مفهوم حضور رهبر انقلاب در خلیج فارس
خبرگزاری تسنیم: خلیج فارس همیشه مهم بوده و اهمیت آن تنها برای دیروز و امروز نیست، بلکه از ابتدای تاریخ و شکلگیری ملتهای منطقه، خلیج فارس نظر به موقعیت جغرافیایی، سیاسی و ژئوپلیتیک اش، اهمیت داشته است.
به گزارش گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم،خلیج فارس همیشه مهم بوده و اهمیت آن تنها برای دیروز و امروز نیست، بلکه از ابتدای تاریخ و شکلگیری ملتهای منطقه، خلیج فارس نظر به موقعیت جغرافیایی، سیاسی و ژئوپلیتیک اش، اهمیت داشته است. از بیش از دو هزار سال قبل، این منطقه بهنام خلیج فارس یا "سینوس پرسیکوس" مشخص شده است. خلیج فارس، بیش از هر نقطه آبی دیگری در دنیا اهمیت دارد یا اگر بخواهیم متعادلتر صحبت کنیم، باید بگوییم که یکی از چند نقطه آبی حساس جهان است.
کشورهاى حاشیه خلیجفارس شامل ایران، عربستان، عراق، کویت، بحرین، امارات و قطر هستند که به جز بحرین، بقیه جزو اعضاى سازمان کشورهاى صادرکننده نفت(اوپک) هستند. این منطقه با داشتن 622 هزار میلیون بشکه نفت خام، مهمترین ذخیره و مخزن نفتى جهان را به خود اختصاص داده است. به عبارت دیگر، بیش از نیمى از ذخایر نفتى دنیا در این منطقه قرار دارد و این منطقه رتبه اول ذخایر اثبات شده نفت جهان را به خود اختصاص داده است. در بین کشورهاى حوزه خلیجفارس، عربستان سعودى با داشتن حدود 36درصد از ذخایر اثبات شده نفت منطقه، رتبه اول و ایران با داشتن حدود 18درصد از این سهم، مقام دوم را در این منطقه به خود اختصاص دادهاند.
مقصد صادرات نفت خلیجفارس نیز در درجه اول کشورهاى صنعتى غرب یعنى آمریکا، اروپاى غربى، ژاپن و در درجات بعدى کشورهاى آسیاى جنوب شرقى است. به طورکلى نفت منطقه خلیجفارس به کشورهاى آمریکاى شمالى، اروپاى غربى، ژاپن و آسیا پاسیفیک صادر مىشود. بررسی هاى بهعمل آمده نشان مىدهد که، خلیجفارس در آینده نقش مهمترى در تامین انرژى جهان به عهده خواهد داشت و به تبع آن، وابستگى کشورهاى صنعتى غرب و آمریکا به نفت منطقه خلیجفارس افزایش خواهد یافت؛ زیرا منابع نفتى دریاى شمال و ذخایر ایالاتمتحده بهتدریج کاهش و درمقابل، مصرف انرژى آنان افزایش خواهد یافت.
حلقه های وابستگی
قدرت صنعتی یعنی؛توانایی یک کشور در تبدیل مواد خام به کالاهای مصرفی، واسطهای، سرمایهای همراه با منابع طبیعی یعنی ذخایر زیرزمینی، جنگلها، دریاها، رودخانههای قابل کشتیرانی که با هم از عوامل استقلال محسوب میگردند و هیچ یک به تنهایی کافی نیستند و هر دو مکمل همدیگر هستند. بسیاری از کشورهای جهان سوم دارای منابع زیرزمینی ذی قیمتی هستند، ولی دانش فنی بارورسازی آنها را ندارند و چون به عملآوری آن بشدت نیاز دارند یا حتی به استخراج و صدور آن برای کسب درآمد ارزی سخت محتاج هستند، لذا دست نیاز به سوی کشورهای صاحب دانش فن دراز میکنند و آنها نیز بدون گرفتن امتیاز سیاسی و نظامی حاضر به انتقال آن دانش فنی نخواهند بود. اینجاست که حلقههای وابستگی به گردن اقتصاد و در نتیجه سیاست جهان سوم افکنده میشود، حتی کشوری چون ژاپن با آن قدرت صنعتی، وقتی یک هفته از تحریم نفتی اعراب علیه غرب گذشت، تغییر موضع داده و راه خود را از غرب با محکوم سازی اسرائیل مبنی بر پذیرفتن قطعنامههای شورای امنیت جدا ساخت تا به نفت خلیج فارس دسترسی داشته باشد.
خلیج فارس؛ رگ حیات دنیای صنعتی که امریکا می خواهد آن راصد در صد در مشت و قبضه خود بگیرد
آن گونه که از گفتارها و مصاحبههای مسؤولان امریکایی بر میآید، هدف آنان در منطقهای که اتّفاقاً دنیای اسلام در آن قرار دارد و از لحاظ سوقالجیشی و موقعیّت جغرافیایی و همچنین از لحاظ منابع طبیعی، بخصوص نفت، بینظیر و درجه یک است را باید از وجود مزاحمی به نام اسلام و فکر اسلامی و انگیزههای اسلامی بهکلّی خلاص کنند و آن را صد در صد در مشت و قبضه خود بگیرند.منطقه خلیج فارس، به طور خاص، منطقه خاور میانه و تقریباً عمده مناطق اسلامی و به یک معنا همه مناطق اسلامی جزو مناطقی است که اگر قدرت استکباری امریکا توانست آنها را تحت نفوذ خود درآورد، از لحاظ نفت و گاز، که در واقع رگ حیات دنیای صنعتیِ از لحاظ موقعیّت سیاسی و جغرافیایی کنونی است، دیگر درد سری نخواهد داشت.
از جمله دلایل جنگ امریکا علیه عراق تا تامین امنیت ملی دول عربی به وسیله ناوگانهای امریکایی
"جیمز بیکر؛ وزیر امور خارجه امریکا" در 29 اکتبر 1990 در شورای جهانی لوس آنجلس تجاوز صدام را خطر برای صلح جهانی، خطر منطقهای و خطرساز برای اقتصاد جهانی به دلیل وابستگی جهان غرب به دسترسی آسان به نفت خلیج فارس اعلام کرد، هر چند که هدف اصلی آنها، سلطه امریکا بر نفت منطقه در دهه 1990 و بعد سلطه اقتصاد جهان و در نتیجه کنترل مستقیم و غیرمستقیم اقتصاد دو رقیب نیرومند امریکا یعنی آلمان و ژاپن و همچنین دفاع از برتری صنایع خود در برابر صنایع دائم نوشونده آن دو کشور بوده است.
از سویی دیگر دول عربی حاشیه خلیج فارس نمیتوانند اقدامات اسرائیل را قاطعانه محکوم کنند؛زیرا امنیت ملی خود را به وسیله ناوگانهای امریکایی مستقر در منطقه یا سلاحهای خریداری شده از امریکا تأمین میکنند. از این رو آمریکایی ها به این بهانه می توانند در خلیج فارس حضور نظامی پیدا کنند و با فروش سلاح نیز می توانند نفوذ سیاسی خود را در کشورهای خلیج فارس تامین نمایند.
حضور رهبر انقلاب در خلیج فارس یعنی ایران حرفهای مهمی برای گفتن دارد
مسؤولان آمریکایی و انگلیسی سفرهای متعددی به کشورهای عربی حاشیهی خلیج فارس داشتند و سعی کردند تا تهدیدات خودشان را از راه خلیج فارس به داخل خاک ایران منتقل کنند، اما واکنش به موقع رهبر انقلاب و حضور ایشان در منطقه در پی افتتاح "ناوشکن جماران" نوعی بازدارندگی حسابشده بهشمار میرود و بازگوکننده این پیام بود که جمهوری اسلامی ایران نه تنها از اسم و هویت خلیج فارس حمایت میکند، بلکه بهطور عملی نیز در منطقه حضور دارد و بر منطق بازدارندگی تأکید دارد. حضور رهبر انقلاب نشان داد که کشور ما در حوزه بازدارندگی بحری نیز حرفهای مهمی برای گفتن دارد.
امنیت و حراست از منطقه نفت خیز و بسیار قیمتی عالم
اگر از امنیت منطقه خلیج فارس حرف میزنیم و خود را در آن سهیم میدانیم، این ناشی از یک حق طبیعی است. خلیج فارس یک حوزه محدود و یک منطقه دربسته و سربسته است که از لحاظ مرز، بیشترین سهم آن را جمهوری اسلامی دارد و طبیعی است که در امنیت و حراست از آن نقش داشته باشد. ما هرگز نخواستیم ژاندارم این منطقه باشیم و هرگز هم اجازه نمیدهیم که هیچ قدرت دیگری چه از خود این منطقه، و چه از بیرون این منطقه و امروز بخصوص امریکا بخواهد ژاندارمی این منطقه نفتخیز و بسیار قیمتی عالم را به خودش اختصاص بدهد. اگر منطقه خلیج فارس در امنیت باشد، ما که بیشترین ساحل را در خلیج فارس داریم، بیش از همه از امنیت این منطقه استفاده خواهیم کرد.
منبع:سایت فرهنگ نیوز
انتهای پیام/