دگرگونیهای سبک زندگی و آسیب شناسی مدگرایی در ایلام
خبرگزاری تسنیم: سبک زندگی همراه با تحولات تکنولوژی در استان ایلام نیز در حال دگرگونی است و آثار تجمل گرایی و فاصله گیری از سنتهای دیرینه در بطن و ژرفای زندگی مردم شکل گرفته است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از ایلام، بیشتر مدهای حاکم بر فضای فرهنگی استان ایلام جعلی و غیر بومی و به نوعی تقلیدی است و در برخی زمینه ها بر گرفته از نمادهای غیر بومی بیگانه است که با مبانی فکری و اعتقادی ما هماهنگی ندارد.
انسان به عنوان حاکم طبیعت همواره در مسیر تحولات و دگرگونی ها قرار گرفته و خودرا آماده می کند تا با آهنگ عقلانیت با تحولات حرکت و فرایندهای مثبت و سازنده اجتماعی این تحولات را به نفع حیات اجتماعی خود استخدام کند.
کشور ما در بستر تحولات چشمگیر دوران بعد از انقلاب اسلامی به جامعه ای مبتنی بر رشد و توسعه در حال یک خیزش است که بدون شک با این تحولات مولفه های فرهنگی نیز دستخوش تحول و از این بستر متاثر می شود.
مردم جامعه ما در دوران زندگی سنتی با یک سری نیازهای اجتماعی بدور از تجدد گرایی خو گرفته بودند که به مرور زمان با رشد و توسعه و ابداع مولفه های جدید فرهنگی و اجتماعی پدیده مدگرایی در دل این توسعه جای خود را نمایان کرد.
در جامعه ما به ویژه در استان ایلام که از ظرفیت الگو پذیری بالایی برخوردار است در بین جوانان آن مدگرایی همچون یک سیگنال قوی رسانه ای پیام را به لایه های جوان و نوجوان منتقل می کند به گونه ای پهنای بباند و نفوذ دامنه این رسانه پرمخاطب در اعماق روستاهای دور افتاده نیز نفوذ کرده است و در حال شکل دهی به طبقات اجتماعی گوناگون در میان مردم استان است.
در نظام جامعه شناسی میزان علاقه مندی و تمایل و اقبال بیشتر مردم به هر پدیده ای می تواند شکل مد و مدگرایی به خود بگیرد.
امروزه مدگرایی در هیئت های مختلفی بررسی و تعریف می شودو به اعتقاد افراد اهل فن و خبره مد ناشی از ژرفا و غنای فرهنگی است که بازتاب لایه های زیرین فرهنگی در قالب مد تجلی پیدا می کند.
مد در جامعه ما ناشی از مبانی فلسفی و علمی است و منشاء آن به فرهنگ عمومی مردم بر می گردد.
مد و مد گرایی در واقع یک مانکن نمایان از وضعیت فرهنگی و اجتماعی و نوع برداشت عمومی مردم از مسایل و موضعات متنوع فرعنگی است.
در بررسی لایه پنهان فرهنگی در استان ایلام که منطقه ای عشایر نشین و با بافت کم توسعه به وضوح می توان دریافت که بیشتر مدهای حاکم بر فضای فرهنگی استان جعلی و غیر بومی و به نوعی تقلیدی است و در برخی زمینه ها جاهلانه و بر گرفت های از نمادهای غیر بومی بیگانه است که با مبانی فکری و اعتقادی ما هماهنگی ندارد.
رویکرد مدها در استان ایلام دو وجه است، زیرا برخی مدها بومی و گاهی موجب رقابت و پیشرفت است ولی برخی مدها وارداتی و غربی است و مخرب بنیان خانواده و جامعه فرهنگی است.
از معایب وضع موجود مد گرایی در بین جوانان استان ایلام تمایل به گزاره های نماد مدگرایی وارداتی است و خود را بابرخی نمادهای روز جهان که ارتباطی با نماد های فرهنگی ما ندارند هماهنگ می سازند.
طیفی دیگر از جوانان در استان ایلام تمایل دارند که از موضوع مدگرایی خود را متمایز سازند که این گروه از نظر فکری با طیف اول دارای تعارض فکری و فرهنگی هستند که این کشمکش سرد فرهنگی موجب بروزمشکلات فرهنگی در استان می شود.
بررسی فرایند تحولات و تغییرات فرهنگی و رواج سلایق غیر بومی در استان ایلام که بخشی از جمعیت آن عشایری و روستایی است و ترکیب نسبی جمعیت آن را ایلات و عشایر و روستاییان تشکیل می دهند در حال گریبانگیر شدن به پدیده مدگرایی استو در برخی موارد از خطوط فرهنگ بومی عبور کرده است.
مدگرایی در استان ایلام بیشتر در قالب پوشش و کفش ظاهر شده است چون افراد سعی دارند خود را شبیه دیگران جلوه دهند.
وقتی که یک مد جدید وارد استان ایلام می گردد مد قدیمی به وضوح افت پیدا می کندولی عمر مدها در ایلام نسبت به شهرهای توسعه یافته طولانی تر است.
در این استان نباید مدها را در لباس و رنگ و غیره خلاصه کرد زیرا فرایندهای اجتماعی ناگزیر به معرفی چهره های جدید مد در شکل غذا-شغل-سرگرمی حتی دکوراسیون منزل و اماکن تجاری نیز شده است.
علاقه مندان به به رواج یافت مد گرایی در استان ایلام مدگرایی را پذیرش یک الگوی فرهنگی به واسطه بخشی از جمعیت جوان و نوجوان استان میدانندکه نماد های آن در لباس؛ موی سر ومحاسن و آرایش و سبک زندگی نوین قابل رویت است.
الگوی مدگرایی در استان ایلام در بخشی از فرایندهای اجتماعی آن به خاطر صورت گرفتن افراط در آن شکل ضد فرهنگی به خود گرفته و در حوزه آسیب اجتماعی و در زمره مظاهر تهاجم فرهنگی دشمن طبقه بندی می شود؛ولی بیشتر مردم و جامعه انسانی استان برخی مدها را که با بافت فرهنگی استان فاصله بیشتری دارند مذموم تلقی می کند.
بخشی از جوانان و نوجوانان استان ایلام که مدگرایی را در پوشش لازم می دانند از شلوارهای و بلوز تنگ و چسبان ؛ معمولا" رنگی و دارای آرم و علایم ویژه استفاده می کنند و مهم اینجا است توجه چندانی به اشکال و علایم و معانی و مفاهیم روی لباس ها توسط بیشتر آنها صورت نمی گیرد و صرفا از زاویه مدگرایی آنها را انتخاب می کنند.
سبک زندگی همراه با تحولات تکنولوژی در استان ایلام نیز در حال دگرگونی است و آثار تجمل گرایی و فاصله گیری از سنت های دیرینه در بطن و ژرفای زندگی مردم شکل گرفته است.
این تحولات که به رویش و پایداری مدهای نوین زندگی و انباشت و تعویض زود هنگام امکانات زندگی نیز همراه می باشد سبب ایجاد موانعی برای زندگی آسان و بی هیاهوی برای جوانان شده است.
موی سر که نسبت به لباس از تحول و عمر کوتاه تری برخوردار است غالبا با نماد های غیر بومی و بیگانه در این زمان ترجیح داده می شود و مدل های دیگری مانند نماد شیطان پرستی نیز رایج است و عده ای از نوجوانان موی اطراف سر را خالی می کنند.
محاسن معمولا" اکثریت قاطع جوانان با تیغ می تراشند و بخش کوچکی از موی زیرچانه را محفوظ و نماد مد روز در صورت جوان یا نوجوان تعریف می شود.
متاسفانه در برخی بخش های جمعیتی جوان آرایش ابرو توسط پسران جوان و نوجوان آن را به عنوان یک الگو ظاهری پذیرفته اند و شبیه سازی ابروان مردان با اندکی تغییر نسبت به ابروی دختران و زنان قابل تامل است .
عمرمدها در استان ایلام نسبت به کلانشهر ها بیشتر است و این نوع الگو پذیری تاثیر بسزایی در بافت فرهنگی استان و هویت جوان ایلامی دارد و معمولا"برخی از رفتارهای اجتماعی و معاشرت و روابط اجتماعی را تحت تاثیر قرار می دهد .
جوانان و نوجوانا ن در استان ایلام سعی می کنند که سلایق و شیوه زندگی و حضور خود را در محیط های آموزشی نیز بر اساس آخرین یافته های حوزه مدگرایی تنظیم و خود را از لحاظ پوشش به روز رسانی کنند.
مدگرایی در استان ایلام در حال تبدیل شدن به یک چالش فرهنگی برای این استان است زیرا مد گرایی محدوده و حوزه اخلاق را نیز مورد تعرض قرار داده است و با تعدی به این حوزه هویت جوان و نوجوان ایلامی را مورد هدف قرار داده است.
افراطی گری در مدگرایی علاوه براینکه سبب روح مصرف گرایی در افراد و استان می گردد بلکه ساختار افراطی آن پوشش بومی و سنتی استان را در آینده دچار التهاب می کند.
از نظر جوانان و نوجوانان در استان ایلام به ویژه در شهرستان هایی مانند دره شهر و ایوان مدگرایی بیشتر برای روح جوانان و نوجوانان جنبه تفریحی دارد و اشباع کننده بخشی از نیازهای شخصیتی و روانی فردمحسوب می شودو دارای قدرت تفاهم و درک متقابل گروه های سنی جوان و نوجوان است.
در استان ایلام به ویژه در شهرستان هایی که از قدمت زندگی شهری بیشتری برخوردارند بخش اعظم جمعیت جوان و نوجوان این مناطق اعم از پسر و دختر رغبت ویژه ای به پوشش لباس تولید داخلی ندارند و بیشتر خرید و پوشیدن لباس های خارجی با مارک های نمایان گر را ترجیح می دهند.
کما اینکه نوع لباس تعیین کننده بخشی از تجانس فردی و اجتماعی برای انها محسوب می شود.
نقش رسانه ها در مد گرایی جوانان استان ایلام
با وجود اینکه انبوه شرکت های تولیدی خارجی بصورت غول های مولد پوشاک مارک دار فعالیت می کنند 74 شبکه ماهواری در کشور فضای بخشی از خانوار های استان ایلام را در تبلیغ مد لباس و آرایش و سبک های زندگی تجملاتی اشغال کرده اند و تبلیغات گسترده ای را برای بازار یابی و صدور فرهنگ غیر بومی درتکاپو هستند.
رسانه ملی که بخشی از رویکرد مقابله ای با پدیده مدگرایی را بعهده دارد تا در حد انتظار و نیاز قادر به ارایه الگوهای بومی برای برون رفت از چالش های تبلیغاتی و شبکه های ماهواره را نبوده ونتوانسته است میل باطنی جوانان و نوجوانان را به سمت پذیرش فرهنگ بومی زندگی اقناع کند.
باید اذعان داشت در فضای پاک ایلاتی استان ایلام که دارای پیشینه تاریخی زندگی بومی و اجدادی است دسترسی اسان جوانان به اطلاعات مورد نیاز سبک های مدگرایی متنوع امری است که تاثیرات رویکرد رسانه ملی را کم رنگ کرده است.
امروزه تبلیغ لباس های کوتاه و تنگ و بدن نما وآرایش های غلیظ و هفت رنگ و گرایش دختران و پسران جوان و نوجوان در استان ایلام به مدهای ناستوده در عرصه پوشش سبب بستر بسیاری ازناهنجاری ها شده است.
معمولا قربانیان طلاق در خانواده و مزاحمت های خیابانی که چون تور هوس در خیابان ها گسترده می شوند بیشتر افرادی هستند که بر اثر تبلیغات جذاب شبکه های ماهواره ای گرفتار افسونگری و منجلاب گناه و حتی نافرمانی مدنی و عصیانگری در حوزه های ضد اخلاقی و چشم چرانی و تنازی در خیابان ها و محیط های اجتماعی هستند .
دختران و پسران جوانی که فریب اغفال و جذبه های لعاب دار تبلیغات مدگرایی را تجربه کرده اند در استانی که هنوز رمقی از پوشش بسته زنانی ایلاتی آن سوء سوء می کند از وجاهت اخلاقی و شخصیتی قابل قبولی برخوردار نیستند.
این قصه غم انگیز تغییرات فرهنگی است که پدیده مدگرایی نفس کسیدن را در فضایی برای جوانان مقید دشوار می کند که حتی در دوران طاغوت پیشینه ساده زیستی و زندگی سنتی مردم آن مبلغان بد حجابی را به ستوه درآورده بودند.
متاسفانه برغم لزوم همگون بودن پوشش ها در محیط های آموزشی به ویژه دانشگاه ها مد امروزی پوشش در محیط های دانشگاهی استان لباس های تنگ و چسبان و رنگ های متنوع قابل مشاهده است که این الگو بخشی از آن وارد محیطهای اجتماعی دیگر کرده است.
عدم استفاده از چادر به عنوان حجاب برتر برای بخشی از دختران نوجوان و بی توجهی به آموزه های دینی حجاب مادران فردای استان و جامعه و فرهنگ پوشش اینده استان با چالش جدی تری مواجه می سازد.
تغییرات فرهنگی و تحولات پوششی و الگو پذیری های این حوزه ها در مراکز آموزش عالی استان به وفور یافت می شود و مصادیق استفاده از کالای ایرانی و لباس های تولید داخل به ندرت در بین دانشجویان بچشم می خوردو سبک های آرایشی از دختران به سمت پسران در محیط های دانشگاهی در حال تسری است.
عوامل و ریشه های مدگرایی در استان ایلام
مهاجرت برخی جوانان و نوجوانان جویای کار و اشتغال به مراکز صنعتی و کلان شهرها
تبلیغات شبکه های ماهواره ای و تبلیغ کالای شرکتهای خارجی
نماد مانکن ها و پوشاک های لوکس در مقابل پوشاک فروشی ها با جنبه تبلیغاتی و معرفی مدلهای روز
حضور پراکنده افراد مهاجر غیر بومی دربا نماد پوشش غیر بومی در استان
چگونگی برخورد با مدگرایی در استان ایلام بستگی به میزان نقش پذیری افراد این حوزه دارد که با چه دیدگاهی مدگرای را در اخلاق ظاهری و باطنی پذیرفته اند.شاید برخورد صرف با مدگرایی تا حدودی مشکل و حتی به صرفه نباشد.
زیرا منظور از کارشناسان از اثرات مخرب مدگرایی همان یافته ها و مدهای بیگانه است که بیشتر جنبه ضدفرهنگی داردو در حقیقت تقلید جاهلانه از نماد هایی تحمیلی و رسانه ای دشمنان نظام و غول های تبلیغاتی است که به قصد مسخ فرهنگی و خود باختگی فرهنگی آنها را طرحی و توزیع می کنند.
ولی مد بومی ممکن است برخی فرایند های آن افراد را در مسیر پیشرفت و عامل ترقی و توسعه اجتماعی تلقی شود.
در موضوع پذیرش مد توسط جوانان و نوجوانان در استان ایلان ترس پنهانی جوان و نوجوان است که بیم دارد در صورت عدم قرار گرفتن در طبقه مدگرایان دچار انزوای اجتماعی شود که این موضوع جای بحث فنی و فرهنگی خود دارد.
طبقات اجتماعی در استان ایلام فاصله طولانی با هم نداشته و نزدیک به همدیگر هستندو جوانان ونوجوانان تمایل دارند که خود را در طبقه ای قرار دهندکه از نظر اجتماعی جایگاه بالای اجتماعی داشته باشد از این رو به افراد به روز و دارای رویکردهای مدگرایی می روند و آداب و ادبیات اجتماعی این طبقه را در زندگی تمرین می کنند.
یکی از اسیب های مدگرایی در استان ایلام که برای آینده استان ممکن است سبب چالش شود فاصله گرفتن طبقات اجتماعی است که با سرعت تحولات به تدریج شکاف طبقاتی قومی و طایفه ای یجاد شود که مدگرایی این سرعت را شدت می بخشد.
در استان ایلام مدگرایی بیشتر در بین جوانان ونوجوانان شیوع دارد به همین خاطر گاهی یک لباس یا یک رنگ و پدیده اجتماعی ویژه فرهنگی فضای فرهنگی استان را تصرف می کندولی با افزایش تقویم سنی شدت گرایش به مدگرایی کاهش می یابد.
استان ایلام در ناحیه زاگرس کشور که یک استان مرزی و عشایری است بافت آن در حال دگرگونی است
در زمان های دور دست نماد های بومی استان ایلام اجدادی بوده است که به صورت مد به نسل ها منتقل شده استو مردان بیشتر مروج مدها بوده اند.
در استان ایلام مهمترین خطری که از ناحیه مدگرایی فرهنگ را تهدید می کند این است که بیشتر مدها وارداتی هستند و ممکن است فرایندهای سوء فرهنگی و اجتماعی را برای استان بدنبال داشته باشد.
هرچند جوان ونوجوان میل به تنوع و نوگرایی دارد وبه همین خاطر نکوهش محض جوان یا نوجوان به مدگرایی امری پسندیده نیست و با ید به جوانان و نوجوان را از غفلت در این حوزه آگاهی بخشید که که وجه تمایز مدهای وارداتی و بومی را درک کند و از پذیرش مدهای جعلی و تقلیدی و وارداتی فرا مرزی اجتناب کنند.
راه مقابله موثر با مدگرایی در استان تغییر در ساختارهای و نگاه های فرهنگی مردم و با ارایه الگوهای برتر در بخش مدها و رویکردهای این بخش است و از ظرفیت های فرهنگی استان در این راستا استفاده شود کما اینکه قصور برخی از دستگاه های فرهنگی استان در این زمینه مشهود است .
نوع لباس افراد حزب اللهی و بسیجی ها کاملا" معرف پیوند عمیق آنها با نماد های ارزشی جامعه و لایه های حاکمیتی مرتبط به حوزه های ارزش گرایی بحساب می آمد.
در استان ایلام ظرفیت رسانه محلی استان به عنوان مدافع نمادهی محلی در تقابل به رویکرد رسانه ملی در موضوع پوشش های استان ایلام است زیرا ارائه مدهای نامتوازن با فرهنگ محلی کاملاگ در آن قابل مشهود است.
برای برون رفت از چالش های مخرب مدگرایی تقلیدی جوانان و نوجوانان در استان ایلام باید از منافذ و پایگاه های دینی کمک گرفت و تنها به واگذاری مسئولیت به برخورد قهاری و قانونی نیروی انتظامی با این پدیده نه تنها پاسخگوی نیاز های فرهنگی نیست بلکه ممکن است با اعتراضات پنهانی جوانان فرایندهای آن را به سطح زیرین فرهنگ انتقال دهد که آن وقت امکان دستیابی به راهی برای برخورد با آن وجود ندارد.
انتهای پیام/