داعش؛ فرزند نامشروع ارتجاع عربی و مدرنیته غربی


داعش؛ فرزند نامشروع ارتجاع عربی و مدرنیته غربی

خبرگزاری تسنیم: آمریکا بعد از حوادث یازدهم سپتامبر۲۰۰۱ به بهانه های مختلف لشکرکشی های عظیمی را به خاورمیانه آغازکرد.

به گزارش گروه "رسانه‌های دیگر" خبرگزاری تسنیم، ایالات متحده آمریکا بعد از حوادث یازدهم سپتامبر2001 به بهانه های مختلف لشکرکشی های عظیمی را به خاورمیانه آغازکرد. این لشکرکشی ها که عمدتاً با شعار مبارزه با تروریسم و برقراری دمکراسی شروع شد. حاصلی جز جنایت و کشتار مردم بی دفاع در برنداشت. جنگ عراق نقطه عطف تجاوزات امریکا در منطقه خاورمیانه بود. نوشتار پیش رو مروی برجنگ وجنایت های آمریکا در عراق است که در دوبخش تدوین شده است. در بخش اول مروری اجمالی بر وقایع مهم جنگ و در بخش دوم جنایت های رخ داده در آن بررسی شده است.

جنگ عراق که با نام‌های "اشغال عراق" و "عملیات آزادسازی عراق" نیز شناخته می‌شود، یک عملیات نظامی است که در 20 مارس 2003 با حمله یک ائتلاف بین‌المللی به رهبری آمریکا و بریتانیا به عراق آغاز شد.  نیروهای اصلی حمله‌کننده عراق شامل ارتش کشورهای ایالات‌متحده آمریکا، پادشاهی متحده انگلستان و لهستان بودند، اما 29 کشور دیگر از جمله ژاپن، کره جنوبی، اسپانیا، ایتالیا و... با فرستادن بخشی از نیروهای نظامی و لجستیکی خود به همراهی نیروهای ائتلاف در اشغال نظامی عراق پرداختند. همچنین برخی شرکت‌های پیمانکار تأمین نیروی نظامی و امنیتی با فرستادن ده‌ها هزار نفر از سربازان خود که دارای تابعیت کشورهای مختلف دنیا بودند، مسئولیت تأمین امنیت بخش‌های وسیعی از مراکز زیرساختی عراق، به خصوص در زمینه تأمین امنیت چاه‌های نفتی و مراکز پتروشیمی عراق را بر عهده گرفتند.  دو توضیح عمده برای آغاز این جنگ توسط جرج بوش رییس‌جمهور وقت آمریکا مطرح شد که یکی از آن‌ها رابطه صدام حسین با القاعده و دیگری نابود کردن سلاح‌های کشتار جمعی عراق بنا بر توافق‌نامه 1991 بود.

در سال 1382 صدام از دیدگاه آمریکایی‌ها همچنان به عنوان تهدیدی برای هم‌پیمانان غربی اش مثل کشور نفت‌خیز عربستان سعودی و اسرائیل، خطری برای محموله‌های نفتی خلیج‌فارس و ثبات خاورمیانه به شمار می‌رفت.

بیل کلینتون رئیس‌جمهور آمریکا (2001 - 1993) که جانشین بوش شده بود، تحریم‌های اقتصادی تازه‌ای در کنار تحریم‌های نظامی برای عراق وضع و منطقه پرواز ممنوع را نیز کنترل کرد.  کلینتون در سال 1998 در پاسخ به ممانعت عراق از حضور بازرسان سازمان ملل، لایحه آزادسازی عراق را امضا کرد. این لایحه بر تغییر رژیم عراق به منظور «بازگشت عراق به خانواده بین‌المللی» تأکید داشت و طبق آن دولت آمریکا به گروه‌های تبعیدی خارج از عراق کمک مالی می‌کرد.

پس از آن به زودی عملیات سه روزه روباه صحرا انجام گرفت و طی آن کارخانه‌های تولید سلاح صدام منهدم گشتند؛ درحالی‌که استراتژیست‌های پنتاگون نقشه حمله‌های زمینی به عراق را می‌کشیدند برخی از تحلیلگران آمریکایی بر این باور بودند که فشار خارجی برای ایجاد یک شورش به منظور عزل صدام کافی به نظر می‌رسد. این دو نظر باعث بروز شکاف در تصمیم‌گیری‌های ضد صدام بین دولت‌مردان واشنگتن شد؛ اما پس از حملات 20 شهریور 1380 (11 سپتامبر 2001) توازن سیاسی داخلی آمریکا تغییر کرده و باعث شد تا نو محافظه‌کاران بتوانند در مدیریت کشور آمریکا در واشنگتن تأثیر به سزایی داشته باشند.

رئیس‌جمهور آمریکا جرج دبلیو بوش (پسر جرج اچ دبلیو بوش) در بیانیه اتحاد خود به کنگره، در دی ماه 1381 (2002) از «محور شرارت» که به زعم وی از کشورهای ایران، عراق و کره شمالی تشکیل‌شده‌اند سخن به میان آورد. همچنین او احتمال داد که برای براندازی دولت عراق از زور استفاده خواهد کرد. او اعلام کرد: «رژیم عراق طرح تولید گاز اعصاب و سیاه‌زخم و سلاحهای اتمی را به مدت یک دهه دنبال کرده‌است.» او همچنین ادامه داد: «عراق همچنان درصدد است دشمنی خود را به آمریکا نشان دهد و از تروریسم حمایت کند.»

دولت و ارتش عراق در طول سه هفته پس از حمله آمریکا و هم‌پیمانانش در تاریخ 29 اسفند 1381 (2003) نابود شد. آمریکا برای اینکه فشار وارده بر نیروهای خود را کاهش دهد، عراق را به سه منطقه عملیاتی تقسیم کرد و فرماندهی چهارده هزار نیروی خارجی که فقط دو هزار نفر آن‌ها انگلیسی بودند را در منطقه جنوب به انگلیس و فرماندهی 9200 نیروی خارجی را که فقط 2300 نفر از آن‌ها لهستانی بودند در منطقه وسط به لهستان واگذار کرد، اما این اقدام از فشارهای عملیاتی وارده بر نیروهای ارتش آمریکا چیزی نکاست. آمریکا تصور می‌کرد با ورود نیروهای نظامی این کشور به عراق، مردم عراق (که از ظلم صدام به ستوه آمده‌اند، زیرا که وی طی سه دهه هر حرکت آزادی خواهانه ای را سرکوب کرده و هیچ بارقه امیدی برای نجات باقی نگذاشته بود) با دسته‌های گل و شیرینی به استقبال آن‌ها خواهند رفت و آمریکایی ها را به عنوان ناجیان عراق مورد تقدیر قرار خواهند داد. اگرچه چنین استقبالی صورت نگرفت؛ اما با گذشت زمان و روشن شدن اهداف و عملکرد ارتش آمریکا، مردم آن‌ها را نه ارتش آزادیبخش بلکه ارتش اشغالگر خواندند. عدم شناخت فرهنگ مردم عراق موجب شد تا رویاهای آمریکا نقش بر آب شود. با ورود ارتش آمریکا به داخل شهرهای عراق و آشکار شدن اهداف آمریکا از اشغال این کشور ضمن شروع مخالفت‌های مردمی، عملیات‌های انتحاری علیه نیروهای نظامی آمریکا گسترش یافت.  و این آغازی بر ناکامی‌های آمریکا در عراق بود.

در این جنگ ایالات‌متحده دست‌کم دو بار کوشید تا با حملات هوایی، صدام را به قتل برساند ولی هر دو بار هدف، مورد اصابت واقع نشد. با شروع ماه آوریل (اواسط فروردین) نیروهای ائتلاف بخش زیادی از عراق را اشغال کرده بودند. مقاومت‌های بسیار ضعیف ارتش عراق یا به راحتی در هم می‌شکستند و یا تبدیل به تاکتیک‌های پارتیزانی می‌شدند. این وضعیت، نشان‌دهنده خروج کنترل از دستان صدام حسین بود.

این درحالی بود که صدام حسین خود را مخفی کرد. وی قبل از سرنگونی خود دستور داده بود که بیش‌از 10 خانه مخفی با پیچیدگی‌های امنیتی را برای اختفا در یک مزرعه، آماده کنند. او در مدت زندگی تنهای خود طی 8 ماه ، در این خانه‌ها پنهان شده بود. بالاخره دیکتاتور عراق پس‌از 240 روز در حالی دستگیر شد که مقامات آمریکایی، 25 میلیون دلار برای سر وی جایزه گذاشته بودند. نیروهای آمریکایی و نیروهای کرد عراق با دریافت اطلاعاتی پیرامون وجود صدام در یک خانه گلی در تکریت، منطقه را محاصره کردند و صدام در حالی که در زیرزمین این مزرعه‌ مخفی شده بود بدون هیچ گونه مقاومتی و به همراه 750 هزار دلار پول و دو اسلحه کمری در14 دسامبر سال 2003 میلادی، دستگیر شد.

صدام حسین در تاریخ 30 ژوئن 2004 تحویل دولت موقت عراق شد تا به اتهام جرائم جنگی، جرائم ضد بشری و قتل‌عام محاکمه گردد. در طول این محاکمه توجه ویژه‌ای به فعالیت‌های وحشیانه وی علیه کردهای شمال عراق در طول جنگ با ایران و علیه شیعیان جنوب در خلال ساله‌ای  1991 تا 1999 شد. سرانجام وی در تاریخ  30 دسامبر 2006 و در ساعت 6:07 به وقت محلی به دار آویخته شد.

نتایج حاصل از این اشغال شامل تصرف عراق، سرنگونی حزب بعث عراق و اعدام صدام حسین، بحران انسانی و نقض حقوق بشر، کشتار غیرنظامیان، پناهندگان فراوان، شورش در عراق و آغاز جنگ داخلی، تخریب گسترده ساختمان‌ها، انتخاب دولت دمکراتیک و فعال شدن جریان ترویستی و گروه‌های تکفیری و وهابی بود.

این جنگ با خروج آخرین تیپ رزمی آمریکایی در 19 اوت 2010 به طور رسمی خاتمه یافت. هرچند هنوز حدود 50 هزار نیروی آمریکائی عمدتاً برای آموزش نیروهای عراقی، در این کشور باقی‌مانده‌اند زمان خروج این نیروها هم با توافق دو کشور تا پایان سال 2011 اعلام شده است.

در تاریخ پانزده دسامبر 2011 با برگزاری مراسمی رسمی در فرودگاه بغداد واقع در منطقه سبز بغداد، با حضور وزیر دفاع وقت آمریکا، ایالات‌متحده رسماً به حضور نظامی خود در عراق پایان داد. لئون پنتا در سخنرانی مراسم فوق گفت جنگ عراق دارای ارزش بسیاری در خون‌ها و دلارها برای ما بود، حدود 750 میلیارد دلار هزینه، 4500 کشته (4487 کشته) و 32000 مجروح، برای ایالات‌متحده باقی گذاشت.

استفن والت، نویسنده و استاد روابط بین‌الملل دانشگاه هاروارد امریکا، پس از نهمین سالگرد حمله امریکا به عراق، 10 درسی را که واشنگتن باید از گرفتاری خود در آن کشور بیاموزد فهرست بندی کرده است.

وی می‌گوید: «امریکا شکست خورد، نخستین و مهم‌‌ترین درس از جنگ عراق این است که ما در مفهوم واقعی پیروز نشدیم. در آغاز هدف از برپایی جنگ علیه عراق از بین بردن جنگ‌افزارهای کشتار جمعی صدام حسین، دیکتاتور خودکامه این کشور که ادعا می‌شد و هیچ‌گاه هم چنین جنگ‌افزارهایی یافت نشد، پس از آن منطق به سوی ایجاد دموکراسی هواخواه امریکا تغییر مسیر داد، اما امروز عراق در بهترین حالت یک شبه‌ دموکراسی است و از هواخواهی امریکا فاصله دارد. هزینه‌های تخریب و ویرانی عراق (که بیش از 1 تریلیون دلار بود) بسیار بیشتر از آن چیزی بود که مقام‌های امریکایی پیش‌بینی ‌می‌کردند یا وعده می‌دادند و اکنون واشنگتن در نتیجه این جنگ از محبوبیت عمومی بسیار کمتری در سطح جهان برخوردار است.»

دانشگاه هاروارد در گزارشی هزینه‌های جنگ آمریکا در عراق و افغانستان را شش تریلیون دلار برآورد کرد. این هزینه گزاف صرف پرداخت غرامت و درمان صدها هزار نظامی آمریکایی در عراق و افغانستان می‌شود که با مشکلات جسمی و روحی فراوان به کشورشان بازگشته‌اند. در این جنگ‌ها، پنجاه هزار نظامی آمریکایی زخمی و صدها هزار نظامی دیگر به بیماری‌های روحی و روانی دچار شدند.  بیش از یک میلیون عراقی و افغان جان خود را از دست دادند و میلیون‌ها نفر بی‌خانمان یا دچار نقص عضو شدند. خسارات واردشده به تأسیسات آب و برق، بخش‌های آموزش، خدمات درمانی و همچنین اشتغال بسیار گزاف خواهد بود.

هفته‌نامه الکفاح العربی در مقاله‌ای به بررسی هزینه‌های حملات نظامی آمریکا در ده سال اخیر به ویژه در عراق پرداخته است می‌نویسد: آمریکا در طول 9 سال جنگ در عراق بین ساله‌ای 2003 تا 2011 هزینه‌هایی تحمیل شده است، هزینه‌های این جنگ تنها شامل عملیات نظامی نمی‌شود، بلکه در ابعاد تلفات انسانی، اجتماعی، اقتصادی، زیست‌محیطی و موارد دیگر قابل بررسی است.

تا روز 28 اکتبر 2011 بیش از 4 هزار و 800 نفر از نیروهای آمریکایی و ناتو در این حملات کشته‌شده‌اند که 4482 نفر از آن‌ها آمریکایی هستند، باقی کشته‌شده‌ها از تابعیت‌های مختلف هستند، در این مدت همچنین 36 هزار نفر نیز زخمی شده‌اند که 32 هزار و 219 نفر از آن‌ها از نیروهای آمریکایی‌اند. به این آمار باید کشته‌های مزدوران، دیپلمات‌ها و شهروندان آمریکایی شاغل در کنار نیروهای نظامی را نیز افزود که در این صورت تعداد آن‌ها به بیش از 10 هزار کشته و 130 هزار زخمی می‌رسد، این‌ها آماری است که روزنامه نیویورک‌تایمز آن را ارائه کرده است.

در مورد تلفات انسانی عراقی‌ها از این جنگ تاکنون آمار و ارقام رسمی منتشر نشده است، ارقامی نیز که وجود دارد، تنها بر اساس مطالعات و اظهارنظرهای غیررسمی از داخل و خارج از عراق مطرح شده است، "جرج بوش" رئیس‌جمهور سابق آمریکا در سال 2005، تعداد تلفات عراقی‌ها را بیش از 30 هزار نفر برشمرده بود، اما یک پژوهش با نام IRAQ Body Count، این تعداد را در فاصله زمانی 2003 تا 2006 بیش از 150 هزار نفر اعلام کرده است، در اکتبر سال 2006 نیز در مجله‌ای پزشکی به نام The Lancet تعداد تلفات عراقی‌ها بالغ بر 655 هزار نفر برآورد شده بود، این آمار بر اساس معدل مرگ‌ومیر در عراق بر اساس آمارهای رسمی در سال 1982 بود که این میزان از آمارهای رسمی مرگ‌ومیر بعد از جنگ تفریق شده و حاصل آن میزان مرگ‌ومیر عراقی‌ها بر اثر جنگ بود، بر اساس این آمار معدل مرگ‌ومیر عراقی‌ها از 5/5 نفر از هر هزار نفر در سال 1982 به 3/13 نفر از هر هزار نفر در ساله‌ای 2003 تا 2006 افزایش پیدا کرد. نتیجه تحقیقات مؤسسه Opinion Research Business انگلستان نیز نشان می‌دهد بیش از یک میلیون عراقی از آغاز تجاوز نظامی امریکا به عراق کشته‌شده‌اند.  سازمان موسوم از تلفات عراق، با استفاده از گزارش‌های رسانه‌ها و اسناد پزشک قانونی، آماری در این زمینه فراهم آورده است.

بر اساس این آمار بین 97 هزار و 461 تا 106 هزار و 348 نفر از غیرنظامیان عراق تا ماه جولای‌2010 کشته‌شده‌اند. در برآورد تلفات و خسارت‌های ناشی از جنگ، وزارت دفاع آمریکا به طور رسمی تعداد کشته‌های آمریکا تا اوت 2010 را 4421 نفر اعلام کرد و تعداد کشته‌شدگان انگلستان نیز 179 نفر اعلام شده است. بقیۀ کشورهای شرکت‌کننده در جنگ نیز 139 کشته داشته‌اند.

تعداد کشته‌شدگان عراقی از سوی هیچ منبع مستقلی ثبت نشده است و اختلاف نظرهایی در خصوص آن وجود دارد که از 100 هزار تا 600 هزار نفر بین ساله‌ای 2003 تا 2010 ذکر می‌شود. در خصوص هزینه‌ها نیز آمریکایی‌ها برآورد کرده‌اند که تا سال 2011 و زمان خروج نیروها، هزینه‌های این کشور در عراق بالغ بر 802 میلیارد دلار خواهد شد. هزینه انگلستان در جنگ عراق نیز 14 میلیارد دلار برآورد می‌شود.

منبع:سایت سراج24

انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon