وزارت کشور رایزنی کردیم، چون رسمی شدن مرز و قانوناً گمرکات و زیرساختهای بازارچه در دو سال نخست دست وزارت کشور است پس باید زیرساخت ها را فراهم کنیم و اگر مرز رسمی شد تحویل گمرک بدهیم، یکی از معضلاتی که ما در بازارچه پیرانشهر و سردشت داریم فقدان مدیریت یکپارچه است، شاید ما در آن بازارچهها 7 یا 8 یا 9 مورد رئیس داشته باشیم، این موازی کاری و تداخل خیلی وضعیت بدی است درحالی که ما وقتی طرف مقابل را نگاه میکنیم باید یک نفر مدیر باشد و تمام.
در خصوص مسائل عمرانی حوزه انتخابیهام باید بگویم که در مبحث سرمایه گذاری حوزه آب و خاک، هشت سد در پیرانشهر و سردشت وجود دارد که دو تایش به اتمام رسیده که شامل سد جلدیان پیرانشهر و سد ورگیل سردشت است، با بهره برداری از خود سد سردشت میتوانیم یک و نیم برابر ظرفیت کل استان برق تولید کنیم، کیفیت بهره برداری از منابع آب بسیار برای کشور مهم است، چون کشور ما یک کشور خشک و نیمهخشک است، ما در واقع چند استان داریم که انبار آب هستند و بقیه خشکند، پس همین آب، اگر درست مدیریت نشود مثل دریاچه ارومیه با این فاجعه مواجه میشویم.
متأسفانه بیابانزایی بهشدت در سطح کشور در حال توسعه است، حالا بحث ریزگردها که از کشور عراق میرسد تبعات خیلی منفی برای سردشت بهعنوان اولین شهر قربانی بمباران شیمیایی در سطح دنیا به بار میآورد، اینها خود مشکل ریه دارند و ریزگردها که میآید هرسال 120 روز خود را در خانه زندانی میکنند که این هم بهخاطر تبعات زیست محیطی و آلودگی هوا و تأثیراتی که در عمر و کیفیت عمر افراد میگذارد است.
تسنیم:بهنظر شما آذربایجان غربی چقدر برای داشتن مناطق آزاد مختلف مستعد است؟
رسول خضری: شاید این نکته جالب باشد که خود منطقه آزاد کیش دارد ضرردهی میکند در حالی که منطقه آزاد تجاری هم هست، این موضوع نشان میدهد که نباید بدون مطالعه یک منطقه آزاد جدید راهاندازی شود.
منطقه ویژه پیرانشهر و سردشت ظرفیتی برای توسعه استان
ما هم اکنون مصرفیترین بازارمان در خاورمیانه اقلیم کردستان است، سهم کل ایران در بحث سرمایه گذاری، بازسازی، بحث عمرانی و بحث اقتصادی اقلیم کردستان فکر نمیکنم به 15 درصد در خوشبینانهترین حالت برسد، در حالی که ما باید حضورمان در بازارهای منطقه پررنگتر از این باشد.
منطقه ویژه اقتصادی برای خود پیرانشهر و سردشت را برای کل استان تعریف میکنیم چون حداقل در کمترین آمار خود پیرانشهر و منطقه آزاد تجاریاش بالای 35 هزار نفر فرصت شغلی ایجاد میکند یعنی 35 هزار خانواده معیشتشان تأمین میشود در حالی که در خود پیرانشهر قریب به 8 هزار نفر جمعیت بیکار وجود دارد، پس این میتواند عامل مؤثری در بخش اشتغال و توسعه اقتصادی و رونق تولیدمان حتی در سطح استان باشد و همین مباحث زیرساختی، بسیار کمک میکند به جذب سرمایه گذار تا اشخاص بتوانند هتل و بیمارستانهای توریستی بسازند و یا کارهای اساسی در حوزه گردشگری بکنند.
هم اکنون ترکیه توانسته بحث توریسم را اینگونه بهعنوان صنعت کاملاً شناخته شده و کاملاً پرسود در سطح دنیا تبدیل کند چون توریسم درمانی سه برابر توریسم عادی درآمدزایی دارد، یکسوم توریسم درمانی برای حوزه سلامت و دوسومش در حوزههایی مانند خدمات شهری، هتل و یا بخشهای دیگر.
احیای توریسم درمانی در آذربایجان غربی
ما باید جذب توریست بکنیم، شما وقتی میروید ترکیه قطعاً آن ویزیتی که از یک شهروند ترکیهای میگیرند همان را هم از شما میگیرند و چهبسا اصلاً تخفیف هم میدهند، خیلی از کشورها برای جذب جهانگرد این کار را میکنند اما دافعه ما از جاذبهمان بیشتر است و این برمیگردد به سوء مدیریت.
ما با معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی بهخوبی صحبت کردیم، من میخواهم انشاءالله محوریت بحث توریسم درمانی راهم این سوی مرز و هم آن سوی مرز داشته باشیم تا بتوانیم این قضیه را بهنوعی مدیریت کنیم، در هر صورت من در سال 86 چون مقام اول کارآفرینی استان را کسب کردم و سپس مقام دوم کشور را داشتم با همین دکتر هاشمی که وزیر هستند رقیب بودیم و او اول و من دوم شدم اما از آن موقع ما دوست و خیلی هم صمیمی هستیم و میدانید که بحث کارآفرینی یعنی ریسک مالی است، یعنی کسی که وارد میشود باید ریسک کند و مدیری که اهل ریسک نباشد بهنظر من به درد مدیریت نمیخورد.
تسنیم:ظاهراً آقای هاشمی وزیر بهداشت از وضع مالی بسیار خوبی برخوردار است و کنارش بنیاد خیریه هم دارد؟
رسول خضری: بله، بیمارستان چشمپزشکی دارند که کلاً به مناطق محروم میروند و انجمن چشمپزشکی ایران با آنها همکاری میکند و در این زمینه چون عضو انجمن هستم از نزدیک شاهد فعالیتهایشان هستم، وضعیتی که من میبینم دکتر هاشمی بسیار فرد خیّری است چون او از هسته اولیه تشکیل دهنده جهاد سازندگی بود و از 21سالگی در جهاد حضور داشت و هم اینک نیز یک روحیه جهادی دارد و علاوه بر آن بسیار فرد خیّر، ساده، خاکی و متواضع و در عین حال بسیار مدیر و مدبر است.
تسنیم: نکته آخر؟
خضری: امسال برگزاری اجلاسیهای در سردشت با همکاری وزارت امور خارجه و مجلس شورای اسلامی و مرکز پژوهشها در دستور کارمان قرار دارد. ما اولاً قربانی تروریسم بین المللی شدهایم و همین کسانی که داعیه حقوق بشر دارند، بمبها را تحویل صدام دادند و سر مردم بیدفاع ما ریختند. ما هم اکنون بالای 250 هزار نفر مصدوم شیمیایی در سطح کشور داریم و سردشت بهعنوان نخستین شهر بیدفاع در سطح دنیا بود که قربانی جنگافزار شیمیایی شد.
این اجلاس7 تیر ماه در سردشت برگزار میشود و شخصیتهای جهانی بدان دعوت شدهاند تا اجلاس پیامی جهانی داشته باشد تا هیچوقت شاهد تکرار چنین واقعه ضدبشری در دنیا نباشیم.
من جزو گروه دوستی آلمان، ایرلند، هلند، دانمارک و ایتالیا هستم و جالب است که از همه این کشورها ما این انتقاد را داریم که شما اگر در بمباران شیمیایی سردشت در 7 تیر 66 سکوت نمیکردید فاجعه بزرگتر در اسفند سال 67 در حلبچه را نداشتیم.
از وزارت امور خارجه انتظار داریم در مجامع بین المللی از جمله در دادگاه لاهه از مردم بیدفاع سردشت و برای احقاق حق این عزیزان دفاع کند.
انتهای پیام/*